لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
فلسفیان و ترکمانی (1382) به منظور تعیین الگوی کشت ترکیب بهینه فعالیت های زراعی و باغی در شهرستان مرند از مدل های موتاد و موتاد هدف استفاده نمودند.
محصولات مورد مطالعه شامل گندم، جو، آفتابگردان، گوجه فرنگی، سیب درجه 1، سیب درجه 2، هلو، زردآلو و آلو می باشد که برای هفت سال انجام شده است.
اهداف تحقیق آنان عبارتند از:
بررسی اثر ریسک بر الگوی کشت کشاورزان
تعیین الگوی بهینه کشت با در نظر گرفتن ریسک درآمدی بهره برداران
مقایسۀ الگوی کشت فعلی با الگوی بهینه کشت با و بدون در نظر گرفتن ریسک ابتدا روش موتاد و تارگت موتاد اعمال شده سپس جهت دخالت دادن فعالیت های باغی به مسأله تنزیل و ارزش زمانی پول توجه شده است. داده ها با به کارگیری روش نمونه گیری و انتخاب بهره برداران نمونه و با استفاده از آمارهای ثبت شده مدیریت کشاورزی شهرستان مرند و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان به دست آمده است
مقایسه نتایج حاصل از موتاد، تارگت موتاد و برنامه ریزی خطی ساده نشان داد که:
افزایش درآمد مورد انتظاری در مدل موتاد (با افزایش حداقل ریسک) موجب می گردد که الگوی کشت به سمت کشت هلو، سیب و زردآلو هدایت گردد از طرف دیگر با افزایش سطح درآمد هدف در مدل موتاد هدف، سطح زیر کشت آفتابگردان و گوجه فرنگی کاهش یافته ولی سطح زیر کشت سیب و هلو افزایش یافته است. تحلیل نتایج نشان می دهد که محصول هلو دارای بالاترین سطح ریسک می باشد.
در نهایت نتایج هر سه الگو نشان داد که تحت شرایط بالاترین ریسک درآمدی نتایج یکسانی از هر 3 الگو حاصل می گردد.
کهنسال و محمدیان (1386) در مطالعه خود ضمن تحلیل نظریه مدل برنامه ریزی آرمانی فازی، کاربرد آن را بهینه سازی الگوی کشت مزرعه دانشگاه فردوسی نشان دادند.
داده های مورد استفاده در این مطالعه مربوطه به سال 85-1384 مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد و نرم افزار مورد استفاده Win Qsb می باشد.
اهداف مختلف مدیر واحد زراعی در این مطالعه به صورت زیر در نظر گرفته شده است شامل:
حداکثر کردن بازده برنامه ای
حداقل کردن هزینه های جاری تولید و حداکثر کردن اشتغال
حداقل کردن استفاده از کودهای شیمیایی از ته و فسفاته و به کارگیری ماشین آلات
حداکثر کردن اهداف تولیدی
محدودیت ها هم شامل محدودیت زمین، آب و محدودیت آخر مربوط به حداکثر تغییر در الگوی کشت موجود است که حداکثر به اندازۀ 30% می تواند تغییر کند.
در مدل طراحی شده با در نظر گرفتن مجموعه ای از اهداف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی سعی در بهینه سازی الگوی کشت در مزرعه مورد نظر با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی فازی شده است.
نتایج حاکی از آن نشان می دهد که با ایجاد انعطاف در ضرایب مدل که ناشی از بی دقتی در اطلاعات است با نگرش و تفکر فازی، این بی دقتی ته حد زیادی برطرف می شود و شرایط الگوی کشت به طور نسبی بهبود می یابد و از منابع و داده ها به نحو مطلوب تری استفاده می شود.
محمودی و صبوحی (1386) در مطالعه خود به بررسی تأثیر ریسک بر انتخاب الگوی کشت بهینه محصولات زراعی روستای جابان شهرستان دماوند پرداختند.
با توجه به اینکه نوسانات قیمت محصول و نهاده ها (ریسک قیمتی) و نوسانات مربوط به عملکرد (ریسک عملکرد) همگی به درآمد منتقل می شود در این مطالعه نوسانات درآمد به عنوان شاخص ریسک در نظر گرفته شد.
داده های مربوط به هزینه و درآمد با استفاده از اطلاعاتی که سالانه توسط جهاد کشاورزی منطقه تدوین می شود تهیه شده است.
محصولات مورد بررسی گندم آبی، جو آبی، سیب زمینی، خیار و لوبیا می باشد.
هزینه تولید در زیر بخش زراعت به طور کلی شامل هزینه تأمین نهاد های مصرفی، هزینه سالانه ماشین آلات و هزینه نیروی کار می باشد که در مراحل مختلف کشت محصول شامل کاشت، داشت و برداشت تأمین می شود.
ضمناً نهادهای مصرفی شامل بذر، انواع سم، انواع کود شیمیایی (شامل کود فسفات، کود اوره، کود میکرو و کود پتاس)، کودهای دامی و سایر ملزومات مصرفی مانند کیسه پلاستیکی، گونی و جعبه می باشد.
در تحقیق فوق الگوی بهینه کشت منطقه در دو حالت مورد بررسی قرار گرفته است:
در حالت اول با استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی (Linear programming) و در حالت دوم با منظور کردن ریسک مربوط به درآمد که خود، ریسک عملکرد و ریسک قیمت را تحت پوشش قرار می دهد و استفاده از مدل برنامه ریزی درجه دوم (Quadratic programing) الگوی بهینه کشت تخمین زده شده است و از نرم افزار QSB استفاده شده است.
تابع هدف در بر گیرنده سود ناخالص هر یک از فعالیت های فوق می باشد که حداکثر کردن آن هدف اصلی می باشد.
محدودیت ها شامل:
محدودیت زمین آبی
محدودیت آب
محدودیت حداکثر سطح زیر کشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نقش دولت در اقتصاد چین
مقدمه
چین از کشورهای جنوب شرق آسیا است که از اواسط دهه 1970 میلادی ، سیاست آزاد سازی اقتصاد را در پیش گرفت و از شرایط بسته اقتصادهای سوسیالیستی به تدریج فاصله گرفت . این کشور طی دو دهه گذشته تلاشهای بسیاری را در راستای اصلاح ساختار اقتصادی و آزاد سازی اقتصاد کشور به عمل آورد و بسیاری از موانع تجارت خارجی و جذب سرمایه گذاری خارجی را از سر راه برداشت و در همین حال تقاضای عضویت در موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت ( گات) و سپس در سازمان جهانی تجارت ( WTO ) را دنبال کرد .
این پرسش مطرح است که چگونه عضویت چین به سازمان تجارت جهانی بر ساختار تجاری این کشور تاثیر خواهد گذاشت ؟ برحسب کالاها ، افزایش واردات از طریق کاهش تعرفه ها در مورد محصولات کشاورزی اجتناب ناپذیر به نظر می رسید ، زیرا قیمت کالاهای داخلی تقریبا از سطوح بین المللی فراتر رفته است .
اما از انجا که ملاحظات تبعیضی در مورد واردات محصولات صنعتی کاربر همچون منسوجات و پوشاک که از سوی برخی کشورها اعمال می شود ، با عضویت چین در سازمان تجارت جهانی کاهش می یابد ، انتظار می رود که صادرات این کشور افزایش یابد . شرکتهایی که به گمان ما از عضویت در سازمان جهانی تجارت نفع می برند ، همان شرکت هایی با سرمایه گذاری خارجی هستند.
از سوی دیگر بهبود فضای سرمایه گذاری داخلی چین که ناشی از عضویت آن در سازمان جهانی تجارت است ، به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این کشور منجر خواهد شد . از این رو انتظار می رود صادرات و واردات شرکتهایی با سرمایه گذاری خارجی افزایش یابد و همین امر موجب می شود که شرکتهایی با سرمایه گذاری خارجی و شرکتهایی تحت مالکیت بخش خصوصی ، جایگزین شرکتهای دولتی در تجارت خارجی به عنوان بازیگران اصلی شوند . در عین حال ، شرکتهای دولتی باید از افزایش واردات کالاهای سرمایه ای نفع ببرند که این امر همراه اصلاحات بیشتر و تعدیلات ساختاری ضروری خواهد بود .
اما در مورد شکلهای تجارت باید گفت : تجارت محصولات فرآوری شده که همواره نقش یرجسته ای را در صادرات چین ایفا کرده ، برخی از حالتهای ترجیحی خود را با کاهش میانگین نرخهای تعرفه از دست خواهد داد . تا زمانی که چین همچنان صدور کالاهای کاربر خود به شکل انبوه با حفظ مزیت آن بر حسب هزینه های دستمزد را ادامه دهد ، این کشور باید بتواند موقعیت خود را در عالم تجارت حفظ کند .
چنانچه افزایش سریع واردات موجب آن شود که تراز تجاری چین با کسری مواجه شود یا اگر واردات بیش از حد کالاهای خارجی ارزان قیمت به داخل کشور، موجب تشدید سیاستهای اقتصاد کلان شود ، درآن صورت دولت چین برای بهبود بخشیدن به تراز تجاری و وضعیت اقتصاد کلان از طریق کاهش ارزش پول ملی ، تردید کمی به خود راه خواهد داد .
ذکر این امر اهمیت دارد که چین تقریبا به مدت 2 دهه تمایل خود را برای عضویت سازمان جهانی تجارت را پنهان ساخته است . برای دستیابی به این هدف چین به آزاد سازی تجاری از طریق برنامه های مختلف همچون کاهش نرخهای تعرفه و لغو موانع غیر تعرفه ای مبادرت ورزید . با این وصف ، این باور وجود دارد که آثار منفی عضویت چین در سازمان تجارت جهانی بتدریج کاهش یابد. برای چین که با شرایط رکود تورمی در اقتصاد مواج است ، امتیازات ناشی از عضویت در این سازمان به مراتب بیش از آثار منفی آن در کوتاه مدت است . اما وضع اقتصادی چین در بلند مدت نه تنها از طریق افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنایع مرتبط با خدمات همچون بانکداری ، بیمه و صنایع کارخانه ای بهبود می یابد ، بلکه باید از این عضویت به عنوان یک فشار خارجی برای برانگیختن یا تشویق اصطلاحات کند شرکتهای دولتی ، بهره جست .
چالش پنهان اقتصاد چین
امروزه اقتصاددانان بیش از آنکه به مطالعه اقتصاد کشورهایی نظیر آمریکا و آلمان اشتیاق و علاقه نشان دهند ، به بررسی روند رشد اقتصادی کشورهای آسیایی که به تازگی گام در عرصه توسعه نهاده اند می پردازند و در این میان کشور چین با توجه به شرایط خاص رشد سریع اقتصادی ، نیروی کار فراوان و مواردی از این دست همواره توجه صاحب نظران اقتصادی را به خود جلب نموده است .
رشد شگفت آور اقتصادی و حضور قارچ گونه کالاهای ساخت این کشور در بازارهایی که تا چندی پیش در انحصار چند کشور توسعه یافته بود همگی شواهدی هستند که از تحولی عظیم و آینده ای درخشان در اقتصاد این کشور حکایت می کنند . خاصه آن که قیمت بسیار پایین کالاهای ساخت چین توانسته است تا حد زیادی عیوب ناشی از صنعت تکنولوژیک آنها را در چشم مصرف کنندگان کمرنگ کند و به عبارت بهتر قیمت ارزان ( Cost Leader Ship ) کیفیت و تنوع ( Differentiation ) بالای کالاهای ساخت کشورهای پیشرفته را تحت شعاع قرار داده است . بنابراین آنچه با ذکر نام چین به ذهن خطور می کند همواره هزینه تولید بسیارپایین است که ناشی از وجود نیروی کار فراوان و سطح دستمزد پایین کارگران چینی در مقایسه با با سایر کشورهاست که صد البته دستمزد پایین معلول سطح زندگی پایین و به تبع آن سطح توقع درآمدی نازل است .
به نظر می رسد پیشرفت های سالیان اخیر چین تنها توانسته است زندگی حدود 300 میلیون مردم این کشور را ارتقا دهد و هنوز حدود 800 میلیون نفر نیروی کار ارزان بالقوه یا بالفعل که تضمین کننده هزینه تولید اندک در این کشور می باشند وجود دارد . این دیدگاه هرچند در نگاه اول ترمیم کننده آینده ای درخشان و مثبت برای چین است اما در آن روی سکه میلیونها نفر از طبقات کارگر و کم درآمد وجود دارند که با پیشرفت سریع اقتصاد ملی سطح توقع درآمدی آنها نیز به همان سرعت بالا می رود . اکنون به نظر می رسد تصمیم گیرندگان کلان این کشور در سالهای نه چندان دور بر سر یک دوراهی قرار خواهند گرفت که انتخاب هر گزینه هزینه هایی را به همراه دارد . راه اول تلاش برای حفظ و سیانت از نیروی کار ارزان اما راه دوم با تلاش برای برقراری عدالت اقتصادی و بهبود وضع زندگی عموم مردم همزمان با بهبود شاخصهای اقتصاد کلان است که البته این گزینه، باعث ازبین بردن بزرگترین عامل قدرتمند اقتصادی یعنی همان نیروی کار ارزان خواهد شد که رشد سرسام آور اقتصاد چین را حتما به رشدی لاک پشت گونه بدل خواهد کرد . نکته کلیدی است که چین تنها یک راه درپیش دارد و آن استفاده از پتانسیل بی پایان نیروی کارارزان به سان یک منبع پایان پذیر و تجدید ناشونده ( همچو منابع نفتی ) است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
به نام خداوند بخشنده مهربان
همچنین برآوردهای اصلاح شده نسبت به برآوردهای پیشین شرح تحمل پذیر و سالمتری از اقتصاد چین را نشان می دهند. علاوه بر مجموع ارقام جدید تولید ناخالص داخلی، برآوردهای جدیدی از بخش های مختلف تولید ناخالص داخلی وجود دارد. به ویژه اینکه برآوردهای جدید در بخشی از GDP ناشی از سرمایه گذاری تعدیل اندک و در بخشی از GDP ناشی از مصرف تعدیل بسیار ایجاد نموده اند.تخمین زده شده است که سرمایه گذاری تحت شرایط جدید در اوایل دهه 2000 برای 38/ از GDP تشکیل شده است. برآوردهای اصلاح شده نشان دادند مصرف تقریبا برابر 60/ GDP است و این حاکم از آن است که قدرت مصرفی به نیروی اصلی در رشد اقتصاد چین تبدیل شده است. این وضعیت سالمتر از وضعیتی است که صادارات سرمایه گذاری جدید تحرک اصلی در اقتصاد چین بودند. انتظار داریم در طی چند سال آینده برآورد مجدد در اعداد GDP ادامه یابد. به عبارت دیگر، بخش خدمات و میزان مصرف در رشد اقتصاد چین به کمک کننده های مهمی تبدیل خواهند شد. اینها با نوین سازی اقتصاد چین سازگار هستند. بعلاوه علائمی که نشان می دهند در چین میزان پس انداز تا حدودی کاهش خواهد یافت. و بر اساس تقاضای مصرف کننده خواهد بود. احتمال اینکه بازارهای ملی بیش از یک ملیون مصرف کننده به واقعیتی تبدیل خواهد شد را افزایش می دهند. RMA: چین در حوالی 2005 RMA را برابر دلار با 1/2 دوباره برآورد نمود و نشان داد که آن می تواند میزان تبادل RMA را در مقابل سبد پولهای رایج مدیریت کند. این حرکت بعلاوه آزادی بیشتر فشار سیاسی وارد بر چین را که حاکی از اصلاح پول رایج در مابقی سال 2005 بود را کاهش داد. با این وجود RMA از آن زمان تا کنون نسبت به دلار امریکا تا اندازه ای ترقی کرده و عملکرد دلار را در برابر پول های رایج دیگر دنبال نموده است. بنابراین نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد RMA منحصرا در مقابل دلار امریکا سبد پول های رایج مدیریت شده است. در اواخر 2005 قدرت نسبی دلار امریکا به پولهای رایج دیگر برخی از فشارهای وارده به RMA را کاهش داد، البته این قدرت بر دلار و خزانه داری امریکا تاثیری نداشت. چین به وسیله مازاد تجاری اش که در سال 2006 به 178 بیلیون U SD رسید و مازاد متقابل تجاری بیش با ایالت متحده که در همان سال 235 بیلیون U S D بود توانست رشد سریعی از RMB را در مقابل دلار پول های رایج دیگر شرکای تجاری اش به منصه ظهور برساند. چین محتملا به سه دلیل اساسی به مقاومت در برابر این فشار ادامه خواهد داد. اولین دلیل این است که آن می تواند تا زمانیکه چین بخواهد برای ضد عفونی کردن دلارهای آمریکایی اش هزینه صرف کند و مایل به طرح واکنش سیاسی جغرافیایی باشد می تواند در فقدان پول رایج گردش پذیر آنچه راکه می خواهد از نظر تبادل ارزی انجام دهد.دوم احساسی وجود دارد که نشان میدهد اگر مکانیسم نرخ ارزی چین شکسته نشود حداقل برای چین دلیلی برای متمرکز شدن بر آن وجود ندارد.این موضوع با ترس ناشی از مدیریت امری پیچیده تر از تبادل ارزی ثابت روندی که چین تجربه ای واقعی از انجام دادن آن ندارد، آمیخته شده است. سومین دلیل این است که RMB در برابر دلار امریکا در سطوح کنونی واقع نمی باشد. به گونه ای که بتواند صادرات را حمایت کند. بنابراین، مکانیسم نرخ ارزی د رکاربردی واقعی حالت تهاجمی دارد تا تدافعی. بعد از همه این حرفها مناطق نسبتا فقیر چین با نمایندگی های متناسبی از صنایع سنگین در رقابت با بازار داخلیکه شامل وارداتی از کره، تایوان و ژاپن هستند. آسیب پذیر می باشند. نه مناطق ثروتمند با صادرات شکوفا انتظار داریم چین در طی چند سال آینده به تدریج RMB را ترقی دهد. در حالی که پیش بینی آن دشوار می باشد با دیدن افزایشی در مقیاس چند درصد در سالها کمی بیشتر در برابر دلار امریکا و درک این نکته که RMB نسبت به پولهای رایج دیگر به طور گسترده دنباله رو دلار امریکا است شگفت زده نمی شویم با وجود آنکه ممکن است چین سبد پول های رایج را تا حدودی متنوع کند، هر گونه حرکت عمده فروشی جدا از دلار ک با تغییری در سند دارایی های ذخیره اش همراه است، حاکی از ارزش نهانگاه بزرگ چین خواهد بود. با این وجود، به دلیل تمایل چین به حرکتی آهسته و نداشتن تجربه مدیریت انتظار نداریم با تغییری ناگهانی مواجه شویم. و نه منتظرRMB گردش پذیر آزاد هستیم. همچنین تصور من بر این است که انعطاف پذیری چین با نوین سازی صنایع سنگین در چین و توسعه اقتصاد غرب و مناطق شمال شرقی نسبت به تحت فشار قرارگرفتن سازگاری بیشتری دارد. آیا مناطق متوسط چین باید شکوفا شوند چین دلایلی برای حفظ نرخ ارزی دارد که اکثر تحلیل گران آن را بی اهمیت تلقی می کنند. در همان زمان شناسایی رهبر های ترازهای متزلزل از نظر مستمری های بودجه بندی نشده و ادامه یافتن چالش تبدیل در آمدهای مالیاتی به نت اجتماعی فشارهای اقتصادی را تعدیل خواهد نمود. و می تواند محدودیت هایی بر میزان افزایش قرار دهد. ارزش RMB به دخایر در حال رشد چین سرمایه که پیش بینی کننده رشد آن است، بستگی دارد . رهبری چین سعی دارد با ایجاد مشکلاتی برای خریداران خارجی مانع از ریزش سرمایه در آن شود. علاوه بر این آن به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
چکیده کتاب
بوروکراسی و توسعه در ایران
( نگاهی تطبیقی – تاریخی )
نوشته : دکتر ابوالحسن فقیهی و دکتر حسن دانایی فرد
ناشر : مؤسسه خدمات فرهنگی رسا
چاپ اول : 1385
استاد :
دکتر سید محمد مقیمی
دانشجویان :
شهیده طالب فائزه حیدری
دی 1386
کتاب بوروکراسی و توسعه در ایران دارای 3 بخش می باشد :
در بخش نخست به مبانی نظری و مدلهای مدیریت دولتی تطبیقی پرداخته است ، که در مورد مفاهیم بوروکراسی و تحول در نظام اداری و سیاسی بحث می کند.
بخش دوم کتاب نگاهی تاریخی را به مدیریت دولتی دارد .
و در آخر بخش سوم که مدیریت دولتی را در ایران معاصر مورد بررسی قرار می دهد.
بخش اول : مدیریت دولتی تطبیقی : مبانی نظری و الگوها
بوروکراسی مبنایی برای مقایسه :
بسیاری از محققان سیاست تطبیقی برای تحلیل نظام های سیاسی رویکرد کارکردی (وظیفه ای) غیر ساختاری را در اولویت قرار داده اند. تأکید بر رویکرد ساختاری در بررسی مدیریت دولتی تطبیقی به دلیل رجحان آن بر رویکرد کارکردی در بررسی نظام های سیاسی نیست بلکه این تصمیم بر این نظر استوار است که بوروکراسی به عنوان ساختاری سیاسی تخصصی در مقایسه با رویکرد کارکردی مبنای بهتری برای تحلیل های تطبیقی مدیریت دولتی است.
مفاهیم بوروکراسی :
بوروکراسی از آن جهت که واژه ای مبهم و دردسرساز به نظر رسیده غالباً مورد انتقاد قرار گرفته است با این وجود بوروکراسی واژه ای است که نشان داده ماندنی است. در زبان عامیانه، بوروکراسی غالباً به عنوان یک «واژه نامطلوب» سیاسی به کار برده می شود.
گرایش غالب برای تعریف بوروکراسی تعریف آن بر مبنای ویژگی های مهم ساختاری سازمان است. کاملترین تعریف بر اساس این گرایش تعریف ویکتور تامسون است که ویژگی های اصلی سازمان بوروکراتیک را وجود سلسله مراتب بسیار دقیق همراه با تقسیم کار بسیار مشخص می داند .
هال ابعاد چهارگانه بوروکراسی را به شرح زیر برشمرده است :
سلسله مراتب اختیار مشخص
تقسیم کار بر مبنای تخصص گرایی وظیفه
نظامی از رویه ها و دستورالعمل ها برای انجام کارها
نظام قانونی در برگیرنده حقوق و وظایف متصدیان مشاغل
گرایش دوم تعریف بوروکراسی بر حسب ویژگیهای رفتاری است که بر این اساس، پاره ای از ویژگیهای رفتاری الگوی رفتار بوروکراتیک تلقی می شود. در خصوص اینکه کدام رفتار، نماد رفتار بوروکراتیک است، اختلاف نظرهای نسبتاً عمیقی وجود دارد. برای مثال فردریش بر ویژگی هایی نظیر عینیت، دقت و ثبات و مسئولیت تأکید می کند.
آیزین شتات از نوعی تعادل پویا سخن می راند که یک بوروکراسی ممکن است در تعامل با محیطش ایجاد کند.
مارکس می گوید سازمان بوروکراتیک، درون خود ویژگی هایی را پرورش می دهد که آن را از هدف اصلی اش دور می سازد. برخی از نقاط قوت آن پیوسته بوسیله نقاط ضعفی که از خواص ماهوی بوروکراسی نشأت می گیرد، مخدوش می شود.
رویکرد انتخابی نویسنده ، رویکردی است که بوروکراسی را نهادی با ویژگیهای مهم ساختاری تعریف کرده است بوروکراسی شکلی از سازمان است . وقتی سازمانی را بوروکراسی می نامیم که این ویژگیها را داشته باشد . مزیت اصلی انتخاب ویژگی های ساختاری در تعریف بوروکراسی این است که به ما اجازه می دهد همه الگوهای رفتاری را که در بوروکراسی نام رفتار بوروکراتیک زیبنده آنهاست مدنظر قرار دهیم . حقیقت آن است که تمایز بوروکراسی ها از یکدیگر بیشتر مبتنی بر ویژگی های رفتاری است تا عناصر ساختاری .
عمومیت بوروکراسی دولتی :
در بوروکراسی توافق بر ویژگی های ساختاری یا سازمانی که محور اصلی مقایسه اند بسیار اساسی است. تفاوتها اساساً از نحوه توصیف ویژگی های ساختاری و همین طور ترکیب ویژگی های رفتاری با ویژگی های ساختاری نشأت می گیرد. احتمالاً مهمترین ویژگی سلسله مراتب است که با تأکید بر هدف به کارگیری عقلانیت در وظایف اداری مرتبط است. ماکس این ویژگی را منشأ شکل بوروکراتیک سازمان توصیف کرد.
بوروکراسی آرمانی وبر سازه ای ذهنی بود که به طور تجربی در جهان واقع نمی توان آن را یافت.
در نظامهای سیاسی متفاوت باید به دو عامل کلی که ویژگی های نظام بوروکراتیک را به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می دهند اشاره کنیم: یکی از عوامل کاملاً مرتبط، محیط سازمانی مدیریت دولتی است که شامل الگوی بخش بندی واحدهای دولتی و وضعیت اشتغال افراد در بخش های دولتی است.
عامل دیگر که کمتر ملموس و پیچیده تر است محیط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیرامون بوروکراسی است و غالباً از آن به عنوان «بوم شناسی مدیریت دولتی» نام برده می شود.
بوم شناسی مدیریت :
این پدیده به مفهوم وابستگی متقابل زندگی انسان و محیط پیرامون آن می باشد.
نکته مهم این است که درک بهتر بوروکراسی ها و همین طور سایر نهادهای سیاسی و اجتماعی مستلزم شناخت شرایط پیرامون آنها، تأثیرات و نیروی شکل دهنده و تغییر دهنده آنها است به علاوه تعیین اولویت عوامل محیطی و تعامل این نهادها بر محیطشان مفید خواهد بود.
محیط بوروکراسی را می توان به صورت مجموعه ای از دوایر متحدالمرکز تصور کرد که بوروکراسی در مرکز آن قرار دارد . هر یک از این دوایر که بر بورکراسی نزدیکتر می شوند اهمیت تأثیرشان بر بوروکراسی بیشتر است . بزرگترین دایره را می توان به عنوان نماد همه جامعه یا نظام اجتماعی در نظر گرفت ، دایره بعدی نظام اقتصادی یا جنبه های اقتصادی نظام اجتماعی را تشکیل می دهد و دایره درونی نظام سیاسی است که خرده نظام اداری و بوروکراسی را به عنوان یکی از اجزاء خود در بر می گیرد .
الگوهای نظام اداری :
دانشمندان علوم اجتماعی پیشنهاد کرده اند برای بررسی و تحلیل فعالیت های اداری حکومت های موجود از الگوهایی استفاده شود که پدیده های جهان واقعی را توضیح می دهد. کاربردی ترین الگوی بوروکراسی، الگوی بوروکراسی وبر یا الگوی (کلاسیک) است. این الگوی کلاسیک نه تنها ویژگی های ساختاری سازمان بوروکراتیک یعنی سلسله مراتب، پیچیدگی و شایستگی را در بر دارد، بلکه ترکیبی از ویژگی های مرتبط رفتاری و ساختاری است.
مفاهیم تحول در نظامهای سیاسی :
بین محققان سیاست تطبیقی بر سر مفاهیم اصلی تحول که در گذر زمان در ویژگی های نظام سیاسی رخ می دهد اجماعی وجود ندارد. به دلیل ارتباط این موضوع با جنبه های اداری نظام های سیاسی مفاهیمی نظیر نوگرایی، توسعه یا تغییر بیان می شود.
نوگرایی
مفهوم نوگرایی شدیداً به زمان و فرهنگ وابسته است. دانیل لرز آن را به عنوان «فرآیندی نظام مند» توصیف می کند که متضمن تغییراتی مکمل گونه در بخش های «جمعیتی، اقتصادی، سیاسی، ارتباطی و فرهنگی» جامعه است. مونته بالمر مدعی است که نوگرایی اشاره به فرآیند حرکت به طرف مجموعه ای از روابط آرمانی که تحت عنوان «تجدد» مطرح گردیده دارد. در عین حال معتقد است که اصطلاح «تجدد» به الگوی آرمانی نظام های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
اقتصاد کلان کینزین
اعتقاد اصلی کینزین این بودکه ذاتاً اقتصادهای بازار بی ثبات هستند توجه کینزین به نفوذ روحهای حیوانی در سرمایهگذاری به گرایش تصمیم گیران خصوصی بر می گردد که خوش بینی زیادی را به همراه دارند و در سرمایه گذاری و تولید توسعه هایی را ایجاد می کنند.
بسیاری از نظریه پردازان چرخه تجارت معتقدند که این موضوع ناشی از فطرت و ذات ماهیت بشری می باشد که البته هرچه پیشرفت بالاتر باشد، سقوط نیز عمیق تر خواهد بود. کارخانه هایی که تولید بیش از حد داشته و توسعه یافته اند در طول تغییرات شدید جهت گروهبندی مجدد، طرح فهرست اموال و غیره پیش از آنکه آمادگی ادامه این نوسان شدید داشته باشند، به زمان کافی نیاز دارند که بیش از حد توسعه یافته و خرج نموده اند در طول نوسان شدید گروه بندی مجدد کرده اند و صاحبان فعالیت ها احتمالاً دیون خود را پیش از آنکه عرابة هزینه نمودن خوش بینانه را دوباره خواستار شوند، پرداخت نموده اند.
در فصل 9، بخشی را پیرامون شباهت ثبات سازی اقتصاد کلان بهمراه گراف از چرخه تجارت، آغاز نمودیم که نشان دهنده عدم ثبات در CTDP در طول زمان می باشد. شکل مذکور بعنوان شکل (a)26/12 تکرار شده است. در حال حاضر می توان مشاهده کرد که این موضوع به مدلی که توسعه داده ایم شباهت بسیاری دارد. چرخه های تجارت را می توان بعنوان یک اصل ایجاد شده بواسطه منحنی ADE مشاهده نمود که بصورت همیشگی در حال حرکت می باشد که در اطراف و خارج می تواند به عنوان سرمایه گذار و مصرفکننده مورد اطمینان در رشد و افول نوسانات مطرح باشد.
همانگونه که در شکل (b)26/12 رئوس بواسطه نقطه A و قاعده ها بواسطه نقطه B در هردو گراف نشان داده شده اند. در این میان سطح CTDP در حال نوسان می باشد اما در وضعیت اشتغال کامل نمیایستد. اگر جهان به این روش کار نماید، دولت به کاهش رئوس و افزایش تقاضا در قاعدهها عمل می کند و در نتیجه منحنی ADE ثابت تر مانده که بواسطه تقابل نوسانات در تقاضای مستقل خصوصی می باشد.
شکل 26/12 چرخه های تجارت
اگر کارخانه ها و صاحبان فعالیت ها به موضوعات متغیر اعتماد و دقت، مغرور باشند علم اقتصاد بمنظور نوسان میان رئوس (نقطه A) و قاعده ها (نقطه B) گرایش اصولی خواهد داشت.
این رویکرد چرخه های تجارت همیشگی، دیدگاه جهانی متفاوت اصولی می باشد که به آن تأکید زیادی نمیکنیم که البته می تواند از آن دسته چرخه هایی باشند که کاهش علم اقتصادی را در معادله اشتغال کامل فرض می کند. کینز به این باور که پدیده اقتصاد کلان می تواند از طریق فرض رفتار منطقی و خوش بینانه از سوی افراد تشریح شود که با قیاس نمونه های بازارهای فردی در اقتصاد کلان صورت میگیرد، معتقد نمیباشد.
وی به عوامل مهم اقتصاد کلان، از جمله موجهای مقیاس خوش بینانه و بدبینانه، یا روش C در بازار حوادث بتواند بازارهای دیگر واقع شود و تنها در سطح تا اندازه ای فردی توصیف شوند، معتقد بود. فرضیه وی در زمینه روحهای حیوانی پیشنهاد می کند که می بایستی تا حدودی بخواهیم پدیده اقتصاد کلان جهانی واقعی را درک نماییم می بایستی تا حدودی به این فرضیه افراد همواره بطور عقلانی عمل می کنند مشکوک باشیم.
در مدل سنتی چرخه های تجارت کینزیان هیچ چیزی یک اقتصاددان را برای مواجهه با رویدادهایی همچون آمادگی در برابر شوک ها و موضوعات مرتبط با قابلیت پایدار فراهم نمی کند. این موضوعات به مدل هایی نیاز دارند که تا اندازه ای منعطف باشند و موضوعات جدیدی را به هنگامی که افزایش می یابند مورد خطاب قرار دهد. چنین مدل هایی در زمینه فهم بهترین می باشند و اقتصادها را به عنوان عامل در تنوع نیروها درنظر می گیرد و اکثر اوقات بسیاری از نیروهای ویژه ای که منتظر راهبری در موقعیت سنتی معادله اشتغال کامل می باشند را در خود غرق می کند.
مبحث سوالات:
در بعضی دوایر اقتصاد کلان کینزین ها معروف می شود سپس به سادگی معادل اقتصاد کلان کلاسیکها قرار می گیرد، با فرض اضافه دستمزد پایین و نگهداری برای نشان داد قیمت تعدیل شده "دشواری دستمزدها" (در پیوست می بینیم که کلاسیکها و کینزینها ترکیب شده است). از تعریف تئوری مذکور کینزینها، صحت آن را توضیح دهید.
شما فکر کنید و تعریف بهتری را درباره واقعیت اقتصادی تئوری اقتصاد کلان کینزینها و کلاسیک ها ارائه دهید.
5- آیا پایداری و ثبات سازی قابل مجادله هستند؟
چهار فصل اخیر بر نحوه سطح بالای تقاضا که برای حمایت سطح خارجی ضروری می باشند تأکید کردهاند که نگهدارنده درآمد در سطوح بالا و عدم اشتغال در سطوح پایین می باشد. سه هدف وجود دارد که هدفمندسازی نسخ اقتصاد کلان و استانداردهای زندگی و ثبات سازی از آنجمله هستند. همانگونه که در فصل اول عنوان شد، اجرای قابلیت پایدارسازی مالی، اجتماعی، محیط شناسی نیز مهم می باشند.
1-5- اهداف و فرضیه های آزمون
با درنظر گرفتن نمونه های ایجاد شده در ارزش صورت به نظر می رسد که اهداف ثبات سازی به ویژه هدف بیکای سطح پایین و قابلیت سازی محیطی اهداف پایدار در مجادله مستقیم می باشند. به نظر می رسد که ثبات سازی به حفظ سریع نرخ استحاله مواد یعنی تغییر مواد و منابع انرژی به کالا و خدمات مصرفی، همانگونه که از طریق CTDP سنجیده شده است، بیانجامد. مصرف ، سرمایهگذاری، هزینه ها و مخارج دولت، و نیز صادرات صرف به ایستایش در سطح بالا نیاز دارند که می بایستی وقف مدل های مذکور باشند تا سطح زیاد تقاضا را ایجاد و به نوبه خود اشتغال کامل را پشتیبانی نمایند.
قابلیت پایدار سازی محیطی بواسطه نرخ های بالای استحاله مواد تجدید شده است که منابع تجدیدنشدنی را به انتها می رساند یا به آهستگی تجدیدشدنی می باشند و سایر موارد از جمله تغییر در قله جهانی و انقراض گونه ها را منجر می شود. واضح است که هر حرکت جدی به سوی قابلیت پایدارسازی محیطی، مصرف کمتر بویژه در منابع انرژی سوخت فسیلی را می طلبد. شوک ذخیره نفتی دهه 1970 ضرب المثل «اطلاع رسانی به رقیب در زمینه کارهای آتی خود » با توجه به محدودیت های ظرفیتی هشداری را برای جوامع مطرح میکند که می بایستی به یک اقتصاد قابل پایدار هدفمند شوند، بدین معنا که بحران برای اقتصادی در مقیاس بالا، ضرر درآمد و عدم اشتغال را در پی خواهد داشت؟
در پی این مجادله آشکار ناشی از ساده انگاری، فرضیه هایی در گسترش نمونه اقتصاد کلان خود ایجاد میکنیم. این فرضیه ها ممکن است صحیح نباشد، این مجادله ممکن است به اندازه ای که به نظر میآید، بزرگ نباشد. برای مثال، در مدل های توسعه یافته فصل 9، فرض نمودهایم که اشتغال بیشتر همیشه بهتر است، زیرا درآمد پولی برای مردم به همراه دارد و عدم اشتغال، پرهیجان و تضعیف کننده روحیه میباشد. سطوح بالای سراسری تولید برای نگهداشتن اشتغال بالا، ضروری می باشند. تنها سطوح مصرف، سرمایهگذاری، مخارج و هزینه های دولت و صادرات حرف مهم هستند. ترکیب این مخارج برحسب انواع کالا و خدمات تولید شده و یا روش تولید به کار رفته در محصول GTPD مهم نیستند.
2-5- به راستی از اشتغال چه می خواهیم؟
بدون شک نیاز به شغل و عدم توانایی در یافتن شغل می تواند خیلی سخت و دشوار در زمینه بیکاری باشد. علاوه بر نبود درآمد که می تواند یک کارگر و خانواده اش را به فقر و کار سخت واقعی بیندازد بیکاری، واپس زنیهای روانشناختی شدیدی را موجب می شود. غالباً مردم فسردگی و تضعیف روحیه را به هنگامیکه خواستار آن نمی باشند احساس می کنند.
مطالعه تأثیر تغییرات چرخه تجارت در سلامت و روحیه، بدون ابهام نشان میدهد که نرخهای خودکشی در خلال رکود اقتصادی افزایش می یابد. بوضوح، یک جامعه انسانی و بشری می باید تاحدی که ممکن است چنین ضرری را در حداقل نگهدارد. در پس تسکین چنین اوضاعی، چیزی را که از اشتغال ملی میخواهیم به وضوح کمتر می باشد. اینکه آیا همواره بهتر است که به ازاء هرکار و فعالیتی، میان درآمدهای مردم و سلامت و رفاه آنها بررسی می شوند و می بینیم که ارتباط بقدر محکمی که غالباً فرض می شده است، مثبت نمی باشد. چیزی را که حتی پرهیجان تر می باشد، این است که همیشه به نظر نمی رسد که اشتغال و اقدامات رفاهی در طول چرخه تجارت به طور مثبت با یکدیگر مرتبط شده باشد.
در حالی که همانگونه که در بالا اشاره شد در خلال رکود اقتصادی خودکشی ها افزایش می یابند و نرخهای مرگ و میر کلی کاهش می یابد و وقتی که اقتصاد در کشورهای صنعتی شده نوسانات اقتصادی دچار رشد می شود به نظر عقلانی نمی رسد این موضوع را به تبع آن بوضوح مشاهده خواهیم کرد.
در جایی که اقتصاد به خوبی اجرا می شود نرخ ها افزایش می یابند، اما حقایق مرتبط با جمعیت به طور کلی (نه فقط جمعیت بیکار) می تواند به شرح این موضوع کمک نماید. برای مثال، در خلال شغلهای ساختاری، نوساناتی که برخی از آنها در اقتصاد خطرناکترین به حساب می آیند احتمالاً بطور ویژه افزایش مییابند در خلال این نوسانات، بسیاری از افراد جدید و بی تجربه در صنایعی از جمله صنایع تولیدی و رانندگی کار مینمایند و علیالخصوص افراد بی تجربه در شغل، آسیب دیده