لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
اختلالات حرکتی در حوزه مشکلات ویژه یادگیری
**********************
در سالهای اخیر اهداف آموزشی در دو حیطه شناختی و عاطفی مورد توجه قرار گرفته و از آنها به عنوان راهنمای عملی در جهت رشد و تکامل هدف های متوالی و زنجیره ای استفاده گردیده است. اما در حیطه روانی- حرکتی طبقه بندی های عملی و کاربردی بسیار محدود بوده است.
فکر طبقه بندی اهداف تربیتی برای مطالعه آسانتر در سال 1948 توسط گروهی از متخصصان تعلیم و تربیت و سنجش در سه حیطه شناختی، عاطفی- روانی و حرکتی مطرح گردید.
کتاب اول این گروه توسط بلوم و همکاران در سال 1956 و کتاب دوم درسال 1964 توسط کرات هول و همکاران منتشر گردید. در حیطه روانی- حرکتی طبقه بندی های بسیاری ارائه گردیده است که می توان به کارهای راکسیدل (1950)، گیلفورد (1958)، سیمپسون(1966)، کیبلر و همکاران (1970) اشاره نمود. اما کارهای آنیتا.ج.هارو در این زمینه از معروفترین آنها است. این نظریه با استفاده از نظریات قبلی و شرایط رشدی تهیه گردیده است.
مطالعات بسیار حاکی از نقش حرکت وتربیت حرکتی بر جنبه های گوناگون اخلاقی، رشد اجتماعی، عزت نفس و رشد شناختی است (کاشف مجتهدی1372).
از سوی دیگر تحقیقات نشانگر ان است که کودکانی که از رشد حرکتی خوبی برخوردارند در یادگیری دریافت بیشتری دارند، لذا برنامه ریزی در جهت شکل دهی برنامه های حرکتی و ورزشی و آموزشی- حرکتی در سنین پیش دبستانی و دبستانی در جهت رشد همه جانبه و تعدیل رفتاری کودکان بسیار موثر است (فرخنده مفیدی1372).
قابل ذکر است که نقطه تمرکز تمرینات و آموزش ها بر سه سطح اولیه یعنی: حرکات انعکاسی، حرکات اساسی بنیادی و بالاخره، سطح سوم یعنی توانایی های ادراکی است که با توجه به شرایط خاص سنی مراجعین به مراکز مشکلات ویژه یادگیری در نظر گرفته می شود.
تنوع و گستردگی تمرینات و آموزش بسیار زیاد بوده و به توانائی ها و علائق و تجربیات فردی درمانگران وابسته است. اما آنچه مهم است وجود یک چهارچوب کلی در جهت تدوین و برنامه ریزی این آموزش ها است.
جدول شماره (2-2) طبقه بندی حیطه روانی- حرکتی: سطوح طبقه بندی و پاره سطحهای آن
پاره سطحها
سطوح
تعاریف
فعالیت رفتاری
10-1 قطعه ای
20-1 بین قطعه ای
30-1 فراقطعه ای
0-1 حرکات انعکاسی
رفتارهای غیرارادی که در پاسخ بعضی از محرکات به کار گرفته می شوند.
تاشدن، بازشدن، کشیدگی، سازگاری، حالات تن
10-2 جنبشی
20-2 غیرجنبشی
30-2 دستکاری
0-2 حرکات اساسی بنیادی
پیش نیاز: فعالیتهای سطح اول الگوهای حرکتی ذاتی که از ترکیب چند حرکت انعکاسی به وجود آمده و پایه اصلی حرکات مهارتی پیچیده را تشکیل می دهند.
10-2 راه رفتن- دویدن، پریدن، سربدن، لی لی کردن، غلت خوردن و بالا رفتن
20-2 فشار دادن، کشیدن، جنبیدن، خم شدن، کش آمدن، دولا شدن، پیچ و تاب خوردن
30-2 حمل کردن، دستکاری کردن، چسبیدن، با حرکات انگشت چنگ زدن
10-3 تمیز حس حرکتی
20-3 تمیز بصری
30-3 تمیز شنوایی
40-3 تمیز لمسی
50-3 تواناییهای هماهنگی
0-3 توانایی های ادراکی
پیش نیاز: فعالیتهای سطوح اول و دوم تعبیر محرکهایی که از حواس مختلف دریافت می شوند. این امکان را فراهم می سازند تا فرد خود را با محیط سازگار سازد.
بازده تواناییهای ادراکی در همة حرکات معنی دار قابل مشاهده می باشد.
مثالها: شنوایی- دنبال نمودن دستورات کلامی- بصری- تعقیب نمودن یک توپ متحرک
حس حرکتی- ایجاد سازگاری بدنی برای حفظ موازنه و تعادل
حس لمسی- تشخیص پارچه از طریق لمس کردن.
هماهنگی- طناب بازی، ضربه زدن به توپ و گرفتن اشیاء
10-4 قدرت تحمل بدن
20-4 نیرومندی
30-4 انعطاف پذیری
40-4 چابکی
0-4 تواناییهای جسمانی
خصوصیات عملی نیروی ارگانیک بدن که برای رشد و تکامل حرکات مهارتی پیشرفته لازم هستند.
همة فعالیتهایی که انجام آنها مسلتزم کوشش زیاد در زمانی طولانی است نظیر دوهای استقامت و شناهای طولانی. همه فعالیتهایی که به تمرین عضلانی نیاز دارند نظیر وزنه برداری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 68 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان : اختلالات ارتباطی
نام استاد : سرکارخانم کاظمی
گردآورندگان: سوگل قهرودی
لیلا ملکی
مهتاب میرزایی
مراحل رشد گویائی
منظور از زبان ، همان زبان لفظی است که بمیزان توانائی و نضج دستگاههای صوتی بنابر تمرین وممارست وعادل حاصل می شود؛ و همچنین به سطح توافق عقلی ، حرکتی و حسی شخص مربوط است . زیرا دانسته شده است که دستگاههای صوتی ، چون عضلات دهان ، زبان و حنجره هر یک ؛ پیش از تولد ، باندازه لازم رشد ونمو پیدا می کنند؛و چنانچه متعاقبا دچارعارضه ای یا بیماری نشوند، بموقع از عهده ی وظایف خویش برخواهند آمد .
مراحل ظهور صداهای لفظی کودک
گریه و فریاد تولد
آغاز زندگی هرکودکی ، همزمان و بمحض تولد ، توام با گریه و فریاداست که علت آن داخل شدن هوا در ریه ی نوزاد است و هیچگونه ارتباطی با وضع مزاجی او ندارد .
اگر چه صدای نوزاد نیرومند،با فریاد شدید و تند وصدای کودک نحیف،با فریاد خفیف و منقطع همراه است و این فریاد و گریه ها ، به نسبت شدت و ضعف آنها ، می توانند به نوع ولادت و چگونگی وضع مزاجی نوزاد هم بستگی داشته باشد ،مع ذلک از حیث روانشناسی و مسائل مربوط به آن هیچگونه اهمیتی ندارد.
مرحله ی صداهای هیجانی و عاطفی
صداهای نوزاد از بدو تولد تا پایان دو ماهگی بتدریج در حال تغییر محسوسی است و کم کم – بطور ارادی –بدان وسیله نسبت به انعکاس حالات انفعالی و میلهای خود می پردازد ؛ تا آنجا که پس از چندی ، در طول سن دو ماهگی ، آگاهانه ، با احساس هر گونه درد و ناراحتی ،با فریادهای تند و شدید و در حالت خشم ، با صدا و فریاد طولانی و بهنگام دلتنگی با فریادهای پی در پی ومنقطع هیجانات و امیال خود را بروز می دهد .
مرحله ی آواز
در این مرحله ، کودک بتدریج اصوات و الفاظی را که از دهانش خارج می کند، می شنود و با لذت بردن از آن، بصورت فریاد ، آن الفاظ را مرتبا تکرار می کند ؛ که از تکرار مکرر آن الفاظ ، صدای کودک بمنزله ی آواز به گوش می رسد.
براساس آزمایشهای لویس و پری یر ، صداهای اولیه ی کودک ،به حروف متحرک مربوط است ، و حروف ساکن ، پس از اینکه انقباض اعضای دستگاه گویائی محدودتر شد ظاهر می شوند که این خود به رشد بدنی و نضج دستگاه کودک بستگی خواهد داشت .
مرحله ی تقلید
نوزاد تا دو ماهگی ، بنابر انفعالات درونی و حالات روانی خویش ، عکس العمل نشان می داد ، اما بین ماههای دوم تا هشتم تولد ، شادی و رضایت خود را بطور آشکار؛ازطریق صدا ، به بعضی از اطرافیانش ابراز می دارد. یعنی صداهای او در این مرحله معنی دار می شود. بتدریج که کودک رشد می یابد، برخی از اصواتی را که می شنود ، تقلید می کند و برای تقلید درست ، کودک وادار میشود که با توجه و دقت ، به اصواتی که می شنود ، گوش دهد .تا آنجا که بین ماههای هشتم و دهم ، در عمل تقلید مهارت می یابد و در پایان یکسالگی ، واکنش های روشنی از حالات هیجانی و عاطفی خویش ، از خود ظاهر می سازد .
مرحله ی معانی
کودک ، یادگیری و بالاخره مهارت در سخن گفتن را از راه دیدن (ادراک بصری ) و شنیدن ( ادراک سمعی )فرا میگرد.باین معنی هنگامیکه کودک ،توپ یا عروسکی را می بیند ، مادر نام آنرا بزبان می آورد و سپس موقعیکه آن شیئی در دستهای کودک قرار میگیرد ( ادراک لمسی ) ، مادر نام آن شیئی را شمرده و بدفعات تکرار می کند. پس از چندی کودک ، با دیدن هر نوع توپ و یا عروسکی با فریاد نامش را بزبان می آورد. بهمین ترتیب است که کودک با دیدن سایر اشیاء پیرامونش ، که توجهش را جلب می کند ، بکمک مادر و یا اطرافیان نزدیکش ، نام اشیاء را می آموزد و تکرار می کند.
همین کار امکانات عقلی کودک افزایش پیداغ می کند ، تشخیص ودانائی او در بکار بردن الفاظ وکلمات بمعنای خود ، بیشتر می شود وکم کم هر کلمه و کلام را، بمعنا وبمورد خویش بکار میبرد و دیگر هر مردی را بابا و هر حیوانی را سگ نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
چکیده مطالب
راهبردهای آموزشی در زمینه اختلالات دیکته نویسی و نحوه درس
با توجه به یافته های جدید از ناتوانی هایی که تبدیل به توانایی کامل نمی شود را می توان به عنوان اختلالات یادگیری به کار برد.
مهم ترین اختلالات املایی نشناختن صدا و حروف است سایر اختلالات از نوع دیداری، شنیداری، دقت و آموزشی هستند.
اختلالات دیداری به سه دسته دیداری، تمیزدیداری و توالی دیداری تقسیم می شوند.
مثال: حافظه ی دیداری: منزور (منظور) توالی دیداری: مارد به جای مادر و ...
درمـان تقـویت تمـیزدیداری و توالی: استفاده از کارت های مخصوص حروف و نشان دادن آن ها
بررسی اشکالات موجود در املاء: اشتباهات دیکته های دانش آموزان را از روی دفتر یادداشت می کنیم پس از یافتن علت آن برای رفع اشکالات تکالیف خاصی را در نظر می گیریم.
یکی از عوامل مؤثر برای موفقیت ایجاد انگیزه در دانش آموز می باشد که می توان از طریق کار گروهی در کلاس سریع تر به نتیجه رسید.
علامت ضعف دانش آموزان در دیکته: تند گفتن دیکته از سوی معلم باعث خستگی و کم شدن دقت در دانش آموزان می شود.
روش تدریس آموزش املاء: 1- روش آزمون- مطالعه: در این روش متن نوشته شده بعد از تصحیح تا جلسه ی بعدی کلمات غلط در املاء توسط دانش آموز تمرین می شود متن دوم با کمک متن اول اما در قالب جملات جدید تهیه می گردد. 2- روش نمایشی: به منظور تقویت دیداری با آموزش حروف هم صدا (ص- ث- س) ابتدا کلمه را بنویسند بعد به تخته نگاه کنند و در صورت اشتباه درست آن را بالای کلمه بنویسند. 3- کاربرد جمله سازی در زنگ املاء: 20 جمله از 5 درس انتخاب شده و در هر جمله جای یک کلمه با ارزش املایی را خالی گذاشته تا دانش آموز کامل کند. 4- آشنا کردن دانش آموز با متن املاء: قبل از نوشتن آموزگار یک بار متن را بخواند یا روی تخته قبلاً آن را بنویسد.
نحوه قرائت املاء در کلاس نیز می تواند در تقویت املاء مؤثر باشد. سرعت گفتن املای کلمه با توان نوشتن دانش آموزان متناسب باشد.
راهبردهای آموزش در زمینه اختلالات دیکته نویسی و درمان آن
با توجه به یافته های جدید در مورد یادگیری برخی از ناتوانی هایی که تبدیل به توانایی کامل نمی شود را می توان به اصلاح اختلالات یادگیری به کار برد این گونه افراد ممکن است از نظر هوشی در حد متوسط یا بالا باشند. اما به دلایلی از جمله اشکالاتی که در برخی از فرایندهای پایه (ادراک دیداری- شنیداری- زبان شفاهی و کتبی) وجود دارد بین میزان پیشرفت تحصیلی و توانایی ایشان تفاوت زیادی به وجود آورده باشد. تا آنجائی که نمی توانید کتاب های درسی علوم، ریاضی و ... را بخواند در نتیجه با مشکلاتی روبرو می شوند و متأسفانه به بسیاری از این دانش آموزان برچسب کودن، کم ذهن، عقب مانده و امثال آن زده شده می شوند که نه تنها مشکل این دانش آموزان ر برطرف نمی کند بلکه موجب یأس و دلگرمی و سرخوردگی و از بین رفتن علاقه در دانش آموزان می گردد. برای آن که تمرین های پیشنهادی تأثیر بسیار زیادی را در حل مشکل دانش آموزان داشته باشد باید از طریق (تشویق آنچه می دانند نه تنبیه آنچه نمی دانند) در ایشان ایجاد انگیزه کنیم تا با رغبت انجام این تکالیف و تمرین ها بپردازد. امید است که با کمک و با استفاده از روش های پیشنهادی که در ذیل گردآوری شده بتوانیم بخشی از مشکلات آموزشی این گروه را برطرف بسازیم.
اختلالات املایی و نحوه درمان آن
عوامل متعددی موجب اختلالات املایی دانش آموزان می شود که شدیدترین و مهم ترین آن نشناختن صدا و حروف است. سایر اختلالات از نوع دیداری، شنیداری، دقت و آموزش هستند.
در کلاس اول، بیش ترین اختلالات شنیداری، دیداری و گاهی آموزشی است.
در کلاس دوم، بیش ترین اختلالات دقت، آموزش و شنیداری است.
در کلاس سوم، بیش ترین اختلالات آموزشی، شنیداری و دقت است.
در کلاس چهارم، بیش ترین اختلالات آموزشی، دیداری و دقت است.
در کلاس پنجم، بیش ترین اختلالات آموزشی، دقت و دیداری است.
در نوع اول که اختلالات بسیار شدید است دانش آموزان باید از روش ترکیبی استفاده کنند یعنی حرف و صدا را به خوبی بشناسند و آن ها را با هم ترکیب کنند. اختلالات دیداری به سه دسته حافظه دیداری، تمیز دیداری و توالی دیداری تقسیم می شوند. در جدول بررسی اشکالات املایی مثال این سه دسته مطرح شده است.
درمان تقویت حافظه دیداری: نشان دادن دو تصویر و مخفی کردن آن ها و سپس افزودن به تعداد تصاویر.
درمان تقویت تمیزدیداری و توالی دیداری: استفاده از کارت های مخصوص حروف و نشان دادن آن ها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
چکیـده
در این پژوهش ابتدا به نوعی اختلال رفتاری کودکان و نوجوانان به نام میزان منبع کنترل درونی و بیرونی پرداخته می شود که چون آمار قابل توجهی از کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال روان شناختی، توانایی کنترل رفتارهای خود در محیط های سازمان یافته ای چون مدرسه را ندارند و این اختلال روز به روز افزایش یافته و به دلایل عدیده ای باعث کاهش فرآیند یاددهی و یادگیری در کلاس درس می شود، لذا از اهمیت ویژه ای جهت بررسی و اقدام، برخوردار است. که متأسفانه بعضی از اولیاء آموزش و پرورش که به غیر از انگیزه های آموزشی در گود آموزش و پرورش قرار گرفته اند در این زمینه نه تنها تلاشی ندارند بلکه اگر کسانی بنا به ضرورتِ کار عملی ناگزیر باشند به ادارات آموزش و پرورش مراجعه کنند، با استقبال خیلی خوب و دلگرم کننده ای روبرو نمی شوند که در این خصوص در قسمت محدودیتهای تحقیق اشاره ای خواهد شد.
در این تحقیق با استفاده از فرمول و جدول (T-Test) در مقایسه ای که نمرات پسران بین سال 85 و 86 انجام گردید Sig به دست آمده 194/0 می باشد که مشخص گردید نکات معنی دار نمی باشد.
ـ در مقایسه ای که بین نمرات کسب شده ی دختران و پسران سال 86 انجام شد Sig به دست آمده 516/0 می باشد که نشان می دهد تفاوت معنادار نیست.
ـ در مقایسه ی نمرات دختران و پسران در سال 85 Sig به دست آمده 1333/0 چون از 05/0= آلفا که 05/0 است بزرگتر است تفاوت معنادار است.
امید است در آینده علت معنادار بودن این قسمت توسط محققین مشخص و اعلام گردد.
مقـدمه
موضوع تحقیق: بررسی و مقایسه میزان منبع کنترل درونی و بیرونی در سال تحصیلی 85 و 86 دانش آموزان دبیرستانی شهرستان چناران با اجرای آزمون و تست راتر می باشد.
این موضوع به لحاظ این که تاکنون در مراکز آموزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته دارای ویژگی های خاصی می باشد که یکی از این ویژگی ها در مدارس، جالب بودن نتیجه اجرای تست راتر برای دست اندرکاران آموزشی می باشد که در فرایند تعلیم و تربیت خیلی مؤثر می باشد و لازم است آموزش و پرورش به عنوان متولی این امر در جهت بسط و گسترش و کمک به مراکز تحقیقاتی همت بیشتری از خود نشان داده و در جهت شفاف نمودن توانمندی های بالقوه معلمان و دانش آموزان قدم های بلندتری بردارد.
بی شک در دنیای کنونی با فراهم بودن امکانات سمعی و بصری، محققین و پژوهشگران و حتی اولیاء دانش آموزان درخواهند یافت که چه تفاوت فاحشی بین آموزش و پرورش کشور ما و کشورهای پیشرفته وجود دارد. و لازم است مسئولین آموزش و پرورش از روزمرّگی درآمده و افقهای دورتری را رصد نموده و زمینه ی ایجاد انگیزش در معلمان جهت ورود به دنیای جدید تعلیم و تربیت فراهم نمایند.
بیان مسئله
از آن جائی که عوامل مختلفی در جریان یادگیری دخیل می باشند لازم است در حوزه ی آموزش و پرورش در جهت شناسایی آنها توسط اساتید فن اقدام و نسبت به رفع یا کاهش عوارض آن تلاش نمود.
آزمون یا تست استاندارد راتر در حال حاضر جزء آزمون هایی است که غیر از متخصصین علم روانشناسی و کارشناسان این امر کمتر با آن آشنایی دارند به همین خاطر در مراحل مختلف تحقیق می بایستی نسبت به کاربرد آن در حوزه ی تعلیم و تربیت برای افراد متعددی توضیح داده و آنها را توجیه نمود. لذا در این خصوص نیاز به آگاه سازی مجموعه ی عواملی که در جریان اجرا با آنها سروکار داریم می باشد. از مهمترین عوامل مؤثر در یادگیری، اختلالات ناشناخته ای است که در دانش آموزان مشاهده می شود و تأثیر زیادی در افت آموزشی و تحصیلی آنها دارد.
در این تحقیق یکی از اختلالات غیرمحسوس که تأثیر زیادی در افزایش و کاهش منبع کنترل درونی و بیرونی دارد و در حالت طبیعی و عادی قابل مشاهده نیست و فقط از طریق تست و آزمون قابل مشاهده است می پردازیم.
آزمون با تست استاندارد راتر در این پژوهش به کار گرفته شده و در بین 15 دانش آموز دختر دبیرستان شاهد کوثر و 15 دانش آموز پسر سال اول دبیرستان شهید مطهری شهرستان چناران در سال تحصیلی 86 ـ 85 اجرا گردید. بعد از یک سال در سال تحصیلی 87 ـ 86 همان آزمون در بین دانش آموزان ذکر شده مجدداً تکرار گردید.
نتایج به دست آمده قابل توجه و دارای تغییرات معنی داری می باشد. این عملیات در چهار نمودار مقایسه ای میزان افزایش یا کاهش منبع کنترل درونی و بیرونی هر یک از دانش آموزان در صفحات 18 و 19 و 20 و 21 به تصویر کشیده شده است که با یک نگاه می توان تغییرات ذکر شده را مشاهده نمود و نسبت به موارد مورد نظر تجزیه و تحلیل کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
طبقه بندی به عنوان مبتلا به اختلال هویت جنسی با ویژگی های فوق الذکر نمی باشند(جدول 2-22). سه نمونه در DSM-IV-TR ذکر شده است: افراد مبتلا به اختلالات دو جنسیتی و ملال جنسیتی؛ بالغین مبتلا به رفتار مدل پوشی موقتی وابسته به استرس؛ افرادی که اشتغال ذهنی دائم با اختگی یا قطع احلیل بدون میل به کسب خصوصیات جنسی جنس مقابل دارند.
جدول 2-22:
ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال هویت جنسی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است
این طبقه برای گروهی از اختلالات هویت جنسی است که واجد ملاک های اختلالات هویت جنسی نمی باشند. نمونه های آن عبارتند از:
1) اختلالات دو جنسیتی(مثل سندرم عدم حساسیت آندروژنی یا هیپرپلازی مادرزادی آدرئال) همراه با ملال جنسیتی(gender dysphoria)
2) رفتار مبدل پوشی وابسته به استرس موقتی.
3) اشتغال ذهنی دائم با اختگی یا قطع احلیل بدون میل به کسب خصوصیات جنسی جنس مقابل.
اختلالات دو جنسی: اختلالات دو جنسی شامل انواعی از سندرم ها هستند که افرادی با جنبه های تشریحی و فیزیولوژیکی بارز جنس مقابل به وجود می آورند.
سندرم تورنر: در سندرم تورنر(Turner's syndrome)(شکل 1-21) یکی از کروموزوم های جنسی افتاده است(XO). نتیجه فقدان(آژنزی) یا رشد جزئی(دیس ژنری) گونادها است، هورمون جنسی مهمی، زنانه یا مردانه، در زندگی جنینی و پس از تولد تولید نمی شود. بنابراین نسوج جنسی در حالت سکون نسجی زنانه باقی می مانند. چون کروموزوم X دوم، که به نظر می رسد مسئول زنانگی کامل است وجود ندارد، این دخترها ساختمان تشریحی جنسی ناقص دارند، فاقد استروژن کافی هستند، و بدون درمان خصوصیات جنسی ثانوی پیدا نمی کنند، غالبا نشانه های دیگری نیز وجود دارد، مثل گردن پرده دار، پایین بودن خط رویش مو، قامت کوتاه و کوبیتوس و الگوس. نوزاد با آلت تناسلی خارجی به ظاهر طبیعی متولد می شود و به همین جهت بدون تردید به جنس ماده منسوب و به همین نقش پرورش می یابد. تمام این کودکان به دختران ناهمجنس گرای معمولی تبدیل می گردند. معهذا، در مورد نازائی و فقدات صفات جنسی ثانوی به توجه طبی بعدی نیاز پیدا می کنند.
شکل 1-22
تصویر کودکی مبتلا به سندرم تورنر. خصوصیات عمده عبارتند از گردن پرده دار، قامت کوتاه، سینه پهن و فقدان بالیدگی جنسی.
سندرم کلاین فلتر: شخص مبتلا به سندرم کلاین فلتر(Klinefelter's syndrome) ساختمان جنسی مردانه، تحت تاثیر کروموزوم Y دارد، اما این اثر با وجود کروموزوم X دوم تضعیف می شود. این افراد هر چند با بیضه و آلت رجولیت نیز ممکن است کوچک باشد. در نوجوانی، بعضی از این بیماران، برجستگی پستان و سایر خصوصیات جسمی زنانه پیدا می کنند. میل جنسی آن ها معمولا ضعیف است. پرورش و انتساب جنسی باید به پیدایش احساس واضح مردی منجر شود. اما، چنین بیمارانی غالبا دچار اختلالات هویت جنسی، از وارونگی کامل، مثل ترانس سکسوالیسم، تا میل متناوب برای پوشیدن لباس زنانه می باشند. در نتیجه کاهش تولید آندروژن، حالت هیپوگونادال جنینی در بعضی از بیماران سازمان سلسله اعصاب مرکزی را که باید زمینه ساز رفتار مردانه باشد، تکمیل نکرده است. در واقع، در بسیاری از این بیماران، گستره وسیعی از بسیکوپاتولوژی وجود دارد که حدود آن از بی ثباتی هیجانی تا عقب ماندگی ذهنی فرق می کند.
هیپرپلازی آدرنال ویسریلیزان مادرزادی(سندرم آدرنوژنیتال):
هیپرپلازی آدرنال ویریلیزان مادرزادی از زیادی آندروژن موثر بر جنین پره ناتال ناشی می گردد. وقتی این حالت در جنس مونث روی دهد، زیادی آندروژن های آدرنال جنینی از غده فوق کلیوی، موجب مردانه شدن آلت تناسلی خارجی، از عظم خفیف کلیتوریس گرفته تا آلت تناسلی خارجی که به کیسه بیضه، بیضه، و آلت رجولیت طبیعی شباهن دارد، می گردد.
-A هرمافرودیسم کاذب مونث ناشی از هیپرپلازی آدرنال مادرزادی
-B به رشد پستان 6 ماه پس از درمان با کورتیزون توجه کنید؛ قاعدگی طبیعی ظرف چند ماه آغاز شد.
-C به بزرگ شدن کلیتوریس و سینوس اوروژنیتال توجه کنید.
اما پشت این آلت تناسلی خارجی رحم و مهبل پنهان است.(شکل 2-22) این بیماران از سایر لحاظ شبیه زن های طبیعی هستند. هنگام تولد، اگر آلت تناسلی شبیه آلت مردانه باشد، طفل به جنس مذکر منسوب شده و به همین ترتیب تربیت می شود، نتیجه احساس واضح مردی و مردانگی معمولی است. اما، اگر کودک دختر شناخته شده و به این صورت پرورش یابد، احساس زن بودن و زنانگی پدید خواهد آمد. اگر والدین در منسوب ساختن نوزاد به یک جنس مردد و بمانند هویت هر ما فرودیتی ظاهر خواهد شد. هویت جنسی حاصل بازتاب روش تربیتی است. آنروژن ها ممکن است به تعیین رفتار کمک کنند. کودکانی که بدون ابهام به عنوان دختر پرورش یافته اند در مقایسه با گروه شاهد رفتار پسرانه تری دارند. اکثر دخترها غالبا گرایش غیرهمجنس گرا دارند. برخی نیز تعارض های هویت جنسی دارند.
هرمافرودیسم کاذب: نوزادان مبتلا به این اختلال ممکن است با آلت تناسلی مبهم و نامشخص متولد شوند، که یکی از فوریت های مامائی است. چون انتساب جنس، معین کننده هویت جنسی چنین نوزادانی خواهد بود. هرمافرودیسم کاذب مردانه تمایز تمایز ناقص آلت تناسلی خارجی است، حتی اگر کروموزوم Y وجود داشته باشد. بیضه ها موجودند اما رشد نکرده اند. هرمافرودیسم کاذب زنانه عبارتست از مردانه شدن آلت تناسلی خارجی در فردی که XX است و شایعترین علت آن سندرم آدرنوژنیتال است که فوقا ذکر شد. شکل 3-22 یک زن فتوتیپیک را با کاریوتیپ XY نشان می دهد.
هر مافرودیسم واقعی با وجود تخمدان و بیضه در یک فرد مشخص است. اختلالی نادر است(شکل 4-22).
سندرم عدم حساسیت آندروژنی- سندرم عدم حساسیت آندروژنی(androgen insensivity syndrome) اختلالی مادرزادی با صفت وابسته به X مغلوب- که سندرم تانیت بیضه ای نیز نامیده می شود- از عدم حساسیت نسوج هدف در مقابل آندروژن ناشی می گردد. نسوج جنینی، ناتوان از واکنش، در حالت سکون نسجی زنانه باقی مانده و سلسله واکنش، در حالت سکون نسجی زنانه باقی مانده و سلسله اعصاب مرکزی خود را برای مردانگی سازمان نمی دهد. نوزاد به هنگام تولد دختر بچه ای معمولی به نظر می رسد اما بعدها معلوم می گردد که بیضه های کریپتورکیدی دارد، که تولید تستسترون کرده اما بر نسوج هدف تاثیر نمی گذارد، اعضاء تناسلی داخلی و مهیل نیز یا بسیار کوچک است یا وجود ندارد. صفات جنسی ثانوی در سن بلوغ، زنانه هستند چون مقادیر کم اما کافی استروژن از بیضه ها ترشح می گردد. چنین بیمارانی بدون استثناء خود را زن می پندارند و رفتار زنانه دارند.
شکل 3-22
مجرای مهبلی طبیعی و بزرگی کلیتوریس وجود داشت. در لاپاراتومی گونادهای دیسژنتیک و رحمی با لوله های فالوپ مشاهده شد. در درمان دوره ای با استروژن- پروژسترون، قاعدگی با فواصل عادی شروع شد، رشد پستان ها در نتیجه درمان حاصل شد.
مبدل پوشی(Cross-dressing): DSM-IV-TR مبدل پوشی- یعنی ملبس شدن به لباس جنس مقابل را- اگر گذرا و مربوط به استرس باشد اختلال هویت جنسی طبقه بندی می کند، اگر اختلال وابسته به استرس نباشد، افراد مبدل پوش مبتلا به یادگار خواهی با مبدل پوشی(transvestice fetishism) شناخته می شوند، که در DSM-IV-TR به عنوان پارافیلیا طبقه بندی شده است. ویژگی اساسی یادگار خواهی با مدل پوشی این است که ایجاد انگیزش می کند. مبدل پوشی وابسته به استرس گاهی ممکن است تحریک جنسی بوجود آورد، اما در بیمار تنش و اضطراب را کاهش می دهد. بیمار ممکن است تخیلات مبدل پوشی داشته باشد، اما در مواقع استرس به کنش نمائی آن ها می پردازند. اکثر مردهای بالغ مبدل پوش، تخیلات زن بودن، به طور کامل یا نسبی دارند.
شکل 4-22
هر مافرودیت واقعی. تخمدان شکمی و بیضه داخل اسکروتوم در بیوسی ساختمان های گونادال مشاهده شد. قاعدگی هر ماه از سینوس اورژنیتال روی می داد. -A به ژینکوماستی توجه کنید. -B سیستوگرام و اوتر و سالپنگوگرام منافذ جداگانه برای رحم و مجرای واژینال نشان داد.
مبدل پوشی معمولا ترانس و سیستم(transvestism) و شخص مبتلا به آن transvestism نامیده می شود. هر چند این اصطلاحات در DSM-IV-TR بکار برده نشده اند، کاربرد روزمره دارند.
طیف پدیده مبدل پوشی از پوشیدن گاه بگاه لباس زنانه تا همانند سازی وسیع زنانه در مردها و همانند سازی مردانه در زن ها و درآمیختن با خرده فرهنگ مبدل پوش ها گسترده است. در