لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مقدمه
انسان همواره با انبوهی از گزینههای رفتاری رو به دوست که فقط میتواند از شمار محدودی از آنها برگزینند: چشم خود را به بعضی از دیدنیها بدوزد، به بخشی از شنیدهیها گوش فرا دهد، دست، پا و سایر اندامهای خود را برای انجام برخی از کارها به کار گیرد. همگام با رشد قوای بدنی، فکری و عاطفی، و در هم تنیدن روابط گوناگون اجتماعی و افزایش اندوختههای علمی و مهارت علمی، دایرة گزینهها به صورت تصاعدی گسترش مییابد، به طوری که هر لحظه هزاران کار امکان انجام مییابد و گزینش دشوار و دشوارتر میشود.
برای ترجیح و تعیین گزینهها، عوامل گوناگونی وجود دارد که از جمله میتوان به شکوفایی غرایز و افزایش خواستههای آنها، احساس ناامنی و نیز به عادت، تقلید، تلقین و سایر عوامل روانی و اجتماعی اشاره کرد. اما مهمتر از همه، عامل عقلانی یعنی «گزینش آگاهانه» است که با در نظر گرفتن همة گزینهها و بررسی تأثیر هر یک در سعادت و کمال نهایی انسان، ترجیح و تعیین گزینههای برتر، والاتر و ارزشمندتر را به عهده میگیرد و نقش خود را در شکل گیری ارادة انسانی ایفا میکند. راز برتری حقیقی انسان را باید در برخورداری از همین عامل و به کارگیری آن جستجو کرد.
در این مقاله سعی شده است که تمامی عوامل و ابزاری که رادر شناخت ابعاد وجودی انسان مهم میباشند را بررسی کرده و به عنوان الگویی برای رسیدن به موفقیت به معنای واقعی آن قرار داد باشد که مقبول باشد.
اومانیسم یا اصالت انسان بطور اعم به نظامی فلسفی یا اخلاقی گفته میشود که انسان مدار و فردگر است و انسان و خواست و ارادة او را محور همة امور میداند. اما به طور اخص به نهفتی گفته میشود که در قرن چهاردهم میلادیدر اروپا پدید آمد که در آغاز با کلیسانی نقی نداشت اما بعد از مدتی به مخالفت با ارباب کلیسا پرداخت و به جرح و تعدیل متون مذهبی پرداخت. با حاکمیت بینش افسانگرا یا نه در فرهنگ اروپا همه چیز دگرگون شهر چون تا آن زمان همة فعالیتها جنبه ی الهی داشت و انسان از جایگاه ویژهای برخوردار بود و اعتقاد بر این بود که حضرت مسیح برای نجات او آمده همچنین در سلسله مراتب همتی انسان در زمرة مخلوقات قرار داشت، عنایت و مقصود او خداوند بود و هستی او منوط به ارادة خداوند بود و خلاصه همة امور حول محور اعتقاد به خدا دور میزد. اما در بینش جدید انسان جایگزین خدا شد مرکز ثقل تمام ارزشها و عنایت همة امور قرار گرفت. انسان خود را بریده از آسمان و پیوند خورده با زمین میدانست و رستگاری و بهشت موعد را در زمین طلب میکرد. هدفش کسب علم و در نهایت تحصیل قدرت بود زیرا منادیان علم جدید هدف اصلی علم را تحصیل قدرت و سلطة انسان بر طبیعت میدانستند. به هر ترتیب انسان باید تنها با تکیه بر استعداد ها و تواناییهای وجود خود سرنوشت خود رابسازد و بر آن حاکم گردد.
ایمان به نوع بشر و پذیرش عظمت و توانایی انسان و نهایتاً پرستش او از دیگر خصوصیات این عصر است. در این عصر شخصیت و فردیت افراد از اهمیت والایی برخوردار بود. هر کس وظیفه داشت تا با مدد گرفتن از قوای عقلانی و استعدادهای خود در جهت کمال و دست یابی به آرمانهای مقالی بشر گام بردارد و مقصود از ساخت جامعه آن بود تا امکانات لازم جهت شکوفایی استعدادهای افراد فراهم گردد. آراء این دوره بر عقل و خلاقیت اندیشه انسان طبیعت و علم و پیشرفت تمدن بشریکه داشت و این امور به این جهت مهم بود که بشر را به سعادت دنیوی رهنمون میساختند. آزادی انسان از ویژگیهای بارز این عصر بشمار میآید که هیچ چیز بنابراین آزادی را محدود میکرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مقدمه
انسان همواره با انبوهی از گزینههای رفتاری رو به دوست که فقط میتواند از شمار محدودی از آنها برگزینند: چشم خود را به بعضی از دیدنیها بدوزد، به بخشی از شنیدهیها گوش فرا دهد، دست، پا و سایر اندامهای خود را برای انجام برخی از کارها به کار گیرد. همگام با رشد قوای بدنی، فکری و عاطفی، و در هم تنیدن روابط گوناگون اجتماعی و افزایش اندوختههای علمی و مهارت علمی، دایرة گزینهها به صورت تصاعدی گسترش مییابد، به طوری که هر لحظه هزاران کار امکان انجام مییابد و گزینش دشوار و دشوارتر میشود.
برای ترجیح و تعیین گزینهها، عوامل گوناگونی وجود دارد که از جمله میتوان به شکوفایی غرایز و افزایش خواستههای آنها، احساس ناامنی و نیز به عادت، تقلید، تلقین و سایر عوامل روانی و اجتماعی اشاره کرد. اما مهمتر از همه، عامل عقلانی یعنی «گزینش آگاهانه» است که با در نظر گرفتن همة گزینهها و بررسی تأثیر هر یک در سعادت و کمال نهایی انسان، ترجیح و تعیین گزینههای برتر، والاتر و ارزشمندتر را به عهده میگیرد و نقش خود را در شکل گیری ارادة انسانی ایفا میکند. راز برتری حقیقی انسان را باید در برخورداری از همین عامل و به کارگیری آن جستجو کرد.
در این مقاله سعی شده است که تمامی عوامل و ابزاری که رادر شناخت ابعاد وجودی انسان مهم میباشند را بررسی کرده و به عنوان الگویی برای رسیدن به موفقیت به معنای واقعی آن قرار داد باشد که مقبول باشد.
اومانیسم یا اصالت انسان بطور اعم به نظامی فلسفی یا اخلاقی گفته میشود که انسان مدار و فردگر است و انسان و خواست و ارادة او را محور همة امور میداند. اما به طور اخص به نهفتی گفته میشود که در قرن چهاردهم میلادیدر اروپا پدید آمد که در آغاز با کلیسانی نقی نداشت اما بعد از مدتی به مخالفت با ارباب کلیسا پرداخت و به جرح و تعدیل متون مذهبی پرداخت. با حاکمیت بینش افسانگرا یا نه در فرهنگ اروپا همه چیز دگرگون شهر چون تا آن زمان همة فعالیتها جنبه ی الهی داشت و انسان از جایگاه ویژهای برخوردار بود و اعتقاد بر این بود که حضرت مسیح برای نجات او آمده همچنین در سلسله مراتب همتی انسان در زمرة مخلوقات قرار داشت، عنایت و مقصود او خداوند بود و هستی او منوط به ارادة خداوند بود و خلاصه همة امور حول محور اعتقاد به خدا دور میزد. اما در بینش جدید انسان جایگزین خدا شد مرکز ثقل تمام ارزشها و عنایت همة امور قرار گرفت. انسان خود را بریده از آسمان و پیوند خورده با زمین میدانست و رستگاری و بهشت موعد را در زمین طلب میکرد. هدفش کسب علم و در نهایت تحصیل قدرت بود زیرا منادیان علم جدید هدف اصلی علم را تحصیل قدرت و سلطة انسان بر طبیعت میدانستند. به هر ترتیب انسان باید تنها با تکیه بر استعداد ها و تواناییهای وجود خود سرنوشت خود رابسازد و بر آن حاکم گردد.
ایمان به نوع بشر و پذیرش عظمت و توانایی انسان و نهایتاً پرستش او از دیگر خصوصیات این عصر است. در این عصر شخصیت و فردیت افراد از اهمیت والایی برخوردار بود. هر کس وظیفه داشت تا با مدد گرفتن از قوای عقلانی و استعدادهای خود در جهت کمال و دست یابی به آرمانهای مقالی بشر گام بردارد و مقصود از ساخت جامعه آن بود تا امکانات لازم جهت شکوفایی استعدادهای افراد فراهم گردد. آراء این دوره بر عقل و خلاقیت اندیشه انسان طبیعت و علم و پیشرفت تمدن بشریکه داشت و این امور به این جهت مهم بود که بشر را به سعادت دنیوی رهنمون میساختند. آزادی انسان از ویژگیهای بارز این عصر بشمار میآید که هیچ چیز بنابراین آزادی را محدود میکرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
انسان اولیه چگونه می شمرد؟
در آغاز، انسان اولیه برای نشان دادن عدد مورد نظر خود از زبان اشاره استفاده می کرد. شاید به ببری که کشته بود یا به سر نیزة همسایه اش اشاره می کرد. یا شاید از انگشتانش برای نشان دادن عدد استفاده می کرد. سه انگشت دست معنی» سه« می داد، خواه سه نیزه یا سه ببر دندان دشنه ای، یا سه غار یا سه سر نیزه.
می دانیم که در زندگی روزمره» عدد« کلمه یا نشانه ای است که بر مقدار و تعداد معینی دلالت می کند.اما لازم نیست آنچه را که ما درباره اش گفتگو می کنیم، مشخص کند. مثلاَ» سه« یا» 3« می تواند یه معنی سه هواپیما، سه قلم یا سه کتاب باشد.
در ابتدا، انسان اولیه می توانست تا دو بشمارد.امروزه هنوز در جهان، قبایلی ابتدایی مانند بومیان بدوی استرالیا» ابورجین« ها وجود دارند که فقط سه عدد می شناسند:یک،دو و بسیار. اگر یک نفراز این قبیله سه عدد بومرانگ(*) یا بیشتر داشته باشد، برای شمارش آن فقط عد بسیار را به کار می برد. البته بیشتر انسانهای اولیه تا ده، یعنی مجموع تعداد انگشتان دستان می شمردند. بعضی فقط تا 20 یعنی مجموع تعداد انگشتان دست و پایشان می شمردند.
هنگامی که با انگشتان دست شماره می کردند، تفاوتی نمی کند که از انگشت کوچک دست یا از انگشت شست شروع کنید. اما بین برخی از اقوام برای این کار قاعده هایی وجود داشت. مثلاَ» زونی« ها (قبیله ای از سرخپوستان آمریکای شمالی) شمردن را از انگشت کوچک دست چپ شروع می کردند.یا سرخپوستان اتوماک آمریکای جنوبی شمردن را با انگشت شست آغاز می کردند.
آدمی چون متمدن تر شد، از ترکه چوب، ریگ و گوش ماهی برای نمایش اعداد استفاده می کرد.آنها سه ترکه یا ریگ را در کنار هم ردیف می کردند که معنی»سه«را برساند. عده ای باایجاد شیار هایی بر روی چوب یا گره هایی که به یک طناب می زدند منظورشان را از عددی که می خواستند بیان کنند
می رسانیدند. به این ترتیب همیشه چوبخط یا طناب حساب را با خودشان همراه داشتند یا آن را جایی حفظ می کردند.
انسان از چه وقتی ارقام عددی را به کار برد؟
تا آنجا که بر ما معلوم است در حدود 3000 سال پیش از میلاد، مصریان قدیم و مردمان بین النهرین (سرزمین بین دجله و فرات در عراق امروز) علاماتی برای نوشتن اعداد داشتند. این مردمان با آنکه بسیار دور از هم می زیستند،هر یک مستقلاَ موفق به اختراع یک رشته از ارقام شدند. ارقام سادة آنها چون 1،2و3 المثنای چوب و چوبخط انسانهای نخستین بود. جالب اینجاست که در بسیاری از دستگاههای ارقام که در سراسر جهان کشف شده است رقم 1 به شکل یک خط کوتاه (مانند یک چوب)یا به شکل یک نقطه (مانند ریگ) نوشته می شد.
مردم باستان اعداد را چگونه می نوشتند؟
مصریان باستان ارقام را روی پاپیروس می نوشتند. پاپیروس نوعی کاغذ بود که از نی نیزارهای کناره رود نیل تهیه می شد، یا آنها را روی کوزه ها نقش می کردند یا بر دیوارهای معبدها و هرمهایشان می کندند.
بابلیها از سومریها آموختند که چگونه ارقام را بر لوحه های گلی بنویسند.
چینیهای قدیم با مرکب و قلم خیزران یا قلم پر بر روی پارچه می نوشتند. مایاهای آمریکای مرکزی، بی آنکه با دیگر تمدنهای دنیا ارتباط داشته باشند، یکی از جالبترین دستگاهای عددی را به وجود آوردند. آنها برای نمایش ارقام فقط از سه علامت استفاده می کردند، یک تقطه. ، یک خط مستقیم ـ ، . یک شکل بیضی .
در گذشته برای نوشتن یک میلیون چقدر وقت لازم بود؟
مصریان باسنان، بابلیان و چینیها مانند یونانیان و رومیان باستان علامات مخصوصی را برای بیان اعداد بسیار بزرگ به کار می بردند. این اختراع در به کار بردن علامات خاص برای اعداد بزرگ، نخستین پیشرفت در نوشتن ارقام بود. برای درک اهمیت این پیشرفت، کافی است در نظر مجسم کنید که نشان دادن یک میلیون به روش بریدن چوبخط یا ردیف کردن دانه های شن، چقدر دشوار است و چه زمانی را نیاز دارد.اگر برای کندن هر شیار برچوب یا چیدن هر ریگ، یک ثانیه وقت در نظر بگیریم، برای نوشتن عدد یک میلیون مجبور بودید یک میلیون ریگ را یک به یک(هر ثانیه یکی) بشمارید،278 ساعت یا 11روز و 14ساعت بدون درنگ وقت لازم داشتید تا به یک میلیون برسید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
سورئالیسم و انسان شناسی
!--زمانی که به رابطه میان سوررئالیسم و انسان شناسی می پردازیم پیش از هر چیز و بی اختیار نام انسان شناس معروف فرانسوی میشل لیریس به خاطرمان می آید که از او در این سخنرانی یاد خواهیم کرد و روشی که از وی به ویژه در انسان شاسی بر جای مانده است روش نوشتار خود زندگی نامه ای(Autobiographic)است.اماهمانگونه که خواهیم گفت روابط میان انسان شناسی و سوررئالیسم بسیار فراتر از چهره ها می روند و در دو بعد بلافصل و دراز مدت قابل بررسی و تاکید هستند.--!
اما ابتدا لازم است از خود سوررئالیسم و تعریف آن آغاز کنیم.
تعریف و تاریخچه
پیش از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم که در تاریخ سوررئالیسم، با دو واژه کمابیش مترداف برخورد می کنیم: سوررئالیسم و دادائیسم که البته تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند و سرگذشت کاملا یکسانی نداشته اند. سوررئالیسم واژه ای است که امروز بیشتر به کار می رود و جنبه آکادمیک تری از دادائیسم دارد ولی این آکادمیسم و دانشگاهی اندیشیدن و قرار دادن این دو واژه در چارچوب های نظری بیشتر امری متاخر است که چندان با منشاء شورشی آنها سازگاری ندارد. از لحاظ تاریخی سوررئالیسم مفهومی تشریحی و معنا دار و تا اندازه ای علمی تر» از واژه «دادئیسم» است که در اصل و اساس خود و به صورتی ارادی واژه ای بی معنا و مفهوم بوده است. واژه سوررئالیست ابتدا در سالهای دهه 1920 به وسیله آپولینر ابداع شد و با انتشار گاهنامه «انقلاب سوررئالیست» که آندره بروتون از بنیان گذارنش بود و سپس با متن دیگری از بروتون با عنوان «مانیفست سوررئالیست» در همین دهه رواج یافت. باید توجه داشت که هر دو واژه «انقلاب» و «مانیفست» در این سالهای ابتدای قرن بیستم گویای تمایلات خاص سوررئالیست ها به جنبش های چپ و انقلابی بودند که در اروپا ظاهر شده بود: انقلاب روس در سال 1917 و انقلاب آلمان در سال 1919 هر دو تاثیر زیادی بر شکل گیری اندیشه سوررئالیستی باقی گذاشته بودند. به ویژه شکست انقلاب آلمان و کشته شدن اسپارتاکیست ها که دولت وایمار را که از درون پوسیده بود از میان برد و به زودی جای آن را به گذاری آرام ولی مطمئن به فاشیسم هیتلری داد، نا امیدی سوررئالیست ها را از خروج از جنون دیوانه وار جنگ جهانی اول تقویت کرد. واژه مانیفست نیز دقیقا به «مانیفست حزب کمونیست» اشاره داشت که به تقلید از آن کتاب های متعددی از جمله «مانیفست فوتوریست» در ایتالیا در همین سالها به انتشار رسید.
اما به کار گرفته شدن واژه سوررئالیست در مفهومی آکادمیک از خلال کاربرد آن در آکادمی هنر شوروی در سال 1960 انجام گرفت که این امر نیز کاملا از خلال روابط نزدیکی که بین جنبش چپ و حزب کمونیست با سورئالیست هایی نظیر آراگون وجود داشت قابل توجیه است. در همین دهه 1960 نیز در کاتالوگ «گالری چشم» در سال 1965 در پاریس این واژه در معنایی آکادمیک رواج بیشتری یافت.
اما برخلاف واژه سوررئالیست که معنای روشنی یعنی فراتر رفتن از واقعیت را در خود نهفته داشت، واژه دادائیسم: ”مفهوم“ ی به خودی خود بی معنا و شورشی بود که به صورتی اتفاقی در کاباره ولتر در زوریخ از محافل روشنفکران چپ ، از یک فرهنگ لاروس بیرون کشیده شده بود. دادائیست ها که در ابتدا بیشتر از مدرنیته در حال شکل گرفتن در حوزه زبان آلمانی و به ویژه آلمان و اتریش ریشه می گرفتند، تعمدا بر آن بودند که خود را در رویکردی کاملا منفی تعریف کنند. در فرهنگ سوررئالیسم با این تعریف از دادئیسم روبرو می شویم: جنبشی بین المللی ناشی از نفرت نسبت به جنگ جهانی و بینش های فلسفی که این جنگ را توجیه می کردند ( نژادگرایی، یهود ستیزی، ملی گرایی ، استعمار ...). حرکتی اساسا تحریک آمیز و سنت شکنانه. دادا نوعی اعتراض به همه چیز به ویژه به اخلاق حاکم. طرفدارن دادا از شک مطلق دفاع کرده و از خود انگیختگی فردی، و به بیان در آوردن این خود انگیختی در قالب های ادبی ، تجسمی ، حرکتی، تصویری و غیره به مقابه وحدت امر زنده دفاع می کردند. دادا خود را به مقابه یک حالت روحی تعریف می کند که با هر گونه اقتدار و ساختاری در هر شکلی و در هر نوع بیانی مخالف است. (Biro, A., Passeron, R., 1982,Dic. Generale du surrealisme et de ses environs, Paris, PUF, p. 111).
از همین جا نیز می توان بر این نکته تاکید کرد که شاید سوررئالیسم و دادائسیم را که در سخنرانی حاضر به معنایی مترادف به کار گرفته می شوند، کمتر بتوان به عنوان یک سبک و روش هنری به کار برد و بیشتر بتوان آن را نوعی جنبش اعتراض آمیز و نیهیلیستی در معنای عمیق کلمه به شمار آورد.
چهره ها
نگاهی به نمایندگان سوررئالیست در حوزه های مختلف گویای نوعی عدم انسجام است که در میان آثار این گروه های می توان شاهد آن بود. برای مثال در ادبیات ما با چهره های چون
آندره بروتون،رنه شار، تسارا، الوار، آنتون آرتو، میشل لیریس روبرو هستیم که سبک ها و
نوشته هایی کاملا متفاوت داشته اند .
در این میان می دانیم که لیریس با سبک خاص خود در نگارش متون اتنوگرافیک (مردم نگاری) به چهره ای ویژه در تاریخ انسان شناسی بدل شد. وی در کتاب هایی که مهم ترین آنها «شبح آفریقا» است. تجربه زندگی خود را به مثابه متنی انسان شناسانه عرضه کرد و دفترچه های خاطراتی به جای گذاشت که در آنها با نثری کاملا ادبی جامعه مورد مطالعه خود ( افریقا) را به خوانندگان می شناساند و شاید زودتر از هر انسان شناس دیگری مفهوم بازتابندگی (Reflexivity) را در عمل و نه این واژه را در انسان شناسی وارد کرد: اینکه شناخت موضوع مورد مطالعه در قالب رابطه ای خاص و تجربه ای شخصی میان پژوهشگر و جامعه مورد پژوهش شکل بگیرد: کاری همچون پروست اما در قالب یک تجربه حقیقی و زیسته شده که بعدها البته بارها و بارها در انسان شناسی تکرار شد و بعدها با شکل گیری و رشد سینمای اتنوگرافیک در این قالب هنری جدید نیز بسیار رشد کرد.
اما اگر از حوزه ادبیات به حوزه هنرهای تجسمی وارد شویم با تعداد بسیار بیشتری از سوررئالیست ها روبرو می شویم : در نقاشی و مجسمه سازی : رنه ماگریت، مارسل دوشان، دوشیریکو، میرو، سالوادور دالی، ماکس ارنست، فرانسیس پیکابیا، پابلو پیکاسو، ...، در عکاسی و سینما: من ری ، لوئیس بونوئل و در معماری: گائودی. برخی از چهره هایی هستند که می توان از آنها به عنوان هنرمندان نزدیک سوررئالیستها نام برد. هر چند تعلق رسمی و یا اصولا تعلق فکری و سبکی برخی از هنرمندان به سوررئالیسم بسیار مناقشه برانگیز بوده و گاه مورد پذیرش برخی از آنها نیز نبود. با این وصف همه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
بررسی نقش عمل در رستگاری انسان از دیدگاه امام خمینی «ره»
پیشگفتار
موضوع این تحقیق (( بررسی نقش عمل در رستگاری انسان از دیدگاه امام خمینی «ره» می باشد. این موضوع از طرف کانون قرآن و عترت داشنگاه آزاد اسلامی ارائه شده است . اما از یک طرف بسیار کلی و دریایی از مطلب پیرامون آن در کلام و پیام مکتوب امام «ره» یافت می شود . از سوی دیگر وقت انجام کار محدود بوده است . و همچنین امکانات رایانه ای مخصوص کلام امام «ره» نیز در شهرستانها یافت نمی شود .
از این رو آنچان که شایسته و بایسته و در برنامه کاربردی و مورد علاقه ام بوده کار صورت نگرفت و با این وجود ، این کار با شیوه ای علمی و پژوهشی و با رعایت مبانی و مراحل آن انجام پذیرفت . و در پنج فصل تنظیم و فصل بندی گردید.
در فصل اول موضوع تحقیق و خلاصه ای از مرور مطالعاتی ، اهداف ، سئوالات تحقیقاتی و تعریف مفاهیم کلیدی آمده است . ناگفته نماند ، بدلیل اینکه در نظر بود سیر پژوهشی علمی طی گردد ،در فصل دوم مرور مطالعاتی و مبانی نظری تحقیق بصورت مفصل هم از دیدگاه مکاتب الهی مطرح گردید .
اگر در این طرح حدود و اهداف طرح نیز از سوی ارائه دهندگان آن مشخص می شد شاید کار ما از مزیت های بیشتری برخوردار می شد . ولی با آن آزادی که در انتخاب اهداف و روش تحقیق داده شده بود ما را برآن داشت تا آنچه را که خود احساس کرده و علاقه مند آن هستیم بررسی نماییم که این نیز البته مزیت ویژه ای است . . .
و از میان سؤالات زیادی که پیرامون مسأله مورد نظر گردآوری شد بخاطر تمدید موضوع فقط شش سؤال انتخاب شد . و اهدا ف تحقیق نیز با توجه به مبانی فکری و نظری تحقیق مشخص گردید.
در فصل سوم ، روش تحقیق ، شیوه و تکنیک اجرایی و تحلیل داده آورده شده است. روش تحقیق تاریخی و موردی و فن گردآوری یافتهها کتابخانه ای و استادی است ،جامعه آماری تحقیق کتب مربوط به حضرت امام خمینی«ره» می باشند ، اگرچه عدم وجود آن کتب در دانشگاه مانند صحیفة نور یکی از مشکلات کاری بوده است . در این فصل همچنین مراحل کار تا پایان آورده شده است.
در فصل چهارم یافته های تحقیق بصورت خوشه بندی و طی مراحلی منطقی ارائه گردیده اند شاید در همین فصل بتوان به راحتی جواب همه سؤالات تحقیق را یافت چرا که به وضوح استنادهای مربوط جوابی برای پرسشهای مطرح شده می باشند . ولی جهت افاده بیشتر در فصل پنجم نتیجه تحقیق نیز بصورت خلاصه آمده است .
آنچه را که خود در این رهیافت ، درک عمیق نمودم آن است که یگانه راه تقویت و پیش بردن ایمان و رسیدن به کمال انسانی و سعادت اخروی از دیدگاه امام «ره» عمل است. و حقایقی که امام «ره» در این خصوص مطرح می نماید ومنبعث از حقیقت دین و رسالت انبیاء و ائمه اطهار (ع) می باشد. واقعیت دیگری که در خلال این کار هویدا شد این است که امام خمینی «ره» خود دارای یک سیره ای عملی که در واقع اصولی پایدار و تعیین کننده سبک رفتار در یک حوزه دینی و آن هم در این دوران و قرون می باشد . که آن اصول در رفتار افراد کمی پیدا می شوند.
اما آنچه مهم است یافتن آن اصول و پایبندی به آنها ، فرد و جامعه را صاحب یک منطق عملی میسازد و امیدواریم این اصول سرنوشت ساز فردی و اجتماعی با کارهای پژوهشی و علمی از سیره و کلام و پیام امام «ره» استنتاج و در اختیار جامعه قرار گیرد که یقیناً آن اصول و پایبندی به آنها ، حافظ سلامت و صلابت فرد و جامعه و در نهایت رستگاری انسان هم در این دنیا و هم در آن عالم خواهد شد .
والاسلام
فصل اول
کلیات
1.موضوع تحقیق
بررسی نقش عمل در رستگاری انسان از دیدگاه امام خمینی «ره»
2.تاریخچه مطالعاتی
در بررسی که پیرامون موضوع مورد نظر در آثار مکتوب مربوط به دیدگاهها و اندیشه های حضرت امام «ره» صورت گرفت . هیچ پژوهشی که مستقیماً به بحث مورد نظر این تحقیق بپردازد یافت نشد. اما در آثاری ، باستناد به کلام امام از نقش اعمال انسان صحبت به میان آمده است ، و ما در فصل دوم در مبانی نظری و مرور مطالعاتی به آنها اشاره ای کوتاه خواهیم نمود.
در خصوص نقش عمل و آثار دنیوی و اخروی و ارتباط آن با سعادت و شقاوت بشر ، از منظرها و دیدگاههای متنوع و متفاوتی بحث شده است ، شاید بتوان گفت بهترین پیامها و گفتارهای منطقی و علمی و کلامی را در این خصوص می توان در قرآن کریم و احادیث و روایات یافت . مسائلی همچون اصالت عمل ، ناقص بودن ایمان منهای عمل ، رابطه نیت و عمل ، آثار دنیوی و اخروی آن و تبین کاملی از عمل ، بهشت و جهنم در این آثار ممتاز می باشند که ما در بحث مبانی نظری و فکری تحقیق مفصل بحث خواهیم نمود.
3.بیان مسأله
آیا عمل بعنوان یک فعل اختیاری که با عقل و اندیشه انجام گرفته است در سرنوشت دنیوی و اخروی یا سعادت و شقاوت او تأثیر دارد ؟ در این تحقیق سعی شده است تأثیر عمل بعنوان یک فعل اختیاری در سعادت دنیوی و اخروی که همان رسیدن به کمال انسانی در دنیا و بهشت موعود و رضایت حق است از منظر امام «ره» بررسی گردد. از آنجایی که عنوان پژوهش بسیار کلی است و دقت و امکانات ویژه ای را طلب میکند ، تا همه جانبه و از ابعاد مختلف و عمیق مورد بحث و تحقیق قرار گیرد . لذا در این پژوهش تلاش شده است اعمال و افعال جوانحی و جوارحی که امام «ره» بیشترین تأکید را روی آنها داشته است و مستقیماً پاداش و جزای اخروی و دنیوی را بعد از آنها بیان نموده است .
وقتی یک مسلمان به سخنی همچون ‘‘ الایمان عقد بالقلب ولفظ باللسان عمل بالجوارح ‘‘ می اندیشد در ذهنش سؤالی برانگیخته می شود که این عمل که لازمه ایمان و بلکه اگر نباشد ایمانی نیست چگونه وچه کمیت و کیفیتی دارد ، شرایط آن کدامند ؟ از سوی دیگرکسی در این دنیا و در این برهه از زمان قدعلم کرد که همه اش عمل بود ، و خود عامل به گفتار و اندیشه و نیات خود در چارچوب قوانین دینی و عامل به احکام اسلام و دستورات و اوامر الهی و انبیاء و ائمه است . پس براین انسان ضعیف النفس قرن بیستم و بیست و یکم و مابعد آن لازم است تا نگاه امام عامل را ( هرچند به قدر قطره ای از آن باشد ) پیرامون این اصل سرنوشت ساز بشر دریابد.
4. پرسشهای تحقیق
از آنجایی که تحقیق درصدد تأیید و پاسخ مثبت یا منفی با سؤلات مطروحه می باشد ، لذا دارای پایگاه اثباتی است . و سؤلاتی که در این پژوهش در جهت پاسخ به آنها هستیم عبارتند از :
الف . آیا ایمان و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند ؟
ب . آیا از دید گاه امام «ره» سعادت دنیوی و اخروی حاصل اعمال انسان است ؟
ج . ویژگیها و خصوصیات اعمال صالحه از دیدگاه امام خمینی «ره» کدامند ؟
د . از نظر امام «ره» آثار دنیوی و اخروی اعمال چگونه ظاهر می شوند؟
ه . از دیدگاه امام «ره» چه اعمالی موجب تکفیر اعمال سیئه می گردند ؟
5. اهداف مطالعاتی
الف . برسی دیدگاههای امام «ره» در خصوص عمل و نتایج آن .
ب . بررسی نقش اعمال و آثار آنها در حیات دنیوی و اخروی انسانها از دیدگاه امام «ره» .
ج . بررسی دیدگاههای امام «ره» در خصوص تجسم اعمال در بهشت و جهنم.
د . بررسی آراء امام «ره» در خصوص اعمالی که باعث احباط یا تکفیر اعمال دیگر می شوند.
6. حدود مطالعاتی
این تحقیق فقط در آثار مکتوب امام «ره» صورت می گیرد . وچون موضوع تحقیق “ رابطه عمل و سعادت “ است . و عمل به معنی فعل اختیاری و سعادت به معنای رسیدن فوز و خوشبختی در دنیا و آخرت است لذا مسائلی همچون معاد جسمانی یا روحانی و کیفیت سؤال و جواب و چگونگی کیفر و جزای اعمال و عالم برزخ و . . . . که در ارتباط با موضوع تحقیق بصورت مستقیم نیستند ، از حوزه تحقیق خارج می باشند . بنابراین حدود مطالعاتی این پژوهش منحصراً خصوصیات و ویژگیهای اعمال و نتایج حسنه یا سیئه آنهاست ، که از دیدگاه حضرت امام «ره» مورد بررسی قرار می گیرند .
7. اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از اصول جهان بینی اسلامی که از ارکان ایمانی و اعتقادی دین اسلام و بلکه سایر ادیان آسمانی است اصل ایمان به پاداش و کیفر اعمال انسان است ، و بدون شک