لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
چکیده :
امروزه ، فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام های آموزشی پیشرفته حرف اول را میزنند ، اما پایه و اساس این حرف ها بر یافته های علمی به ویژه ، یافته های علوم تربیتی ، روان شناسی رشد ، دانش و هنر آموزش مبتنی است .
بنابراین نباید فراموش کنیم هر کجا که می خواهیم از فناوری های گوناگون در آموزش استفاده کنیم ، دانش و هنر آموزش مقدم بر فناوری است . در حقیقت فناوری آموزش باید در خدمت آموزش باشد نه به عکس ، در عین حال یادآوری این نکته ضروری است که بدون فناوری های اطلاعاتی و ارتباط به روز ، تغییر و تحول اساسی در شیوه ها ، نگرش ها و مهارت های آموزشی مناسب با عصردانایی رخ نخواهد داد . بنابراین ، تاثیر متقابل یافته های علمی بر فناوری و قابلیت ها و توانایی های فناوری در به کار گیری یافته های علمی انکار ناپذیر است . و فناوری های اطلاعات و ارتباطات با علم تعلیم و تربیت در آموزش های مبتنی بر خود - رهبری ، تفکر انتقادی و پرورش خرد ورزی همسویی و سازگاری بیشتری دارند .
مقدمه :
کاربرد فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات ، تغییرات شگفت انگیزی در فرآورده های و فعالیت های کار و زندگی مردم به وجود آورده است فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی به سرعت ساختار اجتماعی و شیوه های زندگی مردم را در جهان تغییر میدهند و برای ایجاد «جامعه اطلاعاتی » که در آن تولید دانش ، علمی هدف است ، رو به گسترش اند .
اگر در هر دوره از تاریخ بشری قدرت و برتری را به یکی از ویژگیهای خاص آن دوره تعبیر کنیم . ویژگی خاص عصر اطلاعات که آن را از سایر دوره های متمایز میسازد ، تولید و عرضه اطلاعات است . بنابراین ملاک قدرت و برتری کشور ها میزان تولید اطلاعات و سهولت دسترسی سریع و گسترده افراد به اطلاعات صحیح است .
در چنین جامعه ای شرط بقا مجهز شدن به ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی جدید است ، در غیر این صورت راهی جز وابستگی شدید نخواهیم یافت . جوامع دنیا راهی جز قبول و پذیرش فناوری های نو ندارند بنابراین ، باید در این زمینه به تدابیر و تدارکات لازم مجهز شوند ، به ویژه در بخش آموزش و پرورش که محور اصلی این تغییرات است .
مفهوم فناوری :
واژه فناوری در دنیای صنعت و بازرگانی موجب الهام زیادی شده است . فناوری آموزشی از آن هم ابهام انگیزتر است . بسیاری فناوری را به مفهوم دانش و اطلاعات در نظر می گیرند و عده ای آن را چنان بسط میدهند و مفهومی می دانند که همه ابعاد نظام آموزشی را شامل میشود . برخی نیز از مفهوم فناوری در کی علمی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
چکیده :
امروزه ، فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام های آموزشی پیشرفته حرف اول را میزنند ، اما پایه و اساس این حرف ها بر یافته های علمی به ویژه ، یافته های علوم تربیتی ، روان شناسی رشد ، دانش و هنر آموزش مبتنی است .
بنابراین نباید فراموش کنیم هر کجا که می خواهیم از فناوری های گوناگون در آموزش استفاده کنیم ، دانش و هنر آموزش مقدم بر فناوری است . در حقیقت فناوری آموزش باید در خدمت آموزش باشد نه به عکس ، در عین حال یادآوری این نکته ضروری است که بدون فناوری های اطلاعاتی و ارتباط به روز ، تغییر و تحول اساسی در شیوه ها ، نگرش ها و مهارت های آموزشی مناسب با عصردانایی رخ نخواهد داد . بنابراین ، تاثیر متقابل یافته های علمی بر فناوری و قابلیت ها و توانایی های فناوری در به کار گیری یافته های علمی انکار ناپذیر است . و فناوری های اطلاعات و ارتباطات با علم تعلیم و تربیت در آموزش های مبتنی بر خود - رهبری ، تفکر انتقادی و پرورش خرد ورزی همسویی و سازگاری بیشتری دارند .
مقدمه :
کاربرد فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات ، تغییرات شگفت انگیزی در فرآورده های و فعالیت های کار و زندگی مردم به وجود آورده است فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی به سرعت ساختار اجتماعی و شیوه های زندگی مردم را در جهان تغییر میدهند و برای ایجاد «جامعه اطلاعاتی » که در آن تولید دانش ، علمی هدف است ، رو به گسترش اند .
اگر در هر دوره از تاریخ بشری قدرت و برتری را به یکی از ویژگیهای خاص آن دوره تعبیر کنیم . ویژگی خاص عصر اطلاعات که آن را از سایر دوره های متمایز میسازد ، تولید و عرضه اطلاعات است . بنابراین ملاک قدرت و برتری کشور ها میزان تولید اطلاعات و سهولت دسترسی سریع و گسترده افراد به اطلاعات صحیح است .
در چنین جامعه ای شرط بقا مجهز شدن به ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی جدید است ، در غیر این صورت راهی جز وابستگی شدید نخواهیم یافت . جوامع دنیا راهی جز قبول و پذیرش فناوری های نو ندارند بنابراین ، باید در این زمینه به تدابیر و تدارکات لازم مجهز شوند ، به ویژه در بخش آموزش و پرورش که محور اصلی این تغییرات است .
مفهوم فناوری :
واژه فناوری در دنیای صنعت و بازرگانی موجب الهام زیادی شده است . فناوری آموزشی از آن هم ابهام انگیزتر است . بسیاری فناوری را به مفهوم دانش و اطلاعات در نظر می گیرند و عده ای آن را چنان بسط میدهند و مفهومی می دانند که همه ابعاد نظام آموزشی را شامل میشود . برخی نیز از مفهوم فناوری در کی علمی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جامعه شناسی ارتباطات
روابط عمومی-ارتباطات-جامعه شناسی و یادداشتهای شخصی
تاثیر رسانه ها بر روابط خانوادگی
خانواده ، یک گروه پویا ست. گروه تنها مجموعه ای ازافرادنیست ، بلکه نشان دهنده نوع وشکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای ازافراد دانست که با برقراری ارتباط با یکدیگر و انجام کار وفعالیت مشترک ، هدف مشترکی را نیز دنبال می کنند (بورمان ، 1969، به نقل از فرهنگی ،1382). درتقسیم بندی گروه ها ، خانواده را می توان جزو گروه های کوچک به حساب آورد که با اندکی تفاوت ، ازقوانین گروههای بزرگ تبعیت می کنند. ازمهمترین قواعد این گروهها تحولی بودن آنهاست.
تحول گروه
گروه به عنوان یک نظام جمعی، همواره درحال تحول وتغییر می باشد. خانواده نیزکم وبیش ازآغاز شکل گیری خود از مراحلی گذر می کند. گذرازاین مراحل درجهت هدفمندی نظام (سیستم) می باشد. هدف اصلی گروه خانواده ، رسیدن به سطحی است که بتواند ثبات و تداوم خودراحفظ نماید. این هدف را می توان با عنوان انسجام خانواده نام برد که به آن گروه ، شخصیتی پایدار می دهد. به عبارت دیگر، انسجام گروه را می توان به عنوان سطح بالای گروه (خانواده ) مطرح نمود. وقتی اعضای گروه بتوانند نیازهای همدیگر را درجهت هدف فردی وجمعی خود تامین نمایند ، درواقع موجد انسجام گروه می شوند. به عبارتی انسجام گروه به عنوان سطح بالای تحول ، درگرو مشارکت ، هدفمندی و عملکرد متناسب با تامین تعامل نیازهای اعضای گروه می باشد. براین اساس ، انسجام خانواده را می توان به عنوان مهمترین مولفه پویایی وحفظ آن قلمداد نمود.
پیوندعاطفی
اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده ، طبعا واجد مشخصه هایی خواهد بود که تضمین کننده شخصیت پایدارگروه می باشد. در روی آورد روانشناختی ، پیوند عاطفی مشخصه ای است که فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده وانسجام ، تسهیل می کند. دلیل آن ، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است که موجب می شود اعضای گروه درتامین نیازهای یکدیگر به صورت فعال مشارکت کنند. پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدارشده و گسترش می یابد. یکی ازمهمترین زمینه های ایجاداین پیوند ، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد مگرآنکه اعضای گروه با نوعی تفهیم وتفاهم و درک متقابل با یکدیگر تعامل داشته باشند. یکی ازاین عوامل که ارتقادهنده پیوندعاطفی می باشد ، گفت وگو است که عبارت از برقراری ارتباط وتعامل کلامی با یک یاچندنفر می باشد. درفضای ارتباطاتی بویژه ارتباطات بین فردی ، گفت و گو صرفا یک رفتارعادی نیست بلکه الگویی است که فضای عاطفی وهیجانی حاکم بر مناسبات افراد را شکل می دهد. گفت وگویی که واجد منظور ارتباطی وتعامل می باشد، دارای دومولفه وبه عبارتی دارای دو مهارت می باشد : یکی ، مهارت گوش دادن ودیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب ازاین دومهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را درجهت تفاهم ودرک متقابل براه انداخت. گوش دادن ، با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک عمل زیستی است که شامل دریافت یک پیام ازطریق کانالهای حسی است ، شنیدن ، تنها بخشی ازفرایندگوش دادن است. اما گوش دادن فرایندی است که عناصری چون دریافت ، درک ، توجه ، معناگذاری وپاسخگویی توسط شنونده را درخود دارد(برکو وهمکاران ،1953، ترجمه دکتر اعرابی وهمکاران ،1378). نکته دیگر آن است که فرایند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند که هنرگوش دادن که می تواند کارکرد درمانگری نیزداشته باشد ، به وسیله ارتباط چشمی براه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند که ارتباط چشمی به عنوان یکی ازمولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود. وقتی درمناسبات کلامی ، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود ، طرفین ازیکدیگر احساس احترام وتوجه دریافت می کنند ، واین امر به همدلی ودرک متقابل آنها کمک می کند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی ، بکار نمی افتد و به مرتبه شنیدن ، به عنوان یک عمل زیستی ، نزول می کند. این دو مولفه را نمی توان ازهم تفکیک نمود. براین اساس ، خانواده هایی که با یکدیگر ارتیاط چشمی برقرار وحرفهای همدیگر را خوب گوش می کنند ، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر می باشند. همدلی ، فرایند عاطفی شناختی است که طی آن یک شخص ازعواطف ، احساسات وشناخت طرف دیگر آگاهی می یابد. برخی آن را به معنی تجربه مشترک یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بهبود ارتباطات --- نکاتی برای مدیران
تحقیقات نشان می دهند که مدیران بین 50 تا 80 درصد وقت خود را صرف برقراری ارتباط می کنند. چرا که ارتباطات حیاتی ترین امر در سازمان می باشد. بدون ارتباطات موثر عملکرد مدیران، نوآوری، درک مشتری و همکاری در امور بسیار ضعیف خواهد بود.
ارتباطات موثر سازمانی به سه چیز نیاز دارد:
1- همه کارکنان باید درک و مهارت مناسب در برقراری ارتباط خوب داشته باشند. 2 - ارتباطات سازمانی موثر نیازمند فرهنگی است که از ارتباطات موثر حمایت کند.
3- ارتباطات سازمانی موثر نیازمند توجه است. نکاتی ویزه در برقراری ارتباط موثر برای مدیران:
1- درخواست فعالانه بازخورد درباره ارتباطات خود و ارتباطات درون سازمانی
2- ارزیابی درک و دانش ارتباطات خود
3- کار با کارکنان و تعریف چگونگی برقراری ارتباطات در سازمان . توسه عمومی در خصوص: الف) چگونگی کنترل مخالفت ها ب) نحوه کار ارتباطات افقی ( کارمند با کارمند) ج) نحوه کار ارتباطات عمودی ( مدیر با کارمند، کارمند با مدیر ) د) نوع و زمان دسترسی به اطلاعات
4- توجه به فشارهای ساختاری سازمان و چگونگی تاثیر این فشارها بر ارتباطات 5-یادگیری درباره تکنیک های گوش دادن و استفاده موثر از این تکنیک ها
6-در نظر گرفتن یک مسئول برای بررسی ارتباطات.
فصل 1-ارتباط در سازمان
مفهوم ارتباط
ارتباط در لغت به معنی مشارکت در یک نظر و ایجاد رابطه برای انتقال یک خبر به کار رفته است.از اواخر سالهای 1930 وپس از انتشار مقاله ای تحت عنوان(اطلاعات یک مسعله ی اندیشه است)به مرور اندیشمندان درصدد بررسی ارتباطات از طریق ریاضیات برآمدند.رفته رفته مفهوم ارتباطات به فرایند اطلاعات تبدیل شد.متعاقب این امر(سیبرنتیک)عنوان شد که آن عبارت است از مجموعه تعوریهای مربوط به قانونمند ساختن انتقال و دریافت یک خبر بین انسان و ماشین.
ارتباطات و اطلاعات به عنوان اساس هستی انسانها مطرح شده است.چونکه بدین وسیله مکنونات،خواسته ها،نظرات،از فردی به فردی منتقل و درنتبجه نیازها رفع میشود.بدین گونه بقای حیات انسانی فراهم میگردد.با توجه به آنچه که بیان شد میتوان گغت که در ایجاد ارتباط ,دو طرف وجود دارد.طرفی که اطلاعات را منتقل میکند و طرفی که اطلاعات را دریافت میدارد و با درک خود,آن را تفسیر میکند و نسبت به آن واکنش نشان میدهد.ملاحظه میشود که در ارتباط بر اساس داد و ستد داده و ستانده اطلاعات جریانی بین دو یا چند نفر بوسیاه کلام،علامت،اصطلاحات و رمزها در راستای تفهیم یک خبر رسمی یا غیر رسمی برقرار میشود.ارتباطات با اطلاعات تفاوت دارد.چون ارتباطات برای دریافت اطلاعات،وسیله قرار میگیرد.بطور مثال:فرادستی با فرودستی ارتباط برقرار میکند،تا اطلاعات یا اخباری را به او منتقل کند،ملاحظه مبشودکه ارتباطات، وسیله انتقال پیام درسازمان است.تا بدین گونه تغییرات مطلوب در سازمان بوجود آید.ارتباطات در سازمانهابه صورت اجباری و تمایلی بوجود می اید.در ایجاد نوع اول،فرهنگ سازمانی و در ایجاد نوع دوم،فرهنگ نیروی انسانی دخالت دارد. ارتباطات به هر صورتی که در سازمان برقرار شود،در ایجاد آنها عواملی دخالت دارد.
عوامل ایجاد ارتباط در سازمانها
هر انسانی قبل از ورود در سازمان با تفاوتهای رفتاری همراه است.حیات سازمانی مرهون انواع ارتباطی است که در ایجاد آن دخالت دارد. این ارتباطات در سایه عوامل مختلفی به وجود می آید و عبارتند از:
1-میزان اختیار:
کار مسترک که در سازمان جاری است،از نظر اجرایی و پذیرش مسعولیت و نظارت بر انجام وظیفه،آمریت و ماموریت را در سازمان بوجود می آورد.این امر نشعت گرفته از میزان اختیاری است که هر فرد در حیطه مسعولیت خود دارد.درنتیجه،سبب ایجاد روابط بین فرادست، فرودست و ارباب رجوع میشود.
2-ترکیب:
کار سازمانی در قلمرو کاری نیاز به ترکیب کار اعضای مختلف دارد. بنابر این جهت ایجاد این ترکیب،کارگزاران باید با هم مرتبط شوند.ملاحظه میشود که فعالیت سازمانی که در نهایت به محصول،تولید،خدمت و یا به ترتیبی منجر میشود،مرهون ایجاد ارتباط اعضای سهیم در ایجاد آن کارند.
3-هم ارزشی گروهی:
انساها برای رفع نیازهای خود،محتاج به یکدیگرند.هم ارزشه،عامل عمده ای است که انسانهای نیازمند را به یکدیگر پیوند میدهد.در درون سازمانها،به دور از سلسله مراتب،در اثر مجاورت و مشاهبت کاری،انسانها با ارزشهای مشابه،یکدیگر را پیدا میکنندو در ساعاتفراغت و به دور از محدودیت کاری با هم ،رابطه بر قرارمیکنند.این نوع روابط که جنبه بی ریایی و همزبانی دارد،در تکوین شخصیت انسانی،اهمیت خاص دارد.چون فرد میتواند براحتی خواسته های خود را بیان کند،خود را بنمایاند،بخواهد و خواسته شود.همزبانی بین انسانهای سازمانی،در قالب هم ارزشی گروهی متجلی میشود که در ایجاد تغییر و تثبیت رفتار فردی موثر واقع میشود.
4-نقش سازمانی:
هر عضو سازمانی برای ایفای نقشی وارد سازمان میشود.به محض پذیرفته شدن،عضو در سازمان متعهد میشود تا فعالیتهایی، را طبق نظام سازمانی انجام دهد. انجام این فعالیتها، عضو سازمانی را موظف میسازد و برای او وظایفی را تعیین میکند.انجام وظایف در پایگاههای مختلف سازمانی موجب ایجاد ارتباطات با افراد مختلف در سازمان میشود.
5-علایق و اعتقادات اعضای سازمانی:
انسانا در هر مرتبه و مقام که قرار گیرند،با علایق و اعتقادات خاصی زندگی میکنند.شاید بتوان گفت در سایه نوع علایق و اعتقادات است که افراد با نگرشهای مختلف در جهان زندگی میکنند. و به قول (یکی درد و یکی درمان پسندد ،یکی وصل و یکی هجران پسندد) یکی مال اندوزی پیشه میکند،یکی توجه به دنیا و آخرت دارد و یکی اعراض از این جهان دارد و متوجه آخرت است.
در ایجاد علایق افراد نوعی منطق حاکم است که هرچند بر تعقل و تفکر انسانی استوار است ولی توجیه آن امری بس مشکل است. نیروی انسانی نیز از این امر برخوردار است.مجموعه علایق و اعتقادات اعضای یک سازمان در ایجاد ارتباط سازمانی آنها دخالت دارد.
انواع ارتباط در یک سازمان
در یک سازمان ارتباطی به قرار زیل جریان دارد:
ارتباط عام:که مربوط است به کلیه امور و اطلاعات در خصوص محیط کاری.
ارتباط رسمی:که بین اعضا و سازمان از قبل در ساختار سلسله مراتبی سازمان تعیین شده است.
ارتباطات غیر رسمی یا خود به خودی:که به صورت مستقل و آزادانه بین کل اعضای سازمان برقرار میشود.این نوع ارتباطات در توزیع اطلاعات مثبت و منفی بدون منع قانون به صورت تمایلی به وجود می آید.
ارتباطات بالا به پایین:ارتباطاتی که پیام را از راس هرم سازمانی به طرف پایین در سلسله مراتب به جریان میگذارد.از این طریق چارچوب رویه های اجرایی،سیاستها و خواسته های سازمانی اعضا روشن میشود.
ارتباطات پایین به بالا:ارتباطاتی که اطلاعات را از پایین سازمان به راس هرم سازمانی منتقل میکند. از این طریق،فعالیتها،جهت تصمیم گیری و اراعه طریق گزارش میشود.
ارتباطات عمودی:ارتباطاتی که بین فرادست و فرودست چه در سلسله مراتبکل سازمان یا درسلسله مراتب یک واحد سازمانیبرقرار میشود.این ارتباطات مربوط به دستور اجرا و یا فرماندهی مدیریت است.
ارتباطات افقی:ارتباطاتی که بین افراد یا گروههای سازمانی بدون موجودیت سلسله مراتب در رابطه با امور اجرایی برقرار میشود.این نوع ارتباطات مربوط به همردیفان سازمان است که نسبت به هم برتری یا کهتری ندارند. این نوع ارتباطات موجبات هماهنگی کاری را فراهم می آورد.
انواع ارتباطات در یک سازمان (Communication)
در یک سازمان ارتباطی به قرار ذیل جریان دارد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
ارتباطات تحریکپذیر زمانی در پروتکل شبکهCANا ( Time Triggered CAN)
چکیده :شبکههای صنعتی یکی از مباحث بسیار مهم در اتوماسیون میباشد. شبکهی CAN به عنوان یکی از شبکههای صنعتی ، رشد بسیار روز افزونی را تجربه کرده است. در این میان ، عدم قطعیت زمان ارسال پیامها در این پروتکل شبکه ، باعث میشود که کاربرد این شبکه در کاربردهای حیاتی با اشکال مواجه شود. یکی از راهحلهای برطرف کردن این مشکل ، استفاده از تکنیک تحریک زمانی است که در ایت مقاله مورد بررسی قرار میگیرد.کلید واژهها : شبکه صنعتی ، تحریک زمانی ، CAN ارتباطات تحریکپذیر زمانی در پروتکل شبکهی CAN 1) مقدمه در محیطهای صنعتی ، کارخانجات ، خطوط تولید و امثالهم ، اتصال میکروکنترلرها ، سنسورها (Sensor) و محرکها (Actuator) با چندین نوع سیستم ارتباطی متفاوت به یکدیگر ، نوعی هنر معماری در الکترونیک و کامپیوتر است. امروزه ارتباطات از نوع تحریکپذیر زمانی بهطور گستردهای در پروتکل ارتباطات برپایه شبکه با پروتکل CAN (Controller Area Network) استفاده میشود. مکانیسم داوری (Arbitrating) در این پروتکل اطمینان میدهد که تمام پیامها بر اساس اولویت شناسه (Identifier) منتقل میشوند و پیامی با بالاترین اولویت به هیچ عنوان دچار آشفتگی نخواهد شد. در آینده ، بسیاری از زیرشبکههای (SubNet) مورد استفاده در کاربردهای حیاتی ، بهعنوان مثال در بخشهایی مثل سیستمهای کنترل الکترونیکی خودرو (X-By-Wire) ، به سیستم ارتباطی جامعی نیاز دارند که دارای قطعیت ارسال و دریافت در هنگام سرویسدهی باشد. به عبارتی ، در ماکزیمم استفاده از باس که به عنوان محیط انتقال این نوع شبکه بهکار میرود ، باید این تضمین وجود داشته باشد که پیامهایی که به ایمنی (Safety) سیستم وابسته هستند ، به موقع و به درستی منتقل میشوند. علاوه بر این باید این امکان وجود داشته باشد که بتوان لحظهی ارسال و زمانی را که پیام ارسال خواهد شد را با دقت بالایی تخمین زد.در سیستم با پروتکل CAN استاندارد ، تکنیک بدست آوردن باس توسط گرههای شبکه بسیار ساده و البته کارآمد است. همانگونه که در قبل توضیح دادهشده است ، الگوریتم مورد استفاده برای بدست آوردن تسلط بر محیط انتقال ، از نوع داوری بر اساس بیتهای شناسه است. این تکنیک تضمین میکند که گرهای که اولویت بالایی دارد ، حتی در حالتیکه گرههای با اولویت پایینتر نیز قصد ارسال دارند ، هیچگاه برای بدست آوردن باس منتظر نمیماند. و با وجود این رقابت بر سر باس ، پیام ارسالی نیز مختل نشده و منتقل میشود. در همین جا نکتهی مشخص و قابل توجهی وجود دارد. اگر یک گرهی با اولویت پایین بخواهد پیامی را ارسال کند باید منتظر پایان ارسال گرهی با اولویت بالاتر باشد و سپس کنترل باس را در اختیار گیرد. این موضوع یعنی تاخیر ارسال برای گرهی با اولویت پایینتر ، ضمن این که مدت زمان این تاخیر نیز قابل پیشبینی و محاسبه نخواهد بود و کاملا به ترافیک ارسال گرههای با اولویت بالاتر وابسته است. به عبارت سادهتر : ● گره یا پیام با اولویت بالاتر ، تاخیر کمتری را برای تصاحب محیط انتقال در هنگام ارسال پیشرو خواهد داشت.● گره یا پیام با اولویت پایینتر ، تاخیر بیشتری را برای بدستگرفتن محیط انتقال در هنگام ارسال ، تجربه خواهد کرد. یک راه حل برطرف کردن نیازهای ذکرشده در بالا ، استفاده از شبکهی استاندارد CAN با اضافهکردن تکنیک تحریک زمانی (Time Trigger) به آن میباشد. استفاده از تکنیک تحریک زمانی در CAN ، طبق توضیحاتی که داده خواهد شد ، باعث اجتناب از این تاخیر میشود و باعث استفادهی مفیدتر و کارآمدتر از پهنای باند شبکه ، به کمک ایجاد قطعیت در زمانهای انتظار و ارسال ، میشود. به عبارت دیگر ، مزایای این شبکه با استفاده از تکنیک تحریک زمانی عبارت خواهد بود از : ● کاهش تاخیرهای غیر قابل پیشبینی در حین ارسال● تضمین ارتباط قطعی و تاخیرهای قابل پیشبینی● استفادهی مفیدتر و کارآمد از پهنای باند شبکهبا توجه به مکانیسمهای پیشبینی شده در TTCAN ، این پروتکل زمانبندی پیامهایی با تحریک زمانی (TT) را به خوبی پیامهایی با تحریک رویداد (Event Trigger) را که قبلا در این پروتکل قرار داشت ، مدیریت میکند. این تکنیک اجازه میدهد که سیستمهایی که دارای عملگرهای بلادرنگ هستند نیز بتوانند از این شبکه استفاده کنند. همچنین این تکنیک انعطاف بیشتری را برای شبکههایی که قبلا از CAN استفاده میکردند ، ایجاد میکند. این پروتکل برای استفاده در سیستمهایی که ترافیک دیتا بصورت مرتب و متناوب در شبکه رخ میدهد ، بسیار مناسب و کارآمد میباشد.در این تکنیک ، ارتباطات بر پایهی یک زمان محلی بنا شده است. زمان محلی توسط پیامهای متناوب یک گره که بهعنوان گرهی مدیر زمان (Time Master) تعیین شده است ، هماهنگ و تنظیم میشود. این تکنیک اجازهی معرفی یک زمان سراسری و با دقت بالا را بصورت یکپارچه (Global) را ، در کل سیستم فراهم میکند. بر پایهی این زمان ، پیامهای متفاوت توسط یک سیکل ساده ، در پنجرههایی قرار میگیرند که متناسب با زمان پیام چیده شده است. یکی از مزایای بزرگ این تکنیک در مقایسه با شبکهی CAN با روش زمانبندی کلاسیک ، امکان ارسال پیغامهای تحریک شوندهی زمانی با قطعیت و در پنجرههای زمانی است. اگر فرستندهی فریم مرجع دچار خرابی شود (Fail) ، یک گرهی از پیش تعریف شدهی دیگر بهطور اتوماتیک وظیفهی گرهی مرجع را انجام میدهد. در اینحالت ، گرهی با درجهی پایینتر جایگزین گرهی با درجهی بالاتر که دچار خرابی شده است ، میشود. حال اگر گرهی با درجهی بالاتر ، تعمیر شده و دوباره به سیستم باز گردد ، بهصورت اتوماتیک تلاش میکند تا بهعنوان گرهی مرجع انتخاب شود. توابعی بهصورت پیشفرض در تعاریف و خصوصیات TTCAN قرار داده شده است تا سیستم از این تکنیک خروج و بازگشت خودکار ، پشتیبانی کند. در ادامهی این مقاله ، جزییات این پروتکل مورد بررسی دقیقتر قرار میگیرد. 2) پیادهسازی TTCAN :پروتکل TTCAN بر اساس تحریک بر مبنای زمان و ارتباط پریودیک ، که توسط مدیر زمان