لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه
در صنایع ، انتقال اطلاعات از محصول تولید شده به شخصی که معمولاً کیفیت محصول را تعیین می کند بازرسی می شود . در سیستمهای تولیدی مداوم غالباً بهمنظورکاهش ضایعات و همچنین اجتناب از پیچیده شدن عمل بازرسی ، بازرسی محصول در چندین مرحله انجام می شود . در بعضی از مراحل مونتاژ ، بازرسی جزء وظایف فرد محسوب می شود . بدین ترتیب که شخص ابتدا کیفیت کار نفر قبل را ارزیابی و کنترل می کند سپس وظیفة اصلی خودراانجام می دهد .
روش های مورد استفاده در بازرسی و کنترل محصول ممکن است به صورت مشاهدة مستقیم ، اندازه گیری دستی و یا ماشینی باشد . با استفاده از دستگاههای کامپیوتری می توان بازرسی های یکنواخت رابه طور خودکار انجام داد و البته آزمون های متغیر و یا بازرسی محصولات با حجم تولید پائین هنوز باید به صورت دستی انجام پذیرند . در بسیاری از سیستم های تولیدی صنعتی مشاهدة مستقیم کالا به منظور تعیین کیفیت آن و یافتن نواقص احتمالی ،از راه های اصلی بازرسی است . در این روش محصولی که باید مورد بازرسی و کنترل قرار گیرد اغلب بر روی نوار نقاله حرکت می کند در چنین مواردی شخص معمولاٌ مجبور است در یک مدت زمان معین نواقص را تشخیص دهد و ثبت کند ، از این رو هر چه سرعت تولید بالاتر باشد مدت زمانی که شخص جهت بازرسی در اختیار دارد کمتر خواهد بود .
عوامل مؤثر در انجام عمل بازرسی
عوامل فردی
تیزبینی از جمله عواملی است که روی نحوة انجام بازرسی محصولات چه به صورت ایستا و چه به صورت پویا و یا توانایی های بینایی محیطی تإثیر زیادی دارد ( منظور از بازرسی ایستا و پویا این است در نوع اول محصول ثابت است و فرد پس از کنترل آن به سراغ قطعة دیگر می رود ، اما نوع دوم قطعات از جلوی چشمان فرد عبور می کنند و در صورت وجود عیب یا نقص در یکی از آن ها ، قطعة ناقص تشخیص داده شده و کنار زده میشود قبل از اینکه بتواند وجود نقص در قطعه را تشخیص دهد ابتدا باید خود نقص را مشاهده کند . ضعف بینایی از هر نوع که باشد نظیر آب مروارید ، کاهش غیر قابل جبران تیزبینی و یا تار شدن بینایی باعث می شود که وجود نواقص در محصولات تشخیص داده نشوند . اگر در بازرسی احتیاج به تمایز و شخیص رنگ وجود داشته باشد ، شخص مبتلا به کوررنگی و یا تغییرات چشمی که در آن قوة درک رنگ ها تغییر می کند ( مثلاٌ زرد رنگ شدن عدسی یا کدر شدن مایعات چشم ) قادر نخواهد بود که قطعة سالم را از ناقص تمیز دهد .
هنگامی که باید چند نقص بطور همزمان مشاهده و آشکار شوند ، به ویژه در عملیات کنترل روندی که محصول یا قطعه با سرعتی ثابت از جلوی پست بازرسی در حرکت است ، بازدهی با زرسی تا حد زیادی تحت تإثیر توانایی فرد در به خاطر سپردن تمام عیوب مورد نظر و جستجوی دقیق برای شناسایی هر یک از آن ها قرار دارد. این توانایی به طور پیچیده ای با شخصیت و ذکاوت فردی آمیخته شده است و از آنجایی که اکثر افراد در یک زمان فقط قادر به جستجوی تعدادمحدودی از عیوب و نواقص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
دوستان گرامی قصد آغاز مبحثی را دارم که قرا بود قبل از سبک های هنری در سایت قرار داده بشود که تاخیر طولانی افتاد و فکر می کنم در این انجمن جای چنین مقاله ای بسیار خالیست، مبحث در مورد سواد بصری و ترکیب بندی تصویری و هنری در عکاسی و هنرهای تجسمی است، به این صورت که مقالات به صورت هفتگی در اینجا گذاشته می شود که هم مجال دسته بندی و جمع آوری مطالب و عکسهای بهتر و جامع تر را داشته باشم و هم دوستان علاقمند فرصت مطالعه و دنبال کردن مطالب را به طور کامل داشته باشند. طبق روال دست کمک به سوی دوستان دراز می کنیم و نظرات و پیشنهادات و انتقادات را به دیده منت پذیرا هستیم.
مقدمه:
در دنیای امروز که مقادیر روز افزون و قابل توجهی خبر و پیام درسطح جهان از راههایی به غیر از زبان و گفتار به صورت تصویر ( عکس، فیلم و علایم گرافیکی) نقل و پراکنده می شود، دانستن نکاتی در مورد فهم بیشتر و بهتری از اخبار و پیامهای بصری ایجاب می کند.
ما برای بهتر دیدن نیازمند چیزی فراتر از مهارت در یادگیری زبان داریم، . دیدن تصویر و شرکت در فرآیند سازماندهی آن، عملیخلاقاست.
باید در زبان تصویری از حد موهبت طبیعی توانایی دیدنِ تشخیص بصری خود فراتر رویم. امروزه آموختن اصول و عناصر اولیه ی بصری امری واجب است.
به این ترتیب، درست دیدن و درست استفاده کردن از تصویر و پیامهای بصری به طور کلی، فنی است که باید قدم به قدم فراگرفته شود – البته به ضرورت این فراگیری منجر به تبدیل انسان به یک هنرمند نمی شود ولی با این وصف، لزوم آن در زمان حاضر روز به روز برای عده ی بیشتری مطرح می شود.
نکات مهمی که می توان آنها را نکات برجسته ی دستور زبان بصری نامید عبارتند از:
عناصر اولیه بصری( نقطه، خط، شکل، رنگ، جهت و..)
ترکیب بندی یا کمپوزیسیون
شیوه های ایجاد پیام بصری( شبیه سازی، رمز، انتزاع و...)
و در آخر، فنون یا تکنیکهای بصری و شناخت سبک های گوناگون.
امروز، نیروی فرهنگی و جهانی سینما، عکاسی و تلویزیون که همگی متشکل از تصویر هستند، ضرورت آموزش سواد بصری را شدت بخشیده است. این آموزش، هم برای سازندگان ارتباط بصری لازم است و هم برای بینندگان آنها.
موهولی ناگی ( مولی نی) (Moholy- Nagy ) استاد عالی قدر باهاوس(Bau-Haus ) در سال 1935 در این باره چنین اظهار نظر کرده است: " در آینده، بی سواد فقط کسی نیست که قلم را نمی شناسد، بلکه کسی که دستگاه عکاسی را نمی شناسد نیز بی سواد محسوب می گردد" ! این مطالب گام بسیار کوچکی در شناخت این راه عظیم است.
سرآغاز:
هر نقش یا طرح یا تصویری به هر صورت، متشکل از یک سلسله عناصر تصویری اولیه است. منظور عناصری مانند کاغذ، رنگ، فیلم و ... نیست. عناصر اولیه ی بصری محدود و معین هستند: نقطه، خط، شکل، جهت، سایه – روشن یا رنگمایه، رنگ، بافت، بُعد، مقایس و حرکت. این عناصر ماده ی خام تمام اخبار بصری هستند و به شکلهای مختلف با هم ترکیب و تلفیق می شوند. انتخاب این عناصر و نوع بکارگیری آنها و طرز تلفیق با یکدیگر است که کلیت کادر را می سازد.
برای آنکه به فهم و تحلیلی از کل بیان بصری برسیم، بهتر است اول عناصر بصری را جداگانه بررسی کنیم تا به کیفیات آنها بهتر پی ببریم.
نقطه:
ساده ترین و تجزیه ناپذیر ترین عنصر در ارتباط بصری است. نقطه مبدا پیدایش فرم می باشد. وجود یک نقطه، مبین مکانی در فضاست. معمول ترین شکلی که می توان برای نقطه قائل شد گرد بودن است. نقطه ی چهارگوش یا مثلثی شکل به ندرت در طبیعت پیدا می شود(نقطه در معنای عام)
کوچک و بزرگ بودن یک نقطه، بسته به اینکه در چه فضایی قرار گرفته ارزیابی می شود. نقطه ممکن است در سطح مطرح شود یا بصورت حجم و سه بعدی در فضا وجود داشته باشد. از نظر ریاضی، نقطه عنصری ست که هیچ گونه بعدی ندارد و فضایی را اشغال نمی کند و از محل تلاقی دو خط، نقطه تشکیل می شود.
نقطه همچنین کوچکترین نمود بصری یک عنصر تصویری ست( یک نقطه در الفبا، یک برگ در فضا، یک گوی در آسمان، یک لکه روی دیوار، یک گل سرخ در فاصله ی کافی، یک ردپا بر روی برف، یک چراغ روشن در شهر و...)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مشخصات بصری فرم
شکل: صفت اصلی مشخصکنندة فرم است، شکل نتیجة ترکیب معین وجوه و یالهای یک فرم است.
اندازه: ابعاد واقعی فرم، طول، عرض و عمق آن است. در حالی که این ابعاد، تناسبات فرم را معین مینمایند. مقیاس فرم توسط نسبت اندازة آن به اندازة سایر فرمهای موجود در محیطش تعیین میشود.
رنگ:
پرده رنگ، شدت و ارزش رنگی وجه یک فرم است. رنگ مشخصترین صفتی است که یک فرم را از محیطش متمایز مینماید. همچنین، رنگ دربار بصری فرم اثر دارد.
بافت: مشخصات وجه یک فرم است، بافت وجوه یک فرم ، بر قابل احساس بودن آنها و کیفیت انعکاس نورشان اثر دارد.
مکان: محل قرارگیری فرم نسبت به محیط یا محدوده بصریاش میباشد.
جهت: وضعیت قرارگیری فرم است نسبت به سطح زمین، نقاط پیرامون، یا نسبت به فردی که به فرم نگاه میکند.
تعادل بصری: درجة سختی و پایداری یک فرم است. تعادل بصری یک فرم بستگی به هندسه و جهت قرار گیراش نسبت به سطح زمین و خط دید ما دارد.
در وا قع تمامی این مشخصات فرم متاثر از شرائط نگرش ما هستند یعنی:
پرسپکتو با زاویة دید ما
فاصله ما از فرم
شرائط نوری
زمینة بصریای که فرم را احاطه کرده است.
در معماریها ما با اشکال زیر سروکار داریم:
سطوح (کفها، دیوارها، سقف) که فضا را میبندند.
بازشوها (درها و پنجرهها)ی درون محصورکنندة فضا.
دوره مرئی فرم بناها
شکل به خط دورة یک سطح یا محیط مرئی یک حجم اطلاق میشود، و وسیلة اصلی تشخیص و شناخت فرم یک شئی میباشد. از آنجا که شکل در غالب خطی ظاهر میشود که جداکنندة فرم از زمینهاش است، بنابراین درک ما از شکل یک فرم بستگی به درجة تضاد بصری بین فرم و زمینهاش دارد.
فرمها به هر ترکیبی که باشد، گرایش ما این است که موضوع آنها را در زمینة بصری خود به سادهترین و منظمترین اشکال تقلیل دهیم. هر چه یک شکل سادهتر و منظمتر باشد، آسانتر مشاهده و درک میشود.
در هندسه، ما میدانیم که اشکال منظم عبارتند از دایره، و مجموعة بینهایتی از کثیرالاضلاعهای منظم (یعنی آنان که دارای اضلاع مساوی متلاقی در زوایای مساویاند) که به این نام خوانده میشوند. مهمترین آنها اشکال اصلی هستند که عبارتند از: دایره، مثلث و مربع.
دایره: مجموعه نقاطی است که به فواصل مساوی و به طور متعادل حول یک نقطه قرار دارند.