لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
تفسیر و ترجمه آیه 97 سوره اعراف
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ
ترجمه : آیا مردم قریه ها پنداشتند از اینکه عذاب ما شب هنگام که به خواب رفته اند بر سر آنها بیاید ، در امانند
تفسیر المیزان :
کلمه « بیات » و همچنین « تبییت » به معناى شبیخون و شبانه بر سر دشمن تاختن است ، که یک نوع مکر به شمار مى رود، براى اینکه شب ، هنگام خفتن و آسایش انسان است ، و طبع آدمى متمایل به استراحت و صرفنظر کردن از هر کار دیگرى است .
این جمله متفرع بر ما قبل خود ذکر شده ، و بنابراین ، معنایش این مى شود که : وقتى حال جمعیت ها اینچنین بوده که با رسیدن نعمت هاى مادى و محسوس ، مغرور و از عالم ماوراى حس غافل مى شدند، عذاب خدا بدون اطلاع قبلى آنان و بطور ناگهان ، همه را نابود مى کرده ، آیا با این حال جمعیت ها مى توانند از عذابى که شبانه و در حال خواب آنها را از بین ببرد ایمن بوده باشند؟.
ترجمه و تفسیر آیه 99 سوره اعراف
أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه : آیا پنداشتند که از مکر خدا در امانند ? از مکر خدا جز زیانکاران ایمن ، ننشینند
تفسیر المیزان :
کلمه « مکر» به معناى این است که شخصى دیگرى را غافل گیر کرده و به او آسیبى برساند، این عمل از خداى تعالى وقتى صحیح است که به عنوان مجازات صورت بگیرد، انسان معصیتى کند که مستحق عذاب شود، و خداوند او را از آنجایى که خودش نفهمد معذب نماید و یا سرنوشتى براى او تنظیم کند که او خودش با پاى خود و غافل از سرنوشت خود بسوى عذاب برود، و اما مکر ابتدایى و بدون اینکه بنده معصیتى کرده باشد، البته صدورش از خداوند ممتنع است ، و ما این معنا را مکرر خاطرنشان کرده ایم .
نکته بسیار لطیفى در این سه آیه یعنى آیه « افامن اهل القرى » و آیه « او امن اهل القرى » و آیه « افامنوا مکر الله » بکار رفته و آن این است که در دو آیه اول فاعل « امن » را اسم ظاهر (اهل القرى ) آورده ، با اینکه ممکن بود در آیه دومى ضمیر بیاورد و بفرماید: « اوامنوا» لیکن این کار را نکرد تا ضمیر در آیه سومى که فاعل فعل است به هر دو آیه برگشته و در نتیجه جمعیت هلاک شده در خواب غیر از جمعیتى به حساب آید که در حالت غفلت و لعب دستخوش عذاب شدند.
و اما اینکه فرمود: « فلا یامن مکر الله الا القوم الخاسرون » جهتش را در آیه اول بیان کرد، و آن این بود که فرمود: ایمن بودن از مکر خدا در حقیقت خود مکرى است از خداى تعالى که دنبالش عذاب است ، پس صحیح است گفته شود: مردم ایمن از مکر خدا زیانکارانند، زیرا همان ایمنى شان هم مکر خدا است .
تفسیر نمونه :
عمران و آبادى در سایه ایمان و تقوى
در آیات گذشته سرگذشت اقوامى همچون قوم هود و صالح و شعیب و نوح و لوط بطور اجمال مورد بحث واقع شد، گرچه خود آن آیات به اندازه کافى براى بیان نتائج عبرت انگیز این سرگذشتها کافى بود، ولى در آیات مورد بحث به صورت گویاتر، نتیجه گیرى کرده ، مى گوید: اگر مردمى که در این آبادیها و نقاط دیگر روى زمین زندگى داشته و دارند، به جاى طغیان و سرکشى و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد، ایمان مى آوردند، و در پرتو آن تقوا و پرهیزکارى پیشه مى کردند، نه تنها مورد خشم پروردگار و مجازات الهى واقع نمى شدند، بلکه درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنها مى گشودیم (و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ).
ولى متاسفانه آنها صراط مستقیم که راه سعادت و خوشبختى و رفاه و امنیت بود رها ساختند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند، و برنامه هاى اصلاحى آنها را زیر پا گذاشتند، ما هم به جرم اعمالشان ، آنها را کیفر دادیم (و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون ).
در اینجا به چند موضوع باید توجه کرد:
1 - در اینکه منظور از ((برکات )) زمین و آسمان ، چیست در میان مفسران گفتگو است : بعضى آن را به نزول باران و روئیدن گیاهان تفسیر کردهاند، و بعضى به اجابت دعا و حل مشکلات زندگى ، ولى این احتمال نیز وجود دارد که منظور از برکات آسمانى ، برکات معنوى و منظور از برکات زمینى برکات مادى بوده باشد ، اما با توجه به آیات گذشته تفسیر اول از همه مناسبتر است ، زیرا: در آیات گذشته که مجازاتهاى شدید مجرمان و طغیانگران را شرح میداد ، گاهى اشاره به فرود آمدن سیلاب از آسمان ، و طغیان چشمه ها از زمین (همانند طوفان نوح ) و گاهى اشاره به صاعقه ها و صیحه هاى آسمانى ، و گاهى زلزله هاى وحشتناک زمینى شده بود، در آیه مورد بحث این حقیقت مطرح است که این مجازاتها واکنش اعمال خود آنها بود و گرنه اگر انسان پاک و با ایمان باشد به جاى اینکه عذاب از آسمان و زمین فرا رسد ، برکات خدا از آسمان و زمین بر او مى بارد، این انسان است که برکات را تبدیل به بلاها مى کند.
2 - ((برکات )) جمع برکت است و همانطور که سابقا گفتیم ، این کلمه در اصل به معنى ((ثبات )) و استقرار چیزى است و به هر نعمت و موهبتى که پایدار بماند اطلاق مى گردد ، در برابر موجودات بى برکت که زود فانى و نابود و بى اثر مى شوند.
قابل توجه اینکه ایمان و تقوا نه تنها سبب نزول برکات الهى مى شود، بلکه باعث مى گردد که آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نیاز به کار گرفته شود ، فى المثل امروز ملاحظه مى کنیم قسمت بسیار مهمى از نیروهاى انسانى و منابع اقتصادى در مسیر مسابقه تسلیحاتى و ساختن سلاحهاى نابود کننده صرف مى گردد ، اینها مواهبى هستند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
شهر مکه ( مسجد الحرام ) محل احرام حج تمتع
احکام حج (ویژه بانوان )
مطابق با فتاواى مرجع عالیقدر حضرت آیة اللّه العظمى حاج شیخ یوسف صانعى مدظله العالى
وجوب حجة الاسلام
مـسـالـه 1 - حـجة الاسلام بر شخص مکلف مستطیع ,واجب است .حج در تمام عمر بیش از یک مـرتبه واجب نیست ,و وجوب آن فورى است .اگر درک حج بعد از استطاعت , متوقف بر مقدماتى مانند تهیه اسباب مسافرت باشد به دست آوردن آن مقدمات لازم است .
شرایط حجة الاسلام
اول و دوم : بلوغ و عقل .مساله 2 - حج بر کودک و دیوانه واجب نیست .اگر غیربالغ حج به جا آورد, حج او صحیح است , اما از حجة الاسلام کفایت نمى کند.مساله 3 - حج براى بچه ممیز, مستحب و حج او صحیح است .در مورد بچه غیر ممیز باید ولى بچه او را مـحرم کند ولباس احرام به او بپوشاند و نیت کند که این بچه را براى عمره تمتع یا حج تمتع مـحـرم مـى کـنم .بعد از آن که بچه محرم شد یااو را محرم کردند, ولى طفل باید او را از محرمات احرام بازدارد.مساله 4 - س - نشانه هاى بلوغ در دختران چیست ؟ ج - رویـیدن موى درشت بالاى عورت , 2 - بیرون آمدن منى ,(هرچند گفته مى شود که منى زن خارج نمى شود.) 3 - دیدن خون حیض .چـنـانـچـه هـیـچ یـک از عـلائم مـذکـور مـحقق نشد, ملاک تمام شدن سیزده سال تمام قمرى مى باشد. ((1)) سـوم : حـریت .پس بر کنیز - که سابقا وجود داشته - حج و عمره واجب نیست , هرچند مال داشته باشد.چهارم : این که انسان مستطیع باشد, یعنى : 1 - از نظر مالى هزینه رفت و برگشت و هزینه عائله خود را تاوقت برگشتن داشته باشد, 2 - توانایى بدنى براى رفتن و انجام اعمال حج , 3 - باز بودن راه , 4 - زمان لازم براى رسیدن به مکه و انجام اعمال در ایام حج را داشته باشد.استطاعت مالى مساله 5 - در وجوب حج , علاوه بر هزینه رفت و برگشت ,داشتن ضروریات زندگى و آن چه را در معیشت به آن نیاز داردنیز شرط است , مثل خانه مسکونى و اثاث خانه و وسیله سوارى و غیر آن در صورتى که مناسب شان او باشد.هـمـچـنـیـن در صورت مراجعت به وطن هزینه سوغات ها ومخارج پذیرایى را داشته باشد, در صورتى که ترک آن , باعث خجلت زدگى او مى شود.مساله 6 - کسى که نیاز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد, در صورتى مستطیع مى شود که علاوه بر مخارج حج ,مصارف ازدواج را هم داشته باشد.مـساله 7 - اگر زنى مستطیع است و براى حج ثبت نام کرده و شوهر او هم مستطیع است , ولى ثـبت نام نکرده , جایزنیست نوبت خود را به هر بهانه اى به شوهر خود بدهد, ولى اگرنوبت خود را به شوهر داد, حج شوهر صحیح است و باید خود زن بعدا به حج برود.مـسـالـه 8 - اگـر زنى لوازم مازاد بر زندگى مثل لباس ,جواهرات , اشیاى قیمتى و عتیقه دارد, بـه گـونه اى که قیمت آنهابه اندازه هزینه حج است و سایر شرایط را نیز دارا مى باشد,واجب است وسـایـل مـازاد را بفروشد و به حج برود .همچنین است زر و زیور زنى که در اثر پیر شدن یا شرای ط زمان , نیاز او ازآنها برطرف شده باشد.مـساله 9 - هرگاه زنى با کسب و کار مى تواند مخارج خویش را متکفل شود و هزینه حج را تهیه کند, و در صورتى که به حج برود, شوهرش براى مخارج خانواده به زحمت مى افتداگر به زحمت افـتـادن شوهر موجب حرج براى زن نباشد,مستطیع است و باید به حج برود, بنابر این , به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمى شود.استطاعت زن به وسیله ارث مساله 10 - اگر شوهر از دنیا برود و زن در حیات شوهرش استطاعت نداشته و بعد از مردن شوهر بـا ارث او, اسـتطاعت مالى پیدا کند, ولى به جهت مرض یا پیرى نتواند به حج برود,در صورتى که مـرض و پیرى او به نحوى است که قدرت رفتن به حج را ندارد مستطیع نشده و حج بر او واجب نیست و اگر بعداز مردن شوهر, شغل یا صنعتى که بتواند بعد از برگشتن از حج ,زندگى خود را اداره کـنـد, نداشته باشد, مستطیع نمى شود,هرچند ارثى که برده براى رفتن به حج و برگشتن کافى باشد.مـساله 11 - زنى که شوهرش زنده است و مخارج زندگى او رامى پردازد, ولى پس از مرگ یکى از بستگانش , اموالى به اورسیده که به مقدار مخارج حج مى باشد, در این صورت , زن مستطیع است و باید به حج برود.استطاعت زن با مهریه مـسـاله 12 - زنى که مهریه او به مقدار مخارج حج یا بیشتر از آن است , اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه را ندارد, در این صورت ,زن حق مطالبه مهریه را ندارد و مستطیع نمى باشد.مـساله 13 - اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه زن را دارد ومطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد, با فرض این که شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد, لازم است زن مهریه خود رامطالبه کند و به حج برود و اما چنانچه براى او مفسده دارد, مثل این که ممکن است مطالبه مهر به نزاع و طلاق منجر شود,مستطیع نشده است .مـسـالـه 14 - اگر کسى در وقت ازدواج به همسر خود وعده یک حج بدهد, یعنى به عنوان مهر بـاشـد و در عقد ازدواج هم ذکر شده باشد, باید به آن عمل کند و اگر تنها صرف وعده باشد,لازم نیست عمل کند.مـسـالـه 15 - س - زمـانى که ازدواج کرده ام با مهریه ام مى توانستم به حج مشرف شوم ولى چون شـوهرم آن را نداد,نتوانستم به حج بروم و الان هزینه حج بسیار سنگین شده ومهریه ام وافى به آن نیست آیا وجوب حج بر من مستقر شده یانه ؟ ج - اگـر حـج بـر شـمـا مستقر نشده , در فرض مذکور حج بر شماواجب نیست و اگر شوهر شما متمکن بوده که مهریه شما رابدهد با این حال مسامحه کرده اید و مهریه را نگرفته اید وسایر شرای ط را نیز داشتید, حج بر شما مستقر شده و بایدحج به جا آورید.اجازه شوهر در حج مساله 16 - هر گاه زنى مستطیع باشد و بتواند بدون شوهر وبدون مشکل به سفر حج برود, شوهر حق ندارد از رفتن اوجلوگیرى نماید, چون در سفر حج واجب , اجازه شوهر براى زن شرط نیست و زن باید حج واجب خود را به جا آورد.مساله 17 - اگر زن بخواهد حج مستحبى به جا آورد, باید ازشوهر اجازه بگیرد.مـسـالـه 18 - اگر زنى که در عده طلاق رجعى به سر مى برد ودر آن ایام بخواهد حج مستحبى به جا آورد, باید از شوهر اجازه بگیرد, ولى پس از تمام شدن عده و همچنین در عده وفات وطلاق غیر رجعى اجازه شرط نیست .مـسـالـه 19 - اگر زن قبل از ازدواج نذر کرده باشد که حجى به جا آورد, و بعد از آن ازدواج کرده است , باید به نذر خود عمل کند و اجازه شوهر شرط نیست .در این صورت , شوهر هم نمى تواند او را از انجام حج بازدارد.مساله 20 - اگر زن بدون اجازه شوهر نذر کند که حجى به جاآورد, نذر او صحیح نیست و عمل به آن واجب نیست .وجود همراه در سفر حج مـسـاله 21 - اگر زن بتواند به تنهایى به حج برود و بر خود نترسد,لازم نیست محرمى همراه او بـاشـد, ولـى اگر امنیت ندارد وتنها نمى تواند به حج برود, واجب است یکى از محارم یا فردمورد اطمینانى را همراه ببرد.مساله 22 - اگر زنى به همراه نیاز داشته باشد و همراه هم مزد مى گیرد, باید مزد او را هم بدهد, ولى چنانچه توانایى پرداخت مزد او را ندارد, مستطیع نمى باشد.استطاعت زن به وسیله بذل و بخشش دیگران مـسـاله 23 - زنى که هزینه حج را ندارد, ولى شوهرش یا پدرش و یا دیگرى , به وى بگوید: به حج بـرو, من تمام هزینه آن رامى پردازم .چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد, واجب است قبول کند و به حج برود.مـساله 24 - اگر کسى مالى را به همسرش بدهد که حج به جاآورد ودر قبول آن هیچ گونه منت و خـلاف شـان نـبـاشـد و مـال هـم بـه مقدار حج و تامین زندگى او باشد, باید قبول کند و به حج برودوپس ازقبول مستطیع است وحج او حجة الاسلام مى باشد.مـسـالـه 25 - اگـر بـراى زنى به وسیله بذل مال فرزندش استطاعت بذلى حاصل شود, در این صورت حج بر او واجب است و رضایت شوهر شرط نیست .مـسـاله 26 - حج بذلى از حجة الاسلام کفایت مى کند, یعنى اگر بعد از انجام این حج , خودش هم استطاعت پیدا کند, واجب نیست دوباره به حج برود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حج
حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی
مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده < ان اول بیت للناس للذی بمکه مبارکه>
ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ماکنتم فولو وجوهکم شطره.
ومکه شهرنیایش ودعا وتضرع وبکا بلد امن پروردگار ومبحط وحی الهی ومحل نزول فرشتگان ومیعاد گاه طلایه داران رسالت توحید از آدم تا ابرهیم واز ابراهیم تا محمد(ص)واوصیای آن حضرت است.
وحرم حریم امن الهی است برای انسان ها وهمه جانداران وگیاهان وهر کسی بدان پناه برد از غضب خدادر امان است . جایجای مکه ومدینه کوهاودشتهایش گنجینه خاطرهای جاودانه ای است که دست زمان وحوادث زمین آنرا نسوده وبا حیات ایمان زنده وبا تاریخ زندگانی طلایه داران اسلام وختم رسولان وامامان
معصوم (ع)ورجال فضلیت وتقوا امیخته است واز این رواست که مکه مدینه حرم وکعبه از جغرافیا فراتر رفته وتاریخ جاودان هدایت ونهضت رهپویان وادی نور وعدل ومحبت تا قیام حضرت مهدی (عج)است.
وهریک ازمواقف ومشاهد ومناسک حج از میقات گرفته تا حرم وکعبه وصفا ومروه ورکن ومقام وعرفات منا ومشعر رازهای نمادین ورمزهای عمیق وعارفانه ای در درون دارد که دریغ است بدان توجه نشود.
اما مدینه شهر پیامبر شهر عشق وعاطفه باشکوه وجلایش ومسجد النبی باقبه خضرا وروضه ملوکتی ومنارهای نور که فضای عطر اگین بهشتی اش خاطرات نورانی ختم رسولان را تداعی می کند.
و بقیع بل گنجینه های ناشناخته وعقده های در گلو شکسته وزخم های عمیقی که بر سینه دارد از تاریخ مضلومیت وشهادت اولیای خد سخن می گوید.
قبا وشجره ومزار حمزه ومساجد کوچک وبزرگ ومحراب ها ومنارهای بلند هر یک تذکار نماز وگلبانگ اذان در طول چهارده قرن تاریخ اسلام است.
وحج زیرت تذکاری است از این خاطره ها ورازهای بی شمار .
حج فرا گیر ترین عبادتی است که جان وتن مال وتوان رنج وراحت زمزمه وتفکر وقوف وحرکت فردوجمع عقل وعشق گذشته واینده عبادت وسیاست ودنیا وآخرت رادر خودجای نهاده وهریک از مراحل آن سنگ محکمی است برای زائر که عیار جوهر ایمانش را به نمایش می گذارد.تا تسلیم پذیری اش رابیازماید وسهرا از ناسره متمایزسازد باتوجه به آثارمعنوی مادی فردی واجتماعی عبادی وسیاسی حج است که بر این فرضیه عظم تاکید فروان شده وقران کریم ان را حق خداوند بر بندگان خوانده است.
< ولله حج البت من استطاع الیه سبیلا>
اما هدف اصلی این تحقیق مروری است بر پاره ای از اسرار معنوی حج واشاراتی درباره مناسک واماکن تاریخی مکه ومدینه امید است که قبول حق قرار گیرد.
بخش اول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
آداب و احکام حج تمتع
اعمال حج تمتع سیزده چیز است که بترتیب گفته مىشود.
1- احرام
2- وقوف بعرفات که در چهار فرسخى مکه است
3- وقوف به مشعر الحرام که تقریبا در دو فرسخى مکه است
4- رفتن به منى که نزدیک مکه است و انداختن سنگ ریزه بر جمره عقبه
5- قربانى کردن در منى
6- تراشیدن سر یا گرفتن کمى از ناخن یا مو در منى
7- طواف زیارت
8- دو رکعت نماز طواف
9- سعى بین صفا و مروه
1ظ0- طواف نساء
11- دو رکعت
13- انداختن سنگ ریزه بر سه جمره در منى در روز یازدهم و دوازدهم و بعضى در روز سیزدهم هم باید بیندازند و احکام اینها گفته مىشود.
1- احرام حج
واجب است انسان بعد از تمام کردن اعمال عمره تمتع آماده شود براى انجام اعمال حج تمتع و اولین عمل احرام است که باید از مکه محرم شود و باز متوجه باید بود که این سیزده عمل هم مثل پنج عمل عمره تمتع همه عبادت است در اول هر عملى انسان باید توجه داشته باشد که چه مىخواهد انجام دهد و همچنین عمل را قربة الى الله و محض اطاعت امر خدا بجا آورد که اگر خداى نخواسته ریا و خود نمائى در عبادت داخل شود فاسد و باطل مىگردد و گذشته از این خود ریا معصیت کبیره است و باید با لبیک گفتن محرم شدن همه کس و همه چیز غیر از خدا را فراموش کنیم و با یاد حق و براى اطاعت از اوامرش اعمال را انجام دهیم.
مسئله: آداب و احکام احرام حج از پوشیدن لباس احرام و لبیک گفتن همه مثل همان احرام عمره است که گفتیم و چیزهائى که در احرام گفتیم حرام مىشود و کفاره دارد یا ندارد و کفاره آن چیست در اینجا هم همانطور است فقط در نیت تفاوت دارد که در آنجا نیت احرام عمره تمتع بود اینجا نیت احرام حج تمتع.
مسئله: وقت احرام حج وسیع است و لازم نیست فورا بعد از اعمال عمره باشد ولى باید تاخیر نیندازد تا حدى که بوقوف عرفات نرسد و مستحب آنست که روز هشتم محرم شود.
مسئله: احرام حج در هر جاى شهر مکه صحیح است گرچه در خانههائى باشد که تازه ساخته شده و جزء شهر است البته مستحب است در مقام ابراهیم و یا حجر اسماعیل محرم شود.
مسئله: احتیاط واجب اینستکه بعد از اعمال عمره بدون حاجت از مکه خارج نشود و اگر لازم بود خارج شدن احتیاط واجب آنستکه محرم شود و با احرام خارج گردد و برگردد با همین احرام برود براى اعمال حج ولى اگر کسى رعایت نکرد و بدون حاجت و بدون احرام خارج شد و برگشت و احرام بست و حج را بجا آورد عملش صحیح است.
مسئله: اگر کسى دانسته و عمدا احرام حج را ترک کند تا وقت آن بگذرد حج او باطل است و اگر روى ندانستن مسئله یا فراموشى محرم نشد و بدون احرام رفت بعرفات و منى واجب است برگردد بمکه و محرم شود و اگر برگشتن بمکه ممکن نبود باید همانجا محرم شود و اگر یادش نیامد تا بعد از تمام کردن اعمال حجحجش صحیح است.
2- وقوف به عرفات
باحتیاط واجب لازم است از بعد از زوال روز نهم تا مغرب در سرزمین عرفات باشد و مراد از وقوف همین بودن در آنجا استحالا چه بنشیند چه راه برود یا بخوابد فرقى ندارد البته اگر در تمام این مدت خواب یا بىهوش باشد وقوف او باطل است پس باید تاخیر انداختن از اول ظهر اگر کم باشد مثلا بمقدار نماز ظهر و عصر که پشتسر هم بخواند معلوم نیستحرام باشد.
مسئله: بودن در مجموع بعد از ظهر تا مغرب گرچه واجب است لکن تمام آن رکن نیست که حج بترک آن باطل شود پس اگر مقدار کمى توقف کند و برود یا طرف عصر بیاید و توقف کند حج او صحیح است اگر چه توقف نکردن او در تمام وقت دانسته و عمدى باشد آنچه در وقوف رکن است مقدارى است که گفته شود در عرفات بوده هر چند مثل یک دقیقه یا دو دقیقه باشد پس اگر هیچ به عرفات نرود رکن را ترک کرده.
مسئله: اگر دانسته و عمدى آن مقدار از وقوف را که رکن است ترک کند حجش باطل است و کفایت نمىکند براى چنین شخصى وقوف در شب عید که وقوف اضطرارى است ولى اگر بواسطه عذرى مثل فراموشى نتوانستحتى مقدار رکن در عرفات باشد براى چنین شخصى که عذر داشته کفایت مىکند از شب عید هر چند به مقدار کمى وقوف کند و این را وقوف اضطرارى مىگویند و اولى را وقوف اختیارى و اگر این مقدار از وقوف در شب را عمدا ترک کند حج او باطل است ولى اگر این را هم روى عذر و فراموشى و غفلت ترک کند و بوقوف اختیارى مشعر برسد حجش صحیح است.
مسئله: اگر کسى عمدا و دانسته پیش از مغرب از عرفات حجخارج شود و تا مغرب برنگردد باید یک شتر در راه خدا قربانى کند در هر جائى که بخواهد و اگر قدرت بر قربانى نداشت باید هیجده روز روزه بگیرد و حجش صحیح است و اگر از روى ندانستن مسئله یا سهوا اینکار را کرد کفاره ندارد و بهر حال ضررى به اصل حج نمىزند.
3- وقوف به مشعر الحرام
احتیاط واجب آنستکه شب دهم را تا اذان صبح در مشعر الحرام بسر برد و بقصد قربت و چون صبح شد نیت کند وقوف به مشعرالحرام را تا طلوع آفتاب قربة الى الله و این وقوف از صبح تا اول آفتاب وقوف اختیارى مشعر است و واجب است لکن همه آن رکن نیست بلکه رکن بمقدارى است، که گفته شود در بین الطلوعین به مشعر بوده گرچه یک دقیقه باشد که اگر کسى مقدار رکن را عمدا و دانسته ترک کند حج او باطل است.
مسئله: کسى که روى عذر مقدار رکن را درک نکند باید یکى از دو وقوف اضطرارى مشعر را درک کند یعنى یا مقدارى از شب تا اذان صبح را درک کند یا مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف کند اگر چه یک دقیقه باشد خلاصه اینکه اگر کسى بوقوف اختیارى در عرفات یا مشعر نرسد باید وقوف اضطرارى را دریابد و دانستیم که وقوف اضطرارى عرفات مقدارى از شب عید است و در مشعر دو وقوف اضطرارى دارد یکى همان شب عید تا اذان صبح دومى از طلوع آفتاب روز عید تا ظهر و در اینجا صورتهاى زیادى هست که در کتابهاى مفصل با احکامش گفته شده و چون خیلى طولانى است ذکر نکردیم اگر براى کسى پیش آمد باید در موقع باهلش رجوع کند و وظیفهاش را بفهمد و عمل کند تا حجش باطل نگردد.
4- رفتن بمنى و رمى کردن (انداختن سنگ ریزه به جمره عقبه)
کسى که حج مىکند باید در روز عید از مشعرالحرام به محلى که آنرا منى مىگویند برود و در آنجا یکى از اعمالش رمى جمره عقبه استیعنى باید هفت عدد سنگ ریزه به جمره آخرى بیندازد. مسئله: سنگ ریزهها باید متوسط باشد نه مثل شن ریز و نه سنگ بزرگ و همچنین باید از جنس سنگ باشد یعنى کلوخ و خزف و جواهرات صحیح نیست اما اقسام سنگهاى هر چه باشد حتى سنگ مرمر اشکال ندارد. مسئله: باید سنگ ریزهها از حرم باشد (حرم محدوده معینى است از شهر مکه و اطراف آن) البته نباید از مسجد الحرام یا مسجد خیف بلکه باحتیاط از سایر مساجد باشد و مستحب است از مشعر بردارد و باید بکر باشد یعنى کسى دیگرى آنها را ولى در سالهاى گذشته نینداخته باشد. مسئله: واجب استسنگ ریزهها را یکى با قصد قربت بزند نه اینکه روى جمره بگذارد و واجب است هفت عدد بطور یقین بخود جمره برسد و اگر شک کند که هفت عدد خورد یا نه باید آن قدر بیندازد تا یقین کند که هفت عدد خورد. مسئله: در رمى جمره طهارت بهیچ نحو شرط نیست بنابراین جنب و حائض و کسى که بدن یا لباسش نجس باشد مىتواند رمى کند و صحیح استحتى خود سنگ ریزهها هم اگر نجس باشد اشکال ندارد ولى باید مباح باشد یعنى از سنگ ریزههائى که دیگران برداشتهاند بدون اجازه آنها تصرف نکند. مسئله: وقت انداختن سنگ ریزه از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن و اگر فراموش کرد تا روز سیزدهم مىتواند بجا آورد و اگر تا سیزدهم یادش نیامد احتیاط آنست که سال بعد خودش یا نایبش بیندازد. مسئله: بچه و مریض ناتوان که قدرت برانداختن ندارد دیگرى باید به نیابت او بزند و کسانیکه نمىتوانند و عذر دارند از اینکه روز رمى کنند مىتوانند شب عمل کنند هر قتشب که باشد.
5- قربانى و احکام آن
بعد از رمى جمره در روز عید واجب است قربانى کند یعنى یک شتر یا گاو و یا گوسفند در منى ذبح کند و چون غالبا گوسفند قربانى مىکنند باید دانسته شود که گوسفند قربانى باید باحتیاط وجوبى یک سال او تمام شده باشد و داخل سال دوم باشد و باید از هر جهتسالم و بىعیب باشد یعنى از جهتشاخ و دم و تخم و گوش و چشم و دست و پا و غیره باید نقصى در او نباشد و همچنین باید لاغر نباشد و بنابر احتیاط باید کچلى هم نداشته باشد ولى اگر گوشش شکاف خورده باشد یا سوراخ باشد ولى ناقص و بریده نباشد اشکال ندارد و همچنین اگر شاخ بیرونى او که مثل غلاف براى شاخ سفید درونى استشکسته باشد و خود شاخ درونى سالم باشد اشکال ندارد. مسئله: انسان مىتواند خودش قربانى را ذبح کند و مىتواند نایب بگیرد و نایب باید شیعه باشد و در وقت ذبح نیت کند براى هر کس که ذبح مىکند و دانسته شود که در ذبح کفارات هم لازم است ذابح شیعه باشد. مسئله: شرکت در قربانى صحیح نیست و باید هر کس خودش یک قربانى کند. مسئله: اگر عمدا یا بواسطه عذرى روز عید قربانى نکرد احتیاط واجب آنستکه در ایام تشریق یعنى یازده و دوازده و سیزده ذبح کند و اگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
احادیث حج
از حضرت باقر (ع ) پرسیدند :
برای چه حج خانه خدا را حج نامیده اند ؟ امام فرمود : فلانی حج گزارد،یعنی رستگار شد
امام علی بن الحسین زین العابدین (ع ) می فرماید :
حج و عمره به جای آورید تا بدنهایتان به صحت و سلامت در آید، و روزی شما وسیع شود، و خرج عیالتان مکفی گردد
حضرت علی بن الحسین زین العابدین (ع ) می فرماید :
زائر بیت الله آمرزیده می شود، بهشت بر اوواجب می گردد، عمل را از سر می گیرد و مال و عیالش محفوظ است
رسول خدا (ص ) می فرماید :
کسی که دنیا و آخرت می خواهد، به خانه خدا برود
عبدالله بن فضل می گوید :
به حضرت صادق (ع ) عرضه داشتم : قرض زیادی به عهده دارم ، عائله مندم ،قدرت بر حج ندارم ، مرا دعائی بیاموز امام فرمود : به دنبال هر نماز واجب بخوان : اللهم صل علی محمد و آل محمد و اقض عنی دین الدنیا و دین الا خرة " خداوندا، درودت نثار محمد و آل محمد کن ، و دین دنیا و دین آخرت مرا ادا بنما " گفتم : دین دنیا برایم معلوم است ، دین آخرت چیست ؟ فرمود : دین آخرت حج است
رسول خدا (ص ) :
به قطاری از شتران که حاجیان را برای زیارت خانه خدا می برد، نظر فرمودند و گفتند قدمی برنمی دارند مگر اینکه برای آنان حسنه ای ثبت می شود، و قدمی نمی نهند مگر اینکه گناهی از آنان محو می گردد و چون از مناسک حج فارغ شدند، به آنان اعلام می شود، بنایی را بنا کرده اید، آن را خراب نکنید، گناهان گذشته شما بخشیده شد، از حالا به بعد عمل نیک انجام دهید
امام باقر (ع ) می فرماید :
کسی که قرآن را در مکه ختم کند از دنیا نمی رود مگر آنکه پیامبرو همچنین جایگاه خود را در بهشت ببیند
امام صادق (ع ) می فرماید :
خداوند، به چیزی بهتر از خموشی و راه رفتن به سوی خانه اوعبادت نشده است
امام باقر (ع ) می فرماید :
خداوند حج و عمره ای که مخارجش از مال حرام تأمین شده نمی پذیرد
از اسحاق بن عمار روایت شده که حضرت صادق (ع ) فرمود :
ای اسحاق کسی که یکبار خانه خدا را طواف کند، خداوندبرای او هزار حسنه ثبت می کند، هزار سیئه محو می نماید، برایش هزار درجه قرار می دهد، هزار درخت در بهشت می کارد و ثواب آزاد کردن هزار بنده به او مرحمت می فرماید، چون به ملتزم برسد هشت در بهشت به روی او باز می شود و به او می گویند : از هر دری که خواستی وارد شو اسحاق می گوید : به حضرت عرضه داشتم این همه برای کسی است که خانه خدا را طواف کند ؟فرمود : آری ، آیا به ثوابی عظیم تر از این تورا خبر ندهم ؟ گفتم : آری خبر دهید فرمود : هر کس حاجتی از برادر مؤمنش برآورده کند، به اندازه ده طواف به او ثواب می دهند
امام باقر (ع ) می فرماید :
یک نماز در مسجد الحرام بالاتر از صد هزار نماز در مساجد دیگر است
امام صادق (ع ) می فرماید:
هیچ مکان عبادتی نزد خدا محبوبتر از محل سعی نیست ، چرا که در آنجاهر متکبر گردنکشی خاضع می شود
حضرت صادق (ع ) به ابن ابی یغفور فرمودند :
در مسجد رسول خدا زیاد نماز بخوان ، که پیامبرخدا فرمودند : نماز در این مسجد برابر هزار نماز است در مساجد دیگر مگر مسجدالحرام که نماز در مسجد الحرام برابر هزار نماز در مسجد من است
حضرت صادق (ع ) می فرماید :
کسی که حاجی را ملاقات کند و با او مصافحه نماید، گویا بر حجر الاسود دست کشیده
امام صادق (ع ) درباره رمی جمرات می فرماید :
به هر سنگ ریزه ای که حاجی به سوی جمره پرتاب می کند، گناه بزرگ هلاک کننده ای از دوش جانش فرو می ریزد
امام علی بن الحسین (ع ) فرمودند :
چون حاجی قربانی کند، قربانی او بهای آزادی وی از آتش قیامت است
امام ششم (ع ) فرمودند :
زمانی که یکی از شما حج به جای آورد، حج خود را به زیارت ما در مدینه ختم کند که زیارت ما از تمام بودن حج است
حضرت سجاد (ع ) فرمودند :
آنکه در وطن عهده دار امور خانوادگی و مالی حاجی شود، اجرش مانند اجر اوست ، حتی مانند این است که خود او به زیارت رفته باشد