لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
پیشگفتار
رشد جمعیت و نیاز مستمر به محصولات کشاورزی از یک سو و الزام به خودکفایی در محصولات کشاورزی به لحاظ عواقبی که وابستگی این بخش به خارج دارد از سوی دیگر باعث شده است که کشاورزی محور برنامه های اقتصادی و فرهنگی کشور قرار گیرد اما محدودیتهای منابع طبیعی و کاهش درصد شاغلان این بخش به نسبت بخشهای دیگر ما را ناچار می کند که کشاورزی از وضعیت سنتی موجود به موقعیت بهتری ارتقاء دهیم.
بنابراین بخش کشاورزی همچنان یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور است و نیز خواهد بود. در هر شرایطی توسعه بخش کشاورزی پیش شرط و نیاز ضروری اقتصاد کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود سایر بخشها نیز به شکوفائی و رشد توسعه دست نخواهد یافت. تجربه مثبت و منفی کلیه کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان این نظر را تایید می کند.
وضعیت موجود کشاورزی در ایران
بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخشهای اقتصاد کشور است که تامین کننده حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی، یک سوم اشتغال و بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی، نیمی از صادرات غیر نفتی و حدود نه دهم نیاز محصولات کشاورزی است. این بخش رغم چندین دهه سیاست صنعتی و تقویت سایر بخشهای اقتصادی همچنان با قدرت به حیات خود ادامه داده است و حتی در شرایط بسیار نامطلوب اقتصادی نیز شکوفایی و ظرفیت های نوینی را عرضه کرده است که برای بسیاری از اقتصاددانان و نظریه پردازان توسعه نیز تا حدودی ناشناخته بود.
کشاورزی ما در چند دهه اخیر از جهات افزایش بهره برداری از اراضی و منابع آب جدید، افزایش عملکرد محصولات یا بهبود بهره وری نیروی کار، بهبود سطح تکنولوژی و بکارگیری نهاده های نوین کشاورزی شامل انواع کود و سموم شیمیایی، بذرهای اصلاح شده و مکانیزاسیون وسیع و گسترده و به کارگیری انواع ماشین آلات و ادوات مکانیکی در انجام عملیات کشاورزی و گسترش زیرساختهای کشاورزی رشد و گسترش چشمگیری داشته است، به طوری که حجم تولید این بخش به طور مطلق در سه دهه اخیر بیش از 3 برابر افزایش یافته است.
اما کشاورزی با مشکلات و محدودیتهای بسیار زیادی روبروست که بعنوان مانعی در راه توسعه بیشتر کشاورزی عمل می کند. اندازه کوچک مالکیت ها و قطعات بهره برداریها، سیاستهای کلان محدودکننده بخش کشاورزی، دخالتهای وسیع دولت در این بخش، سطح نازل سواد کشاورزان، ضعف بنیه مالی بیشتر کشاورزان و نداشتن سرمایه کافی برای سرمایه گذاری در امور زیربنائی، انتقال سرمایه از بخش کشاورزی به سایر بخشها، ضعف خدمات عمومی در زمینه توسعه زیرساختهای کشاورزی و ارائه خدمات ترویجی و آموزش و ضعف نظام تامین و عرضه نهاده های کشاورزی از جمله عواملی هستند که موجب پایین بودن کارآیی تخصیص منابع در این بخش شده است، به طوری که بازدهی بخش تولید کشاورزی در مقایسه با امکانات مورد استفاده نیازهای جامعه و پتانسیلها و سطح کاربرد نهاده ها در مقایسه با سایر کشورهای جهان در سطح پایین قرار دارد و رشد تولید بخش کشاورزی نیازهای جامعه به مواد غذایی که با رشد جمعیت ابعاد وسیعی یافته است، برآورد نمی شود. سیاستهای خودکفایی و تامین امنیت غذایی برای کلیه قشرهای مردم از طریق پایین نگه داشتن قیمت محصولات کشاورزی، کمک بلاعوض برای نهادهای مصرفی، قیمتهای تثبیتی محصولات کشاورزی و سوبسید به مصرف کننده گرچه از نظر عدالت اجتماعی کاملاً پذیرفتنی است و با باید به نحو مناسبی همواره در نظر گرفته شود ولی بخشهای کشاورزی برای ادامه بقای خود می باید از طریق کسب قیم واقعی محصولات تولیدی، سرمایه لازم را برای توسعه فعالیت ها، گسترش زیرساختها و همچنین افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی بدست آورده، در حالی که سیاستهای گذشته مانع انباشت سرمایه در بخش شده و حتی انتقال سرمایه از بخش را نیز به دنبال داشته است.
بهره برداری ناپایدارازاراض حاشیه ای ودیمزارهای کم بازده ،همچنین استفادة بی رویه ومفرط ازسفره های آبهای زیرزمینی ازجمله آثاراین سایتهابوده است .براین پایه،هدف اصلی برنامه ریزی توسعة بخش کشاورزی،افزایش تولید کشاورزی، افزایش تولیدکشاورزی ،ارتقای سطح تکنولوژی وکاربرنهادهانوین کشاورزی گسترش تحقیق،آموزش وترویج است،که درکلیه برنامه های قبل وبعدانقلاب اولین هدف راتشکیل داده است.
برنامه ریزی برای دستیابی به هدف افزایش تولیدکشاورزی،پایه درارتباط باسایرهدفهای بخش نظیرحفظ منابع پایه وتوسعةپایدار،تاّمین امنیت غذای جامه ،افزایش صادرات وکاهش واردات کشاورزی،افزایش درآمدکشاورزان وحمایت ازتولیدکنندگان کشاورزی صورت گرفته واثرات متقابل آنهابریکدیگرموردتوجه وارزیابی قرارگیرد.
منابع آب کشور
باتوجه به محدودیتهای آب وهوایی واقلیمی برای تولید کشاورزی دربخش عمدةمناطق کشورونیازبه آبیاری محصولات،منابع آب مهمترین عامل محدودکننده کشاورزی به شمارمی آید.که دسترسی به آن نقش تعیین کننده ای دربهره برداری ازسا یر منابع وعوامل تولیدبخش کشاورزی مثل زمینونیروی زمینی دارد. به همین علت برنامه ریزی توسعه وتولید کشاورزی باید در ارتباتی تنگاتنگ بابرنامه ریزی بهره برداری وکنترل منابع آب انجام گیرد وبرنامه ریزی کشاورزی بدون توجه به امکانات بهره برداری از منابع آب غیر واقع بنیانه است .
از کل حجم بارسرمای آسمانی در سطح کشور که معادل 430 میلیارد متر مکعب در سال است حدود 228میلیارد متر مکعب آن تبخیر می شودوازدسترس خارج می شود. براساس مفروضات (1/8میلیون هکتار جنگلو10میلیونهکتارهراضی دارای پوشش گیاهی طبیعی)از132میلیارددرمترمکعب آب باقیمانده،حدود35مترمکعب سفرههای زیرزمینی را تغذیه می کنند.درحا لی که درشرایط فعلی که سطح وسیعی ازجنگل های کشورتخریب شده وپوشش گیاهی اکثراراضی مرتعی کشورنیزشدیداّازبین رفته است،میزان تغذیة سفره های آبهایزیرزمینی به مرتب کمترازرقم35میلیاردمترمکعب است.وقوع سیلاب های پی درپی ومنطبق نبودن وقوع سیل دردوره های برگشت مختلف درشرایط حال و گذشته دلیلی به این قضاوت کارشناسی است
کاربرد آبیاری بارانی: مسائل و مشکلات آن
مسئله آب و مدیریت صحیح منابع آب یکی از مشکلات اساسی کلیه کشورهای ماست به طوری که امروزه توسعه انسانی بویژه در اکثر کشورهای جهان سوم بشدت وابسته به توسعه و اصلاح مدیریت منابع آب است. توسعه مدیریت منابع آب می تواند نقشی اساسی در حل مشکلات محرومان داشته باشد. لذا اصلاح کاربردها و فن آوریها در استفاده از منابع آب برای برطرف کردن مشکلات ناشی از کمبود، آلودگی و پایین بودن راندمان استفاده از آب، ضروری به نظر می رسد.
با توجه باینکه در سالهای اخیر دولت سرمایه گذاری کلان و اعتبارات گسترده ای در جهت گسترش فن آوریهای آب اندوز بویژه آبیاری بارانی انجام داده است و با عنایت به اینکه سیستم آبیاری بارانی مانند هر فن آوری دیگری ممکن است مسائل و مشکلاتی برای کشاورزان بوجود بیاورد که سبب رها کردن و استفاده ناکارآمد از این سیستم شود. لذا شناخت مشکلات کشاورزانی که آبیاری بارانی را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
نفت و اقتصاد :
مقدمه
نفت به عنوان مهم ترین مقوله اقتصادی ، سیاسی سده اخیر ، داستاها و آموزه های عبرت انگیز و شنیدنی دارد . اتفاقات پیرامون این مهم چنان حیرت آور است که روایت آن یک رسالت خطیر برای ما و بازخوانی مضمونش یک وظیفه ملی فرا روی آحاد مردم به ویژه نسل جوان کشورمان است و با نگاهی به گذشته ملت ایران که به هیچ روی انقیاد و وابستگی را در طول تاریخ برنتابده و عزت و سربلندی را هرگز بر تن آسایی و تحقیر نفروخته است در یکی از این فرازها ی بلند مبارزات خود ملی شدن صنعت را با سرافرازی به دست آورد ولیکن از آنجا که تامین منابع ملی در حکومت خودکامه و غیر مردمی منبعث از کودتای سیاه آن دوران ممکن نبود ملی شدن واقعی صنعت نفت کشور عملا با وقوع پدیده بزرگ دوران معاصر یعنی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) محقق شد و برای تحقق یا اعمال حاکمیت راستین ملی و اراده مردم بر منابع نفتی و صنعت نفت خود استوار گشت بنابراین با پیروزی انقلاب اسلامی به رنگ راهبرد این صنعت در راستای منافع ملی و استقلال کشور دگرگون شد و اهداف نوینی بر اداره این صنعت مرتب گردید. در بعد کلان، کوشش برای رهایی از اقتصاد متکی به صادرات نفت با اندیشه ایجاد صنایع تبدیل، توسعه صنعت نفت پتروشیمی و حصول ارزش افزوده و سیاست تبدیل سرمایه های زیرزمینی به سرمایه های روزمینی در دستور و برنامه کار قرار گرفت.
موقعیت های درآمدی :
واقعیت این است که فعالیتهای نفتی منطقه خلیج فارس کمتر از هر منطقه دیگر تولید کننده نفت جهان در سیستم اقتصاد جهانی ادغام شده است قسمت عمده صنعت نفت منطقه همچنان فاقد کارایی و سودمندی لازم است. دولتهای منطقه به ندرت قادر بوده اند فعالیتهای اقتصادی موفقیت آمیزی داشته باشند. این در حالی است که خلیج فارس برای شرکت های نفتی بین المللی به ویژه شرکتهای بزرگ دارای موقعیتی استثنائی وتحریک کننده است. این منطقه با در اختیار داشتن ذخائر عظیم نفت و گاز از مهمترین اقلیمهای جهان به شمار می رود زیرا بیش از 700 میلیارد شبکه نفت خام (در حدود 3/65 درصد از کل ذخایر نفت جهان ) در قلب زمینهای این منطقه جای دارد ذخائر نفت این منطقه به طور فزاینده رکوردهای جدید بر جای می گذارد. به گونه ای که مهمترین کشورهای صنعتی جهان همچنان به نفت خلیج فارس وابسته خواهند ماند.
پارس جنوبی گنجی برای آینده :
پارس جنوبی بزرگترین میدان گازی جهان است که به واسطه آن، ایران در عرصه گاز و منابع هیدروکربوری درجای دوم ایستاده است. بی شک عظمت و سترگی این میدان باعث شده است تا بسیاری از برنامه های توسعه صنعت گاز در کشور حول محور پارس جنوبی گردد. میدان گازی جنوبی از اکتشافات شرکت ملی نفت ایران است که وسعت این میدان 7 هزار و 700 کیلو متر مربع است. و بخش متعلق به ایران 3700 کیلومتر مربع است. با توجه به وسعت میدان گازی پارس جنوبی با توسعه آن در فازهای مختلف در نظر گرفته شده و اراضی نزدیک به عسلویه که در 270 کیلومتری جنوب شرقی بوشهر و همچنین در فاصله 1200 کیلومتری تهران و همچنین در فاصله 570 یلومتری غرب بندرعباس واقع شده است، به عنوان منطقه ساحلی برای ایجاد تاسیسات خشکی و توسعه مرحله این میدان انتخاب شذده است.
در سال 1377 تاسیس شد. ضمنا به منظور گسترش فعالیت های اقتصادی در محل اجرای طرح، ایجاد منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس به تصویب شورای عالی مناطق آزاد رسیده و ابلاغ شده است. برای بهره برداری از این میدان تا کنون 25 فاز به طور مشخص در دستور کار قرار گرفته است و 5 فاز از طرح توسعه میدان گازی پارس جنوبس به بهره برداری رسیده است که به تعبیری از نحل همین 5 فاز میزان تولید ناخالص ملی ایران 5 درصد رشد کرده است درآمد این 5 فاز را در حدود 7 میلیارد و پانصد میلیون دلار در سال برآورد کرده اند به تعبیری هیچ سرمایه گذاری در کشور مانند آنچه در پارس جنوبی رخ داده است جوابگو نیست و هر چه در این عرصه سرمایه گذاری شود با توجه به درآمد بالایی که در پی دارد می تواند بسیار مثبت و سازنده تلقی شود در حالی که در پارس جنوبی به زحمت 10 میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم شده است در یک سال درآمد آن بیش از 7 میلیارد بوده است که رقمی بسیار امیدوار کننده و اطمینان بخش است لازم به ذکر است که فازهای 6 تا 8 نیز 85 درصد پیشرفت داشته اند و اطمینان بخش است لازم به ذکر است که فازهای 6 تا 8 نیز 85 درصد پیشرفت داشته اند و سال آینده بهره برداری می رسند. فاز 12 که امسال قرار داد آن منعقد شده 3 برابر فاز یک تولید خواهد داشت فازهای 15 و 16 به صورت ترک تشریفات مناقصه به قرارگاه خاتم واگذار شده است. قراداد فاز 11، با شرکت توتال بسته شده ایت موافقت نامه فاز 13 باشل مبادله شده و آنها مشغول مهندسی پایه هستند فاز 14 توسط شرکت پتروشیمی برای تولید GTL برنامه ریزی شده و بخش بالا دستی آن نیز توسط پتروشیمی راه اندازی می شود. پیش بینی می شود که در 10 سال آینده 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری در این منطقه می شود در قانون برنامه سوم ، 2 تبصره به منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس اختصاص داده شده بود و در 2 سال گذشته دولت لایحه جدیدی را در مورد این منطقه تنظیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مدیریت و اقتصاد
چه وقت جهان دستخوش تغییر می شود؟ منظور ما تغییر در تجارت است . اگر رهبری 500 کمپانی (شرکت) به عهده شما بود . به عنوان موسس شرکت تغییرات اساسی را ابتدا از آشپرخانه و سرویس های دستشویی شروع می کردید.
در دانشگاه spring field ، بخش مدیریت اقتصادی ، مهمترین مکان برای شروع تغییرات خواهد بود . اگر بخواهید تغییراتی در تجارت جهانی ایجاد کنید. ابتدا باید این تغییرات را در محیطی که هستید به وجود آورید به هر یک از مجلات و نشریات أانشگاهی که نظری بیندازید مشاهده خواهید کرد که سنت، رهبری مشاغل و ابعاد گسترده آن دردانشگاه spring field نمود پیدا می کند.
این دانشگاه در محیط پیرامون خود بازارهائی را ایجاد نموده است.
در این دانشگاه بین فارغ التحصیلان نه تنها مباحث فلسفی مطرح می شود بلکه، گفتگو درباره روح و فکر و جهان آخرت بحث های مفصلی را به همراه دارد این افکار در زندگی و شغل و تحصیلات ما ریشه می دواند و در وقاع جزئی از اعتقادات وجودی ما می شود همه این ها به معنی معرفی این دانشگاه به شما می باشد جز آنچه مایل به تحصیل در spring field می باشید .
با دریافت گواهی حرفه ای از این دانشگاه قادر خواهید بود مهارت و مدیریت لازم را در تجارت و اقتصاد که به نوعی خدمت به بشریت است کسب نمائید و در خواهید یافت که در بشریت (بهبود) زندگی دیگران موثر خواهد بود.
همه اینها در روابط شما چه در دانشکده و چه در محیط خارج از آن ، توازن برقرار می کند.
شما تحصیل خواهید کرد نه صرفاً تجارت
برای موفقت در تجارت بررسی نقادانه به همان اندازه لازم است که عکس آن در گفتار و کردار مورد نیاز می باشد مثلا بازاریابی ، امور اقتصادی و مالی در حسابداری مورد نیاز می باشد در حالیکه برای علوم انسانی ، ادبیات ، علوم اجتماعی ، علوم کامپیوتر و فرهنگ زبان خارجه مورد نظر می باشد.
امروزه در تجارت جهانی، نیاز به مدیرانی می باشد که صرفا در عمل قادر به تجارت باشند و بنابراین افرادی را جذب می نمایند که در این زمینه تحصیلات را اطلاعات لازم و نیز مهارت کافی در برقراری ارتباط با دیگران را داشته باشند.
به این دلیل است که مدیریت بازرگانی و برنامه ریزی اقتصادی همانگونه که در بالا ذکر شد زمینه این تحصیلات را فراهم می نماید.
همانگونه که در برگه انتحاب رشته ذکر شده همه دانشجویان دانشگاه spring field به غیر از آنها که رشته اناتومی و فیزیولوژی و یا شیمی را انتخاب کرده اند، این واحدها را می گذرانند. روانشناسی و جامعه شناسی شخصیت شما را شکل می دهد و باعث تحرک و هماهنگی در اعمال شما می شود.
رشته ریاضیات ، مهارت های لازم برای مدیریت ، حقوق و بیمه و فرمول های درست اقتصادی را که در تجارت به آن نیاز داریم به ما آموزش می دهد
برنامه ریزی تحصیل ، رشته های علوم کامپیوتری به ما کمک می کند که با تقسیم بندی کارها و اعمال خود در هر جا که هستیم ، تقسیم بندی روزها ، ماه ها و تاریخ و موفقیت های خاصی را دریابیم [نشریات عصر بیشتر به این موارد می پردازد]
همه این برنامه آمیخته به فلسفه است تو از این رو با علاقه و انعطاف بیشتری قادر به واکنش و پاسخ به فرهنگها ، تکنولوژی و ایجاد تغییرات اساسی در سازمان ها می شوید که در طول خود با آن مواجه اید.
مدیریت مشاغل
عمده مشاغل مدیریتی به نحوی برنامه ریزی شده اند که شما را برای ورود به شغل های نظیر بانکداری مشاغل صنفی و دولتی و مجامع عام المنفع اماده می نماید تا شما با انواع تجربیاتی که در زمینه تجارت جهانی کسب نموده اید به آسانی و با اطمینان دورنمای کار در این زمینه را بررسی نمائید.
برنامه آموزشی (برنامه ریزی تحصیلی) که با مشاوره طرح ریزی شده باشد. باعث ایجاد توانایی های بیشتری در شما در زمینه اشتغال و ادامه تحصیل در رشته خاصی خواهد شد.
رشته های موجود در مدیریت مشاغل، شامل : اقتصاد کلان ، اصول بازاریابی ، اصول حسابداری، آمار روشهای کمی، مشاغل حقوقی می باشد (مشارکت در مسئولیتهای اجتماعی نظیر، فعالیت کار در کارخانه ها و طراحی و برنامه ریزی و نه تنها نشاندهنده علاقه دانشجویان در این رشته می باشد بلکه باعث ایجاد رقابت در مشاغل می شود.
حسابداری
با انتخاب این رشته دانشجویان علاوه بر انجام کار در مشاغل عام المنفعه نظیر دریافت مالیات حسابداری مبتدی ، مدیریت مشاغل، تجربه کسب نمایند.
تکنولوژی کامپیوتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
مدیریت و اقتصاد گاوداری:
پرورش و نگهداری گاو از دیر باز مورد توجه انسان بوده و بهره برداری از آن به هر شکل برای انسان سودمند واقع شده است. کمتر موجودی مانند گاو مفید به حال انسان بوده و هیچ وقت اهمیت شایان خود را در زندگی انسان از دست نداده است تا جایی که به گاو، نامادری انسان اطلاق می شود. در اکثر نقاط جهان گوشت گاو گوساله از جمله گرانترین و مرغوبترین گوشت ها میباشد. برای راه انداختن یک واحد دامپروری رعایت و دقت در چند نکته ضروریست:
1- یک دامپرورابتدا باید کاری را که آغاز کرده علاقمند باشد و با دلبستگی و ایمان کامل به این کار ادامه دهد.
2- محل دامپروری میبایست از هر جهت مناسب بوده و ساختمان و تجهیزات متناسب با تعداد گاو ، و گوساله داشته باشد- بهتر است دامپرور زمین لازم جهت کشف علوفه را داشته باشد تا حداقل بتواند بخشی از نیاز را تامین کند و دامپروری در کارش موفق می شود که توام با کشاورزی پیش برود.
3- گاوداری را باید با گاوهای اصیل و سالم شروع کرد در غیر اینصورت کار شکست میخورد.
4- داشتن اطلاعات و تجربه لازمه ی پیشرفت در هر کاری است بطوریکه دامپرور باید با اصول علمی و عملی کار آشنا بوده و در تغذیه و اصلاح گاوهای خود نهایت دقت را بکند.
رعایت اصول اقتصاد در اداره ی گاوداری اساس موفقیت در این کار است. مهمترین هدف در احداث گاوداری، سوددهی است اما این حرفه در گذشته جنبه ی تفننی داشته ولی امروزه چنین نیست در واقع کلید اصلی پیشرفت و صنعتی شدن دامپروری کشور در دهه ی 1340 با ورود کاوهای اصیل هولشتاین از امریکا آغاز شد . در کل کشاورزی و دامپروری کاری است که باید شور و شوق وافر در آن وجود داشته و سعی کنیم حتی المقدور از هزینه ها و خسارات بکاهیم و به موقع و هوشیارانه عمل کنیم .هزینه های مختلف در یک گاوداری شامل موارد زیر است:
1- هزینه تغذیه 45 درصد
2- هزینه ی دستمزدها 15 درصد
3- هزینه ی متفرقه و پیش بینی نشده 15 درصد
4- هزینه سرمایه گذاری 20درصد
5- مدیریت 5 درصد
بیشترین هزینه مربوط به تغذیه است که این هزینه در ایران متجاوز از 60 درصد است پس خرید به موقع علوفه و خوراک و کاهش ضایعات آن در کاهش هزینه تغذیه موثرند – یک دامپرور آگاه موقع فراوانی محصول یا سر فصل خوراک دام خود را تهیه می نماید. تولید شیر و گرفتن گوساله هدف نهایی و بازدهی یک گاوداری شیری است و گاویکه آبستن شود و یا تولید پائینی دارد نگه داریش اقتصادی نیست. معمولا هر گاو به ازای هر کیلو شیر 5-2 برابر علوفه مصرف می کند گاوداری مانند هر سازمانی نیازمند اداره و مدیریت صحیح است هیچ کس نمی تواند با اتکای به سرمایه ی خود در کار گاوداری موفق شود بدون آنکه اصول مدیریت را رعایت کند. دامپرور با موجود زنده سر و کار دارد که تعطیل بردار نیست و مراقبت دایمی و شبانه روزی میخواهد تنها داشتن گاو اصیل کافی نیست ، مدیریت باید عالی باشد . مهمترین اهرم در پرورش گاو داشتن کارگران دلسوز و علاقمند بکار است چونکه دائما با گاو سر و کار دارند و یک دامداری نیازمند کارگران صدیق وشایسته است پس در درجه ی اول میبایست روابط حسنه بین کارگران و کارفرما بوجود آید که با رعایت چند اصل میتوان آنرا ایجاد کرد مانند مراعات اصل تشویق و با ارزش شمردن کارگر، همدلی و همفکری با کارگر ، محترم شمردن کارگر شناسایی زندگی آن ها، دادن مزایا به کارگران.
مهمترین مسئولیت دامپرور و زیر نظر داشتن تمام کارهای روزمره و سر کشی دقیق به دام ها و بررسی حالت سلامت گله است یکی از مسایل مدیریت گاو شیری ، شناسایی گاو فصل است که روزانه حداقل 60 دقیقه برای اینکار باید وقت گذاشت.
شرایط ایران:
- در گاوداری های صنعتی ایران معلوم شده است که مواد غذایی مصرفی اغلب کیفیت خوبی ندارند و باید موقع جیره نویسی گاوها 20-10 درصد بیش از جداول استاندارد تغذیه ، اعمال کنیم. اغلب گاوهای اصیل ایران دچار کمبود مواد غذایی و ویتامین بوده بطوریکه معدل تتولید گاوهای هولشتاین ایرانی 6000 کیلو با چربی 8/3 درصد است. بیش از 70 درصد محصولات زراعی و دامی ایران بین 30 تا 300 درصد گران تر از بازار جهانی است مثلا قیمت گوشت مرغ 2 برابر ترکیه و عراق است.
مدیریت گوساله و تلیسه ها :
- آینده ی هر واحد پرورش گاو شیری بستگی به موفقیت آن در برنامه های مربوط به پرورش گوساله و تلیسه است. مهمترین مرحله ی پرورش گوساله ها بعد از شیرگیری تا 6 ماهگی است که میزان ابتلا به بیماری ها براحتی میتواند بالا برود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
فقر و نابرابری در اقتصاد جهانی
نویسنده: میشل دی. تیس
مقاله پیش رو در پی آن است که با نگاه به واقعیتهای اقتصادی موجود در جهان و به کمک آمار و ارقام اقتصادی منتشر شده از سوی مراکز مختلف و تجزیه و تحلیل آنها، ادعای نظام سرمایهداری را مبنی بر این که کاپیتالیسم تنها نظام کارا و قابل قبول در جهان است، به بوته نقد بکشاند.
چکیده: امروزه نظام سرمایهداری (کاپیتالیسم) یکه تاز میدان اقتصاد جهان است و به کمک تبلیغات گسترده سردمدارانش، خود را تنها نظام اقتصادی کارا و قابل قبول در جهان معرفی کرده است؛ به گونهای که کمتر کسی جرأت میکند، سخن از ناکارایی و اشکالات ساختاری موجود در این نظام، به میان آورد. نظام سرمایهداری صدها سال قدمت دارد و هم اکنون تقریبا همه نقاط جهان را تحت سلطه خود درآورده است. سردمداران آن مدعیاند که این نظام، قدرتمندترین موتور تولیدی است که تا به حال دنیا به خود دیده است. هم چنین میگویند که تواناییهای این نظام، برای تأمین استانداردهای زندگی برای تمامی افراد روی زمین، منحصر به فرد است. چرا که به قول برادفورد دلانگ ما در حال «حرکت به سوی آرمان شهر» هستیم که در آن، زندگی تمامی افراد، معادل زندگی سطح متوسط آمریکا خواهد بود. با توجه به مدت طولانی سیطره نظام سرمایهداری (کاپیتالیسم) و سر و صدای بی وقفه هوادارانش، خوب است تأملی در صحت ادعای «حرکت به سوی آرمان شهر» بکنیم. بگذارید به سه چیز نظر بیفکنیم: میزان فقر و نابرابری در کشورهای کاپیتالیست ثروتمند از جمله آمریکا؛ میزان فقر و نابرابری در کشورهای فقیر جهان؛ و شکاف بین کشورهای بالا و پایین هرم سرمایهداری.
اغلب از آمریکا به عنوان کشوری یاد میشود که حاکمیت در آن با طبقه متوسط است و یک فرد فقیر میتواند با اندک تلاشی خود را به سطح متوسط اقتصادی جامعه برساند. به این مطلب، برابری فرصتهای پیشرفت گفته میشود. درک مفهوم «طبقه متوسط» یا «برابری فرصت» مشکل است؛ اما میتوان متصور شد که در چنین جامعهای، نباید فقر گسترده وجود داشته باشد و باید مردم از رفاه اقتصادی مناسبی بهرهمند باشند. آمار فقر و نابرابری در توزیع درآمد و ثروت، اصلا با چنین ادعایی هم خوانی ندارد. دولت مرکزی آمریکا، میزانی را به عنوان «خط فقر درآمدی» تعیین نموده است که خانوادههایی که زیر این میزان قرار دارند، فقیر محسوب میشوند؛ و آن مقدار درآمدی است که خانواده با کمتر از آن، به سختی میتواند زندگی کند و هنگام مواجهه با بحرانهای مالی، مانند بیماری فرزند یا آسیب دیدگی هنگام کار، با مشکل جدی روبهرو میشود. میزان رسمی خط فقر، معادل سه برابر حداقل میزان هزینهی غذایی خانوار است که توسط دپارتمان کشاورزی برآورد شده است و این میزان، با پیشفرضهای غیرواقعی که برای محاسبهاش در نظر گرفته شده، بسیار کمتر از میزان واقعی است. به عنوان مثال، فرض شده است که خانوار، مواد غذایی را به کمترین قیمت موجود در بازار خریداری میکند و این که خانوار میداند که چگونه مغذیترین ترکیب را از ارزانترین مواد غذایی تهیه نماید. در سال 2002، این میزان برای هر فرد در هر روز 6/12 دلار بوده است. در سال 2002، 6/34 میلیون نفر یعنی 1/12 درصد از کل جمعیت آمریکا زیر خط فقر بودهاند. (این میزان در میان سیاهپوستان 24 درصد بوده است). در سال 2001، 2/35 درصد کودکان زیر شش سال سیاهپوست، در فقر زندگی میکردند. این ارقام با گذشت زمان، بالا و پایین میشوند و حتی هنگامی که از نظر مدافعان کاپیتالیسم وضعیت خوب است، باز این ارقام بالا هستند و اگر تعریف واقعگرایانهتری از فقر ارائه دهیم ـ مثلاً بر اساس درآمد متوسط ـ میزان فقر تا 17 درصد (در 1997) و بیش از 45 میلیون نفر بالا میرود. چقدر شانس وجود دارد که بتوان چنین فقر گستردهای را برطرف کرد؟ با توجه به این که این فقر با نابرابری رو به رشد در درآمد و ثروت عجین است و این نابرابی در تمامی قوانین بازی کاپیتالیسم، نهادینه است، شانس زیادی وجود ندارد. نابرابری درآمدی در آمریکا در سال 2000، (از دهه 1920 تاکنون) بیشترین مقدار را داشته و 5 درصد از ثروتمندترین خانوارها، درآمدشان شش برابر بیست درصد فقیرترین خانوارها بوده است. پل کورگمن (اقتصاددانی که در ستون خود در نیویورک تایمز، با قدرت از دولت بوش انتقاد میکرد) تخمین میزند که 70 درصد از رشد درآمدی آمریکا در دهه 80، به جیب یک درصد خانوادههای ثروتمند آمریکایی رفته است. از نظر میزان ثروتها، در سال 1995 در آمریکا، یک درصد خانوارها ثروتمند، 2/42 درصد از کل سهام، 7/55 درصد از اوراق قرضه، 4/71 از مشاغل غیرتعاونی و 9/36 درصد از داراییهای غیرخانگی را در تصاحب دارند. با احتساب نابرابریهای درآمدی، این نابرابری در بیست سال گذشته در حال افزایش بوده است. این نابرابری عظیم و در حال رشد، ادعای تساوی فرصتها را به استهزا میگیرد. یک نمونه را در نظر بگیرید: در پیتزبورگ، پنسیلوانیا و… خانوادهی بسیار ثروتمند هیلمنها، با چندین میلیارد دارایی وجود دارد. یکی از خانههای آنها، عمارت بزرگ و باشکوهی است که در خیابان پنجم (یکی از خیابانهای مجلل آمریکا) قرار دارد. در فاصله سی مایلی شرق این عمارت، قسمت فقیرنشین شهر ـ که به محله خانههای چوبی مشهور است ـ قرار دارد. فقر و بدبختی در این قسمت شهر بیداد میکند و این ناحیه یکی از بالاترین نرخهای