لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مقدمه
در سخنان رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام، کلمات اهل بیت، عترت، آل محمد و قربی، آل رسول زیاد به چشم میخورد. اکنون باید دید اینان کیستند و چه خصوصیاتی دارند.
اهل بیت همچون کشتی نوح
رسول خدا بارها سخن از اهل بیت و عترت خود به میان آورده و راجع به آنها فضائلی را بیان فرموده است، از آن جمله: ابوذر میگوید روزی پیامبر فرمود:«. . . مَثَل اهل بیت من در میان شما مَثَل کشتی نوح است. هر کس به این کشتی سوار شود، نجات مییابد و هر کس نپذیرد، غرق میشود.» و نیز فرمود:«اهل بیت مرا مانند سر بدانید نسبت به بدن، و مانند دو چشم نسبت به سر؛ چون بدن بدون سر راه نجات نمییابد و سر بدون چشم هدایت نمیگردد.» و نیز در حدیث متواتر دیگری آمده است که رسول خدا فرمود:«من در بین شما دو چیز گرانبها و پرارزش باقی میگذارم: یکی کتاب خدا، قرآن، که ریسمانی است از آسمان به زمین، و دیگری عترت (اهل بیت) من. آگاه باشید که این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیگردند تا در روز قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند. ای مردم، به کتاب خدا چنگ بزنید چرا که در آن هدایت و نور است، و شما را در مورد اهل بیتم سفارش میکنم.» و این جمله را سه بار تکرار فرمود.
اهل بیت (عترت) پیامبر چه کسانی هستند؟
ابن عباس میگوید: روزی رسول خدا برای ما خطبهای خواند و فرمود:«. . . ای گروه مردم! اهل بیت من اقوام نزدیک من و فرزندانم هستند. آنها گوشت و خون منند. از شما در روز قیامت درباره آنها سؤال میشود. بدانید که با آنها چه رفتاری خواهید داشت. هر کس آنها را آزار کند مرا آزار کرده و هر کس به آنها ستم کند به من ستم کرده است. یاری آنها یاری من و عزّت آنها عزّت من است. هر کس «هدایت» را از غیر آنها طلب کند، مرا تکذیب کرده است. از خدا بترسید، که هر کس با آنها دشمنی کند من با او دشمنم و هر کس را که من دشمن او باشم وای بر او!»
آل محمد در تفسیر فخر رازی
فخر رازی یکی از علمای بزرگ اهل تسنّن است که در کتاب تفسیرش میگوید:«آل محمد یعنی کسانی که بیشترین تعلّق را به رسول خدا دارند و شکی نیست که علی و فاطمه و حسن و حسین به او از سایرین نزدیکترند. و این امری بسیار معلوم و متواتر است که آنها آل محمدند. اگر کسی بگوید آل محمد بستگان پیامبرند، باز هم آن چهار نفر خواهند بود. و اگر کسی بگوید آل محمد امّت پیامبرند، باز هم آن چهار نفر آل محمد هستند. پس در هر حال، علی و فاطمه و حسن و حسین، آل محمد هستند.»
قربی در تفسیر بیضاوی
و نیز بیضاوی در تفسیر خود این روایت را آورده است که: رسول خدا این آیه را تلاوت فرمود : « قل لا أسألکم علیه اجراً الا الموده فی القربی » _سوره شوری، آیه 23_ (بگو من هیچ اجری برای رسالتم از شما نمیخواهم، مگر محبّت و مودّت نسبت به خاندانم.» ابن عباس می گوید:« وقتی این آیه نازل شد، به رسول خدا عرض کردم:« منظور از خاندان شما چه کسانی هستند که خداوند دوستی آنها را بر ما واجب کرده است؟» پیامبر فرمود:« علی و فاطمه و فرزندان آنها » و این جواب را سه بار تکرار فرمود.
عترت پیامبر
و نیز امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که روزی رسول خدا فرمود:«من از میان شما میروم و دو چیز ارزشمند در بین شما باقی میگذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم.» در این هنگام جابربن عبدالله انصاری برخاست و پرسید:«یا رسول الله! عترت شما کیانند؟» رسول خدا فرمود:«علی و حسن و حسین و امامان از فرزندان حسین که نهمین آنها مهدی است که قیام خواهد نمود.» مراجعه کنید به: اهل سنت و اهل بیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مقدمه
در سخنان رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام، کلمات اهل بیت، عترت، آل محمد و قربی، آل رسول زیاد به چشم میخورد. اکنون باید دید اینان کیستند و چه خصوصیاتی دارند.
اهل بیت همچون کشتی نوح
رسول خدا بارها سخن از اهل بیت و عترت خود به میان آورده و راجع به آنها فضائلی را بیان فرموده است، از آن جمله: ابوذر میگوید روزی پیامبر فرمود:«. . . مَثَل اهل بیت من در میان شما مَثَل کشتی نوح است. هر کس به این کشتی سوار شود، نجات مییابد و هر کس نپذیرد، غرق میشود.» و نیز فرمود:«اهل بیت مرا مانند سر بدانید نسبت به بدن، و مانند دو چشم نسبت به سر؛ چون بدن بدون سر راه نجات نمییابد و سر بدون چشم هدایت نمیگردد.» و نیز در حدیث متواتر دیگری آمده است که رسول خدا فرمود:«من در بین شما دو چیز گرانبها و پرارزش باقی میگذارم: یکی کتاب خدا، قرآن، که ریسمانی است از آسمان به زمین، و دیگری عترت (اهل بیت) من. آگاه باشید که این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیگردند تا در روز قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند. ای مردم، به کتاب خدا چنگ بزنید چرا که در آن هدایت و نور است، و شما را در مورد اهل بیتم سفارش میکنم.» و این جمله را سه بار تکرار فرمود.
اهل بیت (عترت) پیامبر چه کسانی هستند؟
ابن عباس میگوید: روزی رسول خدا برای ما خطبهای خواند و فرمود:«. . . ای گروه مردم! اهل بیت من اقوام نزدیک من و فرزندانم هستند. آنها گوشت و خون منند. از شما در روز قیامت درباره آنها سؤال میشود. بدانید که با آنها چه رفتاری خواهید داشت. هر کس آنها را آزار کند مرا آزار کرده و هر کس به آنها ستم کند به من ستم کرده است. یاری آنها یاری من و عزّت آنها عزّت من است. هر کس «هدایت» را از غیر آنها طلب کند، مرا تکذیب کرده است. از خدا بترسید، که هر کس با آنها دشمنی کند من با او دشمنم و هر کس را که من دشمن او باشم وای بر او!»
آل محمد در تفسیر فخر رازی
فخر رازی یکی از علمای بزرگ اهل تسنّن است که در کتاب تفسیرش میگوید:«آل محمد یعنی کسانی که بیشترین تعلّق را به رسول خدا دارند و شکی نیست که علی و فاطمه و حسن و حسین به او از سایرین نزدیکترند. و این امری بسیار معلوم و متواتر است که آنها آل محمدند. اگر کسی بگوید آل محمد بستگان پیامبرند، باز هم آن چهار نفر خواهند بود. و اگر کسی بگوید آل محمد امّت پیامبرند، باز هم آن چهار نفر آل محمد هستند. پس در هر حال، علی و فاطمه و حسن و حسین، آل محمد هستند.»
قربی در تفسیر بیضاوی
و نیز بیضاوی در تفسیر خود این روایت را آورده است که: رسول خدا این آیه را تلاوت فرمود : « قل لا أسألکم علیه اجراً الا الموده فی القربی » _سوره شوری، آیه 23_ (بگو من هیچ اجری برای رسالتم از شما نمیخواهم، مگر محبّت و مودّت نسبت به خاندانم.» ابن عباس می گوید:« وقتی این آیه نازل شد، به رسول خدا عرض کردم:« منظور از خاندان شما چه کسانی هستند که خداوند دوستی آنها را بر ما واجب کرده است؟» پیامبر فرمود:« علی و فاطمه و فرزندان آنها » و این جواب را سه بار تکرار فرمود.
عترت پیامبر
و نیز امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که روزی رسول خدا فرمود:«من از میان شما میروم و دو چیز ارزشمند در بین شما باقی میگذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم.» در این هنگام جابربن عبدالله انصاری برخاست و پرسید:«یا رسول الله! عترت شما کیانند؟» رسول خدا فرمود:«علی و حسن و حسین و امامان از فرزندان حسین که نهمین آنها مهدی است که قیام خواهد نمود.» مراجعه کنید به: اهل سنت و اهل بیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل 1
* جایگاه خاندان پیامبر (ص) در پیوند با پیامبر (ص)
تمام مسلمانان هم بر دوست داشتن خویشان و فرزندان صالح پیامبر (ص) و بزرگداشت آنان، اتفاق نظر دارند و هم در اعتقاد به قداستخویشاوندان او که در زمان پیامبر (ص) مىزیستند.و معتقدند میان آن که مسلمانى،پیامبرش را دوستبدارد ولى خویشان و فرزندان محبوب او را دوست نداشته باشد،تناقض وجود دارد.
در حقیقتبزرگان صحابه با دوستى خویشان شایسته پیامبر (ص) به خدا تقرب مىجستند، حتى با دوستان کسانى که از خاندان ویژه آن حضرت هم نبودند.تاریخ زندگى خلیفه دوم خود گواه است که او در خشکسالى نماز باران مىخواند و پس از زارى به هنگام نیایش دست عباس بن عبد المطلب را مىگرفت و بلند مىکرد و مىگفت:«عموى پیامبرت را نزد تو شفیع آوردهایم تا خشکسالى را از ما بزدایى،و با باران رحمتت ما را سیراب فرمایى.»و آن قدر نیایش کردند تا باران همه جا را سیراب کرد و آسمان روزها[از ابرها]پوشیده شد (1) .
خلیفه هنگامى به چنین کارى دست زد که بسیارى از اصحاب حاضر در نماز،هم در اسلام آوردن و هم در هجرت کردن بر عباس پیشى داشتند.زیرا که عباس آخرین مهاجر پیش از فتح مکه بود.او هنگامى که پیامبر (ص) در راه مکه بود،هجرت کرد،عباس نه از پیکارگران بدر،و نه از مبارزان نبرد احد است.بنابراین درباره فرزندان وخاندان ویژه پیامبر (ص) و کسى که پیش از دیگران اسلام آورده بود،و بیش از همه آنها به پیامبر (ص) نزدیکتر بود،و در دانش و آگاهى فزونتر و نبرد و فداکاریشان بیش از دیگران بود،چه تصورى دارید؟
رهبران مذاهب چهارگانه،خاندان پیامبر را (ص) گرامى مىداشتند و با دوستى امامان (ع) از فرزندان وى،به پیامبر (ص) تقرب مىجستند.امام مالک و امام ابو حنیفه با همه بزرگیشان امام جعفر صادق (ع) را بزرگ مىداشتند و از او کسب علم مىکردند و جرعهنوش دریاى دانش او بودند.
این موضعگیرى مثبت از سوى بزرگان اسلام در مقابل اعضاى خاندان فرخنده پیامبر (ص) برخاسته از تعالیم پیامبر (ص) و بلکه از قرآن مجید است،و مورد تاکید قرار گرفته است.چرا که پیامبر (ص) به ما دستور داده است تا به هنگام درود فرستادن به او،نام خاندانش را نیز همراه با نام خجسته،وى بیاوریم.اکنون که انجام چنین کارى بر ما واجب است پس باید آنان را دوستبداریم و نیز از ایشان کسب معارف کنیم،و در دلهایمان آنان را در مقامى پس از پیامبر (ص) و در جایگاهى نزدیک به او جاى دهیم. البته خداوند بزرگ به ما امر فرموده است تا بر پیامبرش درود فرستیم و در کتاب حکیمش فرموده است: «همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر (ص) درود مىفرستند.اى کسانى که ایمان آوردهاید شما هم درود و سلام مخصوص بر او بفرستید.» (سوره احزاب آیه 57) پس از نزول این آیه مسلمانان راجع به چگونگى درود فرستادن بر پیامبر،از آن حضرت پرسیدند.حضرت به آنان تعلیم داد چه چیزى را بگویند تا این واجب قرآنى را ادا کرده باشند بخارى،مسلم،ترمذى،ابن ماجه و نسایى از کعب بن عجره نقل کردهاند که او و جمعى دیگر از پیامبر خدا (ص) درخواست کردند به آنان بیاموزد که هنگام درود فرستادن به او چه بگویند،پیامبر (ص) در جواب فرمود:«بگوئید:بار خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست چنان که بر خاندان ابراهیم درود فرستادى،براستى که توستوده بزرگوارى،خداوندا!بر محمد و خاندانش مبارک گردان چنان که بر خاندان ابراهیم مبارک گردانیدى،همانا تو ستوده بزرگوارى» (2) . بخارى از ابو سعید خدرى روایت کرده است که پیامبر-در حالى که به درخواست کنندگان تعلیم مىداد که چگونه بر او درود فرستند،فرمود:«بگویید:بار خدایا بر محمد (ص) بنده و فرستادهات درود فرست چنان که بر خاندان ابراهیم درود فرستادى.و بر محمد و بر خاندان محمد مبارک گردان چنان که بر خاندان ابراهیم مبارک گردانیدى» (3) .
مسلم از ابو مسعود انصارى روایت کرده است که پیامبر در مجلس سعد بن عباده در حالى که به او تعلیم مىداد که چگونه بر او درود فرستد،فرمود:«بگویید:بر محمد و خاندان محمد درود فرست،همان گونه که بر خاندان ابراهیم درود فرستادى،و بر محمد و بر آل محمد مبارک گردان چنان که بر خاندان ابراهیم در میان جهانیان برکت دادى،براستى تو ستوده بزرگوارى» (4) .
نسایى از طلحه به دو طریق نقل کرده است که کسانى از پیامبر خواستند تا چگونگى درود فرستادن بر او را به آنان بیاموزد،پیامبر در حال آموزش فرمود:«بگویید:بار خدایا بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست چنان که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادى،براستى که تو ستوده بزرگوارى،و بر محمد و بر خاندان او برکت ده همان گونه که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم برکت دادى همانا تو ستوده و بزرگوارى» (5) .
ابن ماجه از عبد الله بن مسعود روایت کرده است که پیوسته او به مسلمانان مىآموخت کهموقع درود بر پیامبر بگویند:«...خداوندا!بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست چنان که بر ابراهیم و بر خاندان ابراهیم درود فرستادى که تو ستوده بزرگوارى.بار خدایا!بر محمد و آل محمد مبارک گردان چنان که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم مبارک گردانیدى براستى که تو ستوده بزرگوارى» (6) .
این احادیث گواهى مىدهند که پیامبر مسلمانان را مامور کرده است تا هر گاه بر او درود مىفرستند بر خاندان او هم درود فرستند،و این که درود فرستادن بر آنان متمم درود بر اوست.چه این درود فرستادن بر وى به هنگام اداى نمازهاى یومیه و یا خارج از نماز باشد.و مسلمانان،پیوسته در نمازهاى یومیهشان بر خاندان پیامبر درود مىفرستادهاند چنان که بر خود پیامبر درود مىفرستادهاند. هنگامى که پیامبر (ص) به پیروان خود دستور مىدهد تا بر خاندان او درود فرستند چنان که بر خود او درود مىفرستند.در حقیقت این دستور را از جانب خداى بزرگ صادر مىکند، چه او پیامبرى است که از روى هوا سخن نمىگوید،بویژه آنگاه که به مسلمانان امور دینىشان را مىآموزد. زمانى که خدا و رسولش مسلمانان را مامور مىکنند تا بر خاندان محمد درود فرستند همان گونه که بر شخص محمد (ص) درود مىفرستند، (و چه بسا که مسلمانان به هنگام سخن گفتن یا خطبه خواندن و یا نوشتن،صلوات مىفرستند.) به این خاندان شرافتبخشیده و منزلت ایشان را از مقام همه مسلمانان بالاتر برده است و در رتبهاى بعد از رتبه پیامبر و نزدیکترین افراد به او در ارج و مقام قرار داده است.
آیا این بزرگداشتبه خاطر خویشاوندى بود؟
گاهى تصور مىشود که بزرگداشتخاندان پیامبر-با درود فرستادن بر ایشان-تنها به سبب خویشاوندى آنان با پیامبر است،در صورتى که مطلب از این قرار باشد،تمایزایشان از دیگران و بزرگداشت آنان تا این اندازه،اعلان یک اصل برترى قبیلهاى و امتیازى خواهد بود که با روح اسلام منافات دارد و شمارى از اصول اسلامى را نقض مىکند.
از جمله اصولى که بر مبناى این ادعا برترى قبیلهاى نقض مىشود،اصلى است که مىگوید تمام مردم در پیشگاه خداوند برابرند،براستى از جمله مهمترین هدفهاى رسالت اسلامى نابود کردن حکومت اشرافى و از بین بردن فاصلههاى میان مردم و دستیابى به جامعهاى یکپارچه و عارى از فاصلههاى طبقاتى بوده است.و قرآن چنین اعلام مىکند:«اى مردم ما شما را از مرد و زن آفریدیم،و شعبه شعبه و قبیله قبیله قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید براستى که ارجمندترین شما در پیشگاه خدا پرهیزگارترین شماست.» (سوره حجرات آیه 12) . پیامبر روز غلبه بر مشرکین مکه را روز آغاز برابرى اعلام کرد و فرمود:«اى توده قبیله قریش! خداوند،خودبینى زمان جاهلیت و فخر فروشى به پدران را از شما گرفته است،همه مردم از آدم و آدم از خاک است».«براستى که گرامىترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست» (7) .