لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مقدمه
مدرسة حسینی عنوانی است برای رویکردی تربیتی به بزرگترین حماسة انسانی؛ حماسهای فرا تاریخی و فرا جغرافیایی برای دمیدن روح حقیقت انسانی در همگان، و راه نمودن مردمان به سوی تعالی.
مدرسة حسینی مدرسة آراستن سپاهیان عقل است و رویایی با سپاهیان جهل؛ و حسین (ع) سالار سپاهیان عقل است:
نور در برابر ظلمت
بصیرت در برابر حماقت
معرفت در برابر جهالت
عزت در برابر ذلت
محبت در برابر عداوت
فضیلت در برابر رذیلت
خدمت در برابر خیانت
حریت در برابر رقیت
هدایت در برابر ضلالت
سعادت در برابر شقاوت
بخش اول
ساختار مدرسه حسینی
خاستگاه و شاکلة مدرسه حسینی
مدرسه حسینی مدرسهای است برخاسته از مدرسة تربیتی پیامبر اکرم (ص) و امیرمومنان (ع)؛ مدرسهای که به انحراف رفته و رو به اضمحلال بود و حسین (ع) آن را با پرچمی برافراشت که پیوسته در اهتزار است.
مدرسه حسینی مدرسه فهم درست اسلام و دریافت جامعیت آن و ارائة آن در هندسهای صحیح است. این سه امر حیاتی یعنی فهم درست اسلام و دریافت جامعیت آن و ارائه آن در هندسه ای صحیح است. این سه امر حیاتی یعنی 1- فهم درست اسلام 2- جامعیت اسلام و 3- هندسة صحیح اسلام، پس از پیامبر دچار افتهای سخت و دگرگونیهای شگفت شد و با قدرت گرفتن امویان این انحراف و اضمحلال به اوج خود رسید.
فهم درست اسلام
چنانکه اشاره شد، پس از پیامبر اکرم (ص) فهم درست اسلام به انحراف گرایید و قرائتهایی از اسلام پیدا شد ه هیچ نسبتی با اسلام پیامب رنداشت. پس از رسول خدا (ص) اوصیای آن حضرت سخت تلاش کردند تا فهم دست اسلام ار تبیین کنند و کج فهمیها و بدفهمیها را بزدایند.
بدین ترتیب حسین (ع) در همان آغاز راه نهضت خویش بنای مدرسة تربیتی خود را گذاشت.
«حسین بن علی (ع) وقتی سخن می گوید، نمی فرماید من با یزید بیعت نمی کنم، بلکه در نوع مواقع حساس چنین می گوید که مثل من، با مثل یزید بیعت نمی کند. یعنی این قضایا، قضایای شخصی نیست، بلکه تا تاریخ هست، این مبارزات هم هست. هر کسی که مثل من فکر کند، با کسی که مثل یزید فکر می کند، بیعت نمی کند.»
حسین (ع) اسلام را اینگونه می فهمید: آیین حریت، عبودیت، عزیت و استفامت، پس چگونه می توانست تن به اسارت و ذلت بسپارد و در برابر ستم و ستمگران استقامت نورزد.
آیین حسینی، آیین زندگی در پرتو کرامت انسانی و عزت ایمانی است و مبارزه در راه تحقق عدالت اجتماعی و سعادت حقیقی و زندگی در سایة خواری و پستی، جز تباهی و بدبختی نیست. حسین (ع) در نخستین خطبة خود در سرزمین کربلا فرمود:
«الا ترون ن الحق لا یعمل به ، و ان الباطل لا یتناهی عنه؟ لیرغب المومن فی لقاءالله محقا. فانی لا اری الموت الا سعاده، و لا الحیاه مع الظالمین الا برما.»
آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل دوری نمی شود؟ در این صورت شایسته است که مؤمن (با عزت) لقای پروردگارش را خواهان شود. من مرگ را جز خوشبختی نمی دانم، و زندگی با ستمکاران را جز به ستوه آمدگی و بدبختی نمی بینم.
جامعیت اسلام
اسلام زمانی حیاتبخش و سعادت آور است که در شکل جامعش مطرح شود و همة وجوه آن مورد توجه قرارگیرد.
پس از پیامبر اکرم (ص) به تدریج وجوهی از اسلام را تعطیل کردند و امویان و نیز حکومتهای ستمگر پس از آنان درجهت منافع خود، اسلام را از جامعیت انداختند، چنانکه امام صادق (ع) در بارة این حرکت بنی امیه و تخدیر جامعه فرموده است:
«ان بنی امیه اطلقو للناس تعلیم الایمان و لم یطلقوا تعلیم الشرک لکی اذا حملوهم علیه لم یعرفوه.»
همانا بنی امیه راه فرا گرفتن ایمان را برای مردم باز گذاشتند ولی راه فرا گرفتن شرک را بستند، برای اینکه چون مردم را به شرک کشاندند، مردم شرک را نشناسند.
آنان اجازه می دادند که مردمان با ایمان آشنا شوند و نماز و روزه و حج را ترویج می کردند، ام ااجازه نمی دادند که مردم با شرک آشنا شوند، زیرا آنگاه به راحتی مصادیق شرک و راه و رسم مشرکانه و ضد دینی آنان را در لباس اسلام می شناختند.
مدرسة حسینی، مدرسة جامعیت اسلام است. مدرسة حسینی، مدرسة رفع ظلمتها، زدودن غلظتها و لطیف شدن وجود هاست که مربی این مدرسه -حسین (ع)- همة لطافتها را داراست و مهرمانی و دوستی سراسر وجودش را آراسته است.
رسالت سیاسی حسین (ع) در آن دوران تاریک این بود که سلطنت شوم امویان را رسوا سازد و سرزمینهای اسلام و مرزهای قرآن و مصالح اهل قبله را از دست آنان به در آورد تا اسلام و مسلمانان از آن فتنه و تباهی بیاسایند، حکمرانی فاسد حکومت شام را از جای حکومت پاک اسلامی بزداید و تحریفها را پاک سازد تا روح اسلام همانند روزگار پیامبر تجلی کند. حسین (ع) مصمم بود تا واقعیت امویان را نشان دهد و اسلام و سرنوشت اسلام را از چنگ آنان بیرون آورد.
هندسة صحیح اسلام
مدرسة حسینی ، مدرسه ای است که می آموزد اجزا و اعضای پیکر اسلام در چه نسبتی قرار گیرند تا هندسه ای صحیح رخ نماید. این مدرسه، مدرسه ارائه صحیح اسلام است، هندسه ای که موزون ، معتدل، حنیف،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 190
مقدمه :
تاریخ همواره شاهد نبردها و مصیبت هایی بوده که به دلیل سرکشی نفس بشرپدیدآمده اند دیروز صدای شمشیرها و امروز غرش انواع سلاح های جنگی راکسانی برپاکرده اند که یا تعلیم ندیده اند یا تعلیم آنها همراه با تهذیب نفس نبوده پس هیچ گاه نباید نقش و جایگاه ارزشمند معلم را نادیده گرفت . معلم امانتی خطیر و پرارزش را دراختیار دارد و باید امانتدار باشد اوچه درتربیت فرزندان درمحیط خانه وچه رهبری سیاسی- اجتماعی نقش مهمی دارد وباید برای معلم شرایطی فراهم باشد تا به این وظیفه مهم خودجامعه عمل بپوشاند و درقرآن کریم نیز به نقش ارزشمند معلمان اشاره شده است و نهج البلاغه بهای معلم را با بهشت مقایسه کرده است . بهترین برنامه ها و غنی ترین محتوای آموزشی بدون وجود مربیانی کارآزموده و با انگیزه به ثمرنخواهد رسید پس می توان با افزایش انگیزه در فردکارایی او را افزایش داد تا از اتلاف وقت و هدر رفتن نیروهای بالقوه جلوگیری کرد امروزه رابطه انگیزه وکارآمد بودن کارکنان و بازده سازمانی اهمیت فراوان دارد . (گنجی 1376 ، ص 23 ) .
در دهه های اخیربه این مطلب تأکید شده است که آموزش و پرورش زیربنای توسعة اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هرجامعه است . بررسی عوامل مؤثردر پیشرفت و ترقی جوامع نشان می دهدکه همة این کشورها ، آموزش وپرورش توانمند وکارآمدی داشته اند . نگاهی به تاریخ ملل نیز بیان کنندة این واقعیت است که دوران شکوفایی و درخشیدن آنها با رشد و پویایی نظام های آموزشی و پرورش آنان مقارن بوده است . از
سوی دیگرامروزه تعلیم و تربیت آدمی را از دشوارترین ، ظریف ترین و پرثمرترین کارهای انسان می دانند . آن را امری پرارج ووقت گیرتوصیف می کنند دراین میان معلمان برترین نقش را به عهده دارند و نقطة آغاز هم تحول آموزشی وپرورشی به شمار می روند همة کشورها به معلمان اثربخش و با انگیزه به عنوان یکی از ارکان اصلی آموزش و پرورش نیاز دارند تا بتوانند جوانان خود را درقالب سیستم تعلیم وتربیت خود پرورش داده و برای آینده ای بهتر مجهزکنند . ( تدریس حسنی ، 1378 ، ص 14 )
تحولات سریع آموزشی به طورچشمگیری نیاز به ظرفیت سازی گسترده ذهن معلمان و شناخت بیشتر پیچیدگی های تعلیم وتربیت را آشکارمی سازد و میل آنان را برای افزایش دانش حرفه ای خود برمی انگیزد . ( بهرنگی ، 1384 ، ص 22 )
درسالهای اخیر اهمیت بررسی عوامل ایجادکنندة انگیزه در رفتار معلمان به منظور حل مشکلات آموزشی و تربیتی کشورها بیش ازگذشته مشهودگردیده است .
اکثرصاحبنظران،شناخت عوامل ایجادکنندة انگیزه درمعلمان راازعوامل مهم سازگاری معلم باشغل خودمی دانند و همچنین تأکید دارندکه چنانچه معلم باانگیزة کافی درشغل خودحاضرشود،میزان عملکردوکارایی اوافزایش می یابد.(تدریس حسنی،1378،ص20) و برطبق نظرمحقق دراین صورت ازروش های نوین آموزشی با انگیزة بیشتری استفاده می کند .
نظام آموزش وپرورش ،گرچه دارای معلمان دلسوز زیادی است مع هذا تعلیم و تربیت
مطلوبی ندارد . به عبارت دیگر شرایط و وضعیت حاضر، مؤید ومحرک فعالیت حرفه ای معلمان نیست ، درنتیجه نظام آموزش وپرورش به طورکلی دستخوش نابسامانی است که پیامدآن کاستی های متعدد ازجمله افت تحصیلی به عنوان نمونة بارزآن می باشد .تلاش برای اصلاح چنین وضعی بدون توجه به رشد حرفه ای معلمان وایجاد انگیزه جهت دستیابی و اجرای روشهای نوین تدریس کاری عبث و بیهوده است زیرا معلمان بیش ازهر عامل دیگری درپیشرفت فعالیت های تربیتی تأثیردارد .
دردنیای پیچیده امروز هیچ کس بی نیاز ازتعلیم وتربیت نیست . امروز فعالیت درمدرسه و آموختن ، خود بخش عظیمی از زندگی انسانها شده است ، دیگرنمی توان باطرزتلقی گذشته به شاگرد و تربیت او نگریست از برکردن بدون فهم مطالب درسی ، دلهره و اضطراب ناشی از امتحان وسرزنش معلمان و والدین همیشه موجب نفرت وگریز ازکلاس درس ومحیط آموزشی می شد . ( سعادتی ، 1378 ، ص 35 )
درگذشته که هدف های تعلیم وتربیت منحصرا معطوف بود به انتقال تجارب و معلومات پیشینیان به نسل های نو ، فرآیند تدریس به شیوه معلم محوری اجرامی گردید . اما با تحولاتی که به تدریج درقرون وسطی به بعد ونگرش نسبت به کودکان صورت گرفت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مقدمه
مدرسة حسینی عنوانی است برای رویکردی تربیتی به بزرگترین حماسة انسانی؛ حماسهای فرا تاریخی و فرا جغرافیایی برای دمیدن روح حقیقت انسانی در همگان، و راه نمودن مردمان به سوی تعالی.
مدرسة حسینی مدرسة آراستن سپاهیان عقل است و رویایی با سپاهیان جهل؛ و حسین (ع) سالار سپاهیان عقل است:
نور در برابر ظلمت
بصیرت در برابر حماقت
معرفت در برابر جهالت
عزت در برابر ذلت
محبت در برابر عداوت
فضیلت در برابر رذیلت
خدمت در برابر خیانت
حریت در برابر رقیت
هدایت در برابر ضلالت
سعادت در برابر شقاوت
بخش اول
ساختار مدرسه حسینی
خاستگاه و شاکلة مدرسه حسینی
مدرسه حسینی مدرسهای است برخاسته از مدرسة تربیتی پیامبر اکرم (ص) و امیرمومنان (ع)؛ مدرسهای که به انحراف رفته و رو به اضمحلال بود و حسین (ع) آن را با پرچمی برافراشت که پیوسته در اهتزار است.
مدرسه حسینی مدرسه فهم درست اسلام و دریافت جامعیت آن و ارائة آن در هندسهای صحیح است. این سه امر حیاتی یعنی فهم درست اسلام و دریافت جامعیت آن و ارائه آن در هندسه ای صحیح است. این سه امر حیاتی یعنی 1- فهم درست اسلام 2- جامعیت اسلام و 3- هندسة صحیح اسلام، پس از پیامبر دچار افتهای سخت و دگرگونیهای شگفت شد و با قدرت گرفتن امویان این انحراف و اضمحلال به اوج خود رسید.
فهم درست اسلام
چنانکه اشاره شد، پس از پیامبر اکرم (ص) فهم درست اسلام به انحراف گرایید و قرائتهایی از اسلام پیدا شد ه هیچ نسبتی با اسلام پیامب رنداشت. پس از رسول خدا (ص) اوصیای آن حضرت سخت تلاش کردند تا فهم دست اسلام ار تبیین کنند و کج فهمیها و بدفهمیها را بزدایند.
بدین ترتیب حسین (ع) در همان آغاز راه نهضت خویش بنای مدرسة تربیتی خود را گذاشت.
«حسین بن علی (ع) وقتی سخن می گوید، نمی فرماید من با یزید بیعت نمی کنم، بلکه در نوع مواقع حساس چنین می گوید که مثل من، با مثل یزید بیعت نمی کند. یعنی این قضایا، قضایای شخصی نیست، بلکه تا تاریخ هست، این مبارزات هم هست. هر کسی که مثل من فکر کند، با کسی که مثل یزید فکر می کند، بیعت نمی کند.»
حسین (ع) اسلام را اینگونه می فهمید: آیین حریت، عبودیت، عزیت و استفامت، پس چگونه می توانست تن به اسارت و ذلت بسپارد و در برابر ستم و ستمگران استقامت نورزد.
آیین حسینی، آیین زندگی در پرتو کرامت انسانی و عزت ایمانی است و مبارزه در راه تحقق عدالت اجتماعی و سعادت حقیقی و زندگی در سایة خواری و پستی، جز تباهی و بدبختی نیست. حسین (ع) در نخستین خطبة خود در سرزمین کربلا فرمود:
«الا ترون ن الحق لا یعمل به ، و ان الباطل لا یتناهی عنه؟ لیرغب المومن فی لقاءالله محقا. فانی لا اری الموت الا سعاده، و لا الحیاه مع الظالمین الا برما.»
آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل دوری نمی شود؟ در این صورت شایسته است که مؤمن (با عزت) لقای پروردگارش را خواهان شود. من مرگ را جز خوشبختی نمی دانم، و زندگی با ستمکاران را جز به ستوه آمدگی و بدبختی نمی بینم.
جامعیت اسلام
اسلام زمانی حیاتبخش و سعادت آور است که در شکل جامعش مطرح شود و همة وجوه آن مورد توجه قرارگیرد.
پس از پیامبر اکرم (ص) به تدریج وجوهی از اسلام را تعطیل کردند و امویان و نیز حکومتهای ستمگر پس از آنان درجهت منافع خود، اسلام را از جامعیت انداختند، چنانکه امام صادق (ع) در بارة این حرکت بنی امیه و تخدیر جامعه فرموده است:
«ان بنی امیه اطلقو للناس تعلیم الایمان و لم یطلقوا تعلیم الشرک لکی اذا حملوهم علیه لم یعرفوه.»
همانا بنی امیه راه فرا گرفتن ایمان را برای مردم باز گذاشتند ولی راه فرا گرفتن شرک را بستند، برای اینکه چون مردم را به شرک کشاندند، مردم شرک را نشناسند.
آنان اجازه می دادند که مردمان با ایمان آشنا شوند و نماز و روزه و حج را ترویج می کردند، ام ااجازه نمی دادند که مردم با شرک آشنا شوند، زیرا آنگاه به راحتی مصادیق شرک و راه و رسم مشرکانه و ضد دینی آنان را در لباس اسلام می شناختند.
مدرسة حسینی، مدرسة جامعیت اسلام است. مدرسة حسینی، مدرسة رفع ظلمتها، زدودن غلظتها و لطیف شدن وجود هاست که مربی این مدرسه -حسین (ع)- همة لطافتها را داراست و مهرمانی و دوستی سراسر وجودش را آراسته است.
رسالت سیاسی حسین (ع) در آن دوران تاریک این بود که سلطنت شوم امویان را رسوا سازد و سرزمینهای اسلام و مرزهای قرآن و مصالح اهل قبله را از دست آنان به در آورد تا اسلام و مسلمانان از آن فتنه و تباهی بیاسایند، حکمرانی فاسد حکومت شام را از جای حکومت پاک اسلامی بزداید و تحریفها را پاک سازد تا روح اسلام همانند روزگار پیامبر تجلی کند. حسین (ع) مصمم بود تا واقعیت امویان را نشان دهد و اسلام و سرنوشت اسلام را از چنگ آنان بیرون آورد.
هندسة صحیح اسلام
مدرسة حسینی ، مدرسه ای است که می آموزد اجزا و اعضای پیکر اسلام در چه نسبتی قرار گیرند تا هندسه ای صحیح رخ نماید. این مدرسه، مدرسه ارائه صحیح اسلام است، هندسه ای که موزون ، معتدل، حنیف،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مقدمه
حضرت حسین بن علی( جهانیان را در پرتو مصباح هدایت وجود خود به علم و معرفت و در سایة سفینة نجات خود ، همه را به ساحل سعادت رهنمون است ؛ لیکن انسانهای ارزشمند در برابر این حقیقت والای هستی ، تنها کسانیند که هم در پرتو آن مصباح ، جهالت و نادانی را از صحنة وجود دور کرده و با برهان قاطع اندیشه و معرفت زنده اند و هم در ذِلّ سفینة حسینی از ذلالت و گمراهی رسته و با قوت انگیزه و عمل ، با رگه های عمیق حیات پیوند دارند . آنان شایستگانی هستند که دو بال علم و عمل از مکتب حسینی( تحصیل کرده و به پرواز درآمده اند . نهضت حسینی( سراسر قیام و حماسه است؛ لیکن قیامی در عرصة اندیشه و از مرداب تحجر و باتلاق عصبیت خارج شدن و به آسمان معرفت و سپهر معنویت دست یازیدن ؛ که قیام در عرصة عمل و انگیزه نیز خروج از استکبار و استبداد و برون رفت از انزوا و هجران است و این هر دو را تنها در سایة این نهضت میتوان تحصیل کرد . گر چه روزگار ، همیشه وصف واحدی ندارد و فراز و نشیب زمانه بسیار است لیکن وظیفة پروراندن و تمرین جناح علم و اندیشه و ریاضت و تقویت اجنحه عمل برای همیشه و همگان است . و کسانی که در روزگار یسر و آسانی ، صعوبت و دشواری را تجربه می کنند ، میتوانند در زمانة عثر و مشقت ، به راحتی و آسودگی گذران زندگی کنند . اندیشة بلند سالار شهیدان حضرت حسین بن علی( که در قیام باشکوهش متبلور گشت ، نمادها و ظهورات مختلفی دارد که هر یک از اندیشمندان به نوبة خود ، مطابق شخصیت علمی و فرهنگی خویش به دنبال چهرة نهضت حسینی( هستند و عمق باورها و حتی گرایشهای حضرت را استنباط می کنند . البته برخی از چهره های آن نهضت روشن و ظاهر است مانند جلوه های حماسی و عاطفی نهضت که عمدة اوساط مردم نیز تنها از این دو منظر مباحث نهضت را دنبال می کنند اما برخی دیگر از جنبه ها و ابعاد آن نهضت مخفی و باطن است ، همانند منظره های عرفانی و حکمی نهضت که تنها دیدگاه نافذ و بصیرت نافض انسانهای حکیم و فرزانه میتوانند با کاویدن و جستار نمودن آن پرده نشین را شاهد بازاری کنند .
از چهره های باطن نهضت حسینی( تفکر عقلی و عقلانیت نهفته در آن است . گر چه تمامی جلوه ها و مظاهر نهضت زیبا و میراث جاودان انسانی است ، لیکن لایه های درونی نقش اساسی و اصلی را ایفا می کنند که با شناخت آن چهره ، احیاناً شبهات و سوالات روزگذر نیز به محاق می رود و تمام صحنة نهضت همانند جلوه های برتر آفرینش روشن و متجلی است .چون یکی از مسائل اساسی روز ، مبحث عقلانیت است که پیرامون آن آرای افراطی و تفریطی ابراز شده ، استاد معظم ، حضرت آیت ا… جوادی آملی از این منظر نیز نهضت حسینی( را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند تا چهرة باطنی نهضت که عقل و عقلانیت اصیل و مستحکم و تثبیت شده با مصباح وحی است ، وضوح بیشتری یابد .
شکوفاگران عقل
رسالت رهبران الهی
انسان موجودی متفکر و مختار است و برای انجام کارها نخست باید در حق و باطل ، صدق و کذب ، و حسن و قبح آنها بیندیشد تا به صحت آن ، جزم علمی یابد ؛ آنگاه باید انجام آن را تصمیم بگیرد تا عزم عملی داشته باشد . نیز دستمایة اولی جزم علمی و عزم علمی در فطرت او نهاده شده است ؛ چنان که پیامبر گرامی (ص) فرمود : «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه» ؛ «مردم ، معادنی مانند معادن طلا و نقره هستند» . هیچ انسانی بدون این گنجینة درونی آفریده نشده است ؛ هر چند استعداد همة افراد بشر برای دریافت اندیشة صائب و انگیزة صالح یکسان نیست .
از این رو ، مسئولیت الهی هر کسی نیز به اندازة توانایی و استعداد خدادادی اوست . خداوند استعداد لازم را که حد نصاب تکلیف است ، به همگان داده است ؛ ولی به برخی از افراد ، بر اساس «یفعل ما یشاء» استعدادی برتر بخشیده است . البته مشیت او حکیمانه است و هرگز بدون توسل یا با توسل دیگران تدبیر حکیمانة خدا تغییر نمی کند ، «یا من لاتبدل حکمته الوسائل» .
خداوند ، بشر را به منابع ادراکی و مجاری تحریکی مجهز کرده و در نهاد او گنجینه ای از گوهرهای فطرت و خرد نهاده است . بنابراین ، زمینة اندیشه و انگیزة خردمندانه در همة انسان ها وجود دارد ؛ ولی بسیاری از آنان ، این گوهرهای گرانبها را در میان اغراض و غرایز پلید مادی به خاک سپرده اند ؛ زیرا خواسته های مادی به جهان طبیعت وابسته و به زندگی روزمره وی گره خورده است و لازم زندگی در این جهان خاکی ، پیوستگی با چنین امیالی است .
پیامبران آمدند که جامعة بشری را آگاه نمایند تا آنان رهبری خویش را به دست آفریدگار خود بسپارند ؛ آفریدگاری که از گذشته و آینده و درون و بیرون انسان آگاه است و سود و زیان او را به خوبی می شناسد . انبیا در نخستین گام کوشیدند تا عقل را که نخستین سرمایة بشر است ، شکوفا کنند ، چه عقل نظری و اندیشة ناب و چه عقل عملی و انگیزة صحیح .
زیرا در پرتو جهان بینی و اندیشة برهانی است که بشر از گزند مغالطه های حس ، وهم و خیال مصون می ماند و موحدانه به جهان می نگرد و برای مجموع نظام کیهانی آغاز و انجامی قائل می شود . نیز در سایة اندیشه خردمندانه است که بشر انگیزة صحیح می یابد و دانسته هایش را به کار می بندد و شهوت و غضب را که ابزار کارگاه نازل است ، به بارگاه رفیع انگیزة صالح خویش راه نمی دهد و چنین انگیزه ای را از راهبری اراده و عزم الهی بهره مند می کند .
حضرت علی( دربارة هدف بعث رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید :
«فهداهم به من الضلاله و انقذهم بمکانه من الجهاله» ؛ «خداوند با فرستادن پیامبر اکرم (ص) جهل مردمان را به دانش و گمراهی آنان را به هدایت مبدل کرد» . نیز در زیارت اربعین امام حسین( که وارث پیامبران الهی است ، آمده است : «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» ؛ یعنی هدف سالار شهیدان( از قیام و شهادت ، رهایی مردم از جهل و عالم شدن و به کارگیری علم از سوی آنان بود . قرآن کریم نیز هدف آفرینش بشر را تکامل سیرة نظری و عملی او می داند ؛ چنان که دربارة سیرة نظری انسان می فرماید : «الله الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل