لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
خدا از ما چه انتظار دارد؟
«اگرنه ابلیس بودی بوی مودّت و محبت از دل بندة مؤمن کى دمیدیو نورمعرفت کى تافتى؟»
ابلیس کیست؟
شیطان ابلیس از کجا آمده است؟
کلمه «ابلیس»، به معنى شخصى است که دروغهاى شرورانه درباره شخص دیگرى مى گوید. «شیطان»، یعنى دشمن یا مقابلهکننده. اینها عنوانهایى هستند که به دشمن اصلى خدا داده شدهاند. در ابتدا، او فرشتهاى کامل و در آسمان نزد خدا بود. لیکن، بعدها او به خود بالید و خواست که دیگران او را پرستش کنند، پرستشى که حقاً به خدا تعلق دارد.
شیطان چگونه مردم را گمراه مى کند؟
این فرشته یعنى شیطان، توسط یک مار با حَوّا صحبت کرد. شیطان با دروغ گفتن به حوا، او را به نافرمانى از خدا برانگیخت. بنابراین، شیطان به چیزى حمله کرد که سلطنت خدا نامیده مىشود، یعنى به مقام او به عنوان بارى تعالى. شیطان، این موضوع را مورد سؤال قرار داد که آیا خدا به نحو شایسته و براى نفع کامل مطیعان خود حکومت مى کند؟ شیطان همچنین این موضوع را مورد سؤال قرار داد که آیا هیچ انسانى به خدا وفادار باقى مى ماند. شیطان به این طریق، خود را دشمن خدا ساخت. به این دلیل، او شیطان ابلیس نامیده شد.
چرا باید در مقابل ابلیس مقاومت کنید؟
شیطان سعى مى کند مردم را گمراه کند تا او را پرستش کنند. یکى از راههایى که او مردم را گمراه مى کند، دین کاذب است. اگر دینى دروغهایى درباره خدا آموزش بدهد، آن دین واقعاً مقصود شیطان را به انجام مى رساند. مردمى که اعضاى ادیان کاذب هستند، شاید صادقانه معتقد باشند که خداى حقیقى را پرستش مى کنند. اما در واقع، آنان به شیطان خدمت مى کنند. او ‹خداى این جهان› است.
ارتباط با ارواح، طریق دیگرى است که شیطان مردم را تحت شعاع قدرت خود درمى آورد. مردم از ارواح مى خواهند که از آنان محافظت کنند، به دیگران صدمه برسانند، آینده را پیشگویى کنند یا معجزه انجام دهند. نیروى شریرى که در پس همه این اعمال مى باشد، شیطان است. اگر مى خواهیم خدا را از خود خوشنود سازیم، باید کاملاً از ارتباط با ارواح برحذر باشیم.
شیطان، مردم را از طریق غرور نژادى مفرط و پرستش سازمانهاى سیاسى نیز گمراه مى کند. بعضى از مردم فکر مى کنند که ملت و یا نژاد آنان بهتر از دیگران است. اما این حقیقت ندارد. عدهاى دیگر انتظار دارند که سازمانهاى سیاسى مشکلات بشر را حل کنند. آنان با این کار، ملکوت خدا را رد مى کنند. ملکوت خدا تنها راهحل براى مشکلات ما است.
طریق دیگرى که شیطان مردم را گمراه مىکند، وسوسه کردن آنان با امیال گناهکارانه است. یَهُوَه به ما مى گوید که از اعمال گناهکارانه اجتناب کنیم زیرا او مى داند که آنها به ما زیان مى رسانند. بعضى از مردم ممکن است از شما بخواهند که در چنین اعمالى به آنان بپیوندید. ولى به خاطر داشته باشید که در واقع، شیطان است که از شما مى خواهد که این اعمال را انجام دهید.
احتمال دارد که شیطان از اذیت و آزار و یا مخالفت استفاده کند تا شما را بر آن دارد که یَهُوَه را ترک کنید. ممکن است، بعضى از عزیزان شما به علت اینکه کتاب مقدس را مطالعه مى کنید، بسیار عصبانى شوند. عدهاى دیگر ممکن است شما را مسخره کنند. اما زندگى خود را مدیون چه کسى هستید؟ شیطان مى خواهد شما را بترساند تا مطالعه خود را درباره یَهُوَه متوقف کنید. اجازه ندهید شیطان پیروز شود! پطرس با مقاومت کردن در مقابل ابلیس، مى توانید یَهُوَه را خشنود سازید و نشان دهید که از سلطنت او حمایت و پشتیبانى مى کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آیا روح وجود دارد؟
نوشته ی : آرش بیخدا
منبع: سایت افشا
1- پیشگفتار
2- ایده روح از کجا آمده است؟
3- بررسی علمی و فلسفی روح
3.1- تاریخچه مختصری از روح و تعاریف آن.
3.2- تناقضات در تعریف روح.
3.3- آیا حیات انسان به روح وابسته است؟
3.4- آیا هوشیاری انسان به روح وابسته است؟
4- پیامبر اسلام و قرآن و نظرات اسلامی پیرامون روح
5- بررسی دلایل رایج برای باور به روح
5.1- احضار روح
5.2- دژاوو
5.3- رویا دیدن در هنگام خواب
5.4- رویاهای صادقه
6- نتیجه گیری
7- توضیحات
1- پیشگفتار
مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باورهای دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" (1) از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود.
وجود روح توسط بسیاری از خداناباوران و خردگرایان انکار میشود. اثبات عدم وجود پدیده ای مثل روح بسیار دشوار است. تصور کنید عده ای به موجودی نامرئی و غیر مادی به نام "گوراگورا" اعتقاد داشته باشند و ادعا کنند گوراگورا موجودی است که در هنگام عطسه کردن نزد انسانها می آید و انسانها را میبوسد. و بوسه او سبب عطسه انسانها میشود. هیچ کس نمیتواند گوراگورا را ببیند و یا او را لمس کند. حال آیا کسی میتواند اثبات کند که گوراگورا وجود ندارد؟ این باورمندان به گوراگورا ممکن است به شما بگویند هر گاه او شما را ببوسد شما عطسه کرده اید و هر گاه شما را نبوسد عطسه نخواهید کرد، و اگر شما این باور آنها را انکار کنید، آنها از شما خواهند پرسید، پس انسان برای چه عطسه میکند؟ اگر دلیلی علمی برای عطسه پیدا کنید و به آنها بگویید که عطسه کردن به این دلیل و به آن دلیل علمی است که اتفاق می افتد، ممکن است معتقدان به گوراگورا به شما بگویند "خوب ما نیز منکر این دلایل علمی نیستیم، اما گوراگورا هم همزمان با آن دلایل علمی شما را میبوسد، و اگر گوراگورا وجود نداشته باشد و شما را نبوسد شما هرگز عطسه نخواهید کرد."
قضیه روح هم بسیار شباهت به مسئله گوراگورا دارد. روح از نظر گروهی از کسانیکه به وجود آن اعتقاد دارند دلیل اصلی و جوهر حیات است یعنی حیات وقتی آغاز میشود که روح به بدن وارد میشود و وقتی پایان میگیرد که روح از بدن خارج میشود، و از آنجا که روح پدیده ای طبیعی (Natural) نیست در حوزه بررسی علمی قرار نمیگیرد، و از نظر کسانیکه به ماوراء طبیعت (Supernatural) (فراطبیعت گرایی، سوپر ناچورالیسم چیست؟) اعتقاد ندارند چون مدارک و دلایلی برای اعتقاد به چنین موضوعی وجود ندارد، همین ماوراء طبیعی بودن روح دلیل خوبی است برای انکار وجود آن. اما اگر وجود ماوراء طبیعت را ممکن فرض کنیم، نمیتوان اثبات کرد که روح وجود ندارد، مگر اینکه در وجود و تعریف روح تناقضی با خود آن و یا با سایر اصول استوار یافت شود و از اصل محال بودن اجماع نقیضین (تناقض چیست؟) اثبات کرد که وجود روح محال است. اما این نوشتار به یافتن و بحث کردن پیرامون چنین تناقضاتی نخواهد پرداخت، این نوشتار بیشتر تحلیلی علمی، تاریخی و فلسفی است از پدیده روح و همچنین تلاشی است برای پاسخ دادن به پرسشهای رایج در این زمینه و رد دلایل رایج غلطی که معمولاً برای اثبات وجود روح از آنها استفاده میشود.
زیرا همانگونه که در مورد گوراگورا یک انسان خردگرا (خردگرایی چیست؟) میتواند به دلیل اینکه مدارک علمی معتبر یا دلایل صحیح فلسفی برای اثبات وجود آن وجود نداشته باشد و در نتیجه به دلیل اینکه ایده وجود گوراگورا از فیلتر خرد عبور نمیکند منکر وجود گوراگورا شود، در مورد روح نیز دقیقاً مسئله به همین صورت است. در این نوشتار این واقعیت را که آنچه باورمندان به وجود روح معمولاً به عنوان دلایل خود برای اعتقاد به وجود روح بیان میکنند دلایل درستی نیستند نشان خواهیم داد، و نتیجه آن خواهد بود که در خواهیم یافت دلایل معتبری برای اعتقاد به روح وجود ندارد. بنابر این وجود روح را میتوان تنها به دلیل اینکه دلایل معتبری برای اعتقاد به آن وجود ندارد انکار کرد و نشان داد که این اعتقاد برخواسته از نادانی قدما بویژه افلاطون است که وارد باورهای دینی شده است. لذا خردمندانه ترین جایگاه نسبت به قضیه روح، جایگاه انکار است، مگر اینکه دلایل معتبری برای نفی وجود آن انکار شود.
2- ایده روح از کجا آمده است؟
نخستین چیزی که باعث شد انسانها به روح روی بیاورند مسئله حیات بود. انسانها همواره بدنبال این بوده اند که ببینند حیات چیست و از کجا آمده است و پاسخ این پرسش خود را در یافتن فرق انسان زنده و انسان مرده جستجو میکردند تا اینکه بتوانند حیات را توضیح دهند و درک کنند. باورهای دینی اکثراً برخواسته از تلاش انسانهای بدوی و اولیه هستند، برای توضیح دادن چیزهایی که امروز علم به توضیح آنها میپردازد. بشر اولیه همواره در تلاش برای توضیح این مسئله و پاسخ به سایر پرسشهای اساسی اش دست به خلقت موجوداتی تخیلی و غیر طبیعی زده است که ارواح یکی از آن چیزها هستند.
در نظر انسانهای اولیه ابتدائی ترین و آشکار ترین تفاوتی که بین موجودی زنده و موجودی غیر زنده دیده میشود این است که انسان زنده نفس میکشد و انسان مرده نفس نمیکشد. لذا این تنفس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
این اصطلاح اشاره به نوعی روش چاپ دارد که در آن جوهر از صفحه یا لوحی فلزی به غلتکی (معمولاً کائوچویی) منتقل میشود و سپس به کاغذ انتقال مییابد (13). در این روش، مرکّب از بخشهای رویین عبور میکند و به کاغذ منتقل میگردد (8: ذیل واژه؛ 11: ذیل واژه؛ 3: ج 1، ص 177).
افست، در حال حاضر، رایجترین روش تجدید چاپ کتاب است، و معنای این واژه نشان میدهد که عمل چاپ بهصورت غیرمستقیم انجام میگیرد و بهنظر میرسد که چاپ افست با چاپ سنگی کهن خویشاوندی داشته باشد (191:4). یکی از مزایای چاپ افست، از نظر سلامت کارکنان صنعت چاپ، این است که با سرب سروکار ندارد و چاپخانه افست معمولاً محلی بهداشتی است. از نظر شمارگان نیز این روش چاپ بسیار کارآمد است، زیرا برای تعداد زیاد و تجدید چاپهای مکرر، بهویژه برای چاپ کتابهای درسی، بهکار میرود و حتی با تفکیک مراحل کار (حروفچینی و صفحهآرایی، لیتوگرافی: عکاسی، مونتاژ، کپی، چاپ، و صحافی)، هر قسمت از کار را میتوان در چاپخانهای یا حتی کشوری خاص انجام داد؛ و این روش، بهویژه در مورد کتابهای رنگیِ پرهزینه، بسیار رایج است. رواج کارهای رنگی و دریافت سفارشهای بازرگانی و تبلیغاتی پر زرقوبرق، خود یکی از عوامل توسعه چاپخانههای افست و واپس ماندن چاپ مسطح بوده است (193:4). لیتوگرافی افست[2] نیز، یکی از انواع مختلف فنون چاپ است و در تعیین مرحلهای از کنترل کیفیت در چاپ نقش اساسی دارد (267:14).
تاریخچه در جهان. این شیوه چاپ یکی از انواع چاپ مسطح بوده که کارآمدترین، و سریعترین شیوه چاپ در جهان است. مخترعان چاپ افست چاپگران آلمانی بودند. آنان چون استفاده از سنگ را دشوار یافتند، پس از کوششهایی، در سال 1834 موفق شدند به جای لوح سنگی از صفحه فلزی نازکی از جنس آلیاژ روی (زینک) استفاده کنند، که این روش جدید را زینکوگرافی نامیدند. بعدها بهجای روی از آلومینیوم استفاده کردند که به این شیوه چاپ، آلگرافی میگفتند. در سده نوزدهم، شیوههای چاپ با فلزات تکامل یافت و به استفاده از ماشینهای افست امروزی منجر شد (86:1). در غرب، برای تجدید چاپ بدون حروفچینی، روشی بهنام "اشتروتوپی"[3]رایج بود که قالب مقوایی برای بازسازی حروفچینی کتاب به کمک سرب مذاب، یا برق و الکترولیز، بهکار میرفت. این عمل قابل تکرار بود و ناشر غربی میتوانست هر کتاب پرفروش را بارها بدون حروفچینی مجدد تجدید چاپ و روانه بازار کند.
در چاپ لیتوگرافی، ابتدا کاغذ مستقیماً با فلز تماس داشت و چاپ میشد، تا اینکه در سال 1878 و دو سال بعد از آن، سه نفر امریکایی به نامهای برکلی[4] ، تروتیه[5] ، و میسییر[6] ، موفق به چاپ فلز بر روی یک سطح کائوچویی شدند و سه سال بعد نیز چاپ سطح کائوچو را بر روی کاغذ برگرداندند. روش فوق یعنی چاپ تصویر از فلز بر روی کائوچو، و از کائوچو به کاغذ، به افست یا "روتوکالکوگرافی"[7] مشهور است (69:7).
بهطور کلی، دگرگونیها و پیشرفتهایی که در ماشینهای چاپ نوین امروزی روی داده بهمنظور دستیابی به تولید بیشتر و سریعتر و با کیفیت بهتر است، زیرا نظامهای الکترونیک، بهطور مداوم، میزان مرکب و تطابق رنگها و دنسیته ترام را کنترل و تصحیح میکند و بهکارگیری رایانه و کاربرد نظامهای رقومی در ماشینهای مختلف بهمنظور جلوگیری از اختلالات مکانیکی است (24:12).
هماکنون، فنآوری چاپ در حال پیشرفت و رسیدن به امکانات جدیدتر است و حتی گفته میشود که تجهیز ماشینهای تکثیر به لیزر یا رایانه ممکن است در آینده بهترین وسیله چاپ کتاب با شمارگان اندک باشد و هر نسخه کتاب، تنها پس از دریافت سفارش خرید آن، چاپ شود (191:4).
افست در اساس همان شیوه لیتوگرافی یا چاپ همسطح است. اما در این روش تصویر نقشها، نخست از لوحه فلزی به استوانه لاستیکی منتقل میشود و کاغذ، تصویر را از استوانه لاستیکی به این ترتیب میگیرد: الف) صفحه فلزی چاپ، دور استوانهای به نام "استوانه لوح" بسته میشود، دو غلتک یکی دارای مرکب (ترکیبی از دوده، روغن، سقز، و موم)، و دیگری دارای آب وجود دارد، تضاد بین چربی و آب باعث میشود که فقط نقشهای لوح فلزی مرکب بگیرند؛ ب) استوانه لاستیکی به نام "استوانه افست" در ارتباط با استوانه لوح، تصویر نقشها را میگیرد؛ و ج ) در تماس با "استوانه چاپ"، که روی آن کاغذ قرار دارد، تصویر به کاغذ انتقال مییابد (47:2-48). برای عمل افست، اوراق مطالب تحریرشده یا جز آن، بهصورت یک تا چهار صفحه تقسیم میگردد و سپس زیر دوربینهای مختلف عکسبرداری میشود. در عکسبرداری، بر حسب نیاز، از اوراق به اندازههای مختلف فیلم گرفته میشود (61:9). فتوافست لیتوگرافی را امروزه بهطور معمول افست یا "فتوافست" مینامند(100:6).
ماشین چاپ افست دارای سه استوانه است: نخست آنچه را که باید چاپ شود بر روی صفحهای از روی، آلومینیوم، یا مس منتقل میکند؛ سپس این صفحه را با مواد شیمیایی طوری حساس میکنند که فقط نوشتهها و تصاویر آن، مرکب چاپ را به خود میگیرد؛ صفحه فلزی حساس را به دور نخستین استوانه میپیچند؛ نوشته آن بر اثر فشار روی پوشش لاستیکی استوانه دوم برمیگردد؛ و کاغذ سفید که متوالیاً دور استوانه سوم پیچیده میشود، مطالب را از روی پوشش لاستیکی دوم میگیرد (3: ج 1، ص 177). در بسیاری از ماشینهای چاپ لیتوگرافی، صفحات، پیش از آنکه غلطگیری شوند، فشرده و چاپ میشوند اما در چاپ تصویرهای رنگی ساده، معمولاً برای دگرگونیهای احتمالی نقشها و تصویرها، در هر اتصال دقیق، صفحات چاپی کاملاً بررسی میشوند و در صورت بروز اشکال، قبل از رسیدن به مرحله نهایی، چاپ متوقف شده و صفحات مجدداً رفع اشکال و بررسی میشوند. بعد از این کنترل نهایی، بلافاصله چاپ صورت میگیرد (267:14). در روش افست، تصویر از روی فلز مستقیماً بر روی کاغذ چاپ نمیشود، بلکه ابتدا مرکب از روی فلز به سطح سیلندری که از کائوچو پوشیده شده و در ایران بهنام "بلانکت"[8] معروف است، منتقل شده و سپس بر روی کاغذ چاپ میگردد. این عمل اضافی دو مزیّت دارد: 1) در این روش بهجای اینکه کاغذ مستقیماً با فلز تماس داشته باشد و ناچار ایجاد ساییدگی کند، ماده نرمی چون کائوچو با فلز در تماس است و سطح ناپایدار صفحه فلز را دیرتر دچار ساییدگی میکند؛ و 2) انطباق کاغذ با کائوچو که نرمتر است، بهتر صورت میگیرد و تمام ذرات کاغذ، حداکثر تماس را با سطح کائوچو پیدا میکند و در نتیجه دقت چاپ افزایش مییابد (69:7-70).
متخصصان چاپ افست، معمولاً، بر مبنای تجربه خود، میتوانند اولین نشانههای عدم تنظیم آب و مرکب را از روی علایم ظاهری آن تشخیص دهند (25:12). در ماشینهای افست تکبرگی قسمت آب و الکل بهصورت الکترونیکی کنترل میشود. این دستگاهها برای انجام کارهای چاپی با کیفیت بالا طراحی شدهاند. در این دستگاهها در عینحال که زینک از طریق نورد آب مرطوب میشود، نورد دیگر نیز با قسمت مرکبدان در ارتباط است و در نتیجه توازن آب و مرکب بهسرعت و با حداقل رطوبت انجام میشود. بهطور کلی، تحولات و پیشرفتهایی که در ماشینهای چاپ امروزی انجام پذیرفته، بهمنظور دستیابی به تولید بیشتر، سریعتر، و با کیفیت بهتر است (24:12).
ماشینهای چاپ لیتوگرافی، از نوع مستقیم و غیرمستقیم، ماشینهای چاپ دوّاری هستند که در آنها لوح چاپ بر روی استوانهای چرخنده سوار میشود. برای ماشینهای ورقی از نوع لیتوگرافی، غلتک نگهدارنده لوح چاپ دارای وسایل خاصّی است که به دستگاه امکان میدهد غلتک را مستقل از نظام محرک بگرداند. علت پیشبینی چنین نظامی، در ماشینهای چاپ ورقی، آن است که تنظیم محل تصویر چاپی روی ورق کاغذ آسانتر صورت گیرد. هنگامی که دستگاه آبزنی رها میگردد و لوح برجسته و قابل انعطافی، که دارای حکاکی کمعمق است، بر روی غلتک چاپ سوار میشود، چاپ بهصورت غیرمستقیم انجام میگیرد که در این حالت چاپ از نوع برجسته غیرمستقیم[9] است. در چاپ افست، استفاده از روش دوّار از جمله ویژگیهای اساسی و عمومی دستگاه محسوب میشود. این روش به دستگاه افست امکان میدهد که هر دو طرف ورق یا نوار پیوسته کاغذ را در یکبار گذر کاغذ از داخل ماشین چاپ کند. واحد چاپکننده در این مجموعه دارای دو جفت غلتک نگهدارنده لوح چاپ و لاستیک است که با ترتیبی خاص نسبت به یکدیگر سوار شدهاند، بهطوری که غلتکهای لاستیک در تماس با یکدیگر حرکت میکنند؛ هر غلتک، لاستیک مرکب را برای تصویر مربوط به خود انتقال میدهد و در همان زمان بهعنوان غلتک لاستیک مقابل خود نیز عمل میکند. این ماشینها را ماشینهای چاپ لاستیکبهلاستیک[10] مینامند (5: ذیل "افست").
ماشینهای چاپ افست عبارتند از: ماشینهای ورقی؛ ماشینهای تکرنگ و چندرنگ؛ ماشینهای دو رو زن[11] ؛ ماشینهای پیوسته یا وب[12] ؛ و ماشینهای چاپ با غلتک فشارنده مشترک (5: ذیل "افست"). نوع دیگری بهنام ماشینهای افست خشک وجود دارد که در روش کار این ماشین، ابتدا نورد مرکب موضوعات برجسته پلیت را مرکب میزند، آنگاه نخستین چاپ این پلیت بر روی سیلندر لاستیکی صورت میگیرد و سرانجام چاپ از روی سیلندر لاستیکی بر روی کاغذ منتقل میگردد و در این نوع ماشین فقط به فرم (کار آماده چاپ)، مرکب میخورد و مرطوب نمیشود. این روش را "افست خشک"؛ یا چاپ لترست؛ و یا لترپرس غیرمستقیم مینامند (109:6).
امروزه از نظامهای رقومی بهمنظور عیبیابی ماشین نیز استفاده میشود. اشکالات احتمالی که در خلال کار بروز میکند، با علائم مشخصه، یا بهصورت اعداد معنیدار، بر روی کنسول کنترل ظاهر میشود و اُپراتور با مشاهده علامت یا عدد اقدام به رفع آن میکند (24:12).
لیتوگرافی فن آوری صنعتی
استفاده از سنگ لیتو گرافی به علت سنگینی و حجم آن کار چاپ را مشکل می ساخت و جابجایی و حمل و نقل آن را هم دشوار بود. به علاوه همیشه بیم آن میرفت که سنگی که با آن همه دقت و زحمت تهیه شه بشکند یا لب پَر شود.
یکی دیگر از انواع لیتوگرافی براساس خاصیت جدایی آب و چربی عمل می شد ولی چون به جای سنگ (لیتو) از فنر روی (زینک) استفاده میشد آن را زینکوگرافی هم می گفتند . بعدها آلیاژهایی از فلزهای دیگر هم مورد استفاده قرار گرفت مانند آلومینیوم که آنرا آلگرافی نامیدند.
به طور کلی طرحی. نوشتن یا کپی کردن روی فلزات را متالوگرافی می نامیدند.
فتولیتوگرافی
همان آماده سازی چاپ افست است و اگر بخواهیم این نوع چاپ را بشناسیم باید با چاپ افست آشنایی پیدا کنیم.
افست
چاپ لیتوگرافی که افست خوانده میشود با استفاده از پلیت تهیه شده به روش فتولیتوگرافی و به صورت زیر انجام میشود:
طرح یا نوشته روی پلیت مرکبی شده روی یک سیلندر لاستیکی و بطور ناخوانا چاپ میشود. سپس از آنجا روی کاغذ یا موارد دیگر منتقل میشود. برخلاف روش لترپرس و چاپ گود که کاغذ مستقیماً با فرم تماس می گیرد. در چاپ افست کاغذ با پلیت تماس نمیگیرد بلکه مستقیم و به واسطه یک سیلندر لاستیکی چاپ میشود به همین خاطر چاپ افست را چاپ غیر مستقیم نیز می گویند.
یک چاپچی آمریکایی به نام (ایرا.و.رابل) به طور تصادفی از سال 1904 این روش را کشف کرد و ماشینی برای پرس کاغذ به روش افست ساخت.
لیتوگرافی: فن آوری هنری
لیتو در زبان یونانی به معنای سنگ و (گراف) به معنای نوشتن است لیتوگرافی به گونه ای از چاپ و تکثیر گفته میشود که طرح یا نوشته ابتدا روی سنگ کشیده شود و پس از آماده سازی سنگ برای چاپ با قرار دادن کاغذ روی آن در ماشین مخصوص با اندکی فشار عمل چاپ صورت گیرد. در واقع معنای صحیح لیتوگرافی (چاپ سنگی) است. این روش به طور تصادفی توسط یک آهنگساز آلمانی به نام (آلوئیس رنه فلدر) کشف شد (در سال 1789 یعنی 350 سال پس از اختراف گوتنبرگ)
اساس این روش بر جدایی آب و چربی استوار است به این ترتیب که ابتدا طرح مورد نظر روی لوحه سنگ نوشته میشود.
در نتیجه جایی که نباید چاپ شود . که آبدر رطوبت را به خود بگیرد ولی مرکب چاپ را دفع کند و جایی که باید چاپ شود برعکس مرکب می پذیرد ولی آب را دفع می کند.
با پیشرفت لیتوگرافی (چاپ سنگی): یکی از جالبترین نکته ها در مورد لیتوگرافی این است که طراحان و لیتوگرافان باید هنرمندان بسیار دقیق و کار آزموده ای باشند.
زیرا امکان روتوش در کار بسیار کم است و چنانکه یک خط کلفت یا نازک شود باید سنگ را کنار گذاشت و از اول طرح را روی سنگ دیگری کشید
آغاز چاپ کاریکاتور به روش لیتوگرافی در ایران واژه لیتوگرافی ترکیبی است از دو کلمه یونانی Lithos ، به معنی سنگ و Grafia به معنی طراحی و در کل این واژه طراحی سنگی ، سنگ طراحی ، چاپ مسطح ، چاپ سنگی و یا لیتوگرافی نامیده می شده است. در این شیوه چاپ « سطح سنگ » به عنوان صفحه اثر پذیر و « مداد ، قلم، موم ، مدادشمعی یا هرگونه وسیله قابل طراحی » به عنوان وسیله طراحی اثرگذار ، مورد استفاده قرار می گرفت . مهم ترین وسیله این شیوه چاپ انتخاب سنگ چاپ بود . سنگ لیتوگرافی باید حتما از جنس سنگ آهک Calcareous ، انتخاب می شد. این سنگ حتما باید دارای برش سطحی هموار ، بدون شکستگی ، ترک ، بریدگی و یا پستی و بلندی می بود. روی سنگ نباید کاملا صیقلی انتخاب می شد ، به گونه یی که نتواند آب را جذب کند. معمولا چنین سنگی را با سمباده های نرم سایش داده و جنس سنگ آهک به گونه یی است که می تواند به راحتی آب را جذب کند. معمولا ضخامت لازم برای سنگ چاپ 1 تا 5/1 سانتیمتر بود. اما چون این سنگ باید در موقع چاپ زیر فشار غلتک چاپ قرار می گرفت. ضخامت آن را تا 5 سانتیمتر افزایش می دادند. ابعاد این سنگ به اندازه ابعاد نشریات در گذشته بوده و معمولا به اندازه کاغذ A4 یا A3 و در نمونه های خیلی بزرگ به اندازه 50 در 70 سانتیمتر بوده است که معمولا اندازه 50 در 70 سانتیمتر را برای چاپ پوستر در فرانسه به کار می بردند. شیوه چاپ به وسیله لیتوگرافی بسیار ساده است . به همین جهت رایج شدن این جریان ، انقلابی را در کار چاپ به وجودآورد. آلویس سنفلدر Alois Senfelder ، چاپگری آلمانی بود که در کارگاه خود صفحه های نشانه های موسیقی «نت» را به چاپ می رساند. چون تغییرات «نت»در اجرای یک آهنگ بسیار زیاد بود . سنفلدر به دنبال وسایل ساده تری می گشت تا بدون احتیاج به حکاکی بتواند کار خود را ادامه دهد. وی در آزمایش با اشیا مختلف به ویژگی « سنگ » برای چاپ پی برد . تجربه وی به سال های 1796 میلادی برمی گردد که به زودی توسط چاپگران دیگر مورد استفاده قرار گرفت. این شیوه تکنیکی مناسب برای کار چاپ نشریات شد. روش چاپ به وسیله لیتوگرافی به این صورت بود که ابتدا طرح اصلی توسط طراح با وسیله یی چرب ، مثل مداد چرب ، مدادشمعی ، مداد ابرو ، ذغال چرب ، موم و یا مداد رنگی مومی یا قلم مو و واکس و یا هر وسیله اثرگذار چرب بر روی سنگ منتقل می شد. انتقال طرح ممکن بود توسط خود طراح و یا توسط استادکاری در کارگاه لیتوگرافی به سنگ منتقل شود. در روش دوم طراح ، طرح را بر روی کاغذ می کشید و در کارگاه لیتوگرافی به روی سنگ انتقال می یافت. بعد از خشک شدن طرح بر روی سنگ و ثابت ماندن آن ، سطح سنگ را کاملا مرطوب می کردند به طوری که تمام رویه سنگ آهک به خوبی آب را به خود جذب کند . در این مرحله نباید آب به صورت قطره و یا به صورت روان به روی سنگ باقی می ماند، بلکه رطوبت و نَمی آب باید کاملا توسط سنگ جذب می شد و سنگ کاملاخیس می ماند. در مرحله بعد باید بر روی سنگ خیس خورده جوهر چاپ می ریختند و با کف دست یا پارچه ململ بدون پرز چند بار جوهر چاپ را در تمام قسمت های طراحی شده پخش می کردند. بنا به خاصیت جوهر چاپ ، به علت چرب بودن فقط به قسمت های چرب شده سنگ که طراحی شده می چسبید و بر روی قسمت های خیس شده سنگ نمی ماند. بعدکاغذی برای چاپ را به دقت بر روی سنگ پهن کرده و کاغذ دیگری به عنوان آستر بر روی آن می گذاشتند، سپس با غلتکی استوانه یی ، صاف و کاملا یک دست چند بار از بالا به پایین بر روی کاغذ می غلتاندند ، طرح چاپ شده را به دقت از سنگ بلند کرده روی آن یک شماره زده و به امضای صاحب اثر می رسید. این روش برای چاپ دوم و سوم و الی آخر ادامه می یافت .در بسیاری از کارهای لیتوگرافی شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 82
فهرست بندی
فصل اول. طرح تحقیق
مقدمه
بیان موضوع تحقیق
بیان مسئله و سوال پژوهش
سوال پژوهش
هدف تحقیق
فرضیه تحقیق
متغیرهای تحقیق
اهمیت ضرورت و فایدههای موضوع تحقیق
تعریف مفاهیم
تعریف عملیاتی
فصل دوم. گستره نظری و سوابق عملی تحقیق
پیشینه و تاریخچه نظری
نظریههای مربوط به افسردگی
نظریههای روان بریایی
نظریه یادگیری
ماهیت افسردگی
شناخت افسردگی
شیوع افسردگی
تشخیص افسردگی
نشانههای افسردگی
اراات روانی افسردگی
تغییرات روزانه
علل اختلال افسردگی
درمان افسردگی
ورزش
تعریف ورزش
انتخاب برنامه ورزش
ورزش در بعد انسانی
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
نوع و روش تحقیق
تعریف گروه نمونه آماری
توضیح روش نمونه گیری و مراحل انجام آن
دادههای مورد نیاز
ابزار تحقیق
ابزار مورد نیاز
روش اجرای دادهها
شیوه جمع آوری دادهها
شیوه روش آماری تحقیق
فصل چهارم: دادههای آماری
فصل پنجم: نتیجه گیری
تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری:
ابتدا نمرههای افراد مختلف (ورزشکار و غیر ورزشکار) را در دو جدول جداگانه دسته بندی میکنیم تا برای محاسبات راحت بتوان عمل کرد.
جدول 1-4 نمرات افراد عادی (غیر ورزشکار)
1
33
11
35
21
30
31
11
41
20
2
33
12
34
22
25
32
13
42
21
3
31
13
31
23
25
33
3
43
22
4
4
14
35
24
25
34
7
44
23
5
3
15
38
25
17
35
9
45
24
6
42
16
28
26
14
36
9
46
25
7
42
17
24
27
13
37
15
47
29
8
31
18
24
28
13
38
17
48
35
9
33
19
26
29
16
39
18
49
36
10
33
20
28
30
15
40
19
50
32
جمع
285
303
193
121
267
جمع کل نمرهها: 1169
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آیا روح وجود دارد؟
نوشته ی : آرش بیخدا
منبع: سایت افشا
1- پیشگفتار
2- ایده روح از کجا آمده است؟
3- بررسی علمی و فلسفی روح
3.1- تاریخچه مختصری از روح و تعاریف آن.
3.2- تناقضات در تعریف روح.
3.3- آیا حیات انسان به روح وابسته است؟
3.4- آیا هوشیاری انسان به روح وابسته است؟
4- پیامبر اسلام و قرآن و نظرات اسلامی پیرامون روح
5- بررسی دلایل رایج برای باور به روح
5.1- احضار روح
5.2- دژاوو
5.3- رویا دیدن در هنگام خواب
5.4- رویاهای صادقه
6- نتیجه گیری
7- توضیحات
1- پیشگفتار
مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باورهای دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" (1) از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود.
وجود روح توسط بسیاری از خداناباوران و خردگرایان انکار میشود. اثبات عدم وجود پدیده ای مثل روح بسیار دشوار است. تصور کنید عده ای به موجودی نامرئی و غیر مادی به نام "گوراگورا" اعتقاد داشته باشند و ادعا کنند گوراگورا موجودی است که در هنگام عطسه کردن نزد انسانها می آید و انسانها را میبوسد. و بوسه او سبب عطسه انسانها میشود. هیچ کس نمیتواند گوراگورا را ببیند و یا او را لمس کند. حال آیا کسی میتواند اثبات کند که گوراگورا وجود ندارد؟ این باورمندان به گوراگورا ممکن است به شما بگویند هر گاه او شما را ببوسد شما عطسه کرده اید و هر گاه شما را نبوسد عطسه نخواهید کرد، و اگر شما این باور آنها را انکار کنید، آنها از شما خواهند پرسید، پس انسان برای چه عطسه میکند؟ اگر دلیلی علمی برای عطسه پیدا کنید و به آنها بگویید که عطسه کردن به این دلیل و به آن دلیل علمی است که اتفاق می افتد، ممکن است معتقدان به گوراگورا به شما بگویند "خوب ما نیز منکر این دلایل علمی نیستیم، اما گوراگورا هم همزمان با آن دلایل علمی شما را میبوسد، و اگر گوراگورا وجود نداشته باشد و شما را نبوسد شما هرگز عطسه نخواهید کرد."
قضیه روح هم بسیار شباهت به مسئله گوراگورا دارد. روح از نظر گروهی از کسانیکه به وجود آن اعتقاد دارند دلیل اصلی و جوهر حیات است یعنی حیات وقتی آغاز میشود که روح به بدن وارد میشود و وقتی پایان میگیرد که روح از بدن خارج میشود، و از آنجا که روح پدیده ای طبیعی (Natural) نیست در حوزه بررسی علمی قرار نمیگیرد، و از نظر کسانیکه به ماوراء طبیعت (Supernatural) (فراطبیعت گرایی، سوپر ناچورالیسم چیست؟) اعتقاد ندارند چون مدارک و دلایلی برای اعتقاد به چنین موضوعی وجود ندارد، همین ماوراء طبیعی بودن روح دلیل خوبی است برای انکار وجود آن. اما اگر وجود ماوراء طبیعت را ممکن فرض کنیم، نمیتوان اثبات کرد که روح وجود ندارد، مگر اینکه در وجود و تعریف روح تناقضی با خود آن و یا با سایر اصول استوار یافت شود و از اصل محال بودن اجماع نقیضین (تناقض چیست؟) اثبات کرد که وجود روح محال است. اما این نوشتار به یافتن و بحث کردن پیرامون چنین تناقضاتی نخواهد پرداخت، این نوشتار بیشتر تحلیلی علمی، تاریخی و فلسفی است از پدیده روح و همچنین تلاشی است برای پاسخ دادن به پرسشهای رایج در این زمینه و رد دلایل رایج غلطی که معمولاً برای اثبات وجود روح از آنها استفاده میشود.
زیرا همانگونه که در مورد گوراگورا یک انسان خردگرا (خردگرایی چیست؟) میتواند به دلیل اینکه مدارک علمی معتبر یا دلایل صحیح فلسفی برای اثبات وجود آن وجود نداشته باشد و در نتیجه به دلیل اینکه ایده وجود گوراگورا از فیلتر خرد عبور نمیکند منکر وجود گوراگورا شود، در مورد روح نیز دقیقاً مسئله به همین صورت است. در این نوشتار این واقعیت را که آنچه باورمندان به وجود روح معمولاً به عنوان دلایل خود برای اعتقاد به وجود روح بیان میکنند دلایل درستی نیستند نشان خواهیم داد، و نتیجه آن خواهد بود که در خواهیم یافت دلایل معتبری برای اعتقاد به روح وجود ندارد. بنابر این وجود روح را میتوان تنها به دلیل اینکه دلایل معتبری برای اعتقاد به آن وجود ندارد انکار کرد و نشان داد که این اعتقاد برخواسته از نادانی قدما بویژه افلاطون است که وارد باورهای دینی شده است. لذا خردمندانه ترین جایگاه نسبت به قضیه روح، جایگاه انکار است، مگر اینکه دلایل معتبری برای نفی وجود آن انکار شود.
2- ایده روح از کجا آمده است؟
نخستین چیزی که باعث شد انسانها به روح روی بیاورند مسئله حیات بود. انسانها همواره بدنبال این بوده اند که ببینند حیات چیست و از کجا آمده است و پاسخ این پرسش خود را در یافتن فرق انسان زنده و انسان مرده جستجو میکردند تا اینکه بتوانند حیات را توضیح دهند و درک کنند. باورهای دینی اکثراً برخواسته از تلاش انسانهای بدوی و اولیه هستند، برای توضیح دادن چیزهایی که امروز علم به توضیح آنها میپردازد. بشر اولیه همواره در تلاش برای توضیح این مسئله و پاسخ به سایر پرسشهای اساسی اش دست به خلقت موجوداتی تخیلی و غیر طبیعی زده است که ارواح یکی از آن چیزها هستند.
در نظر انسانهای اولیه ابتدائی ترین و آشکار ترین تفاوتی که بین موجودی زنده و موجودی غیر زنده دیده میشود این است که انسان زنده نفس میکشد و انسان مرده نفس نمیکشد. لذا این تنفس