لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی
مقدمه
خانواده، واحد بنیادین جامعه، کانون اصلی رشد و تعالی انسان و مؤثرترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابد و در خانواده های سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند.
از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال یابی و سکونت و آرامش و بالندگی اعضای خویش است، بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب و آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متأثرمی شود و این تأثیر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی می گردد.
اگر خانواده محیط سالم و سازنده ای داشته باشد و به نقش کلیدی و جایگاه زن در تحکیم و تقویت خود خانواده آگاه باشد، مسلماً پر برکت و ماندگار خواهد بود و بهره های فراوانی نصیب اجتماع خواهد کرد.
بالاخره نظر به کارکرد بسیار محوری و فردی و اجتماعی خانواده در حفظ و انتقال ارزش ها و همچنین حفظ سلامت فردی و اجتماعی، همواره مهاجمان فرهنگی درصد تضعیف خانواده وانحلال آن می باشند. همان طور که « الوین تافلر» در کتاب « موج سوم » خود بیان می کند جز از طریق به نابودی کشاندن خانواده و تضعیف این نهاد، فرهنگ سازی صورت نمی پذیرد، از این رو کلیه تلاش دشمن مصروف به از هم پاشیدن نظام خانواده است و جا دارد که متولیان و صاحبنظران به این مسئله توجه داشته باشند و جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی به تقویت و استحکام نظام خانواده بپردازد و صاحب نظران در این عرصه با تنویر افکار، رسواگر توطئه های شوم دشمن شوند.
از این روبه نظر می رسد که پرداختن به مسأله خانواده و تلاش جهت استحکام بنیان های این نهاد مقدس، مؤثرترین گام جهت حفظ فرهنگ ملی و ارزش های مذهبی است.
با اولویت ترین رسالت مسئولان ذیر بط می باشند، چرا که بستر رشد و تعالی و توسعه جامعه خانواده است و بدون برخورداری از جامعه سالم امکان دسترسی به رشد و توسعه وجود ندارد.
جایگاه رفیع خانواده
بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت، تبلور رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسانها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش ها و تجارب فرد در زندگی خانوادگی است.
برای کودک، پدر و مادر کامل ترین و خوشایندترین موجود هستی و کامل ترین الگو برای همانند سازی است.
ارضای عاطفی، اجتماعی کودک در خانواده صورت می پذیرد، بسیاری از تخلفات، پرخاشگری ها کجروی ها و بزهکاری ها از مشکلات خانواده نشأت می گیرد. فقر عاطفی در خانواده زمینه ساز تبهکاری ها است. رمز پیشرفت تحصیلی، سلامت روانی اجتماعی و رشد و تعالی یک یک اعضای جامعه، نقش بنیادین دارد.
تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درون این سیستم، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عموم مردم یک جامعه فراهم می سازد. گروهی از کارشناسان خانواده و مسایل اجتماعی به سرپرستی بری ( bray ) در آمریکا در سال 1988 پس از یک مطالعه طولانی سیستماتیک طی 9 سال به این نتیجه رسیدند که بحرانهای اجتماعی و روانی در جهان معاصر به جهت تضعیف و تزلزل و در نهایت سقوط خانواده می باشد. بحرانهایی چون، استرس رو به تزاید در زمینه های تحصیلی و شغلی، ناشی از زندگی ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، تغییر بنیادین در الگوهای تولید، تغییرات در شیوه های زندگی افراد، تورم و بحرانهای شدید اقتصادی، کاهش یا سقوط ارزش های مذهبی و اخلاقی، از جمله بحرانهای ناشی از تزلزل خانواده در جهان معاصر است.
نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد.ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات و بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی که برخوردار از خانواده متزلزل است، ارزشهای اخلاقی در سطح کلان سقوط می کند.
کنفوسیوس می گوید :
«وقتی زناشوئی با عشق و علاقه باشد، هماهنگی در خانه و خانواده به وجود می آید و هنگامی در خانه مستقر باشد، رضایت در جامعه حاصل می شود و وقتی خشنودی در جامعه حاصل باشد، آبادانی و رفاه در آن جامعه موجود خواهد بود و بالاخره هنگامی که رفاه وآبادانی در جوامع فراهم باشد صلح جهانی بیشتر تأمین خواهد شد.»
خانواده نخستین بستر، فعلیت یافتن استعدادهای بشر است و اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان میباشد . و اساسی ترین سهم را در سلامت و سعادت و تعالی جوامع بشری به عهده دارد.
زیانهای فروپاشی خانواده
تضعیف بنیانهای خانواده و فروپاشی آن، خسارت های زیادی را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد که در این بخش از نوشتار به برخی از آنها به صورت اجمالی پرداخته می شود.
1-اختلال در جامعه
نخستین اختلالی که در زندگی اجتماعی با فروپاشی خانواده ایجاد می شود، اختلال در جمعیت است. رشد جمعیت مختل می شود.
2- فقدان عواطف
جامعه ای که خانواده نداشته باشد از کانون اصلی پیدایش محبت و عاطفه بی بهره است.
« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً و جعل بینکم موده و رحمته »؛ مودت یعنی محبت شدید مربوط به اوایل زندگی و رحمت برای زن و شوهر سالخورده .
3- از بین رفتن آداب و سنن
خانواده یک بستر و جویبار طبیعی است برای انتقال تدریجی سنت ها، ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، و اگر این جویبار قطع شود، فرهنگ نیز منتقل نمی شود و جامعه دچار مشکل هویت می گردد. فرهنگ برای جامعه در حکم حافظه است برای فرد، جامعه ای که فرهنگ خود را از دست بدهد حافظه جمعی تاریخی خود را از دست داده است و دچار بحران شدید می شود.
با توجه به جایگاه بلند خانواده و کارکرد بسیار محوری و مؤثر آن در جوامع بشری جا دارد که به بررسی تطبیقی بین نگاه استعمار فرانوین نسبت به خانواده و جایگاه آن و مقایسه آن با دیدگاه اسلام بپردازیم.
خانواده در منظر استعمار نوین
انسان معاصر در پناه برنامه های استعمار فرانوین که منجر به فروپاشی نهاد خانواده شد، دچار سردرگمی و مشکلات زیادی شده است. استعمار فرانوین توانست یکپارچگی و پیوند خانواده را به نابودی بکشاند و براثراین نابودی ، انسان دچار دشواری ها و مشکلات زیادی شده است.
پدیده مادران مجرد، پدیده شومی در استعمار فرانوین است که هدف آن متلاشی کردن نظام خانواده است. مجموعه قوانین جاری در این نظام، لجام گسیختگی فرهنگی و حمایت از مادران مجرد است و این یعنی اضمحلال خانواده و خانه به دوشی.
کلیه شئونات خانواده در این تفکر مبتنی بر دو عنصر آزادی و فرد گرایی است.
تنها چیزی که صلاحیت محدود سازی آزادی و فرد گرایی را دارد، آزادی و حقوق فردی دیگران است. نکته قابل توجه این است که تشکیل خانواده در تفکر فرانوین ضرورتاً در گرو پیوند زدن زن و مرد نیست بلکه به انواع هم زیستی رسمیت داده می شود، در کنفرانس پکن مفهوم خانواربه جای مفهوم خانواده به ادبیات بین الملل راه پیدا کرده است. یکی از مباحثی که کشورهای اروپایی و آمریکایی تلاش داشتند درسند پکن بگنجد تعریف خانواده بود.
اصرار داشتند که همه کشورها ملزم بشوند خانواده ای متشکل از دو هم جنس بازرا به عنوان خانواده بپذیرند و حمایت قانونی کنند. درسند پکن که به گفته ی البرایت وزیر خارجه آمریکادر سال 1995 دقیقاً در راستای سیاست های آمریکایی است، اساساًخانواده ارزشی ندارد. بر اساس این سند خانواده متشکل از چند فردی است که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
موضوع تحقیق:تأثیر تفکر مثبت در موفقیت
بیان مسئله:چرا بعضی مردم موفق و بعضی ناموفق هستند؟
علت انتخاب این موضوع این است که عده بسیاری برای رسیدن به موفقیت خوب فکر نمی کنند.زندگی از افکاری ساخته می شود که در طول روز ذهن انسان را به خود مشغول می کند.افکار ما سرنوشت ما را رقم می زنند. ما می توانیم شیوۀ تفکر خود را تغییر دهیم. هیچ چیز مثل افکار کوچک موفقیت انسان را محدود نمی کند. تفکر خود را تغییر دهید تا زندگی تان تغییر کند.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
تغییر و تحول فقط زاینده تفکر است.تفکری ناب و بخردانه،تفکر چون صدفی است که پس از تجزیه و تحلیل های خود درّی را بوجود می آورد.که آن درّ همان موفقیت است چرا که خداوند متعال آفرینش را بر پایه ی تغییر و تحول بنا نهاد.افکار می گوید که ما چه هستیم و که هستیم.می خواهیم یاد بگیریم چگونه تفکر رایج را زیر سؤال ببریم و قدرت تفکر راهبردی را آزاد کنیم.و اینکه بدانیم تغییر شیوه ی تفکر اهمیت و ارزش وقت گذاشتن دارد.
اهداف تحقیق:
1ـ هدف کلی:تأثیر تفکر مثبت در موفقیت جوانان
2ـ اهداف جزیی:بررسی نوع تفکری که احتمال موفقیت افراد را افزایش می دهد.
1ـ تفکر جزءنگر یا کل نگر؟
2ـ تفکر خیال پردازانه یا واقع بینانه؟
3ـ تفکر امیدوارانه یا نتیجه نگر؟
متغیرهای تحقیق:
در این پژوهش تفکر مثبت بعنوان متغیر مستقل و موفقیت بعنوان متغیر وابسته و تأثیرپذیر مورد بررسی قرار می گیرد.
فرضیه تحقیق:
1ـ بین تفکر جزءنگر با موفقیت رابطه وجود دارد.
2ـ بین تفکر خیال پردازانه با کاهش موفقیت رابطه وجود دارد.
3ـ بین تفکر امیدوارانه با موفقیت رابطه وجود دارد.
ادبیات یا تاریخچه تحقیق:
جان سی مکسول در کتاب هنراندیشیدن که در سال 1386 منتشر شد،می گوید تا زمانی که فکر با هدف پیوند نخورد،هیچ دستاورد هوشمندانه ای حاصل نمی شود.همچنین می گوید رویاپردازان منجیان جهان هستندـ چیزهایی را که باید روی آنها تمرکز داشته باشید جلوی چشم خود قرار دهید.
استاد دانشگاه ایالتی جورجیا،دیوید شوارتز می گوید:
در زمینه ی موفقیت افراد با مقیاس متر،کیلوگرم و مدارک دانشگاهی و سابقه خانوادگی سنجیده نمی شوند بلکه با اندازه افکارشان مورد سنجش قرار می گیرند.
لئوتولستوی نویسنده گفته است:همه در فکر تغییر جهان هستند اما کسی به فکر تغییر دادن خود نیست.
جیمز آلن فیلسوف روح انسان،در کتاب آن گونه که انسان می اندیشد می نویسد:افکار و اعمال خوب هرگز نمی تواند به نتایج بدی منجر شود.اعمال و افکار بد نیز هرگز نمی تواند به نتایج خوبی منجر شود مانند این است که بگوییم از ذرت جز ذرت نمی روید و از علف هرز جز علف هرز به بار نمی آید.اگر می خواهید به موفقیت برسید،بذر خوب فکر کردن را بکارید.
اچ ال منکن نویسنده مشهور گفته است:من حدس می زنم بیش از 80 درصد افراد بشر بدون حتی یک فکر از خود،زندگی را به پایان می رسانند.
دنیس ویتلی در کتاب خود که در سال 1386 منتشر شد در صفحه 43 می گوید:اگر ذهن خود را به روی تفکر امکان گرا باز کنید خود را در معرض کارهای ممکن زیادی قرار می دهید.
نتیجه درست = زمان مناسب + محیط مناسب + افراد مناسب + فکر درست
فیلسوف فرانسوی هندی ـ لویی برگسون که جایزه ی نوبل ادبیات را در سال 1927 برده گفته است:که انسان باید «همچون مرد عمل فکر کند و مانند مردی متفکر عمل کند.فکری که هیچ کاربردی نداشته باشد چه فایده ای دارد؟ تفکری که از عمل فاصله بگیرد بهره ور نیست.»
مارک فیشر در کتاب خود در صفحه 60 که در سال 1386 منتشر شده است می گوید:موفقیت به کسانی رومی آورد که کوهستان کاملی از افکار طلایی دارند و مدام آن را حفاری می کنند.توانایی تمرکز طولانی مدت،برای رسیدن به موفقیت های دشوار ضروری است.
در دهه 1930، از تعدادی راهبه خواسته شد در مورد زندگی شخصی خود چند خطی بنویسند. آنها به توصیف خاطرات دوران کودکی، مدارسی که در آن درس خوانده بودند، تجارب مذهبی و مسائلی که باعث شد به صومعه روی آورند، پرداختند. در ابتدا این یادداشتها برای بررسی آینده شغلی راهبهها بهکار گرفته شد، اما نهایتاً به طور کامل فراموش شدند.
پس از حدود 60 سال، آن یادداشتها مجدداً مورد توجه قرار گرفتند. به این ترتیب که سه روانشناس برای انجام تحقیقی آنها را از بایگانی بیرون کشیدند. در این تحقیق جدید، هر یک از این یادداشتها بر اساس میزان حضور احساسهای مثبت در آن نمرهگذاری شد. نتیجهی این بررسی بسیار جالب بود: راهبههایی که به احساسهای مثبت بیشتری در گزارش خود اشاره کرده بودند، تا 10 سال بیشتر از آنهایی که احساسهای مثبت کمتری داشتند، عمر کردند.
نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه، دانشمندان را متقاعد کرد که افرادی که احساسهای مثبت زیادتری را تجربه میکنند عمر طولانیتری دارند. در فرهنگ خودمان نیز ضربالمثلها و گفتههایی وجود دارد که احساسهای مثبت را با عمر طولانی و بهتر شدن کیفیت زندگی در ارتباط میداند؛ مانند ضربالمثلهای رایج در مورد خنده و سهل گرفتن دنیا.
روش انجام تحقیق:
با توجه به اینکه در این پژوهش هدف،بررسی تأثیر تفکر مثبت با موفقیت است،لذا روش مناسب روش تحقیق همبستگی است تا از این طریق رابطه بین متغیر موفقیت بعنوان متغیر وابسته و تفکر مثبت بعنوان متغیر مستقل بررسی و مطالعه شود.
ابزار گردآوری داده ها:
ابزار اصلی گردآوری داده ها در این پژوهش،پرسشنامه محقق است.علاوه بر پرسشنامه ها از نظریات و گفته های نویسنده ها و افراد صاحب نام نیز استفاده شده است.
جامعه آماری:
جامعه آماری ما جوانان 20 تا 30 سال هستند . تعداد 100 نفر از جوانان را از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب کرده که در این فاصله سنی هستند و پرسشنامه هایی به انها داده شده و آنها را تکمیل کرده اند.
روش تجزیه و تحلیل داده ها:
چون روش تحقیق همبستگی است از آزمون ضریب همبستگی استفاده می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی
مقدمه
خانواده، واحد بنیادین جامعه، کانون اصلی رشد و تعالی انسان و مؤثرترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابد و در خانواده های سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند.
از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال یابی و سکونت و آرامش و بالندگی اعضای خویش است، بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب و آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متأثرمی شود و این تأثیر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی می گردد.
اگر خانواده محیط سالم و سازنده ای داشته باشد و به نقش کلیدی و جایگاه زن در تحکیم و تقویت خود خانواده آگاه باشد، مسلماً پر برکت و ماندگار خواهد بود و بهره های فراوانی نصیب اجتماع خواهد کرد.
بالاخره نظر به کارکرد بسیار محوری و فردی و اجتماعی خانواده در حفظ و انتقال ارزش ها و همچنین حفظ سلامت فردی و اجتماعی، همواره مهاجمان فرهنگی درصد تضعیف خانواده وانحلال آن می باشند. همان طور که « الوین تافلر» در کتاب « موج سوم » خود بیان می کند جز از طریق به نابودی کشاندن خانواده و تضعیف این نهاد، فرهنگ سازی صورت نمی پذیرد، از این رو کلیه تلاش دشمن مصروف به از هم پاشیدن نظام خانواده است و جا دارد که متولیان و صاحبنظران به این مسئله توجه داشته باشند و جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی به تقویت و استحکام نظام خانواده بپردازد و صاحب نظران در این عرصه با تنویر افکار، رسواگر توطئه های شوم دشمن شوند.
از این روبه نظر می رسد که پرداختن به مسأله خانواده و تلاش جهت استحکام بنیان های این نهاد مقدس، مؤثرترین گام جهت حفظ فرهنگ ملی و ارزش های مذهبی است.
با اولویت ترین رسالت مسئولان ذیر بط می باشند، چرا که بستر رشد و تعالی و توسعه جامعه خانواده است و بدون برخورداری از جامعه سالم امکان دسترسی به رشد و توسعه وجود ندارد.
جایگاه رفیع خانواده
بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت، تبلور رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسانها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش ها و تجارب فرد در زندگی خانوادگی است.
برای کودک، پدر و مادر کامل ترین و خوشایندترین موجود هستی و کامل ترین الگو برای همانند سازی است.
ارضای عاطفی، اجتماعی کودک در خانواده صورت می پذیرد، بسیاری از تخلفات، پرخاشگری ها کجروی ها و بزهکاری ها از مشکلات خانواده نشأت می گیرد. فقر عاطفی در خانواده زمینه ساز تبهکاری ها است. رمز پیشرفت تحصیلی، سلامت روانی اجتماعی و رشد و تعالی یک یک اعضای جامعه، نقش بنیادین دارد.
تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درون این سیستم، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عموم مردم یک جامعه فراهم می سازد. گروهی از کارشناسان خانواده و مسایل اجتماعی به سرپرستی بری ( bray ) در آمریکا در سال 1988 پس از یک مطالعه طولانی سیستماتیک طی 9 سال به این نتیجه رسیدند که بحرانهای اجتماعی و روانی در جهان معاصر به جهت تضعیف و تزلزل و در نهایت سقوط خانواده می باشد. بحرانهایی چون، استرس رو به تزاید در زمینه های تحصیلی و شغلی، ناشی از زندگی ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، تغییر بنیادین در الگوهای تولید، تغییرات در شیوه های زندگی افراد، تورم و بحرانهای شدید اقتصادی، کاهش یا سقوط ارزش های مذهبی و اخلاقی، از جمله بحرانهای ناشی از تزلزل خانواده در جهان معاصر است.
نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد.ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات و بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی که برخوردار از خانواده متزلزل است، ارزشهای اخلاقی در سطح کلان سقوط می کند.
کنفوسیوس می گوید :
«وقتی زناشوئی با عشق و علاقه باشد، هماهنگی در خانه و خانواده به وجود می آید و هنگامی در خانه مستقر باشد، رضایت در جامعه حاصل می شود و وقتی خشنودی در جامعه حاصل باشد، آبادانی و رفاه در آن جامعه موجود خواهد بود و بالاخره هنگامی که رفاه وآبادانی در جوامع فراهم باشد صلح جهانی بیشتر تأمین خواهد شد.»
خانواده نخستین بستر، فعلیت یافتن استعدادهای بشر است و اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان میباشد . و اساسی ترین سهم را در سلامت و سعادت و تعالی جوامع بشری به عهده دارد.
زیانهای فروپاشی خانواده
تضعیف بنیانهای خانواده و فروپاشی آن، خسارت های زیادی را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد که در این بخش از نوشتار به برخی از آنها به صورت اجمالی پرداخته می شود.
1-اختلال در جامعه
نخستین اختلالی که در زندگی اجتماعی با فروپاشی خانواده ایجاد می شود، اختلال در جمعیت است. رشد جمعیت مختل می شود.
2- فقدان عواطف
جامعه ای که خانواده نداشته باشد از کانون اصلی پیدایش محبت و عاطفه بی بهره است.
« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً و جعل بینکم موده و رحمته »؛ مودت یعنی محبت شدید مربوط به اوایل زندگی و رحمت برای زن و شوهر سالخورده .
3- از بین رفتن آداب و سنن
خانواده یک بستر و جویبار طبیعی است برای انتقال تدریجی سنت ها، ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، و اگر این جویبار قطع شود، فرهنگ نیز منتقل نمی شود و جامعه دچار مشکل هویت می گردد. فرهنگ برای جامعه در حکم حافظه است برای فرد، جامعه ای که فرهنگ خود را از دست بدهد حافظه جمعی تاریخی خود را از دست داده است و دچار بحران شدید می شود.
با توجه به جایگاه بلند خانواده و کارکرد بسیار محوری و مؤثر آن در جوامع بشری جا دارد که به بررسی تطبیقی بین نگاه استعمار فرانوین نسبت به خانواده و جایگاه آن و مقایسه آن با دیدگاه اسلام بپردازیم.
خانواده در منظر استعمار نوین
انسان معاصر در پناه برنامه های استعمار فرانوین که منجر به فروپاشی نهاد خانواده شد، دچار سردرگمی و مشکلات زیادی شده است. استعمار فرانوین توانست یکپارچگی و پیوند خانواده را به نابودی بکشاند و براثراین نابودی ، انسان دچار دشواری ها و مشکلات زیادی شده است.
پدیده مادران مجرد، پدیده شومی در استعمار فرانوین است که هدف آن متلاشی کردن نظام خانواده است. مجموعه قوانین جاری در این نظام، لجام گسیختگی فرهنگی و حمایت از مادران مجرد است و این یعنی اضمحلال خانواده و خانه به دوشی.
کلیه شئونات خانواده در این تفکر مبتنی بر دو عنصر آزادی و فرد گرایی است.
تنها چیزی که صلاحیت محدود سازی آزادی و فرد گرایی را دارد، آزادی و حقوق فردی دیگران است. نکته قابل توجه این است که تشکیل خانواده در تفکر فرانوین ضرورتاً در گرو پیوند زدن زن و مرد نیست بلکه به انواع هم زیستی رسمیت داده می شود، در کنفرانس پکن مفهوم خانواربه جای مفهوم خانواده به ادبیات بین الملل راه پیدا کرده است. یکی از مباحثی که کشورهای اروپایی و آمریکایی تلاش داشتند درسند پکن بگنجد تعریف خانواده بود.
اصرار داشتند که همه کشورها ملزم بشوند خانواده ای متشکل از دو هم جنس بازرا به عنوان خانواده بپذیرند و حمایت قانونی کنند. درسند پکن که به گفته ی البرایت وزیر خارجه آمریکادر سال 1995 دقیقاً در راستای سیاست های آمریکایی است، اساساًخانواده ارزشی ندارد. بر اساس این سند خانواده متشکل از چند فردی است که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
موضوع تحقیق:تأثیر تفکر مثبت در موفقیت
بیان مسئله:چرا بعضی مردم موفق و بعضی ناموفق هستند؟
علت انتخاب این موضوع این است که عده بسیاری برای رسیدن به موفقیت خوب فکر نمی کنند.زندگی از افکاری ساخته می شود که در طول روز ذهن انسان را به خود مشغول می کند.افکار ما سرنوشت ما را رقم می زنند. ما می توانیم شیوۀ تفکر خود را تغییر دهیم. هیچ چیز مثل افکار کوچک موفقیت انسان را محدود نمی کند. تفکر خود را تغییر دهید تا زندگی تان تغییر کند.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
تغییر و تحول فقط زاینده تفکر است.تفکری ناب و بخردانه،تفکر چون صدفی است که پس از تجزیه و تحلیل های خود درّی را بوجود می آورد.که آن درّ همان موفقیت است چرا که خداوند متعال آفرینش را بر پایه ی تغییر و تحول بنا نهاد.افکار می گوید که ما چه هستیم و که هستیم.می خواهیم یاد بگیریم چگونه تفکر رایج را زیر سؤال ببریم و قدرت تفکر راهبردی را آزاد کنیم.و اینکه بدانیم تغییر شیوه ی تفکر اهمیت و ارزش وقت گذاشتن دارد.
اهداف تحقیق:
1ـ هدف کلی:تأثیر تفکر مثبت در موفقیت جوانان
2ـ اهداف جزیی:بررسی نوع تفکری که احتمال موفقیت افراد را افزایش می دهد.
1ـ تفکر جزءنگر یا کل نگر؟
2ـ تفکر خیال پردازانه یا واقع بینانه؟
3ـ تفکر امیدوارانه یا نتیجه نگر؟
متغیرهای تحقیق:
در این پژوهش تفکر مثبت بعنوان متغیر مستقل و موفقیت بعنوان متغیر وابسته و تأثیرپذیر مورد بررسی قرار می گیرد.
فرضیه تحقیق:
1ـ بین تفکر جزءنگر با موفقیت رابطه وجود دارد.
2ـ بین تفکر خیال پردازانه با کاهش موفقیت رابطه وجود دارد.
3ـ بین تفکر امیدوارانه با موفقیت رابطه وجود دارد.
ادبیات یا تاریخچه تحقیق:
جان سی مکسول در کتاب هنراندیشیدن که در سال 1386 منتشر شد،می گوید تا زمانی که فکر با هدف پیوند نخورد،هیچ دستاورد هوشمندانه ای حاصل نمی شود.همچنین می گوید رویاپردازان منجیان جهان هستندـ چیزهایی را که باید روی آنها تمرکز داشته باشید جلوی چشم خود قرار دهید.
استاد دانشگاه ایالتی جورجیا،دیوید شوارتز می گوید:
در زمینه ی موفقیت افراد با مقیاس متر،کیلوگرم و مدارک دانشگاهی و سابقه خانوادگی سنجیده نمی شوند بلکه با اندازه افکارشان مورد سنجش قرار می گیرند.
لئوتولستوی نویسنده گفته است:همه در فکر تغییر جهان هستند اما کسی به فکر تغییر دادن خود نیست.
جیمز آلن فیلسوف روح انسان،در کتاب آن گونه که انسان می اندیشد می نویسد:افکار و اعمال خوب هرگز نمی تواند به نتایج بدی منجر شود.اعمال و افکار بد نیز هرگز نمی تواند به نتایج خوبی منجر شود مانند این است که بگوییم از ذرت جز ذرت نمی روید و از علف هرز جز علف هرز به بار نمی آید.اگر می خواهید به موفقیت برسید،بذر خوب فکر کردن را بکارید.
اچ ال منکن نویسنده مشهور گفته است:من حدس می زنم بیش از 80 درصد افراد بشر بدون حتی یک فکر از خود،زندگی را به پایان می رسانند.
دنیس ویتلی در کتاب خود که در سال 1386 منتشر شد در صفحه 43 می گوید:اگر ذهن خود را به روی تفکر امکان گرا باز کنید خود را در معرض کارهای ممکن زیادی قرار می دهید.
نتیجه درست = زمان مناسب + محیط مناسب + افراد مناسب + فکر درست
فیلسوف فرانسوی هندی ـ لویی برگسون که جایزه ی نوبل ادبیات را در سال 1927 برده گفته است:که انسان باید «همچون مرد عمل فکر کند و مانند مردی متفکر عمل کند.فکری که هیچ کاربردی نداشته باشد چه فایده ای دارد؟ تفکری که از عمل فاصله بگیرد بهره ور نیست.»
مارک فیشر در کتاب خود در صفحه 60 که در سال 1386 منتشر شده است می گوید:موفقیت به کسانی رومی آورد که کوهستان کاملی از افکار طلایی دارند و مدام آن را حفاری می کنند.توانایی تمرکز طولانی مدت،برای رسیدن به موفقیت های دشوار ضروری است.
در دهه 1930، از تعدادی راهبه خواسته شد در مورد زندگی شخصی خود چند خطی بنویسند. آنها به توصیف خاطرات دوران کودکی، مدارسی که در آن درس خوانده بودند، تجارب مذهبی و مسائلی که باعث شد به صومعه روی آورند، پرداختند. در ابتدا این یادداشتها برای بررسی آینده شغلی راهبهها بهکار گرفته شد، اما نهایتاً به طور کامل فراموش شدند.
پس از حدود 60 سال، آن یادداشتها مجدداً مورد توجه قرار گرفتند. به این ترتیب که سه روانشناس برای انجام تحقیقی آنها را از بایگانی بیرون کشیدند. در این تحقیق جدید، هر یک از این یادداشتها بر اساس میزان حضور احساسهای مثبت در آن نمرهگذاری شد. نتیجهی این بررسی بسیار جالب بود: راهبههایی که به احساسهای مثبت بیشتری در گزارش خود اشاره کرده بودند، تا 10 سال بیشتر از آنهایی که احساسهای مثبت کمتری داشتند، عمر کردند.
نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه، دانشمندان را متقاعد کرد که افرادی که احساسهای مثبت زیادتری را تجربه میکنند عمر طولانیتری دارند. در فرهنگ خودمان نیز ضربالمثلها و گفتههایی وجود دارد که احساسهای مثبت را با عمر طولانی و بهتر شدن کیفیت زندگی در ارتباط میداند؛ مانند ضربالمثلهای رایج در مورد خنده و سهل گرفتن دنیا.
روش انجام تحقیق:
با توجه به اینکه در این پژوهش هدف،بررسی تأثیر تفکر مثبت با موفقیت است،لذا روش مناسب روش تحقیق همبستگی است تا از این طریق رابطه بین متغیر موفقیت بعنوان متغیر وابسته و تفکر مثبت بعنوان متغیر مستقل بررسی و مطالعه شود.
ابزار گردآوری داده ها:
ابزار اصلی گردآوری داده ها در این پژوهش،پرسشنامه محقق است.علاوه بر پرسشنامه ها از نظریات و گفته های نویسنده ها و افراد صاحب نام نیز استفاده شده است.
جامعه آماری:
جامعه آماری ما جوانان 20 تا 30 سال هستند . تعداد 100 نفر از جوانان را از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب کرده که در این فاصله سنی هستند و پرسشنامه هایی به انها داده شده و آنها را تکمیل کرده اند.
روش تجزیه و تحلیل داده ها:
چون روش تحقیق همبستگی است از آزمون ضریب همبستگی استفاده می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
مقاله ای پیرامون آزادی تفکر
رمز پایدارى هراجتماعى در گرو حیات فکرى آن جامعه است و تا جامعه به حیات فکرى خویش دست نیابد از زندگى راستین برخوردار نخواهد بود. بدینسان اندیشه ورى و تفکر ضرورت حیات انسانى جامعه هاست و عالمان و متفکران و طلایه داران حرکتهاى انسانى واصلاحى بیش از هر چیز باید به اندیشاندن و به اندیشه وا داشتن جامعه بپردازند و شیوه ها واسلوبهاى اندیشه ورى سودمند و کار آمد را در پیش دید نسلها بگذارند و پرورش خردها واستعدادها را وجهه همت خویش سازند و با نگارش و گفتار و ... حیات فکرى جامعه را تامین کنند که جامعه بى فکر و جامد که در جهت خلاقیت ابتکار و باز جستن بهترین راهها براى زندگى نمى اندیشد بزودى دستخوش مرگ و فنا خواهد شد. پرداختن به موضوع[ آزادى تفکر]از یک چنین تلقى نشات مى گیرد. بى گمان ضرورت ایجاد فضاى سالم براى اندیشیدن در جامعه اى که در پرتو احکام اسلامى مى زید با توجه به کلیت تعالیم اسلامى بیشتراحساس مى شود.ازاین روى باید عالمان و متفکران اسلامى در موضوعات و زمینه هاى مختلف به تحقیق و کنکاش بپردازند تااز فکر واندیشه و احساس خود جامعه را لبریز نموده و حقائق والاى اسلامى را به مردم بشناسانند واین همه بدون وجود محیطى آکنده از صفا و مهر و احساس که در آن اندیشه ها قدرت رشد و نمو داشته باشد حاصل نخواهد شد. در همین راستا در نوشتار پیشین تحت عنوان[ مدخلى بر آزادى تفکر و عقیده] به بیان ارزش واهمیت آزادى جایگاه والا وارزشمند آن در فرهنگ اسلامى پرداختیم .و همانگونه که متذکر شدیم آزادى راانواع اقسامى است که هر یک از آنها در خور بحث مستقلى است ولى از آنجا که آزادى تفکر و عقیده ریشه واساس دیگر آزادیها به شمار مى رود ازاهمیتى ویژه برخوردار بوده مورد توجه ما قرار گرفته است .اینک براساس این ضرورت در ادامه آن بحث درباره آزادى تفکر و جایگاه آن دراسلام به بحث مى نشینیم و در فرصتهاى آینده آزادى عقیده و مسائل مربوط به آن را پى مى گیریم . مفهوم تفکردر تعریف اندیشه و تفکر اختلاف زیادى میان متفکران وجود ندارد و مى توان گفت :اغلب آنان در یک جامع مشترک براى تفکراتفاق نظر دارند و این جامع مشترک عبارت است از: فعالیت هدفدار ذهن از مقدمات روشن رو به قضایائى که درک و دریافت آن هدف تلقى شده است و چکیده آن در سخن محقق طوسى[ ره] چنین آمده است : [...التفکر سیرالباطن من المبادى الى المقاصد و هو قریب من النظر لایرتقى احد من النقص الى الکمال الا بهذاالسبر]. 1 سیر درونى از مقدمات تا نتائج تفکر گویند. که به معناى نظر نزدیک است وانسان بدون این سیر و حرکت از نقص به کمال نخواهد رسید.اهمیت تفکر از مهمترین امتیازات انسان بر سایر حیوانات داشتن فکر واندیشه است . در منطق انسان را به[ حیوان ناطق] تعریف کرده اند. بدیهى است که منظوراز نطق سخن گفتن نیست بلکه مقصوداز آن همان قوه درک و فکر واندیشه است که آدمى رااز سایر حیوانات ممتاز کرده و به او ارزش داده است . بدین جهت در تعریف انسان گفته اند:انسان حیوانى است متفکر واندیشه و فکر را فصل قریب براى تمیزانسان از غیراو دانسته اند.فرانکلین مى گوید: [آدمى مى تواند دو دقیقه بدون هوا دو هفته بدون نوشیدن آب سه هفته بدون غذا و یک عمر بدون پول زندگى کند ولى نمى تواند یک لحظه بدون فکر واندیشه زندگى نماید]. 2و مولوى در شعر معروف خود حقیقت انسان را همان اندیشه او دانسته است که اگراندیشه راازاو بگیرند جز مشتى پوست و گوشت واستخوان