انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

جهاد با نفس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

« معنی جهاد نفس »

مقدمه :

قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشویم لازم است بدانیم که جهاد چیست ؟ و نفس یعنی یعنی چه ؟ و در مورد تعریف آن چه می تواند باشد بکوشیم . اولا: معنی جهاد به معنای کوشش تمام وهمه جانبه است و برای رسیدن به هدف و معنای اسلامی آن ، بکار بردن نهایت « جهد» و کوشش است . و در راه خدا برای نجات خلق خدا از ظلمها و اسارت ها و استقرار خداپرستی و تسلط نظام عادل بر زندگی انسانها که در بسیاری از موارد با فداکاری و جانبازی همراه می گردد. به عنوان مثال دفاع نوعی خاصی از جهاد است. برای روشن شدن مطلب مثلا برای جلوگیری از هجوم هر متعدی و متجاوز که در برنامه های اسلامی به صورت مقابله و ایستادگی در برابر تعریض دشمن نسبت به سرزمین اسلام و جلوگیری از دستیابی دشمنان بر منابع ثروت و قدرت در قلمرو اسلام بیان شده است. بنابراین جهاد در راه حق و عدل دفاع است . و اما برترین جهاد ، جهاد کسی است که به مبارزه با خود « همان خودی » که در درون است برخاسته است » و این خود با ایمان و اعتماد قلبی به خدا ظاهر می شود که اینجا بد نیست بدانیم ایمان یعنی چه ؟ ایمان عبارتست از اعتماد و اطمینان قلبی کامل به یک شخص و یک مطلب، مسلک، دین. و نقطه متقابل ایمان شک و دو دلی یا تردید و تزلزل است.

و انسان همواره در دو جبهه قرار می گیرد که بی امان ( مبارزه با دشمن خارجی و مبارزه با نفس است » که عنصر عقل و ایمان در سازندگی انسان اصیل است و پیروی از آن برای تفکر آزاد و رفتار عملی در کوره راههای زندگی تاکید فراوان شده است و تا شخص از قدرت درک خویش کسب نور نماید؛ و در وجود خود و جامعه « انسانیت » را تحقق بخشد هنگامی که آثار ایمان به خدا در تمام شئون حیاتی آشکار گشت از فشار غرایز حیوانی به طور قاطعی می کاهد وخود را در چنگال مهیب نفس اماره نجات خواهد داد. یکی دیگر از آثار توجه به خدا این است که وقتی انسان خدا را فراموش کرده و از توجه به او غفلت می ورزد ،‌خود واقعی خویش را نیز به دست فراموشی سپرده و آنرا گم می کند چنانکه در توجه خدا با خود حقیقی خویش آشنا شده و آنرا باز می یابد(‌خود یابی ) . این خود در انسان درجات و مراتب دارد. هرگاه انسان خود واقعی خویش را می یابد. وبه کرامت و شرافت نفس خود واقف شود، همین احساس کرامت و بزرگواری سرچشمه همه کمالات اخلاقی و تمایلات عالی او می شود. این نوع دوست داشتن خود که ناشی از معرفت نفس است، نه تنها مذموم نیست . بلکه سرچشمه رستگاری وسعادت انسان است . خود دوستی را نباید با خود خواهی که قرینه منفی آن است اشتباه کرد. و دوست داشتن دیگری از خود که سرچشمه همه رذایل اخلاقی و امراض روحی انسان است که همان « ناخود» است به معنی « خود خواهی تعبیر می شود.

نفس انسانی حقیقت واحدای است که همه شئون حیاتی و فکری و معنوی انسان تحت تدبیر او بوده و کلیه فعالیت های انسان مظاهری از همان حقیقت واحد است.

نفس انسانی زمانی توجه به عالم طبع وبدن داشته و فعالیت های غریزی و حیاتی را که مشترک بین انسان و حیوان تدبیر می کند. کلیه فعالیت های غریزی و امیال حیوانی که وجودشان برای بقاء‌حیات لازم و ضروری است در سایه نظارت و تدبیر روح انسانی به فعالیت های منظم پیچیده خود در دامنه ای بسیار وسیع که تمامی سلولها وا عضا و نسوج را در بر می گیرد ، می پردازد . از این درجه از خود یا « نفس »‌« به تعبیر به خود حیوانی» یا نفس غریزی می شود . آن درجه از خود که ارزشهای والای انسانی را ایجاب می کند و فعالیت های علوی و معنوی توسط آن انجام می پذیرد « خود ملکوتی » « یا خود قدسی» نامیده می شود. بنابراین انسان دارای « خودهای اصیل گوناگون که با مقتضیات مختلف است . خود حیوانی او مقتضیاتی دارد که خود ملکوتی او ناقد انسانهاست. بنابراین این خودهای مختلف درجات و مراتب مختلفی از یک حقیقت است نفس انسانی نامیده می شود. « نفس در عین وحدت واجد همه قوای گوناگونی است که انسان دارای آنها » گفته حکمای اسلامی .

حال اگر نفس به پایین ترین درجه خود تنزل کرده به تدبیر بدن که متعلق به عالم طبع است می پردازد. خود حیوانی، وقتی به درجات والای صعود کند و جنبه های ملکوتی را اداره می کند، خود قدسی یا خود واقعی انسان نامیده می شود. زیرا این جنبه از نفس اختصاص به انسان داشته وپشتوانه سیر و عروج انسان در عالم حقیقت است. اگر آزادی انسان از خود نتیجه شدت معرفت با شد از عمق بیشتری برخوردار است. و در نتیجه از ثبات و دوام بیشتری برخودار است. و قابل اعتماد و اطمینان است . این نوع وارستگی از قید نفس که متکی بر بصیرت و معرفت و مجاهدات فراوان است و دل را مستعد توجه به درگاه الهی نموده و به آن سرعت اتصال می بخشد.

از سخنان حضرت علی ( ع) : توجه به خدا مایه هدایت عقل ها و بصیرت و روشنایی نفوس است. اگر انسان رو به سوی خدا کند نوری از باطن بر نفس او می تابد که تابش این نور هم خانه دل را تابناک می کند، و هم صفحه عقل و ذهن را روشن می سازد.

و رها شدن از شر نفس و گام برداشتن در راه حق چیزی نیست که به سهولت نصیب کسی شود و گرنه از آن تعبیر به جهاد اکبر یا جهاد افضل نمی کردند و فاتحان این نبرد را قهرمان نمی نامیدند.

و پیامبر اکرم فرمودند: قهرمان کسی است که بر نفس خود غالب آید . و از آنجائیکه عملا وسعت و عمق امیال و کششهای نفسانی در درون انسان چنان است که اختیار او همیشه در دست خود نیست. بخصوص در شرایط حساس، عنان اختیار او در دست امیال و هوسها، عقدها،‌ وبالاخره کششهای فراوان ناموزون و ناشناخته که از چهار سو او را در محاصره خود گرفته و تغییرات و نوسانات مداوم در حال درونی او، هر گونه ثبات حال در جهت حق و حقیقت را از بین می برند.

بدون تردید برای مبارزه با چنان نفس سرکش،‌پشتوانه محکمی از درک و آگاهی ، بصیرت و معرفت و ایمان لازم است و در غیر این صورت هرگز نمی توان عمری در این مسیر ثابت قدم ماند و در این وادی به موفقیت نمایی نائل آمد.

بنابراین تنها گفتن اینکه اسلام ،‌انسان را به تزکیه و تقوی دعوت می کند کافی نیست بلکه باید راه و روش تزکیه و تقوی را فرا گرفت و لازمه آن ،‌آشنایی با انواع دامهایی است که نفس و شیطان بر سر راه انسان می گستراند، و حال اینکه انسان خداشناس هر گاه با این دامها مواجه شود اگر آگاه باشد پیروز می شود ولی بعضی انسانها چون آشنایی قبلی ندارند غافلگیر شده و شکست می خورند. چون ما هر آن با نفس سر و کار داریم. چنان مواظب باشیم که نفس بر ما غلبه نکند چنانکه پیامبر خدا فرموده: پرودگارا یک چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذار. و حضرت سجاد فرموده : خدایا از دست نفسی که بسوی پلیدی ها سوق می دهد بطرف لغزشها پیشی می گیرد.

و به جانب معاصی حرص می ورزد. به درگاه تو شکایت می کنم.

چنانکه بیان شد ساختمان روحی و وضع درونی انسان با امیال گوناگون آمیخته است. که هریک آدمی ر ابه ارضاء خود دعوت می کند . و در هر قدم او را بسویی می خواند و حالا این اراده انسان که در این تزاحم امیال باید برمبنای اختیار وعلم آگاهی خود بجهتی حرکت نمیاد و مسیری را اختیار کند که متسلزم کمال حقیقی وسعادت او باشد. و ممکن است در هر قدم از زندگی با شرایط متضاد گوناگون واجه شود و انتخابهای او بر سر دو راهی و چند راهی ها باشد که سرنوشت او را می سازد و این خود انسان ، نسبت به شناخت و آگاهی کافی که دارد باید میل گرایشی که درجهت کمال باشد انتخاب کند.

همانطوری که ، که خداوند انسان را مختار آزاد آفریده است ، پس خود انسان می تواند بدبختی و شقاوت و خوشبختی را فراهم سازد وچون انسان موجودی تکامل پذیر آفریده شده ،‌ضرورتا تمام اسباب تحصیل را خداوند در اختیار او گذشته ، و باید به نحوه احسن آنرا در زندگی بکار گیرد.



خرید و دانلود  جهاد با نفس


جهاد با نفس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

« معنی جهاد نفس »

مقدمه :

قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشویم لازم است بدانیم که جهاد چیست ؟ و نفس یعنی یعنی چه ؟ و در مورد تعریف آن چه می تواند باشد بکوشیم . اولا: معنی جهاد به معنای کوشش تمام وهمه جانبه است و برای رسیدن به هدف و معنای اسلامی آن ، بکار بردن نهایت « جهد» و کوشش است . و در راه خدا برای نجات خلق خدا از ظلمها و اسارت ها و استقرار خداپرستی و تسلط نظام عادل بر زندگی انسانها که در بسیاری از موارد با فداکاری و جانبازی همراه می گردد. به عنوان مثال دفاع نوعی خاصی از جهاد است. برای روشن شدن مطلب مثلا برای جلوگیری از هجوم هر متعدی و متجاوز که در برنامه های اسلامی به صورت مقابله و ایستادگی در برابر تعریض دشمن نسبت به سرزمین اسلام و جلوگیری از دستیابی دشمنان بر منابع ثروت و قدرت در قلمرو اسلام بیان شده است. بنابراین جهاد در راه حق و عدل دفاع است . و اما برترین جهاد ، جهاد کسی است که به مبارزه با خود « همان خودی » که در درون است برخاسته است » و این خود با ایمان و اعتماد قلبی به خدا ظاهر می شود که اینجا بد نیست بدانیم ایمان یعنی چه ؟ ایمان عبارتست از اعتماد و اطمینان قلبی کامل به یک شخص و یک مطلب، مسلک، دین. و نقطه متقابل ایمان شک و دو دلی یا تردید و تزلزل است.

و انسان همواره در دو جبهه قرار می گیرد که بی امان ( مبارزه با دشمن خارجی و مبارزه با نفس است » که عنصر عقل و ایمان در سازندگی انسان اصیل است و پیروی از آن برای تفکر آزاد و رفتار عملی در کوره راههای زندگی تاکید فراوان شده است و تا شخص از قدرت درک خویش کسب نور نماید؛ و در وجود خود و جامعه « انسانیت » را تحقق بخشد هنگامی که آثار ایمان به خدا در تمام شئون حیاتی آشکار گشت از فشار غرایز حیوانی به طور قاطعی می کاهد وخود را در چنگال مهیب نفس اماره نجات خواهد داد. یکی دیگر از آثار توجه به خدا این است که وقتی انسان خدا را فراموش کرده و از توجه به او غفلت می ورزد ،‌خود واقعی خویش را نیز به دست فراموشی سپرده و آنرا گم می کند چنانکه در توجه خدا با خود حقیقی خویش آشنا شده و آنرا باز می یابد(‌خود یابی ) . این خود در انسان درجات و مراتب دارد. هرگاه انسان خود واقعی خویش را می یابد. وبه کرامت و شرافت نفس خود واقف شود، همین احساس کرامت و بزرگواری سرچشمه همه کمالات اخلاقی و تمایلات عالی او می شود. این نوع دوست داشتن خود که ناشی از معرفت نفس است، نه تنها مذموم نیست . بلکه سرچشمه رستگاری وسعادت انسان است . خود دوستی را نباید با خود خواهی که قرینه منفی آن است اشتباه کرد. و دوست داشتن دیگری از خود که سرچشمه همه رذایل اخلاقی و امراض روحی انسان است که همان « ناخود» است به معنی « خود خواهی تعبیر می شود.

نفس انسانی حقیقت واحدای است که همه شئون حیاتی و فکری و معنوی انسان تحت تدبیر او بوده و کلیه فعالیت های انسان مظاهری از همان حقیقت واحد است.

نفس انسانی زمانی توجه به عالم طبع وبدن داشته و فعالیت های غریزی و حیاتی را که مشترک بین انسان و حیوان تدبیر می کند. کلیه فعالیت های غریزی و امیال حیوانی که وجودشان برای بقاء‌حیات لازم و ضروری است در سایه نظارت و تدبیر روح انسانی به فعالیت های منظم پیچیده خود در دامنه ای بسیار وسیع که تمامی سلولها وا عضا و نسوج را در بر می گیرد ، می پردازد . از این درجه از خود یا « نفس »‌« به تعبیر به خود حیوانی» یا نفس غریزی می شود . آن درجه از خود که ارزشهای والای انسانی را ایجاب می کند و فعالیت های علوی و معنوی توسط آن انجام می پذیرد « خود ملکوتی » « یا خود قدسی» نامیده می شود. بنابراین انسان دارای « خودهای اصیل گوناگون که با مقتضیات مختلف است . خود حیوانی او مقتضیاتی دارد که خود ملکوتی او ناقد انسانهاست. بنابراین این خودهای مختلف درجات و مراتب مختلفی از یک حقیقت است نفس انسانی نامیده می شود. « نفس در عین وحدت واجد همه قوای گوناگونی است که انسان دارای آنها » گفته حکمای اسلامی .

حال اگر نفس به پایین ترین درجه خود تنزل کرده به تدبیر بدن که متعلق به عالم طبع است می پردازد. خود حیوانی، وقتی به درجات والای صعود کند و جنبه های ملکوتی را اداره می کند، خود قدسی یا خود واقعی انسان نامیده می شود. زیرا این جنبه از نفس اختصاص به انسان داشته وپشتوانه سیر و عروج انسان در عالم حقیقت است. اگر آزادی انسان از خود نتیجه شدت معرفت با شد از عمق بیشتری برخوردار است. و در نتیجه از ثبات و دوام بیشتری برخودار است. و قابل اعتماد و اطمینان است . این نوع وارستگی از قید نفس که متکی بر بصیرت و معرفت و مجاهدات فراوان است و دل را مستعد توجه به درگاه الهی نموده و به آن سرعت اتصال می بخشد.

از سخنان حضرت علی ( ع) : توجه به خدا مایه هدایت عقل ها و بصیرت و روشنایی نفوس است. اگر انسان رو به سوی خدا کند نوری از باطن بر نفس او می تابد که تابش این نور هم خانه دل را تابناک می کند، و هم صفحه عقل و ذهن را روشن می سازد.

و رها شدن از شر نفس و گام برداشتن در راه حق چیزی نیست که به سهولت نصیب کسی شود و گرنه از آن تعبیر به جهاد اکبر یا جهاد افضل نمی کردند و فاتحان این نبرد را قهرمان نمی نامیدند.

و پیامبر اکرم فرمودند: قهرمان کسی است که بر نفس خود غالب آید . و از آنجائیکه عملا وسعت و عمق امیال و کششهای نفسانی در درون انسان چنان است که اختیار او همیشه در دست خود نیست. بخصوص در شرایط حساس، عنان اختیار او در دست امیال و هوسها، عقدها،‌ وبالاخره کششهای فراوان ناموزون و ناشناخته که از چهار سو او را در محاصره خود گرفته و تغییرات و نوسانات مداوم در حال درونی او، هر گونه ثبات حال در جهت حق و حقیقت را از بین می برند.

بدون تردید برای مبارزه با چنان نفس سرکش،‌پشتوانه محکمی از درک و آگاهی ، بصیرت و معرفت و ایمان لازم است و در غیر این صورت هرگز نمی توان عمری در این مسیر ثابت قدم ماند و در این وادی به موفقیت نمایی نائل آمد.

بنابراین تنها گفتن اینکه اسلام ،‌انسان را به تزکیه و تقوی دعوت می کند کافی نیست بلکه باید راه و روش تزکیه و تقوی را فرا گرفت و لازمه آن ،‌آشنایی با انواع دامهایی است که نفس و شیطان بر سر راه انسان می گستراند، و حال اینکه انسان خداشناس هر گاه با این دامها مواجه شود اگر آگاه باشد پیروز می شود ولی بعضی انسانها چون آشنایی قبلی ندارند غافلگیر شده و شکست می خورند. چون ما هر آن با نفس سر و کار داریم. چنان مواظب باشیم که نفس بر ما غلبه نکند چنانکه پیامبر خدا فرموده: پرودگارا یک چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذار. و حضرت سجاد فرموده : خدایا از دست نفسی که بسوی پلیدی ها سوق می دهد بطرف لغزشها پیشی می گیرد.

و به جانب معاصی حرص می ورزد. به درگاه تو شکایت می کنم.

چنانکه بیان شد ساختمان روحی و وضع درونی انسان با امیال گوناگون آمیخته است. که هریک آدمی ر ابه ارضاء خود دعوت می کند . و در هر قدم او را بسویی می خواند و حالا این اراده انسان که در این تزاحم امیال باید برمبنای اختیار وعلم آگاهی خود بجهتی حرکت نمیاد و مسیری را اختیار کند که متسلزم کمال حقیقی وسعادت او باشد. و ممکن است در هر قدم از زندگی با شرایط متضاد گوناگون واجه شود و انتخابهای او بر سر دو راهی و چند راهی ها باشد که سرنوشت او را می سازد و این خود انسان ، نسبت به شناخت و آگاهی کافی که دارد باید میل گرایشی که درجهت کمال باشد انتخاب کند.

همانطوری که ، که خداوند انسان را مختار آزاد آفریده است ، پس خود انسان می تواند بدبختی و شقاوت و خوشبختی را فراهم سازد وچون انسان موجودی تکامل پذیر آفریده شده ،‌ضرورتا تمام اسباب تحصیل را خداوند در اختیار او گذشته ، و باید به نحوه احسن آنرا در زندگی بکار گیرد.



خرید و دانلود  جهاد با نفس