لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
اهمیت و فضیلت صلوات بر پیامبر اعظم(ص) ؛ تسلیم و حیات جاودانه
مقدمه :
براساس روایاتی که شیعه و سنی به طور گسترده، به نقل آن رداخته اند، کیفیت صلوات بر آن حضرت به دست می آید.
ابوحمزه ثمالی از کعب بن عجره حدیث می کند، آنگاه که آیه صلوات بر پیامبر نازل شد، گفتیم: یا رسول ا...! ما می دانیم که چگونه بر شما سلام دهیم اما کیفیت صلوات بر شما چگونه است. حضرت فرمودند که بگویید: «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی آل ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل ابراهیم انک حمید مجید.»(1)برجستگی «آل پیامبر» در این حدیث و حضور قطعی ایشان در کنار پیامبر(ص) به هنگام درود بر آن حضرت نشان از رفعت مقام آنان و حضور دائمی عترت در کنار سنت پیامبر(ص) دارد. در اهمیت این حضور باید گفت، پیامبر صلواتی را که شامل آل و خاندان آن حضرت نباشد نکوهش کرده و از آن به صلوات «ابتر و ناقص» یاد کرده است. به عنوان مثال، ابن حجر هیثمی که از بزرگان اهل سنت است، روایت کرده که پیغمبر فرمود: «بر من درود ناتمام نفرستید.» گفتند: درود ناتمام چیست؟
فرمود: «اینکه بگویید اللهم صل علی محمد بگویید اللهم صل علی محمد و آل محمد(2)در تفسیر «الدر المنثور، سیوطی هجده حدیث از پیامبر نقل شده که بر اساس آن «آل محمد» را به هنگام صلوات باید ذکر کرد.»(3)در روایتی دیگر، قبولی نماز مشروط به صلوات بر پیامبر و خاندان او معرفی شده و آمده است: «هر کس نماز بگزارد و در آن بر من و اهل بیتم صلوات نفرستد، نمازش قبول نیست.(4)
اهمیت صلوات
صلوات شعار رسمی مسلمانان است که هر صبح و شام بارها در بهترین عبادت خویش (نماز) آن را تکرار می کنند. صلوات پیوسته خداوند و فرشتگان بر پیامبر و امر تأکیدی به مؤمنان بر تداوم صلوات بر ایشان را تسلیم بودن در برابر فرمانهای پیامبر(ص) جلوه دیگری از این اهمیت است. «یاایها الذین ءامنوا صلوا علیه و سلموا تسیماً»
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که ابوبصیر سؤال کرد: منظور از صلات بر پیامبر(ص) را فهمیده ایم، اما معنی تسلیم بر او چیست؟ امام فرمود: «منظور تسلیم بودن در برابر او در هر کار است.» (5)
از صلوات، در روایات به عنوان «برترین اعمال» یاد شده، چنانکه خوارزمی در «مناقب» خود از ابوعلقمه نقل کرده که روزی پیغمبر(ص) نماز صبح را با ما گزارد و بعد از آن به ما رو کرد و فرمود:
«ای یاران، من دیشب عموی خود حمزة بن عبدالمطلب و برادرم جعفربن ابیطالب را در خواب دیدم. از ایشان پرسیدم: فدایتان شوم، کدام اعمال را برتر یافتید؟ گفتند: بهترین اعمال را در سه چیز یافتیم: صلوات بر شما، آب دادن تشنگان و دوستی علی بن ابیطالب(ع).(6)
در روایتی دیگر که اهمیت صلوات را نشان می دهد، از امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) می فرمایند: «هر که نزد او نام من آورده شود و او صلوات بر من نفرستد، حق تعالی او را از بهشت دور گرداند.» (7)
البته چنین عقوبت سنگینی از آن کسی است که عمداً و از روی دشمنی با آن بزرگواران از ذکر صلوات روی برتابد.
وجوب صلوات در نماز و مشروط بودن قبولی آن بر درود بر پیامبر(ص) و خاندان پاک وی، جلوه دیگری از اهمیت صلوات را بیانگر است. اجماع علمای شیعه به وجوب صلوات در تشهد اول و دوم نماز است. علاوه بر روایاتی که از امامان شیعه در این زمینه آمده است، در کتابهای اهل سنت نیز روایاتی که بر وجوب صلوات دلالت می کند ، کم نیست.
در روایتی، قبولی نماز مشروط بر صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) یاد شده است: «من صلی صلوة و لم یصل فیها علی و علی اهل بیتی لم تقبل منه»(8)
از این رو، از فقهای اهل سنت «شافعی، آن را در تشهد دوم واجب می داند و از احمدبن حنبل و جمعی دیگر از فقها بر وجوب آن عقیده دارند؛ اگر چه «مالک» و «ابوحنیفه» و عده ای نیز آن را مستحب می دانند.(9)عده ای از مفسران بر اساس برخی روایات معنا و حقیقت صلوات را با پیمان روز الست (الست بربکم، قالوا بلی...) و عالم ذر مرتبط دانسته و صلوات را تجدید عهد و میثاق با عهد اولیه آدم در آغاز خلقت دانسته اند. از امام موسی بن جعفر(ع) روایت شده که: کسی که صلوات بر پیغمبر اکرم(ص) می فرستد، معنایش آن است که وفای به عهد و میثاقی که در عالم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
4-3- مهارت تسلیم
یکی از مهارتهای دینی، تسلیم و رضایت در برابر خداوند است. تسلیم در واقع یک امر درونی است، اما وقتی به عنوان مهارت دینی مطرح میشود که بیان گر ارتباطی خاص بین بنده و خدا باشد. تسلیم به این معنا است که انسان پس از برنامه ریزی و انجام کارها و اعمال مربوط به زندگی خود، سهمی را هم برای رضایت در نظر بگیرد، بدین معنی که بپذیرد که در هنگام نزول بلا و مشکلات و دگرگونی هایی که به رغم میل باطنی بوجود می آید. تسلیم را به عنوان راهی آرام بخش برای از بین بردن استرس ها و فشارهای روانی بپذیرد. تسلیم یکی از منازل عرفانی برای تکامل بنده است.
عبدالرزاق کاشانی می گوید: «فالّتسلیم اقرب الی التوحید الزاقی و اعلی مرتبه فی السّیر فی الله و حصول الکمال و السعاده» تسلیم نزدیک ترین منزل به توحید ذاتی و بالاترین مرتبه در مسیر فی الله و حصول کمال و سعادت است.»
مولانا عقیده دارد که بنده باید مانند حضرت ابراهیم در برابر خداوند، سر به اطاعت و تسلیم فرود بیاورد. این امر بدلیل آن است که خداوند را قادر و حکیم می داند و می پذیرد که او به بهترین وجهی مصالح بنده و امور او را می داند، لذا در برابر خداوند کاملاً تسلیم پذیر است.
هم چو اسماعیل پیشش سربنه
شاد و خندان پیش تنیش جان بده
تا بماند جانت خندان تا ابد
هم چو جان پاک احمد با احد
عاشقان، جام فرح آل گه کشند
که به دست خویش، خوبانشان کشند
اول (229-227)
مولانا تسلیم را سر نهادن و رضایت، تعریف می کند:
سر به پیش قهر نه، دل بر قرار
تا ببرم خلقت اسماعیل وار
سر ببرم، لیک این سر آن سری است
کز بریده گشتن و مردن بری است
سوم (4176-4175)
آن چه از بیت بر می آید این است که مولانا عقیده دارد که تسلیم یکی از مراحل تهذیب و تربیت انسان است به همین علت، او انسان را به علت تکامل، به تسلیم فرا می خواند:
لیک مقصود ازل به تسلیم توست
ای مسلمان، باید تسلیم جست
سوم (4177)
5-3- مهارت توکل
توکل در لفظ، به معنی واگذاردن کار و بار به کسی است.
توکل در اصطلاح عرفانی، مراتبی دارد که عالی ترین مرتبت آن، گسستن از اسباب و پیوستن به مسبب الاسباب است.
مولانا در باب توکل در دو موضع به طور مفصل بحث کرده است. نخست در دفتر اول بیت (908) که برای تبیین توکل، گفت و گویی میان ؟؟ و نخجران ترتیب می دهد و از زبان حیوانات، به ابعاد بخت می پردازد و دوم در دفتر پنجم بیت (2380) که گفت و گویی میان خر و روباه ترتیب می دهد و نتیجه می گیرد که سعی و کوشش بنده، معارض با توکل نیست.
شیر در حکایت شیر و نخجیران نماد کسانی است که هرگونه سعی و تلاش بنده را منافی توکل نمی شمارند:
توم گفتندش که کسب از ضعف خلق
لقمهی ؟؟ بر قصد خلق
.... ما عیال حضرتیم و شیرخواه
گفت: الخلق عبال الاله
آن که او از آسمان باران دهد
هم تواند کوز رحمت، نان دهد
گفت نیش آری ولی رب العباد
نردبانی پیش پای ما نهاد
پایه پایه رفت باید سوی بام
همت جبری بودن، این جا طمع خام
پای داری چون کنی خود را تو گند
دست، داری چون کنی پنهان تو چنگ؟
خواجه چون بیمی به دست بنده داد
بی زبان معلوم شد او را مراد
دست هم چون بین اشارت های اوست
آخراندیشی، عبارت های اوست
اول (932.... – 915)
باز در حکایتی دیگر در دفتر پنجم روباه نماد کسی است که بر خداوند توکل میدهد، در عین این که بر کوشش و تلاش هم تأکید می ورزد:
گفت روبه این حکایت ها بهل
دست ها بر کسب زن جهد العقل
دست داده سنت خدا، کاری بکن
مکسبی کن، یاری یاری بکن
... گفت من به از توکل بر ربی
می ندانم در دو طالم مکسبی
پنجم (002425-2419)
- توکل اولیاء
مولانا عقیده دارد که اولیای خاص خداوند، بالاترین درجهی توکل را دارند:
آن توکل کو خلیلانه تو را؟
و آن کرامت چون کلیمت از کجا؟
تا نبرد تیغت اسماعیل را
تا کنی شهراه، مقر نیل را
مهارتهای کلامی – رفتاری
همان طور که پیشتر هم مذکور افتاد، مهارتهای دینی در این کتاب، به سه دسته تقسیم شدند: