لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حاشیه نشینی :
جامعه شناسان در تعریف افرادی که در حریم شهرها سکونت دارند چنین می گویند : معمولا حاشیه نشینان را کسانی تشکیل می دهند که در شهرها زندگی می کنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمی برند. این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند اما فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کرده اند ولی در عین حال خود را شهری می دانند
همچنین در انسان شناسی نیز حاشیه نشین به فرد یا گروهی گفته می شود که فرهنگ اولیه خود را بدون اینکه فرهنگ ثانویه را جایگزین نماید از دست داده است یا در عالم برخ قرار می گیرد
یک جامعه شناس در خصوص حاشیه نشینی افراد مهاجر می گوید : " انسان حاشیه نشین شخصیتی است که از برخورد یا پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت یا متخاصم به وجود می آید. چنین موجود دو رگه ای در آن واحد نسبت به دو فرهنگ احساس دلبستگی دارد اما از طرف دیگر خود را کاملا به هیچ کدام متعلق نمی داند..
توسعه حاشیه نشینی در ایران به سالهای 1330 برمی گردد اما شدت آن در دهه های 40 و 50 رقم خورده است. براساس مطالعات انجام شده حاشیه نشینی در حاشیه شهرها ابتدا از تهران شروع شده است. پیدایش اولین اجتماعات آلونک نشین در تهران به سال 1311 برمی گردد اما رشد و گسترش اجتماعات آلونک نشین به بعد از کودتای 28 مرداد به خصوص از سال 1335 به این طرف برمی گردد. اولین اجتماعات حاشیه نشین در جنوب شهر تهران تمرکز یافتند . تهران تا شهریور سال 1359 نزدیک به ده هزار و 450 خانوار و چهار هزار و 500 آلونک را در خود جای داده است. پدیده حاشیه نشینی در ایران نیز همانند اکثر کشورهای در حال توسعه تا حدود زیادی ریشه در مهاجرت و عوامل دافعه و جاذبه روستایی- شهری دارد. فقدان و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی در مناطق روستایی و شهرهای کوچک فرآیند مهاجرت را تشدید کرد و حاشیه نشینی پدیدار گشت و به این ترتیب یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت در ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه شکل گرفت .
در فرهنگ شهر و شهرنشینی ، حاشیه نشینی تا حدود زیادی مترادف با مفاهیمی چون زاغه نشینی و آلونک نشینی به کار برده شده است. از لحاظ فرهنگی ، انزوا طلبی، احساس غریبه بودن و بیگانگی ؛ از لحاظ روانی، پریشانی و تقدیرگرایی؛ از لحاظ اقتصادی، فقر، اشتغال در بخش غیر رسمی ، بی ثباتی شغلی؛ از لحاظ بهداشتی، فقدان یا نارسایی سیستم خدمات بهداشتی- درمانی ، آب شرب و از لحاظ اجتماعی هویت قومی ، پایبندی به سنت ها و ارزش ها ، خانواده گسترده و فقدان تخصص، بی سوادی و کم سوادی ، درآمد پایین و به خصوص فرهنگ مستقل حاشیه نشینی از ویژگی های اجتماعات حاشیه نشینان است که در مناطق مختلف دیده می شود
تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم
مقدمه
احساس ناامنی در محله ، تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلکه نابهنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد ، ولگردی ، تکدی گری و سرقت گذشته از اینکه عامل اصلی ترس و احساس ناامنی عمومی اند به نوبه خود قطعا زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم مینمایند. همانطوریکه اگر پنجره ای از ساختمان بشکند و همچنان تعمیر نشده رها گردد به زودی کل ساختمان منهدم خواهد شد . برای پیشگیری از انهدام اجتماع نیز باید به محض شکسته شدن اولین هنجار فورا با هنجار شکن برخورد کرد . موضوع حاشیه نشینی یکی از معضلات شهری است که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان خقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده . اینکه جرایم در مناطق حاشیه ای بسیار بیشتر از سایر مناطق اتفاق می افتد مورد پذیرش همه است و آمارهای اخذ شده از پرونده های مطروحه در دادگستری نیز حکایت از این واقعیت دارد .
در این مقاله هدف نشان دادن تاثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرم می باشد و همچنین می خواهیم اعلام کنیم که درصد بالایی از پرونده های قضایی از همین مناطق حاشیه نشین تشکیل شده است و مبارزه با شکل گیری حاشیه ای جدید و ساماندهی مناطق حاشیه ای موجود بسیار ضروری و حایز اهمیت است و مبارزه و ساماندهی با این هنجار شکنی میسر نمی شود مگر با همکاری کلیه دستگاههای مسئول و اگر چنین استراتژی واحد و مشترک از ناحیه مسئولان صورت پذیرد شاهد کاهش چشم گیر جرایم نیز خواهیم بود . بدوا در این مقاله تصویر و چهره ای از حاشیه نشینی و علل شکل گیری آن را ترسیم می کنیم سپس جرایمی که در این مناطق معمولا اتفاق می افتد و نقش دستگاههای عمومی و دولتی در شکل گیری حاشیه و وقوع جرایم و نیز توصیه هایی جهت پیشگیری از وقوع جرم در این مناطق را بیان خواهیم کرد . امید آنکه مورد قبول واقع شود .
مبحث اول :
مفهوم حاشیه نشینی
صاحب نظران و کارشناسان مسائل شهری تعاریف متعددی از حاشیه نشینی ارائه کرده اند برخی عقیده دارند حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدودة اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی نشده اند .
چارلز آبرامز حاشیه را به عنوان فرایند تصرف نواحی شهری به قصد تهیه مسکن دانسته است. و نیز حاشیه نشینی را در معنای عام شامل تمام کسانی می دانند که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند . جاذبه شهر نشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار می کشاند و اکثر آنها مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند1.
و تعبیری که از حاشیه نشینی ارائه شده است ، ساختمان یا بخشی از شهر که در آن ویرانی ، نارسایی عرضه خدمات درمانی تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی ، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی نظیر سیل دیده می شود2. البته به نظر می رسد که به تعبیر یاد شده باید اوصافی چون عدم امنیت ، جرم زا بودن و نیز مامن و پناهگاه امن برای بزهکاران را اضافه نمود .
مارشال کلینارد می گوید : حاشیه نشینی مساله و عارضه ای شهری است و منشاء عمده بزهکاری و جرم می باشد و دارای اشکال مختلفی است .
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که حاشیه نشین فردی است مهاجر یا غیر مهاجر که به دلیل فقدان ریاست و تخصص صنفی و نبود بنیانهای مالی توانمند و طبقه و فرهنگ اجتماعی متناسب با طبقات و فرهنگ متعارف و لازم شهری در حاشیه واقع شده است . این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و کمتر به دلیل عوامل جاذب شهری ، زادگاه خویش را ترک کرده و به شهر ها روی می آورند . انها به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یک سوو بر اثر عوامل پس ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج به کانونهای به هم پیوسته و یا جدا از یکدیگر در قسمتهایی از شهر سکنی می گزینند به صورتی که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری مغایر بوده و مالکیت آنها غالبا غصبی است و همچنین این افراد از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند3.
مبحث دوم :
تاریخچه حاشیه نشینی
حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و این پدیده هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
حتی یک کتاب درسی درباره آسیب های اجتماعی نداریمدر همایش علمی اسلام و آسیب های اجتماعی عنوان شد؛
اعتماد ملی: برگزاری همایش اسلام و آسیب های اجتماعی با حضور مسوولان نظامی، قانونگذاری و اجرایی کشور و اظهارنظرهایی که در حوزه آسیب های اجتماعی صورت گرفت، مسوولیت دشواری به عهده نهادهای فعال در این حوزه گذاشته است. این همایش با برگزاری 9 کارگروه، 9 آسیب را مورد نقد و بررسی قرار می دهد و قرار است نتایج آن همراه با 9 جلد و راه اندازی سایت آسیب های اجتماعی معرفی شود. گلزاری، دبیر همایش علمی اسلام و آسیب های اجتماعی، در این همایش که صبح امروز در محل تالار وزارت کشور برگزار شد، گفت: در سال های پس از انقلاب، توجه به آسیب ها کم نبوده، اما در عرصه های دانشگاهی، اجتماعی و اسلامی به صورت مستقل، جداگانه و کلی به این موضوع توجه نشده است. به طوری که در حال حاضر، دانشجویان آگاهی لازم را در مورد برخورد با آسیب هایی همچون فرار از خانه و اعتیاد ندارند. همچنین هنوز یک کتاب ساده درسی در سطح دانشگاهی و آموزش و پرورش در مورد آسیب های اجتماعی که هزینه های بسیاری برای پیشگیری و کنترل آن صرف می شود، نداریم. او با بیان اینکه در شرایط کنونی با آسیب های مختلفی روبه رو هستیم، تاکید کرد: آسیب اجتماعی، بیماری روانی ساده ای نیست، بلکه شعاعی فراتر از بیماری روانی دارد و از محدوده فرد و خانواده فراتر می رود. دبیر همایش علمی اسلام و آسیب های اجتماعی افزود: آسیب اجتماعی، خاصیت جرم زایی دارد، به همین دلیل، هنجارهای اجتماعی و قانونی را زیر پا می گذارد. همچنین با همراه شدن با سایر آسیب ها، شبکه ای از آسیب های اجتماعی را پدید می آورد. افرادی که با آرامش روانی جامعه بازی می کنند مفسد فی الارض اند علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز با حضور در این همایش به مسوولان سازمان بهزیستی توصیه کرد که ظرفیت های نظام را با راه حل دادن برای رفع آسیب های اجتماعی حساس کنند. او گفت: جوامعی که بخواهند نام توسعه یافته بر خود بگذارند باید برای آسیب های اجتماعی راه حل مدون داشته باشند تا آرامش روانی برای جامعه به وجود آورند و اگر کسی در حوادث طبیعی دچار آسیبی شد، اضطراب مضاعفی پیدا نکند. لاریجانی افزود: حکومت خوب آن است که فرمول های حکومتی مرغوب داشته باشد، مخصوصا در شرایط عصر امروز که با آسیب های پیچیده ای مواجه هستیم. رئیس مجلس در ادامه با بیان اینکه شرایط امروز یک مواهب و یک دردسرهای اجتماعی دارد، خاطر نشان کرد: در این گونه امور نمی توان اقتباسی عمل کرد و در برخی امور می توان تقلید کرد، اما برای آسیب های اجتماعی نمی توان از روش های دیگران الگوبرداری کرد و راه علاجی برای مشکلات پیدا نماییم، در حال حاضر با وضع نسبتا وسیعی از آسیب ها مواجه هستیم که شرایط و عصر و زمان آنها را اقتضا می کند. لاریجانی در ادامه با بیان اینکه در بسیاری از پدیده هایی که در چرخه شرایط کشور به وجود می آید، برگشتن به ریشه ها و عوامل مهم است، با تاکید بر این نکته که این موضوع تنها از عهده سازمان بهزیستی بر نمی آید و ستادی تخصصی باید به آن کمک کند، متذکر شد: اگر شرایط اقتصادی به گونه ای است که برخی آسیب های اجتماعی را به وجود می آورد، بخش های دیگر کشور از جمله دستگاه های تبلیغاتی و اقتصادی هم باید برای رفع این آسیب کمک کنند. رئیس قوه مقننه با تاکید بر اینکه رفع آسیب های اجتماعی بر دوش کل کشور است، دیده بانی، رصد و پیدا کردن راه حل را وظیفه سازمان بهزیستی ذکر کرد. او تاکید کرد: شما مسوولان سازمان بهزیستی باید بتوانید به کل حاکمیت بفهمانید که در این موضوع با شما مشارکت کنند که البته این کار راحتی نیست، باید ساز و کار آن را پیدا کنیم و از وجوه تصمیم گیر کشور کمک بگیریم. لاریجانی در ادامه با اشاره به سهم طلاق در آسیب های اجتماعی، با بیان اینکه این موضوع وجوه اقتصادی دارد و ممکن است به اعتیاد نیز مربوط باشد، خاطرنشان کرد: باید بخش های کشور را نسبت به حل این موضوع حساس کرد. لاریجانی گفت: اینکه که شما هر از گاهی فریاد بکشید، کافی نیست. شما باید از ظرفیت نخبگان در شعب مختلف استفاده کنید. من نمی گویم دنبال این باشید که بودجه زیادی بگیرید، بسیاری از کارها با بودجه حل نمی شود، بلکه شما باید ظرفیت های نظام را با راه حل دادن برای رفع آسیب حساس کنید. کشور نیز باید پذیرش این بار را قبول کند. رئیس مجلس با بیان اینکه چند روز قبل عده ای از نمایندگان طرحی را برای برخورد با این افراد شرور آماده کردند، خاطرنشان کرد: نباید بنشینیم و ببینیم عده ای کارها و شرارت هایی انجام دهند، بعدا چند سال زندان بروند یا وثیقه ای پرداخت کنند. رئیس مجلس خطاب به مسوولان سازمان بهزیستی با تاکید بر اینکه افرادی که با آرامش روانی جامعه بازی می کنند مفسد فی الارض هستند و به اجتماع ظلم می کنند، گفت: شما نباید در مقابل این افراد کم بیاورید، با این افراد شرور برخورد کنید، باید با ریشه ها و عوامل مبارزه کنید و تنها صیانت و حمایت از افراد آسیب پذیر کافی نیست
منبع :دانش نامه رشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
بررسی عنصر مادی جرم قتل عمدی در حقوق کیفری ایران
قتل از نظر لغوی به معنای سلب حیات است اعم از اینکه سلب حیات از انسان باشد یا حیوان . احترام به جان و بدن انسان اقتضاء می کند که وجود انسان از هر گونه خطر محافظت شود و ضمن توجه به سلامت تن خود نسبت به تن دیگری نیز این حق را رعایت کرده و ستم نکند . دین مقدس اسلام نیز جان و عرض مسلمان را محترم دانسته و تعرض به جان را از گناهان کبیره شمرده است .
قتل در آیات و روایات و احادیث :
1 – در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که دلالت بر حرمت قتل نفس دارد :
الف = (( و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا )) آیه 33 از سوره مبارکه بنی اسرائیل .
نفسی را که خداوند محترم ساخته است به نا حق مکشید ، کسی که به ستم کشته شود برای ولی او سلطه ای خاص قرار داده ایم ، پس اسراف در قتل نخواهد کرد . زیرا او ( ولی دم ) از جانب شریعت الهی یاری شده است .
ب = ومن قتل نفسابغیرنفس اوفسادفی الارض فکانماقتل الناس جمیعا
"هرکس بکشدتنی نه برابرتنی باتبکاری درزمین مانندآنست که بکشدمردم راهمگی ."
ج – من اجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیرنفس اوفسادفی الارض فکانماقتل الناس جمیعااومن احیاها الناس جمیعا ( آیه 32 ازسوه مبارکه مائده )
"از جهت قتلی که واقع شدمابرفرزندان اسرائیل مقررداشتیم که هرکس نفس محترمی رابه ناحق وبی آنکه مرتکب فساددرروی زمین شده باشدبکشدچنان است که همه راکشته باشدوهرکه نفسی راحیات بخشدمثل آنست که تمام مردم راحیات بخشیده است ."
2- احادیث بسیاری ازرسول خدا( ص) نقل شده که دلالت برحرمت قتل نفس داردازجمله :
الف – " لاتقتل نفس ظلماالاکان علی ابن آدم الاول کفل من دمها لانه اول من سن القتل . "
" هرکس به ستم کشته شودبهره ای ازخون اوبرعهده فرزندنخست آدم است که اونخستین کسی است ،که قتل رابنیادگذاشت ."
ب- اول مایقضی بین الناس یوم القیامه الدماء . "
" نخستین چیزی که ازمردم درقیامت موردرسیدگی وداوری قرارمی گیرد، خون است . "
" لایحل دم امرامسلم شهیدان لااله الاالله . وانی رسول الله . الاباحدی ثلاث : النفس بالنفس والتیب الزانی : والمارق من الدین التارک الجماعه . "
" خون هیچ مردمسلمانی حلال نیست مگربه سه چیز: قتل نفس ،زنای محصنه، خروج ازدین ( ارتداد) وترک جماعت ."
د- لن یزال المومن فی فسحه من دینه . مالم یصب دماحراما."
" همواره مومن ازدین خوددرگشایش است ، تاوقتی که خونی رانریخته باشد. "
ه – " لاترجعوابعدی کفارایصرب بعضکم رقاب بعض . "
" شماپس ازمن ، به کفربرنگردید، وبعضی ازشماگردن بعضی دیگررانزند.،
و- الزوال الدنیااهون علی الله من قتل مومن بغیرحق ."
" نابودشدن دنیابرای من آسانتروبی اهمیت تراست ازاینکه مومنی به ناحق کشته شود."
ازتمام آیاتی که دراین خصوص نازل شده واحادیث بسیاری که ازرسول خداروایت شده می توان نتیجه گرفت که احترام به جان ومال انسان همواره موردتوجه اسلام بوده وقوانین اسلام برای حفظ حیات انسان وضع شده است .
تعریف قتل عمدی
اکثرفقهاء منجمله مرحوم محقق حلی درموردقتل موجب قصاص چنین گفته اند:
" وهوازهاق النفس المعصومه المکافئه عمدأ وعدوانأ ."
" خارج کردن جان محترم وبرابر، ازتن ، عمدأ وبه ناحق ."
ازهاق نفس یعنی خارج کردن نفس ، منظورازمعصومه این است که تلف کردن آن جایزنباشد. این کلمه از" عصم " به معنای منع وجلوگیری است .
مکافئه یعنی مساوی بودن مقتول وقاتل ، دراسلام ف آزادی وغیره . عدوان به معنی حرام ونارواست . شرط دیگری که دربرخی ازتعریف هادیده میشودآن است که قاتل بدون اجازه قانونی مبادرت به قتل کند.
شهیدثانی می فرماید: عمدمحقق میشودباقصدقتل ازسوی شخص بالغ وعاقل باوسیله ای که غالبأ کشنده باشد. اگرقصدکندباوسیله ای که بندرت کشنده باشدوقتل هم روی دهد. اشبه قصاص است. یعنی قتل عمداست .
امام خمینی ( ره) نیزقتل عمدراچنین تعریف کرده است :
" وهوازهاق النفس المعصومه عمدامع الشرائط الاتیه "
" وآن بیرون کردن روح معصوم ( محترم ومحفوظ ) ازبدن انسان است عمدأباشرایطی که می آید"
عمدمحض به فصدکشتن باآنچه که می کشد، ولوبه ندرت وبه فصدفعلی که غالبأ به آن کشته میشود. اگرچه فصدقتل رابه آن ننماید تحقق پیدامیکند. عمدگاهی به مباشرت است وگاهی به تسبیب . صاحب جواهربعدازبیان شرایط قتل مستوجب قصاص می فرماید:
یتحقق العمدبقصدالبالغ العاقل الی القتل ، ظلمابماتقتل غالباف بل وبقصده الضرب بمایقتل غالبأ عالمابه وان لم یقصدالقتل لان القصدالی الفعل المزبورکالقصدالی الفعل "
" عمدتحقق پیدامیکندباقصدانسان بالغ عاقل به کشتن شخص ، ازروی ظلم وستم ( بناحق ) به وسیله ای که غالبأ کشنده است . وتحقق پیدامیکندبقصدزدن باآنچه که غالبأ کشنده است ( بدون قصدقتل ) ازروی آگاهی . اگرچه قصدقتل نداشته باشد، زیراقصدفعل ( باوسیله ای که غالبأکشنده است ) مانندقصدقتــــــــــــــــــــــل ( قصدکشتن ) است ."
واضافه می نماید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
جرم شناسی
(کلیات، بزهکاری مزمن، پیشگیری زودرس، جرایم سازمان یافته)
فهرست
عنوان صفحه
1ـ کلیاتی در خصوص جرمشناسی
1ـ2ـ ویژگیهای جرمشناسی
1ـ3ـ جرمشناسی علمی و غیر علمی
1ـ4ـ علل عقب ماندن جرمشناسی نسبت به علوم جنایی
1ـ5ـ جرمشناسیهای اختصاصی
1ـ6ـ چگونگی پیدایش جرمشناسی و جایگاه آن در بین سایر علوم
1ـ7ـ شاخههای جرمشناسی
1ـ8ـ نظریات سیاست جنایی از مناظر مختلف
1ـ9ـ ویژگیهای علوم مرکب
2ـ بزهکاران مزمن (یا به عادت)
2ـ1ـ ویژگیهای حیات مجرمانه
2ـ2ـ بزهکاری مزمن
2ـ2ـ1ـ نظریات جرمشناختی در ارتباط با خصوصیات بزهکاران مزمن
2ـ2ـ1ـ1ـ نظریه شخصیت جنایی ژان پیناتل
2ـ2ـ1ـ2ـ نظریه ضعف خود کنترلی هیرسچی و گات فردسون
2ـ3ـ ویژگیهای بزهکاران مزمن
2ـ4ـ منشأ و خاستگاه مشکلات و اختلالات بزهکار مزمن
3ـ پیشگیری از بزهکاری
3ـ1ـ انواع پیشگیری از نظر پزشکی
3ـ2ـ پیشگیری وضعی
3ـ2ـ1ـ ایرادات پیشگیری وضعی
3ـ3ـ پیشگیری بزه دیده شناختی
3ـ4ـ پیشگیری از بزهکاری مزمن (پیشگیری زودرس)
4ـ بزهکاری سازمان یافته
4ـ1ـ خصائص جرایم سازمان یافته
4ـ2ـ تردید در وجود جرم سازمان یافته و پاسخ به آن
4ـ3ـ سیاست داخلی و درونی مافیا
4ـ4ـ استراتژی خارجی مافیا
4ـ5ـ مفهوم منشأ و تولید و شکلگیری مافیا
4ـ6ـ بررسی کنوانسیون سازمان ملل علیه جرم سازمان یافته فراملی (معاهده پالرمو)
4ـ6ـ1ـ تاریخچه
4ـ6ـ2ـ خصوصیات کنوانسیون
4ـ6ـ3ـ جنبههای جرم شناختی کنوانسیون
1ـ کلیاتی در خصوص جرمشناسی
اصولاً جرم از دو زاویه میتواند در دانشکدههای حقوق بررسی شود:
1) از نظر حقوقی 2) از نظر جرم شناسی.
بنابراین میتوانیم بگوییم دو رشته داریم: علوم جنایی و علوم جرم شناختی (جرم شناسانه). علوم جنایی (علوم کیفری) شامل رشتههای مطالعاتی میشود که جنبه دستوری یا هنجاری یا نرماتیو (Normative) دارند یعنی مبتنی بر قاعده و قوانین و مقررات هستند. چرا این دو مترادفند؟ چون در دانشکدههای حقوق گاه از صفت جنایی استفاده میشود و گاه از صفت کیفری. برخی حقوقدانان بر این اعتقادند که وجه مشخصه حقوق جزا جرم (جنایت) است و لذا حقوق جزا را حقوق جنایی نامیدهاند. شاخص حقوق جزا جرم (جنایت) است و حقوق جنایی به خاطر اهمیتی است که به جرم (جنایت) داده شده است. به تبع آن، آن دسته از رشتههایی را که جنبه هنجاری و قاعدهای دارند علوم کیفری (جنایی) مینامند. هر دو از یک چیز صحبت میکنند (جرم و مجازات). علوم کیفری، خود دارای شاخههایی است. این رشتهها شامل حقوق جزای عمومی و اختصاصی و آیین دادرسی کیفری است (حقوق جزای شکلی و ماهوی). بدیهی است که علوم کیفری را در درسهای حقوق جزای عمومی و اختصاصی و آیین دادرسی کیفری و بینالملل میبینیم.
علوم جرم شناختی (جرم شناسانه) چیست؟ این علوم در واقع جرم را به عنوان یک واقعه و پدیده اجتماعی که چهارچوب آن را حقوق جزا تعیین کرده است، مطالعه میکنند. این علوم تابع هنجارهای قانونی خاصی نیست. به عبارت دیگر، علوم جرم شناختی، قانونگرا نیستند. برعکس علوم کیفری، چون ستون فقرات علوم جنایی، اصل قانونمندی جرایم و مجازاتها است. اصولا علوم جنایی را قانونگرا و قانونمندترین علوم حقوقی تعبیر کردهاند. زیرا تابعان این علوم انسانها هستند مانند آزادی و حیات و حقوق انسانها. اعمال و عملیات معمول در حقوق جزا، حقوقی و هنجارمند و مبتنی بر قانون هستند. در حالیکه در علوم جرم شناختی، قاعده هنجاری و تقنینی وجود ندارد و تابع متدولوژی است. پس علوم جنایی، علومی هستند که جنبه داخلی و ملی دارند زیرا در علوم جنایی از ارزشهایی صحبت و حمایت میشود که از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است. علوم جرم شناسی، علوم شناسی جرم و علوم تکوین جرم هستند. بنابراین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
حاشیه نشینی :
جامعه شناسان در تعریف افرادی که در حریم شهرها سکونت دارند چنین می گویند : معمولا حاشیه نشینان را کسانی تشکیل می دهند که در شهرها زندگی می کنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمی برند. این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند اما فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کرده اند ولی در عین حال خود را شهری می دانند
همچنین در انسان شناسی نیز حاشیه نشین به فرد یا گروهی گفته می شود که فرهنگ اولیه خود را بدون اینکه فرهنگ ثانویه را جایگزین نماید از دست داده است یا در عالم برخ قرار می گیرد
یک جامعه شناس در خصوص حاشیه نشینی افراد مهاجر می گوید : " انسان حاشیه نشین شخصیتی است که از برخورد یا پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت یا متخاصم به وجود می آید. چنین موجود دو رگه ای در آن واحد نسبت به دو فرهنگ احساس دلبستگی دارد اما از طرف دیگر خود را کاملا به هیچ کدام متعلق نمی داند..
توسعه حاشیه نشینی در ایران به سالهای 1330 برمی گردد اما شدت آن در دهه های 40 و 50 رقم خورده است. براساس مطالعات انجام شده حاشیه نشینی در حاشیه شهرها ابتدا از تهران شروع شده است. پیدایش اولین اجتماعات آلونک نشین در تهران به سال 1311 برمی گردد اما رشد و گسترش اجتماعات آلونک نشین به بعد از کودتای 28 مرداد به خصوص از سال 1335 به این طرف برمی گردد. اولین اجتماعات حاشیه نشین در جنوب شهر تهران تمرکز یافتند . تهران تا شهریور سال 1359 نزدیک به ده هزار و 450 خانوار و چهار هزار و 500 آلونک را در خود جای داده است. پدیده حاشیه نشینی در ایران نیز همانند اکثر کشورهای در حال توسعه تا حدود زیادی ریشه در مهاجرت و عوامل دافعه و جاذبه روستایی- شهری دارد. فقدان و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی در مناطق روستایی و شهرهای کوچک فرآیند مهاجرت را تشدید کرد و حاشیه نشینی پدیدار گشت و به این ترتیب یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت در ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه شکل گرفت .
در فرهنگ شهر و شهرنشینی ، حاشیه نشینی تا حدود زیادی مترادف با مفاهیمی چون زاغه نشینی و آلونک نشینی به کار برده شده است. از لحاظ فرهنگی ، انزوا طلبی، احساس غریبه بودن و بیگانگی ؛ از لحاظ روانی، پریشانی و تقدیرگرایی؛ از لحاظ اقتصادی، فقر، اشتغال در بخش غیر رسمی ، بی ثباتی شغلی؛ از لحاظ بهداشتی، فقدان یا نارسایی سیستم خدمات بهداشتی- درمانی ، آب شرب و از لحاظ اجتماعی هویت قومی ، پایبندی به سنت ها و ارزش ها ، خانواده گسترده و فقدان تخصص، بی سوادی و کم سوادی ، درآمد پایین و به خصوص فرهنگ مستقل حاشیه نشینی از ویژگی های اجتماعات حاشیه نشینان است که در مناطق مختلف دیده می شود
تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم
مقدمه
احساس ناامنی در محله ، تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلکه نابهنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد ، ولگردی ، تکدی گری و سرقت گذشته از اینکه عامل اصلی ترس و احساس ناامنی عمومی اند به نوبه خود قطعا زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم مینمایند. همانطوریکه اگر پنجره ای از ساختمان بشکند و همچنان تعمیر نشده رها گردد به زودی کل ساختمان منهدم خواهد شد . برای پیشگیری از انهدام اجتماع نیز باید به محض شکسته شدن اولین هنجار فورا با هنجار شکن برخورد کرد . موضوع حاشیه نشینی یکی از معضلات شهری است که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان خقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده . اینکه جرایم در مناطق حاشیه ای بسیار بیشتر از سایر مناطق اتفاق می افتد مورد پذیرش همه است و آمارهای اخذ شده از پرونده های مطروحه در دادگستری نیز حکایت از این واقعیت دارد .
در این مقاله هدف نشان دادن تاثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرم می باشد و همچنین می خواهیم اعلام کنیم که درصد بالایی از پرونده های قضایی از همین مناطق حاشیه نشین تشکیل شده است و مبارزه با شکل گیری حاشیه ای جدید و ساماندهی مناطق حاشیه ای موجود بسیار ضروری و حایز اهمیت است و مبارزه و ساماندهی با این هنجار شکنی میسر نمی شود مگر با همکاری کلیه دستگاههای مسئول و اگر چنین استراتژی واحد و مشترک از ناحیه مسئولان صورت پذیرد شاهد کاهش چشم گیر جرایم نیز خواهیم بود . بدوا در این مقاله تصویر و چهره ای از حاشیه نشینی و علل شکل گیری آن را ترسیم می کنیم سپس جرایمی که در این مناطق معمولا اتفاق می افتد و نقش دستگاههای عمومی و دولتی در شکل گیری حاشیه و وقوع جرایم و نیز توصیه هایی جهت پیشگیری از وقوع جرم در این مناطق را بیان خواهیم کرد . امید آنکه مورد قبول واقع شود .
مبحث اول :
مفهوم حاشیه نشینی
صاحب نظران و کارشناسان مسائل شهری تعاریف متعددی از حاشیه نشینی ارائه کرده اند برخی عقیده دارند حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدودة اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی نشده اند .
چارلز آبرامز حاشیه را به عنوان فرایند تصرف نواحی شهری به قصد تهیه مسکن دانسته است. و نیز حاشیه نشینی را در معنای عام شامل تمام کسانی می دانند که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند . جاذبه شهر نشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار می کشاند و اکثر آنها مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند1.
و تعبیری که از حاشیه نشینی ارائه شده است ، ساختمان یا بخشی از شهر که در آن ویرانی ، نارسایی عرضه خدمات درمانی تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی ، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی نظیر سیل دیده می شود2. البته به نظر می رسد که به تعبیر یاد شده باید اوصافی چون عدم امنیت ، جرم زا بودن و نیز مامن و پناهگاه امن برای بزهکاران را اضافه نمود .
مارشال کلینارد می گوید : حاشیه نشینی مساله و عارضه ای شهری است و منشاء عمده بزهکاری و جرم می باشد و دارای اشکال مختلفی است .
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که حاشیه نشین فردی است مهاجر یا غیر مهاجر که به دلیل فقدان ریاست و تخصص صنفی و نبود بنیانهای مالی توانمند و طبقه و فرهنگ اجتماعی متناسب با طبقات و فرهنگ متعارف و لازم شهری در حاشیه واقع شده است . این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و کمتر به دلیل عوامل جاذب شهری ، زادگاه خویش را ترک کرده و به شهر ها روی می آورند . انها به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یک سوو بر اثر عوامل پس ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج به کانونهای به هم پیوسته و یا جدا از یکدیگر در قسمتهایی از شهر سکنی می گزینند به صورتی که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری مغایر بوده و مالکیت آنها غالبا غصبی است و همچنین این افراد از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند3.
مبحث دوم :
تاریخچه حاشیه نشینی
حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و این پدیده هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه