لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موسیقی چنان که گذشت فن ترکیب اصوات و بیان احساسات توسط صوتها است . به گفته «موزارت» موسقی بیان خوشایند زندگی و به زغم «بولیوز» موسیقی شاعرانه ترین ، ارزنده ترین، نیرومندترین و اندارترین هنرهاست و باید آزادترین آنها هم باشد. به موجب داستانهای دین یونان «آپولن» خدای موسیقی با نه فرشته خود در کوه «پارناس» زندگی می کرد و این فرشتگان را «موز» می گفتند و موسیقی از نام آنها اشتقاق یافته است.
در تاریخ تحول موسیقی از باستان تحول موسیقی از باستان تا امروز، نخست موسیقی نزد ملل باستانی ، سومری، آکادی، ایلامی، مصری، یونانی و لاتینی را بررسی می کنیم:
بر اثر کاورش هایی که در اواخر قرن نوزدهم در گورستان «اور» که تاریخ بنیاد آن به سی قرن قبل از میلاد می رسد به عمل امده ریشه اصلی موسیقی آسیایی تا حدی روشن گردیده است.
از سومر قدیم دو ستوان که بر آن آهنگ موسیقی حک شده به دست آمده است. از خزانه های اور اسباب موسیقی بادی کشف شده، که می توان عمده نغمه های متداول امروز را از آن استخراج نمود. این آلت متعلق به 1800 قمری پیش از میلاد است. بر اثر تتبعات دقیق و به اتکاء تصاویر و نقش و نگارهای موجود، موسیقی سومر شامل: سرود، شکوائیه و مرثیه بوده. از جمله نوحه بر ویرانی «نیپور که شش آهنگ داشه و با طبل و لیر اجرا می شده است و این تغنی با اسباب به دوران «گودآ» (2400 قمری پیش از میلاد) ارتباط می یابد.
پزشکان کلده پیش از عمل، آهنگی مقدس می سرودند و در وراء این موسیقی دینی، دربار از موسیقی خاصی بهره مند می شد و نوازندگان را آلتی شبیه «لیر» که پنج وتر داشته استفاده می کردند.
رقص هم به طور قطع رواج داشته است و اثار باقی مانده گورستان شاهی متعلق به 2700 قمری پیش از میلاد این مدعا را به اثبات می رساند. آلات موسیقی آن عصر زهی و باید و ضربی بوه، یک نوع نی مضاعف نقره نیز که دارای چهار سوارخ است از این قبرستان (مربوطب ه 27090 تا 3200 قمری پیش از میلاد) به دست آمده است. فلوتی با لوله، فقی و هفت سوراخی متعلق به (2000 قمری پیش از میلاد) هم از همانجا کشف شده است.
اشعار مقدسی درباره «استار» مربوط به قرن 6 و 7 و حجاری شیپوری به طول پنجاه تا شصت سانتیمتر از قرن 8 ق. م در دست است.
از مقبره ملکه «شوهد» نقش چنگی به طول یک متر و دارای یازده وتر به دست آمده است و نشان می دهد نوازندگان او هنگامی که ملکه خودکشی می کرده یا به میل خود سم می خورده می نواخته اند. این آلت شبیه چنگی دیگر است که بر اثر حفاری سال 1809 در «لاگاش» کشف شده متعلق به 2400 ق. م است. از آن عصر عودی طلایی با یک وتر و عود نقره و چنگی که با این دو آلت همراهی می کرده است و متعلق به 2700 ق. م است، به دست امده است.
نوازندگان که در حدود 680 ق. م در رکاب شاهان ایلام بوده، چنگی 13 وتری داشته اند. چنگی نیز 21 و 22 وتری وسه گوشه در «سوز» متعلق به 1900 تا 2000 ق. م پیدا شده است.
چدر بابل به سال 1600 و در نیپور به سال 1900 ق. م عودهایی با 2 تا 3 سیم به دست آمده. در آن دوران شرقی ها از «سمبال» و «تمپال» و طبل مخصوصاً بالگ که شبیه صندوق بزرگی بوده است استفاده می کرده اند و همه این سازها با یکدگیر به صورت جمعی به کار می رفته است. در «بریتیش میوزیوم» لندن نقشی از ایلام قدیم وجود دارد که به موجب آن ده نوازنده و پانزده خاننده با کمک چنگ و نی مضاعف طبل (متعلق به 689 ق. م) هنرنمایی می کنند همچنین در نقشی دیگر نوازنده عود دیده می شود. در حدود 2500 ق. م بابل بر سومر غلبه کرد ولی از لحاظ هنر مغلوب این قوم شد و خود نیز در حوالی قرن 14 از «آسور» شکست خورد.
به موجب منابع مصری، سومریها در حدود قرن 19 ق. م با آن کشور ارتباط یافتند و با ملل دریایی یا «مردان دریا» نیز آشنا شدند و در نتیجه آلات موسیقی و آداب موسیقیدانی آنان از دریای اژه و آدریاتیک گذشت و به رم رسید و به این ترتیب دنیای کهن از هنر سومریان برخوردار شد و هر کشوری برای مقصدی از رواج موسیقی استقبال کرد. چون موسیقی رکن اصلی مراسم دین است بعضی ملل در اجرای آهنگاهی مذهبی و یا جشن ها و تشریفات درباری از آن استفاده می کردند. مثلا مراسم مربوط به «میترا» که از ایران به خاور نزدیک وغرب رخنه نمود، با موسیقی توأم و نفوذ سومر در همه جا جلوه گر بود. حتی اگر گام منسوب به فیثاغورث هفت نت داشته، بدان جهت است که منجمان کلده به یونانیها وجود و خواص هفت ستاره را آموخته اند... مصریان قدیم به اتکاء افکار دینی خود و اعتقاد به زندگی بعد از مرگ و تصور به تساوی بین حیات و ممات، منابعی سرشار درباره موسیقی به یادگار گذارده اند. اینک در حدود پنجاه فلوت از عهد باستان مصر باقی مانده است.
این قوم به فواصل موسیقی آشنا بوده، وزن را از کوفتن دو دست به هم استخراج می کرده اند. سرودهای دینی به وسیله فرعون و دیگران با اشعاری سه یا چهار بندی خوانده می شد. فرعون می ایستاده یا به زانو در می آمده، دست خود را بلند می نموده است. قدیمی ترین سرود که به دست ما رسیده از Amon-Ra است. که نقاشان نخستین هرم «ساکاراه» با خط میخی جریان آن را بر دیوار ترسیم کرده اند و در آن «هاها یا ای ای» نی به کار می رفته است.
رقص در مصر ظاهرا قدیمی تر است. زیرا مجسه زنی رقاص که تقریبا به پنج هزار سال قبل از میلاد می رسد، موود می باشد و در جدار دیوار هرمی، مطالبی بدین شرح نگاشته شده است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آماده کردن ترکیب آمیلوز در برگهای Arabidopsis
مکانیسم ترکیب آمیلوز را در برگ های Arabidopsis با استفاده از تکنیک های برچسب زنی C بررسی کردیم. در ابتدا این فرضیه را امتحان کردیم که ممکن است malto – oligosaccharides (MOS) به عنوان چاشنی (آستر) برای سنتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. متوجه شدیم ترکیب افزوده شده آمیلوز در دانه ها جدا شده نشاسته با گلوکز ADP تهیه می شود و MOS تهیه می شود و MOS که با دانه ها مقایسه شده با گلوکز ADP تهیه می گردد. علاوه بر این، با استفاده از گیاهان تغییر پذیر (Matant) جمع آوری کننده MOS متوجه شدیم که نسبت به نوع وحشی آمیلوز بیشتری ترکیب گردید که به مقدار MOS در Vivo ارتباط دارد. زمانی که گیاهان تغییر پذیر و نوع وحشی در موقعیت هایی که هر دو خطوط دارای محتوی مشابه MOS هستند، آزمایش گردیدند، هیچ تفاوتی در ترکیب آمیلوز مشاهده نشده همچنین فرضیه ای را آزمایش کردیم که ممکن است شاخه های آمیلو پکتین به عنوان چاشنی برای سینتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. در این مدل شاخه های کشیده آمیلو پکتین برای شکل دادن آمیلوز پشت سر هم شکافته می شوند. آزمایشات تعقیب پالس (ضربه) را انجام دادیم پالس گلوکز ADP برای دانه های جدا شده نشاسته یا CO2 را برای گیاهان سالم به کار بردیم، و با دوره تعقیب در اشکال فرعی بدون برچسب دنبال شد. هیچ انتقال برچسب را از قسمتی از آمیلو پکتین به بخش آمیلوز نشاسته در دانه های جدا شده نشاسته و برگ های سالم با وجود تنوع دوره زمانی تجارب و با استفاده از مسیر تغییر پذیری که نشاسته با مقدار بالایی آمیلوز در آن ترکیب می شود، کشف نکردیم. بنابراین هیچ مدرکی در ترکیب آمیلوز آستر شده Arabidopsis در Arabidopsis وجود ندارد. در نظر می گیریم که MOS آسترهایی برای ترکیب آمیلوز در برگ های Arabidopsis هستند.
نشاسته از دو پلیمر گلوکان (glucan): آمیلو پکتین و آمیلوز تشکیل شده است % 70 یا بیشتر نشاسته گیاهان نوع وحشی، آمیلوپکتین است. آن مولکول بزرگی است که به اندازه زیادی شاخه بندی شده در حالی که آمیلوز کوچکتر بوده و زیاد شاخه بندی نشده است مولکول های آمیلو پکتین برای شکل دادن ماتریکس نیمه بلوری سازماندهی شده اند و مولکول های آمیلوز در حالت نامنظمی در این ماتریکس قرار دارند. آمیلوز و آمیلو پکتین به طور همزمان در طور بیوسنتز دانه نشاسته ترکیب می شوند. بررسی ضد حسی و جهشی نشان داده که ستیاز نشاسته دانه محدود آنزیم 1 منحصرا مسئول ترکیب آمیلوز است. ایزو فرم های سیتاز نشاسته که مسئول ترکیب آمیلو پکتین هستند اساسا به همراه بخشی از این پروتئین هایی که در ماتریکس دانه گنجانده شده اند در شکل قابل حل Plastid جای گرفته اند. بنابراین، حتی زمانی که دانه ها محدود هستند این ایزوفرم ها آمیلوز را ترکیب نمی کنند.
GPSS انتقال باقیمانده گلوکزی یک ADP-GlC را در انتهای کاهش ناپذیر آستر گلوکان کاتالیز میکند، اما نوع این آستر در Vivo مشخص نیست. در ابتدا، ممکن است MOS قابل حل به عنوان استر برای ترکیب آمیلوز عمل کند. زمانی که با دانه های مجزای نشاسته نخود فرنگی، سیب زمینی و جلبک سبز غیر سلولی Chlamydomonas reinhardtii تهیه می شود، MOS بین دو و هفت واحد گلوکز در طول برای شکل دادن آمیلوز در حدود ماتریکس دانه از طریق افزودن گلوکز از گلوکز ADP کشیده می شوند دوما ممکن است شاخه های آمیلو پکتین در حدود ماتریکس از طریق GBSS کشیده و سپس برای شکل دادن آمیلوز شکافته شوند. کار اخیر با دانه های نشاسته که از C. reinhardtii جدا شده این ایده را تضمین کرده است. Vandewal و همکارانش دریافتند که گلوکز گلوکز ADP داخل بخشی از آمیلو پکتین ادغام می شود اما در طول رشد نهفته دانه ها، به بخش آمیلوز انتقال می یابد. در طی این رشد نهفته نیز محتوی آمیلوز در دانه ها افزایش می یابد. این نتایج مطابق ایده ای است که آمیلو پکتین برای GBSS آستر است و آمیلوز از طریق شکافتن زنجیره طولنی توسط فعل و انفعال آنزیمی نامشخص شکل می یابد.
GBSS در حدود دانه های نشاسته ای که از سیب زمینی، سیب زمینی شیرین و embryos نخود فرنگی جدا شده نیز می تواند گلوکز از گلوکز ADP به شاخه های آمیلو پکتین انتقال دهد. بنابراین برای این گونه هایی که شاخه ها برای شکل دادن آمیلوز شکافته می شوند مدرکی وجود ندارد.
هر دو مدل برا چیدن برگ و ترکیب آمیلوز براساس آزمایشاتی است که در Uitro (مایع زجاجیه) انجام شده اگر چه با فراهم آوردن سرنخ های حیاتی، چنین آزمایشاتی نمی تواند نوع آستر را برای ترکیب آمیلوز در Vivo آنزیم های قابل حل ترکیب نشاسته سایر اجزای Plastid شسته شده و ترکیبات آمیلوز در انزوا روی می دهد. این ممکن است شامل فاکتورهایی نشود که بر ترکیب آمیلوز در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .docx :
ترکیب بندی رنگ در معماری
رنگ یکی از اجزای اصلی در طراحی و ساخت مبلمان داخلی است. امروزه اهمیت صنعت مبلمان بعنوان یکی از مهمترین جلوه های معماری داخلی برای همگان روشن و آشکار است. طبیعی است که نوع طراحی و ساخت مبلمان در جنبه های مختلف زندگی انسان تاثیر عمیقی خواهد گذاشت. از این رو شناخت ابعاد مختلف طراحی مبلمان داخلی از جنبه روانشناسانه تا مسائل فنی و مهندسی کاملا ضروری به نظر می رسد و از میان مباحثی که در این بررسی شناخت آن لازم و اجتناب ناپذیر است. عامل رنگ است. رنگها زندگی را زنده می کنند. جاندارند و قابل لمس اند و به عنوان زبان دیداری احساسات انسان به کار می روند. رنگ و ترکیب های آن واکنش و احساسات مختلفی را در افراد بر می انگیزد. بعضی از رنگها احساس آرامش و برخی دیگر احساس هیجان می افزایند. بعضی حس اعتماد و تفاهم را زنده می کنند و برخی حس وحشت و ناامنی، به عنوان مثال در یک شرکت تجاری، با استفاده از رنگهای پخته و هماهنگ می توان محیط کار را چنان آراست که حسی از اعتماد و احترام را در مشتریان ایجاد کند و یا برعکس. اتاق انتظار یک پزشک را با به کار بردن رنگهای قرمز و نارنجی به محیطی بدل کرد که بجای حس آرامش، حس اضطراب و نگرانی را افزایش دهد. بحث ما در این مقاله راجع به نوع و جنس مواد رنگها و کاربری آنها از لحاظ فیزیکی و شیمیایی نیست. بلکه قصد آن است که در مورد انتخاب صحیح نوع رنگ و ترکیب انواع رنگها با سایه های آن در محیط کار و زندگی صحبت کنیم. هر محصول و یا سازه تولیدی در انتها نیاز به رنگ آمیزی دارد که بسته به نوع مصرف و سلیقه استفاده کننده رنگ آن تعیین می گردد. چرا که نوع رنگ هر محصول خود نمایانگر نوع مصرف و مصرف کننده، مد، سبک خاص تولید، درجه اهمیت آن محصول و غیره می باشد. متاسفانه امروز این مساله مهم در صنعت مبلمان و صنایع چوب با بی توجهی مواجه گردیده است. بنابراین نیاز به شناخت رنگها، با توجه به اینکه همه ما خواسته و ناخواسته تحت تاثیر جاذبه رنگ ها هستیم در زندگی امروز بیش از پیش احساس می گردد. آشنایی با رنگ ها و ترکیب آنها نه فقط یک هنر است، بلکه علمی است جامع و گسترده که از قوانین ویژه ای پیروی می کند. قوانینی مانند: تضاد، هماهنگی، سایه روشن و … هماهنگی رنگ ها مثل هماهنگی نت های موسیقی است. همانگونه که ترکیب صحیحی از نت ها می تواند آهنگی گوش نواز بیافریند، ترکیبی از رنگ های مناسب و هماهنگ نیز می تواند یک اثر نقاشی و یا طرح گرافیکی چشم نواز خلق کند. به همین طریق یک طراح داخلی ساختمان نیز، هماهنگی فضای ساختمان را در هماهنگی رنگها با سایر اجزای ساختمان جستجو می کند. شناخت رفتارها، شخصیت ها و توانایی های رنگ بسیار پیچیده ولی قانونمند است. تنوع رنگها، سر به میلیون ها می زند. اما اگر بتوان این تنوع را دسته بندی و تحلیل کرد آنگاه این مجموعه بی شمار رام تر و قابل دسترس تر می شود. نکته دیگر آن است که تمامی رنگهای موجود در طبیعت در واقع از چند رنگ اصلی به وجود آمده اند که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. ترکیب بندی های متفاوتی به صورت تک رنگ منوکروم، دو رنگ ، سه رنگ، و حتی چهار رنگ و … وجود دارد که شناخت کامل از تمامی این عوامل طراح را در پیشرو اهدافش یاری می کند. چرخه رنگ تعداد رنگها قابل شمارش نیست. اما تمامی رنگها از ترکیبی از سه رنگ اصلی آبی، زرد، قرمز و یا از این سه با یکدیگر می آفریند و یا به وسیله دو رنگ سفید و سیاه، روشن تر و تیره تر، یا زنده تر و مرده تر حاصل می شوند.
از ترکیب مستقیم رنگهای اصلی درجه اول رنگهای درجه دوم یعنی نارنجی، سبز و بنفش بوجود می آیند. رنگهای جدید به مثابه تلاش رنگهای اصلی برای نزدیک شدن به یکدیگر از ترکیبهای غیر منظم و نابرابر رنگهای اصلی، رنگهای جدیدی به وجود می آید که رنگهای درجه سوم خوانده می شوند. مجموعه این رنگها، یعنی ۱۲ رنگ حاصله دایره رنگ را تشکیل می دهند که اگر این مجموعه را بشناسید می توانید با آن از سراسر دنیای رنگ بگذرید و حتی زوایای ناشناخته آن را کشف کنید.
با توجه به این که رنگها نقش تعیین کننده ای در انتقال مفاهیم ایفا کنند بنابراین در نمایشگاه ها عناصر رنگی می توانند توجه اشخاص را به خود جلب کنند از این رو در این فضاها به تضاد رنگی شدیدی نیاز است و به همین خاصر در طراحی آن ها باید طیف گسترده ای از رنگها و خلوص آن ها در نظر گرفته شود.
در مجموع استفاده از رنگهای نافذ در نمایشگاه ها بسیار تاثیر گذار بوده و عموما رنگهای قرمز، نارنجی، زرد طبیعتی محرک تر و مهیج تر نسبت به آبی، سبز و بنفش دارند و وقتی که رنگهای قرمز ، زرد و آبی به نسبت های برابر با هم بکار روند قرمز دارای بیشترین نفود و پیش رونده خواهد بود در صورتی که زرد و آبی پس رونده و نفوذ زرد نسبت به آبی بیشتر است.
با استفاده از رنگهای قوی و روشن که با محیط خود دارای تباین است، می توان به خلق کانون های توجه مبادرت ورزید ولی در صورتی که زمینه دارای رنگ های روشن و قوی باشد می توان از نوارهای رنگی یا نورهای فلورسنت یا حتی ایجاد تضاد سیاه و سفید استفاده کرد. این نکته باید همیشه مد نظر قرار گیرد که مهم ترین عامل برای ایجاد کانون توجه تضاد یا تباین رنگ می باشد که به آن کنتراست نیز می گویند.
در فضاهای نمایشگاهی پس از کنتراست دومین عامل ایجاد کانون توجه، نورپردازی مناسب و ایجاد نورهای رنگی و حرکت دادن آن ها می باشد.
با به کارگیری مناسب رنگها، می توان قطعات مجزای یک محصول را به گونه ای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری فرمی واحد را برای محصول القاء کند و یا برعکس قطعات را بیش از آنچه که هست مجزای از یکدیگر نشان دهند که با قوت بخشیدن و یا ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی می توان به این نتایج دست یافت. در نمایشگاهها و فرشگاهها نیز در بعضی موارد هویت سازمانی، نقش اصلی را در انتخاب به کارگیری رنگ ایفا می کند به همین خاصر طراحان و دکورسازان باید با نمادهای رنگی مراکز مختلف آشنائی داشته باشند و برمبنای آن طرح های خود را ارائه و اجرا نمایند. همانطور که می دانیم بعضی از فروشگاههای زنجیره ای پوشاک، مواد غذایی، بهداشتی، صنعتی و … رنگی خاص را برای معرفی و شناساندن محصولات خود انتخاب می کنند بعنوان مثال برای جلب نظر مشتری از رنگ قرمز و زرد خالص در محیط فروشگاه استفاده می شود البته لازم بذکر است که شیوه های اصلی ترکیب بندی رنگ در فضاهای فروشگاهی و نمایشگاهی نیز اعمال شود.
همانطور که در فضاهای نمایشگاهی نور می تواند نقش مهم و اساسی ایفا نماید در فضاهای فروشگاهی نیز نورپردازی مناسب جلوه گر رنگها و نقشهای محصولات و محیط خواهد بود.
رنگها اغلب معانی متفاوتی از فرهنگهای مختلف دارند. با این وجود امروزه دانشمندان عموما موارد ذیل را در مورد رنگها پذیرفته اند. چنانکه این مفاهیم کلیدی مقبولیت عام یافته است. در ادامه به اجمال راجع به برخی رنگهای اصلی و خصوصیات آنها صحبت شده است:
سیاه:
سیاه رنگ اقتدار و توانایی است و در لباس بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد زیرا افراد در لباسهای سیاه لاغرتر به نظر می رسند. این رنگ همچنین فرمانبرداری و تبعیت را می رساند؛ بهمین دلیل کشیش ها لباس مشکی می پوشند تا فرمانبرداری و تسلیم خود را نسبت به خدا نمایش دهند. بعضی متخصصین لباس اعتقاد دارند که زنی که لباس سیاه می پوشد فرمانبرداری از مرد را به نمایش می گذارد. لوازم پیرامون محل کار یا منزل اگر مشکی باشد می تواند بیش از حد اغراق انگیز فرض شده و باعث شود صاحب آن شیطانی یا منزوی به نظر برسد. رنگ سیاه، رنگ زرد، نارنجی، قرمز و قهوه ای روشن را بخوبی نمایش می دهد و برای دکوراسیون مناسب است.
سفید:
رنگ سفید تاکید بر پاکی و صداقت را می رساند چنانکه عروسان بدین منظور لباس سفید می پوشند. این رنگ نور را منعکس می سازد و بعنوان رنگ تابستانی شناخته می شود. سفید در دکوراسیون، لباس و لوازم رایج است زیرا روشنی و شفافیت لازمه طبیعت است و با تمامی رنگهای دیگر همخوانی دارد. البته رنگهای روشن خصوصا سفید، کثیفی و لکه ها را بیشتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .docx :
● ترکیب اتمسفر :
اتمسفر یا جو زمین، مخلوطی از گازهای مختلف است که تا ارتفاع ۹۰ کیلومتری از سطح زمین ازت ـ اکسیژن ـ آرگون ـ دی اکسیدکربن و بخار آب از نظر حجم ۹۹/۷۷ در صد آن را تشکیل می دهند. مشاهدات نشان می دهد که تا ارتفاع ۵۰ کیلومتری نسبت اختلاط گازهای اتمسفری باستثناء بخار آب، به طور محسوس ثابت است. اتمسفر دارای جرمی برابر با ۱۰۱۴ ×۵/ ۶تن می باشد.
● تغییرات اتمسفر:
▪ تغییرات با ارتفاع :
گازهای سبکتر (بویژه هیدروژن ـ هلیوم) اصولاً باید در اتمسفر فوقانی بسیار فراوان باشند. تغییرات اساسی وابسته به میزان دو گاز عمده غیر دائمی یعنی بخارآب و ازن می باشد.
▪ بخار آب :
هوا در بعضی نواحی تقریباً فاقد بخار آب و دربرخی نقاط تا ۴ درصد از نظر حجم خود دارای رطوبت است. ۹۰ درصد از بخار آب در پایین ترین قسمت اتمسفر حدود ۶ کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته است.
▪ ازن : عمدتاً در ۱۵ تا ۳۵ کیلومتری از ضخامت اتمسفر، متمرکز می شود. اشعه ماوراء بنفش که لایه های فوقانی اتمسفر را منور می کند سبب تجزیه مولکول های اکسیژن در لایه های بین ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر می گردد.
● تغییرات در ارتباط با فصل و عرض جغرافیایی :
مقدار ازن در روی استوا کم و در عرض های فوق ۵۰ درجه شمالی بویژه در بهار بیشتر می شود. ازن ذخیره شده در طول «شب قطبی» سبب به وجود آمدن یک لایه غنی از آن در اوایل بهار می گردد. مقدار آب دقیقاً وابسته به حرارت است از این رو در عرض های پایین و تابستان ها بیشتر است ولی در بیابانهای مناطق حاره استثنا می باشد.
● تغییرات با زمان : کمیت هایی از دی اکسیدکربن و ازن در اتمسفر ممکن است مربوط به تغییرات در طی دوره ایی طولانی باشد. دی اکسیدکربن به طور عمده بوسیله کنش ارگانیزم های زنده در زمین و دریا وارد اتمسفر می شود. از منابع کوچک دیگر فساد عناصر اورگانیک در خاک و اشتعال سوخت های فسیل می باشند افزایش میزان دی اکسیدکربن سبب می شود که اتمسفر به مقدار زیاد، انرژی حاصل از خورشید را بگیرد. اگر تغییراتی در اشعه ماوراء بنفش خورشید رخ دهد در ارتباط با آن تغییراتی نیز ممکن است در میزان ازن حاصل آید زیرا ازن هم تابش خورشید و هم تشعشع زمینی را جذب می کند.
با توجه به پراکندگی دما، اتمسفر به لایه های زیر تقسیم می شود:
۱) تروپوسفر :
دارای ضخامتی حدود ۸ کیلومتر در قطب ها ۱۶ تا ۱۹ کیلومتر در مناطق استوایی است از خصوصیات عمده آن کاهش دما در جهت قائم تقریباً ۶ درجه سانتی گراد برای ۱۰۰۰ متر افزایش سرعت بادها با ارتفاع رطوبت قابل ملاحظه در سطوح پایین تر، و به طور کلی مجموعه پدیده های اتمسفری که هوا نامیده می شود در این لایه قابل بررسی است.
۲) تروپوپوز : مرز انتقال خصوصیات اتمسفری را در مقیاس بزرگی از تلاطم و اختلاط را تشکیل می دهد. این لایه کم ژرفا در منطقه استوا نسبتاً مشخص شده است این مرز فوقانی تروپوسفر نسبت به فصول سال تغییر می کند.
۳) استراتوسفر : دومین لایه بزرگ اتمسفر که بالای تروپوسفر و پایین مزوسفر قرار دارد. استراتوسفر نامیده می شود. افزایش تدریجی دما از ویژگی آن است یکی دیگر از ویژگی های استراتوسفر میزان نسبتاً زیاد گاز ازن به خصوص در اطراف لایه استراتوپوز است که ضخامتی حدود ۱۶ تا ۳۰ کیلومتر در این لایه را تشکیل می دهد. و از نظر جلوگیری از اثرات مرگبار تابش های شدید ماوراء بنفش، وجود ازن بسیار موثر است. از طرف دیگر گاز ازن توأم با دی اکسیدکربن اثر بسزائی در پراکندگی عمودی دما دارد.
۴) استراتوپوز : این لایه از ارتفاع حدود ۵۰ کیلومتری شروع شده و منطقه انتقالی بین استراتوسفر و مزوسفر را تشکیل می دهد.
۵) مزوسفر :
در این لایه درجه حرارت به سرعت کاهش می یابد بطوریکه در ارتفاع ۸۰ کیلومتری میزان آن به حدود ۹۰ درجه سانتی گراد می رسد. فشار هوا در مزوسفر بسیار پایین است و میزان آن از یک میلی بار در ارتفاع ۵۰ کیلومتری به ۱ درصد در ۹۰ کیلومتری کاهش می یابد.
۶) مزوپوز :
منطقه فوق مزوسفر در ارتفاع ۸۰ کیلومتری به وسیله حداقل دما، و وارونگی پس از آن مشخص می شود. این منطقه انتقالی بین مزوسفر و ترموسفر را مزوپوز می گویند.
۷) ترموسفر :
فاقد مرز فوقانی معین است. اصطلاح ترموسفر به سبب دمای فوق العاده زیاد ترمودینامیک، به این لایه داده شده است که این میزان ممکن است به ۱۵۰۰ درجه کلوین برسد جلوه سرخی شفق یکی از پدیده های ترموسفر پایینی است قسمت پایینی ترموسفر به طور عمده مرکب از ازت (N) و اکسیژن O۲ به صورت مولکولی اتمی (O) است در حالیکه در فوق کیلومتری اکسیژن به ازت غلبه می کند. دمای زیاد در این لایه مدیون جذب تشعشع ماوراء بنفش بوسیله اکسیژن اتمی .
۸) یونسفر :
بخشی از اتمسفر زمین است که از حدود فوق ۶۰ کیلومتری به سبب یونیزاسیون، به صورت منطقه (تمرکز یون ها و الکترون های) آزادی در می آید که سبب انعکاس امواج رادیویی می شود. از طرف دیگر فجرهای قطبی شمالی و جنوبی نیز بوسیله نفوذ ذرات یونیزه، در درون اتمسفر از ۳۰ تا ۸۰ کیلومتری به ویژه در مناطق حدود ۲۰ تا ۲۵ درجه از قطب های مغناطیسی مشاهده می شوند. این لایه فاقد گازهای سنگینی نظیر بخارآب ـ اکسیژن و ازت حالت مولکولی است.در این لایه ناوه های کم ژرفا به صورت لایه های یونسفری E و F۱ و F۲ طبقه بندی می شوند.که به ترتیب در حدود ۱۱۰ ۱۶۰ و ۳۰۰ کیلومتری قرار دارند. انعکاسات رادیویی بعضاً در سطوحی به ارتفاع ۶۵ تا ۸۰ کیلومتری رخ می دهد که بنام لایه D نامیده می شود.این لایه با حداکثر از تمرکز یونیزاسیون مشخص می شود. لایه های E و F۱ تقریباً منظم و در میزان های حداکثر خود از نظر یون و چگالی الکترون ها، دارای تغییرات منظم روزانه ـ فصلی و چرخه لک های خورشیدی می باشند.
لایه F۲ در ارتباط با کشنده های خورشیدی ـ قمری و اثر میدان مغناطیسی زمین، آنومالی های بسیاری را نشان می دهد. تغییرات کوتاه مدت از پراکندگی و تمرکز در این لایه، دقیقاً وابسته به طوفان های مغناطیسی است که بنام طوفان های یونسفری نامیده می شود.
۹ اگزوسفر : در ارتفاع بیش از ۳۰۰ کیلومتری از زمین و در ورای یونسفر منطقه ایی که جاذبه زمین نیروی چندانی ندارد. لایه ای از گازها وجود دارد که بنام اگزوسفر نامیده می شود. در اینجا اتمهای اکسیژن و هلیوم اتمسفر رقیقی را تشکیل می دهند. هلیوم خنثی و اتم های هیدروژن که دارای وزن های اتمی پایینی هستند می توانند فرار کنند. هیدروژن با تجزیه بخار آب و متان از نزدیکی مزوپوز جایگزین می شود. در حالی که هلیوم به طریق عمل پرتوهای کیهانی در ازت و از شکستن عناصر پرتوزا در پوسته سطحی زمین به طور آرام ولی مداوم تولید می شود.
با توجه به تغییرات و پراکندگی دما اتمسفر به لایه های زیر تقسیم می شود:
۱) تغییرات با ارتفاع :
گازهای سبکتر (بویژه هیدروژن ـ هلیوم) اصولاً باید در اتمسفر فوقانی بسیار فراوان باشند. تغییرات اساسی وابسته به میزان دو گاز عمده غیر دائمی یعنی بخارآب و ازن می باشد.
▪ بخار آب :
هوا در بعضی نواحی تقریباً فاقد بخار آب و دربرخی نقاط تا ۴ درصد از نظر حجم خود دارای رطوبت است. ۹۰ درصد از بخار آب در پایین ترین قسمت اتمسفر حدود ۶ کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته است.
ازن : عمدتاً در ۱۵ تا ۳۵ کیلومتری از ضخامت اتمسفر، متمرکز می شود. اشعه ماوراء بنفش که لایه های فوقانی اتمسفر را منور می کند سبب تجزیه مولکول های اکسیژن در لایه های بین ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر می گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آماده کردن ترکیب آمیلوز در برگهای Arabidopsis
مکانیسم ترکیب آمیلوز را در برگ های Arabidopsis با استفاده از تکنیک های برچسب زنی C بررسی کردیم. در ابتدا این فرضیه را امتحان کردیم که ممکن است malto – oligosaccharides (MOS) به عنوان چاشنی (آستر) برای سنتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. متوجه شدیم ترکیب افزوده شده آمیلوز در دانه ها جدا شده نشاسته با گلوکز ADP تهیه می شود و MOS تهیه می شود و MOS که با دانه ها مقایسه شده با گلوکز ADP تهیه می گردد. علاوه بر این، با استفاده از گیاهان تغییر پذیر (Matant) جمع آوری کننده MOS متوجه شدیم که نسبت به نوع وحشی آمیلوز بیشتری ترکیب گردید که به مقدار MOS در Vivo ارتباط دارد. زمانی که گیاهان تغییر پذیر و نوع وحشی در موقعیت هایی که هر دو خطوط دارای محتوی مشابه MOS هستند، آزمایش گردیدند، هیچ تفاوتی در ترکیب آمیلوز مشاهده نشده همچنین فرضیه ای را آزمایش کردیم که ممکن است شاخه های آمیلو پکتین به عنوان چاشنی برای سینتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. در این مدل شاخه های کشیده آمیلو پکتین برای شکل دادن آمیلوز پشت سر هم شکافته می شوند. آزمایشات تعقیب پالس (ضربه) را انجام دادیم پالس گلوکز ADP برای دانه های جدا شده نشاسته یا CO2 را برای گیاهان سالم به کار بردیم، و با دوره تعقیب در اشکال فرعی بدون برچسب دنبال شد. هیچ انتقال برچسب را از قسمتی از آمیلو پکتین به بخش آمیلوز نشاسته در دانه های جدا شده نشاسته و برگ های سالم با وجود تنوع دوره زمانی تجارب و با استفاده از مسیر تغییر پذیری که نشاسته با مقدار بالایی آمیلوز در آن ترکیب می شود، کشف نکردیم. بنابراین هیچ مدرکی در ترکیب آمیلوز آستر شده Arabidopsis در Arabidopsis وجود ندارد. در نظر می گیریم که MOS آسترهایی برای ترکیب آمیلوز در برگ های Arabidopsis هستند.
نشاسته از دو پلیمر گلوکان (glucan): آمیلو پکتین و آمیلوز تشکیل شده است % 70 یا بیشتر نشاسته گیاهان نوع وحشی، آمیلوپکتین است. آن مولکول بزرگی است که به اندازه زیادی شاخه بندی شده در حالی که آمیلوز کوچکتر بوده و زیاد شاخه بندی نشده است مولکول های آمیلو پکتین برای شکل دادن ماتریکس نیمه بلوری سازماندهی شده اند و مولکول های آمیلوز در حالت نامنظمی در این ماتریکس قرار دارند. آمیلوز و آمیلو پکتین به طور همزمان در طور بیوسنتز دانه نشاسته ترکیب می شوند. بررسی ضد حسی و جهشی نشان داده که ستیاز نشاسته دانه محدود آنزیم 1 منحصرا مسئول ترکیب آمیلوز است. ایزو فرم های سیتاز نشاسته که مسئول ترکیب آمیلو پکتین هستند اساسا به همراه بخشی از این پروتئین هایی که در ماتریکس دانه گنجانده شده اند در شکل قابل حل Plastid جای گرفته اند. بنابراین، حتی زمانی که دانه ها محدود هستند این ایزوفرم ها آمیلوز را ترکیب نمی کنند.
GPSS انتقال باقیمانده گلوکزی یک ADP-GlC را در انتهای کاهش ناپذیر آستر گلوکان کاتالیز میکند، اما نوع این آستر در Vivo مشخص نیست. در ابتدا، ممکن است MOS قابل حل به عنوان استر برای ترکیب آمیلوز عمل کند. زمانی که با دانه های مجزای نشاسته نخود فرنگی، سیب زمینی و جلبک سبز غیر سلولی Chlamydomonas reinhardtii تهیه می شود، MOS بین دو و هفت واحد گلوکز در طول برای شکل دادن آمیلوز در حدود ماتریکس دانه از طریق افزودن گلوکز از گلوکز ADP کشیده می شوند دوما ممکن است شاخه های آمیلو پکتین در حدود ماتریکس از طریق GBSS کشیده و سپس برای شکل دادن آمیلوز شکافته شوند. کار اخیر با دانه های نشاسته که از C. reinhardtii جدا شده این ایده را تضمین کرده است. Vandewal و همکارانش دریافتند که گلوکز گلوکز ADP داخل بخشی از آمیلو پکتین ادغام می شود اما در طول رشد نهفته دانه ها، به بخش آمیلوز انتقال می یابد. در طی این رشد نهفته نیز محتوی آمیلوز در دانه ها افزایش می یابد. این نتایج مطابق ایده ای است که آمیلو پکتین برای GBSS آستر است و آمیلوز از طریق شکافتن زنجیره طولنی توسط فعل و انفعال آنزیمی نامشخص شکل می یابد.
GBSS در حدود دانه های نشاسته ای که از سیب زمینی، سیب زمینی شیرین و embryos نخود فرنگی جدا شده نیز می تواند گلوکز از گلوکز ADP به شاخه های آمیلو پکتین انتقال دهد. بنابراین برای این گونه هایی که شاخه ها برای شکل دادن آمیلوز شکافته می شوند مدرکی وجود ندارد.
هر دو مدل برا چیدن برگ و ترکیب آمیلوز براساس آزمایشاتی است که در Uitro (مایع زجاجیه) انجام شده اگر چه با فراهم آوردن سرنخ های حیاتی، چنین آزمایشاتی نمی تواند نوع آستر را برای ترکیب آمیلوز در Vivo آنزیم های قابل حل ترکیب نشاسته سایر اجزای Plastid شسته شده و ترکیبات آمیلوز در انزوا روی می دهد. این ممکن است شامل فاکتورهایی نشود که بر ترکیب آمیلوز در