لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
مرکز آموزش فنی شماره 2 تهران
درس:
اصول سرپرستی
(
مقدمه
اگر با تأمین در مجموعه دستاوردهای فرهنگی بشر (هنر، ادبیات، فلسفه و…) و اشیاء و وسایلی که لوازم زندگی ما را به عنوان «بشر قرن بیستم» تشکیل داده اند، بیفکنیم، به آسانی درمییاییم که حتی ساده ترین لوازم موجود در این مجموعه (مثل میز، صندلی و …) نیز محصول خلاقیت ونوآوری اندیشمندانی بوده است که در طول سالها با پردازش اندیشه ها و نظریه ها و ابتکارها به شکل امروزین خود در آمده است ودر آغاز با ابتدایی ترین شکل خود در ذهن یک انسان خلاق به وجود آمده ، سپس در مسیر گذشت زمان و پیشرفت دانش تکامل یافته است. این اصل حتی رشد ذهن بشر را نیز در بر می گیرد. بی شک بشر در آغاز ظهور بر این کره خاکی دارای ذهنی تهی بوده است که از طریق در گیر شدن با جهان پیرامونش ، بذرهای نهفته درون خویش را شکوفا نموده است و امروز مفاهیم ذهنی بشر روزگار ما را ، مجموعه ای از طرحهای تکامل یافته تشکیل داده اند که در گذشته به شکلهای ابتدایی در ذهن هزاران اندیشمند خلاق جوانه زده و هر یک بنا به قدر نبوع و نو آوری خویش در تکمیل آنها کوشیده است؛ و در این فرآیند متفکران با به کارگیری عناصر درست محصولات تلاش پیشینیان و بالفعل کردن استعداد های نهفته خویش و افزایش توان درست دیدن بودها و نبودها، در جهت ایجاد و ارائه یک مفهوم یا نظریه جدید – که گاه با نظریه های پیشین نیز تباین داشته باشد- گام برداشته اند و توانسته اند واقعیتی نوین را بر دستاوردهای مادی و معنوی بشر بیفزایند . بدیهی است که قدرت خلاقیت بشر زمینه خاصی نداشته ، بلکه به گواهی تاریخ در عرصه کلیه فعالیت های خویش در طی قرون به نوآوری ، ابداع ، عرضه و تکمیل آنچه پیشتر نبوده، دست یازیده است ؛ برای مثال یکی از جالبترین این زمینه ها، نوآوری بشر در ایجاد زبان است. براستی آدمی چگونه به سخن گفتن رسید؟ برای سوال فوق پاسخهای متنوعی ارائه شده شده است؛ پاسخ درست هر چه باشد ، بی شک در بر گیرنده این واقعیت است که بشر روزی اقدام به تعیین قرار داد کرده است . برای مثال وسیله ای را که بدان می نویسند، قلم نامیده است واین لفظ را نشانه مفهومی قرار داده است که ذهن برای بیان آن قبلاً واژه ای نداشت ، وامروز انباشتگر ذهن ما از نامها وواژه ها حاصل نوآوری و خلاقیت گذشتگانی است که رنج تعیین لفظها را برای مفاهیم ذهنی برخود هموار نموده اند؛ اینک این پرسش بجاست که چرا بشر تنها در کاروان حیات ، قادر به خلاقیت (به معنای ابداع)می باشد؟ خداوند درقرآن برای شناخت «خویش»و «هستی»، انسان را دعوت به تدبر در آیات خویش می کند ؛ آیات و نشانه هایی که از کوچکترین ذره تا اجرام آسمانی و کهکشانها ، جلوههای آن قدرت خلاقیت خلاق ازلی ، هستند ؛به زیباترین ونیکوترین وجهی بر اندام نیستی ، خلعت هستی پوشانده وبه آن لذت بودن را انعام کرده است؛ بودنی که نعره تکرار تسبیح تکوینی ذره ذره اجزایش غلغله ای در گردونه حیات در افکنده است:
نطق آب ونطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
جلمه ذرات زمین و آسمان
با تو می گویند روزان وشبان
ما سیعیم و بصریم و هشیم
با شما نا محرمان ما خامشیم
خامشیم و نعره تکرارمان
می رود تا پایتخت یارمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
مرکز آموزش فنی شماره 2 تهران
درس:
اصول سرپرستی
(
مقدمه
اگر با تأمین در مجموعه دستاوردهای فرهنگی بشر (هنر، ادبیات، فلسفه و…) و اشیاء و وسایلی که لوازم زندگی ما را به عنوان «بشر قرن بیستم» تشکیل داده اند، بیفکنیم، به آسانی درمییاییم که حتی ساده ترین لوازم موجود در این مجموعه (مثل میز، صندلی و …) نیز محصول خلاقیت ونوآوری اندیشمندانی بوده است که در طول سالها با پردازش اندیشه ها و نظریه ها و ابتکارها به شکل امروزین خود در آمده است ودر آغاز با ابتدایی ترین شکل خود در ذهن یک انسان خلاق به وجود آمده ، سپس در مسیر گذشت زمان و پیشرفت دانش تکامل یافته است. این اصل حتی رشد ذهن بشر را نیز در بر می گیرد. بی شک بشر در آغاز ظهور بر این کره خاکی دارای ذهنی تهی بوده است که از طریق در گیر شدن با جهان پیرامونش ، بذرهای نهفته درون خویش را شکوفا نموده است و امروز مفاهیم ذهنی بشر روزگار ما را ، مجموعه ای از طرحهای تکامل یافته تشکیل داده اند که در گذشته به شکلهای ابتدایی در ذهن هزاران اندیشمند خلاق جوانه زده و هر یک بنا به قدر نبوع و نو آوری خویش در تکمیل آنها کوشیده است؛ و در این فرآیند متفکران با به کارگیری عناصر درست محصولات تلاش پیشینیان و بالفعل کردن استعداد های نهفته خویش و افزایش توان درست دیدن بودها و نبودها، در جهت ایجاد و ارائه یک مفهوم یا نظریه جدید – که گاه با نظریه های پیشین نیز تباین داشته باشد- گام برداشته اند و توانسته اند واقعیتی نوین را بر دستاوردهای مادی و معنوی بشر بیفزایند . بدیهی است که قدرت خلاقیت بشر زمینه خاصی نداشته ، بلکه به گواهی تاریخ در عرصه کلیه فعالیت های خویش در طی قرون به نوآوری ، ابداع ، عرضه و تکمیل آنچه پیشتر نبوده، دست یازیده است ؛ برای مثال یکی از جالبترین این زمینه ها، نوآوری بشر در ایجاد زبان است. براستی آدمی چگونه به سخن گفتن رسید؟ برای سوال فوق پاسخهای متنوعی ارائه شده شده است؛ پاسخ درست هر چه باشد ، بی شک در بر گیرنده این واقعیت است که بشر روزی اقدام به تعیین قرار داد کرده است . برای مثال وسیله ای را که بدان می نویسند، قلم نامیده است واین لفظ را نشانه مفهومی قرار داده است که ذهن برای بیان آن قبلاً واژه ای نداشت ، وامروز انباشتگر ذهن ما از نامها وواژه ها حاصل نوآوری و خلاقیت گذشتگانی است که رنج تعیین لفظها را برای مفاهیم ذهنی برخود هموار نموده اند؛ اینک این پرسش بجاست که چرا بشر تنها در کاروان حیات ، قادر به خلاقیت (به معنای ابداع)می باشد؟ خداوند درقرآن برای شناخت «خویش»و «هستی»، انسان را دعوت به تدبر در آیات خویش می کند ؛ آیات و نشانه هایی که از کوچکترین ذره تا اجرام آسمانی و کهکشانها ، جلوههای آن قدرت خلاقیت خلاق ازلی ، هستند ؛به زیباترین ونیکوترین وجهی بر اندام نیستی ، خلعت هستی پوشانده وبه آن لذت بودن را انعام کرده است؛ بودنی که نعره تکرار تسبیح تکوینی ذره ذره اجزایش غلغله ای در گردونه حیات در افکنده است:
نطق آب ونطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
جلمه ذرات زمین و آسمان
با تو می گویند روزان وشبان
ما سیعیم و بصریم و هشیم
با شما نا محرمان ما خامشیم
خامشیم و نعره تکرارمان
می رود تا پایتخت یارمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 80
تاریخچه تهران
تا پیش از کشف تمدن قیطریه و همچنین کشف آثاری در تپههای عباسآباد، گمان میرفت پیشینه تاریخی این شهر به همان آثار یافت شده در حوالی شهرری محدود میشود، ولی اکتشافات باستانشناسی در تپههای عباسآباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و دروس، نشان داد تمام آبادیهای ناحیه تاریخی قصران، دورهای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلاقیتهای فرهنگی را پشت سر گذاردهاند.
پس از حمله مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و عدهای از اهالی آواره ری را نیز در خود جای داد و مساحتش در این دوران به ۱۰۶ هکتار رسیده بود.
نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در ۹۴۴ ق. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دورش بکشند، این بارو که ۱۱۴ برج به عدد سورههای قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) محدود میشد، مساحت تهران در این دوران به ۴۴۰ هکتار رسید.
در دوره شاه عباس اول (۱۰۳۸-۹۹۶ ق.) پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بنا شد، دربخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقر حکومتی درآوردند.
در دوره حکومت آقا محمدخان قاجار، تهران به پایتختی برگزیده شد، روز یکشنبه ۱۱ جمادیالثانی ۱۲۰۰ ق. همزمان با عید نوروز آغا محمد خان قاجار در خلوت کریمخانی تاج سلطنت ایران را بر سر گذارد و تهران را به عنوان پایتخت این کشور معرفی کرد
نام تهران
در مورد وجه تسمیه تهران اختلاف نظر زیادی وجود دارد، پارهای از پژوهشگران ران را پسوندی به معنای دامنه گرفتهاند و شمیران و تهران را بالادست و پاییندست خواندهاند. برخی دگر تهران را تغییر شکل یافته تهرام به معنای منطقه گرمسیر دانستهاند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است و همچنین عدهای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده میشود در میان کوههای اطراف، گود به نظر میرسید و بدین سبب تهران نام گرفت.[۹]
روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بوده است، پیش از اسلام نیز وجود داشته اما پس از اسلام بهتدریج نام آن معرب گردیده و از تهران به طهران تبدیل شده است اما جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند. همزمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، رفتهرفته املای تهران رواج یافت و پس از تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تاکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملا منسوخ شد.[۵]
برج میلاد
مجموعه یادمان نام پروژه بزرگی در شهر تهران است که شامل برج مخابراتی-تلویزیونی میلاد، مرکز تجارت بینالمللی، هتل پنج ستاره، تالارهای گردهمایی، سرسرا و... در مساحت تقریبی ۱۵ هکتار میشود.
این مجموعه در جنوب محله شهرک غرب و شمال کوی نصر در منطقه ۲ شهرداری تهران قرار دارد. بزرگراههای همت، چمران، حکیم و شیخ فضلالله نوری، به ترتیب در چهار سمت شمال، شرق، جنوب و غرب مجموعه یادمان قرار دارند.
عملیات اجرایی در سال ۱۳۷۵ خورشیدی توسط پیمانکار اصلی آغاز شد و مجموعه هماکنون در حال شکلگیری است. برج میلاد و مجموعهٔ یادمان بخش کوچکی هستند از طرح بزرگ شهستان پهلوی که پیش از انقلاب ۵۷ طراحی شده و در دست احداث بود.
برج میلاد
برج میلاد نام آسمانخراشی چندمنظوره است که در شمال غربی تهران، پایتخت ایران قرار دارد. برج میلاد بلندترین برج ایران، چهارمین برج مخابراتی و هشتمین برج بلند جهان است. این برج با ۱۳ هزار متر زیربنا از نظر وسعت کاربری سازهی رأس برج در میان تمامی برجهای دنیا مقام نخست را دارد. این سازه به خاطر ارتفاع بلند و شکل ظاهری متفاوتش، تقریباً از همه جای تهران نمایان است و از این رو، یکی از نمادهای پایتخت ایران به شمار میآید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دانشگاه علم و هنر
دانشکده هنر و معماری اردکان
مربوط به درس :
جغرافیای فرش ایران
موضوع تحقیق:
فرش اطراف تهران (ورامین)
نام استاد:
جناب آقای مهندس اشعاری
دانشجو:
فاطمه عمیدی
بهار88
نگاهی به تاریخچه فرش و قالیبافی در ورامین
جام جم آنلاین: در منطقه ورامین قالیبافی همچون بسیاری از مناطق دیگر همواره در کنار کشاورزی مد نظر بوده ولی به دلیل اینکه در این منطقه شغل اصلی مردم کشاورزی است قالیبافی به عنوان ممر درآمدی درکنار سایر شغل ها دنبال شده است.
به گزارش خبرنگار ایرنا، شهرستان ورامین به علت قرارگیری بر سر راه مهاجران و کوچ نشینان، اقوام مختلف جمعیت را در خود جای داده است.
اقوام مختلف کرد، لر، ترک و عرب در ورامین ساکنند، مهاجران کرد و لر در شمال ورامین ، عربها در جنوب و ترکها در شرق و غرب آن سکونت دارند و تقریبا اغلب این اقوام به کار بافندگی مشغولند.
فرشهای ورامین را می توان به دو گروه تقسیم کرد، یکی فرشهای ایلاتی که خود ورامینی ها آن را "زمین بافت " می نامند و دیگری فرشهای سفارشی که اغلب به سفارش مردم تهران بافته می شد که در اینگونه فرشها همه نوع نقشه شهری یافت می شود.
اقوام ساکن در ورامین هر کدام روشهای بافت مخصوص خود را دارند و هر کدام از این اقوام توشه ای از سرزمین اجدادی خود به ورامین آورده اند.
تارو پود قالیهای ورامین از پنبه و پرز آن از پشم مرغوب بوده؛ ا بعاد قالیهای ورامین بیشتر در اندازه مخصوص 2 متر در 3 متر است و بافته های روستایی ورامین از گلیم های بزرگ در طرح های "چشم گیر " و رنگهای تیره تا مفرشها و خورجین هایی که اغلب ریشه پشمی تیره دارند و طرح های که حاکی از منابع گوناگون چادرنشینی هستند را در بر می گیرد.
نقشهای بکار رفته در قالی ورامینی هندسی است که در بافته های شهرهای حاشیه کویر بکار برده می شود و طرح قالی در ورامین یک اصل در همه فرشهای ورامینی قریب به اتفاق آنها مشترک بوده و آن "نقش مکرر" است .
در بیشتر فرشهای ورامین نقش تکرار یک نگاره است که یا همه متن را پوشانده و یا در وسط در اندازه های بزرگتر تکرار شده، بندرت به تک ترنج توجه شده و اغلب از نگاره هایی چون میناخانی یا انواع ستاره های هندسی استفاده شده است .
در طرح میناخانی گل کوچک چند پری که در اطراف آن چهار عدد گل سفید که یادآورگل نرگس است قرار دارد و نقش های مختلف روی این قالیها توسط یک حرکت زیبا و هم نوای شاخه های نازک به همدیگر متصل شده اند.
این نقشها روی زمینه آبی رنگ قالی که معمولا عاری از لچک و ترنج می باشند ،خود را برجسته می نمایند که این نقش ها به نوعی حالت یک شبکه گل آذین را تشکیل می دهند.
از جمله طرح های مورد استفاده دیگر، طرح های افشان، شاه عباسی، گلدار یا نرنجی و ظل السلطانی و قلم سرمه ای می باشند، نقشه قلم سرمه ای که گاه به آن گلدانی و یا نخلی نیز می گویند رابطه معقولی با نام آن ندارد و اهالی خود نیز دلیل روشنی بر این نامگذاری ندارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 130
پیشگفتار
رساله ای که مشاهده می کنید حاصل تلاش چندماهة این جانب ، و تحقیق و پژوهش در سینمای کشور و جهان در این مدت کوتاه می باشد ، شاید از ادب نویسندگی به دور باشد که در مورد سینمای کشور و جهان رساله ای ، هر چند موجز نوشته شود . و از اتفاقات ریز و درشت این هنر سخنی به میان نیاید . در این چند ماهه که نگارنده مشعول پژوهش در سینمای کشور بود. شاید مهمترین اتفاق شیرینی که در سینمای کشور افتاد نمایش فیلم سینمایی « مارمولک » به کارگردانی کمال تبریزی بود ، که با استقبال بی نظیر مردمی روبه رو شد که مدتهاست با سینمای کشور قهر کرده اند . هرچند این نمایش در مدت کوتاهی توقیف شد اما حتی در همین مدت کوتاه اکران خود توجه دست اندرکاران سینمای کشور را به خود جلب کرد . که نشان داد اگر فیلمی با توجه به نیازهای مردم ساخته شود نه تنها با استقبال مردمی رو به رو می شود بلکه رکود فروش در گیشه های کشور را می شکند .
اما اتفاق ناخوشایندی که در این مدت بر سینمای کشور اتفاق افتاد درگذشت « بزرگ ، کودک سینمای ایران » ـ زنده یاد حسین پناهی بود . که در واقع تمام مقدمات ذکر شده توسط نگارنده برای یادآوری نام آن کودک سینمای ایران بود . بهتر دیدم که نظر نزدیکان او را در رابطه با این هنرمند فقید جویا شوم . که برای این منظور با یکی از سایتهای فارس زبان با لادن پارسی و بهروز پارسا از منتقدان فیلم و تلویزیِون ایران انجام دادند . که نظر شما را به آن جلب می نمایم .
حسین پناهی هم رفت. معمولا این اتفاق زیاد می افتد. آدم ها، هرکدام به شکلی از ادامه راه بازمی مانند. بعد زمان می گذرد و تبدیل به یاد و خاطره می شوند. و احتمالا این تلخ ترین قسمت موضوع است. اما بعضی خاطره ها مثل نقش های بیستون بر اعماق روح آدمی حک می شود. مثل خاطره حسین پناهی،
حسین پناهی پیش از هر چیز دیگر کودکی شاعر بود. ساده چون آب روشن و زلال. با رفتن او فقط یکی از آدم های روی زمین کم نشد، بلکه چیزی از شاعرانگی جهان کم شد.
شاید تنهایی های بشری بازتاب تنهایی های انسان های است که درک نمی شوند و حسین پناهی در مناسبات روزمره حاکم نمی گنجید و فهمیده نمی شد. از همین رو سروده بود:... من قطره قطره رفتم از دست...در روز روز زندگانیم"
او هم از درون تنها بود و هم از بیرون. نشان تنهایی بیرونی او همین بس که جسد مچاله شده اش سه روز در انتظار کشف ماند و لابد اگر دختر دل نگرانش به جستجوی او برنیامده بود در خلوت آن خانه می پوسید.
او سال ها پیش سروده بود: "گفتم می روم / و در مرام ما رفتن مردن بود / و حالا سال هاست که مرده ام" از این رو باید گفت حسین پناهی نمرد. رفت . رفت و چیزی از شاعرانگی جهان را با خود برد .
شعری از حسین پناهی
"بیکرانهدر انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پایوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به حز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام، کجا
ندیده ای مرا ؟" 1
حسین پناهی پیش از هر چیز دیگر کودکی شاعر بود.
ساده چون آب روشن و زلال
مقدمه
(( اینجا اتاقی است ، تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن که با نوری سحر انگیز روشن می شود . و سایه ای حقیقی صدساله را پیش روی چند نفر از حاضران می گستراند . شاید هم سایه ای از حقیقتی دو هزار ساله که افلاطون از آن سخن می راند .
اینجا چند نفر خسته و شوریده و خسته به نظاره نشته اند . تا شبح واقعیت تخلیشان را بر پرده ببینند . و بعضی به تاثیر ، به کنار دستی شان میگویند ، این جا اتاق رویا سازی است . جایی که تصویرها و صداها در هم میآمیزد تا معجزة یک قرن ، پس از هزاران بار، بار دیگر روی می دهد.
این جا مرکز تلاقی ذهن است . از علم و تکنولوژی تا هنر ، از فلسفه و سیاست تا اقتصاد ، ار کژاندیشی و بی مایگی تا خلاقیت ، از دوستی تا دشمنی ، این جا خلاصه آدمی جاری است .
این جا خاطرات گذرا نیستند . حرکات نامیرانید . و اصوات تا ابد می مانند . و این همه برای توصیف نام انسان کافی است . این جا اتاقی است تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن .)) 1
سینما پدیده ای است که فرا تبار شناسی آن ، باب تاثیر دو سویه ای را بر زندگی برونی انسان گشوده است . در فرآیند بزرگنمایی فریمهای کوچک تا ابعاد محصور کنندة و غول آسای پرده جادواییاش حد میانه ای را می توان فرض کرد . که حتی از دیدگاه بصری منطبق با سازوکار و زندگی انسان است .
در ادامه به تاریخچة فرهنگ نمایش و چگونگی پدید آمدن نمایش در جوامع مختلف می پردازیم .
آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب و رسوم . مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیتهای انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد .
انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود . حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون ( رقص ) می کند .
بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادوئی و حرکات موزون است که شکل می گیرد .
شاید بتوان گفت یکی از شرایط ضروری برای پیدایش تئاتر فراهم آمدن درک نسبتاً پیچیده ای از جهان است که در آن امکان داشتن نظر گاهی عینی و بیطرفانه از مسائل انسانی وجود داشته باشد . مثلاً یکی از علایم این فرایافت ، ظهور یا بروز یک برخورد کمدی با مسائل است زیرا برای آنکه در راه خیر و سعادت مردم از معیارهای مضحک را برگزینیم ، نیاز به بینشی عینی و بیطرفانه داریم . علامت دیگر گسترش حس زیباشناختی است . مثلاً هنگامی که فرایافت های انسان از جهان خود تغییر می کند ، اغلب از اجرای آیین و توسل به اسطوره ها برای رسیدن به خوشبختی صرف نظر می کنند .
دو شرط دیگر نیز که مربوط به حس زیباشناختی است دارای اهمیت اند ، پیدا شدن اشخاصی که می توانند عناصر تئاتری را به تجربه هائی متعالی وافرتر بدل کنند ، و جامعه ای که قادر باشد ارزش تئاتر را به عنوان فعالیتی منتقل و ویژه بپذیرد ، چرا که تئاتر آموزش می دهد ، ارشاد می کند و می کوشد تماشاگر خود را آرامشی روحانی ببخشد . و او را با حیات درونی خویش واحد است بعنوان مرکزی اجتماعی نیز قابل توجه است و در ایران نیز به عنوان یک مرکز دسته جمعی بمنظور بیان مسائل فرهنگی و تفریحی نقش ایفا می کند و می توان بعوان یک عامل کمک دهندخ در این راستا موردتوجه قرار گیرد .
سینما در ایران همانطور که گفته شدیک صنعت نوپا و خالی از هرگونه محتوا و فرم است و جهت مشخصی در این صنعت و هنر دیده نمی شود این عامل در کشور ایران بعنوان یک عامل صنعتی مورد توجه قرار رفته است که قادر باشد در مسائل اقتصادی کشور موثر باشد و اگر چه جنبة هنری ندارد با این وجود نمی توان منکر این مهم شد که سیل افراد شایق و به سینما رو به مراتب کمتر از سایر تفریحات دسته جمعی می باشد . و به همین نسبت فضاهای مورد نیاز به خصوص در مرکز بیشتر از سایر فضاهای همسو می باشد . پس از چنین مکانهایی با توجه به مشخصات آنها جهت رهبری عموم مردم می توان استفاده نمود . سینما از جهت رابطه با فرد عامی این مرز و بوم تا حد زیادی قابلیت بهره برداری دارد شخص در محیط سینما با یک تکنیکی روبرو است که از لحاظ آسانی بیان به سایر وسائل ارتباط جمعی یک حس راحت دارد . و نیز سینما از لحاظ محیط فیلم با یک وسعت زیاد ، توجه تماشاچی را به خود جلب می کند و با استفاده از امکانات فنی ، محیطی دور از ذهن را به آسانی برایش بازگو می کند .
فرد در محیط سینما خواص یک محیط اجتماعی را بدست می آورد به جای هرگونه محیط اجتماعی دیگر امکان آموزش در سینما بیشتر می باشد پس برای آنکه از عامل سینما بتوان در حداکثر وضع موجود استفاده نمود باید محتوای آن را کنترل نمود و در سطح بالاتری قرار داد برای این منظور با در اختیار گذاردن وسائل و فضاهای تکنیکی این حالت را بوجود آورد .