لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ساختمان دندان – اعمال و اصطلاحات
1- تاج و ریشه
هر دندان یک بخش تاجی و ریشه ای دارد. تاج با مینا پوشیده شده و در قسمت ریشه با سمان پوشیده شده است.
تاج و ریشه در محل اتصال سمان و مینا که CEJ نیز نامیده می شود به یکدیگر متصل می گردند. خطی که تعیین خطوط می کند خط گردنی نامیده می شود و خطی است که با اتصال سمان و ریشه و مینا تاج تشکیل می شود.
بخش تاجی دندان از میان استخوان و بافت لثه رویش می یابد رویش یک دندان در نتیجه حرکت آن دندان در میان بافتهای احاطه کننده اش می باشد بطوری که تایج کلینیکی بتدریج بلندتر می شود. ریشه دندان ممکن است یکی باشد یا بصورت دو یا سه شاخه. هر ریشه یک رأس یا نقطه انتهائی دارد. ریشه در جایگاه خود در ارتباط با دندانهای دیگر در قوس دندانی با اتصال محکم در زائده استخوانی فک نگه داشته می شود بخشی از فک دندانها را حفاظت می کند زائده آکوئولار نامیده می شود. حفره استخوانی که دندان در آن قرار دارد آلوئولوس نامیده می شود دندانهای قسمت های بالای فک دندان ماگزیلاری نامیده می شود زیرا آنها به استخوان فک بالا متصل هستند در فک پائین به آنها دندانهای مندیبولار گفته می شود زیرا آنها به استخوانی متصل می شوند که مندیبل نام دارد.
بافتهای دندان
چهار بافت دندان عبارتند از: مینا، عاج، سمان و پالپ سه بافت اول بافتهای سخت هستند پالپ بافت نرم است.
مینا: مینا سطح خارجی تاج آناتومیکی را تشکیل می دهد. مینا روی نوک تاج ضخیم ترین قسمت است و سپس تا حدی باریکتر می شو که در خط گردنی اتمام می یابد رنگ مینا به نست ضخامت و میزالیزاسیون آن تغییر می کند. مینا هرچقدر ضخیم تر باشد سفیدتر به نظر می رسد هر چه مینا نازکتر باشد بیشتر به خاکستری در لبه های کاسپهای تاج به سفید در وسط دندان و به زرد سفید در خط گردنی تغییر می یابد هر چه مینا بیشترمعدنی شده باشد شفافیت بیشتری می یابد این دو عامل به میزالیزاسیون و ضخامت مینا به همراه پیگمانتاسیون پوست عامل بسیار مؤثری در تعیین رنگ مینا می باشد.
عاج: عاج بخش اصلی یا تنه دندان را تشکیل می دهد عاج در پوششی از مینا که تاج را می پوشاند و پوششی که سمان که روی ریشه قرار می گیرد پیچیده می شود. بیشترین حجم دندان از عاج تشکیل می شود زیرا بزرگترین قسمت تاج و ریشه را تشکیل می دهد.
عاج بافتی سخت، متراکم، و کلسییفید شده می باشد. این بافت از مینا نرمتر ولی از سمان یا استخوان سخت تر است عاج زرد رنگ و دارای طبیعت الاستیک می باشد. ترکیب شیمیای آن70% مواد غیرآلی و 30% مواد آلی و آب است برخلاف مینا عاج توانایی افزودن مواد به خودش را دارد هنگامیکه این عمل را انجام میدهد عاج جدید عاج ثانویه نامیده می شود.
سمان: سمان ماده استخوانی مانندی می باشد که ریشه را می پوشاند عمل اصلی آن ایجاد واسطه ای برای اتصال دندان به استخوان آلوئولار است سمان به متراکی یا سختی مینا یا عاج نیست ولی از استخوان که به آن شباهت فیزیولوژیکی دارد متراکم تر است. ترکیب شیمیایی 45% تا 50% ترکیبات غیرآلی و 50 % تا 55% ترکیبات آلی می باشد سمان در خط طوق نسبتاً باریک است.
پالپ: پالپ سیستم تغذیه، حسی و ترمیم کننده عاج دندان است پالپ از عروق خونی، عروق لنفی، بافت همبند، بافت عصبی، سلول های خاص تشکیل دهنده عاج به نام ادنتوپلاست تشکیل می یابد. پالپ در مرکز دندان قرار دارد و عاج بافت پالپ را احاطه می کند دیوارهای حفره پالپ توسط ادنتوپلاست ها پوشیده میشود که عمل اصلی آن ساختن عاج اولیه و ثانویه است.
شاخه های دندانپزشکی:
دندانپزشکی عمومی، ترمیمی، روت کانال، ارتودنسی، جراحی، جراحی فک و صورت، پروتز، ایمپلنت باختصار یکی از رشته های تخصصی دندانپزشکی را شرح می دهیم.
ارتودنسی:
ارتودنسی شاخه ای از علم دندانپزشکی است که به رشد ، هدایت و اصلاح ساختمان های دندانی، فکی می پردازد.
درمان این شاخه از علم دندانپزشکی شامل موارد زیر است: تشخیص، پیشگیری، درمان، کلیه مال الکوژن های دندانی، ردیف کردن دندانها، استفاده و کنترل دستگاههای مختلف ارتودنسی، راهنمایی رشد دندانی برای دستیابی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ساختمان دندان – اعمال و اصطلاحات
1- تاج و ریشه
هر دندان یک بخش تاجی و ریشه ای دارد. تاج با مینا پوشیده شده و در قسمت ریشه با سمان پوشیده شده است.
تاج و ریشه در محل اتصال سمان و مینا که CEJ نیز نامیده می شود به یکدیگر متصل می گردند. خطی که تعیین خطوط می کند خط گردنی نامیده می شود و خطی است که با اتصال سمان و ریشه و مینا تاج تشکیل می شود.
بخش تاجی دندان از میان استخوان و بافت لثه رویش می یابد رویش یک دندان در نتیجه حرکت آن دندان در میان بافتهای احاطه کننده اش می باشد بطوری که تایج کلینیکی بتدریج بلندتر می شود. ریشه دندان ممکن است یکی باشد یا بصورت دو یا سه شاخه. هر ریشه یک رأس یا نقطه انتهائی دارد. ریشه در جایگاه خود در ارتباط با دندانهای دیگر در قوس دندانی با اتصال محکم در زائده استخوانی فک نگه داشته می شود بخشی از فک دندانها را حفاظت می کند زائده آکوئولار نامیده می شود. حفره استخوانی که دندان در آن قرار دارد آلوئولوس نامیده می شود دندانهای قسمت های بالای فک دندان ماگزیلاری نامیده می شود زیرا آنها به استخوان فک بالا متصل هستند در فک پائین به آنها دندانهای مندیبولار گفته می شود زیرا آنها به استخوانی متصل می شوند که مندیبل نام دارد.
بافتهای دندان
چهار بافت دندان عبارتند از: مینا، عاج، سمان و پالپ سه بافت اول بافتهای سخت هستند پالپ بافت نرم است.
مینا: مینا سطح خارجی تاج آناتومیکی را تشکیل می دهد. مینا روی نوک تاج ضخیم ترین قسمت است و سپس تا حدی باریکتر می شو که در خط گردنی اتمام می یابد رنگ مینا به نست ضخامت و میزالیزاسیون آن تغییر می کند. مینا هرچقدر ضخیم تر باشد سفیدتر به نظر می رسد هر چه مینا نازکتر باشد بیشتر به خاکستری در لبه های کاسپهای تاج به سفید در وسط دندان و به زرد سفید در خط گردنی تغییر می یابد هر چه مینا بیشترمعدنی شده باشد شفافیت بیشتری می یابد این دو عامل به میزالیزاسیون و ضخامت مینا به همراه پیگمانتاسیون پوست عامل بسیار مؤثری در تعیین رنگ مینا می باشد.
عاج: عاج بخش اصلی یا تنه دندان را تشکیل می دهد عاج در پوششی از مینا که تاج را می پوشاند و پوششی که سمان که روی ریشه قرار می گیرد پیچیده می شود. بیشترین حجم دندان از عاج تشکیل می شود زیرا بزرگترین قسمت تاج و ریشه را تشکیل می دهد.
عاج بافتی سخت، متراکم، و کلسییفید شده می باشد. این بافت از مینا نرمتر ولی از سمان یا استخوان سخت تر است عاج زرد رنگ و دارای طبیعت الاستیک می باشد. ترکیب شیمیای آن70% مواد غیرآلی و 30% مواد آلی و آب است برخلاف مینا عاج توانایی افزودن مواد به خودش را دارد هنگامیکه این عمل را انجام میدهد عاج جدید عاج ثانویه نامیده می شود.
سمان: سمان ماده استخوانی مانندی می باشد که ریشه را می پوشاند عمل اصلی آن ایجاد واسطه ای برای اتصال دندان به استخوان آلوئولار است سمان به متراکی یا سختی مینا یا عاج نیست ولی از استخوان که به آن شباهت فیزیولوژیکی دارد متراکم تر است. ترکیب شیمیایی 45% تا 50% ترکیبات غیرآلی و 50 % تا 55% ترکیبات آلی می باشد سمان در خط طوق نسبتاً باریک است.
پالپ: پالپ سیستم تغذیه، حسی و ترمیم کننده عاج دندان است پالپ از عروق خونی، عروق لنفی، بافت همبند، بافت عصبی، سلول های خاص تشکیل دهنده عاج به نام ادنتوپلاست تشکیل می یابد. پالپ در مرکز دندان قرار دارد و عاج بافت پالپ را احاطه می کند دیوارهای حفره پالپ توسط ادنتوپلاست ها پوشیده میشود که عمل اصلی آن ساختن عاج اولیه و ثانویه است.
شاخه های دندانپزشکی:
دندانپزشکی عمومی، ترمیمی، روت کانال، ارتودنسی، جراحی، جراحی فک و صورت، پروتز، ایمپلنت باختصار یکی از رشته های تخصصی دندانپزشکی را شرح می دهیم.
ارتودنسی:
ارتودنسی شاخه ای از علم دندانپزشکی است که به رشد ، هدایت و اصلاح ساختمان های دندانی، فکی می پردازد.
درمان این شاخه از علم دندانپزشکی شامل موارد زیر است: تشخیص، پیشگیری، درمان، کلیه مال الکوژن های دندانی، ردیف کردن دندانها، استفاده و کنترل دستگاههای مختلف ارتودنسی، راهنمایی رشد دندانی برای دستیابی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان
از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مىشودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مىماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مىشود و ازبین نمىرود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم» مىبیند و مشاهده مىکند.اعمالو آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش تجسم مىیابند و به صورت کانون لذت و بهجت در مىآیند،و اما آثار بد انسان با صورتهاى بسیار زشت و وحشتزا و مهیب و موذى تجسم مىیابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مىآیند (1) .
در اینجا به ذکر سه آیه از قرآنمجید و دو حدیث از رسول اکرم(ص)اکتفا مىکنیم.اما آیات: 1.یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء، تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا (2) .
روزى که انسان هر کار نیک خویش را حاضر شدهمىبیند و همچنین هر کار بد خود را، و دوست مىدارد که اى کاش میان او و کار بدش فاصله زیادى مىبود.
این آیه صراحت دارد که انسان عین این کارهاى نیک خویشرا به صورت مطلوب و محبوب مىبیند و عین کارهاى بد خویش را مصور شده به صورتهایى مىبیند کهسخت از آنها نفرت و وحشت پیدا مىکند و دوست مىدارد از آنها فرار کند یا آنها را ازاو دور کنند اما آنجا جاى فرار و یا جدا کردن عمل انسان از انسان نیست،
.............................................................. 1.راجع به اینکه نعیم و جحیم اخروىچیزى جز صور ملکوتى اعمال نیست رجوع شود به کتاب عدل الهى، بحث معاد. 2.آل عمران/30.
صفحه : 522
صورت تجسم یافته حاضر شده عمل انسان در آنجهان به منزله جزئى از وجود انسان است و جدا شدنى نیست.
2.و وجدوا ما عملوا حاضرا (1) .
هرعملى که در دنیا انجام دادهاند در آنجا حاضر مىبینند.
مفاد این آیه عینا مفاد آیه پیشین است.
3.یومئذ یصدر الناساشتاتا لیروا اعمالهم.فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره.
و من یعمل مثقال ذرة شرا یره (2) .
دراین روز مردم بیرون مىآیند براى آنکه(در نمایشگاه عمل)اعمالشانبه آنها ارائه شود.پس هر کس به وزن یک ذره کار خیر انجام دهد آن را در قیامت مىبیندو هر کس که به وزن یک ذره کار بد انجام دهد نیز آن را در آنجا مىبیند.
انسان باقى و جاوید است.اعمال و آثار انسان نیز باقى و مضبوطو جاوید است و انسان در جهان دیگر با اعمال و اخلاق و مکتسبات خود در این دنیا زندگى مىکند.
این مکتسبات و اعمال، سرمایههاى خوب و یا بدو مصاحبان نیک یا زشت همیشگى انسان در جهان جاوید است.
اما حدیثها: 1.گروهى از مسلمانان از راه دور به حضوررسول خدا مشرف شده بودند، ضمن سخنان خود از ایشان تقاضاى یک سلسله اندرز کردند.رسول اکرم چند جمله فرمود که یکى از آنها این است: «از هم اکنون رفیقان و مصاحبان و معاشرانخوبى براى خود در جهان دیگر انتخاب کنید که در آن جهان، همراه و مصاحب زنده هر کس همانا اعمال و رفتارهاى تجسم یافته خود اوست.»(3)
.............................................................. 1.کهف/49. 2.زلزال/6 - 8. 3.[در نسخه دستنویس استاد شهید که براى چاپداده بودند، در اینجا تذکر داده شد که گویا حدیثیا حدیثهاى دیگرى که مورد نظر بوده فراموششده و در ذیل عنوان «حدیثها» فقط یک حدیث آمده است.استاد این تذکر را بجا دانستند و بقیه مطلب را به پشتصفحه(نسخه خطى)ارجاع دادند، ولى افسوس که منافقان تحمل وجود او را نداشتند.]
صفحه : 523
انسان مؤمن به حیات جاویدان، همواره کمال دقت را در اندیشههاو خلق و خوىها و اعمال و رفتار خویش به کار مىبرد، زیرا مىداند که به اینها به چشم یک سلسله امور زودگذرنباید نگاه کرد، اینها همه پیش فرستادههاى انسان به دنیاى دیگر است و در دنیاى دیگر با این سرمایهها باید زندگى کند.
وجوه مشترکو وجوه متفاوت زندگى این جهان و زندگى آن جهان
وجوه مشترک زندگى دنیا و زندگى آخرت این استکه هر دو زندگى، حقیقى و واقعى است، در هر دو زندگى انسان به خود و آنچه به خود تعلق دارد آگاه است، در هر دوزندگى لذت و رنج، سرور و اندوه، سعادت و شقاوت هست.غرایز انسان، اعم از غرایز حیوانى و غرایز ویژه انسان، در هر دو زندگى حکمفرماست.درهر دو زندگى، انسان با بدن و اندام کامل و اعضاء و جوارح زندگى مىکند،در هر دو زندگى فضا و اجرام هست.اما تفاوتهاى اساسى هم در کار است: در اینجا توالد و تناسل و کودکى و جوانى وپیرى و سپس مرگ هست و در آنجا نیست.در اینجا باید کار کرد و تخم پاشید و زمینه مساعد فراهم کرد و در آنجا باید از تخمهاىکاشته شده و زمینههاى مساعد شده در دنیا بهره بردارى کرد.اینجا جاى کار و عمل است و آنجا جاى نتیجهگیرىو حساب پس دادن.در اینجا امکان تغییر سرنوشت از طرف خود انسان به وسیله تغییر مسیر حرکت و جهت عمل هست و درآنجا نیست.در اینجا حیات آمیخته است با موت، هر حیاتى توام است با مادهاى که فاقد حیات است و بعلاوه از مرده زنده بیرون مىآیدو از زنده مرده، چنانکه ماده بىجان در شرایط خاص تبدیل به جاندار مىشود و جاندار تبدیل به بىجان، ولى درآنجا حیات محض حکمفرماست، ماده و جسم آن جهان نیز جاندار است، زمین و آسمانش جاندار است، باغ و میوهاش مثل اعمالو آثار تجسم یافته انسان جاندار است، آتش و عذابش نیز شاعر و آگاه است. در اینجا اسباب و علل و شرایط خاص
صفحه : 524
زمانى حکمفرماست، حرکت و تکامل وجود دارد، در آنجا فقط ملکوتالهى و اراده الهى ظهور دارد.شعور و آگاهى و به طور مطلق دید و شنید و درک انسان در آن جهان بسىشبیهتر و نیرومندتر است، و به عبارت دیگر، پردهها و حجابها در آن جهان از جلو انسان برداشته شده و انسانبا بینشى دورنگر حقایق را درک مىکند چنانکه قرآن کریم مىفرماید: فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید (1) .
ما پرده را اکنون از تو بر گرفتیم پس دیدهات تیز است.
در اینجا خستگى و دلزدگى و ملال خصوصااز یکنواختى است و انسان حالت گم کردهاى را دارد که در پى گمشده خویش است و به هر چیزى که مىرسد مىپندارد آنرا یافته است و به او دل خوش مىکند اما پس از چندى احساس مىکند که «او» نیست، خسته و دلزده مىگردد و به دنبال چیز دیگرمىرود.این است که در دنیا انسان همیشه طالب چیزى است که ندارد و دلزده از چیزى است که دارد، اما در جهانآخرت به حکم آنکه به آنچه در اعماق فطرت و شعور شخصى خود دلبستگى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تجسّم اعمال
تجسم یا تجسّد اعمال در لغت به معنی مجسم شدن کارهاست و در اصطلاح بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم میگردند و با پیکری زیبا یا با پیکری زشت پدیدار میشوند و او را شادمان یا اندوهگین میسازند.
تجسّم یا تجسد اعمال، اصطلاحی است که میتوان آن را مشترک در دین، کلام، عرفان و حکمت متعالیۀ صدرالدین شیرازی و پیروان وی به شمار آورد.
دربارۀ مسئلۀ تجسم اعمال دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول: تجسم اعمال با موازین نقلی و عقلی ناسازگار است. طرفداران این دیدگاه ضمن استناد به برخی از آیات ناسازگار با نظریۀ تجسم اعمال، به تأویل آیاتی میپردازند که ظاهراً مؤید و مثبت این نظریه به شمار میآید؛ بعنوان نمونه، رؤیت اعمال در آیۀ:
«.. لِیرَوْاْ أَعْمَالَهُمْ » (زلزله/6)
طبق تصریح طبرسی در مجمعالبیان به دو گونه قابل تفسیر است: نخست تفسیر باطنی که عبارت است از معرفت اعمال یا شناخت کردارها با چشم دل و در پرتو رؤیت قلب؛ دوم، تفسیر ظاهری که عبارت است از شناختی که در پرتو دیدن با چشم سَر به بار میآید که در این صورت، مراد از دیدن اعمال، "دیدن نتیجۀ اعمال" یا "رؤیت نامۀ اعمال" است، نه دیدن خود اعمال، و بر طبق هر دو تفسیر، تجسم اعمال، منتفی است.
در نقد و ردّ عقلانی نظریۀ تجسم اعمال، همچنین استدلال کردهاند که: اعمال، عَرَض است و عَرَض طبق قاعدۀ "العرضَ لا یبقی زمانین"، در دو زمان نمیماند و پیداست که اعمال در شمار اعراض است و به سبب ناپایداری، در دو زمان، تجسم یافتن آن منتفی است.
دیدگاه دوم: طرفداران دیدگاه دوم، تجسم اعمال را به دلایل نقلی و عقلی ممکن میدانند و معتقدند:
1- آیات و روایات، تجسم اعمال را تأیید میکنند؛
2- به حکم تبدیل امر بالقوه به امر بالفعل، تجسم اعمال ممکن است، زیرا که صورت مجسم کردارها در آن جهان، حالت بالفعل کردارهای این جهانی است؛
3- بدان سبب که ذهن در عین تأثیر میگذارد و عین نیز در ذهن مؤثر است، تجسم اعمال امری ناممکن نیست.
بدین ترتیب دیدگاه مثبت مشتمل بر سه نظریه خواهد بود:
الف) نظریۀ دینی- کلامی: این نظریه از صریح برخی از روایات بدست میآید و با آیات قرآنی مورد تأیید قرار میگیرد. بر طبق این گونه روایات و به تأیید آیات، تجسم اعمال در دو نشئه تحقق مییابد.
گویاترین روایات در این زمینه سه روایت است:
1- روایتی که بر طبق آن مردم ر روز رستاخیز براساس نیاتشان برانگیخته میشوند.
2- روایتی که بر طبق آن، برخی از مردم با صورتهائی زشتتر از شکل میمون و خوک محشور میشوند.
3- روایتی که بر طبق آن، مردم در روز رستاخیز، از جهت نحوۀ راه رفتن،سه گروهاند: سواران، پیادگان، و آنان که با صورتهایشان راه میروند.
ب) نظریۀ عرفانی: عارفان معتقد به نظریۀ "تجسم اعمال"، ضمن استشهاد به غالب آیات و روایاتی که از آنها سخن رفت، در تبیین نظریۀ تجسم اعمال بر مبنایی فلسفی که همانا "تبدیل امر بالقوه به امر بالفعل" است، تکیه میکنند. بر این مبنا خُلقها، خویها و باورها در این جهان نسبت بدان جهان، اموری بالقوه به شمار میآیند و فعلیت یافتنشان در عالم برزخ و عالم آخرت، عینیت یافتن و مجسم شدن آنهاست.
لاهیجی در مفاتیح الاعجاز برای تبیین و توضیح نظریۀ تجسم اعمال، در شرح ابیات شبستری از قوت عنصری و تبدیل آن به موالید ثلاث (جماد، نبات، حیوان) شاهد میآورد. بدین معنا که قوت عنصری، که بالقوه موالید ثلاث محسوب میشود، در این جهان، به تدریج فعلیت مییابد و به جماد و نبات و حیوان تبدیل میگردد. بر این اساس، اعمال و اعتقادات آدمی در این جهان، حالت بالقوه دارند و در عالم برزخ و سپس در جهان آخرت، فعلیت مییابند و در هیئتهای زیبا و زشت تجسم پیدا میکنند.
ج) نظریۀ فلسفی- صدرایی: صدرالدین شیرازی نخستین متفکری است که نظریۀ تجسم اعمال را در نظام فلسفی خویش وارد کرد و بدان صورت عقلی – فلسفی بخشید. ملاصدرا در این کار، هم از آیات و روایات بهره گرفت و هم از نظریۀ عرفانی تجسم اعمال سود جُست. مبنای ملاصدرا در تبیین فلسفی تجسم اعمال، "تاثیر و تأثّر ذهن و عین یا نفس و جهان واقع در یکدیگر" است. براساس این تأثیر و تأثر، هر پدیدۀ بیرون ذهنی، در ذهن یا در نفس اثر میگذارد و هر صورت درون ذهنی یا هر صورت نفسانی نیز در واقعیتهای بیرون ذهنی مؤثر است. مثلاً پدیدۀ رطوبت، به عنوان صورتی بیرون ذهنی در حس، خیال و عقل تأثیر میکند و صورت محسوس و متخیل رطوبت در حس و خیال، و صورت کلی رطوبت در عقل پدید میآید. اختلاف صورتهای پدید آمده از آن روست که نحوۀ اثر یک مؤثر در مواطن مختلف،متفاوت است. عکس مسئله هم صادق است، یعنی مثلاً، خشم که صورتی درون ذهنی یا نفسانی است، بیرون از ذهن اثر میگذارد و موجب برافروختگی چهرۀ شخص خشمگین میشود، و بسا که این تاثیر، شدت بیشتری بیابد و خشم درونی، آتشی بیرونی پدید آورد و بدین ترتیب در عالم آخرت به صورت "آتشی که خدا افروخته، دلهای [ناپاکان] را آتش میزند". (همزه/6-7)
پس از ملاصدرا و نفوذ و رواج فلسفۀ وی در میان متفکران ایرانی – اسلامی، بیشتر اندیشمندان تا روزگار حاضر از نظریۀ تجسم اعمال جانبدرای کردند. از جملۀ این اندیشمندان میتوان از فیض کاشانی، سبزواری و علامه طباطبایی نام برد.
تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان
از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مىشودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مىماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مىشود و ازبین نمىرود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم» مىبیند و مشاهده مىکند.اعمالو آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بیماریهای شایع و اعمال جراحی در چشم پزشکی:
استرابیسم یا لوچی
آمبلیوپی یا تنبلی چشم
کراتوکونوس یا قوز قرنیه
کراتوپلاستی یا پیوند قرنیه
دکولمان یا کندگی شبکیه
استرابیسم چیست ؟
· علت استرابیسم چیست ؟
· علائم و عوارض استرابیسم چیست ؟
· آیا انحرافات چشم می تواند طبیعی باشد؟
· لوچی کاذب چیست ؟
· درمان استرابیسم چیست ؟
· لوچی در کودکان بزرگتر یا بالغین
استرابیسم یا لوچی
لوچی اصطلاح فرانسوی انحراف چشم است که در انگلیسی به آن استرابیسم می گویند و برای تعریف چشمهایی به کار می رود که در یک راستا نمی توانند متمرکز شوند . لوچی ممکن است در یک چشم یا هر دو چشم به طور متناوب وجود داشته باشد همچنین ممکن است همیشه یا فقط گاهی ظاهر شود.
علت استرابیسم چیست ؟
عوامل متعددی در ایجاد انحراف چشم نقش دارند :اختلال عضلات چشم ، اختلال بینائی به خصوص یک طرفه ، اختلالات قشر مغز و عوامل خانوادگی از آن جمله اند . بیماری و تب می تواند باعث آشکار شدن لوچی شود .
لوچی اغلب از شرایط دوران کودکی است . در بزرگسالان مواردی از غفلت و بی توجهی است که اکثراً ریشه در دوران کودکی دارند . انحراف چشم در دوران میانسالی می تواند از عوارض ثانویه بیماریهای سایر اجزای چشم باشد که با نابینائی کامل یا نسبی همراهند و یا به دنبال سوانح و ضربات مستقیم به عضلات و اعصاب و کاسه چشم باشد .
علائم و عوارض استرابیسم چیست؟
استرابیسم باعث انحراف چشمها می شود که این انحراف می تواند به سمت داخل ، خارج ، بالا یا پایین باشد .
همچنین مانع از کارکردن توام چشمها می شود . در ابتدا اختلال بینائی ، دوبینی یا اشتباه در درک عمق تصاویر ایجاد می شود و در صورت عدم درمان ، چشم کودک تکامل کافی را نیافته ودچار کاهش نابینائی می شود که آمبلیوپی یا تنبلی چشم گفته می شود ، لذا پیامد تاخیر در درمان لوچی ، تنبلی چشم و در نهایت کاهش شدید بینائی است .
آیا انحرافات چشم می تواند طبیعی باشد ؟
نوزادان تا سن دو الی سه ماهگی ممکن است لوچ به نظر برسند ، این وضعیت نباید مایه نگرانی والدین شود . اما شدت یافتن این حالات حتی در این سن کم نیاز به ویزیت چشم پزشک دارد . وجود هر نوع لوچی بعد از سه ماهگی حتی اگر مقطعی باشد باید به پزشک ارجاع داده شود .
لوچی کاذب چیست ؟
تصور نادرست از لوچی کودکان بعید نیست ، این کودکان دارای پل بینی پهن و یا چین پوستی برجسته در قسمت داخلی پلکها هستند لذا لوچ به نظر می رسند . با رشد پل بینی این حالت کاذب ناپدید می شود چنین تصور کاذبی در برخی افراد خیلی نزدیک بین یا خیلی دوربین نیز مشاهده می شود . این حالت چون گذراست ، نیاز به درمان ندارد . اما به هر حال مراجعه به چشم پزشک خالی از لطف نیست.
درمان استرابیسم چیست ؟
استرابیسم یا لوچی قابل معالجه است اما اگر درمان آن را به گذشت زمان بسپاریم قطعاً هزینه بسیاری را بر فرد تحمیل خواهد کرد ، کودک از لوچی نجات نیافته و در نهایت چشم لوچ وی دچار کاهش بینائی خواهد شد . البته بالغین را هم می توان درمان نمود درمان در بالغین می تواند دوبینی بیمار را رفع کند یا حداقل یک ظاهر نرمال به چشم بدهد .
درمان لوچی یا استرابیسم شامل استفاده از عینک ، پریسم یا منشور ، ورزش عضلات چشم و در نهایت جراحی است .
- درمان معمول تنبلی چشم که یکی از علل لوچی است یا می تواند خود علامتی ناشی از لوچی باشد ، بستن چشم سالم است یامی توان با قطره یا عینکهای خاص به سادگی دید چشم سالم را تار کرد و به این ترتیب چشم ضعیف تر را وادار به کار کرده و آن را تقویت نمود .
- کودک لوچ اغلب دارای ضعف بینائی در یک یا هر دو چشم می باشد که با عینک قابل اصلاح است. حدود 25 درصد کودکان لوچ تنها با استفاده از عینک بینائی طبیعی خود را بدست می آورند و نیمی دیگر از این کودکان بهبودی نسبی خواهند داشت .
- تمرینات و ورزشهای چشمی تنها در صورتی عملی است که کودک نیز همکاری کند لذا برای کودکان خیلی خردسال نمی تواند مفید باشد .
- و در نهایت روش جراحی است که سن مطلوب آن دو الی چهار سالگی است ولی تا 7 سالگی نیز این عمل انجام می شود ، بعد از این سن نیز عمل انجام می شود اما فقط می توان انحراف چشم را اصلاح نمود و چشم مبتلا تا حدی دچار کاهش بینائی خواهد شد و حتی پس از عمل نیز این چشم گرایش مجدد به لوچ شدن خواهد داشت .عمل جراحی بر روی عضلات مسئول حرکات