لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
انگیزه مادری :
یکی از قویترین انگیزه ها انگیزه مادری است . انگیزه مادری در حیوانات رده پایین به صورت غریزی وجود دارد یعنی علاقه مادر به فرزند وطرز رفتار وی یکنواخت ، منظم و تابع یک سلسله عوامل فیزیولوژیکی است . ترشح هورمون پرولاکتین که در اکثر حیوانات ماده وجود دارد ، از عوامل این رفتار بشمار می رود . در موشهای ماده این رفتار غریزی عبارت است از قطع ناف بچه ، خوردن جفت و جای دادن بچه ها در لانه که به صورت یکنواخت انجام می گیرد . تفاوت نمی کند که موش برای اولین بار یا چندمین بار زاده باشد حرکات و رفتار او نسبت به بچه هایش همان حرکات یکنواخت و منظم و قابل پیش بینی است . در حیوانات عالی تر حرکات تا حدودی تابع یادگیری است و در انسان مراقبت و علاقه به کودک تابع عوامل اجتماعی نیز می باشد . ازدواج به صورت مشروع و قانونی ، نحوه پرورش کودک ، وضع اقتصادی خانواده ، عوامل فرهنگی و سنتی و اعتقادات مذهبی و قوانین و مقرارت حاکم بر جامعه همگی در نحوه بروز این انگیزه دخالت دارند . در اجتماعاتی که سقط جنین از نظر قانونی جرم محسوب نمی شود ، بعضی از مادران با وجود غریزه مادری جنین خود را سقط می کنند . این نوع رفتار حتی در طبقات تحصیل کرده و مرفه اجتماعی نیز مشاهده می شود . بر عکس در جوامعی که پای بند به اعتقادات مذهبی یا اخلاقی هستند ، سقط جنین جرم محسوب می شود و مرتکب آن به مجازات می رسد . معذالک در همه جوامع وضع خانواده ها متفاوت است و نوع رفتار مادر نسبت به نوزاد با کودک خود و شیوه مراقبت و نگهداری از کودک حتی بین افراد نزد یک یک خانواده نیز شبیه به یکدیگر نیست . ابزار محبت مادر نسبت به کودک و احتیاج کودکان به پرستاری و محبت مادری از جمله مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد . در این زمینه علاوه بر آموزشهای اجتماعی رفتار مادر می تواند الگویی برای فرزندان وی قرار گیرد .
رفتار مادری
رفتار جنسی ، راهی است که به داشتن فرزند منتهی می شود . در میان پستانداران ، مادری که وضع حمل می کند تغییرات هورمونی زیادی در او ایجاد می شود و طبیعی است که انتظارمی رود این تغییرات هورمونی او را برای رفتار مادری آماده کنند .
این فرضیه تا اندازه زیادی صحیح است ؛ هورمون ها حداقل مراحل اولیه رفتار مادری را تسهیل می کنند . در اواخر حاملگی و درست هنگام زایمان ، سطوح استروژن ، پروژسترون ، آکسی توسین و پرولاکتین مادر بالا می رود . حتی تزریق این هورمون ها به یک موش ماده با کره می تواند رفتار مادری ایجاد کند ، با این حال ، این رفتار تا یک یا دو روز پس از تزریق پدیدار نمی شود ( بریدج ، دی بیار ، لاندز و دو هرتی ، 1985 ؛ لامب ، 1975 ؛ مولتز ، لوبین ، لئون و نومان ، 1970 ؛ پیدرسن ، آشر ، مونرو و پرانگ ، 1982 ) . هر هورمون جنبه متفاوتی از رفتار مادری را کنترل می کند . برای مثال ، پروژسترون برای لانه سازی موش مهم است در حالی که پرولاکتین برای بازیابی جوانی اهمیت دارد ( زارو ، گندلمن و دننبرگ ، 1971 ) . هورمون ها ، مادر را مهیا می کنند تا به بچه ها پاسخ دهد ؛ وقتی چنین کاری را انجام داد ، ممکن است او به طور پایدار تغییر کند . موش ماده ای که یک یا دو ساعت تجربه مادری با فرزندش را داشته است ، پس از یک وقفه 25 روزه که تولید شیرش متوقف شد و هورمون هایش به حالت طبیعی برگشت ، باز هم مثل مادر با سایر بچه ها رفتار می کند ( بریدج ، 1975 ) .
اگر چه هورمون ها ، رفتار مادری را تسهیل می کنند اما برای ایجاد آن ضروری نیستند . اگر موش ماده ای که هرگز حامله نشده است با بچه موش های 5 تا 10 روزه رها شود ، پس از چند روز ، علاقه او به بچه موش ها افزایش می یابد ( چون بچه موش ها نمی توانند بدون مراقبت والدین و بدون غذا زنده بمانند ، آزمایشگر باید آنها را به صورت دوره ای با بچه موش های جدید و سالم تعویض کند . ) پس از حدود 6 روز ، مادر منتخب یک لانه می سازد ، بچه موش ها را در لانه جمع می کند ، آنها را می لیسد و کارهای دیگری را که معمولا هر مادری انجام می دهد – به استثنای پرستاری از آنها – او نیز انجام می دهد .
هورمون های تخمدان به این فرایند کمک می کنند اما ضروری نیستند . برای مثال ، هم موش هایی که تخمدان های سالمی دارند و هم موش هایی که فاقد تخمدان سالمی هستند ، پاسخ مادری را نشان می دهند ، با این حال ، آنهایی که تخمدان های سالمی دارند رفتار مادری بسیار کاملی نشان می دهند ( مایر و روزن بلات ، 1979 )
اگر چه جوندگان نر هرگز الگوی هورمونی مشابه مادران جدید تولید نمی کنند ، اما آنها نیز رفتار مادرانه را نشان می دهند . معمولا موش نر بچه ها را می کشد . اما اگر موش نر با موش ماده ای جفتگیری کند و در دوران حاملگی همراه او باقی بماند ، بچه ها را می پذیرد و به مادر در مراقبت ازآنان کمک می کند . موش نری که با نوزادان در قفس قرار داده می شود ( و موش ماده بزرگسالی در قفس وجود ندارد .) کم کم نسبت به این نوزادان رفتار مادرانه نشان می دهد . در این موارد رفتار او شبیه رفتار موش بی تجربه قبلی است ، بجز اینکه موش ماده در مجموع مراقبت مادرانه بیش تری نشان می دهد .
خلاصه اینکه 5 تا 10 روز همراهی با نوزادان جایگزین تغییراتی هورمونی می شود که با حاملگی و زایمان ایجاد می شوند . آیا این همراهی حتی در طبیعت نیز بر رفتار تاثیر می گذارد ؟ روی هم رفته بچه موشی که نیاز دارد تا 6 روز اجبارا یک بزرگسال از او مواظبت کند ، قبل از اینکه بزرگسال آماده شود ، یم میرد پاسخ روزن بلات این است که رفتار مادری دو مرحله دارد . در جریان چند روز اول پس از وضع حمل ، هورمون ها رفتاری مادری را تسهیل می کنند . پس از آن آشنایی مادر با بچه ها – با هورمون ها یا بدون آها – پایه ای کافی برای حفظ مراقبت مادرانه است . مزیت این سیستم آن است که مراقبت مادرانه بیش تر از تغییرات هورمونی که همراه با وضع حمل است ، به طول می انجامد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
انگیزه مادری :
یکی از قویترین انگیزه ها انگیزه مادری است . انگیزه مادری در حیوانات رده پایین به صورت غریزی وجود دارد یعنی علاقه مادر به فرزند وطرز رفتار وی یکنواخت ، منظم و تابع یک سلسله عوامل فیزیولوژیکی است . ترشح هورمون پرولاکتین که در اکثر حیوانات ماده وجود دارد ، از عوامل این رفتار بشمار می رود . در موشهای ماده این رفتار غریزی عبارت است از قطع ناف بچه ، خوردن جفت و جای دادن بچه ها در لانه که به صورت یکنواخت انجام می گیرد . تفاوت نمی کند که موش برای اولین بار یا چندمین بار زاده باشد حرکات و رفتار او نسبت به بچه هایش همان حرکات یکنواخت و منظم و قابل پیش بینی است . در حیوانات عالی تر حرکات تا حدودی تابع یادگیری است و در انسان مراقبت و علاقه به کودک تابع عوامل اجتماعی نیز می باشد . ازدواج به صورت مشروع و قانونی ، نحوه پرورش کودک ، وضع اقتصادی خانواده ، عوامل فرهنگی و سنتی و اعتقادات مذهبی و قوانین و مقرارت حاکم بر جامعه همگی در نحوه بروز این انگیزه دخالت دارند . در اجتماعاتی که سقط جنین از نظر قانونی جرم محسوب نمی شود ، بعضی از مادران با وجود غریزه مادری جنین خود را سقط می کنند . این نوع رفتار حتی در طبقات تحصیل کرده و مرفه اجتماعی نیز مشاهده می شود . بر عکس در جوامعی که پای بند به اعتقادات مذهبی یا اخلاقی هستند ، سقط جنین جرم محسوب می شود و مرتکب آن به مجازات می رسد . معذالک در همه جوامع وضع خانواده ها متفاوت است و نوع رفتار مادر نسبت به نوزاد با کودک خود و شیوه مراقبت و نگهداری از کودک حتی بین افراد نزد یک یک خانواده نیز شبیه به یکدیگر نیست . ابزار محبت مادر نسبت به کودک و احتیاج کودکان به پرستاری و محبت مادری از جمله مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد . در این زمینه علاوه بر آموزشهای اجتماعی رفتار مادر می تواند الگویی برای فرزندان وی قرار گیرد .
رفتار مادری
رفتار جنسی ، راهی است که به داشتن فرزند منتهی می شود . در میان پستانداران ، مادری که وضع حمل می کند تغییرات هورمونی زیادی در او ایجاد می شود و طبیعی است که انتظارمی رود این تغییرات هورمونی او را برای رفتار مادری آماده کنند .
این فرضیه تا اندازه زیادی صحیح است ؛ هورمون ها حداقل مراحل اولیه رفتار مادری را تسهیل می کنند . در اواخر حاملگی و درست هنگام زایمان ، سطوح استروژن ، پروژسترون ، آکسی توسین و پرولاکتین مادر بالا می رود . حتی تزریق این هورمون ها به یک موش ماده با کره می تواند رفتار مادری ایجاد کند ، با این حال ، این رفتار تا یک یا دو روز پس از تزریق پدیدار نمی شود ( بریدج ، دی بیار ، لاندز و دو هرتی ، 1985 ؛ لامب ، 1975 ؛ مولتز ، لوبین ، لئون و نومان ، 1970 ؛ پیدرسن ، آشر ، مونرو و پرانگ ، 1982 ) . هر هورمون جنبه متفاوتی از رفتار مادری را کنترل می کند . برای مثال ، پروژسترون برای لانه سازی موش مهم است در حالی که پرولاکتین برای بازیابی جوانی اهمیت دارد ( زارو ، گندلمن و دننبرگ ، 1971 ) . هورمون ها ، مادر را مهیا می کنند تا به بچه ها پاسخ دهد ؛ وقتی چنین کاری را انجام داد ، ممکن است او به طور پایدار تغییر کند . موش ماده ای که یک یا دو ساعت تجربه مادری با فرزندش را داشته است ، پس از یک وقفه 25 روزه که تولید شیرش متوقف شد و هورمون هایش به حالت طبیعی برگشت ، باز هم مثل مادر با سایر بچه ها رفتار می کند ( بریدج ، 1975 ) .
اگر چه هورمون ها ، رفتار مادری را تسهیل می کنند اما برای ایجاد آن ضروری نیستند . اگر موش ماده ای که هرگز حامله نشده است با بچه موش های 5 تا 10 روزه رها شود ، پس از چند روز ، علاقه او به بچه موش ها افزایش می یابد ( چون بچه موش ها نمی توانند بدون مراقبت والدین و بدون غذا زنده بمانند ، آزمایشگر باید آنها را به صورت دوره ای با بچه موش های جدید و سالم تعویض کند . ) پس از حدود 6 روز ، مادر منتخب یک لانه می سازد ، بچه موش ها را در لانه جمع می کند ، آنها را می لیسد و کارهای دیگری را که معمولا هر مادری انجام می دهد – به استثنای پرستاری از آنها – او نیز انجام می دهد .
هورمون های تخمدان به این فرایند کمک می کنند اما ضروری نیستند . برای مثال ، هم موش هایی که تخمدان های سالمی دارند و هم موش هایی که فاقد تخمدان سالمی هستند ، پاسخ مادری را نشان می دهند ، با این حال ، آنهایی که تخمدان های سالمی دارند رفتار مادری بسیار کاملی نشان می دهند ( مایر و روزن بلات ، 1979 )
اگر چه جوندگان نر هرگز الگوی هورمونی مشابه مادران جدید تولید نمی کنند ، اما آنها نیز رفتار مادرانه را نشان می دهند . معمولا موش نر بچه ها را می کشد . اما اگر موش نر با موش ماده ای جفتگیری کند و در دوران حاملگی همراه او باقی بماند ، بچه ها را می پذیرد و به مادر در مراقبت ازآنان کمک می کند . موش نری که با نوزادان در قفس قرار داده می شود ( و موش ماده بزرگسالی در قفس وجود ندارد .) کم کم نسبت به این نوزادان رفتار مادرانه نشان می دهد . در این موارد رفتار او شبیه رفتار موش بی تجربه قبلی است ، بجز اینکه موش ماده در مجموع مراقبت مادرانه بیش تری نشان می دهد .
خلاصه اینکه 5 تا 10 روز همراهی با نوزادان جایگزین تغییراتی هورمونی می شود که با حاملگی و زایمان ایجاد می شوند . آیا این همراهی حتی در طبیعت نیز بر رفتار تاثیر می گذارد ؟ روی هم رفته بچه موشی که نیاز دارد تا 6 روز اجبارا یک بزرگسال از او مواظبت کند ، قبل از اینکه بزرگسال آماده شود ، یم میرد پاسخ روزن بلات این است که رفتار مادری دو مرحله دارد . در جریان چند روز اول پس از وضع حمل ، هورمون ها رفتاری مادری را تسهیل می کنند . پس از آن آشنایی مادر با بچه ها – با هورمون ها یا بدون آها – پایه ای کافی برای حفظ مراقبت مادرانه است . مزیت این سیستم آن است که مراقبت مادرانه بیش تر از تغییرات هورمونی که همراه با وضع حمل است ، به طول می انجامد .