لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد
عنوان مقاله:
اخلاق پیــامبر (ص) و ازدواج
(همسران پیامبر(ص))
استاد محترم:
جناب آقای رجبعلی وثوقی
دانشجو:
بهزاد ذاکری
پاییز 85
پیشکش عشق
خدیجه بیوه 40 ساله ثروتمند صاحب جاه و جلال و شوکت که قبلا «دو شوهر بنام «عیسی بن عابد» و «ابوهاله» داشت و سازمان زندگی هر کدام بوسیله مرگ پاشیده شده بود.» تمام وقایع دوران تجارت از سایه بانی ابر آسمانی تا بازگشت حیله سعید بن قمطور را به اضافه پیام فلیق راهب نصرانی را از غلامش میسره شنیده بود تصمیم می گیرد تمام موضوع خصوصی خودش را بوسیله ای با ماه و ش بنی هاشم در میان گذاشته، شاید بدین وسیله عرضه عشق نموده باشد.
بعد از این تصمیم بود که به خواهر یا به نقل اکثر مصادر با دوستش «نفیسه» دختر «منیه» گفتگو نموده، خلاصه نفیسه را نزد محمد بن عبدالله روانه ساخت از او پرسید: چه چیز تو را از ازدواج باز می دارد؟ حضرتش فرمودند: «من چیزی ندارم که با آن ازدواج کنم» نفیسه عرض کرد: « اگر من ترا کمک کنم و به جمال و مال و شرف و لیاقت فرا بخوانم آیا باز هم پاسخی نخواهی گفت؟»
حضرت پرسیدند: «او کیست؟» نفیسه عرض کرد: «خدیجه»
حضرت پرسیدند: «چگونه؟ » نفیسه پاسخ داد این را به من واگذار. کاربه این جا که رسید پیامبر موعود به نفیسه پاسخ مثبت داد.
«پیشنهاد حضرت خدیجه (س) به پیامبر بعد از مراجعت پپامبر (ص) از شام صورت گرفت.»
وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر گردد
از لحظه ای که نفیسه دوست بسیار نزدیک و صمیمی خدیجه برای پیشکش عشق او بنزد محمد بن عبدالله رفتهبود او در اضطرابی غیر قابل توصیف بسر برده، لحظه شماری می کرد تا از انچه نفیسه در پاسخ عرضه عشقش شنیده است مطلع شود. این انتظار چنان هول و وحشتی را فراهم آورده بود که به اندک ایامی تمام طول تالار پذیرائیش را چندین بار به انتها رسانیده دوباره از سر می گرفت که ناگهان خبر ورود محمد امین را دادند.
شاید هنوزمذاکره نفیسه با خدیجه به اتمام نرسیده بود یا اصلاً فرصتی جهت انتقال خبر فراهم نیامده بود، که خدیجه، میزبان آرزویش شده با جلوس پیامبر موعود برکرسی آبنوسی که قبلاً برای حضرتش فراهم آمده بود دچار شتاب زدگی شد.
بدون کوچکترین مکثی از شدت اضطراب عرض کرد: «مولای من! هر چه خواسته باشی بگو تاتقدیم کنم. » پیامبر موعو که ذاتاً بزرگواری و کرم وجودیش بالاتر از آن بود که نسبت به حق خود اظهاری کند سر را پائین انداخت و چیزی نفرمود. خدیجه متوجه شد طرز سخن را عوض کرد عرضه داشتک «آقا قصد دارید این پولی را که بعنوان پاداش از من بگیرید در چه موردی صرف بفرمائید؟»
آن حضرت با کمال متانت و در عین حال آمیخته با حجب و حیا فرمودند: «عمویم به من قول داده که با این پول برای من همسری تهیه کند و آن دو شتری را برای سفرهای بعدی خود بکار بیندازم».
خدیجه عرض کرد: «آیا راضی می شوی که من برای شما زنی انتخاب کنم؟»
فرمود: «اشکالی ندارد.»
خدیجه عرض کرد: «آن همسری را که برای شما انتخاب کرده ام، از اقوام و خویشان خود شماست و از جمال و کمال در عرب نظیر ندارد و در امور زندگی یارو یاور شما خواهد بود، فقط دو عیب دارد اول این که سن او از شما بیشتر است دیگر این که تاکنون دو شوهر نموده»
حضرت متوجه شدند که خدیجه خودش را به آن جناب پیشنهاد می کند، رنگ صورتش برافروخت سر را به زیر افکند، عرق شرم برپیشانی نازنیش ظاهر شد و هیچ نگفت. ولی خدیجه دوباره همان سخنان را تکرار کرد و گفت: تو در نهاد دل و در کمون قلبم جای داری تو را بخدا سوگند می دهم که خواسته مرا بپذیری» این گفت و اشکش جاری شد.
امین مکه با شنیدن کلمات صادقانه ملتمسانه خدیجه به نزد عموهایش باز گشت.
«بعد از گذشت 2 ماه و اتفاقات بسیاری که د راین مدت رخ داد. خطبه عقد حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه (س) خوانده شد. »
هیئت حضرت هنگام خطبه عقد
وجود مقدس محمد بن عبدالله با فاخرترین لباسهای زیبا و بهترین هیئت خوش، در حالی که عمامه سیاه بر سر مبارکش بود و نور پیشانی انورش در زیر ان تلولو می نمود، «پیراهن» جناب «عبدالمطلب» در تن و «ردای» الیاس پیغمبر بردوش و «نعلین» قیمتی جدش در پا و «عصای» ابراهیم خلیل در دست و «انگشتر» عقیق سرخ انگشت شریفش بود.
مهریه خدیجه
با در نظر داشتن اختلافی که در روایات دیده می شود دوازده وقیه طلا یا بقولی دوازده و نیم که هر وقیه معادل چهل درهم و در نتیجه پانصد درهم شرعی بوده است و اقوال دیگر که در تاریخ ثبت و ضبط می باشد در بعضی از متون وارد شده که ورقه بن نوفل در جواب گفت: « ما برای مهریه نقد آن مخدره غیر از آنچه نسیه و بر عهده او میماند چند چیز می خواهیم.
1- چهار هزار دینار (اشرفی) طلا
2- هزار شتر مو زرد چشم سیاه
3- ده قطعه لباسهای فاخر قیمتی ابریشمی
4- بیست و هشت غلام و کنیز ( در معنا خدمتکار و ندیمه) .
و این مقدار مهریه برای دختر ما زیاد نیست.
جناب ابوطالب راضی شده فرمود: « ما هم قبول داریم » خویلد گفت: «من هم راضی شده و قبول دارم که دخترم خدیجه را به این مقدار مهر عقد کردم به محمد»
سپس محمد بن عبدالله فرمود: «من هم قبول کردم» پس از آن صیغه عقد جاری شده، جناب حمزه و بقیه بنیهاشم آنچه نقره و پول به همراه داشتند بر سر حاضرین نثار کردند. که پرده و حجاب خدیجه بالا رفته کنیزانش به مجلس وارد شده مبلغ بسیاری نقره و گل و ریاحین بر سرهای حاضرین ریختند.
جشن عروسی
پیوند شگرف
با طلوع سپیده روز بعد از عقدکنان در خدیجه جنبش دیگری آغاز شد دستور دادتمام زرگرها طائف به مکه آمدند تا برای او انواع زینت های طلایی درست کنند. پس از شش ماه شب عروسی فرا رسید، خدیجه دستور داده بود شمع هایی به اندازه درخت تهیه کردند و یکراست از دم کاخ تا تالار تشریفات، هر چند قدمی یک شمع نصب نمودند و در کنار هر شمعی، غلامی یا کنیزی با لباسهای حریر ایستاده بود و میهمانان را خوش آمد می گفت، بر روی آن و ساده ای از خز و دیباج انداخته شده بود.
از آن طرف پیغمبر با لباسهای زیبا در حالی که نور جمالش شب تاریک را روشن نموده و شمع هایی که در دست جوانان بنی هاشم بود در مقابل روشنی چهره ماه وش بنی هاشم رنگ روشنایی چراغ را در برابر آفتاب گرفته بود وارد خانه خدیجه شد.
در طول مسیر آل بنی هاشم و مردم مکه در دو طرف راه اجتماع کرده بودند، خدیجه هم در حالی که جامه حریر زیبایی در بر کرده، تاجی جواهرنشان از طلای سرخ بر سرگذارده، خلخالهای فیروزه نشان در دست و پاها نموده و گردن بندی از زمرد و یاقوت در گردن داشت با پیغمبر روبرو گردید از آن ساعت زندگی آمیخته با عشق این دو بزرگوار آغاز شد.
بعد از مرگ خدیجه کسی نمی توانست قدم پیش نهاده رسول خدا را به انتخاب همسری وادار سازد و لذا همه و همه آنهائی که می توانستند درباره ازداواج نبی اکرم صحبتی کنند به جهاتی سکوت کرده بودند تا بالاخره «خوله» این سکوت را در همان روزهای تنهایی رسول خدا در مکه شکست و به ان حضرت عرض کرد: «چرا ازدواج نمی کنید و این خاموشی پرحزن را از خانه خود بر نمی اندازید؟» رسول خدا فرمودند: «با چه کسی ازدواج کنم؟ شما زنان بهتر از مردان در این زمینه اگاه هستید.»
خوله عرض کرد:« اگر برای همسری خودت، خواهان دختر جوان هستی، عایشه فتانه دختر ابوبکر در مقابل شماست و اگر زن پخته و زندگی کرده می خواهی «سوده» زیبا دختر «زمعه» که اسلام هم آورده و از شما پیروی دارد در انتظار شماست».
نبی اکرم پیشنهاد «خوله» را پذیرفت و او نیز با مادر «عایشه» مطلب را در میان گذاشت، او نیز موکول به اجازه شوهرش کرد، وقتی مطلب را به ابوبکر گفتند خیلی خوشحال شد ولی چند دشواری به نظرش رسید و معتقد بود تا رفع ان مشکلات می باید طرح موضوع را به تاخیر انداخت.
در همین ایام رسول خدا عایشه و سوده دختر زمعه را خواستگاری کردند. لکن زفاف سوده در ماه رمضان سال دهم رخ داد ولی عایشه تا بعد از هجرت به تاخیر انجامید. تا این که در ماه شوال سال اول هجری در ان موقع حساس که مشکلات شدید اقتصادی جامعه مسلمین را تحت فشار قرار داده بود به حدی که مراسم عروسی عایشه بنا به گفته«بنت عمیس» با قدحی از شیر برگزار شد به این ترتیب بنا بر اصرار و پافشاری ابوبکر عایشه در سن نه سالگی به خانه پیامبر اکرم برده شد.
عایشه در کنار پیامبر
عایشه با خصوصیتهای مزاجی عصبی و سخت تند و سرکش، حدت طبع و سرعت درک موقعیت و تصمیم گیری، تیزهوشی توام با رشک و حسادت شدید در کنار رسول خدا زندگی مشترکانه خود را آغاز کرد. از همان لحظه که وارد یکی از خانه های ساخته شده حریم مسجدالنبی که در مجاورت خانه سوده بود وارد گردید و سکونت یافت، با دو خصوصیت در کنار پیشوای عظیم الشان اسلام زندگی زناشویی خویش را شکل می داد.
خصوصیت اول: برشوهر بزرگوارش سخت حسود بود آن هم به حدی که حاضر نمی شد جز خودش همسر دیگری در دل شوهرش جائی پیدا کند و ذره ای از محبت او به دیگری اختصاص یابد. در صورتی که اگر عایشه با خصوصیت نبوت آشنا شده بود یعنی در خانه ای رشد کرده بود که نبی اکرم با همان خصوصیتهای آسمانی مطرح میشد بدون تردید آموخته داشت که نزد رسول خدا هر کس با هر قرابتی که حضور یابد جائی مخصوص به خود داشته به این معنا حق و حقوقی از کسی ضایع نخواهد شد زیرا از کریمه ای که حضرتش را «اسوه حسنه» یا با خصوصیت «رحمه للعالمین» مطرح می کند چنین استفاده ای می شود. ولی متاسفانه «عایشه» تربیت شده همان تشکیک ها و تشویش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
به نام خدا
موضوع:
درس اخلاق و تربیت اسلامی
مقدمه
طرح برنامه های اسلام به صورت مسلکی اجتماع و با اصولی منسجم و هماهنگ و ناظر به زندگی فردی و اجتماعی انسان ها از ضرورت های امروز است. دراین راه ، قرآن کامل ترین و موثق ترین سندی است که می توان به آن اتکا کرد. با تدبر در آیات قرآن ،که خود هدف عالی قرائت و تلاوت آن است ، همگان به عیان می بینند که قرآن کتاب زندگی و آیه های آن تماماً آیه های زندگی و حرکت است :کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الضلمات الی النور و آموزه های نظری و علمی آن پیوسته و جملگی اجزای نظامی است که در آن، انسان دارای فطرت سلیم خدایی به انسانی کامل تبدیل می شود- انسانی که هم دنیای متعادل و موفقی دارد و هم از عاقبت نیکی برخوردار است ؛ انسانی که می داند باخود و خدایش چگونه باشد و با خلق به چه سان رفتار و عمر را چگونه سپری سازد و چگونه زندگی کند:انما المومنون الذین امنوا باالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون.
اثر فرهنگ و سنت های جامعه در اخلاق
و اذا قیل لهم اتبعوامآ انزل الله قالوابل نتبع مآ الفینا علیهء ابآء نآ
بقره : 170
و چون به آنان ] ، مشرکان و کفار ،[ گفته شود: از آنچه خدا فروفرستاده پیروی کنید ؛ گویند : ] نه[ ، بلکه از آنچه پدرانمان را بر آن یا فتیم پیروی می کنیم...
به مجموعه عقاید و تاریخ و آداب و رسوم و سنت های جامعه فرهنگ می گویند که به روح و فکر افراد آن جامعه شکل می دهد و زمینه ساز نیکی ها و زشتی ها می شود . اگر آداب و عادات جامعه در جهت خوبی ها وصلاح باشد، صفات عالی انسانی رشد می کند و اخلاق افراد آن جامعه همسو با آن خواهد بود ؛ همان طور که فرهنگ های آلوده و سنت های غلط و منحرف موجب پرورش اخلاق رذیله و پست می شود.
قرآن می فرماید: وقتی از کارفران و گنه کاران می پرسیدند که چرا اعمال زشت انجام می دهید و چرا مجسمه های بی روح را می پرستید و چرا دخترانتان را زنده به گور می کنید و چرا از راه خدا پیروی نمی کنید ؛ در پاسخ می گفتند : اقوام وپدرانمان را این گونه یافته ایم.
البته آیات21سوره لقمان، 104 مائده، 78 یونس، 52 تا 54 انبیاء،74 تا76 شعراء،22تا23 زخرف نیز از جمله آیاتی است که در آنها ، تأثیر فرهنگ و سنن جامعه در اعتقادات واخلاقیات انسانها بیان شده است .
در محیط پاک ، انسان های پاک پیدا می شوند
و البلد الطیب یخرج نیاته‚ باذن ربه و الذی خبث لایخرج
الانکدا کذالک نصرف الایت لقوم یشکرون
اعراف : 58
و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می آید ؛ و از زمین
بد ، جز اندک گیاهی پدید نمی آید . این چنین ما آیات
] توحید خود [ را گوناگون می آوریم برای گروهی که سپاس می گزارند.
محیط زندگی اثر فوق العاده ای در روحیات و رفتار انسان دارد ؛ زیرا انسان طبیعتاً بسیاری از صفات و روحیات خود را از محیط کسب می کند .از این رواسلام برای سالم سازی اجتماع وحفظ سلامت آن فرایضی همچون اقامه نماز وامر به معروف ونهی از منکر و توصیه به حق وصبر راواجب کرده است تا دایماً جامعه پالایش شود. خداوند دراین آیه شریفه انسان را به گیاه و محیط زندگی او را به زمین تشبیه کرده است که اگر شوره زار باشد ، گرچه باران هم بر آن ببارد ، چیزی نمی روید ؛ اما اگر حاصل خیز باشد ، قطرات حیات بخش باران مؤثر میافتد وگل و سنبل می روید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب:
مقدمه ....................................................................1
فرهنگ و اخلاقی اینترنتی ............................................2
نقش رایانه ....................................................................4
رایانه های خانگی ..........................................................5
نتیجه.............................................................................6 منابع.............................................................................9
مقدمه
با توجه به نفوذ گسترده ی اینترنت در سطح جوامع شهری و در میان خانواده های ایرانی الگوهای اخلاقی جدیدی درحال شکل گرفتن است .امروزه سواد رایانه ای,دانش دیجیتالی ,وبه تبع آن کاربرد گستردة اینترنت ,به ویژه در دهة اخیر,سبب شده خانواده ها و به طور کلی سیاست گذاران جامعه با چالش های گوناگونی در زمینة گستردة رایانه ها در مدارس، خانه ها مواجه شوند.
نهادهای آموزشی و تربیتی جامعه به ویژه" وزارت آموزش و پرورش " به لحاظ اهداف مصوب مسئولیت های سپرده شده ,باید برای حفظ سلامت تربیتی واخلاق شهروندی جامعه ,به ویژه جوانان و نوجوانان ,در دنیایی به گستردگی اینترنت تدابیر ویژه ای بیندیشند و تا حد امکان به دانش آموزان بیاموزند که استفاده از این شبکة عظیم جهانی نیازمند درک درستی از کاربری رایانه ای و اعمال کنترل صحیح و منطقی بر شبکه های اینترنتی است و این موضوع هرگز به معنی نفی این فناوری و نادیده گرفتن ویژگی های منحصر به فرد آن نیست.
امروزه در بیشتر جوامع پرسش های فراوانی دربارة رابطة میان دنیای اینترنت و آموزش های رسمی و غیر رسمی وجود دارد.مدیران ,معلمان و والدینی که شرایط استفاده از رایانه و به تبع آن شبکة جهانی اینترنت را برای عزیزان خود فراهم کرده اند,همیشه از خود می پرسند که چگونه باید از شگفتی های موجود در اینترنت بهره برد و با مفاسد موجود در شبکة جهانی اینترنت برخورد کرد؟
فرهنگ و اخلاق اینترنتی
پرسش های که امروزه در جوامع غربی نیز مطرح می شود و والدینی که نگران سلامتی روانی فرزندان خود هستند نیز به آنها معتقدند,این است که نباید خلوص ذاتی کودکان دستخوش پلیدی هایی شود که هیچ کنترل و اراده ای برای مهار آنها ندارند.آنچه امروزه در این مورد بیشتر نمود عینی دارد , سایت های غیراخلاقی و نیز سایت هایی هستند که برنامه یشان مملوء از ضرب و شتم و خشونت است.
بررسی در این موضوع به ویژه در فاصله سنی کاربران جوان و نوجوان و تاثیر متقابل آن ها بر هم تعمق بیشتری را می طلبد.
چگونه می توان جلو تبادل اطلاعات نادرست اینترنتی را گرفت؟
کدام ارگان یا سازمانی در این باره مسئولیت بیشتری را بر عهده دارد؟
چگونه می توان قوانین ملی و داخلی کشور را به گونه ای تدوین کرد که در حد مقدورات با پدیده های زشتی که در دنیای مجازی اینترنت به وجود آمده است, مقابله کنند؟در حالی که صاحبان انواع سایت ها سعی دارند با جذاب تر کردن دیدنی های سایت حتی با کمک تصاویرزشت و مستهجن به معرفی کالا و خدمات خود بپردازند.آنچه در این میان نابود می شود,روح ظریف و دنیای جوانان و نوجوانان است که در صورت عدم درک صحیح موقعیت فعلی به انحطاط فرهنگی جامعه منجر خواهد شد.یکی از نکات کاملا" قابل تعمق در سایت های اینترنتی این است که مقولة "جرم" منحصر به مکان خاصی نیست و ممکن است در هر گوشه ای از جهان اتفاق بیفتد و در اصطلاح می گویند که
"عمل مجرمانه" در محیطی مجازی آموزش داده می شود و گاه در محیط های مجازی اتفاق می افتد, اما عواقب آن در محیط های واقعی تجلی پیدا می کند و به راحتی قابل مشاهده و سنجش است.
مهم ترین و بارزترین ویژگی های اینترنت در مقایسه با سایر رسانه ها دوطرفه بودن ارتباط است.در بیشتر رسانه ها "ارتباطی یک طرفه"وجود دارد,مانند تلویزیون , روزنامه ها ,ویدئو و اما در اینترنت ارتباطی دائمی و دوطرفه وجود دارد.در واقع اینترنت هم"فرستنده" است و هم "گیرنده" وبرای کاربران همیشه حالت تعامل به ویژه از طریق اتاق گفت وگو(1) وجود دارد.
امروزه استعمارگران توجه زیادی به نفوذ سایت های مخرب در میان جوانان و نوجوانان دارند و مهم ترین هدفشان سوءاستفاده از نیازهای جنسی و روحی جوانان است, زیرا آن ها تمایل زیادی به رفع نیاز درونی خود دارند و واکنش هایی را که بروز می دهند, کمتر به ساختار روحی آنان در دوران طفولیت مرتبط است که حاصل آن طبیعتا" جز بی بند و باری ,فساد و .. نیست.ولی روی دیگر سکه را نمی توان نادیده گرفت, یعنی دنیایی از اطلاعات ,دانش,فناوری و از این رو این چراغ جادوئی (اینترنت)را باید در اختیار گرفت واز زشتی های آن حذر کرد.
برای این که فناوری اطلاعات و ارتباطات(2) در سطح جامعه رشد معقولی داشته باشد,باید بیش از هر چیز به فرهنگ آموزش وپرورش توجه کرد,زیرا فرهنگ کشور از طریق آموزش و پرورش آن شکوفا می شود.بنابراین برای تربیت شهروندانی معتقد,توانمند و خلاق با توجه به رویکردهای قدرتمند فناوری اطلاعات و ارتباطات چاره ای جز برنامه ریزی آموزشی و درسی پویا برای تربیت عوامل تولید و کاربران قدرتمند فناوری آینده که بتوانند زمینه های کار و اشتغال را توسعه دهند و توسعة پایدار را در سطح کشورهای جهان ایجاد کنند,نیست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اصول اخلاق اداری
امانتداری
تلقی امانتدارانه از کار و مسئولیت و انجام دادن امور با رویکرد امانتداری، اصلی اساسی در اخلاق است. اگر انسان کار و مسئولیت را امانت بداند، بی گمان حرمت آن را پاس می دارد و تلاش می کند که به خوبی آن را پیش ببرد و بالنده سازد. امام علی(علیه السّلام) از کارگزاران و کارکنان نظام اداری خود می خواست که کار و مسئولیت را امانت بدانند و در مناسبات و روابط خود امانتداری نمایند، چنانکه خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان، نوشت: «ان عملک لیس لک بطعمه، و لاکنه فی عنقک امانه»13 همانا کاری که به عهده توست، طعمه ای برایت نیست، بلکه امانتی است بر گردنت. بر این مبنا هر کس در هر مرتبه اداری امانتدار مردم است و باید از اموال و امکانات و حقوق و حدود و حیثیت و شرافت آنان پاسداری کند. در منظر امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) بزرگترین خیانت، خیانت به امت و تعدی به امانت است. در آموزشهای امام علی(علیه السّلام) امانت والاترین چیز و امانتداری برترین کار معرفی شده است. از این رو نخستین شرط اتصاف به اخلاق اداری، امانتداری است. در سخنان گرانقدر امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) چنین آمده است: «رأس الاسلام الأمانه»14 رأس امانتداری مسلمانی است. ]یعنی امین بودن و خیانت نکردن[
خدمتگزاری
فلسفه وجودی نظام اداری، خدمتگزاری به مردم است، و همه کارگزاران و کارکنان در تمام مراتب، خادمان مردمند. این امر به عنوان یک اصل در نظام اداری مطرح است و مادام که چنین احساسی وجود داشته باشد، کارگزاران و کارکنان نظام اداری با مردم رفتار مالکانه و فرمانفرمایانه نخواهند داشت، بلکه جایگاه و موقعیت خود را نعمتی می دانند که وسیله خدمت به مردم است. امام علی(علیه السّلام) در حکمتی خطاب به جابرابن عبدالله انصاری چنین فرموده است: «یا جابر، من کثرت نعم الله علیه کثرت حوائج الناس الیه، فمن قام لله فیها بما یجب عرضها للدوام و البقاء، و لم یقم فیها بما یجب عرضها للزوال والفناء.»15 «ای جابر! آن که نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردم به او بسیار باشد. پس هر که در آن نعمت ها برای خدا کار کند، خدا نعمت ها را برای وی پایدار کند. و آن که آن را چنان که واجب است به مصرف نرساند نعمت او را ببرد و نیست گرداند. هرچه در انجام دادن امور، روحیه خدمتگزاری کامل تر باشد، ارزش کار و کارگزار بیشتر است و امیرمؤمنان(علیه السّلام) سفارش می کند که باید در این جهت حرکت کرد. آن حضرت فرموده است. «لایستقم قضاء الحوائج الا بثلاث: باستصغارها لتعظم، و باستکتامها لتظهر، و بتعجیلها لتهنو.»16 روا ساختن حاجت جز با سه چیز راست نیاید. خرد شمردن آن تا بزرگ نماید، پوشیدن آن تا آشکار گردد. و شتاب کردن در آن تا گوارا شود.
مسئولیت پذیری
مسئولیت پذیری در اخلاق اداری، اصلی مبنایی است به گونه ای که هر نوع بی مسئولیتی به مفهوم بیرون شدن از مسیر درست و گام نهادن در کجی ها و ناراستی هاست. به بیان امیرمومنان علی(علیه السّلام): «و ان من ابغض الرجال الی الله تعالی لعبدا و کله الله الی نفسه، جائرا عن قصد السبیل، سائرا بغیر دلیل. ان دعی الی حرث الدنیا عمل، وان دعی الی حرث الآخره کسل! کأن ما عمل له واجب علیه، و کان ما ونی فیه ساقط عنه!»17 دشمن ترین مردم در نزد خدا، بنده ای است که خدا او را به خود واگذارد، و او پای از راه درست بیرون نهد و بی راهنما گام بردارد، اگر به کار دنیایی اش خوانند، به کار پردازد، و اگر به کار آخرتی اش خوانند، سستی و کاهلی نماید، گویی آنچه برای آن کار کند بر او بایسته است، و آنچه در آن سستی و کاهلی ورزد، از او ناخواسته. کمال آدمی، به کمال مسئولیت پذیری اوست. هر چه کسی در مسئولیت پذیری سستی ورزد، تباهی در کارش بیشتر خواهد بود، و هر چه کسی مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشد، به کمال بیشتری از نظر اخلاق فردی و اخلاق اداری دست می یابد. امام علی(علیه السّلام) حیطه مسئولیت پذیری را بسیار گسترده تعیین نموده و از کارگزاران و کارکنان خود خواسته است که نسبت به کلیه کارها و اقدامات، و نیز روابط و مناسبات خود مسئولیت پذیر باشند. «اتقوا الله فی عباده و بلاده، فانکم مسؤولون حتی عن البقاع والبهائم.»18 از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید حتی در برابر سرزمین ها و چارپایان. اصل مسئولیت پذیری می آموزد که هر کس در هر مرتبه ای که باشد، نسبت به تمام امور و کارهای خود مسئول و پاسخگوست. هیچ کارگزاری نمی تواند هرگونه که خواست با مردم رفتار نماید و خود را نیز پاسخگو نداند. بر این مبنا کسی حق کمترین اهانت و بی احترامی به مردم را ندارد. که افراد حتی نسبت به نوع نگاه و بیان و رفتار خود مسئولند. امام علی(علیه السّلام) یادآور شده است: «لاتقل ما لایعلم، بل لاتقل کل ما تعلم، فان الله سبحانه قد فرض علی جوارک کلها فرائض یحتج بها علیک یوم القیامه.»19 چیزی را که نمی دانی نگو، حتی بسیاری از چیزهایی را که می دانی، بر زبان نیاور، زیرا خدا بر اعضای تو احکامی واجب کرده است که در روز رستاخیز بدان اعضا بر تو حجت خواهد آورد.
انضباط کاری
انضباط کاری یعنی سامان پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب و پرهیز از هرگونه سستی و بی سامانی در کار. این امور از عمده ترین آداب اخلاق اداری است و هیچ سازمان و نظامی بدون رعایت این امور راه به جایی نخواهد برد. بهترین سازمان ها و نظام ها با زیرپا گذاشته شدن اصل انضباط کاری، به تباهی کشیده می شوند و وجوه مثبت آنها نیز بی ارزش می گردد. تواناترین مدیران و کارگزاران و کارکنان در یک مجموعه اداری که اصل انضباط کاری بر آن حاکم نیست توفیقی کسب نخواهد کرد و جز اتلاف نیرو بهره ای نخواهند برد. امام علی(علیه السّلام) فرموده است: «وامض لکل یوم عمله، فان لکل یوم ما فیه.»20 کار هر روز را در همان روز انجام ده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد.
پیگیری
امور اداری و پیشبردن اهداف سازمانی جز با پیگیری جدی کارها تحقق نمی یابد و هرکاری نیازمند پیگیری جدی و تلاش اساسی است تا به نتیجه مطلوب برسد و بدون وجود روحیه پیگیری در کارها هیچ کاری به درستی صورت نمی پذیرد. امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) در فرمانها و دستورالعملهای حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنانش را به پیگیری امور سفارش نموده و از آنان خواسته است که در خدمتگزاری مردمان پیگیرانه عمل کنند. آن حضرت در دستورالعملی چنین فرموده است: «ولاتحشموا أحداً عن حاجته، ولاتحسبوه عن طلبته.» 21 کسی را از درخواستش به خشم نیاورید و حاجت کسی را روا ناکرده نگذارید، و کسی را از آنچه مطلوب اوست باز ندارید. نظام اداری نباید به گونه ای باشد که مردم سردرگم شوند و کارشان معطل گردد و به سرگردانی گرفتار آیند. حبس کردن امور و متوقف ساختن کارها از بزرگترین آفات نظام اداری است که جز با روحیه پیگیری جدی رفع نمی گردد.
مهرورزی
انجام دادن کارها و خدمتگزاری از سر مهرورزی والاترین هنر در اخلاق است. چنانچه اگر انجام دادن امور با مهرورزی توأم شود، صورتی زیبا و کاملا انسانی می یابد و موجب پیوند جانها و الفت قلبها می گرددو در رفتار و مناسبات اداری، انقلابی معنوی به وجود می آورد. امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) در حکمتی والا فرموده است: «قلوب الرجال وحشیه، فمن تألفها أقبلت علیه.»22 دلهای آدمیان رمنده است، پس هرکه با آن الفت برقرار سازد، روی بدو نهد. نیروی محبت از نظر اجتماعی، نیروی عظیم و مؤثری است و بهترین اجتماع آن اجتماعی است که با نیروی محبت اداره شود. محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زعیم و زمامدار، علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی برای ثبات و ادامه حیات حکومت است. تا عامل محبت نباشد، رهبر نمی تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند ولو اینکه عدالت و مساوات را در آن اجتماع برقرار کند. مردم آنگاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند، و آن علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می کشاند. قرآن به پیغمبر خطاب می کند که ای پیغمبر، نیروی بزرگی را برای نفوذ در مردم و اداره اجتماع در دست داری. «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر» 23 به موجب لطف و رحمت الهی، برایشان نرم دل شدی که اگر تندخوی سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن. در اینجا علت گرایش مردم به پیامبراکرم(ص) را علاقه و مهری دانسته که نبی اکرم(ص) نسبت به آنان مبذول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اخلاق و آداب دانشجویی
سرآغاز :
اگر مجموعه معارف و تعالیم اسلامی را به درختی ریشه دار و پر شاخه و برگ تشبیه کنیم . آموز ه های اعتقادی به منزله ریشه ، احکام و موازین فقهی ، بسان شاخ و برگ و اخلاق به مشابه میوه آن درخت خواهد بود . به دیگر سخن هدف نهایی و غایت قصوای دین بر طرف کردن کاشی های رفتاری و درمان بیماری های نفسانی و پرورش انسان کامل و در نتیجه بر پایی جامعه ی مطلوب و برخوردار از موازین صحیح اخلاقی است چنانکه در حدیثی معروف از پیامبر ( ص ) امده است : * انما بعثت لاتتم مکارم الاخلاق *
بی گمان من به پیامبری مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام رسانم.
مقوله ی اخلاق در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بر اساس یکی دیگر از احادیث نبوی , خلق نیک , نیمی از دین است . بر اساس این واقعیت بر تمامی اقشار جامعه ی اسلامی است در تربیت نفس و تهذیب اخلاق سعی بلیغ کنند و با بهره گیری از اموزه های قرانیو منابع سرشار روایی و با تاسی بر نقش و سیره ی پیشوایان دین و بزرگان اخلاق رفتار فردی و جمعی خودرا ان چنان که مطلوب صاحب شریعت است سامان بخشد . در این میان باید به دانشجویان با اهتمامی ویژه نگریست زیرا از یک سو شاهد اثر پذیری خانواده ها و دیگر جوانان به خصوص دانش اموزان از این قشر هستیم و از سوی دیگر این جمعیت مدیران و کارگزینان اینده خواهند بود و بی گمان منش و اخلاق انان نقش تعیین کننده در تعالی یا انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون ان خواهد داشت .
بخش اول : کلیات
تعریف اخلاق :
اخلاق واژه ی عربی و جمع خلق است که در لغت به معنای عادی , طبع و سجیه می باشد . ودر اصطلاح به مجموعه ای از ملکات نفسانی و صفات پایدار روحی اطلاق می شود . بنابر این می توان گفت : علم اخلاق علمی است که کمالات و کاستی های نفسانی و به تعبیر دیگر فضایل و رذایل اخلاقی را تعیین می کند و شیوه ی تحصیل فضایل و چگونگی مبارزه با رذایل را نشان می دهد .
افراط و تفریط در ابراز عواطف :
عواطف لطیف انسانی انگاه می تواند سرچشمه ی ملکات نفسانی باشد و در خدمت رشد و تعالی اخلاقی جامعه قرار گیرد که از افات افراط و تفریط مصون بماند و به دیگر سخن در مورد بی توجهی ماقع نشود و از دخالت بی جای ان نیز جلوگیری به عمل اید . بر خلاف جامعه ی ماشینی غرب که در ابراز عواطف دچار تفریط شده است در برخی دیگر از جوامع شاهد افراط و زیاده روی در این زمینه و دخالت دادن بی جا و نسنجیده ی ان در امور هستیم . با توجه به این واقعیت ضروری به نظرمی رسد محدوده ی عواطف تعیین شده حدود ان مشخص گردد.
بخش دوم ,فصل اول : اخلاق و اداب دانشجو با خود
شناخت جایگاه دانشجویی :
دریغ ایدت هر دو عالم خریدن اگر قدر نقدی کرداری بدانی
در میان انچه که می توان به عنوان شرایط استفاده ی مطلوب از مقطع کوتاه دانشجویی از بیشترین اهمیت برخوردار است . این امر از یک سو موجب سعی و تلاش در خور و دوری از بطالت و تضییع عمر می شود و از سوی دیگر فکر و اندیشه را در رسیدن به اهداف و مقاصد متعالی جهت و سامان بخشید .
سکوت ممدوح :
صدف وار باید زبان در کشیدن گروقتی که حاجت بود در چکانی
رفتار پسندیده ای که می توان یاری رسان حالت مراقبه باشد و محاسبه را تسهیل نماید سکوت بجا و پرهیز از سخن بی فایده است این قصم سکوت از مصادیق بارز کنترل زبان است که مفاسد اخلاقی بزرگی مانند دروغ , بهتان , غیبت, شماتت , استهزا, ناسزاگویی و ... همه در فقدان ان انجام می گیرد افزون بر این دم فرو بستن و در خود فرو رفتن ساز خود شناسی و از مایه های بزرگ اندیشه روحی دارد .
قوت نفس :
استحکام و نیرو مندی دل و صلابت نفس از محاسن و فضایل بزرگ اخلاقی است که خود می تواند خاستگاه و سرچشمه بسیاری دیگر از فضایل مانند عزت نفس , شجاعت, ازاد منشی, وقار و ... باشد چنان که بسیاری از کاستی ها و رذایل اخلاقی مانند دون همتی , ذلت پذیری , ترس و ... نیز از فقدان این صفت ناشی می شود . این فضیلت بزرگ نه تنها زمینه ساز رشد و تکامل روحی و سازمان دهی اخلاق است در دستیابی به مدارج عالی علمی و مقامات فاخر اجتماعی نیز نقش اساسی دارد . اگر چه ممکن است این صفت با درجات پایین و ابتدایی ان در بسیاری افراد یافت شود ولی بی گمان شمار اندکی برخوردار از مراقبت عالی ان هستند .
اطمینان قلب :
اطمینان قلب که از اثار قوت نفس و خود از ملکات ارزشمند اخلاقی است از راه افزایش میزان اگاهی و معرفت و ذکر و یاد خداوند حاصل می شود . نقش معرفت و شناخت زدودن , تشویق و تردید از ساحت فکر و اندیشه و راسخ شدن باورها و استحکام پایه های عقیدتی است . ذکر و یاد الهی نیز موجب میشود انسان در کوران حوادث و رخدادهای ناگوار دچار حزن و اندوه نشده خود را نبازد . برخورداری از اصول فکری ثابت و اتخاذ مواضع هماهنگ و یکسان در عرصه های مختلف فرهنگی , سیاسی و... از اثار قوت نفس و اطمینان خاطر است .
ازاد منشی :
از کمالات اخلاقی خدا باوران , حریت و ازاد منشی در عرصه ی اندیشه و عمل است این صفت نیز مانند دیگر صفات اخلاقی , در نتیجه ی افزایش معرفت و به موازات مراقبت نفسانی نیرومند و متکامل می شود تاجایی که انسان از همه ی امیال و تعلقات پست مادی ازاد می شود و به چیزی جز رضای محبوب نمی اندیشد .
فصل دوم , بخش دوم :
عجب و خود بینی :
عجب و خود پسندی ان است که به سبب کمال که در خور بیند خوشتن را بزرگ شمارد خواه ان کمال را داشته باشد و خواه نداشته باشد و اعم از اینکه ان صفتی که داراست و به ان می بالد در واقع کمال باشد یا نباشد . تفاوت این صفت با کبر این است که متکبر خود را بالاتر و برتر از