لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موسیقی چنان که گذشت فن ترکیب اصوات و بیان احساسات توسط صوتها است . به گفته «موزارت» موسقی بیان خوشایند زندگی و به زغم «بولیوز» موسیقی شاعرانه ترین ، ارزنده ترین، نیرومندترین و اندارترین هنرهاست و باید آزادترین آنها هم باشد. به موجب داستانهای دین یونان «آپولن» خدای موسیقی با نه فرشته خود در کوه «پارناس» زندگی می کرد و این فرشتگان را «موز» می گفتند و موسیقی از نام آنها اشتقاق یافته است.
در تاریخ تحول موسیقی از باستان تحول موسیقی از باستان تا امروز، نخست موسیقی نزد ملل باستانی ، سومری، آکادی، ایلامی، مصری، یونانی و لاتینی را بررسی می کنیم:
بر اثر کاورش هایی که در اواخر قرن نوزدهم در گورستان «اور» که تاریخ بنیاد آن به سی قرن قبل از میلاد می رسد به عمل امده ریشه اصلی موسیقی آسیایی تا حدی روشن گردیده است.
از سومر قدیم دو ستوان که بر آن آهنگ موسیقی حک شده به دست آمده است. از خزانه های اور اسباب موسیقی بادی کشف شده، که می توان عمده نغمه های متداول امروز را از آن استخراج نمود. این آلت متعلق به 1800 قمری پیش از میلاد است. بر اثر تتبعات دقیق و به اتکاء تصاویر و نقش و نگارهای موجود، موسیقی سومر شامل: سرود، شکوائیه و مرثیه بوده. از جمله نوحه بر ویرانی «نیپور که شش آهنگ داشه و با طبل و لیر اجرا می شده است و این تغنی با اسباب به دوران «گودآ» (2400 قمری پیش از میلاد) ارتباط می یابد.
پزشکان کلده پیش از عمل، آهنگی مقدس می سرودند و در وراء این موسیقی دینی، دربار از موسیقی خاصی بهره مند می شد و نوازندگان را آلتی شبیه «لیر» که پنج وتر داشته استفاده می کردند.
رقص هم به طور قطع رواج داشته است و اثار باقی مانده گورستان شاهی متعلق به 2700 قمری پیش از میلاد این مدعا را به اثبات می رساند. آلات موسیقی آن عصر زهی و باید و ضربی بوه، یک نوع نی مضاعف نقره نیز که دارای چهار سوارخ است از این قبرستان (مربوطب ه 27090 تا 3200 قمری پیش از میلاد) به دست آمده است. فلوتی با لوله، فقی و هفت سوراخی متعلق به (2000 قمری پیش از میلاد) هم از همانجا کشف شده است.
اشعار مقدسی درباره «استار» مربوط به قرن 6 و 7 و حجاری شیپوری به طول پنجاه تا شصت سانتیمتر از قرن 8 ق. م در دست است.
از مقبره ملکه «شوهد» نقش چنگی به طول یک متر و دارای یازده وتر به دست آمده است و نشان می دهد نوازندگان او هنگامی که ملکه خودکشی می کرده یا به میل خود سم می خورده می نواخته اند. این آلت شبیه چنگی دیگر است که بر اثر حفاری سال 1809 در «لاگاش» کشف شده متعلق به 2400 ق. م است. از آن عصر عودی طلایی با یک وتر و عود نقره و چنگی که با این دو آلت همراهی می کرده است و متعلق به 2700 ق. م است، به دست امده است.
نوازندگان که در حدود 680 ق. م در رکاب شاهان ایلام بوده، چنگی 13 وتری داشته اند. چنگی نیز 21 و 22 وتری وسه گوشه در «سوز» متعلق به 1900 تا 2000 ق. م پیدا شده است.
چدر بابل به سال 1600 و در نیپور به سال 1900 ق. م عودهایی با 2 تا 3 سیم به دست آمده. در آن دوران شرقی ها از «سمبال» و «تمپال» و طبل مخصوصاً بالگ که شبیه صندوق بزرگی بوده است استفاده می کرده اند و همه این سازها با یکدگیر به صورت جمعی به کار می رفته است. در «بریتیش میوزیوم» لندن نقشی از ایلام قدیم وجود دارد که به موجب آن ده نوازنده و پانزده خاننده با کمک چنگ و نی مضاعف طبل (متعلق به 689 ق. م) هنرنمایی می کنند همچنین در نقشی دیگر نوازنده عود دیده می شود. در حدود 2500 ق. م بابل بر سومر غلبه کرد ولی از لحاظ هنر مغلوب این قوم شد و خود نیز در حوالی قرن 14 از «آسور» شکست خورد.
به موجب منابع مصری، سومریها در حدود قرن 19 ق. م با آن کشور ارتباط یافتند و با ملل دریایی یا «مردان دریا» نیز آشنا شدند و در نتیجه آلات موسیقی و آداب موسیقیدانی آنان از دریای اژه و آدریاتیک گذشت و به رم رسید و به این ترتیب دنیای کهن از هنر سومریان برخوردار شد و هر کشوری برای مقصدی از رواج موسیقی استقبال کرد. چون موسیقی رکن اصلی مراسم دین است بعضی ملل در اجرای آهنگاهی مذهبی و یا جشن ها و تشریفات درباری از آن استفاده می کردند. مثلا مراسم مربوط به «میترا» که از ایران به خاور نزدیک وغرب رخنه نمود، با موسیقی توأم و نفوذ سومر در همه جا جلوه گر بود. حتی اگر گام منسوب به فیثاغورث هفت نت داشته، بدان جهت است که منجمان کلده به یونانیها وجود و خواص هفت ستاره را آموخته اند... مصریان قدیم به اتکاء افکار دینی خود و اعتقاد به زندگی بعد از مرگ و تصور به تساوی بین حیات و ممات، منابعی سرشار درباره موسیقی به یادگار گذارده اند. اینک در حدود پنجاه فلوت از عهد باستان مصر باقی مانده است.
این قوم به فواصل موسیقی آشنا بوده، وزن را از کوفتن دو دست به هم استخراج می کرده اند. سرودهای دینی به وسیله فرعون و دیگران با اشعاری سه یا چهار بندی خوانده می شد. فرعون می ایستاده یا به زانو در می آمده، دست خود را بلند می نموده است. قدیمی ترین سرود که به دست ما رسیده از Amon-Ra است. که نقاشان نخستین هرم «ساکاراه» با خط میخی جریان آن را بر دیوار ترسیم کرده اند و در آن «هاها یا ای ای» نی به کار می رفته است.
رقص در مصر ظاهرا قدیمی تر است. زیرا مجسه زنی رقاص که تقریبا به پنج هزار سال قبل از میلاد می رسد، موود می باشد و در جدار دیوار هرمی، مطالبی بدین شرح نگاشته شده است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موسیقی چنان که گذشت فن ترکیب اصوات و بیان احساسات توسط صوتها است . به گفته «موزارت» موسقی بیان خوشایند زندگی و به زغم «بولیوز» موسیقی شاعرانه ترین ، ارزنده ترین، نیرومندترین و اندارترین هنرهاست و باید آزادترین آنها هم باشد. به موجب داستانهای دین یونان «آپولن» خدای موسیقی با نه فرشته خود در کوه «پارناس» زندگی می کرد و این فرشتگان را «موز» می گفتند و موسیقی از نام آنها اشتقاق یافته است.
در تاریخ تحول موسیقی از باستان تحول موسیقی از باستان تا امروز، نخست موسیقی نزد ملل باستانی ، سومری، آکادی، ایلامی، مصری، یونانی و لاتینی را بررسی می کنیم:
بر اثر کاورش هایی که در اواخر قرن نوزدهم در گورستان «اور» که تاریخ بنیاد آن به سی قرن قبل از میلاد می رسد به عمل امده ریشه اصلی موسیقی آسیایی تا حدی روشن گردیده است.
از سومر قدیم دو ستوان که بر آن آهنگ موسیقی حک شده به دست آمده است. از خزانه های اور اسباب موسیقی بادی کشف شده، که می توان عمده نغمه های متداول امروز را از آن استخراج نمود. این آلت متعلق به 1800 قمری پیش از میلاد است. بر اثر تتبعات دقیق و به اتکاء تصاویر و نقش و نگارهای موجود، موسیقی سومر شامل: سرود، شکوائیه و مرثیه بوده. از جمله نوحه بر ویرانی «نیپور که شش آهنگ داشه و با طبل و لیر اجرا می شده است و این تغنی با اسباب به دوران «گودآ» (2400 قمری پیش از میلاد) ارتباط می یابد.
پزشکان کلده پیش از عمل، آهنگی مقدس می سرودند و در وراء این موسیقی دینی، دربار از موسیقی خاصی بهره مند می شد و نوازندگان را آلتی شبیه «لیر» که پنج وتر داشته استفاده می کردند.
رقص هم به طور قطع رواج داشته است و اثار باقی مانده گورستان شاهی متعلق به 2700 قمری پیش از میلاد این مدعا را به اثبات می رساند. آلات موسیقی آن عصر زهی و باید و ضربی بوه، یک نوع نی مضاعف نقره نیز که دارای چهار سوارخ است از این قبرستان (مربوطب ه 27090 تا 3200 قمری پیش از میلاد) به دست آمده است. فلوتی با لوله، فقی و هفت سوراخی متعلق به (2000 قمری پیش از میلاد) هم از همانجا کشف شده است.
اشعار مقدسی درباره «استار» مربوط به قرن 6 و 7 و حجاری شیپوری به طول پنجاه تا شصت سانتیمتر از قرن 8 ق. م در دست است.
از مقبره ملکه «شوهد» نقش چنگی به طول یک متر و دارای یازده وتر به دست آمده است و نشان می دهد نوازندگان او هنگامی که ملکه خودکشی می کرده یا به میل خود سم می خورده می نواخته اند. این آلت شبیه چنگی دیگر است که بر اثر حفاری سال 1809 در «لاگاش» کشف شده متعلق به 2400 ق. م است. از آن عصر عودی طلایی با یک وتر و عود نقره و چنگی که با این دو آلت همراهی می کرده است و متعلق به 2700 ق. م است، به دست امده است.
نوازندگان که در حدود 680 ق. م در رکاب شاهان ایلام بوده، چنگی 13 وتری داشته اند. چنگی نیز 21 و 22 وتری وسه گوشه در «سوز» متعلق به 1900 تا 2000 ق. م پیدا شده است.
چدر بابل به سال 1600 و در نیپور به سال 1900 ق. م عودهایی با 2 تا 3 سیم به دست آمده. در آن دوران شرقی ها از «سمبال» و «تمپال» و طبل مخصوصاً بالگ که شبیه صندوق بزرگی بوده است استفاده می کرده اند و همه این سازها با یکدگیر به صورت جمعی به کار می رفته است. در «بریتیش میوزیوم» لندن نقشی از ایلام قدیم وجود دارد که به موجب آن ده نوازنده و پانزده خاننده با کمک چنگ و نی مضاعف طبل (متعلق به 689 ق. م) هنرنمایی می کنند همچنین در نقشی دیگر نوازنده عود دیده می شود. در حدود 2500 ق. م بابل بر سومر غلبه کرد ولی از لحاظ هنر مغلوب این قوم شد و خود نیز در حوالی قرن 14 از «آسور» شکست خورد.
به موجب منابع مصری، سومریها در حدود قرن 19 ق. م با آن کشور ارتباط یافتند و با ملل دریایی یا «مردان دریا» نیز آشنا شدند و در نتیجه آلات موسیقی و آداب موسیقیدانی آنان از دریای اژه و آدریاتیک گذشت و به رم رسید و به این ترتیب دنیای کهن از هنر سومریان برخوردار شد و هر کشوری برای مقصدی از رواج موسیقی استقبال کرد. چون موسیقی رکن اصلی مراسم دین است بعضی ملل در اجرای آهنگاهی مذهبی و یا جشن ها و تشریفات درباری از آن استفاده می کردند. مثلا مراسم مربوط به «میترا» که از ایران به خاور نزدیک وغرب رخنه نمود، با موسیقی توأم و نفوذ سومر در همه جا جلوه گر بود. حتی اگر گام منسوب به فیثاغورث هفت نت داشته، بدان جهت است که منجمان کلده به یونانیها وجود و خواص هفت ستاره را آموخته اند... مصریان قدیم به اتکاء افکار دینی خود و اعتقاد به زندگی بعد از مرگ و تصور به تساوی بین حیات و ممات، منابعی سرشار درباره موسیقی به یادگار گذارده اند. اینک در حدود پنجاه فلوت از عهد باستان مصر باقی مانده است.
این قوم به فواصل موسیقی آشنا بوده، وزن را از کوفتن دو دست به هم استخراج می کرده اند. سرودهای دینی به وسیله فرعون و دیگران با اشعاری سه یا چهار بندی خوانده می شد. فرعون می ایستاده یا به زانو در می آمده، دست خود را بلند می نموده است. قدیمی ترین سرود که به دست ما رسیده از Amon-Ra است. که نقاشان نخستین هرم «ساکاراه» با خط میخی جریان آن را بر دیوار ترسیم کرده اند و در آن «هاها یا ای ای» نی به کار می رفته است.
رقص در مصر ظاهرا قدیمی تر است. زیرا مجسه زنی رقاص که تقریبا به پنج هزار سال قبل از میلاد می رسد، موود می باشد و در جدار دیوار هرمی، مطالبی بدین شرح نگاشته شده است:
واحدکرمانشاه
پایاننامهکارشناسیارشدرشتهمدیریتبازرگانی
(گرایشمالی)
موضوع:بررسی رابطه سبکهای مدیریت تعارض ورضایت شغلیکارکنان
دردانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
امروزهنیرویانسانیبهعنواناصلیترینداراییوپیچیدهترینعنصرسازمانهامطرحاست،وجودهمکاری وهمدلیبیناینمنابعارزشمندازجملهمهمترینعواملاساسیبرایموفقیتدرهمهسازمانهااست.مدیریت تعارضیکیازعواملتأثیرگذاربررضایتشغلیاست.چگونگیبرخوردباتعارضدرسازمان برعملکردودرنتیجهرضایتشغلیکارکنانتأثیربسزاییدارد.برایبرخوردباتعارضشیوههایمختلفیارائه گردیدهاستکهدیدگاهاستیفنرابینزدراینپژوهشموردبررسیقرارگرفتهاست.
هدفازاینپژوهشبررسیرابطهسبکهایمدیریتتعارضبارضایتشغلیازدیدگاهکارکناندانشگاهرازی کرمانشاهمیباشدوسعیشدهاستبهاینسئوالهاپاسخدادهشودکه،آیابینسبکهایمدیریتتعارضورضایت شغلیرابطهای وجوددارد؟وکدامیکازشیوههایبرخوردباتعارضموجبکاهشیاافزایشرضایتکارکنان خواهدشد؟
فرضیههایاینپژوهشعبارتنداز:
1-بینسبکهمکاریدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
2-بینسبکمصالحهدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
3-بینسبکگذشتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
4-بینسبکاجتنابدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
5-بینسبکرقابتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
دراینپژوهشازروشتوصیفی-تحلیلی-مقطعیوبرایگردآوریاطلاعاتازدوپرسشنامةرضایتشغلی ومدیریتتعارضاستفادهشدهاست،برایتعیینرواییپرسشنامههاازروشتحلیلمحتوااستفادهشدهاست وپایاییپرسشنامههانیزازطریقدونیمهکردنوتعیینضریبهمبستگیبینآنهاموردبررسیقرارگرفتهاست کهمقدارآن،برایپرسشنامهرضایتشغلیبهمیزان865/0وبرایپرسشنامهسبکهایمدیریت تعارض855/0میباشد.جامعهآماریاینپژوهشکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهبهتعداد979نفر میباشد،کهتعداد100نفرازکارکناندانشگاهازطریقنمونهگیریتصادفیسادهبهعنواننمونهآماریپژوهش انتخابشدهاست.
دادههابااستفادهازآزمونهایآماریکایاسکوروضریبهمبستگیاسپیرمنموردبررسیوتجزیهوتحلیل قرارگرفتهوایننتایجبدستآمدهاست:بینسبکهایهمکاری،گذشت،مصالحهواجتنابازمدیریتتعارض ومیزانرضایتشغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاهرابطهمعنیداریوجودداردوبکارگیریسبکهای همکاری،گذشتومصالحهباعثافزایشمیزانرضایتشغلیکارکنانمیگرددوبکارگیریسبکاجتنابباعث کاهشمیزانرضایتشغلیکارکنانمیگردد.وبینسبکرقابتورضایتشغلیرابطهمعنیداری وجودندارد.بنابراینفرضیههایاول،دوم،سوموچهارمتأییدوفرضیهپنجمردشد.
کلیدواژهها:تعارض،مدیریتتعارض،سبکهمکاری،سبکمصالحه،سبکگذشت،سبکاجتناب،سبکرقابت، رضایتشغلی
فــصلاول
طرحتحقیق
(کلیاتپژوهش)
1-1)مقدمه
تعارضامریطبیعیدرزندگیفردیواجتماعیویکپدیدهغیرقابلانکاردرسازمانهایاجتماعیاستکهبین افرادمختلفدرسطوحطولیوعرضیسازمانبوجودمیآید.لذااگرعدهایمعتقدهستندکه«تعارضموضوعی استکهذهن،انسانرابیشازهرچیزدیگری(بجزخداوعشق)بهخودمشغولکرده است»(رابینز،265،1380).گوشهایازاینواقعیترابیانکردهاند.آنچهدرقرآنکریمتحت عناوین،نوروظلمت،حقوباطلیاخیروشروعدلوظلم،آمدهاستوداستانهایفراوانیچونداستانموسی وفرعون،دقیانوسواصحابکهفوغیرههمهنشانگروجودتعارض،است(میرکمالی،48،1371).
بنابراینتعارضپدیدهایاجتنابناپذیردرزندگیبشراست.دراینمیان،سازمانباماهیتیکهداردبسترمناسبی برایپرورشورشدتعارضهاوعدمتوافقهااست.وجودافرادمختلفباویژگیهای شخصیتی،نیازها،باورها،انتظاراتمتفاوتبروزتعارضدرسازمانهارااجتنابناپذیرکردهاست.تعارض بخشیاززندگیسازمانیاستکهفکربسیاریازمدیرانرابهخودمعطوفداشتهاست.بحثپیرامونآن ازمباحثمهمرفتارسازمانیوتئوریسازماناست.تعارضیکیازعواملیاستکهموجباتلافانرژی واستعدادهایکارکنانسازمانشدهوبهجایاینکهعواملتولیدومنابعانسانیباترکیبیمناسبومعقولدرجهت تحققاهدافواثربخشیسازمانحرکتکننددرجامیزنندوسرمایهانسانیومالیرابههدرمیدهندکهاین امرباتوجهبهدنیایپررقابتفعلیکهتولیداتبایستیاقتصادیوکیفیباشند،برایسازمانهاودستاندرکارانآن خوشایندنیست.
بنابراینسازمانهابرایاینکهازحداکثرتوانجسمانی،روانیوفکریکارکنانخودبهرهگیرندبایستیعوامل مخلومزاحمرارفعکنند.البتهتعارضبهخودیخودهمیشهمخرّبنبودهونخواهدبودونبایدبابوجودآمدن تعارض،سریعبهفکرازبینبردنآنافتاد،بلکهبایدسطحمناسبیازتعارضراایجادکرد.تعارضشدیدنمیتواندبرایسازمانسازندهومفیدباشد،اماسطحمناسبیازتعارض،میتواندموجبافزایشاثربخشیرضایت شغلیوموفقیتسازمانشود.همچنیناگردرسازمانهاهیچگونهتعارضیوجودنداشتهباشدسازمانحالت رکودوسکونبهخودخواهدگرفتوافرادبهتدریجنسبتبهکاربیعلاقهخواهندشدودرنتیجهرضایتشغلی واثربخشیسازمانینیزکاهشخواهدیافت.
اگرمدیرانبتوانندراهحلمناسبیبرایبرخوردباتعارضپیداکنند،بجایاینکهریشهتعارضراازبینببرند،میتوانندرضایتشغلیواثربخشیسازمانرابالاببرندوموفقیتسازمانراتضمیننمایندوموجبافزایش اعتماد،اطمینانورضایتشغلیافرادسازمانگردند.بایدبهخاطرداشتکهاینوجودتعارضنیستکهباعث اختلالوازهمپاشیدگیسازمانهامیشود،بلکهمدیریتغیراثربخشسببنتایجنامطلوبمیشود.بنابراین،یکی ازموضوعاتمهموقابلتأملدرمورداینگونهسازمانها،چگونگیحلوفصلتعارضومدیریتتعارضاست.
مدیریتتعارضکهعبارتاستاز:شیوههاییکهمدیراندرمواجههباتعارضعملمیکنند(الوانی،362،1373).الگوهایرفتاریخاصیاستکهمدیرهنگامرویاروییباتعارضازخودنشانمیدهد.شیوههایحلتعارضرامیتواندرپنجشیوه:رقابت،همکاری(تشریک مساعی)،اجتناب،گذشت(ایثار)وسازش(مصالحه)تفکیکنمود(رابینز،274،1380).اینسبکهاکهاولین بارتوسطبلیکوموتونشناساییومطرحشدهاستومبنایتحقیقاتبعدیپژوهشگراندیگر،تاکنونبودهاندومهم ترینمتغیرهایموردمطالعهاینپژوهشنیزهستند،کهرابطهآنهابارضایتشغلیموردبررسیقرارمیگیرد.
1-2)بیانمسأله(تعریفموضوعپژوهش)
تعارضجزئیلاینفکاززندگیانساناستودربسیاریازسازمانهانیزاینپدیدهبهصورتجدیوجود داردومیتواندعملکردسازمانراتحتتأثیرقراردهد.ولیمتأسفانهبهدلیلعدممدیریتبیشتربهستیزهجویی ودشمنیمبدلشدهاست،لذاامروزهبهتعارضبهعنوانیکپدیدهمنفینگاهمیکنند،تعارضلزوماًامریمنفی نیستواینتواناییبرایمدیریتتعارضاستکهبرپیامدهایآناثرمیگذارد.بنابراینتعارضبخشیاززندگی سازمانیوامریاجتنابناپذیراستکهمدیرانبایددرموردچگونگیبرخوردباآنحساسبودهوبدانندچگونه برایحلآناقدامکنند.
«تعارضپدیدهایاستکهپیآمدوآثارمثبتومنفیآنعملکردافرادوسازمانهارامتأثرمیسازد.استفادهصحیح ومؤثرازتعارضموجببهبودعملکردوارتقایسطحسلامتسازمانمیگرددواستفادهغیرمؤثرازآنموجب کاهشعملکردوایجادکشمکشوتشنجدرسازمانمیشود.استفادهمؤثرازتعارضمستلزمکسبمهارتدراداره وکنترلآناستکهالبتهامروزهبهعنوانیکیازمهمترینمهارتهایمدیریتبهشمارمیآید.تواناییبرخورد باتعارض،درموفقیتمدیرانوسازمانهانقشارزندهومؤثریدارد.اگرتعارضسازندهباشد،موجب بروزافکارنووخلاقمیشودوزمینهتغییرونوآوریوتحولسازندهرادرسازمانفراهممیسازدودرنهایت موجبتحققاهدافسازمانمیشود»(شکری،1386)
بههرحالدربررسیتعارضاتسازمانیآنچهمهماستچگونگیحلوفصلآنهایامدیریتتعارض است.ازطرفیچگونگیبرخوردباتعارضدرسازمانبرعملکردودرنتیجهرضایتشغلیآنانتأثیربسزایی دارد.مدیرانبایستیبدانندکهکارکنانبهپنجعامل؛حقوقودستمزد،ارتقاء،ماهیتکار،خطمشیهاوسیاستهایسازمانوشرایطکارینگرشیخاصدارندودرجهرضایتآنهاازهریکازعواملمتفاوتاست.برای برخوردباتعارضشیوههایمختلفیارائهگردیدهاستکهدیدگاهاستیفنرابینز[1]دراینپژوهشموردبررسی قرارگرفتهاست.
دراینتحقیقرابطهسبکهایمدیریتتعارضبارضایتشغلیازدیدگاهکارکناندانشگاهرازیکرمانشاه موردبررسیقرارگرفتهوسعیشدهاستبهاینسئوالهاپاسخدادهشودکه،آیابینمدیریتتعارضورضایت شغلیرابطهایوجوددارد؟وکدامیکازشیوههایبرخوردباتعارضموجبکاهشیاافزایشرضایتکارکنان خواهدشد؟
1-3)اهمیتوضرورتموضوعپژوهش
مدیرانباتوجهبهمسئولیتحرفهایخوددرسازمانوبرایرسیدنبهاهدافازپیشتعیینشدهمؤظفبهشناخت عللتعارضویافتنشیوههایمناسببرایبرخوردباآنهستندتاتعارضهایموجودسبباختلالدرروابط کاریوکاهشرضایتکارکناننگردد.درنتیجهعدمرضایت،کاراییسازمانبهطورچشمگیریکاهش خواهدیافت.بهمنظوراستفادهبهینهازتعارض،فراگیریمدیریتتعارضوحلماهرانهآنمبتنیبرروش مواجههمستقیم،مذاکرهاصولیوحلمسألهبرایمدیرانضرورتاساسیدارد.اینموضوعدرجهانکنونیکه مملوازاطلاعاتاست،حساسیتواهمیتبیشتریمییابدزیراکهاطلاعاتخودموجببروزخلاقیتهاوزمینه اختلافهامیشود.بابررسیوتحقیقپیراموناینموضوعمیتوانبرایمدیرانروشنساختکهازکدامسبک مدیریتتعارضدربرخوردباتعارضاستفادهمیکنندواثرهرکدامازسبکهابررضایتشغلیچگونه است.لذادرمورداهمیتتحقیقحاضربایدگفتکهعلاوهبرافزودنبهتحقیقاترفتارسازمانی،زمینهمناسبی جهتشناساییسبکمدیریتتعارضمدیراندانشگاهرازیکرمانشاهورابطهآنبارضایتشغلیکارکناناین دانشگاهرافراهممیکند.کهمدیرانمیتوانندبااستفادهازنتایجاینتحقیقبهنقاطقوتوضعفهرروشپی ببرندوبرخوردصحیحومناسبباپدیدهتعارضراانتخابنمودهوموجباتبهبودوضعیتدانشگاهکهلازمهآن رضایتخاطرکارکناناسترافراهمنمایند.
1-4)اهدافپژوهش
1-تعیینسبکهایمختلفمدیریتتعارضدردانشگاهرازیکرمانشاه.
2-تعیینمیزانرضایتشغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاه.
3-تعیینرابطهبینسبکهایمدیریتتعارضورضایتشغلیدرکارکناندانشگاهرازیکرمانشاه.
1-5)فرضیههایپژوهش
1-بینسبکهمکاریدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
2-بینسبکمصالحهدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
3-بینسبکگذشتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
4-بینسبکاجتنابدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
5-بینسبکرقابتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
1-6)متغیرهایپژوهش
متغیرهایمستقلووابستهپژوهش،براساسجدولزیرمیباشد.
جدول1-1)متغیرهایمستقلووابستهپژوهش
فرضیهها
متغیرمستقل
متغیروابسته
فرضیهاول
سبکهمکاری
رضایتشغلی
فرضیهدوم
سبکمصالحه
رضایتشغلی
فرضیهسوم
سبکگذشت
رضایتشغلی
فرضیهچهارم
سبکاجتناب
رضایتشغلی
فرضیهپنجم
سبکرقابت
رضایتشغلی
1-7)روشانجامپژوهش
اینپژوهشیکتحقیقکاربردیبودهکهبهصورتتوصیفی-تحلیلی-مقطعیصورتگرفتهاستدراینپژوهش ابتداسبکمدیریتتعارضمدیراندانشگاهرازیکرمانشاهازدیدکارکنانموردبررسیقرارمیگیردوسپس میزانرضایتشغلیکارکنانسنجیدهمیشودوپسازآنرابطهبینهریکازسبکهایمدیریتتعارضبامیزان رضایتشغلیکارکنانموردبررسیقرارمیگیرد.
1-7-1)روشجمعآوریاطلاعات
برایجمعآوریاطلاعاتدراینپژوهشازدوروشکتابخانهایوپرسشنامهایاستفادهشدهاست.بدیننحوکهبه منظورجمعآوریتاریخچهومبانینظریپژوهشازروشکتابخانهایبامراجعهبهکتابخانههایدانشگاه هاومراکزاطلاعرسانیوجستجودربانکهایاطلاعاتیازآخریندستاوردهایمطالعاتوتحقیقاتانجامشده دردسترساستفادهشدهاست وبرحسبروشتحقیقونوعدادههایموردنظردراینتحقیق ازدوپرسشنامةرضایتشغلیومدیریتتعارضبهعنوانابزاراصلیاندازهگیریوگردآوریدادههاواطلاعاتاستفادهشدهاست.وجامعهآماریآنکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهمیباشد.
1-7-2)ابزاراندازهگیریاطلاعات
دراینتحقیقازدوپرسشنامةرضایتشغلیومدیریتتعارضبهعنوانابزاراصلیاندازهگیریوگردآوریدادههاواطلاعاتاستفادهشدهاست.
پرسشنامةرضایتشغلی:اینپرسشنامهشامل24سؤالاستکهازاین24سؤالچهارسؤالمربوطبهحقوق ودستمزد،چهارسؤالمربوطبهارتقاء،سهسؤالمربوطبهماهیتکار،یکسؤالمربوطبهشرایطمحیط کار،چهارسؤالمربوطبهروابطباهمکاران،چهارسؤالمربوطبهروابطباسرپرستانوچهارسؤالمربوط سیاستهاوخطمشیهایسازمانمیباشد.اینپرسشنامهبهصورتخودساختهتوسطنگارندهباتکیهوتطبیق برپرسشنامةJDIواستفادهازسایرپرسشنامههایساختهشدهمحققیندیگرتدوینشدهاست.
پرسشنامةمدیریتتعارض:اینپرسشنامهشامل20سؤالاستکهازاین20سؤالچهارسؤالمربوطبهسبک اجتناب،چهارسؤالمربوطبهسبکگذشت،چهارسؤالمربوطبهسبکرقابت،چهارسؤالمربوطبهسبک همکاریوچهارسؤالمربوطبهسبکمصالحهمیباشد.اینپرسشنامهبهصورتخودساختهتوسطنگارنده باتکیهبرپنجسبکمدیریتتعارضاستیفنرابینزتدوینشدهاست.
باتوجهبهاینکهپرسشنامهمورداستفادهازنوعپنجگزینهایلیکرتمیباشدواینگزینههاکیفیمیباشندبرای آزمونفرضیههایآنهابهشرحزیربهکمیتبدیلشدهاند.
گزینهپرسشنامهرضایتشغلی گزینهپرسشنامهمدیریتتعارض امتیاز
خیلیکم هرگز 1
کم بهندرت 2
متوسط اغلب 3
زیاد بیشتراوقات 4
خیلیزیاد همیشه 5
درتعیینروائیپرسشنامههایاینپژوهش،ازروش«روائیمحتوا»استفادهشدهاست.روائیمحتوااطمینان میدهدکهابزارموردنظربهتعدادکافیپرسشهایمناسببرایاندازهگیریمفهومموردسنجش رادارد.هرقدرعناصرمقیاسگستردهتروقلمرومفهومموردسنجشرابیشتردربرگیرند،روائی محتوابیشترخواهدبود.بهبیاندیگر،روائیمحتوانشانمیدهدکهابعادوعناصریکمفهومتاچهحد،تحتپوشش دقیققرارمیگیرند.دراینپژوهشپرسشهایپرسشنامهمتناسببامبانینظریومواردمشابههرکدام ازمتغیرهاطراحیشدهوسپسباتوزیعآنبینصاحبنظران،کارشناسانواستادانمرتبطباموضوع،پرسشهای نامفهوموغیرمرتبطتعدیلیاحذفشدوباپیشنهادهایارائهشده،پرسشهایینیزاضافهگردیدپرسشنامهاصلی بعدازاینمرحلهتدوینوتوزیعگردید.بنابراینپرسشهاازنظرمحتواییدارایروائیهستند.
برایمحاسبهپایایی،دادههارابطورتصادفیبهدوقسمتتقسیموبینایندوقسمتضریبهمبستگیپیداکردیمکه اعتبارپرسشنامههابهترتیب؛رضایتشغلیبهمیزان865/0ومدیریتتعارض855/0محاسبهوتعیین گردید.باتوجهبهنتایجحاصلازمحاسبهپایاییآزمون،مقادیرپایاییبدستآمدهبرایکلمقیاسبیانگرپایایی مناسبابزارمیباشند.
1-7-3)قلمروپژوهش
قلمروپژوهشازنظرقلمروموضوعی،مکانیوزمانیبهشرحزیراست:
قلمروموضوعی:قلمروموضوعیاینپژوهشبررسیرابطهسبکهایمدیریتتعارضومیزانرضایت شغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاه،میباشد.
قلمرومکانی:قلمرومکانیاینپژوهشدانشگاهرازیکرمانشاهمیباشد.
قلمروزمانی:قلمروزمانیپژوهشمحدودبهسال1388ازجامعهآماریپژوهشاست.
1-7-4)روشنمونهگیریوتعیینحجمنمونه
یکیازمسائلبااهمیتدرهرتحقیقیتعیینحجمنمونهمیباشد.بهعبارتدیگراندازهنمونهبایدباحجمجامعه دارایهماهنگیباشد،بطوریکهآنچنانبزرگنباشدکهمستلزمزمانوهزینهزیادودرنتیجهمنجربهاتلاف منابعموجودشودونهاینکهتعدادنمونهراکمترازحدقابلقبولانتخابنمودهکهاینهمموجبمیشودکهنتایج حاصلازآنرانتوانبهجامعهتحقیقتعمیمداد.ازآنجاکهجامعهآماریاینپژوهشراکارکناندانشگاهرازی کرمانشاهتشکیلمیدادندودارایتعدادنسبتاًبالاییبودندوامکاندسترسیوارسالپرسشنامهبرایهمهآنهانبودناچارنمونهلازمازبیناینجامعهازطریقنمونهگیریتصادفیسادهانتخابگردید.
نمونهگیریتصادفیبهدوصورتاست.اگرپسازانتخابهرفردیاواحدیاورابهداخلجمعیتبازگردانیم وسپسفردیاواحددیگریرابرگزینیم،نمونهگیریماتصادفینامقیدیانمونهگیریتصادفیباجایگذاری است.درنمونهگیریتصادفینامقید،یکفردیاواحدممکناستبیشترازیکباردرنمونهواردشود.البتهدرعمل مقرونبهصرفهنیستکهبعضیازافرادیاآحادجمعیتبیشترازیکباردرنمونهظاهرشوند.برایمثالدریک تحقیقاجتماعی،اجرایمکرریکمصاحبةطولانیباپاسخگویانیکهاسمشاندویاچندباربیرونآمدهاستنه اقتصادیاستونهعملی.بنابراین،محققعموماًچهدرپیتبیینباشدوچهپیشبینی،درعملخواهانیک نمونةتصادفیبدونجایگذاریاست.نمونهگیریتصادفیبدونجایگذاریرانمونهگیریتصادفیسادهمیخوانندکهدرآنشانسانتخابهمةافرادیاآحادجمعیتمساویاست.
ازآنجاکهفرمولاندازهنمونهبراساسدقتموردنظرساختهمیشودکهآنهمنیازبهدانستنفرمولواریانس برآوردگیدارد،اینفرمولبرایبرآوردمیانگینجامعهساختهشدهاستکهبهفرمولککران[2]مشهوراست.ولی درموردضریبهمبستگینمونهفرمولدقیقیبرایواریانسوجودنداردلذافرمولدقیقاندازهنمونههممعرفی نشدهاست،دراینمواردباتوجهبههزینهوزمانموجودبرایطرحتحقیقاتیدرصدیازجامعهبهعنواننمونه انتخابمیشودکهتعداد،دهدرصدجامعهبهعنواننمونهاندازهایمنطقیمیباشد.بههمیندلیلباتوجهبه تعدادکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهکهحدود979نفربودندوجامعهآماریاینتحقیقراتشکیلمیدادند100نفرکهبرابر21/10%افرادجامعهاستبهعنواننمونهلازمازبیناینجامعهازطریقنمونهگیری تصادفیسادهانتخابگردید.
1-8)روشتجزیهوتحلیلاطلاعاتوآزمونفرضیهها
بهمنظورتجزیهوتحلیلاطلاعاتوآزمونفرضیاتتحقیقازروشهایموجوددرآمارتوصیفیواستنباطی استفادهگردیدهاست.ابتدادادههاییکهازپرسشنامههاجمعآوریشده،درجدولآماریخلاصهگردیدهوسپس برخیازشاخصهایگرایشبهمرکزوپراکندگیمحاسبهشدهاند،پسازتوصیفمشخصهنمونهموردبررسی وطبقهبندیوخلاصهنمودندادههایمربوطهآمارههاینمونهمحاسبهوسپساقدامبهبرآوردپارامترهای جامعهموردبررسیگردیدهاست.ازآمارتوصیفیجهتتوصیفسؤالاتپرسشنامهومتغیرهایاصلیتحقیق استفادهشدهاست.دراینپژوهشبرایتجزیهوتحلیلنظراتپاسخدهندگانازآزمونکایاسکور[3](خیدو)وضریبهمبستگیاسپیرمن[4]استفادهشدهاست.کلیهجداولونمودارهایتوصیفیوهمچنینآزمون فرضیاتتحقیقبااستفادهازنرمافزارspssبدستآمدهاست.
1-9)تعریفواژهها
تعارض:فرآیندیاستکهدرآننوعیتلاشآگاهانهبهوسیلهالفانجاممیگیردتاتلاشهایبراخنثیکند؛البته ازطریقسدکردنراهاو،کهدرنتیجهبدرمسیرنیلبههدفخودمستأصلمیشود؛یاکهالفبدانوسیلهبرمیزان منافعخودمیافزاید.(رابینز،1380،267)
مدیریتتعارض:مدیریتتعارض؛یعنیمدیریتیکهبتوانددرشرایطیکهتعارضوتضادوجودداردبهبهترین شکلسازمانراادارهکندوبینآنهاتعادلایجادکند(مشبکی،332،1377).
رقابت:تلاشهایقانونمندبرایکسبهدفبدونمداخلهرقیبرارقابتگویند.هنگامیکهشخصیدرجستجوی دستیابیبههدفهایاافزایشمنافعشبدوندرنظرگرفتنتأثیرآنبرطرفدیگرتعارضباشدرقابتمی کندتاسلطهخودشرابرقرارسازد(رضائیان،70،1382).
همکاری:اگرگروههاییکهباهمتعارضدارندبکوشندتاخواستههایطرفیاگروهدیگرراتأمین کنند،درآنصورتنوعیهمکارییااشتراکمساعیوجودخواهدداشتوطرفیندرصددتأمینمنافع یکدیگرخواهندبود(رابینز،275،1380).
اجتناب:ممکناستیکنفرمتوجهشودکهنوعیتعارضوجوددارد،ولیواکنشویبدینگونهباشدکه خودراکناربکشدیااینکهپدیدهتعارضراسرکوبکند؛اینعملرااجتنابمینامند(رابینز،275،1380).
گذشت:هنگامیکهیکطرفدرصددبرآیدتاطرفدیگرراتسکیندهد؛یعنیمیکوشدتامنافعطرفمخالف رابرمنافعخودترجیحدهد؛درواقعیکیازطرفینازخودگذشتگیوایثارمیکندتاروابطقطع نشود(رابینز،276،1380).
مصالحه:اگردوطرفباهماختلافداشتهباشند،ولییکیازآنهامجبورشودکوتاهبیایدیامقداریازنتیجه یاعاقبتکاررابپذیرد،میگویندسازشیامصالحهشدهاست(رابینز،276،1380).
1-Stephen Robbins
1-Cochran
2-Chi-square
3-Spearman
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ارزش گذشت
گذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .
ذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .هر جامعه ای بسیاری از پیشرفت های خود را مرهون و مدیون افرادی بوده است که در راه ایجاد آبادی و ترقی سرزمین خود از خواسته ها و امیال خود گذشتند و رفاه و آسایش و امنیت مردم را بر رفاه و آسایش و امنیت خود ترجیح دادند.
چنین اشخاصی تاثیرگذارترین افراد هر جامعه ای هستند. چه در میان بزرگان و اندیشمندان هر سرزمین مانند امیرکبیر که بزرگترین نقش را در زمان خود در پیشرفت و ترقی ایران داشت و در نهایت جان خود را در این راه فدا نمود و چه در واحدهای کوچکتر مانند خانواده که ممکن است که یکی از اعضاء آن مانند پدر،مادر یا برادر زندگی هر یک از دیگر اعضاء خانواده را دگرگون نماید. اینکه انسان تنها خود را نبیند و فقط به خواسته های خود فکر نکند، برای دیگران ارزش قایل شود و به خواسته های آنها بهاء دهد بزرگواری است و آنجا که به خاطر دیگری تمایلات خود را زیر پا بگذارد ، گذشت و فداکاری است . برای گذشت و ایثار باید خیلی بزرگوار بود و برای بزرگوار بودن باید خیلی انسان بود.اما برای انسان های واقعی این گذشت و بزرگواری آنچنان دلپذیر و لذت بخش است که هرگز آن را با خودخواهی های دیگران عوض نمی کنند و احساس رضایت حاصل از این ایثار را بر حس خودخواهی ترجیح می دهند.فداکاران از فداکاری خود خشنودند اما هرگز ظالمان از ظلم خود لذت نمی برند مگر آنکه شخصیتی بیمارگونه داشته باشند.هرآنچه که انسان را به انسان بودنش نزدیک می کند و او را در مسیر تکاملی خود پیش می برد احساس والایی از هستی به او می بخشد و هر آنچه که او را در مسیر حیوانی پیش می برد احساس پستی و رذالت را در او زنده می کند و بسوی درجات پایینی از انسان بودن سوق می دهد.
دکتر فرانکل پزشک روان شناسی بود که در سال های جنگ جهانی به جرم یهودی بودن سالها در اردوگاههای آلمان اسیر بود .همه افراد خانواده او به دست نازی ها در کوره های آدم سوزی کشته شدند. او که در بیمارستان و دانشگاه اتریش برای خود موقعیتی داشت و پزشک و محقق موفقی به شمار می رفت زمانی که به دست نازی ها اسیر شد،هرگز با او رفتاری انسانی نکردند.دکتر فرانکل پس از آزادی تمامی خاطرات دوران اسارت خود را در کتابی به نام "انسان در جستجوی معنی " به رشته تحریر درآورد.او در تحقیقات و نتیجه گیری های خود برای هستی و زندگی و بودن مفهومی انسانی پیدا کرد و هر کس که در این درجه از درک مفهوم زندگی و انسان عاجز می ماند، یا در ناامیدی می مرد و یا با خشم و نفرت زندگی می کرد. او در تمام سال های سخت اسارت هرگز ارزش های اخلاقی و انسانی را زیر پا نگذاشت و حتی از سربازان آلمانی یاد کرده که در موقعیت های سخت بدون اطلاع مافوق های خود به اسرای بیمار کمک می کردند و این کار در آن شرایط برای یک سرباز که می دانست در صورت اطلاع مافوقش چه مجازاتی در انتظار اوست گذشت و فداکاری است .در میان اسراء نیز کسانی بودند که حاضر می شدند از قرص نان خود کمتر بخورند و قسمتی از آن را به دوست بیمارشان بدهند.
در شرایط سخت و بحرانی است که خوبی کردن مفهوم واقعی خود را می یابد و به قولی روزگار سخت است که خمیره و ذات انسان ها را می نمایاند . چراکه در روز خوشی گذشت و نیکی کردن چندان زحمت و انرژی نمی برد . شما اگر ده میلیون تومان پول داشته باشید صد هزار تومان آن را می توانید به کسی که به سختی به آن محتاج است ببخشید اما اگر همین صد هزارتومان را داشته باشید چه ؟ مسلما پاسخ این پرسش به منش و دیدگاههای افراد بستگی دارد. دکتر فرانکل در کتاب خود به این نکته اشاره کرده که آنهایی که بهترین بودند هرگز بازنگشتند و در حقیقت آنقدر از خود برای دیگران مایه گذاشتند که دیگر از خودشان چیزی باقی نمانده .آیا می ارزد به خاطر چند سالی یا چند صباحی بیشتر عمر کردن انسانیت را بفروشیم.آیا در این معامله سود می کنیم.پایمال کردن حق دیگران به خاطر کمی بیشتر خوردن یا پوشیدن یا داشتن.آیا این داشتنها ارزش این همه فرومایگی را دارد.
سعی کنید در زندگی گاهی خود را به جای دیگران بگذارید.فقط از زاویه دید خود به مسائل نگاه نکنید. فقط خود را نبینید.در این جهان میلیون ها انسان زندگی می کنند. حس بشردوستانه احساس تنهایی و انزوا را می زداید.اگر ذره ای به خدا ایمان دارید بدانید که پاداش و ثمره گذشت شما هرگز بی پاسخ نخواهد ماند. آنچه را که از خود برای دیگران خالی می کنید خداوند برای شما پرخواهد کرد. شما اگر راه لذت بردن از زندگی را بیابید از یک دسته گل به اندازه یک گلستان رایحه استنشاق خواهید کرد و اگر فقط حرص و طمع داشتن را داشته باشید نه تنها از آنچه که دارید لذت نخواهید برد بلکه فقط بیش از پیش انباشته کرده و در طمع بازهم بیشتر داشتن خواهید سوخت . به ملاحظه ارزش های اخلاقی مطمئن باشید هرگز پشیمان نخواهید شد از این که در حق دوست ، خانواده یا همسایه خوبی کرده باشید. این یک سخن قدیمی است که می گویند از انسان یکی خوبی می ماند و یکی بدی . مسلما شما خود این را تجربه کرده اید .اگر در شرایط سختی بسر برده اید و دوستی دست شما را گرفته و نجاتتان داده ، هرگز فراموش نمی کنید و دور از انصاف است که فراموش کنید و اگر کسی دلتان را شکسته یا نمکی روی زخمتان ریخته بازهم فراموش نمی کنید و حتی دیدن آن شخص شما را به یاد زخم زبانهای او می اندازد حتی اگر شما بزرگی کرده و او را بخشیده باشید.معمولا آینده غیر قابل پیش بینی است .هر شرایطی ممکن است برای انسان پیش آید .اگر شما صاحب یک زندگی معمولی باشید و اتفاقی برای یکی از نزدیکان شما رخ دهد چقدر احساس مسوولیت می کنید؟ برادر یا خواهری به همراه همسرش در تصادفی کشته شوند و تنها کودک خردسالی از این واقعه تلخ برجای بماند که به جز شما کسی را ندارد.او را چقدر به آغوش می فشارید.در خانواده خود می پذیرید؟ با او مانند فرزندانتان رفتار می کنید؟یا فقط متاسف می شوید و فکر می کنید در قبال این حادثه شما مسوول نیستید.اگر وضع مالی خوبی دارید و برادری دارید که از لحاظ مالی در مضیقه به سر می برد حاضرید سهم الارث خود را به برادرتان ببخشید یا فکر می کنید وضع نامناسب او ربطی به شما ندارد و ارث پدری حق شماست .
آیا گذشتن از اندکی پول لذتبخش تر از داشتن کمی پول اضافی نیست ؟ در رفع مشکلات اعضای خانواده ، خواهر ،برادر ،فرزند یا دوست چقدر نقش دارید.حاضرید کمتر سیگار بکشید و یک بسته مداد رنگی به فرزندتان بخرید. حاضرید از وقت استراحت خود بزنید و به دیدن خاله یا عمه ای بروید که به کمک فکری یا درد دل با شما نیاز دارد. حاضرید چند روزی به جای همکار بیمارتان بیشتر کار کنید. در غم و شادی با دیگران شریک باشید زیرا در گروهها غمها تقسیم می شوند و شادیها ضرب می شوند.نترسید که نیکی کنید و فراموش شود من هرگز محبت دیگران را فراموش نکردم.دیگران هم هرگز محبت شما را فراموش نمی کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ارزش گذشت
گذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .
ذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .هر جامعه ای بسیاری از پیشرفت های خود را مرهون و مدیون افرادی بوده است که در راه ایجاد آبادی و ترقی سرزمین خود از خواسته ها و امیال خود گذشتند و رفاه و آسایش و امنیت مردم را بر رفاه و آسایش و امنیت خود ترجیح دادند.
چنین اشخاصی تاثیرگذارترین افراد هر جامعه ای هستند. چه در میان بزرگان و اندیشمندان هر سرزمین مانند امیرکبیر که بزرگترین نقش را در زمان خود در پیشرفت و ترقی ایران داشت و در نهایت جان خود را در این راه فدا نمود و چه در واحدهای کوچکتر مانند خانواده که ممکن است که یکی از اعضاء آن مانند پدر،مادر یا برادر زندگی هر یک از دیگر اعضاء خانواده را دگرگون نماید. اینکه انسان تنها خود را نبیند و فقط به خواسته های خود فکر نکند، برای دیگران ارزش قایل شود و به خواسته های آنها بهاء دهد بزرگواری است و آنجا که به خاطر دیگری تمایلات خود را زیر پا بگذارد ، گذشت و فداکاری است . برای گذشت و ایثار باید خیلی بزرگوار بود و برای بزرگوار بودن باید خیلی انسان بود.اما برای انسان های واقعی این گذشت و بزرگواری آنچنان دلپذیر و لذت بخش است که هرگز آن را با خودخواهی های دیگران عوض نمی کنند و احساس رضایت حاصل از این ایثار را بر حس خودخواهی ترجیح می دهند.فداکاران از فداکاری خود خشنودند اما هرگز ظالمان از ظلم خود لذت نمی برند مگر آنکه شخصیتی بیمارگونه داشته باشند.هرآنچه که انسان را به انسان بودنش نزدیک می کند و او را در مسیر تکاملی خود پیش می برد احساس والایی از هستی به او می بخشد و هر آنچه که او را در مسیر حیوانی پیش می برد احساس پستی و رذالت را در او زنده می کند و بسوی درجات پایینی از انسان بودن سوق می دهد.
دکتر فرانکل پزشک روان شناسی بود که در سال های جنگ جهانی به جرم یهودی بودن سالها در اردوگاههای آلمان اسیر بود .همه افراد خانواده او به دست نازی ها در کوره های آدم سوزی کشته شدند. او که در بیمارستان و دانشگاه اتریش برای خود موقعیتی داشت و پزشک و محقق موفقی به شمار می رفت زمانی که به دست نازی ها اسیر شد،هرگز با او رفتاری انسانی نکردند.دکتر فرانکل پس از آزادی تمامی خاطرات دوران اسارت خود را در کتابی به نام "انسان در جستجوی معنی " به رشته تحریر درآورد.او در تحقیقات و نتیجه گیری های خود برای هستی و زندگی و بودن مفهومی انسانی پیدا کرد و هر کس که در این درجه از درک مفهوم زندگی و انسان عاجز می ماند، یا در ناامیدی می مرد و یا با خشم و نفرت زندگی می کرد. او در تمام سال های سخت اسارت هرگز ارزش های اخلاقی و انسانی را زیر پا نگذاشت و حتی از سربازان آلمانی یاد کرده که در موقعیت های سخت بدون اطلاع مافوق های خود به اسرای بیمار کمک می کردند و این کار در آن شرایط برای یک سرباز که می دانست در صورت اطلاع مافوقش چه مجازاتی در انتظار اوست گذشت و فداکاری است .در میان اسراء نیز کسانی بودند که حاضر می شدند از قرص نان خود کمتر بخورند و قسمتی از آن را به دوست بیمارشان بدهند.
در شرایط سخت و بحرانی است که خوبی کردن مفهوم واقعی خود را می یابد و به قولی روزگار سخت است که خمیره و ذات انسان ها را می نمایاند . چراکه در روز خوشی گذشت و نیکی کردن چندان زحمت و انرژی نمی برد . شما اگر ده میلیون تومان پول داشته باشید صد هزار تومان آن را می توانید به کسی که به سختی به آن محتاج است ببخشید اما اگر همین صد هزارتومان را داشته باشید چه ؟ مسلما پاسخ این پرسش به منش و دیدگاههای افراد بستگی دارد. دکتر فرانکل در کتاب خود به این نکته اشاره کرده که آنهایی که بهترین بودند هرگز بازنگشتند و در حقیقت آنقدر از خود برای دیگران مایه گذاشتند که دیگر از خودشان چیزی باقی نمانده .آیا می ارزد به خاطر چند سالی یا چند صباحی بیشتر عمر کردن انسانیت را بفروشیم.آیا در این معامله سود می کنیم.پایمال کردن حق دیگران به خاطر کمی بیشتر خوردن یا پوشیدن یا داشتن.آیا این داشتنها ارزش این همه فرومایگی را دارد.
سعی کنید در زندگی گاهی خود را به جای دیگران بگذارید.فقط از زاویه دید خود به مسائل نگاه نکنید. فقط خود را نبینید.در این جهان میلیون ها انسان زندگی می کنند. حس بشردوستانه احساس تنهایی و انزوا را می زداید.اگر ذره ای به خدا ایمان دارید بدانید که پاداش و ثمره گذشت شما هرگز بی پاسخ نخواهد ماند. آنچه را که از خود برای دیگران خالی می کنید خداوند برای شما پرخواهد کرد. شما اگر راه لذت بردن از زندگی را بیابید از یک دسته گل به اندازه یک گلستان رایحه استنشاق خواهید کرد و اگر فقط حرص و طمع داشتن را داشته باشید نه تنها از آنچه که دارید لذت نخواهید برد بلکه فقط بیش از پیش انباشته کرده و در طمع بازهم بیشتر داشتن خواهید سوخت . به ملاحظه ارزش های اخلاقی مطمئن باشید هرگز پشیمان نخواهید شد از این که در حق دوست ، خانواده یا همسایه خوبی کرده باشید. این یک سخن قدیمی است که می گویند از انسان یکی خوبی می ماند و یکی بدی . مسلما شما خود این را تجربه کرده اید .اگر در شرایط سختی بسر برده اید و دوستی دست شما را گرفته و نجاتتان داده ، هرگز فراموش نمی کنید و دور از انصاف است که فراموش کنید و اگر کسی دلتان را شکسته یا نمکی روی زخمتان ریخته بازهم فراموش نمی کنید و حتی دیدن آن شخص شما را به یاد زخم زبانهای او می اندازد حتی اگر شما بزرگی کرده و او را بخشیده باشید.معمولا آینده غیر قابل پیش بینی است .هر شرایطی ممکن است برای انسان پیش آید .اگر شما صاحب یک زندگی معمولی باشید و اتفاقی برای یکی از نزدیکان شما رخ دهد چقدر احساس مسوولیت می کنید؟ برادر یا خواهری به همراه همسرش در تصادفی کشته شوند و تنها کودک خردسالی از این واقعه تلخ برجای بماند که به جز شما کسی را ندارد.او را چقدر به آغوش می فشارید.در خانواده خود می پذیرید؟ با او مانند فرزندانتان رفتار می کنید؟یا فقط متاسف می شوید و فکر می کنید در قبال این حادثه شما مسوول نیستید.اگر وضع مالی خوبی دارید و برادری دارید که از لحاظ مالی در مضیقه به سر می برد حاضرید سهم الارث خود را به برادرتان ببخشید یا فکر می کنید وضع نامناسب او ربطی به شما ندارد و ارث پدری حق شماست .
آیا گذشتن از اندکی پول لذتبخش تر از داشتن کمی پول اضافی نیست ؟ در رفع مشکلات اعضای خانواده ، خواهر ،برادر ،فرزند یا دوست چقدر نقش دارید.حاضرید کمتر سیگار بکشید و یک بسته مداد رنگی به فرزندتان بخرید. حاضرید از وقت استراحت خود بزنید و به دیدن خاله یا عمه ای بروید که به کمک فکری یا درد دل با شما نیاز دارد. حاضرید چند روزی به جای همکار بیمارتان بیشتر کار کنید. در غم و شادی با دیگران شریک باشید زیرا در گروهها غمها تقسیم می شوند و شادیها ضرب می شوند.نترسید که نیکی کنید و فراموش شود من هرگز محبت دیگران را فراموش نکردم.دیگران هم هرگز محبت شما را فراموش نمی کنند.