لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ایده
ایده، اصطلاحی است که در بحثهای معماری زیاد به کار میرود و همین نکته، اهمیت آن را مینمایاند. در تمدن بشر، ایده، نقش بسیار مهم یا شاید بتوان گفت مهمترین نقش را ایفا کرده است. اگر به اطراف نگاهی کنیم، میبینیم که تمامی اشیاء زندگی ما در اصل براساس ایدههایی مشخص به وجود آمدهاند.
پوستۀ خرچنگی که لوکوربوزیه در سال ۱۹۴۶ در یک ساحل یافته بود، به ایدهای برای یکی از مهمترین آثار معماری معاصر تبدیل شد: سقف کلیسای رونشان .
در هر حال نه تنها فرمهای طبیعی، بلکه تمام پدیدههایی که در این جهان وجود دارند، از قبیل یک ساختمان یا حتی یک داستان و یک شعر نیز ممکن است به کاتالیزورهایی برای پرورش ایدهای در ذهن تبدیل شوند. نکته ی مهم، چگونگی استخراج ایده از مقولات شناخته شده است. زیرا تبدیل مستقیم چیزهایی که کنجکاوی ما را جلب کردهاند، به معماری، به اندازه ساختن ساختمانی به شکل خرچنگ، مضحک است. ذهن کنجکاو، عصاره یا ویژگی مهم آن چیزهایی را که با حواس، شناخته شده است، استخراج میکند و سپس آن را به زبان مناسب پروژه ترجمه میکند. در طول زمان، معانی اولیه فراموش میشوند، کاربریها عوض میشوند و آنچه باقی میماند فرم است. به همین جهت، صحیح است که شکلگیری ایده یا تبلور آن، مسیر خود را طی کند.
معماری پیش از آنکه یک ساختمان باشد؛ یک تفکر، یک اختراع و یک واقعۀ پیشبینی نشده است. اختراع معمولاً زمانی صورت میگیرد که به یک راه حل استثنایی نیاز باشد و کار معماری، همواره در شرایطی صورت میپذیرد که به لحاظ زمانی، مکانی یا موضوعی، منحصر به فرد محسوب میشود و بنابراین نیاز به اختراع دارد.
کار اصلی معمار، یافتن جوهر منحصر به فرد هر پروژه و پرداختن به آن است. از این طریق، ایده تولید میشود و در کنار ساختمان، که راه حلی برای مسئلهای محدود و مشخص است، فرهنگ معماری نیز به پیش میرود..
ایده ابزاری برای گفتگو و پیشنهاد راه حلی مکمل است، آن هم نه راه حلی که به صورت نقطه ضعف درآید و سرنوشتی انگلوار داشته باشد. اگر در گذشته تنها ابنیۀ بسیار خاص، به ایدههای نوین دست مییافتند و اکثر سازندگان به استفاده از ایدۀ گذشتگان یا تکمیل تدریجی آنها میپرداختند، امروزه وضعیت کاملاً متفاوت است و معماری اگر صاحب ایده نباشد؛ نه تنها به لحاظ فرهنگی بیارزش است، بلکه حتی به جای پرداختن به مسایل پروژه، ناچار است به دور آنها بچرخد و با شعبده بازیهای سلیقهای، مشروعیت ظاهری برای خویش کسب کند.
«ایده» همواره ماهیتی جهانی است ولی سلیقه محلی است. به دلیل فقدان ایده است که اینقدر از نفوذ معماری جهانی به کشور نگران میشویم. تنها راه مقابله با تهاجم فرهنگی نیز تولید ایدههایی اصیل و باارزش است. معماری ما هم زمانی که دارای ایده بود، مسئله تهاجم فرهنگی را حل کرده بود. پیش بینی میشود که در آیندهای نزدیک، عمدهترین فعالیت بشر، تولید ایده خواهد بود و روباتها و کامپیوترها بقیۀ کارها را انجام میدهند. تولید ایده در حقیقت یکی از مهمترین فعالیتهای مغز است که کامپیوتر قادر به انجام آن نیست.
سلسله مراتب کانسپت
درک رابطه تقدم و تاخری موجود بین تصور ، ایده ، کانسپت و سناریوی کانسپچوال در واقع سرآغاز روند دستیابی به کانسپتی مناسب برای یک بنا است . این رابطه به این صورت ترتیب داده می شود : تصور – ایده – کانسپت – سازیوی کانپچوال . که بر اساس الگوی افزایش پیچیدگی ، متناسب بودن و عمق فکری است. در مراحل ابتدایی پروژه همواره فرصت برای متصور شدن ایده ها وجود دارد خصوصا اگر ذهن توانایی و تمایل پذیرش تفکرات خلاقانه غیر عادی و پر تخیل را که می توانند. راه حل و گره گشای بسیاری از نیازها باشند ، داشته باشد . پس از این ، معماران زمانی که بیشتر با پروژه آشنایی و از مسائل آن آگاهی پیدا می کنند کم کم برخی از تصورات و ایده ها را با اهمیت تر و مناسب تر از بقیه تشخیص می دهند. سر انجام شباهت ها و جذابیت های بالقوه و دسته بندی ایده ها شکل می گیرند و بر پایه این ملاحظات مسیر قطعی انجام گرفتن فعالیت ها در آینده مشخص خواهد شد.
انواع پنجگانه کانسپت:
به طور کلیس پنج نوع کانسپت وجود دارند : کانسپت های قیاسی (نگاه به دیگر چیزها) – استعاری ( نگاه به انتزاعات) جوهری essences ( نگاه به ماورای نیازهای برنامه) – برنامه ای ( نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده) – ایده آل گرا ( نگاه به ارزش های مطلق) کانسپت قیاسی (Avalogies)
2. از پنج گونه ذکر شده مقایسه احتمالا متداول ترین راه شکل دادن کانسپت ها ست. مقایسه روابط عینی موجود بین اشیا را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام ویژگی های مورد نظر را در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن چه معماران و چه اممکان تصور می کردند که همه شاه کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند. و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال طراحی باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیسا ها و کالج ها و دانشگاه ها گوتیک ، برای بانک ها ، دوریک یونانی و برای ساختمان های مقر حکومت سنت پیتر در نظر گرفته می شود.
استعارات و تشبیهات )کانسپت های استعاری( (Metaphores and Similes)استعارات ، مانند مقایسه ها ، به آشکار کردن روابط بین اشیا می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی هستند تا عینی در واقع تشبیهات ، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون مانند و همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات تشخیص امکان ارتباط میان الگوهاست مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ایده
ایده، اصطلاحی است که در بحثهای معماری زیاد به کار میرود و همین نکته، اهمیت آن را مینمایاند. در تمدن بشر، ایده، نقش بسیار مهم یا شاید بتوان گفت مهمترین نقش را ایفا کرده است. اگر به اطراف نگاهی کنیم، میبینیم که تمامی اشیاء زندگی ما در اصل براساس ایدههایی مشخص به وجود آمدهاند.
پوستۀ خرچنگی که لوکوربوزیه در سال ۱۹۴۶ در یک ساحل یافته بود، به ایدهای برای یکی از مهمترین آثار معماری معاصر تبدیل شد: سقف کلیسای رونشان .
در هر حال نه تنها فرمهای طبیعی، بلکه تمام پدیدههایی که در این جهان وجود دارند، از قبیل یک ساختمان یا حتی یک داستان و یک شعر نیز ممکن است به کاتالیزورهایی برای پرورش ایدهای در ذهن تبدیل شوند. نکته ی مهم، چگونگی استخراج ایده از مقولات شناخته شده است. زیرا تبدیل مستقیم چیزهایی که کنجکاوی ما را جلب کردهاند، به معماری، به اندازه ساختن ساختمانی به شکل خرچنگ، مضحک است. ذهن کنجکاو، عصاره یا ویژگی مهم آن چیزهایی را که با حواس، شناخته شده است، استخراج میکند و سپس آن را به زبان مناسب پروژه ترجمه میکند. در طول زمان، معانی اولیه فراموش میشوند، کاربریها عوض میشوند و آنچه باقی میماند فرم است. به همین جهت، صحیح است که شکلگیری ایده یا تبلور آن، مسیر خود را طی کند.
معماری پیش از آنکه یک ساختمان باشد؛ یک تفکر، یک اختراع و یک واقعۀ پیشبینی نشده است. اختراع معمولاً زمانی صورت میگیرد که به یک راه حل استثنایی نیاز باشد و کار معماری، همواره در شرایطی صورت میپذیرد که به لحاظ زمانی، مکانی یا موضوعی، منحصر به فرد محسوب میشود و بنابراین نیاز به اختراع دارد.
کار اصلی معمار، یافتن جوهر منحصر به فرد هر پروژه و پرداختن به آن است. از این طریق، ایده تولید میشود و در کنار ساختمان، که راه حلی برای مسئلهای محدود و مشخص است، فرهنگ معماری نیز به پیش میرود..
ایده ابزاری برای گفتگو و پیشنهاد راه حلی مکمل است، آن هم نه راه حلی که به صورت نقطه ضعف درآید و سرنوشتی انگلوار داشته باشد. اگر در گذشته تنها ابنیۀ بسیار خاص، به ایدههای نوین دست مییافتند و اکثر سازندگان به استفاده از ایدۀ گذشتگان یا تکمیل تدریجی آنها میپرداختند، امروزه وضعیت کاملاً متفاوت است و معماری اگر صاحب ایده نباشد؛ نه تنها به لحاظ فرهنگی بیارزش است، بلکه حتی به جای پرداختن به مسایل پروژه، ناچار است به دور آنها بچرخد و با شعبده بازیهای سلیقهای، مشروعیت ظاهری برای خویش کسب کند.
«ایده» همواره ماهیتی جهانی است ولی سلیقه محلی است. به دلیل فقدان ایده است که اینقدر از نفوذ معماری جهانی به کشور نگران میشویم. تنها راه مقابله با تهاجم فرهنگی نیز تولید ایدههایی اصیل و باارزش است. معماری ما هم زمانی که دارای ایده بود، مسئله تهاجم فرهنگی را حل کرده بود. پیش بینی میشود که در آیندهای نزدیک، عمدهترین فعالیت بشر، تولید ایده خواهد بود و روباتها و کامپیوترها بقیۀ کارها را انجام میدهند. تولید ایده در حقیقت یکی از مهمترین فعالیتهای مغز است که کامپیوتر قادر به انجام آن نیست.
سلسله مراتب کانسپت
درک رابطه تقدم و تاخری موجود بین تصور ، ایده ، کانسپت و سناریوی کانسپچوال در واقع سرآغاز روند دستیابی به کانسپتی مناسب برای یک بنا است . این رابطه به این صورت ترتیب داده می شود : تصور – ایده – کانسپت – سازیوی کانپچوال . که بر اساس الگوی افزایش پیچیدگی ، متناسب بودن و عمق فکری است. در مراحل ابتدایی پروژه همواره فرصت برای متصور شدن ایده ها وجود دارد خصوصا اگر ذهن توانایی و تمایل پذیرش تفکرات خلاقانه غیر عادی و پر تخیل را که می توانند. راه حل و گره گشای بسیاری از نیازها باشند ، داشته باشد . پس از این ، معماران زمانی که بیشتر با پروژه آشنایی و از مسائل آن آگاهی پیدا می کنند کم کم برخی از تصورات و ایده ها را با اهمیت تر و مناسب تر از بقیه تشخیص می دهند. سر انجام شباهت ها و جذابیت های بالقوه و دسته بندی ایده ها شکل می گیرند و بر پایه این ملاحظات مسیر قطعی انجام گرفتن فعالیت ها در آینده مشخص خواهد شد.
انواع پنجگانه کانسپت:
به طور کلیس پنج نوع کانسپت وجود دارند : کانسپت های قیاسی (نگاه به دیگر چیزها) – استعاری ( نگاه به انتزاعات) جوهری essences ( نگاه به ماورای نیازهای برنامه) – برنامه ای ( نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده) – ایده آل گرا ( نگاه به ارزش های مطلق) کانسپت قیاسی (Avalogies)
2. از پنج گونه ذکر شده مقایسه احتمالا متداول ترین راه شکل دادن کانسپت ها ست. مقایسه روابط عینی موجود بین اشیا را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام ویژگی های مورد نظر را در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن چه معماران و چه اممکان تصور می کردند که همه شاه کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند. و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال طراحی باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیسا ها و کالج ها و دانشگاه ها گوتیک ، برای بانک ها ، دوریک یونانی و برای ساختمان های مقر حکومت سنت پیتر در نظر گرفته می شود.
استعارات و تشبیهات )کانسپت های استعاری( (Metaphores and Similes)استعارات ، مانند مقایسه ها ، به آشکار کردن روابط بین اشیا می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی هستند تا عینی در واقع تشبیهات ، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون مانند و همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات تشخیص امکان ارتباط میان الگوهاست مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.