لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
معماری باروک
مقدمه
بسیاری بر این عقیده اندکه معماری باروک از ایتالیا آغاز گردید و بخش بزرگی ازاوروپا رازیرپوشش وگسترده خوددرآورد.این معماری پویایی خاصی دارد. ازویژگیهای معماری وهنرهای دیگرحفظ تعادل ووحدت آفرینی درمیان عناصری متراکم وگوناگون است.
معماری باروک بامایه گرفتن ازانسانگرایئ بسا ط « شیوه گری» را برچید و در مقابله با خود با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت وبه احساس سپرده.در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از:
ایجاد هماهنگی وهنجار در میان عناصر ومضامینی گوناگون ودرهم آمیخته، طرحی فراخ ودر مقیاس بزرگ در فضای شکوهمند وابهت انگیز، واز طرفی هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز ومنظم کردن فضاهای فرعی ونمای ورودی. اصلی بنا را سرانجام بخدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی ونقاشی وسایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل. معماری باروک دارای صلابت ساختمانی وجسامت و ابهتی خاص خود بود، که بعدها شیوه «روکوکو» از آنها کاست وبر خاصیت سبکی، ریز نقشی وشادی انگیزی وزینت تزیینی سطحی می افزود و عدم تقارن در تزیینات را پیشه کرد.
درباره باروک ایتالیا باید گفت باروک رومی، نمایانگر یک آرمان مذهبی و سیاسی است. که نماینده این معماری گنبد کلیسای سان پیترو در روم است. باروک ایتالیایی آشکارا بسیاری از عناصر باستانی را منسوخ کرد. این گنبد با پیچ و تاب تمثیلی گسترده ای که بوسیله برنینی با پیروی از سلیقه معمارش میکلانژ و با تصور هنری خود از ستون بندیهای جانبی میدان سان پیترو یافته است، قرار بود که تجمسی باشد، از تمامیت کلیسایی، تصویری از سروری مسیحیت وگنبد فلک که از لحاظ ارمانی تمام جهان را زیر پر می گیرد.
برخی از ویژگی های معماری باروک
- هنر دوره اخیر را باروک نام نهاده اند.
- باروک از نظر منتقدان سده نوزدهم به معماری کلاسیک منحط بی ساختار, دارای تزئینات زیاد نمایشی و عجیب و غریب اطلاق می شد.
- تقریبا از اوایل قرن 17 تا اواسط قرن 18 را در بر می گیرد.
- باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمی شود و همه چیز بنا به حواس هنرمند نمایانده می شود.
- واژه و اصطلاحاتی که با هنر باروک مربوط می شوند, عبارتند از: سرزندگی, تجمل, شکل های اغراق شده, پرهیز از خطوط مستقیم, شکلهای کشف شده, تحرک اعضای بدن, هنر زیاده روی
- باروک چیز پیچیده ای است که پیچیدگی اش به غنایش می افزاید.
- هنرمندان در دوره باروک با احساس خود حرکت می کنند و احساس را مقدم بر عقل می شمارند.
- معماری باروک از ایتالیا آغاز گردید و بخش بزرگی از اروپا را زیر پوشش خود قرار داد.
- یکی از شاهکارهای معماری باروک, کلیسای سن پیترو در روم است.
- هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز و منظم کردن فضاهای فرعی و نمای ورودی و اصلی بنا و به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکر تراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزئینی برای ایجاد اثری کامل.
برخی از آثار معروف معماری باروک عبارتند از:
پلکان راهنما، کلیسای سن ایوو، کلیسای سان کارلو، کاخ کارینیانو، کلیسای سوربن، کاخ ورسای، کلیسای سن لوئی، کلیسای سنت پل
معماری
بسیاری بر این عقیدهاند که معماری باروک از ایتالیا آغاز گرد ید، و بخش بزرگی از اروپا را زیر پو شش و گستره خود در آورد. این معماری پو یایی خاصی دارد. از ویژگی ها معماری و هنرهای دیگر حفظ تعادل و وحدت آفرینی در میان عناصری متراکم و گوناگون است.
معماری باروک با مایه گرفتن از انسان گرایی، بساط «شیوه گری» را برچید و در مقابله با خود با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت و به احساس سپرد. در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از:
ایجاد هماهنگی و هنجار در میان عناصر و مضامینی گوناگون و در هم آمیخته،طرحی فراخ و در مقیاس بزرگ در فضا ی شکوهمند و ابهت انگیز، و از طرفی هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز و منظم کردن فضاهای فرعی و نمای ورودی و اصلی بنا را سرانجام به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکر تراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل. معماری باروک دارای صلا بت ساختمانی و جسارت و ابهتی خاص خود بود،که بعدها شیوه « روکوکو » از آنها کاست و بر خاصیت سبکی، ریز نقشی و شادی انگیزی و زینت تزیینی سطحی می افزود و عدم تقارن در تزیینات را پیشه کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
معماری باروک
باروک از نظر لغوی به معنای مروارید نا منظم است . خواستگاه باروک ایتالیا و شهر روم است
در این دوره علم پیشرفت کرده سرعت اکتشافات علمی بالا می رود . در این دوره ساعت اختراع می شود البته ساعت شنی و آفتابی از قبل بوده و ساعت عقربه ای اختراع می شود .دوره تاتر است .و اینها باعث تحول در هنر می شود .در این دوره نیوتن -کپرنیک و کپلر از ستاره شناسان و فیزیکدانان مشهور هستند . نیوتن معتقد است که مدار سیارات به دور خورشید بیضی است .
و با اختراع ساعت مفهوم زمان مطرخ می شود و در نتیجه در هنر به خصوص مجسمه سازی فرمهای سیال مطرح می شود و دیگر خطوط شکسته و عمود مطرح نیست بلکه خطها الهام از طبیعت می گیرند و چون در طبیعت خط راست نداریم خطوط تبدیل به خطوط منحنی و مواج می شود.
از نظر ادبی باروک اغلب در برابر کلاسیسیسم معنی می شود. یعنی بر خلاف کلاسیسیسم که بر پایه ی اعتدال استوار است در باروک اغراق به چشم می خورد.
دو شاخه ی باروک عبارت است از: Preciosite و Burlesque
در Preciosite تصنع وجود دارد. مثلن به جای گفتن”دندان” از عبارت “مبلمان دهان” و یا به جای کلمه ی “نان” از عبارت “حامی زندگی” استفاده می شود. این نوع از باروک در واقع خواستار ایجاد فاصله میان افراد عامی و باسواد است به شکلی که درک سخنان افراد باسواد برای افراد عامی مشکل گردد.
شاخه ی دوم باروک یعنی Burlesque نیز مانند شاخه نخست عمل می کرد ولی در جهت مسخره کردن افراد عامی.
جهان بینی و خصوصیات سبک باروک
۱ـ بی ثباتی دنیا: یکی از اساسی ترین تفکرات باروک این است که شناخت و دانش بشر از جهان پیرامون خود کامل و صد در صد نیست، چون دنیا بی وقفه در حال تحول، دگرگونی و بازسازی است و هیچ چیز ثابت و قطعی نیست. به عنوان مثال، این تغییر و تحول در طبیع کاملاً محسوس است. توالی فصلها، نشانه هایی ملموس از این تغییر شکل بی وقفه دنیا است.
۲ـ انسان آزاد: انسان محکوم به سرنوشت نیست، بلکه حاکم بر تقدیر خود است، چون این دنیا ثابت و بدون تغییر و تحول و قوانین حاکم بر آن نیز قطعی و غیر قابل نقض نیست، بودن انسان در چنین شرایطی، آزادی عمل، قدرت انتخاب و توانایی تصمیم گیری با تمام آگاهی را برای او به دنبال دارد.
۳ـ نپذیرفتن چیزی بطور قطعی و مسلم: باروک به واقعیتهای قطعی و صد درصد ایمان ندارد، بلکه عقیده دارد که همه چیز در ظاهر نمودار می شود. باروک به آنچه که در «ظاهر وجود دارد» اهمیت می دهد نه به آنچه که «واقعاً هست».
۴ـ واقعیت و توهم: پیروان سبک باروک معتقد هستند که بین حقیقت و خیال، ظاهر و باطن مرز مشخصی وجود ندارد و کاملاً از هم قابل تفکیک نیستند. شاید آنچه را که خیالی می دانیم، عین واقعیت باشد و شاید هم برعکس، تمام واقعیتهای ذهنی ما همه خیالی بیش نباشد.
۵ دنیا صحنه نمایش است: زندگی تئاتری توأم با خواب و بیداری، عشق و عقل، جنون و شیفتگی، خیال و حقیقت است. انسان باید دراین صحنه زندگی بانقابی بر چهره نقش بازی کند یعنی باید بازیگر صحنه زندگی خودباشد. و بازیگر این صحنه، انسان، باید با گذاشتن نقاب، واقعیت را پنهان کند که این کتمان و بازیگری نوعی خودسازی است زیرا با تظاهر به خوب و شریف بودن، واقعاً می توان خوب و شریف شد.
۶ باید مدرن بود: درعصر باروک دیگر از قدما تقلید و پیروی نمی شود، بلکه بیشتر به دنبال چیزهای نو و جدید و خلاف روال معمول هستند.
۷ مخاطبان متمدن: مخاطبان باروک مردمان با فرهنگ و متمدن هستند ولی الزاماً دانشمند و فاضل نیستند.
۸ افراط: هنرمندان سبک باروک در خلق آثار خود گاهی زیاده روی می کنند و ازنظر آنان هر افراطی به نام «آزادی خلاق» مجازاست.
قالبهای ادبی و هنری: سبک باروک در همه هنرها منجمله: نقاشی، معماری، سینما، موسیقی، تئاتر، شعر و هنرهای تجسمی راه پیداکرد.
معمولاً درقالبهای ادبی باروک به صنایع ادبی بویژه تضاد، مجاز و استعاره توجه خاصی می شود.
۱ تئاترهای تراژدی ـ کمیک و نمایشنامه های روستایی (Pastoral) که از یک عشق ساده در دل طبیعت ناشی می شود دراین دوران بسیار موردتوجه است.
۲ شعر باروک نیز بیشتر اشعار شخصی با تصویرسازی های بسیاردرخشان و گاهی هم با سخنان نامفهوم ارائه می شود.
۳ رمانهای این دوره نیز پر از حوادث و اتفاقهایی است که در مکانها و زمانهای مختلف برای قهرمان باروک روی می دهد. قهرمان باروک خود را در عشق خود حبس نمی کند و پایبند به آن نیست. به همین دلیل اغلب عشقهای باروک بی ثبات و ناپایدار هستند.
۴ معماری نیز از قالبهای بسیارموردتوجه این سبک است. سمبل معماری باروک خطوط منحنی، کج و ناموزون است. تزئینات و نمای ظاهری در معماری سبک باروک بسیاراهمیت دارد.
باروک دوره ویلیام شکسپیر است . و در این دوره است که فلاسفه ای مثل کانت در کنار تئاتر به رمانتیسم روی می آورند . کانت عقل را رد می کند و کتابی به اسم نقد عقل محض دارد و می گوید اگر ما در دوره کلاسیک عقل را محور و معیار هر چیزی می دانستیم اکنون دیگر در کنار آن احساس نیز مطرح است و عقل و احساس با هم کار می کند .و این همان چیزی است که در دوره کلاسیک و رنسانس اصلا مطرح نبوده .بعد از آن شخصی به نام گروید غرایز را مطرح می کند و در کنار عقل و احساس ضمایر نا خودآگاه را مطرح می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
معماری باروک
مقدمه
بسیاری بر این عقیده اندکه معماری باروک از ایتالیا آغاز گردید و بخش بزرگی ازاوروپا رازیرپوشش وگسترده خوددرآورد.این معماری پویایی خاصی دارد. ازویژگیهای معماری وهنرهای دیگرحفظ تعادل ووحدت آفرینی درمیان عناصری متراکم وگوناگون است.
معماری باروک بامایه گرفتن ازانسانگرایئ بسا ط « شیوه گری» را برچید و در مقابله با خود با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت وبه احساس سپرده.در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از:
ایجاد هماهنگی وهنجار در میان عناصر ومضامینی گوناگون ودرهم آمیخته، طرحی فراخ ودر مقیاس بزرگ در فضای شکوهمند وابهت انگیز، واز طرفی هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز ومنظم کردن فضاهای فرعی ونمای ورودی. اصلی بنا را سرانجام بخدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی ونقاشی وسایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل. معماری باروک دارای صلابت ساختمانی وجسامت و ابهتی خاص خود بود، که بعدها شیوه «روکوکو» از آنها کاست وبر خاصیت سبکی، ریز نقشی وشادی انگیزی وزینت تزیینی سطحی می افزود و عدم تقارن در تزیینات را پیشه کرد.
درباره باروک ایتالیا باید گفت باروک رومی، نمایانگر یک آرمان مذهبی و سیاسی است. که نماینده این معماری گنبد کلیسای سان پیترو در روم است. باروک ایتالیایی آشکارا بسیاری از عناصر باستانی را منسوخ کرد. این گنبد با پیچ و تاب تمثیلی گسترده ای که بوسیله برنینی با پیروی از سلیقه معمارش میکلانژ و با تصور هنری خود از ستون بندیهای جانبی میدان سان پیترو یافته است، قرار بود که تجمسی باشد، از تمامیت کلیسایی، تصویری از سروری مسیحیت وگنبد فلک که از لحاظ ارمانی تمام جهان را زیر پر می گیرد.
برخی از ویژگی های معماری باروک
- هنر دوره اخیر را باروک نام نهاده اند.
- باروک از نظر منتقدان سده نوزدهم به معماری کلاسیک منحط بی ساختار, دارای تزئینات زیاد نمایشی و عجیب و غریب اطلاق می شد.
- تقریبا از اوایل قرن 17 تا اواسط قرن 18 را در بر می گیرد.
- باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمی شود و همه چیز بنا به حواس هنرمند نمایانده می شود.
- واژه و اصطلاحاتی که با هنر باروک مربوط می شوند, عبارتند از: سرزندگی, تجمل, شکل های اغراق شده, پرهیز از خطوط مستقیم, شکلهای کشف شده, تحرک اعضای بدن, هنر زیاده روی
- باروک چیز پیچیده ای است که پیچیدگی اش به غنایش می افزاید.
- هنرمندان در دوره باروک با احساس خود حرکت می کنند و احساس را مقدم بر عقل می شمارند.
- معماری باروک از ایتالیا آغاز گردید و بخش بزرگی از اروپا را زیر پوشش خود قرار داد.
- یکی از شاهکارهای معماری باروک, کلیسای سن پیترو در روم است.
- هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز و منظم کردن فضاهای فرعی و نمای ورودی و اصلی بنا و به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکر تراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزئینی برای ایجاد اثری کامل.
برخی از آثار معروف معماری باروک عبارتند از:
پلکان راهنما، کلیسای سن ایوو، کلیسای سان کارلو، کاخ کارینیانو، کلیسای سوربن، کاخ ورسای، کلیسای سن لوئی، کلیسای سنت پل
معماری
بسیاری بر این عقیدهاند که معماری باروک از ایتالیا آغاز گرد ید، و بخش بزرگی از اروپا را زیر پو شش و گستره خود در آورد. این معماری پو یایی خاصی دارد. از ویژگی ها معماری و هنرهای دیگر حفظ تعادل و وحدت آفرینی در میان عناصری متراکم و گوناگون است.
معماری باروک با مایه گرفتن از انسان گرایی، بساط «شیوه گری» را برچید و در مقابله با خود با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت و به احساس سپرد. در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از:
ایجاد هماهنگی و هنجار در میان عناصر و مضامینی گوناگون و در هم آمیخته،طرحی فراخ و در مقیاس بزرگ در فضا ی شکوهمند و ابهت انگیز، و از طرفی هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز و منظم کردن فضاهای فرعی و نمای ورودی و اصلی بنا را سرانجام به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکر تراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل. معماری باروک دارای صلا بت ساختمانی و جسارت و ابهتی خاص خود بود،که بعدها شیوه « روکوکو » از آنها کاست و بر خاصیت سبکی، ریز نقشی و شادی انگیزی و زینت تزیینی سطحی می افزود و عدم تقارن در تزیینات را پیشه کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
به نام خدا
سبک باروک
مقدمه:
منشا این واژه بر کسی به طور دقیق روشن نیست اما. احتمال دارد که از واژه پرتغالی "
بارکو" به معنی مروارید نامنظم مشتق شده شده باشد. از نظر منتقدین قرن نوزدهم به معماری
کلاسیک منحط بی ساختار و دارای تزئینات نمایشی زیاد و عجیب و غریب اطلاق می شد. این
سبک که در ایتالیا پا گرفت و قسمت اعظم
اروپا را هم به زیر پوشش خود درآورد
عمدتا در کشور های لاتین گسترش یافت.
ولی دامنه اش به اروپای شرقی کشیده و
به طور عمده در مستعمرات اسپانیا و
پرتغال در جنوب آمریکا ریشه دواند
باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمی شود و همه چیز بنا به حواس
هنرمند نمایانده می شود. این سبک هنر دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل
سکون کلاسیک است بیش از هر چیز هنری دیداری است.و یک هنر جنبش ضد_تجدد دینی
است. هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت می کنند و احساس
را مقدم بر عقل می دانستند. به عقیده ژاکوب بورکهارت:معماری باروک به همان زبان
رنسانس سخن می گوید، منتهی به لهجه بربرها.
پیشینه تاریخی:
قاره اروپا از اواسط قرن 16به مدت 100 سال به طور مداوم در جنگ غوطه ور بود،
چنانکه پروتستانها و کاتولیکها برای عقایدشان ،ملتها برای استقلال وطبقات کاسب
وبازرگانان برای آزادی خود می جنگیدند. کلیسای روی که به وسیله نهضت پروتستانها
متلاطم گردیده بود ، در یک سخت گیری مبارزه طلبانه با الهام از اسپانیا بر ضد اصلاحاتی
که برای عقب راندن موج پروتستان گرایی، طراحی شده بود،صفوف خودرا پالوده کرد، در
حدود سال 1625 میلادی اصلاح ستیزان مطمئن شدند که پروتستان گرایی اگر هم شکست
نخورده باشد، قابل کنترل است و روشهای خشونت آمیز را کنار گذاشتند، وبه تبلیغات فریبنده
روی آوردند.سبک هنری ومعماری که برای تامین نیازهای این (روح جدید خود عفو کرده )
پدید آمد.این سبک موسم به (باروک) به فرمهای گوناگون در هر منطقه از اروپا را در
نوردید.
هنر باروک
این شیوه در قرن های 16 و 17 میلادی رواج داشته که از ویژگی های این سبک اغراق در
تزیینات و تصنع و تکلف در تزیینات نما به طوری که هیچ جای نما خالی از تزیین نبوده
است . معماران سبک باروک از نظر پلان به شکل بیضی بسیار علاقه داشتند . در سبک
باروک مستطیل را که به نوعی مبین راه بوده با دایره ترکیب کرده و بیضی را به صورت فرم
غالب مورد استفاده قرار داده اند . سبک باروک پویا و پر تحرک است ( بدلیل تزیینات زیاد) .
معماران معروف این سبک برومنی و برنینی بودند. از نظر شهر سازی در دوره رنسانس به
پرسپکتیو شهری بسیار توجه می کردند و معمولا در وسط شهر ها میادین و مجسمه ها و
چشمه هایی قرار می دادند تا همه نگاه ها به آن جلب شود. ولی در سبک باروک در وسط
میادین یک کاخ قرار می دادند تا همه نگاه ها و پرسپکتیو ها به آن جلب شود.
واژه واصطلاحاتی که به زبان باروک مربوط میشوند ،عبارتند از:
سرزندگی،تجمل،شکلهای اغراق شده، پرهیز از خطوط مستقیم،شکلهای کشف شده،نا
متوازن،بی قرینگی،پویایی مورب،هنر جنبش، فضا در حالت انفجار،واقع نمایی، چشم فریبی،
زود گذری، هنر زیاده روی، شکلهای پرواز کننده
معماری باروک
از اوایل سده هفدهم تا نیمه سده هجدهم ، اندیشه ها و سلیقه نو، معماری و هنر اروپا را
دگر گونی بخشید که محققان این دوره را باروک نام نهاده اند ،این معماری پویایی خاصی
دارد. باروک برای دستیابی به آزادی و ابتکار خود برگسستن همنوایی با رنسانس و انحراف
عمدی منریسم تکیه داشت، معماری باروک دربسیاری از جنبه ها به آزادی موجود در
معماری کلاسیک روم باستان نزدیک تر بود. در واقع می توان باروک را آزادی فضایی
دانست آزادی فکری از قوانین قراردادی ،از هندسه مسطحه ، از سکون ،از تقارن و از تضاد
بین فضای داخل و خارج حتی امروزه درک معماری باروک تنها به این مفهومها نیست بلکه
به معنای قبول شجاعت ، ایده ، تحرک و نداشتن بردباری نسبت به قوانین سطح گرایانه و
تشدید تاثیرات صحنه آرایانه بی تفاوتی و بی نظمی است و همچنین داشتن همسویی و توافق
در هماهنگی بخشیدن بین مجسمه سازی ، نقاشی ، هنر باغبانی ، بازی و طراحی با آب به
منظورایجاد درک واحد هنری است که می توان معماری باروک را دریک جمله معماری
درک فضا دانست.اما اینکه معماری باروک را از لحاظ کاربردی شامل چه ویژگیهایی می
توان دانست ؟ موضوعی است که در متن زیر به اختصار به آن پرداخته شده است :
«با اینکه اولین ومشهورترین معماران دوران باروک کسانی شناخته می شوند که فعالیت
حرفه ایشان رادرزادگاه شان آغاز کرده اند ، معماری باروک یک پدیده ایتالیایی و زاذه شده
درایتالیا دانسته نمی شود . ولی بسیاری بر این عقیده اند که از ایتالیا آغاز گردیده است.
معماری باروک پدیده ای است متظاهر یا متکی بر ویژگیهایی شکلی، که گرویدن به آن نیاز
به چیزی بسیار بیش از آنچه متعارف و معمول به شمار می رود ندارد .هر معماری می
تواند از خود بر آنچه در جریان فعالیتهای روزمره که بازار معماری عرضه می شود
بیافزاید بی این که مستلزم آن باشد که در گامهای بعدی معماران راهی نمایانده باشد .
معماری باروک از گذشته نزدیک خود فاصله میگیرد تا راهی نو در افکند .گونه گونی ، که
به عنوان یکی از خصیصه های اصلی باروک شناخته می شود ، در سطوح مختلف نمایان
می شود .
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از :
_ایجاد هماهنگی و هنجاردرمیان عناصر و مضامینی گوناگون و درهم آمیخته نشان متمایز
باروک نحوه فکری و احساسی آن است. آنچه که سیمای باروک را مشخص می کند، بسط نوعی
جهان بینی مخصوص است که در معماری، خود را در قدرتی نو نشان می هد؛ قدرتی که
فضاهای مختلف را با هم می آمیزد و وحدتی شگفت انگیز از ترکیب اجزایی متفاوت بوجود
می آورد. لازم به ذکر است این نوع نگرش در تمامی رشته ها تا از هم گسیختگی ناشی از
عصر صنعت باقی ماند.
_ طراحی فراخ و در مقیاس بزرگ در فضایی شکوهمند و ابهت انگیز
_ تعبیه فضای کلی در مرکز و منظم کردن سایر فضاها به سمت آن
_ به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزئینی برای ایجاد
اثری کامل
_یکی از دلایل پیدایش پیکره سازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیک گرایی بود . پیکره
سازی هم
_در نشان دادن معجزات دین مسیح کمال می یابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجاب
انگیزی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
به نام خدا
سبک باروک
مقدمه:
منشا این واژه بر کسی به طور دقیق روشن نیست اما. احتمال دارد که از واژه پرتغالی "
بارکو" به معنی مروارید نامنظم مشتق شده شده باشد. از نظر منتقدین قرن نوزدهم به معماری
کلاسیک منحط بی ساختار و دارای تزئینات نمایشی زیاد و عجیب و غریب اطلاق می شد. این
سبک که در ایتالیا پا گرفت و قسمت اعظم
اروپا را هم به زیر پوشش خود درآورد
عمدتا در کشور های لاتین گسترش یافت.
ولی دامنه اش به اروپای شرقی کشیده و
به طور عمده در مستعمرات اسپانیا و
پرتغال در جنوب آمریکا ریشه دواند
باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمی شود و همه چیز بنا به حواس
هنرمند نمایانده می شود. این سبک هنر دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل
سکون کلاسیک است بیش از هر چیز هنری دیداری است.و یک هنر جنبش ضد_تجدد دینی
است. هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت می کنند و احساس
را مقدم بر عقل می دانستند. به عقیده ژاکوب بورکهارت:معماری باروک به همان زبان
رنسانس سخن می گوید، منتهی به لهجه بربرها.
پیشینه تاریخی:
قاره اروپا از اواسط قرن 16به مدت 100 سال به طور مداوم در جنگ غوطه ور بود،
چنانکه پروتستانها و کاتولیکها برای عقایدشان ،ملتها برای استقلال وطبقات کاسب
وبازرگانان برای آزادی خود می جنگیدند. کلیسای روی که به وسیله نهضت پروتستانها
متلاطم گردیده بود ، در یک سخت گیری مبارزه طلبانه با الهام از اسپانیا بر ضد اصلاحاتی
که برای عقب راندن موج پروتستان گرایی، طراحی شده بود،صفوف خودرا پالوده کرد، در
حدود سال 1625 میلادی اصلاح ستیزان مطمئن شدند که پروتستان گرایی اگر هم شکست
نخورده باشد، قابل کنترل است و روشهای خشونت آمیز را کنار گذاشتند، وبه تبلیغات فریبنده
روی آوردند.سبک هنری ومعماری که برای تامین نیازهای این (روح جدید خود عفو کرده )
پدید آمد.این سبک موسم به (باروک) به فرمهای گوناگون در هر منطقه از اروپا را در
نوردید.
هنر باروک
این شیوه در قرن های 16 و 17 میلادی رواج داشته که از ویژگی های این سبک اغراق در
تزیینات و تصنع و تکلف در تزیینات نما به طوری که هیچ جای نما خالی از تزیین نبوده
است . معماران سبک باروک از نظر پلان به شکل بیضی بسیار علاقه داشتند . در سبک
باروک مستطیل را که به نوعی مبین راه بوده با دایره ترکیب کرده و بیضی را به صورت فرم
غالب مورد استفاده قرار داده اند . سبک باروک پویا و پر تحرک است ( بدلیل تزیینات زیاد) .
معماران معروف این سبک برومنی و برنینی بودند. از نظر شهر سازی در دوره رنسانس به
پرسپکتیو شهری بسیار توجه می کردند و معمولا در وسط شهر ها میادین و مجسمه ها و
چشمه هایی قرار می دادند تا همه نگاه ها به آن جلب شود. ولی در سبک باروک در وسط
میادین یک کاخ قرار می دادند تا همه نگاه ها و پرسپکتیو ها به آن جلب شود.
واژه واصطلاحاتی که به زبان باروک مربوط میشوند ،عبارتند از:
سرزندگی،تجمل،شکلهای اغراق شده، پرهیز از خطوط مستقیم،شکلهای کشف شده،نا
متوازن،بی قرینگی،پویایی مورب،هنر جنبش، فضا در حالت انفجار،واقع نمایی، چشم فریبی،
زود گذری، هنر زیاده روی، شکلهای پرواز کننده
معماری باروک
از اوایل سده هفدهم تا نیمه سده هجدهم ، اندیشه ها و سلیقه نو، معماری و هنر اروپا را
دگر گونی بخشید که محققان این دوره را باروک نام نهاده اند ،این معماری پویایی خاصی
دارد. باروک برای دستیابی به آزادی و ابتکار خود برگسستن همنوایی با رنسانس و انحراف
عمدی منریسم تکیه داشت، معماری باروک دربسیاری از جنبه ها به آزادی موجود در
معماری کلاسیک روم باستان نزدیک تر بود. در واقع می توان باروک را آزادی فضایی
دانست آزادی فکری از قوانین قراردادی ،از هندسه مسطحه ، از سکون ،از تقارن و از تضاد
بین فضای داخل و خارج حتی امروزه درک معماری باروک تنها به این مفهومها نیست بلکه
به معنای قبول شجاعت ، ایده ، تحرک و نداشتن بردباری نسبت به قوانین سطح گرایانه و
تشدید تاثیرات صحنه آرایانه بی تفاوتی و بی نظمی است و همچنین داشتن همسویی و توافق
در هماهنگی بخشیدن بین مجسمه سازی ، نقاشی ، هنر باغبانی ، بازی و طراحی با آب به
منظورایجاد درک واحد هنری است که می توان معماری باروک را دریک جمله معماری
درک فضا دانست.اما اینکه معماری باروک را از لحاظ کاربردی شامل چه ویژگیهایی می
توان دانست ؟ موضوعی است که در متن زیر به اختصار به آن پرداخته شده است :
«با اینکه اولین ومشهورترین معماران دوران باروک کسانی شناخته می شوند که فعالیت
حرفه ایشان رادرزادگاه شان آغاز کرده اند ، معماری باروک یک پدیده ایتالیایی و زاذه شده
درایتالیا دانسته نمی شود . ولی بسیاری بر این عقیده اند که از ایتالیا آغاز گردیده است.
معماری باروک پدیده ای است متظاهر یا متکی بر ویژگیهایی شکلی، که گرویدن به آن نیاز
به چیزی بسیار بیش از آنچه متعارف و معمول به شمار می رود ندارد .هر معماری می
تواند از خود بر آنچه در جریان فعالیتهای روزمره که بازار معماری عرضه می شود
بیافزاید بی این که مستلزم آن باشد که در گامهای بعدی معماران راهی نمایانده باشد .
معماری باروک از گذشته نزدیک خود فاصله میگیرد تا راهی نو در افکند .گونه گونی ، که
به عنوان یکی از خصیصه های اصلی باروک شناخته می شود ، در سطوح مختلف نمایان
می شود .
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از :
_ایجاد هماهنگی و هنجاردرمیان عناصر و مضامینی گوناگون و درهم آمیخته نشان متمایز
باروک نحوه فکری و احساسی آن است. آنچه که سیمای باروک را مشخص می کند، بسط نوعی
جهان بینی مخصوص است که در معماری، خود را در قدرتی نو نشان می هد؛ قدرتی که
فضاهای مختلف را با هم می آمیزد و وحدتی شگفت انگیز از ترکیب اجزایی متفاوت بوجود
می آورد. لازم به ذکر است این نوع نگرش در تمامی رشته ها تا از هم گسیختگی ناشی از
عصر صنعت باقی ماند.
_ طراحی فراخ و در مقیاس بزرگ در فضایی شکوهمند و ابهت انگیز
_ تعبیه فضای کلی در مرکز و منظم کردن سایر فضاها به سمت آن
_ به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزئینی برای ایجاد
اثری کامل
_یکی از دلایل پیدایش پیکره سازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیک گرایی بود . پیکره
سازی هم
_در نشان دادن معجزات دین مسیح کمال می یابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجاب
انگیزی است.