لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
فهرست کتابنوآوری تکنولوژیکتولید ناب و مهندس مجدد فصل دوم: اصول ارزیابی تکنولوژیارزیابی تکنولوژی چیست ؟ ارزیابی تکنولوژی در کنگره ایالات متحده روش شناختی پایه برای ارزیابی تکنولوژیجاسازی ارزیابی تکنولوژی درسیاستانواع ارزیابی تکنولوژیارزیابی تکنولوژی ارتباطاتفصل سوم: مدیریت استراتژیک تکنولوژی مقدمهمدیریت استراتژیک نقش تکنولوژی دربنگاههای تجاریمدیریت استراتژیک تکنولوژیتکنولوژی و جایگاه استراتژیکشکل گیری سیاستهای تجاری و عمومی نیازهای اطلاعاتی در مدیریت استراتژیک تکنولوژی فصل چهارم: مسائل و مشکلات تکنولوژی درعصر حاضرمقدمهمسائل محیطتکنولوژی های سودمند برای جامعهتکنولوژی، اشتغال و مهارت جهانی شدنسرعت و جهت نوآوریفصل پنجم: چند روش سودمند برای ارزیابی تکنولوژی اصول پیش بینی تکنولوژی روشهای پیش بینی مدل سازیپیش بینی تکنولوژیتکنولوژی مسلطفصل اول: تکنولوژی و نوآوری تکنولوژیک مدیریت تکنولوژی تعریف تکنولوژی
ارزیابی تکنولوژی چیست؟ چه کارکردی دارد؟ از چه زمانی و درپاسخ به چه مسائلی پیدا شده است؟ روش شناسی پایه آن چگونه است؟ چه تفاوتی بین ارزیابی تکنولوژی در بخش دولتی و تجاری وجود دارد؟ پیش بینی تکنولوژی چیست و چرا قلب ارزیابی تکنولوژی محسوب می شود؟ فنون متعارف پیش بینی تکنولوژی چگونه است؟ آیا مواردی از ارزیابی و پیش بینی تکنولوژی وجود دارد که افراد تازه کار بتوانند از آنها بیاموزند؟ این کتاب، که برای مدیران تکنولوژی نوشته شده است، به پرسشهایی از این دست و بیش از اینها به زبانی ساده و کاربردی پاسخ میدهد.هیچ سازمان و بنگاه صنعتی نیست که بدون مدیریت تکنولوژی، و درنتیجه بدون نوعی از ارزیابی و پیش بینی تکنولوژی، بتواند به حیات روزمره خود ادامه دهد. اما مسأله این است که هنوز مدیریت تکنولوژی به عنوان یک تخصص متمایز و حیاتی، جای خود را در کشور و اغلب سازمانها و بنگاههای صنعتی ما باز نکرده است. شاهد مثال این است که در دانشگاههای ما رشته خاصی به نام مدیریت تکنولوژی وجود ندارد (هرچند خوشبختانه موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی اخیراً در این زمینه پیشقدم شده و امید میرود که نخستین دوره های کارشناسی ارشد این رشته را در دو گرایش به زودی دایر نماید). ارزیابی و پیش بینی تکنولوژی قبل از هر چیز ابزاری است برای روشنگری درباره پیامدهای توسعه و به کارگیری یک تکنولوژی در سطح کشور یا بنگاه. امروزه بیشتر دولتها از یک استراتژی ملی تکنولوژی برخوردارند که طرح و نقشه و اولویتهای آنها را برای سرمایه گذاری در تکنولوژیهای نو و حفظ و بازسازی تکنولوژیهای مفید موجود ـ با نگرش به ملاحظات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و زیست محیطی ـ نشان میدهد. در برنامه ریزی برای توسعه تکنولوژی معمولاً کمتر به این نکته پرداخته می شود که تکنولوژی با فرهنگ تعامل دارد؛ از آن تأثیر میپذیرد و به نوبه خود برآن تأثیر میگذارد. مهمتر از همه این که توسعه تکنولوژی "شیوه زیست ما" را تغییر میدهد که اگر این تغییرات پیش بینی و به موقع کنترل نشود، حتی میتواند امنیت ملی را در دراز مدت به مخاطره اندازد. ارزیابی تکنولوژی با بررسی این گونه مقولات کلیدی، دست مایه ای غنی و آینده نگرانه برای تدوین و اصلاح استراتژی ملی تکنولوژی فراهم میکند. بنگاههای آینده گرا و رقابت جو نیز همین حال را دارند. چنین بنگاههایی استراتژی تکنولوژی میخواهند تا بتوانند همگام با تغییرات تکنولوژی جلو بروند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
موضوع:
تاثیرتکنولوژی بر بهره گیری از انرژی
انرژی چیست؟
انرژی یکی از مهمترین نیازهای بشری میباشد. بشر همیشه بنوعی، با تولید، مصرف و بحران انرژی درگیر میباشد. طی یک قرن گذشته بیش از 90 درصد از تولید و مصرف انرژی جهان مربوط به سوختهای فسیلی (ذغالسنگ ، نفت و گاز) بوده است و بمرور زمان سهم سوختهای فسیلی روبه کاهش بوده و هست . با توجه به اینکه سوختهای فسیلی با محدودیت ذخایر روبرو میباشند و در حال حاضر سهم آن در حدود 87 درصد از کل تولید انرژی جهان میباشد و در آینده نیز سهم آن در تولید انرژی جهان بشدت کاهش پیدا خواهد کرد و همچنین محدودیتهای استفاده از انرژی هیدرولیک و انرژیهای قابل تجدیدپذیر فراوانند، بناچار جایگزین کردن منابع دیگر انرژی را غیرقابل اجتناب میسازد. و آن استفاده از انرژی هستهای میباشد. گرچه انرژی فوزیون از جهت فراوانی و تمیزبودن، انرژ بهتر محسوب میشود ولی مسلما" دستیابی به آن بیش از یک قرن طول خواهد کشید و دوره توسعه آن در نیمه دوم قرن آینده خواهد بود. لذا، تنها انرژی که میتوان روی آن سرمایهگذاری کرد و بخدمت گرفت انرژی شکافت هستهای (فیسیون) میباشد. با توجه به اینکه در ایران، 94 درصد از انرژی مصرفی را انرژیهای نفت و گاز تشکیل میدهند و محاسباتی که در این پایاننامه انجام گرفته است ، نشان دادهایم چنانچه بخواهیم در ایران با بحران انرژی روبرو نشویم در سالهای (2070-2060) میلادی، بیش از هزار نیروگاه هستهای در ایران در حال کار خواهند بود. با در نظر گرفتن اینکه این نیروگاههای هستهای دارای مخاطراتی برای نیروی انسانی و محیطزیست میباشند در این پایاننامه سعی شده است با درنظر گرفتن دیگر عوامل دخالتکننده در تعیین مکان نیروگاههای هستهای و تاسیسات هستهای و دفن زبالههای هستهای بگونهای این تاسیسات تعیین محل شوند تا زیانرسانی و احتمال بروز خطرات به این تاسیسات و محیطزیست و دیگر عوامل سرمایهای بحداقل برسد. ما ابتدا مسئله مکانیابی فوق را در حالت کلی مدلسازی نمودهایم و سپس به ارائه روشهای حل مدل پرداختهایم که مدل عبارت از "تعیین چند مکان برای تاسیسات و نیروگاههای هستهای و دفن زبالههای هستهای به روش ماکزیمین چند پارامتری" میباشد و جهت تجزیه و تحلیل و آنالیز حساسیت ، یک تقریب خطی مناسب برای مدل مکانیابی فوق ارائه دادهایم و در آخر، مسئله مکانیابی برای تاسیسات و نیروگاههای هستهای و دفن زبالههای هستهای در ایران را با روش بیان شده در حالت کلی مدلسازی نموده و با یک سری تعدیلاتی که در مدل ضروری میبینیم با استفاده از تقریب خطی مناسب فوق، مدل مکانیابی در ایران را توسط نرمافزار کامپیوتری لیندو حل نمودهایم . همچنین مدل دیگری از مسئله را با توجه به هدف مینیممکردن مجموع زیانها و آسیبهای ناشی از استقرار تاسیسات هستهای، با ایدهگرفتن از نیروی گرانشی اجرام و یا نیروی دافعه بین بارهای الکتریکی همنام در فیزیک ارائه نمودهایم و سپس مدل فوق را حل نمودهایم .
مصرف بهینه انرژی با تکنولوژی
راه حلی برای افزایش مصرف و بهای انرژی برق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
سئوال اصلی تحقیق:
الف. قاچاق کالا چه تاثیری بر اقتصاد و امنیت و فرهنگ جامعه دارد.
ب. قوانین ومقررات موجود در کشور چه تاثیری بر کاهش کالای قاچاق دارد.
2- شاخص های موثر در مبارزه با قاچاق کدامند.
3- قاچاق کالا در کاهش تولیدات داخلی و افزایش بیکاری چه تاثیری دارد.
فرضیه اصلی تحقیق
الف. بین قاچاق کالا و اقتصاد و فرهنگ جامعه چه رابطه ای وجود دارد.
فرضیه های فرعی تحقیق
1- بین قاچاق کالا و سیاست های بازرگانی چه رابطه ای وجود دارد.
2- بین قاچاق کالا و سیاست های اقتصادی چه رابطه ای وجود دارد.
3- محورهای عمده مبارزه با قاچاق کالا کدامند.
4- راهبردهای اصلی مبارزه با قاچاق کالا کدامست.
5- کیفیت تولیدات داخلی چه تاثیری بر واردات قاچاق دارد.
6- قاچاق یک فعالیت مجرمانه است یا فرصت مناسب برای از بین بردن بیکاری مردم و رونق اقتصادی بشمار میرود.
وضعیت قاچاق کالا در ایران
قاچاق در ایران ریشه تاریخی دارد بطوریکه هخامنشیان در ایران باستان منابع مالی دولت را از اخذ عوارضی در اسکله بنادر و میدانهای فروش بار و نیز در تجارت داخلی تامین می کردند (اداره کل مبارزه با جرائم اقتصادی، 1375 ، ص 4).
در زمان اشکانیان کالاهائیکه وارد کشور می گردید در دفاتری ثبت و از دارندگان کالا عوارض دریافت می نمود. در زمان ساسانیان از یزدین نامی که از مامورین وصول عوارض مال التجاره بود نام برده شده و در صدر اسلام مبنای دریافت عوارض مال التجاره بهای کالا بوده و از هر چهل درهم یک درهم مالیات دریافت می گردیده است. البته این عوارض شامل کالاهاییی مانند خوک یا مسکرات که حرام می باشند نبوده، زیرا کالاهای حرام برای مسلمانان قابل تملک نمی باشند. به زعم برخی از کارشناسان ، قاچاق کالا از زمانی در ایران اغاز گردید که قانون گمرکی وضع شد و محدودیتهای و موانعی در امر تجارت کالا برقرار شد (معاونت آموزش ناجا، 1375، ص 4).
تغییرو تحول حاصله در امر تجارت جهانی مقارن با اواخر حکومت قاجاریه در ایران بوده است. بطوریکه مظفر الدین شاه در تاریخ 18 ذی الحجه 1318 هجری قمری (1280 هجری شمسی) دستور تشکیلات گمرک را به شکل امروزی صادر کرد.
سپس با کنترل فیزیکی بیشتر در خطوط مرزی و عواملی چون تاسیس پاسگاه های گمرکی برای وصول عوارض بیشتر از واردات کالا شرایطی را ایجاد نمود .(اداره کل مبارزه با جرائم اقتصادی، 1375 ، ص5)
اولین نظام نامه مکتوب ایران در سال 1282 ( هـ. . ش) تنظیم شد و در سال 1286( هـ. . ش) با تصویب قانون ایالات و ولایات و به موجب مواد 220 ، 221، 264 آن مواردی از قاچاق اجناس ممنوعه به کشور و نحوه وارد و خارج کردن آن پیش بینی گردید.
قبل از اتقلاب اسلامی به دلیل اینکه ورود اکثر کالاها به کشور ازاد بود قاچاق کالا جز در مورد کالاهای خاص مصداق عینی نداشت و کشور به عمده ترین بازار مصرف کالاهای خارجی و شرکتهای چند ملیتی تبدیل شده بود. اما پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بخاطر کاهش شدید منابع ارزی و برخی مصالح سیاسی اقتصادی، و حتی فرهنگی، واردات و صادرات کالاها منوط به شرایط خاصی شد (شمس الدینی ، 1378 ، ص 216).
به عبارت دیگر در این دوره با توجه به ماهیت نظام مقدس اسلامی، تولید و توزیع هر گونه مشروبات الکلی، عکسها و فیلم های مستهجن ممنوع اعلام می گردد. با گذشت زمان و افزایش قیمت ارز در بازار غیر رسمی و موج سفرهای مردم به خارج از کشور و اجرای سیاستهای محدودیت ورود کالا و افزایش نرخ سود بازرگانی و عوارض گمرکی ، بتدریج قاچاق کالا از خارج از کشور به ایران رونق گرفت. تا سال 1371 با توجه به عوارض ناشی از جنگ تحمیلی و کمبود کالا در بازارهای داخلی، توجه چندانی به اثرات مخرب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و امنیتی قاچاق به کشور نگردید و کالای قاچاق با استفاده از پوشش کالاهای همراه مسافر (تجارت چمدانی) ، از طریق مناطق آزاد ، بازارچه های مرزی و یا توسط سازمانها و شرکتهای دولتی و یا عملیات ترانزیتی وارد کشور می گردید (موسسه تحقیقات اقتصادی و مدیریتی راهبرد مدیریت ، 1380، صص 33-31)
در سال 1372 ، بانک مرکزی اقدام به سیاست تک نرخی کردن رسمی ارزها ولی عدم هماهنگی بین سیاستهای ارزی، مالی و پولی باعث شد که سیاست تک نرخی در عمل شکست بخورد. لذا کاهش درامدهای ارزی در سال 1376
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
بین جهانبینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد; زیرا از یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئىاست و زیر پوشش «علم کلى» (جهانبینى) قرار دارد; چون این علم موضوعخود راکهنفس و قواى آن است اثبات مىکند (1) ، چنانکه بخشى از اینها را همعلوم طبیعى اثبات مىکند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهانبینىاظهار نظر مىکند; به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مىشود جهانبینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولىجهانبینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.
در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غیرنافع شناخته مىشود. پیغمبر اکرمصلى الله علیه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مىبرد و مىفرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع» چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسیم مىشود، بعضى از علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاریخ بعضى از اقوام جاهلى که هیچ نکته آموزندهاى در دانستن آن وجود ندارد و هیچ اثر فقهى هم بر آن مترتب نیست.
البته برخى از بخشهاى علم تاریخ و نسب، فواید فراوانى دارد و از علوم نافع به شمار مىآید اما آشنایى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاریخ اقوامى که آثار علمى یا صنعتى و هنرى از خود به یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر و اتلاف وقت است و مصداق علمى است که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و امام هفتم (علیهالسلام) در باره آن فرمودهاند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه» .
بعضى از علوم فى نفسه نافعند ولى چون به مرحله عمل ننشستهاند علم نافع به شمار نمىآیند و این همان است که در بیان حضرت على (علیه السلام) آمده: «لا تجعلوا علمکم جهلا ویقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا واذا تیقنتم فاقدموا» و نیز مىفرماید: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ینفعه» . بعضى از دانشمندان در عین حال که عالمند، جاهلند. چون عاقل نیستند کشته جهلند و علم آنان به حالشان نافع نیست. کسى که علم را براى مقامهاى دنیا، جلب
1. مراد از «علم کلى» که عهدهدار اثبات موضوع علم اخلاق و سایر علوم جزئى است همان فلسفه نظرى است که متکفل هستىشناسى و شناختحقایق (جهانبینى) است و از آن به «علم اعلى» نیز تعبیر مىشود.
توجه و احترام مردم و یا برخوردارى از زرق و برق بیشتر طلب کند، خود را ارزان مىفروشد. او عالم است ولى عاقل نیست. و دیگران که راه دنیا را طى کردهاند، بیشتر و بهتر از این شخص، حطام دنیا را فراهم کردهاند و از آن لذت مىبرند. پس این گونه از علوم هم علوم غیر نافع به شمار مىآید.
نیز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه «همام» در وصف متقیان مىفرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم» و این تنها در باره سامعه نیستبلکه در مورد سایر اعضا هم هست، یعنى جز به علم نافع، به چیز دیگرى گوش نمىدهند; به این معنا که الفاظ آن را مىشنوند و معانى را ادراک مىکنند ولى وقتى سودمند نبودن آن را ببینند رها مىکنند; مثلا، درسوره «زمر» مىفرماید: «فبشر عباد× الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» آنان، نخست اقوال و مکاتب گوناگون را مىشنوند و سپس تشخیص مىدهند که کدام زیانبار و کدام نافع است و آنگاه به آنچه نافع است دل مىسپارند و گوش مىدهند. گوش فرادادن یعنى اطاعت کردن و پذیرش.
قرآن کریم در این زمینه مىفرماید: «لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فى اصحاب السعیر» یعنى اگر گوش شنوا مىداشتیم و اطاعت مىکردیم از اصحاب آتش نبودیم. بنابراین، علم اخلاق گرچه جزو علوم جزئى به شمار مىآید ولى در باره کلىترین علم، اظهار نظر مىکند و مىگوید فراگیرى این علم، نافع است، توحید براى نفس خیر و شرک براى آن شر است.
مسئله توحید و شرک، جزو جهان بینى و مسائل الهى به شمار مىآید و در علم کلى مطرح است ولى مسئله پذیرش توحید یا شرک را علم اخلاق بر عهده مىگیرد و جایگاه علم اخلاق از نظر اشراف بر همه علوم و مسائل، جایگاه بلندى است.
در بحثهاى آینده کاملا روشن مىشود که هدف نهایى نبوت، نیل انسان متعالى به لقاء الله استبه طورى که نه ملاقات کننده و نه اصل ملاقات ملحوظ باشد و نه مقصود، بلکه تنها خداوند که ملاقات مىشود، مشهود و مقصود باشد، و به تعبیر دیگر، رهنمود نبوت در ارائه روش روشن و هدف آشکار خلاصه مىشود و آن روش، مجاهدت و این هدف، مشاهدت است، به طورى که نه اصل جهاد اکبر، که راه است مقصود خواهد بود; زیرا جهاد وسیله است نه هدف; و نه اصل شهود، مطلوب بالذات است; زیرا آنچه مطلوب ذاتى است مشهود است نه شهود و نه شاهد، چون سالک واصل فانى، نه فناى خود را مىنگرد و نه خود را که فانى است مىبیند و پژوهش مىکند و مىطلبد بلکه فقط ذات بىکران الهى را که مشهود است مىنگرد و دیگر هیچ. این مطلب در طلیعه این کتاب سنگ زیربناى همه مطالب بعدى است; زیرا اخلاق الهى بر پایه وحدت پىریزى شده و با دستمایه توحید، که اساس و محور جهانبینى اسلامى است، استقرار مىیابد و لازم توحید به نحو اجمال همین است که بازگو شد و به نحو تفصیل در جاى جاى متن کتاب به لطف الهى خواهد آمد.
اکنون باید بررسى شود، اخلاق با تاثیر شگرفى که در تغییر حقیقت انسان و سازندگى او دارد، از کجا مایه مىگیرد؟
انسان، حقیقتى متفکر و مختار است و معلوم است که امر اعتبارى نمىتواند حقیقتى خارجى را بسازد; ولى امر اعتبارى با واسطههایى از امر حقیقى اخذ مىشود; امر اعتبارى براى پیدایش حقایق اعتبارى، زمینه مىشود; یعنى همان طور که حوادث جهان، که امور حقیقى و تکوینى است، در گیاهان، حیوانات و نباتات مؤثر است و هر کدام کار خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مىکنند، انسان هم کارهاى خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مىکند، وامور اعتبارى وى منشا حقیقى و تکوینى دارد.
بایدها و نبایدهاى اخلاقى
از آن جا که انسان موجودى ادراکى است و کارهاى خود را با اختیار و اراده انجاممىدهد تا آن جا که مىفهمد آنها را بر اساس «باید» و «نباید» تنظیم مىکند;اما آن جا که ادراک ندارد خود را آزاد مىپندارد; مثلا مىگوید من در هواىسرد باید لباس ضخیم بپوشم تا سرما نخورم و در هواى گرم باید لباسنازکبپوشم تا از گرما آسیب نبینم چنانکه در گرسنگى و سیرى این چنین است.
انسان در فصول گوناگون، تصمیمهاى مختلفى مىگیرد و بایدها و نبایدهاىگوناگونى دارد، حتى در شبانه روز نیز بایدها و نبایدهاى گوناگونى دارد;زیرا حوادث یکسان نیست; مثلا گاهى، وقت کار و گاهى وقت استراحت است. این بایدها و نبایدها از کیفیتبرخورد انسان با حوادث، پیدا مىشود; بهعبارت دیگر، انسان بایدها و نبایدها را بر اساس روابطى که بین خود و جهانتکوین مىبیند تنظیم مىکند. این که مىگوید: «من باید این کار را انجامبدهم»، خود وظیفه و توصیه اخلاقى است; اما وقتى مىگوید: «من اگر این کار را بکنم، چنین اثرى دارد و اگر آن کار را نکنم، آن اثر را ندارد» کار اخلاقى نیست.
بیمارى و درمان جان و تن
به عنوان مثال، پزشک دوگونه دستور و بیان دارد: یکى از آن جهت که پزشک است، راهنمایى پزشکى مىکند و دیگر از آن جهت که انسانى آموزنده است، دستورهاى ارشادگونه دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
مقدمه
خانواده بیشترین نقش را در زندگی فرزندان ایفا می کند ولی تلویزیون هم بی تاثیر نیست. تلویزیون به فرزندان ما آگاهی داده، آنها را سرگرم کـرده و به آنها آموزش می دهد. اما آیا آنچه را که تلویزیون یاد می دهد آن چیزی است که ما دوست داریم فرزندمان یاد بگیرند؟ برنامه ها و آگهی های تلویزیونی اغلب دارای محتوی زیان باری هستند که برای فرزندان و نوجوانان مناسب نیست. مطالعات نشان می دهد که تماشای تلویزیون فرزندان ما را به سوی رفتارهای پرخاشگرانه سوق داده و باعث کاهش فعالیت های بدنی آنها می شود. اگر بدانیم که تلویزیون چگونه می تواند روی فرزندان ما تاثیرگذار باشد و با محدود کردن تماشای آن می توانیم به فرزندان خود کمک کنیم که نه تنها از تماشای تلویزیون لذت ببرند بلکه به سلامتی آنها نیز کمک کند.
کودکان و خشونت در تلویزیون
تلویزیون می تواند عامل مؤثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی و شکل دهنده رفتار باشد، ولی متاسفانه بسیاری از برنامه های تلویزیون مروج خشونت هستند.
با تحقیق در مورد تاثیر برنامه های خشونت آمیز تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، معلوم شده است که آنها ترس از خشونت ندارند، به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است، به تقلید خشونت می پردازند و ناخودآگاه با شخصیت های خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند.
لازم به ذکر است که همانند سازی، ناآگاهانه و بسیار خطرناک است ولی الگو برداری آگاهانه است . مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود.
گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً نمایش هایی پر از خشونت را تماشا می کنند و ازاین کار منع هم نمی شوند، به احتمال زیاد، به تقلید آنچه می بینند می پردازند.
اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود.
والدین می توانند با استفاده از راه های پیشنهاد شده زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند.
1 - به برنامه هایی که کودکان می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید، می توانید سؤالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.
2 - زمان تماشای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید.
با این عمل خود باعث می شوید که کودک با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی، به خواب نرود؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود.
3 - به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه در واقعیت مجروح نشده یا به قتل نرسیده است، لکن اینگونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ می شود.
4 - هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود، کانال را عوض و یا تلویزیون را خاموش کنید.
توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای اینگونه برنامه ها کاهش یابد.
5 - در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تایید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است.
6 - تاثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسی ها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه ها تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
والد ین با استفاده از این روشها می توانند اثر مخرب تلویزیون را در دیگر حیطه های زندگی از قبیل شکل گیری ها و قالب پذیری های جنسیتی یا نژادی پیشگیری کنند.
مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان، جدا ازمحتوای آن باید کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز می دارد.
اگر والدین در امر محدود کردن کودکان خود مشکل دارند یا نگرانی هایی در باب چگونگی رفتار خود در مقابل واکنش های کودک نسبت به برنامه های تلویزیونی دارند، باید با یک روان شناس کودک و نوجوان مشاوره کنند و از رهنمودها و تجارب او برخوردار شوند.
تأثیر فیلم و سینما بر کودکان