لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
ترجمان البلاغه
تصنیف
محمد بن عمر الرادویانی
به تصحیح واهتمام
پروفسور احمد آتش
باز نویسی
دانشجوی زبان وادبیات فارسی
مجید رضائی
سال تحصیلی
87 -86
پرفسوراحمد آتش :
احمد آتش ، در سال 1917 به دنیا امد و در سال 1966 م در گذشت ،او ادیب و ایرانشناس معروف کشور ترکیه است . وی در آغچاکوی در ناحیه ی بیرجیک زاده شد .. تحصیلات ابتدایی را در مَرْعَش و تحصیلات متوسطه را در قونیه به پایان رساند .اتش درسال 1935م وارد مدرسه ی عالی استانبول شد و در گروه آموزشی زبان و ادبیات ترکی دانشکده ی ادبیات استانبول به تحصیل مشغول شد .
آتش در باره ی اموختن زبان فارسی مینویسد :"من زبان فارسی را خود به خود آغاز کردم "او هنوز دانشجو بود که ریتر- محقق المانی - در تعلیم دروس خود ،- فارسی و عربی- ، از او یاری خواست . پس از آن که احمد آتش در 1939 م موفق به گرفتن گواهی نامههای تحصیلی لازم شد ، رسماً به سمت دستیاری ریتر در دانشگاه استخدام گردید .اتش بعد از دفاع از رساله ی خود ، در اوایل سال 1943م به مقام « دانشیاری » دست یافت. . اودر تصحیح متون مختلف ، که خود آن را " نقد و نشر متون" میخواند ، شاگرد وفادار ریتر بود .احمدآتش از 1939 م با همکاری ریتر برای استقلال کرسی ادبیات عربی و فارسی کوشش بسیارکرد و. این کار بسیارمهم هنگامی انجام گرفت که آموزش همگانی عربی و فارسی از برنامه ی مدارس متوسطه و عالی حذف گردیده بود و این دو درس در دانشکده ی ادبیات فقط جزئی تکمیلی از دروس دیگر به حساب میآمد . آتش همچنین در گسترش سازمان خاورشناسی ، که به طور غیررسمی در 1938 م بنیاد یافته بود ، بسیار کوشید و از 1949م ( تاریخ مراجعت ریتر به آلمان ) تا هنگام وفات ، مسئولیت آموزشی کرسی ادبیات عربی و فارسی و مؤسسه ی خاورشناسی را برعهده داشت.
احمد آتش در 1935 م به مقام استادی دست یافت و . با نشر نخستین شماره ی مجله ی خاورشناسی در 1956 م مؤسسه ی خاورشناسی را دارای نشریهای تخصصی کرد . او افزون بر این مسئولیت ها ، مدیریت انتخابی هیأت تحریریه ی اسلام آنسیکلوپدیسی ، عضویت کمیته ی اداری انجمن جهانی پژوهش های خاورشناسی ، که خود از بنیادگزاران آن بود ، عضویت بنیاد تحقیقات فرهنگی ترک ، مجمع زبانشناسی ترک و نیز سرپرستی بخش اسلامی کتابخانه ی دانشگاه استانبول را برای مدتی برعهده داشت
احمد آتش محققی دقیق و دانشمندی پرکار بود . وسعت مطالعات در باب موضوعات گوناگون ، کار مداوم در زمینه ی نسخههای خطی کتابخانهها از او عالمی پرمایه ساخته بود .
آتش درباره ی کارهای علمی خود چنین مینویسد : کسانی که « از نزدیک با حیات من آشنایی دارند ، میدانند که من به جز کارهای علمی هیچ گرفتاری خارجی ندارم و در تهیه و نشر آثار خود نیز به جز موجبات علمی هیچ عاملی مرا دچار وقفه نمیکند ».
وی محضر بسیار از اساتید ان زمان مانند ، شرفالدین یالتقایه را درک کرد و آشنایی و تماس درازمدت با ریتر خاورشناس آلمانی ، ازوی دانشمندی ممتاز و خاورشناسی برجسته ساخت .وی شاگردان بسیاری داشت که برخی از آنان هماکنون در دانشگاه های ترکیه تدریس میکنند . وی مردی خون گرم وبسیار مودب بود وهیچ گاه خود ستایی نمی کرد ،. انصاف او را می توان در این جمله اش به خوبی درک کرد : "اگر متن مورد انتقاد اشتباهاتی دارد ، این اشتباهات تنها متوجه شخص من است ، نه اصول علمی . » او علاقه بسیاری به تهیه ی میکروفیلم و فتوکپی نسخههای خطی داشت که در کارگاه کوچکی که خود در سازمان خاورشناسی ترتیب داده بود ، بدان مشغول بود او.همه ی تحصیلاتش را در ترکیه گذراند ، ولی وی به منظور شرکت در کنگرهها و سمینارهای مختلف سفرهای کوتاهی به خارج از ترکیه نیز داشته استکه از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1-بیست و یکمین کنگره ی بینالمللی خاورشناسی ( پاریس ، 1948 م )
2- هزاره ی ابن سینا ( بغداد ، 1952 م )
3.- هزاره ی ابن سینا ( تهران ، 1954م )
4- بیست و سومین کنگره ی بینالمللی خاورشناسان ( کمبریج ، 1954 م )
5- بیست و پنجمین کنگره ی بینالمللی خاورشناسان ( مسکو ، 1960 م )
6- مراسم یادبود نهصدمین سال وفات خواجه عبدالله انصاری ( کابل وهرات، 1962 م )
7 -جلسات بحث و گفت وگو درباره ی تدوین تاریخ مفصل ایران (تهران، 1966م).
مقدمه ای بر ترجمان البلاغه :
ترجمان البلا غه قدیمی ترین اثر ادبی ایران بعد از اسلام است این کتاب قرن ها به فرخی شاعرمنسوب بوده است . رشید الدین
وطواط متوفی در 573 هجری در مقدمه حدایق السحر فی دقایق الشعر دلیل نگارش کتاب خود را پراشتباه بودن ونا خوش بودن
ترجمان البلاغه می داند ولی ازذکر نام نویسنده خود داری می کند . دومین مولفی که از ترجمان البلاغه یاد می کند یاقوت
حموی متوفی در 626 است که ان را منسوب به فرخی می داند .دولتشاه سمرقندی متوفی در 900 هجری نیز در جایی دیگر متذ
کر می شود که این کتاب متعلق به فرخی است .بعد ازوی کاتب چلبی و حاجی لطف علی بیک اذر ورضا قلی خان هدایت این
کتاب را بدون هیچ توضیح اضافی از فرخی می دانند در این میا ن میرزا محمد قزوینی در مقدمه المعجم تالیف قیس رازی
وشبلی نعمانی دانشمند بزرگ هندی به همین طریق پا ی نهاده وکتاب را متعلق به فرخی می دانند . همچنین عباس اقبال در
مقدمه خود بر حدایق السحر بمناسبت از بین رفتن ترجمان البلاغه تاسف می خورد.
نسخه ای قدیمی از ترجمان البلاغه تا کنون محفوظ مانده است که تاریخ کتا بت ان اخر رمضان 507 است و به تازگی در
کتابخانه ی فاتح در اسلامبول بدست امده است درصفحه ی اول این نسخه امده است کتا ب ترجمان البلاغه را محمد بن
عمرالرادویانی تصنیف کرده است باید دانست هیچ یک از مولفین گذشته ادعا نمی کنند که این کتاب را دیده اند .بنا بر این
انتساب ترجمان البلاغه به فرخی به سندی معتبرمتکی نیست . لذا شاهدی در دست نسیت که نشان دهد ترجمان البلاغه را
محمدبن عمر الرادویانی ننوشته باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
ترجمان البلاغه
تصنیف
محمد بن عمر الرادویانی
به تصحیح واهتمام
پروفسور احمد آتش
باز نویسی
دانشجوی زبان وادبیات فارسی
مجید رضائی
سال تحصیلی
87 -86
پرفسوراحمد آتش :
احمد آتش ، در سال 1917 به دنیا امد و در سال 1966 م در گذشت ،او ادیب و ایرانشناس معروف کشور ترکیه است . وی در آغچاکوی در ناحیه ی بیرجیک زاده شد .. تحصیلات ابتدایی را در مَرْعَش و تحصیلات متوسطه را در قونیه به پایان رساند .اتش درسال 1935م وارد مدرسه ی عالی استانبول شد و در گروه آموزشی زبان و ادبیات ترکی دانشکده ی ادبیات استانبول به تحصیل مشغول شد .
آتش در باره ی اموختن زبان فارسی مینویسد :"من زبان فارسی را خود به خود آغاز کردم "او هنوز دانشجو بود که ریتر- محقق المانی - در تعلیم دروس خود ،- فارسی و عربی- ، از او یاری خواست . پس از آن که احمد آتش در 1939 م موفق به گرفتن گواهی نامههای تحصیلی لازم شد ، رسماً به سمت دستیاری ریتر در دانشگاه استخدام گردید .اتش بعد از دفاع از رساله ی خود ، در اوایل سال 1943م به مقام « دانشیاری » دست یافت. . اودر تصحیح متون مختلف ، که خود آن را " نقد و نشر متون" میخواند ، شاگرد وفادار ریتر بود .احمدآتش از 1939 م با همکاری ریتر برای استقلال کرسی ادبیات عربی و فارسی کوشش بسیارکرد و. این کار بسیارمهم هنگامی انجام گرفت که آموزش همگانی عربی و فارسی از برنامه ی مدارس متوسطه و عالی حذف گردیده بود و این دو درس در دانشکده ی ادبیات فقط جزئی تکمیلی از دروس دیگر به حساب میآمد . آتش همچنین در گسترش سازمان خاورشناسی ، که به طور غیررسمی در 1938 م بنیاد یافته بود ، بسیار کوشید و از 1949م ( تاریخ مراجعت ریتر به آلمان ) تا هنگام وفات ، مسئولیت آموزشی کرسی ادبیات عربی و فارسی و مؤسسه ی خاورشناسی را برعهده داشت.
احمد آتش در 1935 م به مقام استادی دست یافت و . با نشر نخستین شماره ی مجله ی خاورشناسی در 1956 م مؤسسه ی خاورشناسی را دارای نشریهای تخصصی کرد . او افزون بر این مسئولیت ها ، مدیریت انتخابی هیأت تحریریه ی اسلام آنسیکلوپدیسی ، عضویت کمیته ی اداری انجمن جهانی پژوهش های خاورشناسی ، که خود از بنیادگزاران آن بود ، عضویت بنیاد تحقیقات فرهنگی ترک ، مجمع زبانشناسی ترک و نیز سرپرستی بخش اسلامی کتابخانه ی دانشگاه استانبول را برای مدتی برعهده داشت
احمد آتش محققی دقیق و دانشمندی پرکار بود . وسعت مطالعات در باب موضوعات گوناگون ، کار مداوم در زمینه ی نسخههای خطی کتابخانهها از او عالمی پرمایه ساخته بود .
آتش درباره ی کارهای علمی خود چنین مینویسد : کسانی که « از نزدیک با حیات من آشنایی دارند ، میدانند که من به جز کارهای علمی هیچ گرفتاری خارجی ندارم و در تهیه و نشر آثار خود نیز به جز موجبات علمی هیچ عاملی مرا دچار وقفه نمیکند ».
وی محضر بسیار از اساتید ان زمان مانند ، شرفالدین یالتقایه را درک کرد و آشنایی و تماس درازمدت با ریتر خاورشناس آلمانی ، ازوی دانشمندی ممتاز و خاورشناسی برجسته ساخت .وی شاگردان بسیاری داشت که برخی از آنان هماکنون در دانشگاه های ترکیه تدریس میکنند . وی مردی خون گرم وبسیار مودب بود وهیچ گاه خود ستایی نمی کرد ،. انصاف او را می توان در این جمله اش به خوبی درک کرد : "اگر متن مورد انتقاد اشتباهاتی دارد ، این اشتباهات تنها متوجه شخص من است ، نه اصول علمی . » او علاقه بسیاری به تهیه ی میکروفیلم و فتوکپی نسخههای خطی داشت که در کارگاه کوچکی که خود در سازمان خاورشناسی ترتیب داده بود ، بدان مشغول بود او.همه ی تحصیلاتش را در ترکیه گذراند ، ولی وی به منظور شرکت در کنگرهها و سمینارهای مختلف سفرهای کوتاهی به خارج از ترکیه نیز داشته استکه از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1-بیست و یکمین کنگره ی بینالمللی خاورشناسی ( پاریس ، 1948 م )
2- هزاره ی ابن سینا ( بغداد ، 1952 م )
3.- هزاره ی ابن سینا ( تهران ، 1954م )
4- بیست و سومین کنگره ی بینالمللی خاورشناسان ( کمبریج ، 1954 م )
5- بیست و پنجمین کنگره ی بینالمللی خاورشناسان ( مسکو ، 1960 م )
6- مراسم یادبود نهصدمین سال وفات خواجه عبدالله انصاری ( کابل وهرات، 1962 م )
7 -جلسات بحث و گفت وگو درباره ی تدوین تاریخ مفصل ایران (تهران، 1966م).
مقدمه ای بر ترجمان البلاغه :
ترجمان البلا غه قدیمی ترین اثر ادبی ایران بعد از اسلام است این کتاب قرن ها به فرخی شاعرمنسوب بوده است . رشید الدین
وطواط متوفی در 573 هجری در مقدمه حدایق السحر فی دقایق الشعر دلیل نگارش کتاب خود را پراشتباه بودن ونا خوش بودن
ترجمان البلاغه می داند ولی ازذکر نام نویسنده خود داری می کند . دومین مولفی که از ترجمان البلاغه یاد می کند یاقوت
حموی متوفی در 626 است که ان را منسوب به فرخی می داند .دولتشاه سمرقندی متوفی در 900 هجری نیز در جایی دیگر متذ
کر می شود که این کتاب متعلق به فرخی است .بعد ازوی کاتب چلبی و حاجی لطف علی بیک اذر ورضا قلی خان هدایت این
کتاب را بدون هیچ توضیح اضافی از فرخی می دانند در این میا ن میرزا محمد قزوینی در مقدمه المعجم تالیف قیس رازی
وشبلی نعمانی دانشمند بزرگ هندی به همین طریق پا ی نهاده وکتاب را متعلق به فرخی می دانند . همچنین عباس اقبال در
مقدمه خود بر حدایق السحر بمناسبت از بین رفتن ترجمان البلاغه تاسف می خورد.
نسخه ای قدیمی از ترجمان البلاغه تا کنون محفوظ مانده است که تاریخ کتا بت ان اخر رمضان 507 است و به تازگی در
کتابخانه ی فاتح در اسلامبول بدست امده است درصفحه ی اول این نسخه امده است کتا ب ترجمان البلاغه را محمد بن
عمرالرادویانی تصنیف کرده است باید دانست هیچ یک از مولفین گذشته ادعا نمی کنند که این کتاب را دیده اند .بنا بر این
انتساب ترجمان البلاغه به فرخی به سندی معتبرمتکی نیست . لذا شاهدی در دست نسیت که نشان دهد ترجمان البلاغه را
محمدبن عمر الرادویانی ننوشته باشد .