لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 140
با وجودی که معمولاً مورفین اولین دارویی است که برای دردهای شدید سرطانی تجویز میشود، بدون در نظر گرفتن سن بیمار، این ترجیح در اثر برتری و یا مزیت دارویی خاصی نمیباشد. مانند بسیاری مخدرها، مورفین نیمه عمر نسبتاً کوتاهی دارد (2 تا 4 ساعت). البته این خصوصیت میتواند در افراد سالخورده مفید باشد. مدت زمان چهار تا پنج نیمه عمری که طول میکشد تا مورفین به غلظت ثابت خونی برسد زمانی است که در طی آن غلظت پلاسمایی دارو در حال افزایش است. در چنین زمانی نتیجة بالینی نهایی ناشی از دارو را نمیتوان با قطعیت مشخص نمود و باید بیمار را بطور دقیق تحت نظر گرفت تا غلظت دارو به دامنهای که همراه با عوارض جانبی است افزایش پیدا نکند. در جوامعی مانند سالخوردگان که مستعد مسمومیت با مخدرها هستند، استفاده از دارویی با نیمه عمر کوتاه باعث کاهش مدت زمان بیاطمینانی شده و تنظیم دُز سریع را امکانپذیر میسازد.
یافتههای جدید در رابطه با متابولیتهای مورفین ممکن است در بعضی شرایط سیر و نحوه درمان را تحت تأثیر قرار دهند.
متابولیتهای گلوکورونیدی، یعنی مورفین –3- گلوکورونید (M3G) و مورفین –6- گلوکورونید (M6G) توسط کلیهها دفع شده و در بیماران دچار نارسایی کلیوی تجمع مییابند. M6G به گزیدههای مخدر متصل میشود و ممکن است در بیدردی و یا مسمومیت با مورفین نقش داشته باشد، در حالی که M3G احتمالاً آثار آنتاگونیتی مخدر داشته و در رابطه با دردهایی که بسیار سخت به مورفین جواب میدهند دخیل شناخته شده است. احتمالاً با وجودی که مطالعهای که اخیراً بر روی بیماران مبتلا به دردهای سرطانی انجام شده ارتباطی بین انواع منحنی از مسمومیت با مخدرها و غلظتهای خونی M6G پیدا نکرده است، گاهاً بیمارانی یافت شدهاند که در آنها افزایش غلظت M6G به عنوان یک فاکتور مؤثر در ایجاد عوارض ناخواسته عمل کرده است.
بیماران سالخورده به علت وجود درجات مختلفی از نارسایی کلیه بسیار مستعد به تجمع متابولیتهای مورفین هستند. با توجه به شواهد موجود، این توانایی تجمع بالقوه خطر قابل توجهی که باعث تغییر در نحوه تجویز شود ایجاد نمینماید. با این وجود در صورتی که بیماران دچار مسمومیت با مخدرها شوند، تجمع متابولیتها نیز میتواند یکی از علل آن باشد و بهمین دلیل تغییر به مخدری دیگر قابل توجیه است.
در بعضی شرایط، تغییر از یک مخدر به مخدری دیگر حتی بدون توجه به درمان در جریان بیمار نیز میتواند استراتژی مفید و مؤثری باشد. تفاوتهای بسیار متنوعی در پاسخ به اگونیستهای مختلف مخدرها در یک فرد وجود دارد و اکثراً مشاهده میشود که بیماران، از جمله بیماران سالخورده، تعادل بین تسکین درد و عوارض جانبی بهتری با بعضی مخدرها در مقایسه با بعضی دیگر پیدا مینمایند.
متأسفانه هیچ گونه مطالعه تجربی مقایسهای در سالخوردگان انجام نشده و انتخاب مخدرهای جایگزین همچنان بر اساس آزمایش و خطا صورت میپذیرد. هیدرومورفون نیمه عمر نسبتاً کوتاهی داشته و احتمال تجمع متابولیتها نیز با آن بسیار کم است. این دارو معمولاً به عنوان مخدر خط اول و یا دوم برای درمان دردهای شدید در سالخوردگان استفاده میشود. اکسی کدون نیز انتخاب دیگری است که شواهد و مدارک قدیمی و اخیر در رابطه با آن نشان دهنده حداقل تغییر در فارماکوکنیتیک آن در اثر افزایش سن میباشند.
جدول I: اگونیستهای خالص مخدرها که برای درمان درد شدید مصرف میشوند.
دارو
مقدار خوراکی (P.O.)
مقدار عضلانی (I.M.)
نیمه عمر
(ساعت)
مدت زمان
(ساعت)
توضیح
مورفین
30-20
10
3-2
4-2
استاندارد مقایسه
مورفین با ترشح کنترل شده
30-20
-
3-2
12-8
فرمولاسیونهای مختلف برابری بیولوژیکی یکسانی ندارند.
اکسی کدون
20
-
3-2
4-3
همراه با استامینوفن یا آسپرین برای دردهای متوسط، به تنهایی برای دردهای شدید
اکسی کدون با ترشح کنترل شده
20
-
3-2
12-8
هیدرومورفون
5/7
5/1
3-2
4-2
در فرمولاسیون تزریقی با پتانسیل بالا قابل استفاده برای انفوزیون زیر جلدی
متادون
20
10
190-12
12-4
نیمه عمر طولانی میتواند منجر به مسمومیت تأخیری پس از شروع درمان و یا تنظیم دُز شود. اطلاعات مربوط به دُزهای برابر معمولاً پتانسیل دارو را نادیده میگیرند. دُزهای کوچکی که بصورت (prn) مصرف شوند برای سالخوردگان بهترین روش میباشد.
هپویدین (پتدین)
300
75
3-2
4-2
برای درد مزمن و یا حاد در سالخوردگان مناسب نمیباشد چون احتمال بروز مسمومیت در اثر متابولیت فعال دارو یعنی نورمپریدین وجود دارد.
اکسی مورفون
10 (رکتال)
1
3-2
4-2
در فرمولاسیونهای رکتال و تزریقی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
منشا HIV و ایدز و اولین موارد ایدز
از ابتدای همه گیری (اپیدمی) ایدز، مباحثه پیرامون منشا اولیه ایدز مورد علاقه و بحث و جدل بود. اگر چه در تلاش برای مشخص کردن محل اولیه ایدز، خطر اینکه بیماری را به گروه یا منطقه خاص یا افراد خاصی نسبت بدهند وجود داشت.
اولین موارد ایدز در ایالات متحده امریکا در سال 1981 رخ داد. ولی آنها اطلاعات بسیار کمی در مورد منبع بیماری ارائه دادند.
در حال حاضر مشخص شده که عامل بیماری ایدز، HIV می باشد بنابراین برای پیدا کردن منشا ایدز بایستی بدنبال منبع HIV بود.
مساله منشا اولیه HIV می تواند یکی از موارد مورد علاقه کاملا آکادمیک باشد. پی بردن به منشا ویروس و چگونگی سیر تکاملی آن در تولید واکسن بر ضد HIV و درمانهای موثرتر در آینده، مفید است، همانگونه که فهم همه گیری (اپیدمی) ایدز در تعیین عملکرد اینده و ایجاد برنامه های آموزشی و پیشگیری کارآمد، موثر است.
HIV جزئی از خانواده Lentiviruses می باشد Lentiviruses بجز HIV در محدوده وسیعی از حیوانات (nonhuman ) یافت شده اند.
این Lentiviruses به صورت کلی تحت عنوان simian viruses (SIV) (ویروس میمون) شناخته می شوند. امروزه پذیرفته شده است که HIV زاده ای از (SIV) Simian (monkey) Immunodeficiency Virus است.
نتایج 10 ساله تحقیق های انجام شده در تعیین منشا و سیر تکاملی HIV بوسیله Paul sharp از دانشگاه ناتینگهام و Beatrice Hahn از دانشگاه آلاباما در سال 2003 منتشر شد. آنها به این نتیجه رسیدند که شامپانزه های وحشی که همزمان بوسیله دو ویروس SIV آلوده بودند از طریق تماس جنسی منجر به ایجاد فرم سومی از ویروس شدند که توانایی آلوده کردن انسان و ایجاد ایدز را داشت.
چگونه HIV از حیوان به انسان منتقل میشود؟
از سالها پیش می دانستند که برخی ویروسها می توانند از حیوان به انسان منتقل شود و از
این پدید ه بعنوان Zoonosis یاد می شود.
2- علاوه بر آن محققان به این نتیجه رسیدند که HIV می تواند از طریق مصرف گوشت شامپانزه آلوده به HIV به انسان منتقل شود.
3- از تئوریهای مورد بحث دیگر انتقال HIV طی تحقیقات پزشکی (iatrogenic) می باشد. از مثالهای آن نقش واکسن های فلج اطفال در انتقال آن می باشد.
سه نمونه شناخته شده از اولین آلودگیها با HIV عبارتند از :
1- HIV یافت شده در نمونه پلاسمائی که در سال 1959 از مردی که در منطقه ای که اکنون در جمهوری کنگو واقع است گرفته شد.
2- HIV یافت شده در نمونه بافتی از نوجوان آمریکایی که در سال 1969 در ST. louis فوت کرد.
3- HIV یافت شده در نمونه بافتی از ملوان نروژی که در سال 1976 فوت کرد.
در سال 1998 برای نمونه پلاسمای سال 1959 آنالیز انجام شد و تفسیر آن بیانگر این بود که HIV-1 حدود دهه 1940 یا اوایل 1950 به بدن انسان وارد شده است. دیگر دانشمندان معتقدند که ورود HIV به بدن آدمی به زمانی طولانی تر برگردد. (احتمال حدود 100 سال پیش یا قبلتر )
امروزه ، بسیاری بر این باورند که چون HIV تکامل یافته یکی از انواع SIV در نوعی شامپانزه در غرب آفریقا است، بنابراین اولین مورد HIV در انسان در غرب آفریقا پدید آمده است و از آنجا HIV در سراسر جهان گسترش یافته است.
اگر چه ممکن است شامپانزه منشا اولیه HIV نباشد و ممکن است انتقال ویروس به بدن انسان در بیش از یک منطقه صورت گرفته باشد و بنابراین بسیار محتمل است که HIV در یک زمان هم در جنوب آمریکا و هم در آفریقا پدید آمده باشد و حتی ممکن است در آمریکا قبل از افریقا پدید آمده باشد.
شاید هرگز به محل و زمانی که اولین بار HIV در آنجا پدید آمد پی نبریم اما آنچه مسلم است٬ در میانه قرن بیستم، آلودگی با HIV بصورت همه گیری در سراسر جهان درآمد که بعنوان ایدز از آن یاد می شود.
عوامل مختلفی در گسترش ناگهانی آن نقش داشته منجمله مسافرتهای بین المللی، سازمانهای خون و استفاده گسترده از مواد مخدر تزریقی.
- سفرهای بین المللی
نقش سفرهای بین المللی در گسترش HIV بوسیله نقش Patient zero برجسته تر می شود.
Patient zero مسئول هواپیمایی کانادایی به نام Gaetan Dugas بود که به اقسا نقاط جهان بسیار سفر می کرد. بررسی بسیاری از مواد اولیه ایدز نشان داد که آلوده شدگان، بصورت مستقیم یا غیر مستقیم با این فرد، تماس جنسی داشته اند . و این افراد آلوده شده به شهرهای مختلفی از آمریکا رفته اند. این مثال نقش سفرهای بین المللی را در گسترش ویروس مشخص می کند.
این مورد پیشنهاد کننده این است که بیماری می تواند محصول یک ناقل منفرد باشد. (single transmissible agent)
- کارخانه های محصولات خون
انتقال خون بصورت یک عمل متداول در پزشکی در آمده و با افزایش نیاز به خون منجر به رشد بیشتر این چنین کارخانه هایی شده است.
در بعضی کشورها مانند ایالات متحده از کسانی که در ازاء پول خون می دهند استفاده می شود، که شامل معتادان تزریق هم می شود و این خون به سراسر جهان فرستاده می شود.
در اواخر دهه 1960 فاکتور انعقادی به نام فاکتور هشت (factor VIII) برای هموفیلی ها تهیه
شد.
و برای تهیه فاکتور انعقادی، لازم بود که خون از هزاران اهدا کننده جمع آوری شده و فاکتور هشت از آن استخراج شود و سپس بصورت گسترده در سطح جهان پخش شود. این موضوع باعث شد که هموفیلی ها در معرض آلودگی قرار گیرند.
- مواد مخدر تزریقی
در دهه 1970 بدنبال جنگ ویتنام و دیگر درگیری ها در خاورمیانه مسبب افزایش دسترسی به هروئین گردید که آن نیز منجر به افزایش رشد مواد مخدر تزریقی شد. این افزایش دسترسی همراه با ایجاد سرنگهای یکبار مصرف پلاستیکی و ایجاد Shooting galleries (جایی که مردم در آنجا می توانستند مواد مخدر لوازمش را از آنجا بخرند، کرایه کنند) راه دیگری در جهت انتقال و گسترش ویروس HIV بود.
تئوریهای دیگری نیز در رابطه با منشا HIV وجود که در مورد آن بحث و جدل فراوانی است، منجمله :
- برخی بر این عقیده اند که HIV بوسیله CIA ایجاد شده است (CIA = سازمان اطلاعاتی آمریکا)
- برخی بر این عقیده اند که HIV بوسیله دستکاریهای مهندسی ژنتیک خلق شده است.
تفاوت بین HIV-1 و HIV-2 چیست ؟
در حال حاضر 2 گونه (type) از HIV وجود دارد. HIV-1 و HIV-2 .
نوع غالب در جهان HIV-1 می باشد و هنگامی که بطور کلی و بدون مشخص کردن نوع و درباره HIV بحث می شود منظور HIV-1 می باشد. هر دو نوع HIV-1 و HIV-2 از طریق تماس جنسی ، خون و محصولات خونی و از مادر و کودک منتقل می شوند و سبب ایدز با علائم بالینی غیر قابل افتراق از یکدیگر می شوند.
اگر چه HIV-2 مشکلتر از HIV-1 منتقل می شود و فاصله زمانی بین آلوده شدن با HIV-2 تا ایجاد بیماری طولانی تر است.
HIV-1 چند زیر گونه (subtype) دارد؟
HIV-1 ویروس بسیار متغیری است و براحتی جهش(mutation) می یابد بدین جهت راسته های (strains) متفاوتی از HIV-1 وجود دارد. این راسته ها (strains) می تواند بر اساس گروه ها و زیر گونه ها، طبقه بندی می شوند. 2 گروه وجود دارد: گروه M و گروه O
در سپتامبر 1998 گروهی از محققان فرانسوی اعلام کردند که راسته جدیدی از HIV در زنی از کامرون در غرب آفریقا، یافته اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بهار اولین فصل از فصلهای مناطق معتدل است. در نیمکره شمالی زمین، این فصل منطبق با سه ماه فروردین، اردیبهشت و خرداد (براساس تقویم خورشیدی جلالی) است.
بسیاری از مردم فصل بهار را آغاز زندگی دوباره طبیعت میدانند. در فصل بهار حیواناتی که دارای خواب زمستانی هستند و همچنین درختان از خواب زمستانی بیدار شده و دوباره زندگی را آغاز میکنند. حیوانات نیز در این فصل شروع به تولیدمثل میکنند.
بهار واژهای فارسی است که در فارسی میانه و نوین به همین شکل بوده است.
در برخی از کشورها مثل ایران به این فصل بسیار اهمیت میدهند به طوری که حتی سال نو آنها در این فصل و با رسیدن خورشید به نقطه تعادل بهاری (اول فروردین، ۲۰ مارس) شروع میشود، آنها شروع این سال را با مراسمی به نام نوروز جشن میگیرند که سیزده روز طول میکشد.
بهار، درس هایی آموزنده و زندگی ساز دارد. از نکته های درس آموز بهار، ذیلاً به مواردی اشاره می نماییم که مطابقت آنها با خانواده متعادل، الهام بخش زوجین است:
1- تنوع
در بهار، تنوع خاصی در رنگها و جلوه های طبیعت ، درختان، گیاهان و گلها مشاهده می شود. زندگی متعادل نیز باید برخوردار از تنوع ویژه ای باشد. کار، استراحت، اوقات فراغت، مطالعه، ورزش ، ارتباط با خدا و ... همگی عناصری از یک زندگی متنوع بوده و در جای خود، مهم و با ارزش تلقی می شوند.
2- شادابی
بهار، آکنده از شادابی و طراوت است، به گونه ای که معرّف تحول و دگرگونی در تمامی طبیعت می باشد. زندگی متعادل نیز برخوردار از شادابی و سرزندگی است. باید زوجین درزندگی مشترک خویش، مشوّق روح شادمانی و مسرت باطنی باشند و هر یک بر دیگری در این امر، سبقت جویند.
3- تبادل
از زیبایی های بهار، تعادل در هواست؛ نه آن چنان سرد است که گزنده باشد و نه آن اندازه گرم است که سوزنده باشد. هوای ملایم و نسیم فرحبخش بهار، جان ها را گرمی می بخشد. زوجین درزندگی متعادل، با الهام ازمکتب بهار، در روابط متقابل خویش به دور از هر گونه افراط و تفریط ، مناسباتی گرم و ثمربخش را پی ریزی می کنند. روابط نه افراطی است که به وابستگی و اتکای بیش از حد بینجامد و نه سرد و قهر آمیز است که بذرهای محبت و عاطفه را از قلوب آنان برکند.
4- تحول
طبیعت پس از دوره افسردگی و خمودی خزان ، در طراوت بهار به وجد می آید و دگرگونی هایی را در خود پذیرا می شود. اندام خشکیده گیاهان و درختان در گذر از رکود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانه های حیات را برخود ظاهر می سازد. چنین تغییر و تحولی در طبیعت ، این پیام را برای هر فردی در بردارد:"حال که طبیعت متحول شد، تنها انسانها که برتر از طبیعتند و اشرف مخلوقات ، باید دراین دگرگونی ها برطبیعت، سبقت جویند".
اعضای هر خانواده، نیک بیندیشند که هر یک نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سال های زندگی، چه حاصلی اندوخته اند و با چنین سرمایه ای، دست به چه معامله ای زده اند؟ چنین اندیشه ای ، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال ، به رشد و تعالی می خواند. از کلمات ارزشمند امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق، قسمتی را در ذیل نقل می کنیم :
" خدایا به من عمرطولانی عطا فرما تا زمانی که عمرم در راه اطاعت و بندگی ات صرف شود و اگر روزی برسد که سال های زندگی ام چرا گاه شیطان گردد ، مرا فرصت مده."
5- حیات آفرینی
بهارحیات است و حیات آفرین، آن گونه که نسیم بهاری بر روحها و جانها می وزد، حیاتی دوباره در کالبدها می دمد و به عبارتی، بهارعلاوه بر سر زندگی ، زندگی ساز نیزهست.
گفت پیغمبر به اصحاب کبار
تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان می کند
با تن و جان شما آن می کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
اولین ریاضی دان زن
نام اولین زن ریاضیدان، هیپاتیا بود. او در سال 370 میلادی در شهر بندری "اسکندریه " ( مصر) به دنیا آمد. پدرش تئون، ریاضیدان و منجم بزرگی بود که در دانشگاه اسکندریه تدریس می کرد. اوهنر، ادبیات وعلوم را به دخترش آموزش داد و سپس او را به" آتن" فرستاد تا تحصیلاتش را ادامه دهد.هیپاتیا پس از مطالعاتش به مدت 10سال سراسراروپا را زیرپا گذاشت و با دانشمندان بسیاری آشنا شد. هیپاتیا تفسیری بر کتاب جبردیوفانتوس یونانی نوشت و رساله هایی درباب قانون ستاره شناسی دیوفانتوس ومقاطع مخروطی آپولونیوس و... نوشت، ولی بیشترآنها با به آتش کشیده شدن کتابخانه اسکندریه از بین رفت و تنها چند کتاب او در قرن 15 در کتابخانه واتیکان پیدا شد.او راهی برای شیرین سازی (تقطیر) آب اختراع کرد و در ساخت اسطرلاب برای یافتن زاویه ستارگان کمک شایانی نمود. دربحبوحه اختلافات بین مسیحیان و نو افلاطونیان هیپاتیا در یکی از روزهای سال 415میلادی راهی محل درس بود که توسط اوباش مورد حمله قرار گرفت ، موهای او را کشیده از ارابه بیرون آوردند، تا کلیسای شهر بردند و با صدفهای برنده، گوشت تنش را تراشیدند وازاستخوان جدا کردند.پس از آن گوشت تنش را در آتش ریختند و شروع به پایکوبی کردند تا پایان زندگی یک ریاضیدان را جشن بگیرند. بامرگ هیپاتیا رشد ریاضیات تا هزار سال در تمدن غرب به پایان رسید اما نام هیپاتیا، به عنوان اولین ریاضیدان زن در همه کتابهای تاریخ ریاضی، می درخشد. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به سایتهای ذیل مراجعه کنید
هیپاتیا شهید حقیقت
هیپاتیا ریاضی – فیزیکدان بزرگ یونانی‘ پدرش تئون از دانشمندان بزرگ زمان خود و صاحب کرسی استادی دانشگاه آتن بود. او معتقر بود می تواند انسان برتری را تربیت کند به همین دلیل تمام انرژی خود را صرف تربیت هر چه بیش تر دخترش هیپاتیا کرد.هیپاتیادر تمام علوم زمان خود به کمال رسید.او جویای حقیقت بودو سراسر اروپا را در پی حقیقت زیر پا نهاد. و با وجود خواستگاران فراوان که عمدتا از شاهزادگان و بازرگانان بزرگ اروپا بودند هرگز ازدواج نکرد.هیپاتیا معتد بود که با حقیقت ازدواج کرده است.او به زودی صاحب کرسی استادی دانشگاه شد و افراد زیادی را شیفته ی کلاس درس ‘ اخلاق و منش او شدند تا جایی که که به وی لقب موزی دادند. هیپاتیا در بین جمع هواداران از حقیقت و خدا سخن می گفت و با وجود این که حاضر به قبول دیدگاه نوافلاطیون نبود هرگز آنان را نفی نکرد. ولی با افکار متجددانه ی علمای زمان خود مخالف بود و سرانجام توسط تعدادی مسیحی افراطی زنده زنده گوشت تنش با صدف های بران دریایی جدا و در آتش ریخته شدو... .ولی یاد او در قلب ها ماند و به یکی از الهه های یونان بدل شد.و وی را شهید حقیقت می نامند.
«هیپاتیا»، بانوی ستارهشناس، فیلسوف و ریاضیدانی که در اسکندریه زندگی میکرد یک نابغة صنعتی بود واختراعات فراوانی به نامش به ثبت رسیده است. در سال ۴۱۵ میلادی وی را دستگیر کردند و به خاطر باورهایشبه قتل رساندند. آنگاه جسدش را سوزاندند و اسناد و نوشتههایش را از بین بردند. «هیپاتیا» تنها یکی از بیشمار زنان دانشمندی بود که ظرف سه هزار سال گذشته جانشان را به خاطر دانش و آگاهی و بینشی که داشتند از دستدادند. سرگذشت این زن برجسته و استثنایی که شهامت ورود به سرزمینی را که صرفاً مردانه خوانده میشد یافت تنها به او خاتمه نمییابد. در سراسر جهان و در طول تاریخ کشورهای مختلف، در سرزمینهایی که استبداد و جهلو خرافات حاکم بوده و هست همواره چنین سرانجام شومی در انتظار زنانی است که به جنگ سرنوشت از پیشساخته شدة خود به عنوان شهروند ردة دوم رفتهاند. گاه زنان پیامبر را به اتهام دروغگویی سوزاندند، گاه زنان شیمیست را به عنوان جادوگر به آتش سپردند، در چین پای زنان شمشیر زن را در قالبهای سفت فرو کردند تا توان راه رفتن هم نداشته باشند چه رسد به اینکه شمشیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بهار اولین فصل از فصلهای مناطق معتدل است. در نیمکره شمالی زمین، این فصل منطبق با سه ماه فروردین، اردیبهشت و خرداد (براساس تقویم خورشیدی جلالی) است.
بسیاری از مردم فصل بهار را آغاز زندگی دوباره طبیعت میدانند. در فصل بهار حیواناتی که دارای خواب زمستانی هستند و همچنین درختان از خواب زمستانی بیدار شده و دوباره زندگی را آغاز میکنند. حیوانات نیز در این فصل شروع به تولیدمثل میکنند.
بهار واژهای فارسی است که در فارسی میانه و نوین به همین شکل بوده است.
در برخی از کشورها مثل ایران به این فصل بسیار اهمیت میدهند به طوری که حتی سال نو آنها در این فصل و با رسیدن خورشید به نقطه تعادل بهاری (اول فروردین، ۲۰ مارس) شروع میشود، آنها شروع این سال را با مراسمی به نام نوروز جشن میگیرند که سیزده روز طول میکشد.
بهار، درس هایی آموزنده و زندگی ساز دارد. از نکته های درس آموز بهار، ذیلاً به مواردی اشاره می نماییم که مطابقت آنها با خانواده متعادل، الهام بخش زوجین است:
1- تنوع
در بهار، تنوع خاصی در رنگها و جلوه های طبیعت ، درختان، گیاهان و گلها مشاهده می شود. زندگی متعادل نیز باید برخوردار از تنوع ویژه ای باشد. کار، استراحت، اوقات فراغت، مطالعه، ورزش ، ارتباط با خدا و ... همگی عناصری از یک زندگی متنوع بوده و در جای خود، مهم و با ارزش تلقی می شوند.
2- شادابی
بهار، آکنده از شادابی و طراوت است، به گونه ای که معرّف تحول و دگرگونی در تمامی طبیعت می باشد. زندگی متعادل نیز برخوردار از شادابی و سرزندگی است. باید زوجین درزندگی مشترک خویش، مشوّق روح شادمانی و مسرت باطنی باشند و هر یک بر دیگری در این امر، سبقت جویند.
3- تبادل
از زیبایی های بهار، تعادل در هواست؛ نه آن چنان سرد است که گزنده باشد و نه آن اندازه گرم است که سوزنده باشد. هوای ملایم و نسیم فرحبخش بهار، جان ها را گرمی می بخشد. زوجین درزندگی متعادل، با الهام ازمکتب بهار، در روابط متقابل خویش به دور از هر گونه افراط و تفریط ، مناسباتی گرم و ثمربخش را پی ریزی می کنند. روابط نه افراطی است که به وابستگی و اتکای بیش از حد بینجامد و نه سرد و قهر آمیز است که بذرهای محبت و عاطفه را از قلوب آنان برکند.
4- تحول
طبیعت پس از دوره افسردگی و خمودی خزان ، در طراوت بهار به وجد می آید و دگرگونی هایی را در خود پذیرا می شود. اندام خشکیده گیاهان و درختان در گذر از رکود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانه های حیات را برخود ظاهر می سازد. چنین تغییر و تحولی در طبیعت ، این پیام را برای هر فردی در بردارد:"حال که طبیعت متحول شد، تنها انسانها که برتر از طبیعتند و اشرف مخلوقات ، باید دراین دگرگونی ها برطبیعت، سبقت جویند".
اعضای هر خانواده، نیک بیندیشند که هر یک نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سال های زندگی، چه حاصلی اندوخته اند و با چنین سرمایه ای، دست به چه معامله ای زده اند؟ چنین اندیشه ای ، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال ، به رشد و تعالی می خواند. از کلمات ارزشمند امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق، قسمتی را در ذیل نقل می کنیم :
" خدایا به من عمرطولانی عطا فرما تا زمانی که عمرم در راه اطاعت و بندگی ات صرف شود و اگر روزی برسد که سال های زندگی ام چرا گاه شیطان گردد ، مرا فرصت مده."
5- حیات آفرینی
بهارحیات است و حیات آفرین، آن گونه که نسیم بهاری بر روحها و جانها می وزد، حیاتی دوباره در کالبدها می دمد و به عبارتی، بهارعلاوه بر سر زندگی ، زندگی ساز نیزهست.
گفت پیغمبر به اصحاب کبار
تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان می کند
با تن و جان شما آن می کند