لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
مقدمه
سپاس و ستایش سزاوار خداوندی است که تمام جهان و از جمله انسان را آفرید و زن و مرد را زوج یکدیگر قرار داد و زن را موجب آرامش مرد ، و خانه یا محل زندگی را آرامشگاه آنان قرار داد .
درود بر پیامبرانش که هر یک برای هدایت و راهنمایی بشر کوشیدند ؛ به ویژه خاتم آنان که از هر جهت آدمیان را به سر منزل هدایت رهنمون ساخت ؛ گفتار و رفتنارش همه ادب بودو هدفش بر انگیختن و به حد نهایت رساندن مکارم اخلاق ؛ (بعثت لأتمم مکارم الاخلاق ) .
سلام بر اهل بیت او که بهترین شاگردان و درس آموختگان مکتب او هستند و اخلاق نیکوی پیامبر (ص) را سرمشق زندگی خود قرار دادند ، تا نشان دهند اخلاق و روش پیامبر اکرم (ص) قابل پیروی است و الگوی کاملی است که باید از آن درس زندگی اموخت : ( لکم فی رسول الله اسوه حسنه )
1- نخستین ازدواج
اولین همسری که پیامبر اکرم انتخاب کرد، خدیجه دختر خویلد بود. پیامبر(ص) در سن 25 سالگی با زنی چهل ساله و بیوه دو شوهر که از آنان فرزندانی داشت ،ازدواج کرد و از او صاحب شش فرزند شد.
پیامبر اکرم(ص) تا سن 52 سالگی که حضرت خدیجه فوت کرد، همسر دیگری اختیار نکرد و پانزده سال قبل از رسالت و دوازده سال بعد از رسالت را تنها با او بسر برد. وی بهترین زن پیامبر(ص) بود
اگر اموری نظیر شهوت ران بودن پیامبر اکرم(ص) که مغرضان یا ناآگاهان زمان ما مطرح می کنند ، وجود داشت، او به جای حضرت خدیجه که بیوه زنی دو شوهر کرده بود، با یک دختر ازدواج می کرد و یا در کنار او، همسران دیگری انتخاب می کرد، یا حداقل کلمه شهوانی بین او و خدیجه(س) رد و بدل می شد.
بله، د رآن زمان، پیامبر اکرم وقت زیادی از عمر خود را در غار حرا و به چله نشینی می گذراند و قبل از رسالت ، علاوه بر جوان بودن، وقت بیشتری داشت تا ازدواج های مجدد انجام دهد و حتی بعد از چهل سالگی که کوشش حضرت به تبلیغ رسالت معطوف بود، باز در مکه هنوز حکومت و جنگ و صلح و روابط تجاری و اقتصادی و نزاع های انصار و مهاجران و بسیاری مسایل دیگر مطرح نبود. بنابراین، راحت تر می توانست همسرهای متعدد انتخاب کند.
از نظر مادی نیز برای ازدواج های دیگر در مضیقه نبود ، زیرا سابقه، طایفه و کرامت او نشان می دهد که او هیچ مشکلی در راه ازدواج مجدد نداشته است و حضرت خدیجه نیز کاملاً تسلیم او بوده و مشکلی ایجاد نمی کرده است.
بنابراین مسایل مادی و شهوانی ، آنگونه که امروزه برای مردان ازدواج مجدد کننده مطرح است، اساساً برای آن حضرت مطرح نبوده است.
پس از فوت خدیجه، حضرت(ص) تا آخر عمر ، پیوسته به یاد خدیجه بود و او را هنگام شنیدن نام یا با یادآوری خاطره ای از او تکریم می کرد. پس از خدیجه(س) پیامبر اکرم(ص) باید همسری انتخاب می کرد تا هم از طرفی همسر وی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
(ازدواج یا انتخاب همسر، پیمان مقدسی اسست برای زندگی مشترک بین زن و مرد که طبق قوانین الهی تجویز شده و هدف آن آرامش و آسایش بهتر و بیشتر از زندگی، مهر و محبت، و گذشت و فداکاری و همچنین بقای نوع میباشد.)
خداوند در سورة روم میفرماید: از نشانههای خداوند متعال آن است که برای شما همسرانی از نوع خود آفرید تا توسط آن آرامش بگیرید و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد.
ازدواج وسیله آرامش و آسایش است ولی زمانی که عجولانه و کورکورانه انجام نگرفته باشد. باید قبل از ازدواج به اصل تناسب توجه داشت یعنی دختر و پسری که میخواهند با هم ازدواج کنند باید از جهات بسیاری متناسب یکدیگر باشند، مانند تناسب در جهات روحی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی، سنی، اقتصاد و غیره. اگر در ازدواج به این جهات توجه نشود، ممکن است در آینده زندگی آنان از هم بپاشد و به جدایی و طلاق منجر شود که نتیجه سو عدم تفاهم و طلاق و جدایی بیشتر روی فرزندان است.
بله از ازدواج نیز عامل مهم اصل توافق است. زن و مردی که دارای تناسب باشند میتوانند خود را به میل یکدیگر وفق دهند و توافق به وجود آورند. اصل دیگر گذشت و بردباری و فداکاری است. اگر زن و مردی در مواردی تفاهم و توافق ندارند باید صبر و گذشت کنند و یا یکدیگر را تحمل کنند و سعی نکنند رأی یکدیگر را بر هم تحمیل کنند و اگر مطمئن باشند که اگر یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم عشق بورزند موارد کوچک اختلافها نیز در سایه همان عشق و محبت و گذشت و فداکاری رفع خواهد شد. معمولاً علاقه زن معلول علاقه مرد به زن و وابسته به اوست. این مرد است که اگر زن مرد است که اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند زن نیز او را دوست میدارد و به او وفادار میماند. به طور کلی زن طبعاً از مرد وفادارتر است و بیوفایی زن عکسالعمل بیوفایی مرد است.
عشق و ازدواج
سه زوج را در نظر بگیرید: اولین زوج، دو جوانی هستند که به تازگی شیفته هم شده و عشق و علاقهای عجیب در میانشان به وجود آمده و با این حال که کوچکترین شناختی از هم ندارند لیکن هر کدام دیگری را به عنوان بهترین و زیباترین فرد دنیا خطاب میکند. این دو قلباً معتقدند که عشقشان بینظیر است و تا کنون هیچ زوجی تا به این حد به هم علاقهمند نبودهاند و عشقشان را زوال ناپذیر میدانند.
زوج دوم زن و شوهر مسن هستند که تمام توهمات و خیالاتشان پایان پذیرفته و از دیدن هم خونشان به جوش میآید و حالشان به هم میخورد! عشق آتشین ایام جوانی جای خود را به تنفر و انزجار شدید داده. دیگر نشانی از حرفهای صمیمانه و عاشقانه درمیان آنها نمیتوان یافت و تنها به خاطر فرزندانشان است که حفظ ظاهر کردهاند.
روح سوم نیز زن و شوهری مسن در حدود 40 تا 50 سالهاند. آنان نیز توهمات ایام جوانی راپشت سر گذاشتهاند لیکن به مرور زمان یاد گرفتهاند که به واقع یکدیگر را همانطوری که هستند دوست بدارند و اشتباهات و عیوب هم را ناپدید بگیرند. در حقیقت آنها چنان مجذوب هم شده وجود را در دیگری میپندارد که احساس میکنند خوشبختی همسرشان سعادت او هم هست. در تحقیقت این زوج شخصیت خصویات اخلاقی هم را دوست دارند حتی اگر به فراق هم سازگار نباشد.
مشکل همه زوجهای جوان این است که نمیدانند چه بکنند تا به سرنوشت زوج دوم گرفتار نشوند خود را در همان مسیرن هدایت کنند که زوج سوم هدایت کردهاند.
باید در نظر گرفت که اولاً ازداج منحصراً یک رابطه اقتصادی یا روانشناهی یا جنسی نیست. بلکه رابطه عمیقی است که عمری میان زن مرد جریان دارد. پیمانی که فعالیت انسان را در تمام زمینهها به کل تغییر داده او را به سوی تکامل سوق میدهد. نکته دیگر این که ازدواج هرگز در تیجه امیال و احساسات شخصی رشد نمیکند بلکه لازمه نیکبختی دگرگونی و تغییر به سرعت رو به زوال خواهند بود. ازدواج باید موجب شود تا زن و مرد به تکامل اخلاقی و روحی دست یابند و برای حصول به چنین هدفی هر دو باید حامی یکدیگر و یاری کننده هم باشند.
دیدگاه مردان و دیدگاه زنان
مردان و زنان نه تنها از نظر ساختمان بدنی و خصوصیات روانی از هم باز شناخته میشوند بلکه اساس اهمیت آنها با یکدیگر متفاوت است زنان ارتباط جز را به کل به خوبی در مییابند آنها تمایلات مادرانه، مربیگرانه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حضرت محمّد(ص)فرمود: هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوب تر و عزیزتر باشد.در بینش اسلامی، مقصود از «ازدواج»، پیوند زناشویی رسمی میان دو جنس مخالف است که معمولا بالغ بوده و طبق شرایط شرعی و قانونی لازم انجام گرفته است.
مقدّمه
بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک و شکوفایی جوانه های تأمّل و تدبیر بر شاخسار حیات، به خوبی دریافته است که خانواده بهترین مأمن انسان و شایسته ترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است. این امر نشان می دهد که خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان به شمار می آید. بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنش های زندگی روزمرّه توسط یک خانواده سالم و بهنجار التیام یافته، جبران می شود. به همین دلیل است که تحقیقات انجام شده در زمینه مسائل خانواده، در مجموع نشان می دهد که افراد ازدواج کرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهایی هستند که ازدواج نکرده اند.۱ البته خانواده می تواند به شکلی کاملا معکوس، به عنوان منبع مهم ایجاد تنش در زندگی فرد باشد، ولی اگر معیارهای زندگی سالم در خانواده رعایت گردد، می توان جلوی تنش ها را سد کرد و خانواده را به تعادل و سلامتی رساند. ازدواج و موفقیت در آن به عنوان یک واقعه اجتماعی، زیستی و فرهنگی، به دلیل نقش بنیادین آن در تشکیل خانواده از اهمیتی بسیار برخوردار است، به گونه ای که می توان گفت: بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحی ندارد.
ازدواج به عنوان سنگ بنای اولیه خانواده و به عنوان عاملی اساسی برای زوجیت و همدلی دو جوان و زمینه بالندگی و پیشرفت همسران به شمار می آید و انسان ها می توانند در سایه اندیشه و ایمان واقعی و در پناه زوجیتی شایسته، با اطمینان و صلابت، بر ناکامی ها و فراز و نشیب های زندگی چیره شوند و از وادی های شکست، مصمّم و استوار عبور نمایند و بتوانند از گذرگاه اسفل السافلین به سوی اعلا علّیین، که همان مقصود خلقت است، راهی بگشایند. به همین دلیل، متفکران اخلاقی و حقوقی جوامع بشری درصدد برآمده اند تا بر استحکام این کانون بیفزایند و ازدواج، این سنّت تغییرناپذیر الهی را در جامعه، هر چه بیشتر تقویت کنند تا انسان ها ازدواج را، که یک نیاز فطری و طبیعی نه تنها برای انسان ها، بلکه حتی در میان دیگر موجودات نیز به شکل های گوناگون وجود دارد، زمینه کسب کمال خویشتن بیابند، و به قول جلال الدین رومی:
بهر آن میل است از ماده ز نر *** تا بود تکمیل کار همدگر
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد *** تا بقا یابد جهان زین اتحاد
ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همدیگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه ای با توجه به سبک زندگی و نظام فرهنگی خود، شیوه ها و روش های خاصی در زوجیت به وجود آورده است. این امر در فرهنگ اسلامی نیز موردتوجه ویژه بوده است، بخصوص توصیه گردیده است ازدواج در زمان مناسب آن انجام گیرد تا برکات معنوی، روانی، تربیتی و اجتماعی بیشتری نصیب همسران جوان گردد
تعریف ازدواج
تعریف های متعددی برای واژه «ازدواج» ارائه شده است که به یکی از آنها اشاره می شود: «ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین دو فرد، یک مرد و یک زن، که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشته اند و به طور کلی، عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته و به آن ازدواج اطلاق شده است. در بینش اسلامی، مقصود از «ازدواج»، پیوند زناشویی رسمی میان دو جنس مخالف است که معمولا بالغ بوده و طبق شرایط شرعی و قانونی لازم انجام گرفته است.
اهمیت ازدواج
ازدواج هسته اول ایجاد خانواده و به نوبه خود، واحدی در سنگ بنای جامعه انسانی است. ازدواج زمینه ساز مطلوب ترین فرصت برای زیباترین تلاقی چشم ها، گیراترین تبادل کلام ها، استوارترین گام ها، تجلّی متعالی ترین ارزش ها و محبوب ترین کانون نزد خالق متعال است.۴ حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله)فرمود: هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوب تر و عزیزتر باشد.
ازدواج و گزینش همسر، انتخاب مطلوب ترین همراه و ترسیم روشن ترین طریق سعادت و پاسخی مناسب به عالی ترین نیاز فطری انسان یعنی وصول به کمال و سعادت است، و به این معنا حضرت علی(علیه السلام)اشاره فرمود: هیچ یک از یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)ازدواج نکرد، مگر اینکه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانش کامل شد.
ازدواج در منطق قرآن کریم، به وجودآورنده مطمئن ترین و آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت و ایثار است. از آیات و نشانه های قدرت خداوند این است که برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا در کنار آنان، به آرامش و سکون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد. در تفسیر این آیه، گفته شده است: منشأ گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن مودّت و رحمتی است که خداوند بین آنها برقرار کرده و این مودّت الهی و رحمت خدایی غیر از گرایش غریزی نر به ماده است که در حیوانات هم وجود دارد; و از این رهگذر است که زن محبوب رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)واقع شده است; فرمود: من از دنیای شما، سه چیز را دوست دارم: زن، بوی خوش و نور چشم من در نماز است. چیزی که مایه سکون است همان مودّت و رحمت الهی است که جاذبه ای معنوی بین زن و مرد ایجاد می کند، وگرنه شهوات نمی تواند نشانه ای از نشانه های خدا باشد و موجب آرامش گردد.این پیوند مقدّس، روان پرالتهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزدیک می کند و او را در دریایی از صفا و مودّت غوطهور می سازد و موجب می شود تا این دو همسر جوان در کنار همدیگر، با نشاط زندگی مشترک را آغاز کنند. البته این نتیجه وقتی حاصل می گردد که در انتخاب همسر و تشکیل خانواده، معیارهای شرعی و اخلاقی رعایت شود.
ازدواج علاوه بر آرامش روانی و ارضای غریزه جنسی، تعهّد و تکامل اجتماعی را در پی داشته و زمینه ساز بروز استعدادها و توانمندی های نهفته درونی می گردد. شهید مطهّری درباره نقش ارزنده ازدواج می گوید: «... یک پختگی و پویایی وجود دارد که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود، در مدرسه پیدا نمی شود، در جهاد با نفس پیدا نمی شود، در نماز شب پیدا نمی شود; این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(ص)
خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزى بن قصى بن کلاببود که نسب وى با رسول خدا«ص»در قصى بن کلاب متحدمىشود، مادرش: فاطمه دختر زائدة بن اصم از بنى معیص ابن عامر بن بؤى بود. عموما نوشتهاند که وى قبل از ازدواجبا رسول خدا«ص»دو شوهر کرده بود:
اول-ابى هاله هند بن زراره تمیمى-که خدیجه از او پسرىپیدا کرد و نامش را همانند نام خودش«هند»گذارد،و از این«هند»روایاتى نیز در کتابهاى حدیثى نقل شده،مانند روایاتمعروفى که درباره اوصاف رسول خدا«ص»و شمائل آنحضرتاز وى نقل شده و اهل حدیث آنها را در کتابهاى خود نقل کردهاندنظیر روایت صدوق«ره»در عیون الاخبار و معانى الاخبار و روایتمکارم الاخلاق،و غیره و حضرت مجتبى«ع»به این عنوان از وىحدیث نقل فرموده و مىفرماید: «حدثنى خالى»... (1) و گویند او مردى فصیح و سخنور بوده و بعثترسول خدا«ص»و اسلام را درک کرده و جزء مهاجران در جنگبدر و احد نیز شرکت داشته،و او کسى است که مىگفت:
«انا اکرم الناس ابا و اما و اخا و اختا،ابى رسول الله صلى اللهعلیه و آله و اخى القاسم،و اختى فاطمه،و امى خدیجه...» (2) و گویند:وى در جنگ جمل در رکاب امیر مؤمنان بشهادترسید.
و نیز گویند:او فرزندى نیز داشته که نام او نیز هند بودهو گفتهاند او نیز در لشکریان مصعب بن زبیر بود و در جنگ اوبا مختار به قتل رسید...که او را هند بن هند مىگفتهاند،ولىبر طبق نقل قتاده نام خود ابى هاله«هند»بوده و هند بن هند همانفرزند خدیجه بوده نه فرزند فرزند او. (3)
و برخى گفتهاند:خدیجه از ابى هاله پسر دیگرى هم داشتهبنام هاله که بهمین جهت او را ابى هاله گفتهاند،ولى برخىدیگر هاله را فرزند خواهر خدیجه دانسته و چنین فرزندى براىخدیجه ذکر نکردهاند.
دوم-شوهر دوم خدیجه عتیق بن عائد مخزومى است که پس از مرگ ابو هاله بهمسرى وى درآمد و در برخى از تواریخ دخترىبنام«هند»نیز از عتیق بن عائد براى خدیجه ذکر کردهاند،و گفتهاند:وى مادر محمد بن صیفى مخزومى است که ازرسول خدا«ص»حدیث نقل کرده و به فرزندان او«بنى طاهره»مىگفتند. (4)
خدیجه پس از اینکه شوهر دوم خود را نیز از دست داد بخاطرثروت بسیار (5) و کمالات دیگرى که داشتخواستگاران زیادىپیدا کرد چنانچه در برخى از روایات آمده که عقبة بن ابى معیطو صلتبن ابى اهاب و ابو جهل و ابو سفیان از او خواستگارى کردهو او همه را رد کرد (6) ولى از آنجا که خداى تعالى افتخار همسرىرسول خدا«ص»و خدمات بعدى او را به اسلام و رهبر گرانقدر آن براى وى مقدر کرده بود بهمسرى آنحضرت درآمد.
پىنوشتها:
1-بحار الانوار ج 16 ص 148-155.و سیره ابن هشام(پاورقى)جلد 1 ص 118
2-بحار الانوار ج 16 ص 148-155.و سیره ابن هشام(پاورقى)جلد 1صفحه 187.
3-بحار الانوار ج 16 ص 10.
4-این را هم بد نیستبدانید که در این ترتیب دو شوهر که ذکر شد نیز اختلاف استو آنچه نقل شد طبق گفته مشهور است،ولى برخى گفتهاند نخستبه ازدواج عتیقبن عائد مخزومى درآمد و پس از او همسر ابى هاله هند بن زراره گردید، چنانچهدر کتاب فقه السیره(ص 69)و کشف الغمه اربلى(بحار الانوار ج 16 ص 10)نقلشده است.
5چنانچه از روایات و تواریخ بدست مىآید خدیجه این ثروت بسیار را از ارث پدرو دو شوهر و تجارتهاى بسیارى که براى او مىکردند بدست آورده بود،و در مقدار آنرقمهاى مبالغهآمیزى در تواریخ دیده مىشود که سند متقن و صحیحى براى آن رقمهادر دست نیست مانند هشتاد هزار شتر و امثال آن...و الله اعلم.
6-بحار الانوار ج 16 ص 22.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 13
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تعریف ازدواج
ازدواج عبارت از فرآیند علاقهمندی، کشش جسمی، جنسی، روانی و به دنبال آن فراهمسازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی دو جنس مخالف (زن و مرد یا دختر و پسر) در جهت ایجاد یک زندگی مشترک توأم با تفاهم، محبت، پویایی، زایندگی، و هدفمند که در رأس آن بیشترین تأثیرات را مذهب و اعتقاد و دین دو طرف دارد .
بنابراین در شکل تفکیک شده، ازدواج جنسی مطلق، مخصوص بهایم است ازدواج روانی مخصوص عشاق است و ازدواج اخلاقی مخصوص عرفا میباشد. شیعه واقعی همه اتصالات را با هم برقرار میکند. رابطه جنسی سالم دارد، عبادت میکند، در تصور گناهان و حضور خداوند اشک میریزد، با مردم در میآمیزد. تجارت میکند و توالد و تناسل را نیز برقرار مینماید.
انگیزه ازدواج
بایستی در مشاوره ازدواج هر دو طرف علاقهمند و مشتاق به ازدواج باشند، بطوریکه بخاطر این علاقه از قبول مسئولیت یا مهریه بیشتر یا هزینه یا ترک رفتار خاص طفره نروند و آنها را بپذیرند. وقتی جوان به بلوغ اجتماعی نرسیده باشد، حالش بد است و باید برای مشاوره قبل از ازدواج و سپس روان درمانی و درمانهای اجتماعی مراجعه کند. در این سنین، هم خانواده و هم خود فرد بطور تمام وقت از اهمیت ازدواج صحبت کنند و علاقه جوان را تشدید کرده و ابراز علاقه او حمایت کنند.
همهگیرشناسی ازدواج
بنظر میرسد که ازدواج از اولین روزهای اجتماعی شدن انسان وجود داشته است و به تدریج که قدرت تفکر او در اثر تجربیات شخصی و گروهی رو به فزونی رفته، قوانین، روشها و مقررات خاصی تدوین و به اجرا در آورده است.
شاید آغازین روابط جنسی زن و مرد در شکل بشری آن بدون توجه به مسایل اجتماعی و اخلاقی و علمی بوده است. اساساً اینکه چگونه مرد وجود زن را به عنوان منبع کسب لذت کشف کرده و بر ما معلوم نیست، لکن همانگونه که قرآن میفرماید،
کشش جنسی میان زن و مرد، به طور فطری وجود داشته، دارد و خواهد داشت. مزدوج و یکی شدن دو چیز جدا
«من» (مرد) و «تو» (زن) و تبدیل به «ما» گشتن در ابعاد زیست شناختی نیازمند صرف وقت زیادی نبوده است، زیرا که تماس جنسی و تن به تن بشر آغازین بدون توجه به مقررات خانوادگی، قومی، ملی و اخلاقی که بعداً ایجاد شده است صورت میگرفته است و مضافاً اینکه زن و مرد ناگزیر از تماس با یکدیگر بودهاند، زیرا برای مقابله با ترس از طبیعت، حیوانات و شکار حیوانات و به دست آوردن غذا و گیاهخوردنی ناچار به همکاری یکدیگر بودهاند و همین تماس اولیه کافی بوده است تا مراکز لذت در زن و مرد مرکز توجه باشد. بنابراین بعد از کشف آغازین روزهای ازدواج بشر به همان سالهای نخستین ازدواج اولیه در غارها و جنگلها باز میگردد. اما اینکه ابناء بشر از لذتهای روانی نیز بهرهمند میشوند، هنوز مورد مطالعه چندانی قرار نگرفته است. به نظر میرسد که پس از سالیان دراز و رشد فعالیتهای گروهی و اجتماعی و کسب تجربیات شخصی و گروهی زیاد و مواجهه با عواقب خطرناک همزیستی ساده با طبیعت و وحوش، آدمی آرام آرام دریافت که علاوه بر یکی شدن جسمی و جنسی بایستی یکدیگر را بهتر درک کرد و ارتباط نزدیکتری با یکدیگر برقرار ساخت
پس هرگاه مردم به دستورات ادیان راستین عمل میکردهاند، روابط انسانیتر شده است و هرگاه به تمایلات شهوانی و غضبناک روی میآورند، تجاوزات جنسی بیشتر میشد. از این روی دین وسیلهای سالم بر کنترل بهتر جوانب اجتماعی و بین فردی ناعادلانه و تجاوزکارانه بود. دین باعث شد تا افراد به حرمتهای (حریمهای) اجتماعی شناخت پیدا کرده و عمل کنند. دین باعث شد تا مردم تمایلات و ارضای آشکار میل جنسی خود را که قبلاً حتی در حضور سایرین به انجام میرساندند، مخفی کرده و برای خود و برای مسایل خصوصی خود حریم و حرمی قایل شوند. امروزه نیز تنها قرار داد اجتماعی اولیه دختر و پسر معیار یک اردواج است و تعداد مقاربتها معیار نمیباشد
از این جهت تفاوت ازدواج امروزی و اولیه در شکل اجتماعی شدن آن میباشد. در جوامعی که با اقتصاد کشاورزی اداره میشوند عمومیت ازدواج در بالاترین مرحله است چه همه مردم دیر یا زود ازدواج میکنند. در محیط کشاورزی زن در امور تولید شرکت میکند و خودش دوشادوش مرد کار میکند. در این خانوادهها، ناراحتی تأمین غذا و مسکن، ازدواج را عقب نمیاندازد و یا نبودن مسکن و اقتصاد اشتیاق انتخاب همسر را نمیکشد. علاوه بر اینها، عوامل شرعی و تأثیر سنتها را هم باید بخاطر داشت، چه ادیانی مثل اسلام که در جامعه ایرانی رسوخ کامل دارد، ازدواج را نوعی فرضیه میداند. آمار نشان میدهد که 90% زنان تا سن 25 سالگی ازدواج کردهاند و مردان تا سن 45 سالگی فقط 5% ازدواج نکردهاند. از طرفی همسر گزینی نمیتواند، مثل قدیم آسان باشد که والدین تمام کارها را انجام دهند چه شریک زندگی باید خصوصیات اخلاقی مشترکی با همسرش داشته باشد. همین امر او را مجبور میکند تا خودش همسرش را برگزیند. این امر سالها به طول میانجامد و کار ازدواج را به عقب میاندازد. عمومیت ازدواج در شهر و روستا نیز فرق میکند، چه مردان در شهر بیشتر میل به تجرد دارند و نحوه اقتصاد روستا در بقای خانوادههای پدرسالاری نقش بازی میکند. در صورتی که روستانشینان تمایل بیشتری به ازدواج دارند و بطور کلی در روستاها، آنان که از درآمد کمتری برخوردارند با آنها که از درآمد بیشتری برخوردارند، عمومیت ازدواج یک جور نیست. در شهر عمومیت ازدواج در کارگران بیشتر و روشنفکران و کارکنان آموزشی و علمی و تحصیل کرده، دیرتر از