انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره اخلاق اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اخلاق اسلامی

مقدمه

فلسفه اخلاق رشته‏اى علمى، فلسفى و نوپاست که در آثار گوناگون اهل‏فن، تعاریف متفاوتى براى آن عرضه گردیده است. در بین آثارى که نام‏فلسفه اخلاق، (Ethics) بر آن نهاده شده است مى‏توان سه نوع مساله‏متفاوت را یافت:

الف- گاهى این آثار بیانگر دیدگاهى خاص در زمینه مسائل اخلاقى‏است; مثلا، مسائل اخلاقى را از دیدگاه اسلام و یا مسیحیت‏بررسى‏مى‏کند. در این حال، گزاره‏هایى چون «عدالت‏خواهى خوب است‏»،«دروغگویى بد است‏»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست‏» و «سقط جنین ناصواب است‏» بیانگر این توصیف است. در عین حال، ممکن است ازسوى بعضى از دیدگاههاى فرهنگ غرب، نظرى متناقض با این گزاره‏هاابراز گردد. هرگزاره اخلاقى را،که درصددتوصیف اخلاقى یک فعل انسانى،از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا بطور کلى، از یک دیدگاه‏خاص است، اخلاق توصیفى، (Descriptive Ethics) مى‏نامند. براى اثبات‏گزاره‏هاى این قسم از روشى نقلى استفاده مى‏شود.

ب- اخلاق دستورى یا اخلاق هنجارى، (Normative Ethics) نیز ازمباحثى است که در فلسفه اخلاق مورد بحث قرار مى‏گیرد. در این بخش،به نفس مسائل اخلاقى، قطع نظر از آراء و انظار یک قوم یا یک مذهب یایک راى خاص، توجه مى‏شود. اخلاق دستورى در اثبات گزاره‏هاى خودروشى استدلالى و عقلى - در مقابل نقلى - دارد.

ج- فرااخلاق، (Meta_ethics) نیز سومین نوع است که گاهى به آن اخلاق‏نظرى، (Theoretical Ethics) ،اخلاق فلسفى، (Philosophical Ethics) یا منطق‏اخلاق، (The Logic Of Ethics) و گاهى نیز فلسفه اخلاق (به معناى خاص)اطلاق مى‏شود. در این بخش، از معنى و مفاد گزاره‏هاى اخلاقى و اجزاى‏آن بحث مى‏شود; مثلا،خوب،بد، صواب،خطا، وظیفه، باید و نباید. گاهى‏نیز عدل و ظلم را از واژه‏هاى‏اخلاقى محسوب مى‏دارند. بررسى‏مفادحقیقى‏این الفاظ برعهده فرا اخلاق است.

اما باید توجه داشت که همه نویسندگان از این تقسیم پیروى نکرده‏اندو حتى گاهى نیز آن را غلط مى‏دانند. گاهى هم اصطلاحات دیگرى به آن‏مى‏افزایند;مثلا، عده‏اى برآنندکه فلسفه اخلاق تنها باید بر قسم سوم، بر اخلاق توصیفى و اخلاق‏هنجارى نادرست است. گاهى نیز، با استثنا کردن اخلاق توصیفى،فلسفه‏اخلاق را شامل‏دوقسم دیگر مى‏دانند.بحث‏حاضراز این نمونه است. آنچه مهم است اینکه لفظ Ethics (فلسفه اخلاق)، در کاربردهاى‏گوناگون، معانى متفاوتى را افاده مى‏کند ولى همواره، دست‏کم، شامل‏مباحث فرا اخلاق مى‏باشد. مقاله ذیل نوشته مارکوس جى. سینگر، ازفیلسوفان اخلاق معاصر، است که در دیسکت نورى (The Software Toolworks Multimedia نشر یافته است.او در سال ۱۹۶۱ کتابى به نام تعمیم در اخلاق، ( Generalization in Ethics) به چاپ رسانید که در سال ۱۹۷۱ نیزتجدید چاپ شد. این مقاله، به دلیل‏اختصار و بیان کلى مفاهیم و نگرشهاى گوناگون در فلسفه اخلاق، راهنماى‏خوبى براى دانشجویان و طلابى محسوب مى‏گردد که تنها به مقدار دوواحد درسى (حدود ۳۰ ساعت) از این رشته را در مطالعات و دروس خوددارند. نوپایى فلسفه اخلاق بحث در مجموعه‏اى از مقالات را، که سیمایى‏کلى از این رشته ترسیم مى‏نماید، در کنار مقالاتى که با نظرى مدققانه به‏یک دیدگاه خاص پرداخته است، ضرورى مى‏گرداند. آنچه در پى مى‏آیدنمونه‏اى از مقالات نوع اول است که همراه توضیحاتى از مترجم [درون‏دوقلاب] در اختیار ارباب معرفت قرار مى‏گیرد:

فلسفه اخلاق

و منش، (character) تحقیق نظام‏وار اصول و روشهاى تمییز صواب از خطا وخوب از بد مى‏باشد. فلسفه اخلاق ارتباط متقابل و متعددى با دیگرشاخه‏هاى فلسفه، همچون متافیزیک (تحقیق در باب هستى) وشناخت‏شناسى (تحقیق در باب معرفت) دارد. این [ارتباط] را مى‏توان‏در مسائلى از این قبیل مشاهده نمود: آیا تفاوتى حقیقى بین صواب وخطا وجود دارد و اگر وجود دارد آیا قابل شناخت است؟

تجاربى که ما را به تحقیقات اخلاقى سوق داده است عبارتند از :عدم قطعیت‏یا نزاعهایى نظرى در باره آنچه باید عمل نمود; عواقب گاه‏وبیگاه دردناک فعلى که قبلا بنظر مى‏رسید کاملا پذیرفتنى باشد و توجه‏به اختلافاتى که در هنجارها (۳) و اعمال مختلف جوامع وجود دارد.این تجارب نه تنها موجب بروز مسائلى در باب اخلاق عملى گردید(که چه باید انجام دهم؟ آیا این ترتیب منصفانه است؟)، بلکه علاوه برآن، مسائلى در باب اخلاق نظرى را نیز پدید آورد (که آیا هیچ‏یک از این‏معیارها حقیقتا صواب است‏یا همه آنها تنها دلخواهانه، ( arbitrary) است؟)این‏تجارب - همراه‏بااین واقعیت که گزاره‏هاى اخلاقى با مشاهده‏اثبات‏پذیر نمى‏باشند - ریشه‏هاى اصلى شکاکیت اخلاقى نیز مى‏باشند،زیرا بنظر نمى‏رسد که در تجربه، چیزى



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاق اسلامی


تحقیق درباره اخلاق اسلامی1

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

اخلاق اسلامی

بسم الله الر حمن الر حیم

استاد : آقای خدائی

دانشجو : محمد یعقوبی

شماره دانشجوئی : 4208512361

با تشکر و قدر دانی از زحمات شما.

زمستان 86

بخش اول: مبانی اخلاق

فصل اول – کلیات

مفهوم لغوی واژه اخلاق:

اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است.

تفاوت صفات نفسانی انسان:

صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است.

عوامل مؤثر در اخلاق:

دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان را می سازد٬عبارتند از:

الف) طبیعت یا وراثت و ذات

ب) تمرین و تکرار که در نتیجه یادگیری و آموزش به دست می آید.

تعریف علم اخلاق:

علمی که صفات خوب و بد را معرفی می کند و شیوه تحصیل آنها را آموزش می دهد و از اعمال و رفتار متناسب با آن صفات بحث می کند.

5- موضوع علم اخلاق:

هر علمی درباره چیزی بحث می کند. مثلاً علم پزشکی درباره بدن انسان و روان شناسی درباره رفتار انسان وعلم حساب در موضوع عدد بحث می کند. موضوع علم اخلاق که از آن بحث می شود٬عبارتست از نفس و جان انسان.

6- هدف نهایی علم اخلاق:

هدف علم اخلاق اسلامی این است که انسان را به اندازه استعداد خود٬مظهر اسماء و صفات خداوند قرار می دهند٬ یعنی در روح انسان صفات الهی ظاهر می شود و در این مسیر انسان کامل کسی است که رو به رو محل ظهور همه اسماء و صفات خداوند قرار گیرد.

فلسفه اخلاق:

تحلیل و بررسی عقلانی مسائل بنیادی اخلاق را فلسفه اخلاق گوییم٬ مانند اینکه ملاک خوب و بد چیست و آیا اینکه اخلاق نسبی است یا مطلق؟

تربیت اخلاقی:

راه کارهای عملی برای رسیدن به فضائل اخلاقی را تربیت اخلاقی می گوییم.

رابطه علم اخلاق با فقه:

علم فقه علمی است که وظایف انسان را در مقابل خداوند بیان می کند. مسائل فقهی دو جنبه دارند:

الف) جنبه اخروی و ثواب و کیفر

ب) جنبه دنیوی و صحیح یا باطل بودن عمل

رابطه علم اخلاق با فقه در جنبه اخروی و ثواب و کیفر اعمال است.

رابطه علم اخلاق و حقوق:

علم حقوق قوانین کلی است که برای اجرای عدالت وضع شده است. رابطه علم اخلاق با حقوق دو طرفه است. به معنا که اگر در جامعه عدالت ایجاد شود٬ زمینه مناسبی برای پرورش فضائل اخلاقی ایجاد می شود و اگر فضائل اخلاقی در جامعه ایجاد شود٬ از جرم و جنایت کاسته می شود.

رابطه علم اخلاق و عرفان عملی:

عرفان دو جنبه دارد٬ عرفان نظری و عرفان عملی.

عرفان نظری مسائل عقلانی است که در موضوع خداشناسی و انسان شناسی به روش فلسفی بیان شده است.

عرفان عملی راه رسیدن انسان را به مقامات معنوی بیان می کند و اخلاق عرفانی را تشکیل می دهد.

علم اخلاق و رابطه آن با علوم تربیتی:

علوم تربیتی برای پرورش استعدادهای انسلن در زمینه های مختلف از جمله: علمی٬ اخلاقی و حرفه ای تعریف شده است ولی علم اخلاق برای پرورش فضیلت های اخلاقی کاربرد دارد.

از تفاوت های دیگر علم اخلاق با علوم تربیتی می توان به نقش انگیزه و نیّت در اخلاق اشاره کرد.

مکاتب عمده و مهم اخلاقی:

اخلاق فلسفی:

در این مکتب محور مسائل اخلاقی اعتدال است. هر فضیلت اخلاقی نقطه اعتدال میان دو رذیلت اخلاقی است که یکی در جانب افراط قرار گرفته و دیگری در جانب تفریط . مثلاً: شجاعت که فضیلت اخلاقی است میان دو رذیلت تهّور( بی باک ) و جُبن ( ترس بی معقول ) قرار گرفته است.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:

الف) تهذیب الاخلاق و طهارۃ الاعراق – ابن مسکویه(عربی)

ب) جامع السعادات – مولٰی محمد مهدی نواقی(عربی)

ج) اخلاق ناصری – خواجه نصیر الدین طوسی(فارسی)

اخلاق عرفانی:

این اخلاق بر محور مبارزه با نفس بنا شده استو عارفان وصوفیان آن را رواج دادند.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده است می توان موارد زیر را نام برد:

الف) منازل السائرین – خواجه نصیر الدین طوسی

ب) منطق الطیر- عطار نیشابوری

ج) مثنوی معنوی – جلال الدین مولوی

اخلاق نقلی:

اخلاقی که براساس کتاب و سنّت تنظیم شده است. در این روش بیشتر به توصیف مفاهیم اخلاقی و ارزش گذاری فضائل اخلاقی توجه شده است و مبادی اخلاق وراه کارهای آن کمتر مورد عنایت واقع شده است.



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاق اسلامی1


تحقیق درباره اخلاق اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مقدمه

اگر دین‌ را مجموعة‌ عقاید و دستورات‌ عملی‌ بدانیم‌ که‌ بنا بر ادعای‌ آورنده‌ و پیروان‌ آن‌ عقاید و دستورات‌، از سوی‌ آفریدگار جهان‌ می‌باشد، و اخلاق‌ را مجموعة‌ آموزه‌هایی‌ که‌ راه‌ و رسم‌ زندگی‌ کردن‌ به‌نحو شایسته‌ و بایسته‌ را ترسیم‌ کرده، بایدها و نبایدهای‌ ارزشی‌ حاکم‌ بر رفتار آدمی‌ را می‌نمایاند، بخوبی‌ به‌ رابطة‌ تنگاتنگ‌ دین‌ و اخلاق‌ پی‌ خواهیم‌ برد و اخلاق‌ را پاره‌ای‌ ناگسستنی‌ از دین‌ به‌ شمار خواهیم‌ آورد.نظام‌ اخلاقی‌ اسلام‌ عقلانی‌ وحیانی‌ است. بدین‌ معنا که‌ هم‌ خرد و اندیشه‌ انسان‌ بدان‌ دعوت‌ می‌کند و هم‌ پیامبران‌ الهی، که‌ از این‌ امر گاهی‌ به‌ فطری‌ بودن‌ دین تعبیر می‌شود. یعنی‌ تعالیم‌ کلی‌ دین‌ اسلام‌ از آن‌ جمله‌ احکام‌ اخلاقی‌ آن، با گرایشهای‌ فطری‌ انسان‌ هماهنگ‌ و همنواست. حاصل‌ آنکه‌ اگر اسلام‌ ما را به‌ ترک‌ تعلقات‌ دنیوی‌ و توجه‌ به‌ خدا و آخرت‌ و ارزشهای‌ معنوی‌ فرا می‌خواند، عقلِ‌ حسابگر نیز، که‌ همواره‌ سود و زیان‌ و مصالح‌ و مضار انسان‌ را در نظر می‌گیرد و انسان‌ را به‌ انجام‌ کارهایی‌ که‌ بیشترین‌ سود و کمترین‌ زیان‌ را برای‌ او دارد، دعوت‌ می‌کند، آن‌ فراخوانِ‌ وحیانی‌ را تأیید می‌کند. صریحاً‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ اسلام‌ تنها از ما خواسته‌ است‌ که‌ عاقل‌ باشیم‌ و عاقلانه‌ عمل‌ کنیم. انسانِ‌ عاقل هرگز آخرت‌ را به‌ دنیا نمی‌فروشد و جهان‌ ابدی، لذایذ معنوی‌ و لقای‌ خدا را با لذایذ ناچیز و بی‌مقدار دنیوی‌ مبادله‌ نمی‌کند. ازاین‌روست‌ که‌ می‌گوییم‌ نظام‌ اخلاقی‌ ما عقلانی‌ - وحیانی‌ است، و البته‌ این‌ امر به‌هیچ‌وجه‌ به‌معنای‌ بی‌نیازی‌ انسان‌ از وحی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ کمال‌ و کافی‌ بودنِ‌ عقل‌ نیست، که‌ شرح‌ آن‌ مجالی‌ دیگر را می‌طلبد.

گوشه ای از امتیازات اخلاقی اسلام 1- ثبات ارزش ها بشر، تاریخ مدون چند هزار ساله دارد؛ ولی آنچه که از انسان، به نام «انسانیت» یا «فرهنگ انسانی» باقی مانده است، تنها جزئی از آن را تشکیل می دهد، که همان مظاهر ثبات اخلاق در طول اعصار است و اگر جز این بود، انسانیت، تاریخی نداشت و وجه تمایز اساسی بین انسان و حیوان به نظر نمی رسید. سهمی که اسلام در نمودهای تاریخی بقای انسانیت دارد، از نظر هیچ محققی پوشیده نیست. تمدن اسلامی در طول حیات خود با ملت های مختلفی برخورد داشته و فرهنگ های متفاوتی را لمس نموده و میراث اخلاقی گران مایه ای را برای جهانیان تدارک دیده که انوار آن، تاریخ علوم و معارف را درخشان ساخته است، تا جایی که اگر بگوییم فلسفۀ اخلاق اسلامی، چیزی جز ثبات اخلاق نیست، سخنی به گزاف نگفته ایم. قرآن کریم، ظلم و دروغ و کینه ورزی و ... را برای همیشه زشت و ممنوع اعلام کرده و خوبی و زیبایی صداقت و محبت و عدالت و ایمان و ... را ابدی دانسته است. 2- جهانی بودن اسلام، مردم روی زمین را بدون توجه به نژاد و رنگ، به یک نظر می نگرد و از نظر اجرای مقررات اخلاقی، هیچ گونه تبعیض یا امتیازی را به رسمیت نمی شناسد. به رغم مکاتب فلسفی جدید که آخرین هدفشان تربیت شهروند مفید است، اسلام از اولین روز ظهورش تربیت انسان مفید را سر لوحۀ فعالیت های خود قرار داد. هدف اسلام، تربیت انسان کامل یا انسان متعادل در همۀ ابعاد انسانی است، نه انسان تک بعدی یا مفید فقط در جغرافیایی خاص! 3- اعتدال امتیاز دیگر این نظام، ایجاد روح اعتدال بین تمام قوای مادی و معنوی است. در این نظام چنین روشی به کار می رود تا ضمن ارضای تمام خواسته های سطحی و عمقی بشر، تناسب و هماهنگی بین آنها نیز محفوظ بماند. در صورتی که دیگر نظام های موجود فلسفی، قادر به تأمین این تناسب نیستند؛ زیرا اولاً تابع شناخت انسانی هستند و هنوز اعماق اقیانوس روان بشر، شناخته نشده است و ثانیاً از نقاط شناخته شده آن نیز ارزیابی های افراطی و تفریطی به دست داده اند. نقش عبادات در تزکیۀ اخلاق در نظام اخلاقی اسلام، هدف از عبادت، ارتباط دائم با مدبر کارگاه هستی است، و این ارتباط باید به نحوی برقرار شود که در طول حیات بشر پایدار بماند. تکامل اخلاقی انسان ها نیاز شدید به چنین پیوندی دارد. هر لحظه که ارتباط قطع شود، سیر نزولی شروع می گردد. احکام عملی و عبادات اصطلاحی (فروع دین: نماز، روزه، زکات، حج و ...) به منزله پایگاه های تقویتی ای هستند که ارتباط را محکم تر می گردانند تا سیر کمالی بشر، بدون ترس و دور از واپس زدگی انجام گیرد. هنگامی که پیوند برقرار شد، هر لحظه ای که از حیات انسان بگذرد، عبادت محسوب می شود؛ خواه در آن لحظه، کار فیزیکی انجام داده، یا به تفکر پرداخته باشد. عبادات و احکام، برنامۀ دقیق زندگی اند که در سایۀ آن ارتباط با خالق، تقویت و تثبیت می شود؛ اما نکته مهم، هدف از برقراری ارتباط با خداست. هدف، این است که تمام افعال انسان، تحت نظام در آید و جهت مخصوص به خود گیرد تا آن جا که وقتی به امور شخصی زندگی می پردازیم یا موقعی که در آزمایشگاه، سرگرم تحقیق هستیم و یا در مسند قضاوت، حق را از باطل تشخیص می دهیم یا در بازار، در حال خرید و فروشیم، بدون توجه به این که کارمان کوچک است یا بزرگ، خدا را ناظر اعمال بدانیم. 

مطالعه‌ی اخلاق اسلامی را نمی‌توان به قرآن و به نظام رایج همراه آن محدود کرد، حتی اگر دامنه‌ی آن را به تفاسیر عالمانه در زمینه‌های مختلف، از قانون گرفته تا فلسفه و علوم طبیعی گسترش دهیم. اهمیت بنیادی این عناصر امری بدیهی است، چرا که آن‌ها در بر دارنده‌ی اصول، استدلالها و روایاتی هستند که می‌توانند مشمول گذر زمان نگردند. اما نقش محوری اخلاق اسلامی در گستره‌ی قرآن و مجموعه‌ی مواعظ و سنن نبوی با اصلی کلیدی همراه است که در قول مصرّح و مکرّر «اسلام، راهی برای زندگی» نهفته است. این نظریه متکی بر جایگاه تاریخی زندگی محمّد(ص) ، همراه با مجموعه‌ی مجاهدت‌های مستند وی است که تلاش می‌کند رسالتی پیامبرانه را به گونه‌ای به انجام رساند که در آن جستجوی آرمان‌های اخلاقی امری مجرد و ذهنی نیست، بلکه عملی است.

در عین حال همیشه مسلمانان و غیر مسلمانانی بوده‌اند که ترجیح داده‌اند با متون دینی همچون متونی دارای معانی واحد و بسته رفتار نمایند، زندگانی پیامبر را به روی تفاسیر خلاقانه که شایسته آن است ببندند، و تاریخ متنوّع مسلمانان را تاریخ اسلامی یگانه جلوه دهند. قابل پیش‌بینی است که این دیدگاه پدید‌آورنده‌ی خصلت و ویژگی‌ای است که به عنوان مجموعه‌ای از احکام قدسی قابل شناسایی است. برخی راهشان را در احکام و یا فقه می‌یابند و دیگران آن را در گستره‌ی شریعت به عنوان نمادی رایج از اسلام می‌جویند. سپس به کارگیری این ویژگی در چالش‌های روزانه که یک مسلمان با آن مواجه است عملی موقوف به اراده است، هر چند تا آنجا که به تشخیص اصل مربوطه وابسته است، همراه با بصیرت نیز هست.



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاق اسلامی


تحقیق درباره اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

وزارت علوم و تحقیقات و فناوری

 

مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد

دانشکدۀ هنر اردکان

موضوع تحقیق:

اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

استاد مربوطه:

جناب آقای عباسی

تهیه و تنظیم:

زهرا محمودی میمند

«861381001»

زمستان 87

اخلاق از دیدگاه قرآن 

پاره اى از آیات اخلاقى ، به عبارت دیگر اخلاق از دیدگاه قرآن را به نظر مبارکتان مى رسانیم که بطور گذرا و اشاره آورده و فقط به ترجمه آیات اکتفاء نموده ایم . قال الله تعالى : و انک لعلى خلق عظیم ، براستى از براى تو است (اى محمد) اخلاق عظیم . قال الله تعالى : لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنه ، مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سر مشق نیکوئى بود. در سوره مریم فرمود: آن الذین امنو و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا   مسلما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام داده اند خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار مى دهد. اخلاق حسنه از بر جسته ترین اوصاف انبیاء و سفیران الهى در زمین است . معجزات پیامبران در سایه اخلاق نیکویشان به وقوع پیوست ، بطوریکه خداوند در یکجا اخلاق و خلق عظیم پیامبرش ، حضرت ختمى مرتبت را مى ستاید. و در جاى دیگر قرآن ، پیامبر هظیم الشاءنش را الگو و اسوه حسنه معرفى نموده و بشریت را به پیروى و اطاعت محض از آن حضرت دعوت مى نماید. قال الله تعالى : قل آن کنتم تحبون الله فاتبعونى یحببکم الله .  (اى امت )، اگر شما خداوند را دوست مى دارید، پس از من اطاعت کنید، خدا هم شما را دوست خواهد داشت . این مفاهیم بلند قرآنى ، گویاى این حقیقت است ، که اخلاق حسنه از امتیازات بزرگ انبیاء و اولیاء گرامى خدا بر سایر بشریت است . پس سعى کنیم به اخلاق نیکوى پیامبران الهى ، خاصه حضرت ختمى مرتبت علیه السلام متخلق و متصف گردیم .

اخلاق قرآنى 

قال الله تبارک و تعالى : و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما، بندگان خاص خداوند رحمان ، کسانى هستند که با آرامش بى تکبر بر روى زمین راه مى روند و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند و سخنان نابخرادانه گویند به آنها سلام مى گویند و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى گذرند. قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها   قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور. تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است . قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها و قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها

قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور و تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده و رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است .

قال الله تعالى : فهدیناه النجدین  و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم .



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت


تحقیق درباره اخلاق 1 تقوا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تقوا

محقق طوسى، راه دیگر مانع‏زدایى از سیر و سلوک را «تقوا» و تقوا را داراى سه ضلع و رکن معرفى کرده است: ترس از خدا و تحاشى از کار زشت و قصد قربت در آن ترس و این تحاشى. در باره تقوا آمده است:

«بلى من أوفى بعهده و اتقى فإن الله یحب المتقین» (1)

متقین، محبوب خدا هستند. البته همان طور که تقوا مراتبى دارد محبوبیت الهى هم درجاتى دارد. مهم، آن است که انسان در تقوا سه رکن آن را رعایت کند:

رکن اول این که از خدا بترسد و این خوف، خوف ساده باشد و بر اساس ترس از خدا تحاشى داشته باشد.

رکن دوم «تحاشى» از گناه است، بدین معنا که اگر گناه در وسط باشد، انسان خود را به حاشیه بکشد تا به آن آلوده نشود؛ مثل این که، گفته مى‏شود: «از گناه اجتناب کنید» ؛ یعنى، شما دریک جانب قرار گیرید و گناه در جانب دیگر قرار گیرد؛ یعنى، سعى کنید با پروا از متن که گناه است به حاشیه صفا و نجات قدم بردارید.

رکن سوم این است که چه در آن ترس و چه در این حاشیه رفتن، منظور، نزدیک شدن به خدا باشد . برخى افراد از ترس زندان یا براى حفظ آبروى خود و هراس از ریختن آبرو، گناه نمى‏کنند و از آن تحاشى دارند و البته اینها خوب است. چون دورى از گناه، «توصلى» است؛ اما نشانه سیر و سلوک نیست. «سالک الى الله» خود را در مسیر خدا مى‏بیند و مسیر هم مستقیم و زمام این سالک در این مسیر مستقیم به دست خداست؛ چنانکه مى‏فرماید:

«ما من دابة إلا هو اخذ بناصیتها إن ربى على صراط مستقیم» (2) .

کسى که گفت:

«إیاک نعبد و إیاک نستعین»

قهرا خود را در تحت زمام حق مى‏بیند:

«یا من بیده ناصیتى، یا علیما بضرى و مسکنتى، یا خبیرا بفقرى و فاقتى» (3)

و مشابه این مضمون در «مناجات شعبانیه» چنین آمده است:

«بیدک لا بید غیرک زیادتى و نقصى و نفعى و ضرى» (4) .

بنابراین، انسان سالک خود را در راهى مى‏بیند که زمام راهیان آن به دست خداست. از این رو پرهیز و ترس او «قربة الى الله» است؛ زیرا اگر چنین نباشد، او براى خود مى‏ترسد؛ نه براى رضاى خدا و بنابراین، اهل سیر نیست.

اگر انسان از گناه توبه کند و به جایى برسد که از توبه نیز توبه کند، در فضایل، مخلص است و هرگز ریا نمى‏کند. تقوا که از بهترین اوصاف انسان سالک است، گاهى انسان آن را به این انگیزه، تحصیل مى‏کند که در دنیا و آخرت عزیز باشد. چنین انسانى اخلاص ندارد؛ زیرا کار را براى تحصیل رضاى خود کرده است، نه رضاى خدا و در حقیقت او با تقوا نیست؛ زیرا او لباس تقوا را در بر کرده است تا در قیامت، جامه زرین جاه و عزت را بپوشد.

این که مى‏گویند صراط مستقیم، از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است، نمونه‏هایش در این بحثها ظهور مى‏کند. گاهى تشخیص وظیفه، از تشخیص یک موى باریک، باریکتر است. آنها که موشکافى مى‏کنند توان این را دارند که این مسائل را به طور دقیق ارزیابى کنند.

توضیح و تحلیل مطلب این است که مراتب اهل تقوا متفاوت است؛ زیرا:

.1 گاهى کسى براى عزت و جاه‏مند شدن نزد جامعه، جامه تقوا را در بر مى‏کند. این صبغه ریائى دارد و از بحث خارج است.

.2 گاهى براى عزیز شدن نزد خدا و اولیاى الهى پرهیزکار مى‏شود، این عمل نیز، خوب ولى ابتدایى یا متوسط است و بنابراین، باید آن را هم رها کرد.

.3 گاهى انسان مى‏داند که خدا او را عزیز مى‏کند ولى او براى عزیز شدن با تقوا نمى‏شود . این هم کمال خوبى است. چون او براى عزیز شدن، جامه تقوا را در بر نکرده است.

.4 گاهى این دانستن را هم از یاد مى‏برد؛ بلکه به عنوان وظیفه بندگى، با تقواست؛ یعنى عزیز شدن نه تنها «مطلوب» او نیست، بلکه «معلوم» او هم نیست و این خود، فضیلت است و تملک دل طلب مى‏کند و چنین انسانى بنده خالص خداست.

راه تحریم غیر خدا

راههایى را که در شبانه‏روز به ما ارائه‏کرده‏اند، براى رسیدن به این مقصود سهم مؤثرى دارد.

نماز تنها کار سلبى به عنوان «نهى از فحشا و منکر» ندارد؛ چنانکه قرآن کریم مى‏فرماید :

«إن الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر» (5)

بلکه آثار اثباتى فراوانى نیز دارد. ما نباید در حدى باشیم که نماز را براى «پرهیز از گناه» بخوانیم، بلکه باید بکوشیم آن را براى «لذت لقاى حق» اقامه کنیم. گرچه توجه به لذت هم نقص است؛ ولى ما را به آن مراحل نهایى، راهنمایى و نزدیک مى‏کند.

نخستین چیزى که در مورد نمازبه ما آموخته‏اند این است که نماز بدون طهارت، نماز نیست :

«لا صلوة إلا بطهور» (6)

و ما هم باید درست تحصیل طهارت کنیم. آنگاه به ما گفته‏اند: وقتى وارد نماز مى‏شوید، چهره جان خود را متوجه ذات اقدس و خداوند کنید تا خداوند نیز به شما رو کند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«إذا قمت إلى الصلاة فأقبل على الله بوجهک یقبل علیک» (7)

امام صادق ( علیه السلام) نیز فرمودند:

«إنی لاحب للرجل المؤمن منکم إذا قام فی صلاة فریضة أن یقبل بقلبه إلى الله تعالى و لا یشغل قلبه بأمر الدنیا، فلیس من عبد یقبل بقلبه فی صلاته إلى الله تعالى إلا أقبل الله إلیه بوجهه و أقبل بقلوب المؤمنین إلیه بالمحبة بعد حب الله إیاه» (8) .

نمازگزارى که به معانى نماز توجه و حضور قلب نداشته باشد، خدا از او، اعراض مى‏کند. وقتى خدا از نمازگزار اعراض کند، در حقیقت او پشت به قبله نماز مى‏خواند. بنابراین، به مقدارى که نمازگزار معانى نماز را مى‏داند و گناهان خود را احضار و از ذات اقدس اله توبه و نزاهت روح، طلب مى‏کند، نماز او مقبول است؛ زیرا نماز گرچه از نظر فقه اصغر، «واجب ارتباطى» است، لیکن در فقه اکبر با تحلیل هر جزء «واجب استقلالى» خواهد بود.

سفارش پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و ائمه ( علیهم السلام) در مورد اصل نماز، نماز جماعت، نماز جمعه، نماز شب و... فراوان است و این نشانه آن است که نماز بهترین راه براى سیر و سلوک انسان به سوى خداست.

امام صادق ( علیه السلام) در بیمارى پیش از ارتحال خود دستور دادند بستگان جمع شوند و پس از اجتماع، به آنان فرمودند:

«إن شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة» (9)

شفاعت ما اهل بیت شامل حال کسى که نماز را سبک بشمارد نمى‏شود.

پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز در بیمارى متصل به رحلت فرمودند: شفاعت من شامل کسى که نمازش را از وقت آن تأخیر اندازد نمى‏شود:

«لا ینال شفاعتی من أخر الصلاة بعد وقتها» (10)

که این در حقیقت، یکى از مصادیق سبک شمردن نماز است.

نیز رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم هنگامى که مشاهده کردند نمازگزارى در مسجد رکوع و سجودش را با سرعت انجام مى‏دهد، فرمودند: اگر او با همین وضع بمیرد به دین من، نمرده است:

«دخل رجل مسجدا فیه رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فخفف سجوده دون ما ینبغی و دون ما یکون من السجود، فقال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم نقر کنقر الغراب، لو مات على هذا مات على غیر دین محمد» (11) .



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاق 1 تقوا