لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
فصل ششم:
نظریه سرمایه گذاری و عوامل مؤثر بر میزان سرمایه گذاری
مفهوم اقتصادی سرمایه گذاری با مفهوم تجارتی آن که در گفتگوهای روزانه به کار می رود تفاوتهای بسیار دارد. برای مثال، هر گاه شخصی تعداد صد سهم از سهام شخص دیگری را بخرد، شخص اول ممکن است چنین اقدامی را نوعی سرمایه گذاری تلقی کند، در حالی که، در واقع، معادل مقدار سرمایه گذاری شخص مزبور، فروشنده سهام سرمایه گذاری منفی کرده است و بنابراین از نظر اجتماع هیچ گونه سرمایه گذاری جدید اقتصاد انجام نشده است.
«سرمایه گذاری اقتصادی» در کل اقتصاد، تنها هزینه هایی را در بر می گیرد که موجودی کالاهای سرمایه ای نظیر کارخانه ها و یا تجهیزات فنی و یا موجودی کالاها را افزایش دهد. خرید ماشینهای فرسوده و یا کارخانه هایی که در سالهای قبل ساخته شده اند از نظر اقتصادی سرمایه گذاری تلقی نمی شود و بدین جهت عنوان سرمایه گذاری را تنها به هزینه هایی میتوان اطلاق کرد که به منظور ایجاد کارخانه ها و ماشینهای کاملاً نو و یا گسترش ظرفیت کارخانه های موجود و یا افزایش موجودی کالاها انجام شده باشد.
سرمایه گذاری فراگردی است که در آن کالاهای سرمایه ای برای تولید کالاها و یا خدمات دیگر به کار می رود. بنابراین به روشنی می توان گفت چنانچه از اتومبیل برای حمل کالا یا اداره صنعت و یا فعالیت بازرگانی استفاده شود هزینة خرید آن سرمایه گذاری اقتصادی محسوب می شود. اما اگر اتومبیل تنها برای گردش آخر هفته به کار رود، بدیهی است که هزینه خرید آن نوعی هزینه مصرفی خواهد بود.
در مورد هزینه خانه سازی نیز همین مسئله مطرح است؛ هرگاه خانه جدیدی ساخته و سپس اجاره داده شود، از نظر صاحب خانه و جامعه، سرمایه گذاری صورت گرفته است. اما هرگاه صاحب خانه خود در خانه جدید سکنا گزیند آیا هزینه خانه مانند هزینه اتومبیل نوعی هزینه مصرف خواهد بود؟ برعکس مورد اتومبیل، وزارت بازرگانی کلیه «هزینه های تأسیساتی و ساختمانی» را به عنوان سرمایه گذاری به حساب می آورد.
بالاخره در مورد تحصیلات نیز اگر مربوط به آموزش اصول لازم برای شغل یا حرفة معینی باشد، آیا باید هزینه آن را از نوع سرمایه گذاری تلقی کرد؟ در این صورت آیا باید انتظار داشت که قدرت کسب درآمد دانش آموخته در نتیجة تحصیلات افزایش یابد؟ مسلم است که درآمد شخص مورد نظر در نتیجه تحصیلات بالا می رود: بنابراین، می توان بیان داشت که هزینه آموزش، سرمایه گذاری در «سرمایه انسانی» است.
سرمایه گذاری از نظر خرد ـ اقتصادی
یک بنگاه اقتصادی برای تصمیم گیری در این مورد که منابع پولی خود را در سرمایه گذاری برای یک پروژه خاص صرف کند، با استفاده از دو روش می تواند جنبه های اقتصادی سرمایه گذاری مزبور را ارزیابی نماید. هر یک از این روشها که در زیر شرح داده می شود ضابطة اقتصادی سرمایه گذاری است و در شرایطی که منابع پولی چه از داخل بنگاه از دریافتهای باقیمانده و چه از طریق وام تأمین می شود، به نتایج مشابهی منجر می گردد.
1ـ ارزش فعلی: تصمیم به اجرای یک طرح سرمایه گذاری در بنگاه اقتصادی با استفاده از روش ارزش فعلی به این اصل بر می گردد که طرح سرمایه گذاری فقط موقعی مقرون به صرفه است که درآمد آن بیشتر از جبران هزینه ای باشد که در اثر استفاده در طول تمام عمر کالاهای سرمایه ای ایجاد می شود. هزینه کالای سرمایه ای همان قیمت بازاری آن است. این قیمت را نمی توان در بلند مدت به عنوان مقداری ثابت فرض کرد، زیرا ممکن است در اثر تغییرات مربوط به تقاضا و عرضه تغییر کند. این قیمت در شرایط رقابتی بازار معمولاً «قیمت عرضه» خوانده می شود، زیرا با این قیمت است که تولید کننده می خواهد آن را به تقاضا کننده بفروشد.
حال به تحلیل طرف درآمد قضیه می پردازیم. این طرف تا اندازه ای پیچیده تر است. فرض می کنیم که عمر کالای سرمایه ای n سال باشد. در اینجا باید یک جریان درآمد را برای این کالا به حساب بیاوریم. از آنجا که در این درآمدها در زمانهای مختلف به دست می آید و از آنجا که ارزش واقعی پول در این زمانها یکسان نیست، لذا قبل از مقایسة این درآمدها با یکدیگر و مقایسه غائی آن با هزینه سرمایه گذاری باید آنها را به ارزش فعلی خود تبدیل کنیم.
جریان تبدیل ارزش آینده به ارزش فعلی «تنزیل» خوانده می شود. تنزیل در واقع عکس «مرابحه» است. مرابحه بدین منظور به کار می رود تا نشان دهد که هرگاه مبلغ معلومی در دارایی خاص (مالی یا واقعی) با نرخ بهره معین سرمایه گذاری شود، در پایان یک دورة زمانی معلوم چه ارزشی خواهد داشت. برای مثال، هرگاه مبلغ Vo با نرخ بهره I به وام داده شود، ارزش Vo بعد از یک سال معادل V1 خواهد بود که از فرمول زیر به دست می آید:
(1) ( I + 1) Vo = V1
به عبارت دیگر، سرمایه گذاری معادل 100 ریال، در پایان یک سال با نرخ بهرة 10 درصد، ارزشی معادل 110 ریال خواهد داشت. پس می توانیم رابطة زیر را بنویسیم:
(10% + 1) 100 = 110
حال اگر V1 برای مدت دو سال وام داده شود، ارزش آن در پایان سال دوم معادل V2 خواهد بود که از معادله زیر بدست می آید:
(I + 1 ) V1 = V2
با در نظر گرفتن معادله (1) خواهیم داشت:
( I + 1) ( I + 1) Vo = V2
2( I + 1) Vo = V2
به همین ترتیب در پایان سال سوم خواهیم داشت:
3(I + 1) V0 = (I + 1) V2 = V3
و همچنین در پایان سال چهارم خواهیم داشت:
4(I + 1) V0 = V4
پس از این روش می توانیم نرخ بهره مرکب را در هر زمان (t) از فرمول زیر به دست آوریم:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
اقتصاد سیاسی قدرت نمادین بوردیو
خبرگزاری فارس: این مقاله خصوصیات اصلی جامعهشناسی فرهنگ پییر بوردیو را به لحاظ سهم بالقوه انها در جامعهشناسی دین بررسی میکند. بوردیو خود توجه اندکی به مطالعه مذهب معطوف داشته است.اما خصوصیات عمده رویکرد او به مطالعه فرهنگ، ملهم از ماتریالیسم کارل مارکس و بهخصوص جامعهشناسی دین ماکس وبر است.
این مقاله خصوصیات اصلی جامعهشناسی فرهنگ پییر بوردیو را به لحاظ سهم بالقوه انها در جامعهشناسی دین بررسی میکند. بوردیو خود توجه اندکی به مطالعه مذهب معطوف داشته است.اما خصوصیات عمده رویکرد او به مطالعه فرهنگ، ملهم از ماتریالیسم کارل مارکس و بهخصوص جامعهشناسی دین ماکس وبر است.
برقراری ارتباط بین مطالعه فرهنگ و دین
اقتصاد سیاسی قدرت نمادین بوردیو
بوردیو جامعهشناسی قدرت نمادین را مطرح میکند، و در آن به موضوع مهم رابطه بین فرهنگ، قشربندی (اجتماعی) و قدرت میپردازد. او معتقد است که مبارزه برای شناسایی اجتماعی، بعدی اساسی از کل حیات اجتماعی است. در این مبارزه، منابع، فرایندها و نهادهای فرهنگی، افراد و گروهها را در سلسله مراتب رقابتی و دائمی سلطه نگه میدارند. او این ادعای جسورانه را مطرح میکند که همه رسوم و نمادهای فرهنگی از سلایق هنری، سبک لباس و عادات غذاخوردن گرفته تا دین، علم و فلسفه ـــ در واقع تا خود زبان ـــ دربرگیرنده منافع هستند و کارکرد آنها افزایش تمایزات اجتماعی است. بوردیو به اینکه چگونه این مبارزات اجتماعی از طریق طبقهبندی نمادین تجزیه میشوند، چگونه رسوم فرهنگی افراد و گروهها را در مراتب سلسله مقامی و طبقاتی رقابتی قرار میدهند، چگونه میدانهای نسبتاً مستقل تضاد، افراد و گروهها را در مبارزه بر سر منابع ارزشمند به هم متصل میکند، چگونه بازیگران مبارزه میکنند و به دنبال راهبردهایی برای دستیابی به منافع خود در درون این میدانها هستند و چگونه در چنین کنشی، بازیگران ناآگاهانه نظام قشربندی اجتماعی را بازتولید میکنند، بر این اساس فرهنگ عاری از محتوای سیاسی نیست بلکه نمودی از آن است.
بوردیو در رویکرد خود به فرهنگ، اقتصاد سیاسی رسوم نمادین را مطرح میکند که شامل نظریه منافع نمادین، نظریه سرمایه فرهنگی و نظریه قدرت نمادین است. این نظریهها، مباحث نظری منظم و معین نیستند بلکه موضوعاتی توجیهی هستند که با یکدیگر تداخل میکنند و در هم ادغام میشوند. این موضوعات متأثر از مکاتب متنوعی از جمله مارکسیسم، ساختارگرایی، پدیدارشناسی هستند. اما همچنان که بروبیکر1 (1985) خاطرنشان میسازد بوردیو در آثار خود بیش از همه تحت تأثیر ماکس وبر از مکتب جامعهشناختی کلاسیک است. بررسی تمام پیچیدگی این نظریهها یا پوشش دادن به گستره کامل نوآوریهای مفهومی بوردیو در این مقاله کوتاه امکانپذیر نیست.(2) با وجود این، میتوان نشان داد که چگونه بوردیو از مارکس و جامعهشناسی دین وبر برای ایجاد و بسط جامعهشناسی رسوم فرهنگی کمک میگیرد.
فراگذشتن از آرمانگرایی و مادیگرایی
در کانون طرح فکری بوردیو به مدتی بیش از سی سال، این مسئله اساسی اندیشه اجتماعی غرب از زمان مارکس قرار دارد، یعنی بحث بین آرمانگرایی فرهنگی و مادیگرایی تاریخی، جامعهشناسی بوردیو، با ارائه روایتی مادیگرایانه ولی نه تقلیلگرایانه از حیات فرهنگی، نشاندهنده تلاشی جسورانه برای یافتن راهی از میان دو قطب مخالف و قدیمی یعنی ماتریالیسم - ایدهآلیسم است. اندیشه او ابتدا از مارکس ولی سپس اساساً از وبر تأثیر میپذیرد.(3)
مارکس
بوردیو همچون مارکس بر اولویت مبارزه و نابرابری اجتماعی مبتنی بر طبقه در جوامع مدرن تأکید میکند، ولی به شدت منتقد روایتهای تقلیلگرایانه اجتماعی از حیات فرهنگی و مذهبی است. بوردیو یک ماتریالیست است به این معنا که او ریشه آگاهی بشری را در حیات اجتماعی واقعی میجوید. او همچنین نگران اشکال آگاهی کاذب یا به بیان او "شناسایی نادرست" روابط مبتنی بر قدرت است. او این ایده مارکسی را میپذیرد که نظامهای نمادین، کارکردهای اجتماعی سلطه و بازتولید نابرابری طبقاتی را انجام میدهد. اما او از این دیدگاه از ایدئولوژی که عمدتاً به کارکردهای اجتماعی رسوم و کالاهای نمادین میپردازد بدون اینکه نشان دهد چگونه آنها، خصوصیات ضروری قانون رسوم اجتماعیاند، انتقاد میکند.
در حالی که بوردیو این ادعای مارکسیستی را میپذیرد که مذهب، ایدئولوژی است اما به تفکیک بعد نمادین حیات اجتماعی بهعنوان جزیی مجزا و مشتق از اجزای مادی بنیادیتر حیات اجتماعی مخالف است. بهطور خلاصه، او تمایز مفهومی زیرساخت / روساخت مارکسیستی را که ریشه در دوگانگی آرمانگرایی / مادیگرایی قدیمی دارد نمیپذیرد و معتقد است که باید فراتر از این دوگانگی رفت. در اینجاست که بوردیو از مارکسیسم ساختارگرایی لوئی آلتوسر (1970)، که یکی از منابع فکری مهم بوردیو در دهههای 1970 و 1960 بود، جدا میشود. بوردیو با نظریه، مادیگرایانه اولیه آلتوسر و تأکید او بر استقلال نسبی دین و فرهنگ از اقتصاد و سیاست موافق است. با این حال، موضع بوردیو اساساً آلتوسری نیست. بوردیو (1984a: 467)، با الهام گرفتن از رساله نخست مارکس درباره فوئر باخ، که تأکید بر وحدت اساسی کل حیات اجتماعی بهعنوان فعالیتی عملی دارد، این ایده را که موجودیت اجتماعی را میتوان تقسیم و بهصورت سلسله مراتبی به عرصههای متمایزی چون عرصههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سازماندهی کرد، نمیپذیرد. بوردیو، به جای بررسی اشکال متنوع بیان زیرساخت و روساخت آلتوسریها، استدلال میکند که این دو قلمرو اولاً نباید از هم جدا باشند. بوردیو میکوشد یک علم عمومی از رسوم را به رشته تحریر درآورد که ابعاد نمادین و مادی را به هم بپیوندد و بدینسان بر وحدت بنیادی حیات اجتماعی تأکید میکند. معهذا دغدغه اصلی بوردیو با مسئله روابط بین ابعاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
واحد میانه
اقتصاد کشاورزی
موضوع :
اقتصاد زعفران
استاد راهنما:
آقای مهندس علیمحمدی
ارائه دهندگان:
ساناز فریدسقط فروش ـ یلدا اکبری
بهار 1383
فهرست مطالب
پیش گفتار
مقدمه
تاریخچه
اهمیت اقتصادی زعفران
قیمت زعفران
قیمت جهانی زعفران
بازاریابی زعفران
تشکلهای بازاریابی نیاز مبرم زعفران
میزان تولید زعفران
میزان صادرات زعفران در جهان
مشکلات صادرات زعفران
بورس بینالمللی زعفران مشهد
ایران بزرگترین تولیدکننده و اسپانیا بزرگترین صادرکننده زعفران جهان
آسیبشناسی صنعت زعفران ایران، چالشها و راهکارها
سهم ایران در بازارهای جهانی زعفران 60 درصد است
رقابت زعفران ایران با زعفران کشمیر آغاز شد
پیش گفتار
بنام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
حاشیهی کویر هرچند بیشتر باد است و خاک، ماسههای روان و هوای خشک و تیره و تار! ولی کشاورزان آن منطقه با چهرههای مهربان، آفتاب سوخته و پرچین و چروکشان، مردمی صبور و تلاشگرند.
آنجا تا چشم کار میکند، تپههای ناپایدار از شنهای روان دیده میشود که هرچند روز در نقطهای خیمه میزنند، گویی آن جا ما در طبیعت کم مهر است و به جای شیر، پستان، چنگ و دندان به فرزندان نشان میدهد، اما همان کممهری، آنان را چنان بردبار و مصمم نستوده میپروراند که با سختکوشی از پستان خشکش، شیر میمکد! یعنی یکی از زیباترین گلها را که علاوه بر رنگ و بوی دلربا و فریبنده، پردرآمدترین محصول است، پرورش میدهند.
از طرفی، شعار:
دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم و دیگران بخورند، سعدی
شرعری نیکو و پسندیده است، اگر صمیمانه به آن عمل شود، میتواند کشاورزی هرجامعهای را رونق بخشد و سرزمینهای آن را آباد و سرسبز کند، در نتیجه مردمان آن سامان را از دیگران بینیاز سازد.
پس این کوششی است مختصر، اما همه جوانب برای پاسخگویی به پرسشهای ذهن جستجوگر پژوهندگان دربارهی اقتصاد زعفران.
مقدمه
زعفران یکی از گیاهان استثنایی است که در عین نیاز به آب کم، از بازده اقتصادی بسیار بالایی برخوردار بوده و علاوه بر اشتغالزایی فراوان و جلوگیری از مهاجرت روستاییان مناطق کم آب، قدرت ارزآوری شایان توجه این محصول، سالیانه دهها میلیون دلار درآمد ارزی را به دنبال دارد. ایران اولین و بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده زعفران است که در دهههای اخیر به علت کوتاهی در امر صادرات و بهبود کیفیت و بازاریابی رقبای ایران در بازار جهانی، عملکرد بهتری داشتهاند. صادرات زعفران با توجه به مزیت نسبی ایران در تولید این محصول و ارزآوری آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
پارهای از مناطق کشور ایران با تنوع وسیع آب وهوایی، در زمینه تولید برخی از محصولات کشاورزی از مزیت نسبی قابل توجهی برخوردارند. شرایط ویژهای که از لحاظ جغرافیایی در مرکز و جنوب خراسان وجود دارد، از قبیل کویری بودن، کیفیت نامناسب آب و فقر زمین از نظر عناصر غذایی مورد نیاز گیاه و روشهای سنتی تولید محصولات کشاورزی از عواملی است که رشد کشاورزی را در این مناطق محدود کرده است. در بین گیاهان زراعی، زعفران گیاهی است که توانسته است با خصوصیات ویژهی خود مسئله کمآبی مناطق مذکور را تحمل نماید و با داشتن بازده اقتصادی بالا، موجبات دلگرمی و ماندگاری بهرهبرداران را فراهم کند، لذا با توجه به صادراتی بودن زعفران و رقابتهای موجود در سطح جهانی در زمینه رشد بازار، زعفران نیاز به تحقیقات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاسهای اندازهٔ اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور در یک بازهٔ زمانی معین است که با واحد پول جاری آن کشور اندازهگیری میشود.
در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند.
محاسبهٔ تولید ناخالص ملی
تولید ناخالص ملی در کشورهای مختلف در سال ۲۰۰۵
روشهای مختلفی برای محاسبهٔ تولید ناخالص ملی وجود دارد. محاسبهٔ مجموع ارزش افزوده، محاسبه با نگرش مصرف و محاسبه با نگرش درآمد، سه روش متداول انجام این کار هستند.
محاسبه با نگرش مصرف به این شکل است:
تولید ناخالص داخلی = مصرف خصوصی + سرمایهگذاری + مصارف دولتی + (صادرات - واردات)
تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی
تا سال ۱۹۸۰ در ایالات متحده از کلمهٔ تولید ناخالص ملی استفاده میشد. هرچند تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی تفاوتهای جزئی دارند. در محاسبهٔ تولید ناخالص ملی درآمد افراد خارج از کشور که به کشور باز فرستاده میشود با تولید ناخالص ملی جمع میشود و درآمد افراد خارجی مقیم آن کشور که درآمد خود را به خارج میفرستند از آن کاسته میشود.
مدیرکل امور اقتصادی بانک مرکزی:
تولید ناخالص ملی در سال 1383 به 1382 تریلیون ریال رسید ۸۴/۲/۱۹ - ۱۶:۲۷ - آسیا
کل تولید ناخالص ملی کشور طی سال گذشته به یک هزار و 382 تریلیون ریال رسید.
بهگزارش ایلنا، دکتر محمد هادی مهدویان، مدیرکل امور اقتصادی بانک مرکزی، در سمینار نظارت در صنعت بانکداری، با بیان این که نظام مالی و بانکی کشورها طی دهههای اخیر دچار تحولات عمیقی شده است، تصریح کرد: بخش عمدهای از این تحولات به دلیل تغییر فضای مقرراتی و قانونی ناظر فعالیتهای موسسات مالی و بانکی از بابت پوشش ریسک فعالیت و توسعه نقش این موسسات در فرآیند تجهیز و تخصیص منابع مالی بوده است.
وی افزود: بخش دیگری از این تحولات ناشی از نوآوری ، ابداع ، معرفی فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
دکتر مهدویان اظهارداشت: تحولات و بحرانهای اقتصادی و مالی جدید، تغییرات در فضای مقرراتی، ارتباطات مالی و بانکی قوی بین کشورها و پیشرفت سریع تکنولوژی ارتباطات وضعیتی را ایجاد کرده است که براساس آن باید شرایط و مقررات ناظر فعالیت این گونه موسسات بهطور مستمر و انعطافپذیر مورد بازنگری قرار گیرد.
وی، با اشاره به اینکه در اقتصاد ایران طی دهههای اخیر نقش نظام بانکی در توسعه اقتصاد ملی به لحاظ تامین منابع مالی سرمایهگذاری و سرمایه در گردش واحدهای تولیدی گسترش یافته است، تصریح کرد: نهادهای بازار سرمایه در اقتصاد ایران متناسب با رشد اقتصادی کشور بود که دلیل آن عدم توسعه نهادها ، ابزارها و مکانیزمهای پوشش خطر و نااطمینانی در اقتصاد کشور است.
مدیرکل امور اقتصادی بانک مرکزی، گفت: رهایی نظام بانکی از مالکیت و مدیریت دولت در سایه آزادسازی نیروهای عرضه و تقاضا به منظور ایجاد شتاب در تجهیز منابع، بازیافت تسهیلات بانکها، کفایت سرمایه ، تنظیم قوانین و مقررات صورت خواهد گرفت.
وی، با بیان اینکه شتاب بخشیدن به فرآیند تجهیز و سرمایهگذاری در اقتصاد ملی با ورود بخش خصوصی امکانپذیر خواهد شد، افزود: افزایش سرمایهگذاری خالص و ناخالص و سهم بانکها در تجهیز منابع مالی سرمایهگذاری در دهه اخیر افزایش چشمگیری داشته است.
دکتر مهدویان، با بیان اینکه طی سال گذشته کل تولید ناخالص ملی کشور 1382 تریلیون ریال بوده است، تصریح کرد: حجم تجهیز منابع مالی سرمایه گذاران در سال گذشته580 هزار میلیارد ریال، در بخش ماشینآلات 397 میلیارد ریال، جبران استهلاک 164 هزار میلیارد ریال و 20هزار میلیارد ریال نیز صرف سایر امور شده است.
وی ادامه داد: سهم عمده این منابع یعنی 327 هزار میلیارد ریال از سوی بانکها به عنوان تسهیلات پرداخت شده است.
70 درصد تولید ناخالص ملی کشورها متاثر از فناوری اطلاعات است
دبیر شورایعالی اطلاعرسانی، گفت: اندیشمندان و نخبگان کشور دچار یک غفلت بزرگ شدند و در این شرایط مبهوت چالشهای سیاسی و اجتماعی شده و از وظیفهی اصلی خویش غافل ماندهاند.
به گزارش خبرنگار سرویس فناوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در همایش فرهنگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه، مهندس جهانگرد با اشاره به برگزاری اینگونه همایشها، گفت: از نظر من برگزاری این همایشها جایگاه ویژهای در برنامهی توسعهی آیندهی ایران دارد و اگر بگویم که این موضوع به عنوان مهمترین و شایستهترین مطلبی است که در بخش اندیشهی کشورها باید به آن پرداخته شود سخن گزافی نگفتم.
وی، با اشاره به اینکه برنامهی توسعهی چهارم کشور تاکید ویژهای در بکارگیری ICT دارد، گفت: فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان موتور توسعه در برنامههای بلند مدت و میان مدت ایران مطرح است و در این میان تعریف ICT، قلمروهای آن و تاثیر و تاثیراتی که میتواند داشته باشد از مهمترین موضوعات آن است.
وی با اشاره به پدیدهی اینترنت، گفت: با واسطهی شدت نفوذی که این پدیده در جامعهی ما داشته ما ضمن تهدید انگاری در تمام شئون جامعه به تدریج فرصتی پیدا کردیم تا به فرصتهای آن نگاه کنیم و نوعی فرصت انگاری در مورد این موضوع به وجود آمد.
وی، ادامه داد: در مواجهه با پدیدههای جدید با دو رویکرد تهدیدانگاری و شیفتگی روبرو هستیم که این دو رویکرد احتیاج به تدبیر و تدبر دارد تا به بهرهمندی از فرصتها دست یابیم، بنابراین نیاز داریم پدیدهی جدید و چالشهای آن را بشناسیم تا بتوانیم چگونگی رفتارمان را در اتخاذ مواضع پیدا کنیم.
دبیر شورای عالی اطلاعرسانی با بیان اینکه انسان به عنوان تار و پود فعالیتها و ICT به عنوان محمل کار محسوب میشود، اظهار داشت: از سال 1983 و 1984 به بعد پدیدهی کامپیوتر در سیستمهای مخابراتی به کار گرفته شد و در حقیقت پیوندی بین کامپیوتر و مخابرات به وجود آمد که با این پیوند در حقیقت وارد عصر اطلاعات شدیم و پدیدهی شبکه حاصل این پیوند بود.
وی، در ادامه تاکید کرد: توسعه در بهکارگیری IT در بخشهای مختلف اجتماعی و اقتصادی امروز به سطحی از پیچیدگی و نفوذ رسیده که برآورد میشود که اگر کشورها از این موضوع غفلت کنند در حقیقت از مبحثی که نزدیک به 70 درصد تولید ناخالص ملی را متاثر شناخته غافل شدهاند که این موضوع در دههی آینده مشکل ساز خواهد بود.
جهانگرد، سرمایهی انسانی را مهمترین چالش توسعه عنوان کرد و افزود: در کشورهای شبیه ما نیروی انسانی مهارت بسیار کمی دارد و فرار مغزها نیز یک پدیدهی عمومی در بین کشورهای مختلف است و این در حالی است که خروج یک نفر فارغالتحصیل در سطح دکتری از کشوری موجب جابجایی یک میلیون دلار فرصت است.
وی در ادامه یادآور شد: کشور آمریکا به این مبحث توجه جدی داشته و امروز این کشور به عنوان منبع تعامل جهانی در بحث ارتباطات شده و در حقیقت امروزه هاب مبادلهی اطلاعات و ارتباطات جهان آمریکاست.
وی، گفت: شکل گیری برنامهی توسعهی ICT (تکفا) در کشور سبب ایجاد یک نگاه توسعهیی و همه جانبه در بکارگیری ICT شده است. نهادسازی، فعالیتهای جاری و مطالعات بنیادین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
اقتصاد در فوتبال
فوتبال و اقتصاد، دو واژه ای که در دنیای امروز به یکدیگر پیوند خورده اند و حیات و بقای فوتبال را حفظ کرده اند. فوتبال با رشد فزاینده ای که در کشورهای جهان پیدا کرده است به عنوان بخشی از جریانات جامعه در اقتصاد حاصل از آن نیز تأثیر گذاشته است.فوتبال به کمک اسپانسرهای موجود، حامی کالاهای خصوصی و دولتی است به گونه ای که قادر است در برهه های مختلف در بازار اقتصاد کالایی را در اذهان مردم به عنوان یک نمونه تأیید شده رونق بخشد. فوتبال به کمک حامیان مالی خود که در آن تلویزیون نیز نقش مهمی دارد، زندگی حرفه ای را ادامه می دهد. فروش امتیاز بازی ها به تلویزیون نیز یکی از بخش های قابل بحث در اقتصاد فوتبال است. فوتبال اگر چه یکی از پردرآمدترین رشته های ورزشی است، اما مخارج هنگفتی را نیز باید صرف نگهداری آن کرد. یکی از پرخرج ترین بخش های فوتبال ورزشگاه هاست، مکانی که تابلوهای تبلیغاتی به زیباترین شکل در آن آذین شده است. خرید بازیکنان نیز یکی از پرخرج ترین و به نوعی پردرآمدترین قسمت های تیمداری و فوتبال است. زمانی که در رشد سالیانه اقتصاد فرانسه فوتبال ۳ درصد تأثیرگذار است، نمی توان از کنار آن به راحتی گذشت. نگاه کنید به باشگاه های بزرگی چون منچستر یونایتد یا رئال مادرید که نام باشگاه را برخود دارند و جزو کارخانجات و تراست های درآمدزا محسوب می شوند. در دنیای امروز نمی توان بدون حمایت شرکت های بزرگ و تبلیغ کالاهای روز به ورزش به ویژه، به فوتبال ادامه داد و بخش فروش رایت بازیها به تلویزیون نیز یکی از راه های درآمدزا برای فوتبال است. گردش پول در فوتبال امروز به گونه ای سیستماتیک شده که دیگر گریزی از آن نیست، فوتبال حرفه ای ما نیز بدون این نگاه هرگز قادر به ادامه زندگی نخواهد بود.
نتایج یک پژوهش علمی نشان می دهد که 62 مانع جدی در راه توسعه اقتصادی صنعت فوتبال در ایران وجود دارد.
به گزارش "الف"، این تحقیق که توسط دکتر علیرضا الهی استاد دانشگاه تهران، با هدف شناسایی موانع توسعه اقتصادی صنعت فوتبال در ایران و ارایه راهکارهای مناسب صورت گرفته است، بر استفاده از روشهای علمی و همچنین توسعه همزمان بخش ها و عناصر مختلف ورزش کشور برای صنعتی کردن فوتبال تاکید کرده است.در این پژوهش با کاربرد روش تحقیق کیفی، ابتدا به بررسی وضعیت اقتصادی صنعت فوتبال در ایران پرداخته شده و اطلاعات مالی و اقتصادی لیگ حرفه ای فوتبال ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس به مطالعات تطبیقی پرداخته شده که در آن وضعیت اقتصادی صنعت فوتبال در کشورهای انگلستان، اسپانیا و ژاپن به تفصیل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.نتایج این بررسی نشان می دهد که 9 مولفه اعم از: سرمایه گذاری و حمایت مالی، توسعه نهادها، حمایتهای دولتی، سازماندهی و هدایت هواداران، پخش رسانه ای، نیروی انسانی، امکانات و فضاهای ورزشی، توسعه حقوقی و قانونی و توسعه علمی پژوهش، نقش محوری و اساسی در توسعه اقتصادی صنعت فوتبال ایران ایفا می کنند.بر اساس داده های این طرح پژوهشی، صنعت فوتبال درواقع یک مقوله مهم و تأثیرگذاری در رشد اقتصاد ملی کشورهای توسعهیافته قلمداد میگردد. به طوری که دارای تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم در بهبود وضعیت اقتصادی کشورها میباشد. از جهت دیگر، صنعت ورزش فوتبال، اثرات مستقیم و ملموسی در حوزههای مسائل اقتصادی و اجتماعی مانند افزایش تولید ناخالص داخلی(GDP)، کاهش هزینههای بهداشتی و درمانی و کاهش آمار بزهکاری و ... به همراه خواهد داشت.این تحقیق با برشمردن تاثیرات شگرف صنعت فوتبال بر تولید ناخالص داخلی(GDP) برخی کشورهای توسعه یافته و صاحب فوتبال، نوشته است: سال 2006 مقدار 48.1 میلیارد یورو فقط از ناحیه صنعت فوتبال به GDP آلمان اضافه شد. بررسیها نشان میدهد آلمان هدف خود را از برگزاری مسابقه جام جهانی توسعة گردشگری قلمداد کرده است. این بررسی در فوتبال اسپانیا هم بسیار جالب است. به طوری که ارزش وجودی صنعت فوتبال این کشور در سال 2002، 64.4 میلیارد یورو بوده که تقریباً 0.9 درصد از GDP اسپانیا در 2002 را به خود اختصاص داده است، همچنین 47 هزار شغل از صنعت فوتبال در این کشور بوجود آمده است.