لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 86 صفحه
قسمتی از متن .docx :
چکیده
و اینک به ارمغان در این مسیر هرچه گل داغ هر سنبل سپیده
هر جا که دیده ام با داس هر کدام بهر تو چیده ام
و تو ای مظلوم تاریخ، ای پیشوای محرومان، ای حامی زحمتکشان ، ای انقلابگوی پیروز ، امشب که می خوابم : شاید آخرین شب هجران باشد ، هجران مشتاقان ،مشتاقان محروم ، برای فرزندانمان خواهیم سرود که ما باغبانان که عمری چشم براه گذاشته ایم تا تو بیایی و با مژگان دیدگانمان فرش راهت را جارو کنیم ، نشستیم و تو نیامدی ، ای صاحب دعوت محمدی(ص) ، ای وارث هیبت عسگری.
از ولادتت تا آمدن و ظهور مبارکت نوشتیم که انگار سال ظهور را درک کرده و علائم حتمی و غیر حتمی را شاهد بوده ایم و حتی ظهور و قیام شما را و نهضت عظیم و پر میمنتتان را و برخی از اقدامات و کارهای شما را در اجتماعات دیده ایم . دیدیم که چگونه کائنات آسمان و زمین با شما هماهنگ و قوای مادّی و معنوی به چه کیفیت یاریت می کنند ! چگونه بر مسند حکومت و رهبری تمامی بشر قرار می گیری و چگونه بر هر وجب زمین حکم می رانی ! وامّا ای کسانی که این نوشته را خواندید در شیپورهای آماده باش خویش ، فریاد «العجل یا صاحب الزمان » را حتی بگوئی دورترین ستاره ها هم برسانید . آخر آنها هم منتظرند ، تکوین در انتظار است ، تشریع مترصّد است، جهان چشم براه است. حماسه سر دهید که او می آید ، او باید بیاید و این وعده ی خداست پس اینک، اسب ها را زین کنید، سلاحها را آماده کنید ، چکمه ها را پوشیده،آستینها را بالا بزنید. آماده باشید شاید که تا لحظاتی چند او شما را بخواند، او بیاید او به پیش و شما به دنبال ... راستی آیا وضوی شهارت گرفته اید، عطر زده اید؟ لاله هایتان را آورده اید ؟ و در آخر تمامی کلاماتی که صادقانه از دل برآمد و بر صفحه نشست را به پیشگاه خدای عزّوجلّ و ذخیره اولیای زمان مهدی موعود تقدیم می کنم و امید توفیق برای همگان دارم .
والسّلام
در پایان از همه کسانی که ما را در این زمینه یاری دادند تشکر می کنیم مخصوصاً مدیریت محترم آموزشگاه و معاونین و خانم امینی که شرایط و امکانات را در این زمینه فراهم نمودند.
اهدا
مطالبی که بر سطر کاغذ آورده شده احادیث اهل بیت نبوت است و از صدق دل هدیه به محضر پاک امام زمان (عج) می کنیم و آرزو داریم که مورد تایید ایشان قرار بگیرد و جالب توجه شیعیان آن حضرت باشد.
ان شاءالله
مقدمه
در تاریخ پرفراز و نشیب دنیا و بشریت همیشه گروهی نور و گروهی ظلمت بودند همیشه بدان با خوبان جنگیده اند تا با هرج و مرج به کرسی حرف خود بنشینند و به آمالهای دور از خدا برسند و پروردگار مهربان بوسیله پیامبران مختلف دین خود را به بشریت آموزش داده تا راه راست را برود و خوب را از بد تشخیص بدهند و سالم و بی دغدغه زندگی کنند از زمان حضرت آدم بعد از آن پیامبران دیگر همچون نوح و عیسی و موسی و محمد (ص) تا کنون که مجتهدان بر احکام نظر دارند و ما می توانیم از دین خدا بهره های عالی ببریم دنیا هر روز منتظر آمدن کسی است که بهشت را فرود بیاورد تا قبل از مرگ بتوان به طور کاملاً ایده آل زندگی کرد و همواره مؤمنان دعا می کنند که زمان فرج نزدیک شود در اینجا سیری به کتب ادیان دیگر در مورد محضرت مهدی(عج) می اندازیم(در عهد قدیماز آیین یهود) آمده است: شرایران، منقطع خواهند شد و اما متوکلان به خداوند ، وارث زمین خواهند شد . هان بعد از اندک مدتی هیچ شریری نخواهد بود . اما حکیمان و صالحان وارث زمین خواهند شد...
زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وی منقطع خواهند شد.
(در این کتاب با سبک آمده است ): دور دنیا تمام می شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستی حق با او باشد و آن چه در دریا و زمین و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خیر می دهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید.
در انجیل متنی چنین آمده است : چون که برق از مشرق بیرون آید و تا به مغرب ظاهر می گردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود . فرزند انسان بر روی ابرهای آسمان می آید با قدرت و جلال عظیم و فرشته های خود را (یاران خود را ) خواهد فرستاد با صور بلند و آواز و آنان گزیدگانشان را جمع خواهند نمود .)
این بود شمه ای از نظریات اقوام غیر از اسلام امید است مورد توجه و عنایت صاحب الزمان قرار بگیرد و این کتاب هدیه ای است روان منظر چشم او که از ما منتظر تر است .
پیشگفتار
در این زمان که ناامنی و فساد سرتاسر جهان را فرا گرفته و سلطه گری ها و خونریزی ها به سر حد خود رسیده و قانونهای حلال خدا را به حکم خود حرام و حرام های دین را به حکم خود حلال می کنند جایگاه مردی از آل رسول (ص) و فرزندان علی چقدر خالی است دوران سیاه امروز که از عدالت و رفاه و امنیت خالی شده چقدر منتظر کسی است که شعارش این باشد که تمام آرزوهای مؤمنان را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 80
چکیده
و اینک به ارمغان در این مسیر هرچه گل داغ هر سنبل سپیده
هر جا که دیده ام با داس هر کدام بهر تو چیده ام
و تو ای مظلوم تاریخ، ای پیشوای محرومان، ای حامی زحمتکشان ، ای انقلابگوی پیروز ، امشب که می خوابم : شاید آخرین شب هجران باشد ، هجران مشتاقان ،مشتاقان محروم ، برای فرزندانمان خواهیم سرود که ما باغبانان که عمری چشم براه گذاشته ایم تا تو بیایی و با مژگان دیدگانمان فرش راهت را جارو کنیم ، نشستیم و تو نیامدی ، ای صاحب دعوت محمدی(ص) ، ای وارث هیبت عسگری.
از ولادتت تا آمدن و ظهور مبارکت نوشتیم که انگار سال ظهور را درک کرده و علائم حتمی و غیر حتمی را شاهد بوده ایم و حتی ظهور و قیام شما را و نهضت عظیم و پر میمنتتان را و برخی از اقدامات و کارهای شما را در اجتماعات دیده ایم . دیدیم که چگونه کائنات آسمان و زمین با شما هماهنگ و قوای مادّی و معنوی به چه کیفیت یاریت می کنند ! چگونه بر مسند حکومت و رهبری تمامی بشر قرار می گیری و چگونه بر هر وجب زمین حکم می رانی ! وامّا ای کسانی که این نوشته را خواندید در شیپورهای آماده باش خویش ، فریاد «العجل یا صاحب الزمان » را حتی بگوئی دورترین ستاره ها هم برسانید . آخر آنها هم منتظرند ، تکوین در انتظار است ، تشریع مترصّد است، جهان چشم براه است. حماسه سر دهید که او می آید ، او باید بیاید و این وعده ی خداست پس اینک، اسب ها را زین کنید، سلاحها را آماده کنید ، چکمه ها را پوشیده،آستینها را بالا بزنید. آماده باشید شاید که تا لحظاتی چند او شما را بخواند، او بیاید او به پیش و شما به دنبال ... راستی آیا وضوی شهارت گرفته اید، عطر زده اید؟ لاله هایتان را آورده اید ؟ و در آخر تمامی کلاماتی که صادقانه از دل برآمد و بر صفحه نشست را به پیشگاه خدای عزّوجلّ و ذخیره اولیای زمان مهدی موعود تقدیم می کنم و امید توفیق برای همگان دارم .
والسّلام
در پایان از همه کسانی که ما را در این زمینه یاری دادند تشکر می کنیم مخصوصاً مدیریت محترم آموزشگاه و معاونین و خانم امینی که شرایط و امکانات را در این زمینه فراهم نمودند.
اهدا
مطالبی که بر سطر کاغذ آورده شده احادیث اهل بیت نبوت است و از صدق دل هدیه به محضر پاک امام زمان (عج) می کنیم و آرزو داریم که مورد تایید ایشان قرار بگیرد و جالب توجه شیعیان آن حضرت باشد.
ان شاءالله
مقدمه
در تاریخ پرفراز و نشیب دنیا و بشریت همیشه گروهی نور و گروهی ظلمت بودند همیشه بدان با خوبان جنگیده اند تا با هرج و مرج به کرسی حرف خود بنشینند و به آمالهای دور از خدا برسند و پروردگار مهربان بوسیله پیامبران مختلف دین خود را به بشریت آموزش داده تا راه راست را برود و خوب را از بد تشخیص بدهند و سالم و بی دغدغه زندگی کنند از زمان حضرت آدم بعد از آن پیامبران دیگر همچون نوح و عیسی و موسی و محمد (ص) تا کنون که مجتهدان بر احکام نظر دارند و ما می توانیم از دین خدا بهره های عالی ببریم دنیا هر روز منتظر آمدن کسی است که بهشت را فرود بیاورد تا قبل از مرگ بتوان به طور کاملاً ایده آل زندگی کرد و همواره مؤمنان دعا می کنند که زمان فرج نزدیک شود در اینجا سیری به کتب ادیان دیگر در مورد محضرت مهدی(عج) می اندازیم(در عهد قدیماز آیین یهود) آمده است: شرایران، منقطع خواهند شد و اما متوکلان به خداوند ، وارث زمین خواهند شد . هان بعد از اندک مدتی هیچ شریری نخواهد بود . اما حکیمان و صالحان وارث زمین خواهند شد...
زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وی منقطع خواهند شد.
(در این کتاب با سبک آمده است ): دور دنیا تمام می شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستی حق با او باشد و آن چه در دریا و زمین و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خیر می دهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید.
در انجیل متنی چنین آمده است : چون که برق از مشرق بیرون آید و تا به مغرب ظاهر می گردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود . فرزند انسان بر روی ابرهای آسمان می آید با قدرت و جلال عظیم و فرشته های خود را (یاران خود را ) خواهد فرستاد با صور بلند و آواز و آنان گزیدگانشان را جمع خواهند نمود .)
این بود شمه ای از نظریات اقوام غیر از اسلام امید است مورد توجه و عنایت صاحب الزمان قرار بگیرد و این کتاب هدیه ای است روان منظر چشم او که از ما منتظر تر است .
پیشگفتار
در این زمان که ناامنی و فساد سرتاسر جهان را فرا گرفته و سلطه گری ها و خونریزی ها به سر حد خود رسیده و قانونهای حلال خدا را به حکم خود حرام و حرام های دین را به حکم خود حلال می کنند جایگاه مردی از آل رسول (ص) و فرزندان علی چقدر خالی است دوران سیاه امروز که از عدالت و رفاه و امنیت خالی شده چقدر منتظر کسی است که شعارش این باشد که تمام آرزوهای مؤمنان را برآورد و براستی که زمین هرگز از ذخیره های علم و ایمان و عمل خالی نبوده تا امروز که فرزند علی(ع) و فاطمه (س) در این دنیا زندگی می کند و منتظر اذن خروج از پروردگار عالمیان است او می آید و دستاوردهای عمل خویش را به همگان هدیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
غدیر از دیدگاه اهل سنت
فهرست :
عنوان صفحه
پیش گفتار
فصل اول : داستان غدیر
عید
غدیر
غدیر خم
گزارشى از حجة الوداع
مراسم تبریک و تهنیت
نصب على به خلافت , در روز غدیر
فصل دوم : خلافت و وصایت
خلیفه بر حق
1ـ حکومت ظاهرى
2ـ حکومت معنوى
دلایل صریح بر خلافت على (ع )
1ـ حدیث یوم الدار
2ـ حدیث منزلت
وصى
وارث
فصل سوم : معیارها
1ـ محبت
عنوان صفحه
2ـ آزار على , آزار رسول (ص )
3ـ سب على , سب رسول (ص )
4ـ جدایى از على , جدایى از رسول
5ـ جنگ با على , جنگ با پیامبر
6ـ پرچم هدایت
7ـ على و حق
8ـ حق و على
9ـ على , حق و قرآن
10ـ على و قرآن
11ـ على (ع ) به منزله کعبه
12ـ على (ع ) باب آمرزش
13ـ میزان ایمان
14ـ جدا کننده حق از باطل
15ـ نشانه ایمان
فصل چهارم : یک آسمان فضیلت
1ـ اشتراک گوهرى با رسول مکرم اسلام (ص )
2ـ تربیت على (ع )
3ـ سابقه در اسلام
4ـ علم و آگاهى
فصل پنجم : آداب و سنن غدیرى
سابقه عید غدیر در میان مسلمانان
آداب و اعمال عید غدیر
عنوان صفحه
آداب عید غدیر در چند محور کلى عمل صالح
عبادت
روزه
جشن و سرور
محور دعاهاى غدیر
عقد اخوت
عقد اخوت در روز غدیر
آثار عقد اخوت
عقد اخوت بین زنان
کتابنامه
منبع وماخذ
پیش گفتار
بـدون شـک شخصیت على بن ابى طالب (ع ) پس از رسول گرامى اسلام (ص ) ارزنده ترین وجودى است که پا به عرصه وجود نهاده و عالم امکان را با حضور خویش آراسته است .شـخـصـیـت تابناک آن حضرت چنان در بلنداى انسانیت مى درخشد, که عقول بشرى را در طول تاریخ , مبهوت وحیران خود کرده است ره یافتن به ساحت قدس آن شخصیت عظیم الهى , هر چند ذائقـه طـبـع را تحریک و واهمه عقل را تشویق مى کند, ولى راهى است که جز به قدم عشق نتوان پیمود.آنـچـه تا کنون بر قلم و زبان اهل ذوق و فضل , در شرح آن جمال نورانى گذشت , در حقیقت قدر معرفت ماست , نه حد شخصیت او ما با اعتراف و اذعان به بى کرانگى آن روح پاک , برآنیم که از طور حدیث نبوى , قبساتى برگرفته راه تقربى به ساحتش یابیم .هـر چـنـد هدف اصلى در این نوشتار, اثبات عید بودن غدیر و بیان بخشى از آداب این روز مبارک است , به مناسبت فراتر رفته فصلى در شرح شخصیت آن جناب گشوده ایم و در آینه سخنان رسول مکرم اسلام , به تماشاى جمال پرفروغ على بن ابى طالب (ع ) مى نشینیم امید آنکه ما و خوانندگان را از این سیر معنوى بهره اى وافر باشد.در پـایـان تـذکـر چند نکته ضرورى است بیشتر مطالب این تحقیق , از کتب معتبر اهل سنت است محل نقل
هرحدیث یا واقعه در کتابهاى مورد استناد, با ذکر مجلد هر صفحه تعیین , و در کتابنامه مشخصات هر کتاب از قبیل مؤلف , مترجم , ناشر, و تاریخ و محل نشر آمده است .در مـواردى انـدک که کتب اهل سنت از ذکر مطلبى غفلت کرده اند, به کتب معتبر شیعه مراجعه شده و آنها نیز همانندکتب اهل سنت به طور دقیق معرفى شدند در مواردى که در ذیل یک حدیث بـه ذکـر یـک یـا چـنـد آدرس بـسنده شده , به این معنا نیست که آن حدیث در مراجع دیگر یافت نمى شود, بلکه تنگى مجال باعث شده است که به همین مقداراکتفا کنیم .متن احادیث را بدون تغییر آورده ایم و در موارد لازم , توضیح و بیانى در ذیل حدیث افزوده ایم .از آنـجـا کـه تالیف به زبان فارسى است , بیشتر به ترجمه احادیث اهتمام ورزیدم , و در مواردى که عبارت عربى راضرورى مى دانستم , از ذکر متن اصلى دریغ نشده است .فصول پنجگانه این نوشتار عبارتند از:.فصل اول : داستان غدیر.فصل دوم : خلافت و وصایت .فصل سوم : معیارها.فصل چهارم : یک آسمان فضیلت .فصل پنجم : آداب و سنن غدیرى .امید داریم این تحقیق کوتاه , قطره اى از فیض اقیانوس غدیر را در خود جاى داده باشد.
فصل اول : داستان غدیر
عید
اهل لغت ((عید)) را از مشتقات ماده ((عود)) مى دانند, و عود به معناى بازگشت است بنابراین هر عید به پاس رجعتى برگزار مى شود. مـاه مـبـارک رمـضـان مـوقـعـیـتـى اسـت که سالک روزه دار توفیق مى یابد با مقاومت در مقابل بادهاى سرکش تعلقات , آتش عشق الهى را که در یخبندان مادیت , خموده شده دوباره روشن کند و مـراقـبـت نماید تا زبانه کشیده تمام هستى اش را گرم , و ناخالصى هاى وجودش را ذوب کند, تا عبودیت ناب تجلى کند و غایت آفرینش محقق شود آنگاه عید ((فطر)) است .حـج نـیـز فـرصـتى دیگر است که حاجى پس از طى مراحل متعددى توفیق مى یابد غیر دوست را درمـسـلـخ منى به تیغ کشد, و جان در بند کشیده خویش را آزاد کرده پا به قوس صعودى حرکت انسانى گذارد, و به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
غدیر در سیره اهل بیت (ع)
احمد زمانى
غدیر از اساسىترین برنامههاى پیامبر خدا(ص) براى دوام و عزت و شکوه اسلام و قرآن بود. او در بازگشت از حجةالوداع آخرین رسالتخویش را انجام داد. زیرا خدایش فرموده بود:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (1)
اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى; خداوند تو را از گزند مردم نگه مىدارد. خداوند گروه کافران را هدایت نمىکند. (2)
در پى اجراى اوامر پروردگار و معرفى وصى و جانشین خود علىبنابىطالب(ع) آیه اکمال دین: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا; امروز دین شما را کامل کردم و نعمتخود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم» نازل (3) و روز غدیر جشن ولایت و وصایتشد.
اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، که نگاهبان اسلام حقیقى بودند و سعى داشتند آن را از خطرات دور سازند، از هر فرصتى بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامى و به یاد ماندنى را مطرح کنند; زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والاى پیامبر جامه عمل مىپوشد و براى فتنهانگیزى کجاندیشان فرصتباقى نماند.
نگاهى گذرا به سیره فاطمه و امیرمؤمنان - علیهما السلام - و دیگر امامان راستین شیعه ما را با اهمیت واقعه غدیر و نقش عظیم و سرنوشتساز آن هدایت و نیکبختى بشر آشنا مىسازد.
راویان، نویسندگان و مفسران اهل سنت و شیعه به واقعه غدیر و آیات نازل شده در آن توجه بسیار داشتهاند. برخى از علماى شیعه مانند علامه طبرسى روایات (4) نزول آیه تبلیغ (5) در سرزمین غدیر را مشهور دانستهاند. از اهل سنت ابوالقاسم عبیدالله بنعبدالله حسکانى، از دانشمندان اهل سنت، نیز همین را مطرح مىکند. او احادیث غدیر را در دوازده جزوه دستهبندى کرده، آن را «دعاء الهداة الى اداء حق الموالاة» نامیده است. (6)
ابوالعباس احمد بنمحمد بنسعید مشهور به ابنعقده - مورد اعتماد مذاهب چهارگانه اهل سنت - در این باره کتابى به نام «حدیث الولایة» (7) تدوین کرده است.
علامه امینى نیز کتاب گرانسنگ «الغدیر» را، در یازده مجلد، به رشته نگارش درآورد. آنچه در مجموعه این آثار جلب توجه مىکند موضعگیرى آشکار ائمه اهل بیت - علیهم السلام - در باره این واقعه مهم است، موضعگیریهایى که از اهمیت غدیر و نقش آن در سعادت بشر پرده برمىدارد. در این مقاله به بررسى بخشى از این موضعگیریها مىپردازیم:
فاطمه زهرا - سلام الله علیها - بر مزار حمزه سید الشهداء (احد)
روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مىکرد. محمود بنلبید فرصت را نیمتشمرده، پس از عزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بنابىطالب(ع) از سخنان پیامبر خدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟
فاطمه فرمود:
و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیکم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الى یوم القیامة. (8)
شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کردهاید؟... خدا را گواه مىگیرم که خود شنیدم آن بزرگوار مىفرمود: على بهترین کسى است که او را در میان شما جانشین خود قرار مىدهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است.
دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاک و نیکاند.اگر از آنان اطاعت کنید، شما را هدایتخواهند کرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاکم خواهد بود.
على(ع) و استدلال به غدیر
سلیم بنقیس هلالى مىگوید: در زمان خلافت عثمان، در مسجد النبى(ص) نشسته بودم; جمعى از مردم نیز در مسجد در حال گفتگو بودند. على بنابىطالب(ع) به پاخاست، سوابق خویش در خدمتبه اسلام را برشمرد و همگى بر درستى گفتارش گواهى دادند حضرت در باره روز غدیر خم فرمود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
نویسنده: استاد مرتضى مطهرى
بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
الله نور السموات و الارض مثل نوره...
تفسیر این آیه کریمه در دو قسمتبحثشد:یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهى که فرمود «الله نور السموات و الارض» و قسمت دوم درباره تمثیلى که آیه کریمه ذکر فرموده است، در واقع خانهاى یا خانههایى را در نظر مىگیرد که با چراغى-با همان ترتیبى که جلسه پیش عرض کردم-روشن است و این را مثلى نه براى ذات خدا بلکه براى نور خدا در خلق ذکر مىکند.راجع به مفاد این مثل مطالبى عرض کردم و وعده دادم که نتیجه آن را در این جلسه بیان کنم.
هر چیزى به خدا شناخته مىشود و خدا به ذات خودش
همان طورى که قبلا عرض کردم، این آیه کریمه از آیاتى است که نظر بیشتر مفسرین و غیر مفسرین را جلب کرده است.
مطلبى را که شاید تا اندازهاى مفاد این آیه را روشن کند برایتان عرض مىکنم و آن اینکه در روایات ما یک مطلبى در باب «معرفة الله» یعنى در باب خداشناسى آمده است که در ابتدا به نظر بسیار سخت و دشوار مىرسد و آن این است که هر چیزى به خدا شناخته مىشود و خدا به ذات خودش شناخته مىشود، و بلکه در روایات ما تعبیر عجیبى آمده است، ظاهرا عبارت این است: «کل معروف بغیره مصنوع» یعنى هر چیزى که او را فقط و فقط به وسیله شىء دیگر باید شناخت او مخلوق است و خدا نیست، و این، جمله عجیبى است که «خدا به ذات خودش شناخته مىشود و غیر خدا به خدا شناخته مىشود» در صورتى که ما این طور فکر مىکنیم-و خیال مىکنیم که راه منحصر هم این است-مىگوئیم ما عالم را به خود عالم مىشناسیم یعنى مخلوق را به خود مخلوق مىشناسیم و خدا را به وسیله مخلوق مىشناسیم.حتى بعضى از نویسندگان اسلامى -که ابتدا از مصریها شروع شد و بعد هم به غیر مصریها سرایت کرد-گفتند اساسا راه شناختن خدا منحصرا مخلوقات هستند و خدا را فقط از راه مخلوق یعنى پس از شناختن مخلوق باید شناخت، و حتى این انحصار را به گردن قرآن گذاشتند.این مطلب به این صورت یعنى به صورت «فقط و انحصار» مسلم حرف غلطى است، [البته] براى مردم مبتدى این طور است، یعنى براى متذکر کردن مبتدیها به خدا، راه ابتدایى و کلاس اول همین است، که خود قرآن هم این کار را کرده است و مخلوقات را آیات و نشانههاى خدا مىداند، ولى از این راه، انسان فقط یک نشان اجمالى و مبهمى از خدا پیدا مىکند بدون آنکه به آنچه که نامش معرفتخدا و شناسایى خداست [دستیابد].
مطلب دیگر این است که در قرآن کریم به یک اصلى برخورد مىکنیم-که در جلسه قبل هم اشاره کردم-و آن اصل هدایت است، یعنى قرآن هیچ موجودى را کور و گمراه نمىداند، همه موجودات را بینا و راه یافته مىداند.بگذریم از انسان به حکم اینکه مکلف است راهى را خودش پیدا کند و یک گمراهى نسبى در سطح تکلیف پیدا مىکند، در نظام تکوین عرض مىکنم (1) .
اصل هدایت در قرآن
در آیات قرآن به مساله هدایت همه موجودات، تصریح مىکند، از زبان موسى(ع)نقل مىکند که وقتى فرعون گفتخداى تو کیست، خدایت را به ما معرفى کن، گفت:
«ربنا الذی اعطى کل شىء خلقه ثم هدى» (2) در این جمله به دو برهان اشاره شده است:یکى برهان نظم که خدا به هر مخلوقى آنچه را که برایش امکان داشت و شایستگى داشت داد، یعنى نظام موجود، «ثم هدى» مطلب دیگرى است، یعنى بعد هم هر موجودى را نسبتبه آینده خودش و هدف خودش و کمال خودش روشن کرد و راهنمایى نمود.
در سوره اعلى مىخوانیم: «الذی خلق فسوى و الذی قدر فهدى» (3) .و من در بین مفسرین تنها «فخر رازى» را دیدم که متوجه این نکته شده است-و ظاهرا این تعبیر از او باشد-که:براى اولین بار قرآن این نکته را براى مردم بیان کرد که اصل نظام مخلوقات یک مطلب است و یک شاهد بر وجود حق است و اصل هدایت موجودات مطلب دیگر و شاهد دیگرى بر وجود حق است.جهان از آن جهت که یک ماشین استیک حساب دارد، [به عبارت دیگر نظام مخلوقات یک اصل است]و اینکه یک نیروى مرموز ناشناختهاى «غریزه مانند» هر موجودى را به جلو مىکشاند اصل دیگرى است.حال هدایت موجودات و اینکه خداوند هر موجودى را به مقصدى از مقصدها هدایت کرده چگونه است؟این هم درست مثل مساله معرفت است، یعنى هر موجودى اول به سوى خدا هدایت مىشود، بعد به سوى مقصد دیگر، یعنى خداوند «غایة الغایات» است و هر مقصدى مقصد بودن خودش را از خدا دارد.
اینکه خدا نور آسمانها و زمین است و هر چیزى نورانیتخودش را از خدا دارد همان مطلب است که هر چیزى به خدا شناخته مىشود و خدا به خود، هر چیزى به خدا ظاهر است و خدا به خود ظاهر است، و هر چیزى به وسیله خدا «مهتدى الیه» است، یعنى به سوى او راه یافته مىشود و مقصد واقع مىشود، جز خدا که به ذات خودش مقصد و مقصود همه کائنات و همه موجودات است، و به همین دلیل است که قرآن همه موجودات و همه ذرات را داراى نوعى حیات و زندگى و شعور مىداند.در دو سه آیه بعد تصدیق مىکند: «الم تر ان الله یسبح له من فى السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه» این دیگر نتیجه منطقى همین مطلب است.نتیجه منطقى «الله نور السموات و الارض» همین است که: «ان من شىء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم» (4) .
همان طورى که موجودات درجات و مراتب دارند، به تناسب درجاتشان هدایتها هم فرق مىکند.جماد در حد خودش هدایت دارد، نبات در حد خودش، حیوان در حد خودش، و انسان از نظر فردى و اجتماعى درجات هدایتى دارد در حد خودش (5) .
در جلسه پیش عرض کردم که چه در روایات و چه در غیر روایات، یعنى کلمات مفسرین و علما، راجع به این مثل-که این مثل ناظر به چیست-بیانات مختلفى شده است.بعضى این مثل را براى کل جهان دانستهاند یعنى به اصطلاح مجموع این استعاره را یک چیز در نظر گرفتهاند که این دار وجود و دار هستى یک خانه تاریک نیست، خانهاى است که پرنورترین چراغها در آن وجود دارد(آن مثال چراغ را به عنوان مصداق پر نورترین چراغهاى عصر ذکر کرده است)پس جهان هستى تاریک و کور نیست، و بعضى این مثل را در مورد انسان پیاده کردهاند.راجع به انسان هم در جلسه پیش مطالبى عرض کردیم، حالا یک بیان مختصرى که جامع همه اینها باشد عرض مىکنیم.
انواع هدایت
مىگویند هدایت چند نوع است: «هدایت طبیعى» که در طبیعتبىجان هم وجود دارد. هدایتحسى» یعنى همین حواس ما.تمام اینها چراغهاى هدایتى است که در وجود انسان یا حیوان هست. «هدایت غریزى» که در هر حیوانى یک سلسله غرایز وجود دارد که حیوان را به سوى مقصدش رهبرى مىکند. «هدایت عقل» :
خود قوه عاقله یک نور است که به انسان داده شده است تا از این نور با تفکر و تدبر استفاده کند.دین خودش یک نوع هدایت دیگرى است که آن را «هدایت وحى» مىنامند.
این مثل را بعضى راجع به هدایت عمومى موجودات پیاده کردهاند و بعضى در مورد انسان(که البته برخى گفتهاند مقصود تمام هدایتهایى است که در انسان هست از حس و عقل و غریزه و حتى هدایت وحى، و بعضى آن را مخصوص «هدایت عقل» دانستهاند که گفتیم در بیان بو على چنین است).بعضى هم آن را در مورد «هدایت وحى» پیاده کردهاند که در روایات، این مطلب آمده است که «مشکات» قلب پیغمبر اکرم است و «مصباح» همان نور وحى است که بر ایشان نازل شده است، تا آخر، که قبلا عرض کردم.
هیچ مانعى ندارد که این آیه که در مقام بیان نور «هدایت الهى» است که جهان را پر کرده است، شامل همه اینها باشد، مخصوصا همین که عرض کردیم دو بیان در روایات آمده است که هر دو این را در مورد انسان پیاده کردهاند، یکى در مورد هر فرد انسان یعنى یک مؤمن و یکى در مورد جامعه انسانى از نظر هدایت وحى.
هر دوى اینها بیانات بسیار عمیقى استخصوصا با توجه به آیه بعد که مىفرماید: «فى بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه» .
در یک روایت که جلسه قبل مقدارى از آن را عرض کردم، از یک تعبیرى در آیه استفاده شده است.در آیه این طور آمده است که مثل نور الهى و هدایت الهى مثل یک مشکات است-یک چراغدان-که در آن چراغى قرار بگیرد و آن چراغ در یک قندیل و شیشهاى قرار بگیرد.طبعا این سؤال به وجود مىآید که چرا اصلا قرآن این طور تعبیر کرده است، مىتوانستبگوید: «کمشکوة فیها زجاجة، فى الزجاجة مصباح(فیها مصباح)» چراغى باشد، اما مىگوید مشکاتى که در آن چراغى باشد، و بعد مىگوید و چراغ در شیشهاى.
روایات ما این آیه را این طور تفسیر کردهاند که مقصود این است که چراغ ابتدا در مشکاتى باشد و بعد این چراغ از مشکات به زجاجهاى منتقل شود، و سر اینکه آیه این طور ذکر شده این است که مقصود از «مشکوة» مشکات نبوت است و مقصود از «زجاجة» ولایت و امامت است و مقصود از آن درخت مبارک و پر برکتى که این مشکات و این زجاجه و این مصباح از او پیدا شده شجره ابراهیم است و[اینها]نتیجه دعاى ابراهیم است.این مطالبى که راجع به این آیه عرض کردم در واقع حاشیهاى بود راجع به مطالبى که در جلسه قبل عرض کرده بودم.
مقصود از «بیوت» چیست ؟