انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

جنگ و غزوه های پیامبر 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

جنگ و غزوه های پیامبر(ص(

غزوات یعنی سفرهای جنگی پیامبر اکرم (ص) که شخصاً در آن شرکت داشت، بیست و شش غزوه بود. البته بعضی هم گفته‌اند بیست و هفت غزوه[1] بوده است.

  گروه اول رفتن پیامبر (ص) را به خیبر و وادی القری یک غزوه گرفته‌اند و آنها بیست و هفت غزوه به حساب آورده‌اند. جنگ خیبر را یکی و رفتن به وادی القری را یک غزوه جداگانه محسوب کرده‌اند.

  اولین غزوه حضرت (ص) از مدینه تا ودّان بود که به نام غزوه ابواء معروف است. آخرین غزوه ایشان هم غزوه تبوک نام دارد. غزوۀ سویق هفتمین غزوه از غزوات پیامبر است. غزواتی که پیامبر اکرم (ص) خودشان در آنها شمشیر زدند طبق گفتۀ ابن اسحاق، نُه غزوه، بنا به قول واقدی یازده غزوه بوده است.[2] از بهترین غزوات حضرت رسول هم غزوۀ بدر کبری یعنی بدر دوم بود که ضمن آن بزرگان و سران قریش کشته شدند و بعضی هم اسیر گردیدند.[3]

 

غزوه سویق:

  شکست مشرکین در بدر و کشته شدن اشراف قریش، مشرکین مکه را سخت داغدار و مصیبت زده کرده بود و از آن جمله ابوسفیان بود که یک پسر از دست داده بود و پسر دیگر او نیز به اسارت رفته بود و چند نفر دیگر از نزدیکان و فامیلش به قتل رسیده و یا اسیر شده بودند و با توجه به اینکه او خود را از رؤسای قریش می دانست، تحمل شکست از مسلمانان نیز برای او بسیار دشوار می‌نمود. از این رو پس از جنگ بدر قسم خورد تا انتقام خود را از پیغمبر اسلام نگیرد با زنان همبستر نشود و بدنش را شست‌وشو ندهد.[4]

  به همین منظور در ماه ذی‌الحجه (یعنی دو ماه پس از واقعه بدر) به قصد انتقام از آن حضرت (طبق سوگندی که یاد کرده بود) به همراهی دویست نفر از جنگجویان قریش از مکه حرکت کرد و تا کوهی به نام «ثیب» که در نزدیکی مدینه بود، پیش آمد و در آنجا همراهان خود را فرود آورد و خود او شبانه به سوی قلعۀ بنی‌النضیر رهسپار شد و به در خانۀ حیی بن اخطب آمد تا او را دیدار کند و درباره حمله انتقامی خود با او مشورت نماید. ولی حیی بن اخطب از هیبت پیغمبر اسلام (ص) ترسید و در را به روی ابوسفیان باز نکرد.[5]

  ابوسفیان که از یاری و کمک حیی بن اخطب نا امید شد، به در خانۀ سلام بن مشکم یکی از بزرگان بنی‌النضیر که در ضمن خزینه‌دار و امین مالی آنها نیز بود، رفت. او ابوسفیان را پذیرفت و در به رویش گشود، از او پذیرایی کرده اطلاعاتی نیز از وضع مدینه و پیغمبر اسلام (ص) در اختیار او گذاشت.[6]

  ابوسفیان همان نیمه شب از نزد او خارج شد و به جمع رفقای خود پیوست و برای اینکه رعبی در دل مردم مدینه ایجاد کند، عده‌ای از همراهان خود را مأمور کرد به اطراف مدینه حمله کنند. آنها هم تا «عریض»[7] آمدند و در آنجا قسمتی از نخلستان‌ها را آتش زدند و دو نفر از انصار مدینه را هم در آنجا دیدند و آنان را به قتل رساندند[8] و به سوی او بازگشتند. ابوسفیان که گمان می‌کرد به سوگند خودش عمل کرده بیش از این درنگ را جایز ندانست و فوراً دستور داد به سمت مکه حرکت کنند و به سرعت به مکه فرار کردند.

  رسول خدا (ص) وقتی از جریان مطلع شد، ابولبابه را در مدینه به جای خود منصوب فرمود[9] و با عده‌ای از اصحاب (حدود دویست نفر از مهاجر و انصار) به منظور تعقیب ابوسفیان از شهر خارج شد و تا جایی به نام قرقرة الکدر واقع در چهارده منزلی مدینه پیش رفت و چون به ابوسفیان دسترسی نیافت، پس از پنج روز به مدینه بازگشت.[10]

  ابوسفیان و همراهانش در مراجعت به مکه از ترس مسلمین با سرعت زیادی راه می‌پیمودند. و برای سبکبار شدن، توشه و آذوقه خود که عبادت از «سویق»[11] بود، روی زمین انداخته بودند و مسلمانان تعداد زیادی از بسته‌های سویق را پیدا کرده و برداشتند، و به همین مناسبت این مسافرت جنگی را غزوه «سویق» نامیدند.[12]

 

جنگ تبوک

پیش از آنکه جریان ورود سایر هیئتها و شخصیتهاى مذهبى و غیر مذهبى عربستان را براى شما دنبال کنیم داستان جنگ تبوک را که در اواسط این سال یعنى ماه رجب سال نهم اتفاق افتاد ذکر نموده و به خواست خداى تعالى دوباره به نقل ماجراهاى بعدى و شرح ورود و فدها مى‏پردازیم .

داستان از اینجا شروع شد که به پیغمبر اسلام خبر رسید رومیان در صدد تهیه سپاه‏براى حمله به حدود مرزى عربستان و شمال کشور اسلام هستند و مى‏خواهند نفوذ خود را در آن ناحیه توسعه داده و تثبیت کنند.

رسول خدا(ص)با شنیدن این خبر تصمیم گرفت با سپاهى گران شخصا به جنگ آنان برود و خیال تعرض و حمله به کشور اسلامى را از سر رومیان بیرون کند و به همین منظور بر خلاف جنگهاى قبلى که مقصد جنگ را اعلام نمى‏کرد در این جنگ اعلام کرد قصد رفتن به تبوک و جنگ با رومیان را دارد و ثروتمندان مسلمان را نیز وادار کرد تا به هر اندازه مى‏توانند براى تجهیز سپاه و تهیه آذوقه کمک کنند.چنانکه مورخین گفته‏اند:گروه زیادى چون عثمان،طلحه،عباس بن عبد المطلب،زبیر و عبد الرحمن بن عوف کمکهاى مالى شایانى براى تجهیز سپاه کردند و برخى از منافقین نیز براى خود نمایى مبالغى پرداختند.

صدور چند معجزه از پیغمبر خدا(ص)در حفر خندق

پیش از این گفته شد که یکى از نشانه‏ها و علایم نبوت که پیغمبر صادق را از کاذب متمایز و جدا مى‏سازد«معجزه»است،معجزه عبارت است از آن عملى که از نظر عقلى انجام آن محال نباشد ولى افراد عادى هم از انجام آن عاجزند،و پیغمبران الهى داراى انواع معجزات بوده‏اند و از پیغمبر اسلام نیز معجزات زیادى در مکه و مدینه به ظهور پیوست که برخى از آنها در بحثهاى گذشته مذکور شد.در جنگ خندق چند معجزه



خرید و دانلود  جنگ و غزوه های پیامبر 11 ص


جنگ جمل 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

جنگ جمل

تنها چند ماه پس از روی کار آمدن امام در سال 36 هجری، نخستین جنگ داخلی میان مسلمانان با تحریک گروهی پیمان شکن به رهبری طلحه، زبیر و عایشه، در جمادی الثانی همان سال برپا شد. برای آن که زمینه تاریخی این حادثه تلخ بهتر روشن شود، مناسب است مروری بر خطوط سیاسی موجود در مدینه آن روز داشته باشیم.

در رخدادهای پس از رحلت رسول خدا (ص) اشاره کردیم که در میان مهاجران دو گرایش اموی و هاشمی بود که هیچ کدام نتوانستند خلافت پس از آن حضرت را به‏دست آورند. امویان به دلیل عنادورزی طولانیشان بر ضد اسلام و هاشمیان به دلیل حسادت قریش و بویژه مشکلاتی که با امام علی (ع) داشتند. نتیجه کنار گذشتن این گروه آن بود که جناح میانی قریش که همان ابوبکر و عمر بودند بر سر کار آمدند. در دوره این دو نفر هر چه بود، زمینه مناسبی در میان تمامی قریش برای عثمان که خود از بنی امیه بود پیش آمد. در مسائل انتخاب عثمان گذشت که او تا چه اندازه در میان قریش محبوب القلوب بود. زمانی که عثمان در دایره قریش تنها به امویان پرداخت، بار دیگر خط میانی، هوس خلافت کرد. در میان آنان طلحه که هم طایفه‏ای ابوبکر یعنی از بنی تیم بود، خواست تا با حمایت عایشه، به خلافت دست‏یابد. زبیر نیز چندی او را کمک می‏کرد و گاه خود هوس خلافت داشت. زمان برپایی جنگ جمل، ابن عباس به زبیر گفت: عایشه حکومت را برای طلحه می‏خواهد، تو در این میانه چه می‏کنی؟ (1) این خط میانی در مدینه فرصتی نیافت و مشاهده کرد که پس از کنار رفتن امویان، علی (ع) از بنی هاشم بر سر کار آمد. اکنون چه باید می‏کرد؟ابتدا حکومت جدید را پذیرفت‏به گمان آن که بتواند سهم عمده‏ای در حکومت تازه داشته باشد. طلحه و زبیر پیشنهاد کردند تا حکومت‏بصره، کوفه و یا شام به آنها سپرده شود، امام با زیرکی فرمودند که در مدینه بیشتر به آنان نیاز دارد. (2) این هدف بر آورده نشد و طلحه و زبیر سران این خط میانی، به قصد انجام عمره راهی مکه شدند تا در آنجا با عایشه که از پیش از قتل عثمان به مکه رفته و هنوز باز نگشته بود، در این باره مذاکره کنند.

تا اینجا سه خط سیاسی وجود دارد. خط بنی هاشم، خط بنی امیه و خط میانی قریش که بعدها به عنوان «ابناء المهاجرین‏» در شورش عبد الله بن زبیر ظاهر شد. حرکت جمل تبلور قدرت‏نمایی از خط میانی قریش است که خود را تابع ابوبکر و عمر می‏داند. طلحه و زبیر در مکه توانستند عایشه را به همراهی خود راضی کنند و این بزرگترین موفقیت‏برای آنان بود. عایشه هم با طلحه مناسبات خاندانی داشت و هم برای عبد الله بن زبیر فرزند خواهرش دلسوزی می‏کرد. در این سفر عبد الله نقش عمده‏ای در همراه کردن عایشه برعهده داشت. آنها توانستند سه هزار نفر را همراه خویش کرده و راهی بصره شوند.

مستمسک پیمان شکنان چند مطلب بود. نخست آن که عثمان مظلوم کشته شده است. این امر در حالی مطرح می‏شد که طلحه، عایشه و زبیر از کسانی بودند که بیشترین سهم را بر آشوبی که منتهی به قتل عثمان شد داشتند. آنان با پررویی تمام گفتند که توبه کرده و اکنون برای جبران کار خویش دست‏بکار انتقام خون خلیفه مظلوم شده‏اند!بطور قطع مطرح کردن این امر، برای تحمیق توده‏های مسلمانی بود که از واقعیت ماجرا خبر نداشتند. نکته دیگر آن بود که آنان در مدینه، به اجبار بیعت کرده‏اند، بنابر این، آن بیعت درست نبوده و حکومت امام، لااقل در نظر آنان مشروع نیست، همان طور که تعهدی- به دلیل آن بیعت‏به قول آنها اجباری- نسبت‏به اطاعت از خلیفه ندارند. راه حلی که مطرح کردند این بود که، کار به آنچه در پایان حیات عمر مطرح شد یعنی «شورا» باز گردد. زمانی که عایشه از طلحه و زبیر وظیفه خویش را پرسید به او گفتند: تو به مردم بگو عثمان مظلوم کشته شده و باید کار خلافت‏به شورای میان مسلمانان باز گردد یعنی وضعیتی که عمر برای پس از خود ایجاد کرد. (3) مطرح شدن آن شورا که طلحه و زبیر نیز در آن بودند، روزنه امیدی برای خلافت آنان بود. وجود این شورا سبب شده بود تا طلحه و زبیر و حتی سعد وقاص، گمان کنند که برای خلافت اهلیت کامل دارند. زبیر در بحبوحه جنگ جمل، به امام علی (ع) گفت که ما اهلیت تو را برای خلافت‏بیش از خود نمی‏دانیم. (4)

امویان ساکن در حجاز، از روی فرصت طلبی به کمک این گروه شتافتند. مروان بن حکم، عبد الله بن عامر، عبد الرحمان بن عتاب بن. . . ابی العاص و نیز سعید بن عاص از کسانی بودند که به تحریک مردم پرداختند. اندکی بعد سعید بن عاص و مغیرة بن شعبه ثقفی که او نیز در آغاز از مدافعان این حرکت‏بود، از ماجرا کناره گرفتند. (5) همراهی امویان در این مقطع تنها و تنها از روی فرصت طلبی و نه اعتقاد به سخنان طلحه و یا زبیر بود. می‏دانیم که مروان در پایان جنگ جمل، با زدن تیری به طلحه و کشتن او، انتقام خون عثمان را گرفت.

درباره عایشه همسر پیامبر (ص) ، باید تامل بیشتری کرد. عایشه در طول سالهای خلافت پدر و نیز دوست پدرش عمر، دارای موقعیت‏بسیار بالایی بود. عمر در دوران خلافت، سهم او را بیش از سایر زنان پیامبر (ص) می‏داد و این بدان خاطر بود که در تحولات خلافت او نیز نقش مهمی داشت. (6) گفته‏اند که عایشه حق زیادی بر عهده عمر داشته است. (7) ، در برابر، عایشه نیز می‏گفت: در عزای عمر، صدای جنیان را می‏شنیده است که برای عمر نوحه خوانی می‏کردند. (8) حتی در خواب چنان شد که گویی در نظر عایشه آمده است که عمر نبوت نیز داشته است. (9) او با استفاده از استعدادش در نقل حدیث، و به اعتبار آن که همسر رسول خدا (ص) بود، تا آخر، این اعتبار را حفظ کرد، گرچه معاویه با او و او با معاویه میانه خوبی نداشتند. عایشه در تمام این سالها کوشید تا خود را عزیزترین همسر رسول خدا (ص) شناسانده و تصویر مقبولی از خود و پدرش باقی بگذارد. عایشه سن خود را در وقت عقد شش یا هفت‏ساله و در وقت ازدواج نه سال دانسته است. (10) او علی رغم وجود اخباری دال بر آن که رسول خدا (ص) گاه عذر او را از ابوبکر خواسته، (11) می‏گفت: ازدواج او با پیامبر (ص) از آسمان تدارک شده است. (12) این در حالی است که می‏دانیم زینب دختر جحش تنها همسر پیامبر (ص) بود که چنین افتخاری داشت و به آن می‏بالید. (13)

عایشه در اواخر خلافت عثمان، سخت‏با وی درگیر شد. او تحت تاثیر مخالفتهایی که با عثمان شد و نیز انتقاداتی که خود او به وی داشت، درست رو در روی عثمان قرار گرفت. عایشه بر خلاف دیگران زنان پیامبر (ص) خود را از ابتدا درگیر سیاست کرده و طبیعتا شخصیتی سیاسی داشت. او نمی‏توانست در برابر موجی از شورش بر ضد عثمان، ساکت‏بماند. نکته قابل بررسی آن است که علی رغم وجود موانع فراوان برای او، در دست زدن به این اقدام سیاسی بسیار خطرناک، چه چیز او را وادار کرد تا این چنین خود را درگیر این ماجرا کند؟به باور ما تا آنجا که به مخالفت وی با امام علی (ع) مربوط می‏شد، تنها چیزی که انگیزه اصلی او برای شرکت در این ماجرا بود، بغض و کینه‏ای بود که او از سالهای زمان حیات پیامبر (ص) ، نسبت‏به بنی هاشم و در راس آنها به فاطمه و علی داشت. شیخ مفید نمونه‏هایی از بغض عایشه را نسبت‏به امیر المؤمنین آورده است. (14) در غیر این صورت، می‏دانیم که او آگاهترین افراد به برائت علی (ع) از مسائل مربوط به قتل عثمان بوده و به این نکته نیز واقف بوده که خود سهم عمده‏ای را در این کار داشته است. (15)

افزون بر آن، او علاقمند به بازگشت‏خلافت‏به بنی تیم بود. زمانی که مخالفت‏بر ضد عثمان اوج گرفت، عایشه برای انجام حج عازم مکه شده بود. در آنجا شنید که عثمان کشته شده و طلحه به جای وی آمده است. عایشه بسیار خوشحال شده و به سوی مدینه به راه افتاد و تا منطقه سرف آمد. در آنجا شنید که مردم با علی (ع) بیعت کرده‏اند. وی با شنیدن این خبر از همانجا به مکه بازگشت و فریاد مظلومیت عثمان را سر



خرید و دانلود  جنگ جمل 25 ص


تحقیق در مورد خاطره ای از جنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 2 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خاطره ای از جنگ

 

توجه: این متن هیچ شوخی ندارد و موقع خوندن اصلاً من را جلوی خودتان تصور نکنید.

در اینجا جا دارد که یادی بکنیم از همه‌ی کسانی که در پشت جبهه‌های جنگ به اندازه‌ی سربازان زحمت کشیدند. داستان زیر ورق پاره‌ایست از تومار بزرگ رشادتها و فداکاریهای مردان ایران علیه ظلم، حاوی دو روز از خاطرات پدرم در اهواز به خط خودش. تلخی این خاطرات به قدری است که نه پدرم تا به حال در مورد آن صحبت کرده و نه من در مورد این چند صفحه از او سؤال کردم. قصد من از آوردن این داستان این بود که شما بدانید قبلی‌ها به چه قیمتی از این مملکت دفاع کردند و با چه امیدی ما را بزرگ کردند و جان چند نفر در همین راه ترقی ما از دست رفته.

به امید روزی که ما بتوانیم مانند پدرانمان به میهنمان خدمت کنیم تا جواب زحمتهای آنها را داده باشیم:

ساعت پنج صبح روز جمعه پنجم دیماه شصت و پنج است. با تمام خستگی خوابم نمی برد. چشمهایم را روی هم میگذارم و وقایع روز و شب گذشته از جلوی چشمانم می گذرد.

روز پنجشنبه بود که خبر شروع عملیات کربلای چهار در جبهه‌های جنوب و محورهای فاو-بصره و ام الرسای از رادیو پخش شد. درشهر اهواز چند بار آژیر قرمز زدند و از کلیه‌ی افرادی که داوطلب کمک به بیمارستانها هستند دعوت به کمک گردید. نزدیک ظهر با یکی از دوستان سری به شهر زدیم. خلوت بود تنها صدای آژیر آمبولانسها یک لحظه قطع نمیشد. تنها محلهای شلوغ، بیمارستانها و چهارراه نادر بود. سازمان انتقال خون سر چهارراه یک کاروان زده بود و با بلندگو جماعت را به دادن خون فرا می‌خواند. به اتفاق دوستم بدرون کاروان رفتیم و دقیقه‌ای بعد کیسه‌ای را دیدم که از خونم پر شده. در خود احساس کرخی می‌کردم. لیوان شربت را سر کشیدیم و بیرون زدیم. ضدهوایی‌ها کار می‌کردند به اداره که رسیدیم، مسئول امداد رسانی قسمت را در راهرو دیدیم او گفت که چون برای کمک به بیمارستان ثبت نام کرده بودم می بایست به محل هماهنگی کمک ها که خُرّمکوشک است بروم. سیگاری که بعد از خون دادن روشن کرده بودم کار دستم داده بود و سرگیجه داشتم.

حدود ساعت یک و ربع بود که از اداره بیرون آمدم وپیاده بطرف منزل راه افتادم. یادم نیست نهار چی خوردم ولی خواب خوبی کردم و ساعت حدود پنج بعد از ظهر بود که شال و کلاه کردم و راه افتادم. منزل منوچهر نزدیک بود ماشینش را گرفتم تا سری به یکی دوتا از کارهای باقیمانده بزنم. وقتی که آمدم از محوطه‌ی نیوسایت خارج شوم آمبولانسی را دیدم که بدنبال بیمارستان شهید بهشتی میگشت. مجبور شدم تا از نیوسایت بیرون بزنم دو تا آمبولانس و یک وانت را که مجروح داشتند تا بیمارستان اسکورت کنم. ساعت هشت و نیم بود که کارهایم تمام شد و به طرف خرمکوشک رفتم. مسئول انجمن اسلامی اتوبوس اول را پر کرده بود و چند نفر هم در محوطه منتظر بودند. بقیه افراد که من هم شاملشان می شدم برای بیمارستان شهید بهشتی منظور کرد.یکی از بچه های انجمن را که میشناختم کنار کشیدم و به او گفتم بهتر است برای راهنمایی آمبولانسها چند تابلو راهنما بزنیم. استقبال کرد. با ماژیک چند تا راهنما توراهی درست کردیم و سر چهارراههای نیوسایت نصب کردیم و ساعت نه ونیم بود که نزدیک بیمارستان پیاده شدیم. در سالن اورژانس بیمارستان چهار مجروح روی تخت بودند و دو نفر دیگر روی برانکارد. روی زمین ملحفه ها و پنبه های خونی بود. یاد خون دادن روزگذشته افتادم و به خودم خنده‌ام گرفت. بچه‌های اورژانس گفتند که در اینجا شما کاری نمی‌توانید بکنید و به سالن باشگاه نفت بروید. وقتی وارد باشگاه شدم صحنه‌ای را دیدم که باورم برایم مشکل بود. تمام سالن سینما و اطاقها پر از مجروح بود. یک نظر شماره تختها رو نگاه کردم آخرش صدوچهل بود. توی سالن سینما شش ردیف تخت تا روی سن و نزدیک پرده چیده شده بود و تمام اطاقها و راهروها پر از مجروح بود. پرستارها و چند نفر امدادگر مدام اینطرف و آنطرف میرفتند.

برای کسب تکلیف به مسئول قسمت مراجعه کردیم. سرش شلوغ بود ومشغول پانسمان یکی از مجروحین بود و از طرفی به مسئول تدارکات باشگاه لیست مایحتاج غذایی میداد. وقتی از او پرسیدیم که چکار می‌توانیم بکنیم گفت: تعدادی از مجروحین حدود دو روز است که غذا نخورده‌اند شام تمام شده ولی تعدادی کمپوت توی انبار هست، کمک کنید تا آنها را از انبار بیاوریم و به مجروحینی که می‌توانند غذا بخورند بدهیم. همچنین یک توپ کاغذ مخصوص در انبار است، چون ممکن است فردا ملحفه‌ها تمام شود برای روی تختها کاغذ ببرید و قسمت کنیدو بریدن کاغذها حدود یک ساعت طول کشید و در این حین بقیه مشغول غذا دادن محروحین گرسنه بودند. یکی میگفت وضعیت این بچه‌ها بهتر از بهتر از سایرین مجروحین است و زخمهایشان کمتر است. من داشتم به مجروحی نگاه می‌کردم که از ناحیه‌ی پا مجروح شده بود و پای باند پیچی شده‌اش حدود ده سانت از دیگری کوچکتر بود. روی صورتش، ساق پا و دست راستش آثار ترکش بود و بشدت ورم کرده بود. بالای سرش رفتم.

می‌توانی کمپوت بخوری؟

نه آقای دکتر درد دارم از پام خون میاد و سورتم می‌سوزه.

کجا مجروح شدی؟

تو شرق فاو پام رفت روی مین. شانس آوردم پنجه‌ای رفت، اگر کف پا بود که نصف بدنم رفته بود.

مقداری گل و خون خشک شده توی گوش راستش بود. با یک گاز خیس گوشش را تممیز کردم. دیدم از گوشش دارد خون می‌آید. پرستار را صدا کردم او هم با یک پنبه جلوی خونریزی را گرفت. مجروح تخت بقلی داشت به من نگاه می‌کرد به او نزدیک شدم

کمپوت میخوای؟

نه یک کمی آب به من بده

لیوان آب را آوردم، خواستم کمکش بکنم بتواند بنشیند با عصبانیت سرش را برگرداند.

من که مجروح نیستم، موج خوردم.

کجا موج خوردی؟

تو فاو

اسمت چیه؟

مجید

امدادگرها داشتند آمارمیگرفتند، یکی از مجروحین با لحجه‌ی بهبهانی داشت شرح مجروح شدنش را میداد.

ایندفعه اونها خیلی مجهزتر بودند. مثل مسلسل بطرف ما نارنجک می‌انداختند فکر میکنم مسلسل مخصوص نارنجک انداز کار گذاشته بودند. از توپهای ضدهوایی هم برای پدافند زمینی استفاده میکردند. نفهمیدیم کی سوار آمبولانس شدم فقط تو آمبولانس از سرما به هوش آمدم، گوش راننده را کشیدم گفتم پتو بده سردم شده. همه کسانی که تو آمبولانس بودند خنده‌اشان گرفته بود.

مجروح دیگری که از ناحیه‌ی پا مجروح شده بود آب خواست.



خرید و دانلود تحقیق در مورد خاطره ای از جنگ


جنگ جهانی اول

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

جنگ جهانی اول

جنگ جهانی اول (با نام‌های جنگ جهانگیر یکم، نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند، برای نخستین بار، به طور انبوه مناطق غیرنظامی از آسمان بمباران شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در سطحی گسترده در طول جنگ رخ داد. این جنگ بخاطر شیوه جنگی سنگری نیز معروف است.

جنگ جهانی اول از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ بشر است و به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشته‌است. این جنگ پایانی بر نظام‌های سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری امپراطوری اتریش - مجارستان, آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسله‌های هوهنزولرن, هابسبورگ, عثمانی و رمانوف شد. همه این امپراتوری‌ها از زمان جنگ‌های صلیبی بر سر قدرت بودند.

اکثر تاریخ نویسان معتقدند که عدم موفقیت مذاکرات پس از جنگ و «معاهده ورسای» و تحمیل غرامت‌های بسیار به آلمان و دیگر دول شکست خورده باعث رشد فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان و زمینهٔ آغاز جنگ جهانی دوم شد.

این جنگ همچنین کاتالیزوری برای انقلاب روسیه بود که بعدها جهان را تحت تأثیر قرار داد و از چین تا کوبا انقلاب‌های کمونیستی را دامن زد و از طرفی زمینهٔ تبدیل روسیه به یک ابرقدرت جهانی و آغاز جنگ سرد با آمریکا را دربر داشت.

در شرق نابودی امپراتوری عثمانی باعث پیدایش دولت دموکراتیک,سکولار و مدرن جدیدی به نام «ترکیه» شد. در اروپای مرکزی دول جدیدی همچون چکسلواکی و یوگسلاوی زاده شدند و دولت لهستان مجدداً شکل گرفت.

جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. دول محور که عبارت بودند از امپراتوری آلمان به رهبری «قیصر ویلیام دوم» (۱۹۴۱ ـ ۱۸۵۹م)، و امپراتوری اتریش - مجارستان بلغارستان و امپراتوری عثمانی نیز به نفع آنها می‌جنگیدند. آلمان تا آن زمان قوی‌ترین قدرت نظامی جنگ محسوب می‌شد.

تا مدت هاهیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین حدود ۱۰ میلیون نفر کشته شدند. پس از پایان این جنگ در سال ۱۹۱۹ و در کنفرانسی در پاریس «معاهده ورسای» امضا شد و غرامت‌های بسیار سنگینی بر بازندگان جنگ تحمیل شد.

وحدت آلمان در فاصله سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۱ صورت گرفت و نتیجه جنگهایی بود که ویلهلم یکم پادشاه پروس به تحریک بیسمارک با اتریش و فرانسه به راه انداخت. ویلهلم اول، پس از رسیدن به پادشاهی، بیسمارک را به نخست‌وزیری برگزید. اولین جنگ بین پروس و دانمارک بود که علت آن اختلاف بر سر دوک‌نشینهای شلسویگ، هلشتاین، لونبورگ بین پادشاه دانمارک و اتحادیه ایالتهای آلمانی بود. بیسمارک از دولت اتریش دعوت نمود تا با پروس در حل اختلاف بین اتحادیه ایالتهای آلمانی و دانمارک همراهی کند و از آنجا که هر دو کشور از کریستیان پادشاه دانمارک خواستند از انضمام شلسویگ به خاک خود چشم بپوشد، و پادشاه دانمارک به این امر راضی نشد آن دو کشور با ۹۰ هزار سپاه به دانمارک حمله نمودند. سپاهیان کریستیان به علت کمی نیروها شکست خوردند و او درخواست صلح نمود و سرانجام به موجب عهدنامه‌ای که در وین منعقد شد دانمارک رسماً از دوک‌نشینهای سه گانه چشم پوشید. پروس دوک‌نشین لونبورگ را تصرف کرد و اتریش ۱۵ میلیون مارک غرامت از آن دوک‌نشین گرفت و حکومت دو دوک‌نشین دیگر نیز بین دو دولت تقسیم شد.

بیسمارک پس از جنگ دانمارک درصدد بود بین پروس و اتریش نیز جنگی ایجاد کند، ولی برای احتیاط ابتدا با ناپلئون سوم امپراتور فرانسه دوست شد و او را راضی نمود تا در جنگ بین پروس و اتریش بیطرف بماند و سپس با ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا بر ضد اتریش معاهده‌ای منعقد ساخت. پس از آن، اتریش را متهم ساخت که در حکومت هلشتاین از رعایت منافع مشترک دو دولت خودداری کرده‌است. همچنین موضوع تغییر وضع اتحادیه دولتهای آلمانی را پیش کشید و مجلس اتحادیه ایالتهای آلمانی به اتریش اعلان جنگ داد. جنگ سادو که آلمانیها آن را کونیگراتس می‌گویند نتیجه درگیری بین پروس و اتریش را مشخص نمود. بعد از آن دیگر اتریشی‏ها مقاومت جدی نکردند و در فردای جنگ سادو، فرانسو ژوزف درصدد برآمد با ناپلئون سوم صلح نماید. به موجب معاهده پراگ، ایالات شلسویک هولشتاین، هانور الکنرال، هس و فرانکفورت ضمیمه پروس گردید و پروس، که تا این زمان دو قطعه جداگانه بود، به یک مملکت تبدیل شد. بعد از این، بیسمارک با ممالک واقع در شمال رودماین در مورد تشکیل یک اتحادیه جدید به مذاکره پرداخت و این هیئت به اسم ممالک مجتمعه آلمان شمالی در ماه آوریل ۱۸۶۷ تشکیل گردید که شامل ۲۲ مملکت یعنی تمام ممالک آلمان به جز آلمان جنوبی (ممالک باویر و ورتامبرگ و گراندوشه باد) می‌شد.

[ویرایش] جنگ فرانسه با آلمان

بیسمارک پس از غلبه بر اتریش درصدد به راه انداختن جنگ پروس با فرانسه بود. این جنگ دو علت داشت: اولاً اراده بیسمارک در تکمیل وحدت آلمان به وسیله منظم کردن ممالک جنوبی به ممالک مجتمعه شمالی که برای موفقیت در این امر لازم بود احساسات ضد پروسی را در ممالک جنوبی به وسیله احساسی قوی‌تر که کینه نسبت به فرانسه (دشمن ارثی) باشد از بین ببرد؛ ثانیاً دولت فرانسه نتوانست در موقع مساعد اقدامات لازم را انجام دهد و تظاهراتی جنگجویانه داشت. دولت فرانسه از بیسمارک قسمتی از اراضی باویر در ساحل رود رن و همچنین شهر مایانس را تقاضا نمود (پنجم اوت ۱۸۶۶) و چون بیسمارک جواب داد که این تقاضا در حکم جنگ است این تقاضا پس گرفته شد؛ ولی طولی نکشید که فرانسه در ۲۰ اوت الحاق فوری لوکزامبورگ و اجازه الحاق بلژیک را در موقع مساعد درخواست نمود و در مقابل: اولاً پروس را آزادی می‌داد که در آلمان جنوبی مثل آلمان شمالی آزادانه عمل کند، ثانیاً حاضر شد با پروس قرارداد تعرضی و تدافعی منعقد نماید. بیسمارک هم پیشنهادهای ناپلئون را فوراً با شاهان باویر و ورتمبرگ اطلاع داد و آنها خشمگین شده و قراردادهای نظامی با ویلهلم اول منعقد ساختند. بدین ترتیب، اهالی ایالتهای جنوبی آلمان هم نسبت به فرانسه بدبین شدند. لوکزامبورگ ملک شخصی پادشاه هلند بود و او راضی شد به ۹۰ میلیون فرانک آن را به فرانسه بفروشد؛ اما این خبر هیجانی در آلمان برانگیخت و بیسمارک پادشاه هلند را مجبور ساخت از فروش لوکزامبورگ خودداری نماید و سرانجام این موضوع در کنفرانس لندن مورد بررسی قرار گرفت. اختلاف دیگر بر سر سلطنت اسپانیا بود که در ۱۸۶۸ نام



خرید و دانلود  جنگ جهانی اول


جنگ افزارهای هسته ای 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

جنگ افزارهای هسته ای

در اختیار داشتن جنگ افزارهای هسته ای بالاترین نشانه قدرت در جهان امروز محسوب می شود. داشتن جنگ افزارهای هسته ای برای عاملان دولتی یا غیردولتی این امکان را فراهم می آورد تا در جدول "صاحبان قدرت" جایی داشته باشند. این نگرش با وقوع حوادثی چون جنگ خلیج فارس و عملیات ناتو در کوزوو تقویت گردید. مشهور است که ژنرال ساندارجی، رییس اسبق ستاد نیروی زمینی هند، گفته است:

"اساسی ترین درسی که از جنگ خلیج فارس می توان گرفت این است که اگر دولتی بخواهد با آمریکا بجنگد، باید از این کار خودداری کند مگر اینکه به جنگ افزارهای هسته ای دست یابد."

با وجود کابوس وحشتناک انتشار مواد هسته ای از زرادخانه های عظیم شوروی سابق، جنگ افزار هسته ای هنوز در انحصار دولت هاست. عاملان غیردولتی می توانند این سلاح ها را خریداری یا سرقت کنند، اما مهارت و توان سازمانی لازم را برای ساخت جنگ افزارهای هسته ای ندارند. ساخت جنگ افزارهای هسته ای، حتی برای کشورهای نیمه صنعتی، کار بسیار مشکلی است و ایجاد توان اولیه ساخت جنگ افزارهای اتمی هیچگاه به معنای دستیابی به جنگ افزارهای هسته ای موثر نیست، چرا که این کار مستلزم طی مراحل مختلفی نظیر کوچک سازی، سخت گردانی، هدف یابی موثر، فرماندهی و کنترل و نیز وسایل پرتاب است. شایان ذکر است که جنگ افزارهای هسته ای را بدون "کوچک سازی" نیز می توان به کار گرفت ولی پرتاب آنها بسیار پیچیده تر و مشکل تر خواهد شد.

بنا به دلایل فوق، در دهه بعد یا حتی پس از آن نیز تعداد کشورهایی که جنگ افزارهای پیشرفته و قابل استفاده هسته ای را در اختیار خواهند داشت، بسیار کم خواهد بود و احتمالا تنها آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان، چین و اسراییل از این فناوری برخوردار خواهند ماند. در میان این کشورها، روسیه، فرانسه، چین و انگلستان بدون تردید توانایی انجام حمله ای را (برای مثال ، با موشک بالستیک) علیه آمریکا دارند. گروه دوم کشورهایی که می توانند خود جنگ افزارهای هسته ای را تولید کرده، در نهایت به این سلاح ها مجهز شوند، هند و پاکستان هستند. برخی کشورهای دیگر نظیر ایران، عراق و کره شمالی نیز با دستیابی به این سلاح ها و یا به مواد شکافت پذیر آنها از منابع خارجی می توانند به این گروه ملحق شوند. همه این کشورها سعی می کنند که جنگ افزارهای کامل و یا اجزای آماده نصب را از کشورهای شوروی سابق خریداری نمایند. ممکن است این کشورها بیشتر از آنچه ما فکر می کنیم به انجام این کار نزدیک شده باشند.

کاربرد تکنیکی

جنگ افزارهای هسته ای در سطح تاکتیکی به صورت مستقیم علیه نیروهای مانور کننده یا پشتیبانی در میدان نبرد به کار می رود. به کارگیری آنها نیز با روش های مختلف، از موشک کوتاه برد بالستیک یا شلیک از یک هواپیمای تاکتیکی گرفته تا مین گذاری و دیگر روش های پنهانی امکان پذیر است. دی این میان، نامتقارن بودن یک رویکرد، اصولا از تاثیر بازدارندگی صاحبان این نوع سلاح ها بر واکنش های احتمالی آمریکا به بحران ها نشات می گیرد.

استفاده از یک سلاح هسته ای علیه نیروها در صحنه نبرد در واقع کم اثرترین راه استفاده از این نوع سلاح ها بوده، در بسیاری مواقع این کار صرفا یک واکنش نامتقارن به حساب می آید.

کشورها و نیروهای رقیب به چند دلیل از به کارگیری تاکتیکی جنگ افزارهای هسته ای خودداری می کنند:

1- این که اگر حمله مورد نظر یک غافلگیری استراتژیک کامل نباشد، نیروهای تاکتیکی مانور کننده به سرعت از هم پاشیده، دستیابی به هدف نظامی مورد نظر و متناسب با هزینه سیاسی استفاده از سلاح هسته ای بسیار مشکل می شود.

2- ردیابی عامل حمله کننده بسیار آسان است؛ به ویژه اگر این سلاح با روش متعارف پرتاب شده باشد.

3- به کارگیری جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای آمریکایی تقریبا همیشه با یک واکنش غافلگیرانه روبه رو خواهد شد که هدف آن تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است.

4- در نهایت این که طرف های متخاصم به تعداد کافی سلاح هسته ای در اختیار ندارند و مسلما هدف قرار دادن نیروهای مستقر در میدان نبرد، پرهزینه ترین شیوه به کارگیری این سلاح هاست.

اگر دشمن تصمیم بگیرد از جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای رزمی در میدان جنگ استفاده کند، به کارگیری وسایل متعارف- نظیر موشک های بالستیک یا هواپیماهای تاکتیکی_ برای این کار کم ترین شانس موفقیت را به همراه دارد، ضمن آنکه مسیر حرکت آنها تا محل استقرار مهاجم مورد نظر قابل شناسایی است. موشک ها و هواپیماها را به راحتی می توان شناسایی کرد و طرف مهاجم فاقد اطمینان تکنولوژیکی کافی است که چنین حمله حساسی را با چنان وسایل نامطمئنی صورت دهد. بیشترین شانس موفقیت در حمله به نیروهای مانوری در میدان نبرد، می تواند استفاده از شیوه های پنهانی از طریق نفوذ نیروهای عملیات ویژه یا عملیات های



خرید و دانلود  جنگ افزارهای هسته ای 14 ص