لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بینی:
بینی یک ساختمان هرمی شکل است که راس آن به سمت قوام آمده و قاعده آن به اسکلت صورت چسبیده است و شامل دو قسمت داخلی و خارجی است.
بینی خارجی:
ثلث فوقانی بین خارجی استخوانی و ثلث تحتانی آن غضروفی است.
قسمتهای بینی خارجی عبارتند از:
ـ نوک یا آپکس
ـ قاعده که شامل سوراخهای بینی است.
ـ ریشه: محل اتصال استخوانهای بینی در بالا به جمجمه است.
ـ پشت: بین ریشه و نوک قرار دارد.
ـ پل: بخش فوقانی پشت ؟؟
تفاوت در شکل و اندازه بینی افراد، عمدتاً از تفاوت در غضروفهای بینی ناشی میشود.
بینی داخلی:
در هر طرف بینی، مدخلهای قدامی و خلفی(کوان) وجود دارد.
قسمت قدامی حفره بینی که از پوست و مو پوشیده شده. وستیبول نامیده میشود.
سپتوم:
سپتوم، بینی را به دو حفره تقسیم میکند. سپتوم در جلو غضروفی و در خلف استخوانی است.
قسمت غضروفی سپتوم از غضروف لوآوری غزال(سپتال) تشکیل میشود که در بالا و خلف به صفحه عمومی استخوان اتموئید و در پائین و خلف به استخوان ؟؟ متصل میشود.
سپتوم به ندرت کاملاً در خط وسط قرار دارد و انحرافهایی با درجات متفاوت در تمام یا قسمتهایی از سپتوم استخوانی یاغضروفی وجود دارد.( ) البته؟؟ خلفی سپتوم همواره در خط وسط باقی میماند.
دیواره خارجی بینی داخلی:
دارای هاتوربنیت(شاخک) و مئاتوسهای مربوطه میباشد.
شاخک سوپرم: بسیار کوچک است و در حین معاینه دیده نمیشود.
شاخک فوقانی: تنها به وسیله آینه خلف بینی قابل مشاهده است.
شاخک تحتانی: یک استخوان مجزا است ولی سایر استخوانها جزئی از استخوان اتموئیداند.
بزرگترین شاخک بینی است و با احقان متناوب خود به ویژه در شب باعث انسداد متناوب بینی و اشکال در خواب میشود. پوشش مخاطی آن از نظر عروقی بسیار غنی است و حالت نیمه نغوطی دارد، تاثیر عمده ترکیبات تنگ کننده عروق روی این ساختمان است.
رنگ شاخک تحتانی میتواند صورتی پر رنگ(طبیعی)،آبی یا رنگ پریده(آلرژی) یا قرمز(التهاب) باشد.
شاخک میانی: در انسداد بینی نقش جدی ندارد.
مئاتوسهای بینی:
هر یک از مئاتوسهای بینی به نام شاخکی که در بالای آن قرار میگیرد خوانده میشود.
مئاتوس تحتانی: در زیرشاخک تحتانی قرار دارد و مجرای نازولاکریمال به آن باز میشود.
در قسمت خلفی مئاتوس تحتانی، شاخههای شریان اسفنوپلاتین در زیر مخاط قرار دارند که ممکن است منشا خونریزی باشد.
مئاتوس میانی
لحن محل تخلیه ؟؟سهای ماگزیلاری، فرونتال و اتموئید قدامی است ولی سوراخهای آنها در معاینه قابل روئیت نیستند.
متائوس فوقانی:
محل تخلیه سولهای خلفی اتموئید است.
در بالای شاخکهای این فوقانی و پولرم، بن بست اسفنواتموئید قرار دارد که سینوس اسفنوئید به آن باز میباشد.
ناحیه بویایی:
اعصاب بویایی در غشا مخاطی تخصص یافتهای به خصوص در ناحیهی توربینت فوقانی شروع میشوند و صفحهی غربالی را سوراخ مینمایند. جهت بوئیدن هوا باید با این ناحیه و برخورد کرده و همچنین مرطوب نیز باشد. وقتی حس بویایی وجود نداشته باشد به نظر میرسد، حس چشایی و طعم نیز از بین خواهد رفت.
ناحیه بویایی به وسعت 5/2 سانتی متر مربع در قسمت فوقانی بینی و در تنگهای که به کمک شاخک فوقانی، قسمت بالایی سپتوم و صفحه غربالی ایجاد شده قرار دارد.
آکسونهامی فاقد سیلین سلولهای گیرنده، از صفحه غربالی عبور کرده و وارد پیاز بویایی میشوند و در نهایت به هستهی آمیگدالوئید میرسند. بر خلاف سایر حواس بویایی از طریق تالاموس مخابره نمیشود.
استخوان بینی:
اندازه دو استخوان بینی متفاوت است. این دو استخوان در خط وسط به یکدیگر، در بالا به استخوان فرونتال و در خارج به زوائد فرونتونازال استخوان ماگزیلا متصل میشود.
غضروفهای بینی:
الف) آلارماژور: به قسمت قوسی پرههای بینی و قسمت عمده نوک بینی را تشکیل میدهند.
ب) نازال خارجی: در بالا به استخوانهای بینی و در پائین به غضروفهای آلارماژور اتصال دارند و ثلث میانی بینی را تشکیل میدهند.
ج) ؟؟ اموئید و آلارسنیور: متعددند و در بخش خارجی غضروفهای آلاماژور قرار دارند.
عضلات بینی:
5 گروه عضلانی به اسکلت بیرونی بینی اتصال دارند:
1ـ عضله پائین برنده سپتوم: عمل اصلی آن پائین آوردن نوک بینی است.
2ـ عضلانی بینی: به اتساع پرههای بینی کمک میکند.
3ـ عضلانی نوک بینی: بخشهای قدامی سوراخهای بینی را مستع کرده و لیکن میتواند عاقل سنگی دریچه بینی نیز باشد
4ـ عضله هرمی:؟؟ میانی ابرو را به پائین میکشد و چینهای عرضی را در ناحیهی ؟؟ به وجود میآورد.
5ـ عقله بالا برنده فوقانی لب و پره بینی: تسع کننده اصلی بینی هستند.
خونرسانی بینی:
تغذیهی خونی بینی از هر دو شریان کاروتید داخلی و خارجی میباشد کاروتید خارجی تو.سط شریان ماگزیلاری و شاخههایش (qrater palatine Artery , short sphen opalatin Artery) موجب خونرسانی به دیوارهیی خارجی بینی در زیر شاخک میانی میشود.
کاروتید داخلی توسط شریانها اتموئید قدامی و خلفی موجب خونرسانی به دیوارهی خارجی بینی در بالای توربینیت میانی میشود.
عروق خونی سپتوم بینی هم در ناحیهی mm25ـ13 از محل اتصال پوست به مخاط به یکدیگر متصل و ناحیهی سکباخ یا liffle را میسازند که شایعترین جای خونریزی در اپستاکسی است.
شریانهای شرکت کنند و در آن عبارتند از:
ـ ضریان اسغنوپالاتین بلند
ـ شریان کامی بزرگ
ـ شریان کامی بزرگ
ـ شریان اتموئیدال قدامی
ـ شریان ؟؟ فوقانی
بینی خارجی، تقریباً از هماتن شریانهای که به بینی داخلی خون میرسانند، مشروب میشود.
بخشی از تخلیه وریدی بینی از ورید آنگولار به ورید افتالمیک تحتانی و در نهایت به سینوس کاورنو منتهی میشود. با این وجود قسمت اعظم تخلیه وریدی اعظم ؟؟ وریدی از طریق ورید فاسیال قدامی انجام میشود.
بینی تخلیه لنفاوی وسیعی دارد. مجاری لنفاوی که همراه ورید فاسیال قدامی هستند. به عذر لنفاوی ساب ماگزیلاری ختم میشوند.
اعصاب بینی:
شاخههای گانگلیون اسفنوپالاتین موجب عصب رسانی به بینی میگردند و عبارتند از:
ـ عصب اسنوپلاتین کوتاه
ـ عصب ؟؟ بزرگ
ـ عصب اسفنوپلاتین بلند
ـ عصب اتموئیدال قدامی بنابراین عروق خونی و عذر مخاطی تحت کنترل سیستم عجی خودکار هستند. یک حالت تعادل بین در سیستم با؟؟ وجود داشته باشد ولی دگرتون پاراسمپاتیک بیشتر باشد، موجب ؟؟ شدن عروق ناحیه میشود و استازعروقی ایجاد شده در شاخکها سبب انسداد و افزایش ترشعات بینی میشود. اگرتون سمپاتیک بیشتر باشد، عروق تنگتر میشوند و سبب کم شدن ضخامت توربینتها میشود.
مجاورات بینی
در هر طرف سر چهار سینوس پارانازال وجود دارد که از بیرون زندگی مخاط بینی به وجود میآیند هر یک از چهار جفت سینوس اتموئید: سینوس به نام استخوانی از جمجمه که در آن قرار گرفته است نامیده میشود.
سینوسهای اتموئید در بینی دوکانتوس میانی(زاویهای ؟؟ پلک فوقانی و تحتانی) چشم قرار دارند و از پشت تا سینوسهای اسفنوئید کشیده شدهاند. استخوان اتموئید خیلی ظریف بوده و مانند کاغذ میباشد و از طرفی دیگر سلولهای اتموئید با سینوس ماگزیلاری و همچنین سینوسهای فرونتال و اسفنوئید اتصال دارد و به این دلیل عفونتها و تومورها به سرعت از سلولهای اتموئیدی به کره چشم و سایرسینوسهای مجاور منتقل میگردند.
معمولاً 8ـ2 سلول اتموئید قدامی و میانی و 8ـ1 سلول خلفی وجود دارد.
سینوس فرونتال:
توسط قسمتهای زیر محدود شدهاند.
پیشانیف کاسه چشم، حفره قدامی جمجمه.
معمولاً به صورت جفت بوده، هرچند که هیپوپلازی یکی یا هر دو سینوس فرونتال یافتهی چندان نامعمولی نخواهد بود.
سینوس ماگزیلا:
بزرگترین و مشخصترین سینوس پارانازال است حجم آن حدود 15 میلی متر است و به طور کامل درون استخوان ماگزیلا قرار گرفته است و به وسیلهی قسمتهای زیر محدود شده است:
ـ چشم
ـ گونه و صورت
ـ حفره بینی
ـ دندانها و کام سفت
بنابراین هر عفونت و یا ضربهای به سینوس ماگزیلا میتواند بر روی مناطق فوق اثر بگذارد.
درد ناشی از آبسههای دندانی به کرات با درد سینوزیت اشتباه می شود.
سینوس اسفنوئید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تکبر در لغت به معنی خود بزرگ بینی است از اخلاق رذیله که نکوهش شده در قرآن با تعبیرات مختلفی به کار رفته است .
در برخی موارد به عنوان متکبر (آیه ی 60 سوره ی زمر _ آیا منزلگاه متکبران در جهنم نیست )
آیه ی 35 سوره ی غافر _ بدینسان خدا بر هر قلب متکبر زور گویی مهر می نهد
آیه ی 173 سوره ی نسا _ او مستکبران را دوست ندارد
آیه ی 27 سوره ی غافر _ موسی گفت من به پروردگار خود و پروردگار شما از هر فرد متکبری که روز حساب را باور ندارد به خدا پناه می برم
آیه ی 56 سوره ی غافر _ آنانکه بدون هیچ دلیلی درباره ی آیات خدا مجادله می کنند جز تکبر و رسیدن به مقام بالاتر در دل ندارند اما به آن آرزو نخواهند رسید
آیه ی 23 سوره ی الحشر
آیه ی 11 سوره ی نور
آیه ی 266 سوره ی بقره
آیه ی 40 سوره ی عمران
آیه ی 39 سوره ی ابراهیم
آیه ی 54 سوره ی الحجر
آیه ی 23 سوره ی الاسراء
آیه ی 8 سوره ی مریم
آیه ی 10 سوره ی هود
آیه ی 23 سوره ی الحدید
آیه ی 36 سوره ی نساء
آیه ی 20 سوره ی الحدید
آیه ی 14 سوره ی الرحمن
آیه ی 18 و 19 سوره ی لقمان در رابطه با تکبر است :
ولا تصعر خدک للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختال فخور
به خود پسندی از مردم روی نگردان و به تکبر روی زمین قدم بر ندار زیرا خدا آدم از خود راضی را دوست ندارد .
لقمان حکیم به مسائل اخلاقی در ارتباط با مردم و خویشتن پرداخته .
ولاتصعر خدک للناس : با بی اعتنایی از مردم روی مگردان . روی خود را بکلی از مردم مگردان و از کسی که دارد با تو سخن می گوید از در توهین اعراض مکن
ولا تمش فی الارض مرحا : و مغرورانه بر روی زمین راه مرو تکبر ممنوع است حتی در راه رفتن و نیز در زمین چون آنانکه بسیار خوشحالند راه مرو اولین نشانه ی بندگان خوب خدا حرکت متواضعانه ی آنهاست .
ان الله لایحب کل مختال فخور : چرا که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست نمیدارد کسانی را که دستخوش خیلاء و کبرند .
تصعر : از ماده ی صعر در اصل یکنوع بیماری است که به شتر دست می دهد و گردن خود را کج میکند صعر به معنای کج بودن گردن است و تصعیر به معنای گرداندن گردن از نظر هاست .
مرح : بر وزن فرح به معنی غرور و مستی ناشی از نعمت است مرح به معنی شدت خوشحالی و زیاده روی در آن است به معنی خرامیدن و غرور است .
مختال : متکبر و لاف زن از ماده ی خیال و خیلاء به معنی کسی است که با یک سلسله تخیلات و پندارها خود را بزرگ می بیندبه موهومات خیالات و بلند پروازی ها خود را گرفتار نسازیم. علت اینکه کبر را خیلا می گویند به این جهت است که آدم متکبر خود را بزرگ خیال می کند و چون فضیلت برای خود خیال میکند زیاد فخر می فروشد . خود خواه کسی که به خیال برای خود چیزی تصور می کند که در او نیست و اینکه اسب را خیل گویند زیرا در راه رفتن کبر می ورزد 36 نسا
فخور : بسیار مغرور و فخر فروش از ماده ی فخر به معنی کسی است که نسبت به دیگران فخر فروشی می کند تفاوت مختال و فخور در این است که اولی اشاره به تخیلات کبر آلود ذهنی است و فخور اشاره به اعمال کبر آمیز خارجی است .
کسی که مناقب و محاسن خود را از راه کبر و خود نمایی می شمارد فخور است اگر کسی مناقب و محاسن خود را برای اعتراف به نعمت برشمارد فخور نیست بلکه شکور است . 36 نسا
و به این ترتیب لقمان در اینجا به دو صفت زشت و ناپسند که مایه ی از هم پاشیدن روابط صمیمانه ی اجتماعی است اشاره میکند یکی تکبر و بی اعتنایی و دیگری غرور و خود پسندی که هر دو در این جهت مشترکند که انسان را در عالمی از توهم و پندار و خود برتر بینی فرو می برند و رابطه ی او را از دیگران قطع میکنند .
مخصوصا" با توجه به ریشه ی لغوی صعر روشن می شود که این گونه صفات یک نوع بیماری روانی و اخلاقی است یکنوع انحراف در تشخیص و تفکر است و گر نه یک انسان سالم از نظر روح و روان هرگز گرفتار اینگونه پندارها و تخیلات نمی شود .
ناگفته پیداست که منظور لقمان تنها مساله ی روی گرداندن از مردم و یا راه رفتن مغرورانه نیست بلکه منظور مبارزه با تمام مظاهر تکبر و غرور است اما از آنجا که این گونه صفات قبل از هر چیز خود را در حرکات عادی و روزانه نشان میدهد انگشت روی این مظاهر خاص گذارده است .
در انتهای آیه ی 18 سوره ی لقمان آمده است ان الله لا یحب کل مختال فخور زیراکه خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست نمی دارد از عامل خشنودی خداوند برای تشویق و از نا خشنودی او برای ترک زشتی ها و گناهان استفاده کنیم .
در آیه ی بعد دو برنامه دیگر اخلاقی را که جنبه ی اثباتی دارد در برابر دو برنامه ی گذشته که جنبه ی نفی داشت بیان کرده می گوید :
و اقصد فی مشیتک و اغضض من صوتک ان انکر الاصوات لصوت الحمیر در رفتارت میانه رو باش و صدایت را فرود آور زیرا بدترین صداها صدای خران است
و اقصد فی مشیک : پسرم در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن و اسلام دین جامعی است و حتی برای راه رفتن دستور و برنامه دارد. میانه روی دوری از افراط و تفریط و متانت در راه رفتن سفارش قرآن است .
و اغضض من صوتک : در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن .کلمه ی قصد در هر چیز به معنای حد اعتدال در آن است و کلمه ی غض به معنای نقصان در نگه کردن وصدا کردن است غض صوت به معنای آهسته و کوتاه صدا کردن است صدای خود را کوتاه کنیم از فریاد بیهوده بپرهیزیم و بیانی نرم و آرام داشته باشیم .
ان انکر الاصوات لصوت الحمیر : زیرا نا خوشترین صوت ها صوت خزان است که در نهایت بلندی است با صدای بلند و زشت عطسه نکنید و نیز در سخن گفتن صدای خود را بطور نا خوشایندی بلند نکنیدمگر اینکه در حال دعا یا قرائت قرآن و یا دعوت مردم به سوی خدا باشید . از صداهای معمولی که انسان می شنود از همه زشتتر صدای الاغ میباشد که نعره ها و فریاد های مغروران و ابلهان به آن تشبیه شده است . نه تنها هز نظر بلندی صدا و طرز آن بلکه گاه به جهت بی دلیل بودن چرا که به گفته ی بعضی از مفسران صدای حیوانات دیگر غالبا" به واسطه ی نیازی است اما این حیوان گاهی بی جهت و بدون هیچگونه نیاز و بی مقدمه فریاد را وقت و بی وقت سر میدهد. به هنگام سخن گفتن داد و فریاد نزنید چون بدترین صدا ها صدای بلند خران است پس صدای خود را بلند نکنید.
نکته هایی از این آیه :
1- آداب راه رفتن
درست است که راه رفتن مساله ی ساده ای است اما همین مسئله ی ساده می تواند بیانگر حالات درونی و اخلاقی و احیانا" نشانه ی شخصیت انسان بوده باشد چرا که قبلا" هم گفته ایم روحیات و خلقیات انسان در لابلای همه ی اعمال او منعکس می شود و گاه یک عمل کوچک حاکی از یک روحیه ی ریشه دار است از آنجا که اسلام تمام ابعاد زندگی را مورد توجه قرار دادهع در این زمینه نیز چیزی را فرو گذار نکرده در حدیثی از رسول خدا (ص) می خوانیم : کسی که از روی غرور و تکبر روی زمین راه رود زمین و کسانی که در زیر زمین خفته اند و آنها که روی زمین هستند همه او را لعنت می کنند . در حدیثی دیگر از ایشان می خوانیم پیامبر راه رفتن مغرورانه و متکبرانه را نهی کردو فرمود کسی که لباسی بپوشد و با آن کبر بورزد خداوند او را در کنار دوزخ به قعر می فرستد و همنشین قارون خواهد بود چرا که او نخستین کسی بود که غرور و کبر را بنیاد نهاد .
از امام صادق (ع) : خداوند ایمان را بر جوارح و اعضای انسان واجب کرده و در میان آنها تقسیم نموده است ازجمله بر پاهای انسان واجب کرده که به سوی گناه نرود و در راه رضای خدا گام بردارد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف جهان بینی
نوع تفکر و برداشتی که یک مکتب و دینی نسبت به جهان و هستی عرضه داشته و در واقع تکیه گاه فکری همان مکتب حساب میگردد جهان بینی نامیده میشود.
عناصر جهان بینی
جهان بینی در واقع قسمتی از هستی شناسی میباشد و عناصر آن عبارتند از: الف : توجیه جهان هستی ب: توجیه انسان ج : رابطه انسان با هستی شهید مطهری علیه الرحمه مینویسد: جهان بینی به معنی جهان شناسی است نه جهان احساسی و به مسأله معروف شناخت مربوط میشود، شناخت از مختصات انسان است بر خلاف احساس که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، لذا جهان شناسی نیز از مختصات انسان است و به نیروی تفکر و تعقل وابستگی دارد. سپس در تعریف جهان بینی میگوید: نوع برداشت و طرز تفکری که حذف یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد زیر ساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار میرود، این زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحاً جهان بینی نامیده میشود. همه دین ها و آیین ها و همه مکتبها و فلسفه های اجتماعی متکی به نوعی جهان بینی بوده است.
انواع جهان بینی
بر اساس تعریف جهان بینیما دارای انواع جهان بینی هستیم که بنا به تفاوت نگاهها بر عالم هستی بوجود آمده، که یه ترتیب زیر است.
جهان بینی تجربی
در شناخت جهان هستی بر اساس تجربی، جهان بینی ما بر دو عامل فرضیه و آزمون وابسته است، یعنی در علوم تجربی، برای اثبات و کشف علت یک پدیده ابتدا فرضیهای را ارائه میدهند، و پس آن فرضیه را از طریق آزمایش، بررسی میکنند و با این روش، به کشف علتها و معلولها پی میبرند. مزایای جهان بینی تجربی
البته این یکی از مزایای این نوع جهان بینی است چون که بر اساس آزمون، کشفیات و شناختهایش دقیق و مشخص است و میتواند با این روش در مورد یک موجود جزئی اطلاعات خیلی زیادی به انسان بدهد و دومین مزیتش این است که چون این نوع جهان شناسی، قوانین خاص هر علوم را به انسان میشناساند، راه تصرف و تسلط آن را نیز بر بشر میشناساند.
نقصهای جهان بینی تجربی
ولی در مقابل نقصهایی نیز متوجه این نوع جهان بینی هست و آن اینکه علوم تجربی فقط در مورد چیزهای جزئی قادر بر پاسخگویی است یعنی دایره و حوزهاش محدود است به آزمون یعنی قدرت شناخت در جائی است که آزمون بر آن راه دارد در حالیکه همه عالم هستی را نمیتوان به توسط آزمون شناخت یعنی در جهان بینی تجربی مسائلی مانند جهان از کجا آمده است؟ به کجا میرود؟ جهان حق است یا پوچ، زشت است یا زیبا و غیره به دلیل اینکه تحت آزمون در نمیآیند قابل پاسخگوئی نیست و بیشترین جسارتی که اینگونه جهان بینی در مواجه با این سوالات هستی شناسانه از خود نشان داده، گفتن نمیدانم بوده است!
جهان بینی فلسفی
جهان بینی فلسفی در طرز برخورد و عکس العمل انسان در برابر جهان موثر است یعنی موضع انسان را در جهان مشخص میکند، و نگرش انسان را نسبت به جهان هستی شکل میدهد و به طور کلی این جهان بینی به زندگی انسان، معنی داده و او را از احساس پوچی بدور نگه میدارد بر خلاف جهان بینی تجربی، که قادر نیست به انسان جهان بینی دهد. در واقع جهان بینی فلسفی از آن نظر که متکی به یک سلسله اصول بدیهی و غیر قابل انکار میباشد و دیدگاهایش را با استدلال ثابت میکند و از تزلزل و لغزشی که جهان بینی تجربی دارد، بدور است از محدودیت جهان بینی تجربی نیز بدور میباشد.
جهان بینی دینی
در برخی از ادیان مانند دین اسلام جهان شناسی دینی در متن دین، صورت فلسفی دارد و به صورت استدلال، به بیان دیدگاهایش می پردازد. یعنی مسائل با تکیه بر عقل و استدلال عرضه شده است از این رو جهان بینی اسلامی در عین حال یک جهان بینی عقلی فلسفی است.
معیار مقبولیت جهان بینی
با نظر اینکه سه نوع جهان بینی در شناخت جهان هستی وجود دارد و قطعا از بین این سه نوع، یک نوع آن صحیح میباشد برای اینکه صحیحترین نظریه را بدست آوریم باید معیار مقبولیت جهان بینی را بدانیم که به ترتیب زیر است. 1) جهان بینی باید از طرف عقل تائید شود. 2) به زندگی انسان و جهان معنی دهد. 3) جهان بینی باید آرمان پرور و شوق انگیز باشد. 4) استعداد و قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد. 5) و جهان بینی ما باید تعهد آور و مسئولیت ساز باشد.
جمعبندی
با نظر به مطالب مطرح شده و با نگاه به انواع جهان بینیها، ما در جهان بینی تجربی به دلیل محدودیتش در دایره آزمون و خطا و جزئی بودنش چنین معیارهایی را نمیتوانیم بدست آوریم و در جهان بینی فلسفی بدلیل اینکه به طور کامل به دلیل عدم شناختنش از جهان هستی، نمیتواند آرمانساز باشد و دیگر معایبش نمیتوان به عنوان یک مکتب قابل قبول پذیرفت اما جهان بینی دینی با نظر اینکه همه معیارهای یک جهان بینی را دارد، تنها جهان بینی است که میتواند به عنوان یک جهان بینی قابل قبول در بین سایر جهان بینیها، لحاظ گردد چون از یک طرف شناخت کاملی از آفریننده عالم هستی دارد و اینکه نظام هستی بر اساس خیر و رحمت و رساندن موجودات به سعادت و کمال میشناسد که موجودات عالم با نظامی هماهنگ در جهت حرکت به کمال به سوی پروردگار عالم در حرکتند و اینکه آفرینش هیچ موجودی از روی بیهوده انگاری نبوده بلکه جهان بر اساس یک سلسله قوانین که به اصطلاح سنت الهی نامیده میشود اداره میگردد. که در میان موجودات عالم، انسان را اشرف مخلوقات میشناساند، و به طور کلی جهان بینی دینی تنها نوع جهان بینی است که تعهد و مسئولیت افراد را نسبت به خودش، نسبت به همنوعانش، نسبت به محیط طبیعت و نسبت به خدایش بوجود میآورد و بر این اساس انسان را از خطر سقوط به دره هولناک پوچگرایی و نیست انگاری نجات میدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
باکتریها گروهی از موجودات تک یاختهای ذره بینی هستند که پوشش بیرونی نسبتا ضخیمی آنها را احاطه کرده است. این موجودات ساختار سادهای دارند و به گروه پروکاریوتها تعلق دارند.
به نام خدا
مقدمه
در عمل باکتریهایی که دارای خواص یکسانی باشند بندرت یافت میشوند، حتی باکتریهایی که از یک سلول منشا میگیرند ممکن است از نظر یک یا چند صفت با یکدیگر متفاوت باشند. این تفاوتها نتیجه تغییراتی است که به علت جهش ژنی یا موتاسیون در سلولهای باکتریایی پدید میآید. این باکتریهای تغییر یافته ، موتانت Mutant نامیده میشوند که از نظر بعضی از خواص نظیر ساختمان آنتی ژن ، حساسیت در مقابل آنتی بیوتیکها و ... با سایر باکتریهای مشابه اختلاف دارند.سهولت تغییرپذیری در باکتریها مربوط به سرعت تقسیم آنهاست. زمان تقسیم یا مدت زمانی که برای تولید یک سلول جدید در باکتریها لازم است، حدود 2 دقیقه و در مورد انسان 20 سال است. مثلا یک سلول باکتری در مدت 18 ساعت 54 نسل بوجود میآورد. درحالیکه برای ایجاد همین تعداد نسل انسان بیش از 1000 سال زمان لازم است. پس جهش ژنی در باکتریها نسبت به موجودات عالی خیلی سریع و قابل ملاحظه است.
تفاوت تاژک سلول های یوکاریوتی از نظر ساختار و عمل با سلول های باکتری:
بطوریکه تاژک سلول یوکاریوتی عمدتا از جنس پروتئین استوانهای شکل میکروتوبول است. در حالیکه تاژک سلول پروکاریوتی از جنس پروتئین فلاژلین میباشد. حدود نیمی از باکتریهای شناخته شده قادر به تحرک میباشند. اینها واجد وسیله حرکتی هستند که تاژک (خوانده میشود. جنس تاژک از پروتئینی موسوم به فلاژلین است. یک باکتری ممکن است فاقد تاژک یا واجد یک ، دو یا چندین تاژک باشد. باکتری Ecoli که همان اشرشیاکلی میباشد، با طول دو میکرومتر مسافتی معادل 25 برابر طولش یعنی 50 میکرومتر را در یک ثانیه میپیماید.اگر شناگری با دو متر قد مسافتی معادل 50 متر در ثانیه را طی کند، قادر خواهد بود رکورد جهانی شنا را بشکند. تاژک باکتری به یک قلاب انعطافپذیر وصل است که این قلاب نیز به پروتئین حلقوی متصل است که در نیمه داخلی و خارجی غشای سیتوپلاسمی باکتری قرار داشته و چرخش این پروتئینهای حلقوی باعث حرکت تاژک میشود تاژک در باکتری تاژکها اندامهای حرکتی باکتریها می باشند،چنین اندامهایی در سیانوفیسه وجود ندارد.تاژک پری تریکوس در سراسر سطح پیکر موجود زنده وجود دارد، این حالت در تیره Enterobacteriacea قابل مشاهده است.انواعی از تاژکهای قطبی وجود دارد،برای مثال Lophotrichous دارای تجمعی از چندین تاژک در یک انتهاست،در حالی که Amphitrichous دارای تاژک در دو قطب است. تاژک باکتریها با تاژکهای موجود در سلولهای یوکاریوت متفاوتند.تاژکهای باکتریها قطری برابر تقریبا150A دارند و از اجزای پروتئینی کروی به بزرگی تقریبا45A ساخته شده اند که زنجیروار در 4ردیف طولی قرار گرفته اند.این 4زنجیربه طور مارپیچ دور یکدیگرپیچ خورده اند.ترکیب پروتئینی سازنده این تاژکها،فلاژلین با وزن ملکولی تقریبا60000،است.این پروتئین فاقد اسیدهای آمینه گوگرددار سیستئین است.در انواع مختلف باکتری ،اندازه اجزای پروتئین و تعداد زنجیرهای به هم پیچیده متفاوت است. تاژک در اشریشیاکولی تازک در E.coli دارای سه قسمت است:بخش رشته ای،بخش قلاب مانندو جسم بازال بخش رشته ای از چندین هزار ملکول فلاژلین ساخته شده،این ملکولها در11ردیف طولی ،منظم شده و ساختمانی پیچ خورده به وجود می آورند.این بخش رشته ای به بخشی قلاب مانند (پروتئین با وزن ملکولی42000)متصل می شود. بخش قلاب مانند خود به جسم بازال مربوط می شودکه حداقل 9پروتئین در ساختمان آن به کار رفته است.این پروتئینها چهار حلقه به وجود می آورد که روی ساختمان مفتول مانندی قرار دارند :حلقهM در غشای سیتوپلا سمی،حلقهS با فاصله کمی روی آن،حلقه P در لایه پپتیدوگلیکان و حلقهL در لایه لیپوپلی ساکارید خارجی جای گرفته است.حلقه M روی دسته جسم بازال و حلقهS بر عکس به دیواره محکم شده نحوه حرکت در تاژک پروکاریوتها: تاژک باکتری مستقیما توسطprotein motive force به حرکت در می آید که علت آن ایجاد یک گرادیان پروتونی حاصل از فسفریلاسیون اکسیداتیو است. حلقه M آزادانه در غشای سیتوپلاسمی به حرکت در آمده وحلقهPوS به عنوان بک مخزن انعکاسی عمل می نمایند.در شرایط عادی تاژکها با سرعت 15 دور در ثانیه و معمولا در جهت عکس حرکت عقربه های ساعت است.درنتیجه این حرکت تاژکها دور هم تاب خورده ،دسته می شوند که موجب حرکت منظم سلول به جلو می شود0در جهت عکس دسته تاژک،مرحلهS )در نتیجه چرخش عکس که متعاقب آن انجام می شود ،دسته تاژک از هم بازو چرخش تاژکها نامنظم و ایجاد نوعی تلوتلو خوردن در باکتری می گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
طالع بینی خواب
مثل اینکه کوته فکر هستید ، همینطور خیلی خودمختار و خود رای و همیشه مردم را مجبور به برآورده کردن
نیازهای خودتان میکنید . احتمالا بی پروا و بی هدف هم هستید.
خیلی ایراد گیر هستید و همیشه مینالید و شکایت می کنید. شاید اسم دوم شما (عصبانی ) باشد . به آسانی
عصبانی می شوید و به خاطر مسائل کوچک بیش از حد هیجان زده می شوید. زندگی معامله آنچنان بزرگی
نیست ، یاد بگیرید که راحت باشید.
هرکس که به این شکل می خوابد دل مشغولی دارد و در پذیرفتن تغییرات دچار مشکل می شود . تنهایی برتری
شماست . هنوز چگونگی آزادیتان در آستانه تحمل شماست.
درجمع مثل یک فرد واقعی به نظر می آیید ولی خیلی تودار خجالتی و ضعیف هستید. سعی می کنید که راز دار
باشید ، اگر با مشکلی مواجه شوید ترجیح می دهید پیش خودتان نگه دارید تا به کسی بگویید . تعجبی نیست
که در خواب هم اخم می کنید.
احساس تنهایی و افسردگی می کنید چون فکر و ذکرتان معطوف ناکامی ها و شکست های گذشته است. دو
دل و مردد هستید و این گمان را در بقیه ایجاد میکنید که عشق در زندگی شما گم شده است .
خودخواه و کینه توز واژه هاییست که شما را توصیف میکند. اطرافیانتان مراقب هستند که پای شما را لگد نکنند،
چرا که شما به راحتی عصبانی میشوید.
چه روح آزادی خواهی ! این حالت هویت واقعی شما را نشان می دهد. دلداری، عشق، زیبایی و پرستش.
همینطور خیلی ولخرج هستید اما خوشبختانه به همان نسبت هم پول بدست می آورید. عادت بد شما این است
که کمی کنجکاو هستید و به نظر می رسد که از شایعه پراکنی لذت میبرید.
شما انسان مطمئنی هستید. درهر کاری که به عهده بگیرید به دلیل کوشش بی امان خودتان موفق خواهید
شد. میگویند کسانی که به پهلوی راست میخوابند و بازوی راستشان زیر سرشان است ، آینده خوب و قدرت در
انتظارشان است .