لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
مقدمه
اتحادیه جماهیر شوروی و بیش از آن روسیه تزاری بزرگترین واقعیت ژتوپلتیکی ایران در قرون اخیر بوده اند به طوری که هیچ قدرت خارجی نتوانسته به ایران حمله کند وایران را شکست دهد و خاک آن را اشغال کند و قدرت خود را به آن اعمال کند مگر روسیه تزاری و هیچ کشوری به اندازه روسیه قلمروهایی از خاک ایران را به اشغال خود در نیاورده
در دو قرن گذشته با گسترش سلطه طلبی روسیه مناسبات ایران با آسیای مرکزی که همواره با مناسبات فرهنگی وتاریخی همراه و هماهنگ بوده شدت محدود شده به طوری که ، اواخر قرن 19 که به فتوحات نظامی روسیه تزاری آغاز بخشهایی از خاک ایران را اشغال وتجزیه نمود به گونه ای موثر مناسبات ایران به این منطقه محدود یا مسدود شد
با پایان گرفتن جنگ سرد در اوایل دهه 90 جهان شاهد تحولات شگرفی بود که تحولات عظیمی در موقعیت ژنوپلتیکی جهان بوجود آورد نقطه اوج این تحولات فرد پاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل 15 کشور جدید بود که در این میان حوزه ژئوپلنیکی در میان مازندان به جهت موقعیت جغرافیایی و ذخایر غنی نفتی و گاز واستقلال کشورهای آسیای میانه و قفقاز از همیت ویژه ای برخوردار هستند به علت شرایط خاص و کاملاً جدید این کشورها از همان آغاز برای شناخت این تغییرات در کشورهای سراسر جهان به خصوص ایران اشتیاق زیادی به وجود آمد و با اعلان استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و انحلال اتحادیه جماهیر شوروی در سال 1991 مناسبات اقتصادی سیاسی فرهنگی ایران همسایگان شمالی وارد دوره تازه ای شد
فصل اول فروپاشی جماهیر شوری
فروپاشی اتحاد جماهیر شوری، باعث ایجاد یک خلاء قدرت در نظام دو قطبی جهانی و تفسیر وضعیت در نظام ژئوپلیتیکی منطقه شد این تغییر وضعیت برای ایران که در همسایگی قدرت شرق قرار داشت بسیار حائز اهمیت و شدت بیشتری بود در حال حاضر ایران به لحاظ همسایگی با قدرت متلاشی شده و نیز مجازات با آسیای میانه کرچه از لحاظ فیزیکی و موقعیت مرزها تغییری نکرده لذا به جهت تشکیل جمهوری های مستقل از حیث محتوایی دچار دگرگونی های ژئوپاتیکی زیادی شده و حیطه عمل بیشتری پیدا کرده است. و نیز از طرفی سابق بر این به لحاظ همین همسایگی با قدرت شرق در استراتژی غرب دارای اعتبار خاصی به عنوان حلقه مهار کمونیست و شوروی بوده که پس از فروپاشی شوری این اعتبار و ارزش ژئو استراتژیک خود را از دست داده است.
به جهت عقب رفتن و دور شدن مرزهای روسیه تهدیدات ارتش روسیه نیز از مرزهای ایران برداشته شده و گرچه کماکان ایران در مقابل روسیه ضعیف است لیکن در مقابل کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز قدرتمندیه نظر می رسد که فرصتهای جدیدی به دست می دهد و دولت ایران می تواند با بهبود بخشیدن و گسترش روابط سیاسی فرهنگی اقتصادی با این کشورها موقعیت امنیتی خود را بهبود بخشیده و در راستای توسعه زیر ساختار های اقتصادی خود درصد قابل توجهی از بازار منطقه را در اختیار بگیرد که نخستین اصل در برقراری روابط سالم ودوستاه میان کشورها آشنایی آنها با توانائیها و تنگناهای اقتصادی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی است.
خلاء قدرت ایجاد شده در منطقه ، رقابتهای مراکز قدرت جهانی را به دنبال منابع استراتژیک خود داشته است.
استان گلستان
این استان با مساحتی قریب 203807 کیلومتر مربع در شمال شرقی ایران واقع شده
شهرهای گرگان و گنبد از قدرت تمدن چند هزار ساله برخوردارند در طول تاریخ چندین بار مورد تاخت وتاز و هجوم اعراب مغول و تیموریان قرار گرفته است در گنبد و بندر ترکمن و گومیشان و مراوه تپه طوایف مختلف ترکمن سکونت دارند که صاحب نژاد خاصی هستند(صفوی 1379)
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 جمعیت استان بالغ بر ؟ تو می باشد؟ درصد در نقاط شهری و ؟ درصد در نقاط روستایی و ؟ درصد غیر ساکن هستند مرکز استان شهر گرگان دارای ___ تو جمعیت است.
بندر ترکم گومیشان و مراوه تپه طواف مختلف ترکمن که اکثر آنها از سر طایفه کوکلان جعفریای و آقابای می باشند سکونت دارند.
بررسی نظامی
در شمال استان گلستان کشور ترکمنسات قرار دارد بیشتر منطقه صحرایی و خالی از کسنه است و هدفهای جغرافیایی مهمی وجود ندارد.
در سمت جمهوری اسلامی ایران تهران در گرگان و بندر ترکمن وسیله راه آهن سراسری ایران قرار دارد و معابر مهمی به سمت تهران سمنان و شاهرود کشیده شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اعدام صدام قطعا مهمترین رخداد سیاسی اخیر جهان بود. بازتاب این حادثه مهم و آگاهی از سایر تحولات عراق ازجمله انگیزه هایی بود که ما را بر آن داشت که با یکی از مسئولین عراقی به گفتگو بنشینیم . سفر آقای سیدمحسن حکیم مشاور سیاسی رئیس ائتلاف یکپارچه عراق به تهران فرصتی شد تا این مسائل را با وی در میان بگذاریم . مشروح این گفتگو در دو قسمت از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
سوال*ـ مردم جهان صبح روز شنبه 9 دی ماه که از خواب برخاستند با خبر اعدام صدام و پخش صحنه اعدام او از شبکه های تلویزیونی مواجه شدند. این حادثه تا حدود زیادی غیرمنتظره و غافلگیرکننده حتی برای ما خبرنگاران بود. علت اینکه اجرای حکم صدام به سرعت انجام شد آنهم در روز عیدفطر چه چیز بود؟ حکیم: البته اجرای حکم سریع نبود. بر طبق دادگاه ویژه که محاکمه صدام برعهده این دادگاه بود و باید بگویم این دادگاه مثل دادگاه های عمومی عراق نیست بعد از قطعی شدن حکم و پس از اجرای تمامی مراحل دادرسی و همچنین اخذ رای دادگاه تجدیدنظر حکم میبایست حداکثر تا 30 روز از تایید اجرا می شد. لذا حکم بعد از چند روز از تایید اجرا گردید و تمامی مراحل دادرسی و اجرای حکم که در قانون آمده است اجرا شد و اما اینکه گفته می شود چرا روز عید قربان حکم اجرا شد باید عرض کنم در همه مناطق عراق عید قربان روز شنبه نبود بلکه در بیشتر مناطق و برای اکثر مردم عراق روز یکشنبه عید قربان بود و حتی هیچیک از مراجع شیعه روز شنبه را عید اعلام نکردند. سوال ـ براساس تقویم عراق روز عید قربان یکشنبه بود.حکیم: در عراق ما تقویم ملی به صورت موردنظر شما نداریم . در عراق سه دیوان وقف داریم : دیوان وقف شیعی دیوان وقف سنی و دیوان وقف سایر ادیان همچون آشوری انجیلی (مسیحی ) و سایر اقلیت های دیگر. لذا در عراق اینگونه نبود و اتفاقا آیت الله سیستانی به عنوان مرجع اول عراق روز یکشنبه را عید قربان اعلام کردند و هیچیک از مراجع هم روز شنبه را عید اعلام نکرده بودند. دوم اینکه از نظر شرعی و براساس بسیاری از فتاوی فقها روز شرعی از طلوع آفتاب است و صدام ساعت شش و پنج دقیقه به وقت عراق اعدام شد لذا حکم در لحظات اولیه بعد از اذان اجرا شد بنابراین ساعات روز را هم اگر چنانچه بخواهیم درنظر بگیریم اعدام صدام در روز نبود. ولی از دید ما اینها همه بهانه است . بهانه برای دفاع از صدام است و چون مستقیما نمی توانند از صدام دفاع کنند به این بهانه ها متوسل می شوند و این کارها را انجام می دهند. سوال- شایع شده بود که آقای حکیم (سیدعبدالعزیز) و مقتداصدر هم جزو کسانی بودند که در صحنه اعدام صدام حاضر بودند..حکیم: نه نه آقای حکیم و نه آقای مقتدا صدر در آن محل حضور نداشتند. سوال- شما گفتید که اعدام صدام شتابزده نبود ولی آنگونه که می دانیم صدام در کمتر از 24 ساعت پس از تحویل به دولت عراق اعدام شد. در این باره شایعاتی مطرح شد دایر بر اینکه عواملی قصد داشتند صدام را فراری دهند و این یکی از علتهای تعجیل در اعدام صدام بود. آیا همینگونه بود؟ حکیم: البته بنده خبر دقیقی ندارم که آیا واقعا قصد و نقشه ای بود که صدام را فراری دهند ولی آنچه که مهم است ما باید به مبانی و اصول مراجعه کنیم . اصول و مبانی می گوید هر زمان تمامی مراحل آیین دادرسی در مورد هر متهمی طی شد دیگر نیازی به تاخیر نیست زیرا هرگونه تاخیر برخلاف عدالت است و عدم اجرای حکم خود در راستای نفی عدالت است بنابراین دیگر معنایی ندارد پس از طی همه مراحل حکم معطل بماند. ضمن اینکه بقای صدام خود یکی از عوامل تشدید و تداوم ناامنی و بی ثباتی عراق بود چرا برای اینکه ما اگر تجزیه و تحلیل کنیم پی می بریم ریشه های ناامنی در عراق دو ریشه و عامل اساسی دارد. این دوعامل به عنوان عوامل اساسی و بنیادین ناامنی در عراق هستند. یکی در واقع سازمانهای « تکفیرگرا » که مهمترین آن القاعده است و البته تنها القاعده نیست در این طیف همه جریانهایی که تفکر افراطی دارند جای می گیرند. دوم بعثی ها همانهایی که سالیان سال یعنی 35 سال در عراق حاکم بودند و به تمامی ریزوبم و همچنین جزئیات وضعیت عراق آشنا بوده و بر امور مسلط و سوار بودند. عناصر این جریان دارای دانش و خبرگی نظامی و امنیتی هستند و سلاح هایی که در زمان صدام بود را به یغما بردند به دلیل اینکه آمریکاییها در این زمینه نتوانستند مانع از تاراج اسلحه ها توسط افراد غیرمسئول شوند از این رو انبارهای پادگانها به سرعت تخلیه شد و این دوعنصر مهمترین عامل ناامنی در عراق بوده اند. عنصر دوم که در واقع اساس و محور ناآرامی هاست برای اینکه تمامی اطلاعات و حمایت های لجستیکی و سازماندهی همه این موارد توسط بعثی ها انجام می شود و جالب است که به جرات بگویم هیچ عملیات انتحاری توسط بعثی ها انجام نشده است . آنها وظیفه خط دهی شناسایی اماکن موردنظر تامین ابزار و تجهیزات لازم برای انفجارها را برعهده دارند ولی آن کسی که سوار بر خودرو خود را منفجر می کند یک فرد « تکفیرگرا » و « افراطی مذهبی » است . بنابراین اینها (بعثی ها) به امید این هستند که بعث را به قدرت بازگردانند خوب رهبر بعثی ها کیست فقط صدام است و هر کس چیز دیگری بگوید یا اینکه واقعیت تشکیلات بعثی ها را به طور کامل نمی شناسد و یا اینکه خیال پردازی می کند. رهبریت و « لیدر » طیف بعثی تنها و تنها صدام بود و هیچکس دیگری نیست . بعد از صدام نفر دومی در تشکیلات بعث وجود ندارد چرا که اصولا صدام نفر دومی را باقی نگذاشت و هرکس که می توانست موقعیت او را تهدید کند صدام او را از بین برد. شاید اگر مثلا « عدنان خیرالله تلفاح » بود یا « حسین کامل » بود اینها شاید ولی صدام هیچ فرد دومی را برای خود باقی نگذاشت . لذا فقط (محوریت ) صدام بود. خوب در هر حرکت سیاسی اول اینکه رهبریت حرف اول را می زند و بعد از آن سازماندهی برنامه ریزی و فعالیت ایدئولوژیک و همچنین کسب حمایت های مردمی اینها همگی عناصر تقویت کننده یک حرکت هستند. خوب الان در موردبعثی ها می بینیم که ایدوئولوژی آنها تقریبا از بین رفته ومضمحل شده است و توانایی بازگشت به صحنه سیاسی را ندارند.باتوجه به اینکه در قوانین هم به خصوص درقانون اساسی بازگشت این تفکر به صحنه سیاست تحت عنوان « طرح ریشه کنی حزب بعث » مسدود شده است . دوم اینکه تشکیلات فرماندهی آنها از هم فروپاشیده است . خیلی از سران بعث در زندان هستندو تعدادی نیز به خارج گریخته اند. در عراق فرماندهان و رهبران حزب بعث هیچکدام نیستند. البته مسئولان بعث رده های پایینتر ممکن است باشند ولی دررده مسئولان ارشد هیچکدام نیستند. سوم اینکه چارت سازمانی آنها کاملا فروپاشید. الان ما در عراق به خصوص در مناطق شیعه نشین فعالیت علنی حزب بعث نداریم و بقایای بعثی ها نیز تحت پیگرد نیروهای دولتی وحتی نیروهای مردمی هستند. باتوجه به این امر که می ماند رهبری آن تشکیلات که شیرازه حزب بعث را تشکیل می داد و امید به بازگشت به دوران و نظام سابق البته به رهبری صدام حسین را در دل هواداران بعث زنده نگاه می داشت . با اعدام صدام آن انگیزه از بین رفت دیگر صدام حسینی نیست که باز گردد وهمچنین جایگزینی دیگر و شخص دومی نیست که بتواند خلا صدام را پر کند. هیچ فردی نیست بعد از او. بنابراین اعدام صدام عامل موثری است در اعاده امنیت و ثبات به عراق و به همین دلیل بود که در اعدام صدام نباید هیچ تاخیری صورت می گرفت . سوال- دولت عراق با تعجیل در اجرای حکم صدام در واقع تنها منافع خود را در نظر گرفت ولی مردم ایران و همچنین کویت مایل بودند شاهد محاکمه صدام در تجاوز به کشورهای خود باشند و پرونده محاکمه صدام در جنایت علیه این کشورها نیز مورد رسیدگی قرار گیرد که با اعدام صدام این خواسته برآورده نشد و بدون رسیدگی ماند. دولت عراق چرا مجال رسیدگی به این پرونده ها را نداد؟ حکیم: البته در اینجا دو بحث وجود دارد. نخست اینکه پرونده حمله صدام به جمهوری اسلامی ایران متاسفانه تاکنون تحویل دادگاه نشده است و این در واقع سوالی است که بایستی از مسئولان امر جمهوری اسلامی کرد. این موضوعی نیست که در دست دولت عراق باشد. هنوز پرونده شکایت ایران واصل نشده است . در هر دادگاه و پرونده ای ابتدا بایستی شاکی وجود داشته باشد شاکی هم باید حتما شکایتی ارائه دهد که آن شکایت تا به امروز تحویل دادگاه نشده است . کجاست آن شکایت دوم ما از همان اول دو نظر درباره محاکمه صدام داشتیم . یک نظر این بود که این دادگاه را به یک دادگاه مستند تاریخی تبدیل کنیم و بیاییم تمامی جنایات صدام را جز به جز مطرح سازیم و این بشود مستند. که این امر مستلزم زمان زیادی بود وشاید 40 تا 50 سال طول می کشید چرا که یک پرونده « دجیل » که به نسبت پرونده های جنایات دیگر صدام سبک بود البته به نسبت آن پرونده ها یعنی نسبت به پرونده های « انفال » « انتفاضه » (عراق ) حلبچه همین حمله به جمهوری اسلامی و حمله به کویت سبک بود و قابل مقایسه با آنها نبود. خوب یک چنین دادگاهی یکسال طول کشید تا حکم صادر شود. اگر بنا بود هر یک از این دادگاهها طی شود و بررسی گردد شاید فقط پرونده جنگ جمهوری اسلامی سالها زمان می برد چرا که هزاران سند و مدرک در این باره وجود دارد. لذا وظیفه آن دادگاه این نبود. ضمن اینکه اسناد جنگ وجود دارد و قابل پیگیری است . لذا ما اگر صدام را فقط درباره جنایات مورد رسیدگی شده اعدام کردیم خدمتی به تمامی کشورهای منطقه بود زیرا امنیت کشورهای منطقه به هم وابسته است همانگونه که می بینیم مسائل ناامنی در خوزستان بوجود آمد در اردن بوجود آمد و همه اینها نشان می دهد امنیت کشورهای منطقه با هم مرتبط است اما این بدان معنا نیست که دیگران پرونده های خود را دنبال نکنند و مطرح نسازند و احقاق حق نکنند و باید در نظر داشت که فقط صدام تنها مقصر این پرونده ها نبود و دیگرانی بودند و زنده هستند ودر این امور دخالت داشتند لذا می توان این پرونده ها را دنبال کرد. سوال- با وجود این هنوز این شائبه وجوددارد که غرب می خواست با اعدام سریع صدام اسرارو حقایق همدستی غرب با دیکتاتور عراق همراه با صدام به گور سپرده شود. حکیم: من فکر نمی کنم لااقل آنچه که نظر دولت عراق است به هیچ وجه اینگونه نبود. علت تقدم طرح پرونده « دجیل » آماده بودن این پرونده بود . الان ما 13 پرونده داریم که بایستی به این ها رسیدگی شود. مثلا کویت پرونده دارد ولی ایران هنوز پرونده را نداده است . واقعیتی است . در مورد پرونده « انفال » هنوز در ابتدای کار هستیم چون 60 تا شاهد وجود دارد . همین پرونده « دجیل » 7 تا 8 شاهد داشت دیدیم چه قدر طول کشید . خوب طرح همه این پرونده ها خیلی طول می کشید و تنها به ضرر منافع عراق و حتی منافع منطقه بود. البته محکومیت صدام در محافل بین المللی به اثبات رسیده بود . مثلا در 9 دسامبر1991 آقای خاویر پرزدکویار بر طبق تفسیر بند 6 قطعنامه 598 به طور واضح صدام را آغاز کننده جنگ خواند. دبیرکل وقت سازمان ملل در آن زمان پس از بررسی ابعاد مختلف جنگ خسارات مستقیم را 97 2 میلیارددلار برآورد کرد که بعد از آن برآورد میدانی بایستی به شورای امنیت گزارش می کرد که کدام طرف آغازگر جنگ بوده است که این گزارش را آقای پرز دکوئیار 21 روز قبل از پایان دوره دبیرکلی خود به آقای « پطرس غالی » تحویل داد و گزارش خود را مبنی بر اینکه صدام آغازگر جنگ بوده است در 9 دسامبر همان سال به شورای امنیت داد. لذا از جنبه بین المللی می خواهم بگویم که محکومیت صدام محرز بوده است و شکی نیست و حتی آقای حکیم (عبدالعزیز) هم موقعی که رئیس شورای حکومتی عراق بود در لندن اعلام کرد که در واقع حق جمهوری اسلامی ایران است که خسارات خود را مطالبه بکند اگرچه این موضع گیری به مذاق خیلی از سیاستمداران عراقی ازجمله برادران اهل تسنن خوش نیامد ولی واقعیتی است اگرچه از جمهوری اسلامی انتظار می رود با درنظرگرفتن وضعیت جدید در عراق با این موضوع برخورد کند. لذا من فکر نمی کنم چه طرح این پرونده و یا عدم طرح آن در زمان مذکور (قبل از مرگ صدام ) خیلی تغییری در واقعیت های موجود ایجاد نماید. درست است که شاید از نظر سیاسی تغییرهایی را ممکن است ایجاد کند ولی الان اسناد کافی وجود دارد شرکتهایی که به صدام سلاح شیمیایی می فروختند سندهای آن هست و در واقع چه کشورهایی در جنگ (علیه ایران ) مشارکت داشته اند بر همگان عیان است و فکر نمی کنم چه چیزی پنهان مانده باشد. با این وجود در چارچوب قانونی اگر این اتفاق می افتاد و پرونده جمهوری اسلامی هم مطرح می شد بهتر بود هرچند که باز تاکید می کنم هرگونه تاخیر در اجرای عدالت درباره صدام به ضرر ملت های منطقه بود. سوال- اعدام صدام رخداد مهمی است و بالطبع سئوالات زیادی پیرامون این موضوع مطرح است . یک سئوال این است که باتوجه به اینکه صدام از مهره های آمریکا بود و حداقل در مقاطعی از حاکمیتش بر عراق خدمات زیادی به منافع آمریکا نمود چرا آمریکائیها با اعدام او موافقت کردند با درنظرگرفتن این که اعدام صدام می تواند تبعات ناخوشایندی برای آمریکا در بین سایر متحدین منطقه ای اش ایجاد کند؟حکیم: البته به این سئوال از دو منظر می توان پاسخ داد. نخست اینکه آیا واقعا باید ببینیم که آمریکا مخالف اعدام بود بنده شخصا به عنوان یک ناظر در صحنه عمل هیچگونه دلیلی نمی بینم که آمریکا مخالف اعدام صدام باشد چرا چونکه آمریکا این جنگ (علیه عراق ) را که انجام داد با طرح اتهام های گوناگون به صدام بود. خوب بنابراین اعدام صدام می تواند یکی از پیروزی های خود آمریکائیها نیز باشد چونکه دولتمردان آمریکا به مردم آن کشور گفتند که صدام سرمنشا تمامی فتنه ها هست و از سازمان های تروریستی مثل القاعده که آمدند و آمریکا را مورد حمله قرار دادند حمایت می کند. دوم اینکه دارای سلاح کشتار جنگی است و این می تواند برای صلح و امنیت بین المللی خطرناک باشد و سوم اینکه تهدیدی شده است برای تمامی هم پیمانان ما مثل کویت و عربستان و کشورهای دیگر منطقه لذا اعدام صدام می توانست تکمیل کننده پروژه آنها باشد. این از یک طرف . اما از طرف دیگر به عنوان یک عراقی باید بگویم ما نه تابع آمریکا هستیم و نه اینکه پیرو تحلیل ها و دیدگاههای آنها هستیم بلکه تابع ملت عراق هستیم . ملت عراق این دولت را انتخاب کرده و این دولت مردمی ترین دولتی است که در طول تاریخ 1200 ساله عراق بوده است . هیچ وقت در طول تاریخ عراق ما شاهد نبودیم دولتی به این معنی و مانند این دولت منتخب مردم باشد . 600 لیست یا گروه سیاسی در انتخابات عراق شرکت کرده اند شاید نزدیک به 400 گروه از سنی ها بوده اند . شیعه ها هم بوده اند کردها هم بوده اند همه آشوری ترکمن و از همه قوم ها در انتخابات شرکت کردند و این پارلمان تشکیل شد و مجلس نمایندگان عراق دولت فعلی را تشکیل دادند. بنابراین دولت فعلی کاملا یک دولت مردمی است . ما باید تابع رای مردم باشیم . اگرچه شاید آمریکا در نظر داشت اعدام تاخیر بیفتد که ببینند چه اتفاقی می افتد اما ما نه من براساس اطلاع کافی و با صراحت اعلام می کنم اعدام صدام عراقی بود و اگر کسانی به شکلی گفتند آمریکا صدام را اعدام کرد به شدت در اشتباه هستند.این را عرض بکنم اصلا آمریکا در اعدام صدام دخیل نبود و انصافا اراده دولتمردان عراق بود که باعث اعدام صدام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
در سالهای اخیر، توجه به روانشناسی دین و روانشناسی دینی در غرب افزایش چشمگیری داشته است که میتوان انجام پژوهشهای تجربی، نشر مقالهها و کتابها، تأسیس انجمنها، برگزاری نشستهای علمی و عضویت در مجامع تخصصی مربوط را نشانههای این رویکرد دانست. مثلاً اعضای انجمن آمریکایی مشاوران مسیحی در سالهای 1995 ـ 1993م، از 200 عضو به 16000 عضو رسیده است و اعضای بسیار دیگری از انجمنهای تخصصی، مانند انجمن مسیحی مطالعات روانشناختی، جامعه بررسیهای علمی مذهب، انجمن پژوهشهای مذهبی دستکم سه برابر شدهاند و تقاضا برای شرکت در کنفرانسها و کارگاههای آموزشی روانشناسیِ مذهب، رشد چشمگیری داشته است. این امر، شگفتی ناظران را برانگیخته است و دلیل آن برخوردهای منفی شدید و رو به تزایدی است که دانشمندان علوم و روانشناسان، در گذشتهای نهچندان دور، با دین داشتهاند.
البته روانشناسی، در آغاز دوران پیدایش خود، نظر مثبتی به دین داشته است. در این مرحله ـ که حدود 30 سال طول کشید ـ روانشناسان آمریکایی و اروپایی با نگرشی مثبت، از روشهای تجربی برای مطالعه درباره دین بهره جستند. رواج روانشناسی مذهب در ربع اول قرن بیستم، بدان حد بود که رشته الهیات را در برخی مراکز دانشگاهی دینی تحت الشعاع قرار داد؛ اما دیری نپایید (در حدود سال 1930 و پس از جنگ جهانی اول) که این روند رو به افول گذاشت. از نیمه دوم قرن بیستم، پژوهش در ابعاد روانشناختی مذهب، بار دیگر، مورد توجه بسیاری از روانشناسان غربی قرار گرفت و همین اقبال شدید، پس از آن انکار شدیدتر، شگفتی و حیرت ناظران را برانگیخت. پژوهشهای روانشناسان در غرب، بر چند محور استوار است:
الف. انگیزه های دینداری
ب. انواع جهت گیریهای دینداری (درونی یا بیرونی)
ج. علت انتخاب یک دین خاص
د. انواع تجربههای دینی (عارفانه، صوفیانه و...)
هـ. دینداری و شخصیت
و. دینداری و سلامت روان
ز. دینداری و درمان
ح. دینداری و شادکامی
ط. دینداری و جرمشناسی
برخی از مقالات ارائه شده در این همایش عبارتند از:
رابطه میان میزان اعتقادات دینی و میزان اضطراب دانشآموزان، عبدالوهاب وهاب زاده، دکتر فراز والایی، دکتر نیما دهقانی، دکتر ملیحه خراسانی
این پژوهش به منظور بررسی چگونگی رابطه میان میزان اعتقادات دینی و میزان اضطراب دانشآموزان دبیرستانهای تهران صورت پذیرفته است. بدین منظور، پرسشنامه معبد (برای اندازه گیری میزان اعتقادات مذهبی) و پرسشنامه اضطراب به وسیله 200 تن از دانش آموزان دبیرستانهای تهران تکمیل شده است. یافتهها حاکی از آن است که میان میزان اعتقادات مذهبی و میزان اضطراب، رابطه عکس برقرار است؛ یعنی، در گروهی که میانگین نمره اضطراب بالا بود، میانگین نمره اعتقادات مذهبی بسیار پایین بوده و در گروهی که میانگین نمره اعتقادات مذهبی بالا بود، میانگین نمره اضطراب پایین بوده است.
مقایسه فراوانی اقدام به خودکشی در ماههای محرم، صفر و رمضان با بقیه ماهها، محمد یعقوبی نصرآبادی، دکتر قربانعلی اسدالهی، حجتالاسلام محمد معتمدی
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان شرایط مذهبی در ماههای یادشده، با میزان خودکشی است. به همین منظور، پرونده کسانی که بین سالهای 1404 تا 1414 قمری در شهر اصفهان اقدام به خودکشی کردهاند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، نشان داد که اقدام به خودکشی در ماههای یاد شده، در مردان نسبت به بقیه ماههای قمری تا حدود زیادی کاهش معناداری دارد؛ ولی این کاهش در زنان وجود ندارد. نکته جالب اینکه در ماه ربیع الاول ـ که تولد پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله) در آن واقع است ـ نیز آمار اقدام به خودکشی کاهش مییابد.
بررسی نقش نماز در میزان شیوع اضطراب در چکیده مقالات همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، عباس پسندیده
بررسی رابطه صله رحم با اختلالات افسردگی
امرالله ابراهیمی، دکتر قربانعلی اسداللهی، دکتر سید غفور موسوی
افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی است که عوامل متعددی در بروز آن نقش دارند.
فرضیه این پژوهش آن است که صله رحم و کیفیت مطلوب روابط خویشاوندی عامل پیشگیری از افسردگی است.
بدین منظور، پنجاه نفر از بیماران دارای نشانههای افسردگی و پنجاه نفر از افراد فاقد آن نشانهها انتخاب و آزمونهای لازم در میان آنان اجرا شده و روابط خویشاوندی این دو گروه در پنج سال اخیر زندگی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیلِ دادهها نشان داد که گروه دوم، بیشتر به صله رحم با والدین و سایر خویشاوندان مبادرت کرده و گروه اول، نمرات بیشتری در رابطه با قطع رحم کسب کردهاند.
این پژوهشگران تأکید میکنند که این یافتهها نشان میدهد، روابط حمایتیِ بین فامیلی احتمالاً به عنوان یک ضربهگیرِ استرس از آسیبپذیری فرد جلوگیری میکند؛ همانطور که احادیث متعددی صله رحم را باعث ایجاد احساس حمایت عاطفی و مادی، بازخورد اطلاعات، افزایش عزت نفس، احساس کفایت و ارزشمندی دانسته و ارزیابی مثبت از خود، دیگران و آینده را از نتایج آن برمیشمارد.
بررسی رابطه میزان افسردگی سالمندان مقیم خانه سالمندان با نگرش و عملکردهای دینی آنها (1376 ش)
امرالله ابراهیمی ـ حمید نصیری
این پژوهش به بررسی رابطه نگرش و عملکرد دینی سالمندان مقیم خانه سالمندان با میزان افسردگی آنها پرداخته است. فرضیه این پژوهش، آن است که اعتقادات و عملکردهای مذهبی در دوره سالمندی نقش مهمی در پرکردن فضای خالی زندگی، معنادهی به حیات و غلبه بر احساس پوچی و تنهایی دارد.
به همین منظور، هفتاد زن و مرد سالمند، به طور تصادفی از دو آسایشگاه اصفهان انتخاب شده و آزمونهای افسردگی و سنجش نگرش و عملکرد دینی سالمندان در میان آنان اجرا شده است.
تحلیل دادهها نشان میدهد که میان نگرش و عملکرد دینی سالمندان با میزان افسردگی آنها رابطه مثبت وجود دارد.
مجریان این پژوهش تأکید میکنند که با وجود شرایط حاکم بر خانه سالمندان و فقدان روابط عاطفی ـ اجتماعی و نیز از دستدادن نقشهای فعال اجتماعی و افت قوای جسمانی و کاهش کارکردهای شناختی، اعتقادات و عملکردهای دینی عامل مهمی در سازگاری با پیامدهای سالخوردگی و تامین بهداشت روانی سالمندان است. مذهب در سطوح شناختی و رفتاری، منبع با اهمیتی در هدفمند دانستن هستی و احساس حمایت و غلبه بر یاس و افسردگی است.
تعیین عوامل برانگیزاننده و بازدارنده گسترش فرهنگ حجاب در دانشگاه
دکتر علیاکبر اسدی پویا، دکتر محمدرضا پنجهشاهین، دکتر نیلوفر معتمد، سیدهالهام گلشنی، فاطمه صدیق
هدف این پژوهش، یافتن علل گرایش یا گریز از حجاب است تا بتوان در سایه آن با جایگزینکردن عوامل مؤثر و ایجاد رفتارهای مناسب، با علل گریز از حجاب و عدم تمایل به آن در دانشجویان مقابله کرد.
بدین منظور، پرسشنامهای تهیه و بین 227 دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی شیراز توزیع شده است. بر اساس نتایج به دستآمده، از این تعداد، 5 درصد بی حجاب و 95 درصد با حجاب بودهاند. از کل افراد، 31 درصد تمایل خود را به استفاده از چادر، 54 درصد به مقنعه و 15 درصد به روسری اعلام کردهاند. 4/93 درصد دانشجویان، قبلاً با حجاب بوده و در 97 درصد از موارد، افراد خانواده آنها هم با حجاب بودهاند.
برابر اظهارنظر دانشجویان، برای 55 درصد از آنها هیچگاه فلسفه حجاب به طور منطقی بیان نشده است و 22 درصد از آنها علت با حجاببودن را نمیدانند. همچنین 90 درصد از این دانشجویان با شیوه برخوردی که در جامعه با بدحجابی میشود، موافق نیستند.