لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مسائل دوران بلوغ
منظور ما از بلوغ سنین طبیعی دوران بلوغ است که برای دختران حدود 14 و برای پسران حدود 16 است. ولی به تناسب شرایط عوامل زیستی، اجتماعی ، جغرافیائی ممکن است این دوره بین سنین 12-20 سالگی دور زند.
این مرحله از سن را بحرانی ترین مراحل زندگی میدانیم و انسان در جریان زندگی خود به ناچار از این مرحله میگذرد و چنانچه با مراقبتها و پیش بینی هایی همراه نباشد ممکن است همراه با خطر و طوفان باشد.
در این مرحله از سن، رشد بدن و به تبع آن رشد روان وارد مرحله خروشانی میشود. تحولات سریع و غافلگیر کننده بگونه ای هستند که در مواردی ممکن است عارضه ایجاد کنند. گسترش این عوارض به عوامل متعددی چون زمینه های تربیتی ، غذایی، معاشرتها، تنهایی ها ، محرومیت ها و امکانها باشد.
در مرحله بلوغ فرزندان ما وارد دنیای دیگری میشوند . رفتار و گفتار، آمد و شده ایشان، خواسته ها و تمایلات شان در برخی از موارد مساله ساز است. آنچه مهم است این است که این دوره میگذرد و باید بگونه ای کج دار و مریز با او رفتار شود.
مربی و نوجوان
سن بلوغ برای مربی، از والدین و معلمان و حتی مسئولان جامعه سن مزاحمی است و چه بسیار از آنان که قدرت تحمل این نسل را ندارند و میکوشند همه مسائل و دشواریهایشان را از راه خشونت و اعمال قدرت حل کنند، امری که در مواردی بسیار با شکست مواجه میشود.
چه بسیاری از مربیان که نگران وضع آینده او هستند و گمان میکنند این حالت طوفانی همچنان در آنها باقی مانده و ریشه دار خواهد شد. البته چنانچه مراقبت و هدایتی در میان نباشد و شاید به چنین خطری مواجه گردیم. در مقابل، چه بسیاری از نوجوانان که از وضع موجود احساس نگرانی کرده و گمان دارند که آزادی آنها در خطر است و والدین و مربیان قصد آزار او را دارند. در حالیکه بعدها در می یابند چنین قصد و مرضی در کار نبوده .
آنچه ممکن است حفظ و مراقبت فرزند از خطراتی است که در کمین آنهاست، خواه خطر جسمی و خواه خطر فکری و روانی. از دشواریهای تربیت این است که کیفیت و چند و چون تفکر او شناخته شده نیست و مربیان نیکو نمیدانند که آنان در معرض هجوم چه خطراتی هستند.
ویژگیهای این دوره
آنچه که درباره ویژگیهای این دوره میتوان گفت این است که : سن طغیان است، سن ماجراجوئی است، سن عدم از اطاعت از والدین و مربیان است، سن هرج و مرج و بینظمی در همه شئون زندگی است، سن عصیان علیه جریانات مخالف میل و نظرشان است، و چه بسیار از آنان که هوس اصلاح جهان را در سر میل و نظرشان است، و چه بسیار از آنان که هوس اصلاح جهان را در سر می پرورانند.
صفات شاخص برای بلوغ. آمیخته بودن تفکر با خیالبافی، فرو رفتن در رویاها، تعقیب ایده آل های غیر قابل وصول، گرفتار شک و وسواس تلاش به اثبات ذات خود بنحوی مبالغه آمیز، تشخیص طلبی، تقلید افراطی، قهرمان جوئی افراطی، غرابت در رفتار، تکبر و خودپسندی، بیهوده کاری و هوسبازی، افراط در دوستی، کاهش حس جهت یابی در مورد زمان و مکان ، تلون فکر و مزاج، انعطاف پذیری، نوسان شدید نیرو، ایفای نقشهای دراماتیک، حساسیت نسبت به انتقاد درباره خود و ... است .
حالت خیالبافانه و شاعرانه در آنها قوی است آنچنان که در مواردی مدعی الهام میشوند و حساسیت و شور در آنها قوی است بگونه ای که در مواردی جان خود را به خطر میاندازند و از عزیزترین موجودی خود درباره امری مایه میگذارند.
تغییرات در جسم و روان
بلوغ را میتوان از یک دید، تولدی جدید دانست. در آن تغییراتی چشمگیر در بدن و به تبع آن در درون و رفتار پدید می آید. ترشحات سریع غدد داخلی و فعالیت بیشتر برخی از غدد داخلی در این مرحله موجبات رشد، افزایش طول قد، دوکی شدن قامت، پیدایش تغییرات در صدا، احساس مردانگی و زنانگی را در افراد پدید می آورد.
برخی از نابسامانیها و آشفتگیهای در رفتار مربوط به همین امر است. اخلاق او و نحوه موضعگیری او در برابر مسائل عوض میشود و در کل حالتی پدید می آید که آنرا به غرور جوانی و یا جنون جوانی تعبیر میکنند.
این تحولات و دگرگونی ها فکر و ذهن نوجوان را متوجه خود میکند آنچنان که در بسیاری از موارد حواسش جمع نیست. در کلاس درس می نشیند ولی حرف معلم را نمیفهمد، شما با او صحبت میکنید ولی او حضور ذهن ندارد. گاهی برخی از نوجوانان را در این سنین می بینیم که بخشی از فعالیتهای فکری ای اخلاقی خود را از دست میدهند و حالت خمودی پیدا میکنند.
رفتار آنها
آنچه مایه نگرانی والدین و مربیان است تغییرات در رفتار است. آنها دیگر پدر و مادر خود را قبول ندارند. گمان میکنند سطح فکر والدین شان پائین است و قادر به درک مسائل نیستند. اندیشه های خود را فوق العاده مهم می پندارند آنچنان که گمان میرود از عالم غیب به آنها الهام شده است.
اینان برعکس نسبت به معاشران و همسالان خود خوش بینند، زیرا آنان را همفکر خود می یابند و حتی در کلاس بصورت دسته های چند نفری طرح توطئه ای را برای معلم خود در کلاس می چینند و باصطلاح میکوشند او را مسخره کرده و بصورت دلقکی در آورند.
انجام عملیات شگفت انگیز، شرکت در مسابقات و رکودهای خطرناک، لاف و گزاف گوئی، اغراق در تعریف، یا تحقیر، کوشش بی حد برای پر کردن خلاء شخصیت، میل به مباحثه، نه برای اثبات حق، بلکه برای محکوم کردن، آرزوی موفقیت های باد آورده او را در وضعی قرار میدهد که از نظر ما آشفتگی به حساب می آید.
گستاخی آنها
از دشواری های مهم گستاخی آنها در برابر بزرگترها و اولیایشان است. میدانیم که به همراه رشد، افزایش نیروی بدن، فرزی و چابکی پدید می آید ولی او در مصرف این نیرو وامانده است و نمیداند که آنرا چه کند و در چه راهی مصرف نماید.
از سوی دیگر او غرور دارد و نمیخواهد که آن شکسته شود. به همین نظر از حرف و رای خود پایین نمی آید.