لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
پیامبر الگویی مناسب 2
زهد و پارسایی حضرت 5
ویژگی های اخلاقی آن حضرت 6
نرم خویی و مهربانی پیامبر اکرم 6
دلسوزی و خیرخواهی محمد (ص) 7
سیمای پیامبر اکرم ( ص) در آیینه نهج البلاغه 7
الگوسازی و الگوپذیری پیامبر از اهلبیت 7
آیا دنیای غرب هم در این راستا اقدامات عملی داشته است؟ 13
میزان تأثیر گذاری الگوهای عملی بر روحیه و اعمال و رفتار انسانها 16
سیمای حقیقی پیامبر (ص) ادب ورزی 19
منابع 30
چکیده :
تاریخ حیات از آغازین روزهای پیدایش انسان خاکی بر روی زمین تا عصر خاتمیت شاهد راست مردانی بوده که به گواهی تاریخ کمتر توانسته اند سیره و سیاقی را بنا نهند که بتواند بشر را از انزوای محض در چارچوب مادیات و غرایض انسانی برهاند و الگویی صادق فرا راه او باشد. اما آنچه در عصر جاهلیت و به برکت الطاف الهی بر قلب سرزمین تفتیده حجاز نازل شد روح خشن و پرکینه مردمان بدوی آن سرزمین را چنان به نرمخویی عادت داد که خیلی زود در قلب و جان مردم جای گرفت و دامنه خلق و خویش عالمگیر شد.
آنچه البته زمینه ساز این مجذوبیت بود چیزی نبود جز خلق و خوی حسنه رسول گرامی خدا (ص) که همچون مغناطیسی قوی، دلهای مؤمنان را به خود جذب نمود؛ آن گونه که خداوند متعال نیز در آیاتی از قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) را مایه رحمت عالم (رحمة للعالمین) و بهترین الگوی انسانها در روابط اجتماعی و فردی و نیز در امر اطاعت از خویش دانست.
مقدمه
پیروی از سیره پیامبر(ص) بهترین روش برای معرفی آن حضرت است پیروی از سیره پیامبر(ص) را بهترین روش برای معرفی ایشان است،رسول اکرم(ص)، مظهر رحمت است و مسلمانان باید ایشان را الگوی خود قرار داده، راستگو، مهربان و وفادار به عهد و پیمان باشند.
بحث بر سر شیعه و سنی بودن بی فایده است و آنچه اهمیت دارد این است که همه ما مسلمان هستیم ، به یک کتاب و پیامبر ایمان داشته و رو به یک قبله نماز می گزاریم و باید در برابر دشمنان متحد شده و به دفاع از دین و اندیشه منطقی و صحیح خود بپردازیم.
وی لحن قرآن را جمع برشمرد و گفت: خداوند در بسیاری از سوره ها از جمله فاتحه الکتاب بر جماعت اشاره و به آن تأکید می کند برای مثال ما می گوئیم"ایاک نعبد" و نه" اعبد" یعنی ضمیر جمع به کار می بریم و نه مفرد چرا که لازمه موفقیت در پیوستن به دیگران است و نه فردگرایی.
ما مسمان برادران دینی یکدیگر هستیم و تنها در برخی مسائل جزیی، با یکدیگر هم عقیده نبوده و متفاوت هستیم که بهتر است آنها را نادیده گرفته و تنها به مشترکات بیندشیم و مسئولان دولتی نیز توحه بیشتری به مناطق سنی نشین مبذول داشته و هر کاری برای شهری مذهبی چون قم می کنند همان را برای یاسوج و سنندج نیز انجام دهند.
پیروی از سیره پیامبر(ص) را بهترین روش برای معرفی ایشان استرسول اکرم(ص)، مظهر رحمت است و مسلمانان باید ایشان را الگوی خود قرار داده و راستگو، مهربان، وفادار به عهد و پیمان باشند.
پیامبر الگویی مناسب
پیامبر (ص) الگویی حسنه برای مسلمانان است و باید گفت: ما نمی توانیم از الگوهای غربی پیروی کنیم و باید الگویی متناسب با مقتضیات فرهنگی جامعه خود و متکی بر ارزشهای اخلاقی و اسلامی ارائه کرده و به تبعیت از آن بپردازیم و هیچ الگویی بهتر از رسول اکرم (ص) در ابعاد مختلف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... نیست.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی احترام به همه انسانها و تمام ادیان را وپژگی پیروان راستین پیامبر اسلام(ص) بر می شمرد ومی گوید: مسلمانان باید دست از نزاع و دشمنی برداشته و به اندیشه درست دیگران از هر قوم و ملیتی که هستند احترام بگذارند و بدانند که اسلام نه دین شمشیر که آئین صلح، صفا و محبت است.1
رسول اکرم(ص) الگویی حسنه برای مسلمانان است
پیامبر اکرم (ص) الگویی والا برای مسلمانان جهان است و همه ما باید به ایشان اقتدار کرده و پیرو این بزرگوار باشیم.
پیامبر (ص) مجموعه ای از فضایل انسانی است و هدف ما رسیدن به یک جامعه توسعه یافته در حوزه های گوناگون است و رسول اکرم و خاندان پاکش بهتر از هر کسی می توانند ما را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف
نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است :الف ) مدخل بحث ب ) طرح آیات مربوطهج) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر د) جمع بندی و نتیجه گیری
الف) مدخل بحث :در مقدمه نوشتار ، برای ورود به بحث تأمل بر روی نکاتی چند در رابطه با مفهوم الگو ضروری می نماید :
1 ) واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است : الگو آن چیزی است که شکل گرفته و در یک گروه اجتماعی به این منظور که به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار می آید ، حضور می یابد . از دیدگاهی هم کارکردی و هم _ روانی _ اجتماعی باید گفت الگو ها آن شیوه های زندگانی هستند که از صوری فرهنگی منشأ می گیرند . افراد بهنگام عمل بطور طبیعی با این الگو ها سروکار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق می یابند .
2 ) واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .
مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند.
3 ) از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."اگر چه الگوها می توانند " بد یا خوب باشند ، ولی در یک نظام تربیتی ، تمرکز و توجه به الگوهای خوب و حسن است . در این پژوهش نیز به عنوان الگوی حسنه " روابط دختر و پسر " از نگاه دینی به ترابط " موسی و دختران شعیب " توجه و تأکید شده است .ضمناً معنای الگو در این پژوهش متفاوت از اسوه گرفته شده تا کلیه نقش آفرینان در این داستان بتوانند پند آفرین و مدل تربیتی باشند و واضح است که "موسای" قبل از پیامبری که در این نوشتار مورد تأمل قرار گرفته ، به تعریف الگوی متفاوت از اسوه نزدیک است . ( در قرآن مجید از دو پیامبر تحت عنوان اسوه یاد شده است . حضرت ابراهیم ، سوره ممتحنه / 4 و پیامبر اسلام ، احزاب / 21 )
ب) طرح آیات مربوطه : بدنیست ، قبل از هر گونه داوری و تحلیل در روابط دختر و پسر ، الگوی منتخب در قرآن ، به نقل از ابن کتاب مقدس عیناً منعکس گردند . این داستان را می توانیم در سوره قصص از آیه 23 به بعد ببینیم (4) : داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن به جانب مدین بیرون رفت . در آیه 23/ قصص می خوانیم " و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید ، آنجا جماعتی دید که حشم و گوسفندانشان را سیراب می کردند .و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع آوری و اختلدها گوسفندانشان مشغول بودند . موسی به جانب آن دو رفته ، گفت شما اینجا چه کار می کنید ؟ گفتند که منتظریم تا مردان ، گوسفندانشان را سیراب کرده ، باز گردند ، آنگاه گوسفندان خود را سیراب کنیم و پدر ما مردی سالخورده است . " در آیه 24 / قصص اشاره شد که موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و دست به دعا برداشت . در آیه25/ قصص آمده " موسی هنوز از دعا لب نبسته بود ، دید که یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیاء باز آمده گفت پدرم از تو دعوت می کند تا به منزل ما آیی و در عوض سقایت گوسفندان ما به تو پاداش دهد. چون موسی نزد او ( شعیب ) و دختران رسید و سرگذشت خود را با شعیب حکایت کرد ، شعیب گفت اینک هیج نترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی ." در آیه 25/ قصص می خوانیم . " یکی از آن دو دختر ( صفورا ) گفت : ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، کسی است که امین و تواناست . " و در آیه 26/ قصص آمده" شعیب گفت : من اراده آن دارم که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم ... " و در آیه بعد از پذیرش این عهد از سوی موسی سخن به میان آمده است . اگر پذیرفته شده باشد که طرح داستانها در قرآن گزافه نبوده بلکه برای درس ، پند و عبرت است ، در اینصورت بازیگران و نقش آفرینان قصه ها و داستانها الگوهای خوب یا بدند و نقش آفرینان _ مثبت ، الگوهای حسنه قرآنند . با این نگاه اکنون به درسهایی که از این الگوی حسنه قرآنی برای ارتباط دختر و پسر می توان آموخت ، می نشینیم .
ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر :
1) اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .دوم : الگویی که نفی مطلق ازتباط دختر و پسر می کند . این الگو نیز از نگاه قرآنی مردود است ، زیرا موسی وقتی دختران را در کنار چاه دید ، با آنها ارتباط کلامی گرفت و از مشکل آنها پرسید و این تعامل حکایت ازمشروعیت از تباط کلامی بین دختر و پسر در صورت ضرورت و نیاز دارد . پس الگوی مطلوب دینی در ارتباط دختر و پسر ، پذیرش ارتباط مقید و مشروطً است ، نه نفی ارتباط مطلقاً و نه وجود هر گونه ا زتباط مطلقاً . در آیات دیگر از قیود تعامل دو جنس مخالف ، خودداری از نگاه ناروا است ، که از آن در سوره نور 30و31 به "غض" بصر یاد شده است . در قرآن فرمان و دستور آن نیست که زن و مرد و دختر و پسر در ارتباط با هم "غمض" بصر که بستن چشم است ، داشته باشند بلکه فرمان ، غض بصر است که منظور کنترل چشم از نگاه خیره ، هوس آلود ، مریض و کنترل نشده است . و این نکته یعنی ارتباط مقید دو جنس از نگاه دینی .
2) از جمله نکات بسیار مهم که در ترابط دختر و پسر در آیات مورد بحث مطرح شده ، شیوه راه رفتن دختر شعیب نزد موسی است . (گر چه مشهور آن است که شعیب این آیات همان شعیب پیامبر است ولی بعضی از علماء مثل عبدالله ابن عباس ، آنرا غیر از شعیب پیامبر می دانند ) در آیه 26 / قصص این قید را "مشی با حیا" ( تمشی علی استحیاء ) ذکر نموده است . در تعامل دختر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
محدودیت منابع وانتظارات روز افزون جامعه از آموزش وپرورش ، سیاست گذاری وبرنامه ریزی دقیق وعلمی را اجتناب ناپذیر می کند . شاخص های کارآیی درونی ، ثمر بخشی نظام را دردستیابی به اهداف آموزش وپرورش مشخص و رابطه بین نهاده وبرداشته را تعیین می کند. با استفاده ازاین شاخص ها می توان تصویری کلی از مشکلات نظام آموزش وپرورش درزمینه هایی از قبیل تکرار پایه ، ترک تحصیل تهیه وبا تحقیقات دقیق تر نسبت به رفع آنها چاره اندیشی کرد. شاخص های کارآیی درونی نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران که به تصویب شورایعالی آموزش و پرورش رسیده به شرح زیر میباشد.
1ـ شاخص های کارایی درونی براساس الگوی جریان دانش آموزی :
الف – نسبت اتلاف :
نسبت اتلاف از تقسیم نسبت نهاده به برداشته واقعی به نسبت نهاده به برداشته مطلوب حاصل می شود. نهاده واقعی تعداد سال – دانش آموز ( یا واحد درسی ـ دانش آموز ) هزینه شده برای گروه معینی ( مثلاً 1000 نفر ) از افراد که وارد پایه اول یک دوره تحصیلی می شوند. وبرداشته واقعی بصورت تعدادفارغ التحصیلان از آن گروه درطی دوران تحصیلات آنها تعریف میگردد.
نهاده مطلوب، تعداد سال – دانش آموز ( یا واحد درسی – دانش آموز ) که انتظار می رود برای همان گروه درشرایط بدون تکرار پایه ( یا درس ) وترک تحصیل هزینه شود. برداشته مطلوب، تعداد فارغ التحصیلان از همان گروه که انتظار می رود درشرایط بدون تکرار پایه ( یا درس ) وترک تحصیل وجود داشته باشد ( یعنی همه ورودی ها ) تعریف می گردد.
میزان نسبت اتلاف همواره عددی برابر 1 یا بیشتر خواهد بود که نسبت اتلاف 1 برای یک دوره تحصیلی به این معنی خواهد بود که به دلیل فقدان تکرار پایه ( یا درس ) ترک تحصیل هیچگونه اتلافی وجودندارد.
تبصره ـ می توان به جای نسبت اتلاف از شاخص ضریب کارایی که بصورت وارون نسبت اتلاف تعریف می شود نیز برای بیان میزان کارایی درونی نظام آموزشی استفاده نمود.
ب – میانگین طول تحصیل فارغ التحصیلان :
ازافرادی که دریک سال تحصیلی معین وارد یک دوره تحصیلی می شوند. تعدادی فارغالتحصیل شده وتعدادی قبل از اتمام دوره ، مدرسه را ترک می کنند میانگین طول تحصیل فارغ التحصیلان از مجموع حاصلضرب تعداد فارغ التحصیلان درطول مدت تحصیل آنها تقسیم برتعداد کل فارغ التحصیلان بدست می آید.
ج ـ نرخ ماندگاری از پایه اول به سایر پایه های تحصیلی :
ازافرادی که وارد یک دوره تحصیلی می شوند ، تعدادی درهریک از پایه های تحصیلی ترک تحصیل را برادامه آن ترجیح می دهند وتعدادی به پایه بالاتر ارتقاء می یابند نرخ ماندگاری مشخص می کند که چه درصدی از دانش آموزان ورودی به پایه اول توانسته اند با قبولی یا با تکرار پایه ودرس به پایه معینی ارتقاء یابند وتا آن پایه ترک تحصیل نکرده اند.
جریان تحصیلی دانش آموزانی که در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ وارد پایه اول دبستان شده اند.
جریان تحصیلی دانش آموزانی که در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ وارد پایه اول دبستان شده اند.
فرآیند اجرای ارزشیابی :
همانگونه که مستحضرید گروه طرح و برنامه همه ساله نسبت به ارزشیابی از عملکرد مناطق آموزشی در حیطه وظایف و ماموریتهای این گروه اقدام مینماید که این ارزشیابی شامل مراحل ذیل بوده است :
§ عقد موافقت نامه در خصوص تعداد کلاس با توجه به تراکم مصوب کمیته
برنامه ریزی
§ عقد موافقت نامه در خصوص سهم شاخه های دوره متوسطه
§ بازدید از مناطق آموزشی و ارائه گزارشات کنترلی در خصوص ابلاغهای صادر شده ، نحوه صدور ابلاغها و سایر موارد در شهریور ماه 85
§ ارسال گزارشات کنترلی در خصوص برنامه ساماندهی نیروی انسانی و شیوه نامه صدور ابلاغ و کنترل نحوه تشکیل کلاسهای درس و سایر موارد در آبان ماه 85
§ متعاقب ارسال گزارشات کنترلی یک تیم متشکل از کارشناسان گروه طرح و برنامه ،امور اداری، بازرسی و پاسخگویی به شکایات و نیز کارشناسی تشکیلات به مناطق آموزشی اعزام و فرمهای ارزشیابی از عملکرد مناطق آموزشی که شامل موارد ذیل بوده است را تکمیل نمودند .
عملکرد مناطق آموزشی در خصوص تشکیل کلاسهای دایر
عملکرد مناطق آموزشی در خصوص رعایت تراکم مصوب
عملکرد مناطق آموزشی در خصوص سهم شاخه های متوسطه نظری
عملکرد مناطق آموزشی در خصوص تکمیل نمودن فیلدهای اطلاعاتی واحدهای سازمانی شامل سهم مشارکتهای مدارس مشارکت مردمی ، اطلاعات تکمیلی مدارس غیرانتفاعی ، فیلدهای اطلاعاتی مربوط به تجهیزات مدارس و ...
عملکردمناطق آموزشی در خصوص نحوه صدور ابلاغ های رایانه ای برای پرسنل مناطق آموزشی
عملکرد مناطق آموزشی در خصوص نحوه رعایت برنامه ساماندهی نیروی انسانی و برقراری تراز نیروی انسانی .
عملکرد مناطق آموزشی در خصوص برخی ازفعالیتهای مربوط به کیفی سازی بکارگیری نیروی انسانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف
نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است :الف ) مدخل بحث ب ) طرح آیات مربوطهج) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر د) جمع بندی و نتیجه گیری
الف) مدخل بحث :در مقدمه نوشتار ، برای ورود به بحث تأمل بر روی نکاتی چند در رابطه با مفهوم الگو ضروری می نماید :
1 ) واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است : الگو آن چیزی است که شکل گرفته و در یک گروه اجتماعی به این منظور که به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار می آید ، حضور می یابد . از دیدگاهی هم کارکردی و هم _ روانی _ اجتماعی باید گفت الگو ها آن شیوه های زندگانی هستند که از صوری فرهنگی منشأ می گیرند . افراد بهنگام عمل بطور طبیعی با این الگو ها سروکار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق می یابند .
2 ) واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .
مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند.
3 ) از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."اگر چه الگوها می توانند " بد یا خوب باشند ، ولی در یک نظام تربیتی ، تمرکز و توجه به الگوهای خوب و حسن است . در این پژوهش نیز به عنوان الگوی حسنه " روابط دختر و پسر " از نگاه دینی به ترابط " موسی و دختران شعیب " توجه و تأکید شده است .ضمناً معنای الگو در این پژوهش متفاوت از اسوه گرفته شده تا کلیه نقش آفرینان در این داستان بتوانند پند آفرین و مدل تربیتی باشند و واضح است که "موسای" قبل از پیامبری که در این نوشتار مورد تأمل قرار گرفته ، به تعریف الگوی متفاوت از اسوه نزدیک است . ( در قرآن مجید از دو پیامبر تحت عنوان اسوه یاد شده است . حضرت ابراهیم ، سوره ممتحنه / 4 و پیامبر اسلام ، احزاب / 21 )
ب) طرح آیات مربوطه : بدنیست ، قبل از هر گونه داوری و تحلیل در روابط دختر و پسر ، الگوی منتخب در قرآن ، به نقل از ابن کتاب مقدس عیناً منعکس گردند . این داستان را می توانیم در سوره قصص از آیه 23 به بعد ببینیم (4) : داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن به جانب مدین بیرون رفت . در آیه 23/ قصص می خوانیم " و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید ، آنجا جماعتی دید که حشم و گوسفندانشان را سیراب می کردند .و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع آوری و اختلدها گوسفندانشان مشغول بودند . موسی به جانب آن دو رفته ، گفت شما اینجا چه کار می کنید ؟ گفتند که منتظریم تا مردان ، گوسفندانشان را سیراب کرده ، باز گردند ، آنگاه گوسفندان خود را سیراب کنیم و پدر ما مردی سالخورده است . " در آیه 24 / قصص اشاره شد که موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و دست به دعا برداشت . در آیه25/ قصص آمده " موسی هنوز از دعا لب نبسته بود ، دید که یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیاء باز آمده گفت پدرم از تو دعوت می کند تا به منزل ما آیی و در عوض سقایت گوسفندان ما به تو پاداش دهد. چون موسی نزد او ( شعیب ) و دختران رسید و سرگذشت خود را با شعیب حکایت کرد ، شعیب گفت اینک هیج نترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی ." در آیه 25/ قصص می خوانیم . " یکی از آن دو دختر ( صفورا ) گفت : ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، کسی است که امین و تواناست . " و در آیه 26/ قصص آمده" شعیب گفت : من اراده آن دارم که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم ... " و در آیه بعد از پذیرش این عهد از سوی موسی سخن به میان آمده است . اگر پذیرفته شده باشد که طرح داستانها در قرآن گزافه نبوده بلکه برای درس ، پند و عبرت است ، در اینصورت بازیگران و نقش آفرینان قصه ها و داستانها الگوهای خوب یا بدند و نقش آفرینان _ مثبت ، الگوهای حسنه قرآنند . با این نگاه اکنون به درسهایی که از این الگوی حسنه قرآنی برای ارتباط دختر و پسر می توان آموخت ، می نشینیم .
ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر :
1) اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .دوم : الگویی که نفی مطلق ازتباط دختر و پسر می کند . این الگو نیز از نگاه قرآنی مردود است ، زیرا موسی وقتی دختران را در کنار چاه دید ، با آنها ارتباط کلامی گرفت و از مشکل آنها پرسید و این تعامل حکایت ازمشروعیت از تباط کلامی بین دختر و پسر در صورت ضرورت و نیاز دارد . پس الگوی مطلوب دینی در ارتباط دختر و پسر ، پذیرش ارتباط مقید و مشروطً است ، نه نفی ارتباط مطلقاً و نه وجود هر گونه ا زتباط مطلقاً . در آیات دیگر از قیود تعامل دو جنس مخالف ، خودداری از نگاه ناروا است ، که از آن در سوره نور 30و31 به "غض" بصر یاد شده است . در قرآن فرمان و دستور آن نیست که زن و مرد و دختر و پسر در ارتباط با هم "غمض" بصر که بستن چشم است ، داشته باشند بلکه فرمان ، غض بصر است که منظور کنترل چشم از نگاه خیره ، هوس آلود ، مریض و کنترل نشده است . و این نکته یعنی ارتباط مقید دو جنس از نگاه دینی .
2) از جمله نکات بسیار مهم که در ترابط دختر و پسر در آیات مورد بحث مطرح شده ، شیوه راه رفتن دختر شعیب نزد موسی است . (گر چه مشهور آن است که شعیب این آیات همان شعیب پیامبر است ولی بعضی از علماء مثل عبدالله ابن عباس ، آنرا غیر از شعیب پیامبر می دانند ) در آیه 26 / قصص این قید را "مشی با حیا" ( تمشی علی استحیاء ) ذکر نموده است . در تعامل دختر