لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
بسم الله الرحمن الرحیم
بافت شناسی در گیاهان
آرشام خزائلی پور - مدرسه راهنمایی پسرانه امام حسین (ع) نیشابور
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.
در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافت مریستم
این بافت ، بافت فوقالعاده مهمی است چون منشا کلیه بافتها و ساختمانهای گیاهی است. بافت مریستم بافت نسبتا پیچیدهای است که در اندامهای مختلف به صور گوناگون یافت میشود و در هر مکان از خصوصیات ویژهای برخوردار است. اگر چه فعالیت مهم سلولهای بافت مریستم تقسیم و تکثیر سلولی است ولی در موقعیتهای مختلف و اندامهای مختلف ، شکل و وضعیت متفاوتی را به خود میگیرند و عهدهدار تشکیل اندامها و بافتهای خاصی میباشند.بنابراین ، سلولهای مریستمی در جایگاههای مختلف از نظر فیزیولوژیکی و طرز تقسیم ، کاملا اختصاصی عمل میکنند. سلولهای بافت مریستم عموما فاقد واکوئل میباشند و گاه واکوئلهای ریزی دارند. دیواره سلولی نازک و فعالیت پرتوپلاسمی شدیدی داشته و قدرت تقسیم فوق العادهای در آنها وجود دارد. بطوری که یک سلول مریستمی ممکن است قدرت تقسیم خود را هزاران سال حفظ کند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر
درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم فعال میباشند و در فعالیتهای مهم و حیاتی گیاهان شرکت دارند. سلولهای این بافت ، معمولا شکل خاصی ندارند و در هر مکانی با شکل و خصوصیات پرتوپلاسمی خاصی ، که در ارتباط با نوع فعالیت آنها میباشند ظاهر میگردند. این بافت شامل سه نوع بافت زیر میباشد.
بافت کلرانشیم: بافت پارانشیم فتوسنتزی میباشد چرا که این سلولها دارای کلروپلاستهای متعددی میباشند و فواصل سلولی زیادی بین آنها وجود دارد.
بافت پارانشیم ذخیرهای: وظیفه ذخیره در اندامهای مختلف مثل ریشه ، ساقه ، دانه و میوه را بر عهده دارد. که غالبا این مواد ذخیرهای شامل هیدرات کربن مثل نشاسته و گاهی نیز شامل دانههای روغنی و پروتئینی میباشند سلولهای این بافت فاقد شکل مشخص میباشند و دارای دیواره نازکیاند اما پروتوپلاسم آنها فعال است.
پارانشیم زمینهای: تقریبا در همه اندامها بین بافتهای جداگانه قرار دارند و سلولهایش دارای شکلهای مختلفاند که بر حسب محل خود به بافتهای مختلف اسکرانشیم ، کلانشیم تبدیل میشوند یا در نقش انتقال مواد یا گاه در نقش ذخیره مواد یا نقشهای دیگر عمل میکنند.
بافتهای مقاوم
بافت کلانشیم: یک بافت مقاوم است که غالبا در ساختمانهای نخستین ساقه ، ریشه و اندامهای دیگر یافت میشود. این بافت معمولا در نواحی بیرونی اندامها نزدیک به روپوست به صورت دستجات سلولی یا استوانه سرتاسری یک لایه یا چند لایه سلولی ، ظاهر میشود. بافت کلانشیم فاقد دیواره ثانویه هستند و دیواره اولیه در آنها به طرز نامنظمی ضخیم میشود. نامنظم بودن رسوبات دیواره
سلولهای بافت کلانشیم کمک موثری در شناسایی سریع این بافت میکند. به خاطر اینکه سلولهای این بافت فاقد دیواره ضخیم ثانویهاند بنابراین فعالیت پروتوپلاسمی نسبتا بالایی دارند.
بافت اسکلرانشیم: بافت مقاومی است که تقریبا در همه نقاط گیاه دیده میشود این بافت گاه به صورت اجتماع ، گاه به صورت یک یا چند لایهای گاه نیز به صورت سلولهای پراکنده انفرادی دیده میشود بافت اسکلرانشیم هم در ساختمانهای نخستین و هم در ساختمانهای ثانویه گیاه دیده میشود. سلولهای این بافت به دو دسته فیبر و اسکلریدی تقسیم میشود. که بخصوص از نظر شکل باهم فرق دارند. فیبر سوزنی و کشیده اما اسکلریدی دارای اشکال متنوع میباشد.
بافت هادی
بافت آوند چوبی: بافت آوند چوبی همراه بافت آبکش ، به عنوان سیستم هدایت کننده است. این بافت در استوانه مرکزی اندامهای ریشه و ساقه قرار گرفته و دارای سلولهای متفاوتی مثل سلولهای غربالی وسل و تراکئید اختصاصیاند. اما برخی دیگر مثل سلولهای پارانشیم یا الیاف غیر اختصاصی میباشند. پس این بافت ، یک نوع بافت مرکب است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
گزارش اردوی علمی زمین شناسی
بسمه تعالی
شرح بازدید :
سفر علمی خود را در ساعت 7:45 از مقابل درب دانشکده آغاز کردیم .
در ابتدا این سفر با دستگاهی به نام کمپاس آشنا شدیم . کمپاس وسیله ای است که بوسیلة آن امتداد و مقدار شیب یک لایه را می توان تعیین کرد . (شیب : زاویه ای است که هر خطی در صفحه با تصویر خودش در افق تشکیل می دهد که به زاویه ای که بین خط بزرگترین شیب در صفحه با تصویر خودش در افق تشکیل می شود شیب حقیقی می گویند .
امتداد : زاویه ای است که فصل مشترک یک لایه با یک صفحه ی فرضی افقی نسبت به شمال می سازد . طرفی از عقربه که سیم پیچیده شده است جنوب و طرف مقابل آن شمال را مشخص می کند . از تراز کردی برای تعیین امتداد و از تراز استوانهای (لوبیایی) برای تعیین شیب استفاده می کنیم . برای تعیین مقدار شیب کمپاس را باز کرده لبهآنرا برسطح لایه بندی قرار داده توسط دکمه کنترلی که پشت کمپاس قرار داد تراز استوانه ای (لوبیایی) را تنظیم کرده و از روی نقطه سفیدی که در قسمت جلوی تراز لوبیایی وجود دارد و بر روی یکی از اعداد درجه بندی شده قرار دارد ، مقدار شیب را می خوانیم . برای تعیین امتداد ابتدا کمپاس را به صورت کاملاً افقی قرار داده تا تراز کروی تنظیم شود . سپس توسط دکمه ای که روی کمباس قرار داد آنرا قفل می کنیم و بعد امتداد را از روی عقربه نسبت به امتداد شمال جنوب می خوانیم .
در مسیر رفتن به خمین از مقابل کوههای منطقه گردو عبور کردیم که به صورت لایه لایه و متورق بودند که به آنها شیل شیستی گویند . در ساعت 8:15 در همان مسیر پیاده شدیم و نمونه ای شیل برداشتیم . اکثر شیل های موجود در این منطقه هوازده شده بودند . شیل ها ازگروه سنگ های دگرگون شده میباشند . شیل ها در صورتی که دگرگون شوند ابتدا تبدیل به شیست و سپس گنایس می شوند . شیل ها از ماسه سنگ های ناخالص و به طور کلی همهی سنگهایی که دارای مقادیر زیادی کانی رسی هستند بدست می آید که این سنگ ها در اثر فشار زیاد دگرگون شده اند ک هر چه بیشتر دگرگون شوند دارای ورقه های نازک تر و براق تر می شوند . دومین مکانی که از آن بازدید کردیم معادن لایبید و گدار سرخ بود . در این منطقه معادنی از سنگهای آهک کریستالی وجود دارد که به آن سنگ چینی هم گفته می شود . همچنین سنگ های تزئینی نیز از این معادن استخراج می شود . آهک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
«تطابق چینه شناسی مقاطع مورد مطالعه»
تطابق سازندها
نتیجه گیری
ستونها و پروفیلها
تطابق سازندها:
1-5 تطابق و مقایسه سازندهای البرز مرکزی در دو مسیر چالوس و هراز ( مبارک آباد و امام زاده هاشم )
برای مقایسه و تطابق سازندهای دیده شده در این مسیرها ابتدا اسامی سازندهایی که در این مسیرها رخنمون دارند به ترتیب مشاهده می نویسیم و سپس آنها را با هم مقایسه می کنیم.
2-5 مسیر تهران – چالوس
1- توفهای سبز کرج 7- جیرود 13- لار
2- دولومیتهای پایینی سلطانیه 8- درود
3- باروت 9- روته
4- زاگون 10- الیکا
5- لالون 11- شمشک
6- میلا 12- دلیچای
3-5 مسیر تهران – آمل (هراز) مقطع مبارک آباد
1- لالون 6- روته
2- میلا 7- معادل نسن
3- جیرود 8- شمشک
4- مبارک 9- دلیچای
5- درود 10- لار
4-5 مسیر تهران – آمل ( هراز ) مقطع امام زاده هاشم
1- توفهای سبز کرج 8- مبارک آباد 15- گدازه های دماوند
2- کنگلومرای فجن و توده های آذرین 9- عدسی های معادل نسن
3- باروت 10- الیکا
4- زاگون 11- شمشک
5- لالون 12- دلیچای
6- میلا 13- لار
7- جیرود 14- آهکهای کرتاسه ( تیز کوه )
همانطور که از ترتیب فوق پیداست برخی سازندها در مسیری رخنمون داشته و یا در مسیری دیگر وجود ندارد که اکنون به شرح آنها می پردازیم.
در طول حرکت به سمت شمال در مسیر چالوس از ابتدای جاده تا میدانک توفهای سبز کرج به سن ائوسن را مشاهده می کنیم. این توفها در مسیر هراز تا ده مبارک آباد نیز دیده می شود.
بعد از این توفها در مسیر چالوس شیلها و دولومیتهای سازند سلطانیه به سن کامبرین و در مسیر هر از بعد از توفها کنگلومرای فجن و گابروی ( توده آذرین ) مبارک رخنمون دارد. وجود این دو سازند بعد از توفهای ائوسن نشانه عملکرد گسله مشاء – فشم می باشد که باعث تفاوت برونزد سازند در این دو منطقه می باشد. به عبارت دیگر حذف شدن سازند سلطانیه قبل از سازند باروت در جاده هراز نشانه عملکرد گسل مشاء – فشم می باشد.
در مسیر چالوس بعد از دولومیتهای سلطانیه به ترتیب سازندهای باروت، زاگون، لالون و میلا دیده می شود که این توالی در مسیر هراز هم مشاهده می شود. اما ضخامتهای متفاوتی دارد. در دره مبارک آباد هم یکی از شاخه های فرعی گسل مشاء – فشم سازند لالون را بر روی میلا نشانده است و سازند میلا در این برش ضخامت قابل توجهی دارد و لایه کوارتزیتی آن در دره مبارک آباد ارزش اقتصادی داشته و معادن سیلیس مبارک آباد را می سازند.
در مسیر چالوس بعد از سازند میلا جیرود قرار می گیرد. در حالیکه در جاده هراز بعد از سازند میلا سازند جیرود به سازند مبارک تغییر رخساره داده و ضخامت زیادی از سازند مبارک دیده می شود. این در حالی است که سازند مبارک در جاده چالوس حذف شده است. در ضمن در دره مبارک آباد هم ضخامت کمی از سازند جیرود رخنمون دارد. این حالتهای تفاوت ضخامت سازندهای جیرود و مبارک در 3 مقطع مورد مطالعه معرف حالت تداخل بین انگشتی می باشد و نبود یا حذف سازند مبارک می تواند بستگی به شرایط رسوبگذاری و عملکردهای تکتونیکی داشته باشد.
بعد از سازند جیرود در مسیر چالوس برش میدانک سازندهای درود – روته و الیکا را می بینیم و سازندی تحت عنوان نسن در منطقه وجود ندارد. در حالیکه در گردنه امام زاده هاشم بعد از آهکهای مبارک سازند الیکا را داریم و سازندهای روته و درود در این منطقه حذف شده و عدسی های قرمز رنگی که از نظر سنی معادل سازند نسن هستند، با ضخامت کم درون سازند مبارک مشاهده می شود. سازند درود و روته و معادل نسن در دره مبارک آباد با ضخامت کم رخنمون دادند. با این وصف می توان گفت که حذف شدن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی:
همبستگی میان سخنرانی های گوتینگن (ایده پدیده شناسی و دیگر آثار هوسرل)
هر چند که بسیاری از مطالب اساسی پدیدارشناسی بطور مفصل در بخش دوم آمده است،در اینجا بیشتر به سخنرانی هایی که در سال 1907 در گوتینگن انجام شد تاکید می شود زیرا این سخنرانی ها که بعدا تحت عنوان کتاب ایده پدیده شناسی به چاپ رسید رشته افکاری را بدست میدهد که در تمام آثار بعدی او بسط وتوسعه وگسترش یافتند. هرچند که نوع آوری های او را نمی توان نادیده گرفت اما آنها هیچکدام به معنی نقض آشکار یا ضمنی این سخنرانی نمی باشد بلکه در گسترش و تعمیق آنها است.موهانتی در کتاب توسعه اندیشه هوسرل برخلاف اینگاردن تاکید بر وحدت اندیشه های هوسرل در دوره گوتینگن و دورهای بعدی آن دارد. به عقید اوگر چه در دوره فرایبورگ مضامین جدیدی در اندیشه های هوسرل ظهور میکند اما با نوآوری رادیکالی که اندیشه های قبلی اورا نفی کند روبرو نیستیم بلکه ریشه های همه آنها به دورهای گذشته بر می گردد.حتی ایده زیست-جهان کشفی بسیار تازه نبود زیرا و در نوشته های اولیه او درباره مکان وهندسه اشاره به این دارد که حقیقت علمی نتیجه و سیر مثالی شدن حقیقت ماقبل علمی است. همچنین ارجاع به تاریخ را در سمینار سال 1898 مورد اشاره قرار میدهد و همینطور اتکاء تجربه های منطقی به تجربه های ما قبل منطقی به سالهای 1891 بر می گردد. به عقیده او این مضامین در دورهایی به پشت صحنه رفته و در دورهای دیگر ظاهر شده اند: هربرت اشپینگلر اینچنین اظهار نظر میکند هر چند که هوسرل در صدد ایجاد فلسفه ای سیستماتیک به سیاق قبل ازخویشتن نکوشید امادرجهت فلسفه ای که در حل مسائل بنیادی و بنیاد سازی است کوشش کرد بطوریکه فلسفه آن او را می توان جستجوی معکوس برای دست یافتن به شالودهای استوار دانست.
بهرصورت این سخنرانی نشان داد که او گام جدیدی نسبت به آنچه را که در کتاب پژوهشهای منطقی دنبال کرده بود آغاز کرده است. نو وجدید نه تنها از این نظر که اونقد شناخت را بطور جدی احساس کرده بود بلکه از این نظر که به نقد شناخت از زاویه کاملا نو وجدیدی،نسبت اندیشه های فلسفی و گذشته، می پرداخت. او برای اولین بار عمل فکر کردن وپدیده وشناخت را یکی گرفت وسعی کرد با بررسی مستقیم ومشاهده خود پدیده جهات بسیار گوناگون وفراگیر عمل فکر کردن را توصیف کند.
بطور خلاصه برخی از نکاتی را که قبلا تحت عنوان ریشه های اصالت روان شناسی آمد مجددا از سر می گذارنیم.
متعال و حال از دیدگاه روان شناسی و پدیدارشناسی
گفته شد دکارت ذهن را حوزه ای خودبسته بشمار آورد. از اینرو همه رویدادهای روانی که در آن جریان دارند در فضای بسته آن محدود می گردند. لذا یکی از مشکلات اساسی دکارت این بود که چگونه ذهن می تواند معرفت صحیحی از جهان خارج داشته باشد. بهر صورت جان لاک نه تنها نتوانست در حل این مشکل گامی بردارد بلکه با تحلیل های امپریستی سبب شد که براکلی با صراحت اعلام نماید امکان ندارد.یک محتوای ذهنی را با چیزی که خودش بنا به فرض هرگز داده نشده است مطابقت کنیم. بعد از او هیوم سعی کرد با تداوم مسیری که براکلی بنیاد گذاشته بود همه اشکال معرفت را به شکل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی:
همبستگی میان سخنرانی های گوتینگن (ایده پدیده شناسی و دیگر آثار هوسرل)
هر چند که بسیاری از مطالب اساسی پدیدارشناسی بطور مفصل در بخش دوم آمده است،در اینجا بیشتر به سخنرانی هایی که در سال 1907 در گوتینگن انجام شد تاکید می شود زیرا این سخنرانی ها که بعدا تحت عنوان کتاب ایده پدیده شناسی به چاپ رسید رشته افکاری را بدست میدهد که در تمام آثار بعدی او بسط وتوسعه وگسترش یافتند. هرچند که نوع آوری های او را نمی توان نادیده گرفت اما آنها هیچکدام به معنی نقض آشکار یا ضمنی این سخنرانی نمی باشد بلکه در گسترش و تعمیق آنها است.موهانتی در کتاب توسعه اندیشه هوسرل برخلاف اینگاردن تاکید بر وحدت اندیشه های هوسرل در دوره گوتینگن و دورهای بعدی آن دارد. به عقید اوگر چه در دوره فرایبورگ مضامین جدیدی در اندیشه های هوسرل ظهور میکند اما با نوآوری رادیکالی که اندیشه های قبلی اورا نفی کند روبرو نیستیم بلکه ریشه های همه آنها به دورهای گذشته بر می گردد.حتی ایده زیست-جهان کشفی بسیار تازه نبود زیرا و در نوشته های اولیه او درباره مکان وهندسه اشاره به این دارد که حقیقت علمی نتیجه و سیر مثالی شدن حقیقت ماقبل علمی است. همچنین ارجاع به تاریخ را در سمینار سال 1898 مورد اشاره قرار میدهد و همینطور اتکاء تجربه های منطقی به تجربه های ما قبل منطقی به سالهای 1891 بر می گردد. به عقیده او این مضامین در دورهایی به پشت صحنه رفته و در دورهای دیگر ظاهر شده اند: هربرت اشپینگلر اینچنین اظهار نظر میکند هر چند که هوسرل در صدد ایجاد فلسفه ای سیستماتیک به سیاق قبل ازخویشتن نکوشید امادرجهت فلسفه ای که در حل مسائل بنیادی و بنیاد سازی است کوشش کرد بطوریکه فلسفه آن او را می توان جستجوی معکوس برای دست یافتن به شالودهای استوار دانست.
بهرصورت این سخنرانی نشان داد که او گام جدیدی نسبت به آنچه را که در کتاب پژوهشهای منطقی دنبال کرده بود آغاز کرده است. نو وجدید نه تنها از این نظر که اونقد شناخت را بطور جدی احساس کرده بود بلکه از این نظر که به نقد شناخت از زاویه کاملا نو وجدیدی،نسبت اندیشه های فلسفی و گذشته، می پرداخت. او برای اولین بار عمل فکر کردن وپدیده وشناخت را یکی گرفت وسعی کرد با بررسی مستقیم ومشاهده خود پدیده جهات بسیار گوناگون وفراگیر عمل فکر کردن را توصیف کند.
بطور خلاصه برخی از نکاتی را که قبلا تحت عنوان ریشه های اصالت روان شناسی آمد مجددا از سر می گذارنیم.
متعال و حال از دیدگاه روان شناسی و پدیدارشناسی
گفته شد دکارت ذهن را حوزه ای خودبسته بشمار آورد. از اینرو همه رویدادهای روانی که در آن جریان دارند در فضای بسته آن محدود می گردند. لذا یکی از مشکلات اساسی دکارت این بود که چگونه ذهن می تواند معرفت صحیحی از جهان خارج داشته باشد. بهر صورت جان لاک نه تنها نتوانست در حل این مشکل گامی بردارد بلکه با تحلیل های امپریستی سبب شد که براکلی با صراحت اعلام نماید امکان ندارد.یک محتوای ذهنی را با چیزی که خودش بنا به فرض هرگز داده نشده است مطابقت کنیم. بعد از او هیوم سعی کرد با تداوم مسیری که براکلی بنیاد گذاشته بود همه اشکال معرفت را به شکل