لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
بررسی علل تشکیل شهرهای جدید در جهان
چکیده:
این مقاله سعی بر آن دارد تا به بررسی علل تشکیل شهرهای جدید در جهان بپردازد.
بر همین اساس ابتدا به سابقة تاریخی ایجاد شهرهای جدید پرداخته شده و چند تعریف از شهرهای جدید ارائه گردیده است. در ادامه سابقه احداث شهرهای جدید بطور مختصر بیان گردیده و سپس عوامل لزوم شهرهای جدید بصورت کلی بیان می گردد. شهرهای جدید بر اساس وسعت، فاصله جمعیت نوع و سطح فعالیتها در چندین الگوی کلی که شامل شهرهای جدید مستقل، شهرهای جدید اقماری و شهرهای جدید پیوسته می باشد طبقه بنید شده که به بررسی اجمالی آنها پرداخته شده و در پایان نتیجه گیری خواهد شد.
بر اساس سه الگوی فوق در مناطق مختلف دنیا الگوهای دیگری از شهرهای جدید احداث شده اند که در پیوست شماره 1 به طور مفصل توضیح داده خواهد شد.
در پیوست شماره 2 سابقه ایجاد شهرهای جدید در ایران در چهار دوره مورد مطالعه قرار می گیرد و سپس اهداف عمده شهرهای جدید پس از انقلاب اسلامی توضیح داده شده و در پایان این قسمت نیز نتیجه گیری در مورد شهرهای جدید ایران انجام خواهد گرفت.
مقدمه
پس از انقلاب کشاورزی ایجاد شهرها، دومین انقلاب عظیم در فرهنگ انسان بود. این امر، روند اجتماعی برجسته ای بود که بیشتر موجب دگرگونی در روابط متقابل انسان با محیط و انسانهای دیگر گردید. در حقیقت، تغییر در واکنشهای انسانها نسبت به هم و نسبت به محیط، به تحول اجتماعی و دگرگونی فضایی امکان داد که نمود عینی آن بصورت یک پدیده نو که اصطلاحاً «شهر» نامیده می شد، نمایان گردید. بنابراین، پیدایش شهرها را باید نقطة عطفی در تاریخ اجتماعی انسان بحساب آورد (نظریان، 1374، ص 9)
فرایند تشکیل و توسعه شهرها در سراسر جهان، پیوسته و بر اساس روابط متقابل محیطهای طبیعی و فرهنگی بوده است. با اینکه پیدایش شهرها باعث رشد فرهنگ و تمدن و روابط اجتماعی میان انسانها گردید و مسیر زندگی او را به نحو دلخواه تغییر داد اما با توجه به تحولاتی که در طول تاریخ، بخصوص، در صد سال اخیر در ارتباط با استقرار حکومتها، دولتهای مرتبط با اقتصاد صنعتی و سرمایه داری جهان، موجب دگرگونی در روند تمدن و فرهنگ عمومی شهرنشینی، عملکرد شهرها، توسعه و گسترش آنها و دگرگونی فضای پیرامون آنها گردیده است. در دنیای امروز یک حرکت انفجاری و فزاینده در شهرنشینی بوجود آمده است و جمعیت و تعداد شهرها روز به روز در حال افزایش می باشد و این امر سبب پیدایش عوارض و مشکلات فراوانی در زندگی شهرنشینی انسانها گردیده است. این معضلات بخصوص در کشورهای توسعه نیافته و کمتر توسعه یافته نمود بیشتری یافته است. زیرا در اینگونه کشورها اختلاف سطح درآمد بین شهر و روستا، عدم برنامه ریزی صحیح برای توزیع اصولی امکانات و منابع بین شهرها و فضای پیرامونشان، عدم توجه اصولی و منطقی به برنامه ریزی ناحیه ای و منطقه ای، عدم توجه به توسعه و رشد صحیح و متناسب شهرها و غیره، موجب پیدایش شرهای بزرگ ناموزون و نامتناسب و بدون توجه به نظام سلسله مراتب شهری در این کشورها گردیده است و این مسائل باعث بروز بسیاری از معضلات شهری شده است که از جمله آنها میتوان به افزایش جمعیت و تراکم شدید جمعیت شهرنشینی، انواع آلودگی های زیست محیطی، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، بروز انواع مشکلات اجتماعی و فرهنگی، افزایش شغلهای کاذب، افزایش بیکاری، حاشیه نشینی و ... اشاره نمود. (داداشپور، 1381، ص 5)
با توجه به مسائل و مشکلات فوق، انواع راهکارها و راه حلها جهت غلبه بر آنها و ایجاد تعادل و توازن در رشد شهری و ارتباط منطقی بین شهرها و فضای پیرامون ارائه و اجرا گردیده اند که یکی از آنها، ایجاد «شهرهای جدید» بعنوان راهکار اساسی جهت حل معضلات شهرهای بزرگ و ایجاد تعادل در توزیع امکانات و توازن در نظام سلسله مراتبی شهرها بود که با دیدگاههای متفاوت و معیارهای مختلف در نقاط گوناگون جهان طراحی و احداث گردیدند.
کشور ایران نیز بعنوان یک کشور قدیمی که مدنیت و فرهنگ شهرنشینی در آن بسیار پرسابقه است و از اثرات منفی مشکلات و معضلات شهری مذکور در امان نمانده است. رشد شهرنشینی و افزایش سریع جمعیت شهری تبعات منفی ناشی از آن از مهمترین مسائل و مواردی است که در سطح ملی و منطقه ای اذهان عمومی و برنامه ریزان شهری و شهرسازان و حتی مسئولین کشوری را به خود مشغول کرده است.
در ایران نیز، ایجاد شهرهای جدید بعنوان یکی از راه حلهای اساسی و مناسب جهت رفع و کاهش معضلات شهری کلانشهرها مورد توجه قرار گرفته و در اطراف تعدادی از شهرهای بزرگ طراحی و اجرا گردیده اند. (داداشپور، 1381، ص 7 الی 15)
مقاله حاضر شهرهای جدید را مورد بررسی قرار می دهد.
بیان موضوع:
بحث شهرهای جدید یا نوشهرها، سابقه در تاریخ شهرنشینی بشر دارد چنان که، فرایند پدیده ای تحت عنوان شهرهای جدید را می توان در اواخر دوره باستان یا در قرون وسطی نیز ملاحظه کرد. در این دوران، در پهنه وسیع امپراطوری های بزرگی همچون ایران و رم، این پدیده بخوبی قابل مشاهده و بررسی می باشد.
اما طرح ایجاد شهرهای جدید به شکل کلاسیک و مدرن را، می توان به اوایل قرن بیستم، یعنی زمانی که به واسطة انقلاب صنعتی، تغییرات گسترده و همه جانبه ای در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بخش بزرگی از جوامع بشری بوجود آمد، نسبت داد. یکی از نمادهای بارز این دگرگونی ها را می توان رشد روزافزون جمعیت شهری شهرنشینی و گسترش دامنه فیزیکی شهرها دانست.
با گذشت زمان، این گسترش، یک سری مسائل و مشکلاتی را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و زیست محیطی ببار آورد که مسؤولان و برنامه ریزان شهری را بر آن دانست تا در جهت رفع آنها چاره اندیشی کنند که یکی از مهمترین تدابیری که در جهت رفع این موانع و مشکلات اندیشیده شد طرح ساخت شهرهای جدید یا نوشهرها بود.
بیش از نیم قرن است که نظریه شهرهای جدید، (بصورت مدرن و جدی) به اشکال مختلف در نظامهای سرمایه داری، سوسیالیستی سابق و جهان سوم به تناسب ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خصوصیات طبیعی آنها بکار گرفته شده است؛ نظریه شهرهای جدید در کشورهای سرمایه داری غرب، برای اجرای راهبرد عدم تمرکز، مهار و رشد شهرهای بزرگ، جذب سرریزهای جمعیتی، توزیع فضایی بهینه جمعیت و صنعت و ساماندهی فضایی پایتخت و مادرشهرها بکار گرفته شد که نتایج گوناگونی ببار آورده است.
در کشورهای سوسیالیستی سابق، نظریه شهرهای جدید، برای اجرای راهبرد ایجاد قطب رشد، جلوگیری از رشد شهرهای بزرگ، استفاده از منابع داخلی، توزیع فضایی جمعیت و صنعت، توسعه نواحی عقب مانده و آمایش سرزمین بکارگرفته شده که نتایج گوناگونی ببار آورده است؛ بطوریکه این نظریه در شوروی سابق موفق بوده و بعنوان نظریه تمرکززدایی پذیرفته شده است؛ اما در لهستان و مجارستان چندان موفق نبوده، بطوریکه مجارستان به سوی سیاست توسعه شهرهای کوچک و میانه روی آورده است. در جهان سوم، این نظریه برای اجرای راهبرد عدم تمرکز، آمایش سرزمین، ایجاد قطب رشد، توسعه ناحیه ای، انتقال مراکز اداری، ساماندهی فضایی شهرهای بزرگ، ایجاد قطب سرویس دهی به نواحی روستایی، ایجاد مراکزی برای یکپارچه سازی روستاها و تجدید ساخت شهرهای تخریب شده بکار گرفته شد و نتایج گوناگونی ببار آورده است. (زیاری، 1378، ص 73 – ص 74)
امروزه، رشد سریع شهرها و گسترش بی حد و مرز قطبهای اجتماعی، اقتصادی و صنعتی، بخصوص رشد غول آسای شهرهای بزرگ، نشانگر استقبال روزافزون توده های مردم از پدیده شهرنشینی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
تاریخ معاصر جهان
تولد رم
۷۵۳ قبل از میلاد مطابق یک نظریه قدیمی، در ۲۱ آوریل سال ۷۵۳ قبل از میلاد، دو برادر دو قلو به نام های رومولوس و رموس شهر رم را در مکانی که سال ها قبل گرگ ماده ای به آن دو که یتیمانی خردسال بودند شیر داده بود بنا کردند. شکل گیری افسانه رومولوس و رموس به زمانی حول و حوش قرن چهارم قبل از میلاد بازمی گردد. اما مارکوس ترنتیوس وارو، محقق و دانش پژوه ایتالیایی، تاریخ دقیق تاسیس شهر رم را در قرن اول قبل از میلاد به ثبت رساند.
بر طبق افسانه، رومولوس و رموس هر دو پسران رئاسیلویا، دختر شاه نومیتور فرمانروای آلبالانگا بودند. آلبالانگا شهری افسانه ای بر روی تپه های آلبا واقع در جنوب شرقی سرزمینی بود که مقرر بود رم نامیده شود. قبل از تولد دوقلوها، شاه نومیتور توسط برادرش آمولیوس از قدرت خلع شد. آمولیوس کسی بود که به رئاسیلویا فرمان داد باکره ای پاکدامن باقی بماند تا نتواند فرزندی به دنیا بیاورد که رقیبی برای مقام فرمانروایی باشد. با این وجود، مارس (بهرام) خدای جنگ، از دم خود در رئا دمید تا رومولوس و رموس متولد شوند. آمولیوس فرمان داد تا کودکان را در سرزمین تبت رها کنند.
با این وجود، هر دوی آنها نجات پیدا کردند و در دامنه تپه پالاتین توقف کردند مکانی که آنها از شیر یک گرگ ماده تغذیه کردند تا زمانی که فاستولوس چوپان آنها را پیدا کرده بود.
تربیت شدگان فاستولوس چوپان و همسرش، پس از مدتی رهبر گروهی از چوپانان جوان جنگجو شدند. پس از آنکه دوقلوها به هویت واقعی خویش پی بردند، به آلبالانگا حمله کردند و آمولیوس فرمانروای ناتوان آن را به قتل رساندند و پدربزرگشان را به سریر پادشاهی بازگردانند. پس از فتح آلبالانگا، دو برادر تصمیم گرفتند تا شهری در سرزمینی بنا کنند که در زمان کودکیشان در آنجا از مرگ گریخته بودند. پس از بنای رم، درگیری جزیی بین رومولوس و رموس در گرفت که در نتیجه آن رموس کشته شد و رومولوس فرمانروای شهری شد که به یاد او «رم» نام گرفت.رومولوس برای افزایش جمعیت شهرش، به آوارگان و تبعیدی ها پناه داد. جمعیت زنان رم اندک بود. از این رو رومولوس جشنواره ای بر پا کرد و مردمان سابین که در همسایگی شان بودند را دعوت کرد تا زنان و دختران آنها را برباید. متعاقباً، جنگی درگرفت اما زنان سابینی در جنگ مداخله کردند و نگذاشتند شهر رم را تسخیر کنند. پیمان صلحی بین رومولوس و پادشاه سابین تیتوس تاتیوس بسته شد و در سایه این پیمان، جوامع گوناگون به وجود آمدند. مرگ زودهنگام تاتیوس، که شاید دست پخت رومولوس بود، دوباره رومولوس را یگانه فرمانروای سرزمین کرد.
پس از سال ها حکومت سرشار از موفقیت، رومولوس به دلایلی نامشخص، دار فانی را وداع گفت. بسیاری از اهالی رم، بر این اعتقاد بودند که رومولوس تبدیل به یکی از خدایگان مقدس شد و او را به نام خدا کوئیرینوس می پرستیدند. بعد از رومولوس، شش پادشاه دیگر بر رم حکومت کردند که گفته می شود سه پادشاه آخر اترواسکن ها بودند. حدود سال ۵۰۹ قبل از میلاد، جمهوری رم بنا نهاده شد.
افسانه دیگری درباره بنیان نهادن رم وجود دارد که ریشه در یونان باستان دارد. بر طبق آن آئناس فرزند افرودیت و انکسیس از اهالی شهر تروا، شهر لاوینیوم را تاسیس کرد و سلسله ای را آغاز کرد که قرن ها بعد به تولد رومولوس و رموس انجامید. در ایلیاد _ شعری حماسی که در قرن هشتم قبل از میلاد سروده شده و منسوب به هومر است _ آئناس (Aeneas) تنها قهرمان بزرگ شهر تروا بود که پس از ویرانی شهر جان سالم به در برد. شعر، روایتی از چگونگی حکومت وی و نوادگانش بر شهر تروا است. اما از آنجایی که هیچ مدرک ثبت شده تاریخی مبنی بر وجود این سلسله در دست نبود محققان یونانی، این فرضیه را پیشنهاد کردند که آئناس و همراهانش در مکانی دیگر سکنی گزیده اند.
در قرن پنجم قبل از میلاد، تعداد کمی از مورخان یونانی بر این عقیده بودند که آئناس در رم _ که در آن زمان شهری کوچک بود _ اقامت گزیده است.
در قرن چهارم قبل از میلاد، رم در آن شبه جزیره ایتالیایی شروع به گسترش کرد و اهالی رم ارتباط بیشتری با یونانی ها برقرار کردند و این در حالی بود که رمی ها از این نظریه که آئناس یونانی نقشی اساسی در تاسیس شهر بزرگشان رم ایفا کرده است، اصلاً راضی نبودند.
در اولین قرن قبل از میلاد، ویرژیل شاعر رومی، در شعری حماسی از افسانه آئناس با نام آئنید (Aeneid) نام برد که داستان سفر آئناس به رم را بیان می کند. شایع است که آلوستوس، اولین فرمانروای رومی که در زمان حیات ویرژیل، به رم فرمانروایی می کرد و ژولیو سزار _ عموی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف جهان بینی
نوع تفکر و برداشتی که یک مکتب و دینی نسبت به جهان و هستی عرضه داشته و در واقع تکیه گاه فکری همان مکتب حساب میگردد جهان بینی نامیده میشود.
عناصر جهان بینی
جهان بینی در واقع قسمتی از هستی شناسی میباشد و عناصر آن عبارتند از: الف : توجیه جهان هستی ب: توجیه انسان ج : رابطه انسان با هستی شهید مطهری علیه الرحمه مینویسد: جهان بینی به معنی جهان شناسی است نه جهان احساسی و به مسأله معروف شناخت مربوط میشود، شناخت از مختصات انسان است بر خلاف احساس که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، لذا جهان شناسی نیز از مختصات انسان است و به نیروی تفکر و تعقل وابستگی دارد. سپس در تعریف جهان بینی میگوید: نوع برداشت و طرز تفکری که حذف یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد زیر ساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار میرود، این زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحاً جهان بینی نامیده میشود. همه دین ها و آیین ها و همه مکتبها و فلسفه های اجتماعی متکی به نوعی جهان بینی بوده است.
انواع جهان بینی
بر اساس تعریف جهان بینیما دارای انواع جهان بینی هستیم که بنا به تفاوت نگاهها بر عالم هستی بوجود آمده، که یه ترتیب زیر است.
جهان بینی تجربی
در شناخت جهان هستی بر اساس تجربی، جهان بینی ما بر دو عامل فرضیه و آزمون وابسته است، یعنی در علوم تجربی، برای اثبات و کشف علت یک پدیده ابتدا فرضیهای را ارائه میدهند، و پس آن فرضیه را از طریق آزمایش، بررسی میکنند و با این روش، به کشف علتها و معلولها پی میبرند. مزایای جهان بینی تجربی
البته این یکی از مزایای این نوع جهان بینی است چون که بر اساس آزمون، کشفیات و شناختهایش دقیق و مشخص است و میتواند با این روش در مورد یک موجود جزئی اطلاعات خیلی زیادی به انسان بدهد و دومین مزیتش این است که چون این نوع جهان شناسی، قوانین خاص هر علوم را به انسان میشناساند، راه تصرف و تسلط آن را نیز بر بشر میشناساند.
نقصهای جهان بینی تجربی
ولی در مقابل نقصهایی نیز متوجه این نوع جهان بینی هست و آن اینکه علوم تجربی فقط در مورد چیزهای جزئی قادر بر پاسخگویی است یعنی دایره و حوزهاش محدود است به آزمون یعنی قدرت شناخت در جائی است که آزمون بر آن راه دارد در حالیکه همه عالم هستی را نمیتوان به توسط آزمون شناخت یعنی در جهان بینی تجربی مسائلی مانند جهان از کجا آمده است؟ به کجا میرود؟ جهان حق است یا پوچ، زشت است یا زیبا و غیره به دلیل اینکه تحت آزمون در نمیآیند قابل پاسخگوئی نیست و بیشترین جسارتی که اینگونه جهان بینی در مواجه با این سوالات هستی شناسانه از خود نشان داده، گفتن نمیدانم بوده است!
جهان بینی فلسفی
جهان بینی فلسفی در طرز برخورد و عکس العمل انسان در برابر جهان موثر است یعنی موضع انسان را در جهان مشخص میکند، و نگرش انسان را نسبت به جهان هستی شکل میدهد و به طور کلی این جهان بینی به زندگی انسان، معنی داده و او را از احساس پوچی بدور نگه میدارد بر خلاف جهان بینی تجربی، که قادر نیست به انسان جهان بینی دهد. در واقع جهان بینی فلسفی از آن نظر که متکی به یک سلسله اصول بدیهی و غیر قابل انکار میباشد و دیدگاهایش را با استدلال ثابت میکند و از تزلزل و لغزشی که جهان بینی تجربی دارد، بدور است از محدودیت جهان بینی تجربی نیز بدور میباشد.
جهان بینی دینی
در برخی از ادیان مانند دین اسلام جهان شناسی دینی در متن دین، صورت فلسفی دارد و به صورت استدلال، به بیان دیدگاهایش می پردازد. یعنی مسائل با تکیه بر عقل و استدلال عرضه شده است از این رو جهان بینی اسلامی در عین حال یک جهان بینی عقلی فلسفی است.
معیار مقبولیت جهان بینی
با نظر اینکه سه نوع جهان بینی در شناخت جهان هستی وجود دارد و قطعا از بین این سه نوع، یک نوع آن صحیح میباشد برای اینکه صحیحترین نظریه را بدست آوریم باید معیار مقبولیت جهان بینی را بدانیم که به ترتیب زیر است. 1) جهان بینی باید از طرف عقل تائید شود. 2) به زندگی انسان و جهان معنی دهد. 3) جهان بینی باید آرمان پرور و شوق انگیز باشد. 4) استعداد و قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد. 5) و جهان بینی ما باید تعهد آور و مسئولیت ساز باشد.
جمعبندی
با نظر به مطالب مطرح شده و با نگاه به انواع جهان بینیها، ما در جهان بینی تجربی به دلیل محدودیتش در دایره آزمون و خطا و جزئی بودنش چنین معیارهایی را نمیتوانیم بدست آوریم و در جهان بینی فلسفی بدلیل اینکه به طور کامل به دلیل عدم شناختنش از جهان هستی، نمیتواند آرمانساز باشد و دیگر معایبش نمیتوان به عنوان یک مکتب قابل قبول پذیرفت اما جهان بینی دینی با نظر اینکه همه معیارهای یک جهان بینی را دارد، تنها جهان بینی است که میتواند به عنوان یک جهان بینی قابل قبول در بین سایر جهان بینیها، لحاظ گردد چون از یک طرف شناخت کاملی از آفریننده عالم هستی دارد و اینکه نظام هستی بر اساس خیر و رحمت و رساندن موجودات به سعادت و کمال میشناسد که موجودات عالم با نظامی هماهنگ در جهت حرکت به کمال به سوی پروردگار عالم در حرکتند و اینکه آفرینش هیچ موجودی از روی بیهوده انگاری نبوده بلکه جهان بر اساس یک سلسله قوانین که به اصطلاح سنت الهی نامیده میشود اداره میگردد. که در میان موجودات عالم، انسان را اشرف مخلوقات میشناساند، و به طور کلی جهان بینی دینی تنها نوع جهان بینی است که تعهد و مسئولیت افراد را نسبت به خودش، نسبت به همنوعانش، نسبت به محیط طبیعت و نسبت به خدایش بوجود میآورد و بر این اساس انسان را از خطر سقوط به دره هولناک پوچگرایی و نیست انگاری نجات میدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 82
تاریخچه بورس در جهان :
دیوید هیوم که آدام اسمیت او را بزرگترین و ارجمندترین فیلسوف عصر نامیده نخستین بار ضمن اشاره به راسته بورس ، آن را مکانی فراتر از محل صرف قهوه و هدر دادن کاغذ و جوهر و قلم می داند . او می گوید : اگر اوراق بهادار نباشند که پس اندازها را جذب کنند این وجوه صرف خرید زمین و مستغلات می شوند که در آن صورت فعالیتهای تجاری عام المنفعه لطمه می بینند.
در اواخر قرون وسطی ملاقات بازرگانان به تدریج صورت منظمی به خود می گرفت در قرن پانزدهم و حوالی 1450 میلادی ، بازرگانان بلژیکی در شهر بورژو مرکز فلانو در شمال غربی بلژیک در میدانی به نام تربوئرس در مقابل خانه بزرگزاده ای به نام فن در بوزه جمع می شدند و به داد و ستد و پرداختند . میادین محل تجمع بازرگانان به بورس مشهور شد. لزوم تأسیس بورس در شهر آنورس بلژیک در 1460 احساس گردید و آن زمانی بود که شهر بورژو به دلیل پیشروی دریا رو به ویرانی گذاشته بود و عده زیادی از بازرگانان شهر بورژو به بندر آنورس در بلژیک کوچ کرده بودند .
این پیشینه تاریخی بی شباهت به سابقه ایجاد بانک نیست که در آن مورد هم ، افرادی جهت تبادل پول روی نیمکتهای میدانهای قدیمی و سنتی اروپا می نشستند ، که بعدها نام بانک از همان لغت بنک به معنی نیمکت اخذ شد ، ایجاد بانک و بورس هر دو در نتیجه انباشت تجربه و مهارت انسان و نیاز به مکانیسمهای تسهیل کننده بوده است.
رشد بورس و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی ، با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره ، از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است و نکته قابل توجه آنکه درست در هنگام جهش معاملات بورس و پا گرفتن آن ،دول اروپایی مانند انگلستان ، آلمان و سوئیس قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت این نهاد را وضع کردند و قبل از اینکه امنیت سرمایه گذاری به خطر افتد و موجباتی فراهم شود که صاحبان پس اندازهای کوچک ، صنایع نوپای اروپایی را از موهبت مشارکت خود محروم نمایند، ضمانت های اجرایی قانونی وضع شد تا از هر گونه تقلب و تزویر و پایمال شدن حقوق صاحبان سهام جلوگیری گردد.
اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن هفدهم در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری “ هند شرقی ” سهام خود را در آن بورس عرضه نمود.
بورس آمستردام امروزه نیز یکی از منابع مهم تأمین سرمایه در سطح بین المللی است.
دومین بورس معتبر دنیا ، بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200000 پوند و با عضویت 500 نفر اقتتاح شده و آغاز به کار نمود . از ابتدای امر ، در بورس لندن اوراق بهادار خارجی و داخلی مورد داد و ستد قرار می گرفته است . بورس نیویورک در اواخر قرن هیجدهم تأسیس شده و با وجود رقیب دیگری به نام بورس امریکن ، از نظر حجم معاملات و اهمیت در بازار سرمایه آمریکا ، در مقام اول قرار دارد. گرچه تا قبل از تأسیس بورس نیویورک نیز ، اوراق قرضه و سهام شرکتها توسط دلالان و بازرگانان حرفه ای مورد داد و ستد قرار می گرفت ، اما در سال 1792 ، بیست و چهار نفر از واسطه های خرید و فروش سهام تصمیم گرفتند با انتخاب محل معیینی در آنجا مستقر شده و موجباتی را فراهم آورند تا متقاضیان خرید سهام شرکتها یا فروشندگان اوراق قرضه به آنجا مراجعه نمایند .
در آمریکا ، اولین محل شناخته شده به عنوان بورس اوراق بهادار در نیویورک در محوطه ای در زیر سایه درخت نارون بزرگی در خیابان “وال استریت ” بود که بعدها به قهوه خانه ای در نزدیکی همان محل انتقال یافت.
بورس وال استریت با جمع آوری مبالغی به نام ورودیه از دلالان ( کارگزاران ) و گسترش عملیات ، تقویت شد و به مجتمع تجاری عظیمی مبدل گردید که بعدها به نام “ بورس سهام نیویورک ” رسماً به ثبت رسید. در حال حاضر تعداد کارگزاران این بورس به چند هزار شخص حقیقی و حقوقی بالغ می گردد.
سایر بورسهای سهام در آمریکا را می توان در بوستون ، لوس آنجلس ، شیکاگو ، فیلادلفیا ، بالتیمور، سالت لیک سیتی ، دیترویت، پیتسبورگ ، سین سیناتی ، میدوست وچند شهر دیگر نام برد .
بورس توکیو در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه دنیاست . در ژاپن چندین بورس فعال ومعتبر دیگر نیز وجود دارد. بورسهاو بانکها در ژاپن ارتباط درونی پویایی دارند . بی مناسبت نیست اشاره شودکه نه بانک از ده بانک بزرگ دنیا نیز ، به ژاپن تعلق دارد. بطور کلی بورسها به سه دسته کلی زیر تقسیم می شوند :
بورس کالا:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
به نام بزرگ منقلب کننده جهان هستی
انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها ، ادامه نهضت
مقدمه :
بررسی تاریخ اسلام نشان می دهد که بعد از وفات پیغمبر مسیر انقلاب اسلامی که آن حضرت ایجاد کرده بود عوض شد . در اثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمنانی که تا دیروز با اسلام می جنگیدند ، اما بعدها با تغییر شکل و قیافه خود را در صفوف مسلمانان داخل کرده بودند ، مسیر این انقلاب و شکل و محتوای آن تا حدود زیادی عوض گردید ، بدین ترتیب که از اواخر قرن اول هجری ، تلاشهایی آغاز شد تا از این انقلاب ماهیتاً اسلامی یک انقلاب ماهیتاً قومی و عربی تعبیر بشود . وارثان میراث پیامبر به عوض این که اعتقاد داشته باشند که دین اسلام و ارزشهای اسلامی بود که پیروز گردید و به عوض آنکه به حفظ و تداوم دستاوردهای انقلاب اسلامی با همان معیارها و با همان اصول اعتقاد داشته باشند ، اعتقاد پیدا کردند به اینکه انقلاب ماهیتی قومی و عربی داشته و این ملت عرب بوده است که با ملل غیر عرب جنگیده و آنها را شکست داده است . بدیهی است که همین امر برای ایجاد شکاف در درون جامعه اسلامی کافی بود .
در سالهای پس از پیروزی انقلاب ما نیز درست در وضعی قرار داشتیم نظیر ایام آخر عمر پیامبر ، یعنی وقتی که آیه "... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون..." نازل شد . البته امروز نیز مشکلاتی نظیر آن روزها وجود دارد . پیام قرآن به ما نیز این است که حالا که بر دشمن بیرونی پیروز شده و نیروهای او را متلاشی کرده اید ، دیگر از او ترسی نداشته باشید بلکه اکنون باید از خود ترس داشته باشید ، از منحرف شدن نهضت و انقلاب است که باید ترس داشته باشید . اگر ما با واقع بینی و دقت کامل با مسائل فعلی انقلاب مواجه نشویم و در آن تعصبات و خود خواهی ها را دخالت دهیم ، شکست انقلابمان بر اساس قاعده " واخشون " و بر اساس قاعده " ان الله لا یغیر ... " حتمی الوقوع خواهد بود درست به همانگونه که نهضت صدر اسلام نیز بر همین اساس با شکست روبرو شد .
اصلی که در بسیاری از موارد صدق می کند این است که نگه داشتن یک موهبت از بدست آوردنش اگر نگوییم مشکلتر ، مطمئناً آسانتر نیست . قدما می گفتند جهان گیری از جهانداری ساده تر است و ما باید بگوییم انقلاب ایجاد کردن از انقلاب نگاهداشتن سهلتر است . در همین انقلاب خودمان بوضوح می بینیم که از وقتی که به اصطلاح شرایط سازندگی پیش آمده بود ، آن نشاط و قوت و قدرتی که انقلاب در حال کوبیدن دشمن بیرونی داشت ، تا حدود زیادی از دست داده و یک نوع تشتت و تفرقه در آن پیدا شده است . البته این تفرقه یک امر غیر مترقبه و غیر قابل پیش بینی نبود ، از قبل حدس زده می شد که با رفتن شاه آن وحدت و یک پارچگی که در میان مردم بود تضعیف شود .
از اینجا معلوم می شود که بررسی ماهیت این انقلاب به عنوان یک پدیده اجتماعی ضرورت اساسی دارد . ما می باید انقلاب خودمان را بشناسیم و همه جنبه هایش را به بهترین نحو تحلیل کنیم . تنها با این شناختن و تحلیل کردن است که امکان تداوم بخشیدن به انقلاب و امکان حفظ و نگهداری آنرا پیدا خواهیم کرد .لازم است ابتدا یک بحث کلی درباره انقلابها مطرح کنیم و بعد از آن انقلاب ایران را بطور اخص مورد بررسی قرار دهیم . در اولین قدم باید ببینیم انقلاب یعنی چه ؟
انقلاب
انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین ، علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب . به عبارت دیگر انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم ، بمنظور استقرار وضعی دیگر به این ترتیب معلوم می شود که ریشه هر انقلاب دو چیز است ، یکی نارضایی و خشم از وضع موجود ، و دیگر آرمان یک وضع مطلوب . شناختن یک انقلاب یعنی شناخت عوامل نارضایی و شناخت آرمان مردم .
در مورد انقلاب ها بطور کلی دو نظریه وجود دارد ، یک نظریه این است که اصلاً همه انقلابهای اجتماعی