لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
حضرت امام حسین علیه السلام
نام شریف : حسین
کنیه شریف : ابوعبدالله
لقب شریف : خامس آل عبا ، سبط ، شهید ، وفی ، زکی
پدر گرامی : حضرت علی بن ابی طالب ( ع )
مادر مکرمه : حضرت فاطمه ( س)
تاریخ ولادت : شنبه سوم شعبان ، سال چهارم هجری
مکان ولادت : مدینه
مدت عمر شریف : 57 سال
قاتل : صالح بن وهب مزنی ، سنان بن انس و شمر بن ذی الجوشن ( لعنت خدا بر آنها )
زمان شهادت : جمعه دهم محرم ، سال 61 هجری
مکان شهادت و دفن : کربلا
ولادت
میلادبابرکت حضرت ابی عبدالله الحسین(ع)،دومین فرزند امام علی ( ع ) و فاطمه زهرا ( س ) بنابر مشهور ، روز سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه بوده است .
چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (ص) رسید ، به حضرت علی (ع) و فاطمه فرمود تا کودکش را بیاورد . اسماء او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص) برد ، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت .
به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش ، امین وحی الهی ، جبرئیل ، فرود آمد و گفت :
(( سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا ، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون ( شبیر ) چون علی برای تو بسان هارون که به عربی ( حسین ) خوانده می شود . نام بگذار )).
و به این ترتیب نام پرعظمت (( حسین )) از جانب پروردگار ، برای دومین فرزند فاطمه(س) انتخاب شد .
روز هفتم ولادتش ، گوسفندی را برای ایشان کشتند و سر آن حضرت را تراشیدند و هم وزن موی سر او را به عنوان عقیقه نقره صدقه دادند .
پس از ولادت ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) نام وی را (( حسین )) گذاشت ، آن گاه او را بوسید و گریست و فرمود : (( تو را مصیبتی عظیم در پیش است ، خداوندا ! کشنده او را لعنت کن .))
(( اسماء بنت عمیس )) می گوید : وقتی امام حسین (ع) متولد شد رسول خدا ( ص ) آمد فرمود : اسما ! پسرم را بیاور من کودک را در پارچه سفیدی پیچید م و به حضرت دادم.
حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و بعد در حالی که او را در دامن خود گذاشته بود ، گریست .
گفتم : پدر و مادرم فدایت چرا گریه می کنی ؟
فرمود برای این پسرم .
گفتم : او در همین ساعت متولد شده و تو برایش گریه می کنی ؟
فرمود : آری ای اسماء ، گروه سرکشی او را می کشند و خدا شفاعتم را نصیبشان نکند .
بعد فرمود : این خبر را به فاطمه نرسان که تازه فرزندش به دنیا آمده .
مسعودی می نویسد : امام حسین (ع) مدت هفت سال با رسول خدا (ص) بود و در این مدت ، آن حضرت خود متصدی غذا دادن و علم و ادب آموختن به اما حسین (ع) بود .
شدت علاقه پیامبر اکرم (ص) به حسین (ع) به قدری بود که کوچکترین ناراحتی او را نیمیتوانست تحمل کند .
روزی پیامبر از در خانه فاطمه (س) می گذشت ، صدای گریه حسین را شنید ، وارد خانه شد و به دخترش فرمود : مگر نمی دانی که گریه حسین در من چقدر مؤثر است ، آن گاه طفل را بوسید و گفت : (( خداوند ! من این کودک را دوست دارم تو نیز او را دوست بدار . ))
(( حسین منی و انا من حسین ، احب الله من احب حسینا سبط من الاسباط ))
یعنی : (( حسین از من است و من از حسینم ، خداوند دوست دارد کسی را که حسین را دوست میدارد ، حسین سبطی از اسباط است )) .
مقام امام حسن و امام حسین (ع) در دوران کودکی
از نشانه های روشن اوج کمال حسن و حسین ( علیهما السلام ) آیات قرآنی است که در شأن آنان به خاطر کردار نیکشان بر پیامبر ( صلی الله علی و آله و سلم ) نازل گردید . با اینکه خردسال بودند و نظیر آن مورد هیچ کسی نازل نشده است .
خداوند در قرآن می فرماید :
(( ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیماً و اسیراً انما نطعمکم لوجه اللهلا نرید منکم جزاء و لا شکوراً انا نخاف من ربنا یوماً عبور ساً قمطریراً فوقیهم الله شر ذلک ذلک الیوم ولقیم ولقیهم نضره و سروراً . وجزاهم بما صبروا جنه و حریراً ))
(( آنان ] پیامبر ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین ( علیهم السلام ) [ غذای خود را به خاطر دوستی خدا ، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند ( و می گویند ) ما شما را در راه خدا طعام می دهیم ، از شما را در راه خدا طعام می دهیم ، از شما نه پاداشی می خواهیم و نه سپاسگزاری ، بی گمان ما از پروردگارمان می ترسیم در روزی گرفته روی پریشان باشد ، پس خداوند آنان را از شر آن روز نگاه داشت و آنان را شاد و خرم نمود و به خاطر صبر و شکیبائیشان ، خداوند بهشت و لباس حریر بهشتی را به آنان پاداش داد . ))
این گفتار خداوند ، شامل حال حسن و حسین ( علیهما السلام ) همراه پدر و مادرشان شد و در ضمن بیانگر گفتار آن دو بزرگوار و حالت درونی آنان است و این دو ( گفتار ، و حالت معنوی ) نشانگر آشکار امامت و حجت بزرگ حسن و حسین ( علیهما السلام ) بر مردم می باشد . و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)با صراحت به امامت امام(( ابنای هذان امامان قامااو قعدا؛این دو پسرانم ، دو امام هستند خواه بپاخیزند ( و بجنگند ) و خواه بنشینند ( و صلح کنند ) . ))
گویند سلمان می گفت از پیامبر (ص) شنیدم در باره حسن و حسین ( علیهما السلام ) می فرمود :
((اللهم انی احبهما فاحبهما و احب من اجبهما )).
(( خدایا ! من حسن و حسین ( علیهما السلام ) را دوست دارم پس آنان را دوست بدار و نیز دوست بدار آن کسی را که آنان را دوست دارد . ))
و نیز فرمود : (( کسی که حسن و حسین ( علیهما السلام ) را دوست بدارد ، او را دوست دارم و کسی را که من دوست دارم خداوند او را دوست دارد و کسی را که خداوند دوست بدارد او را وارد بهشت می کند و هر آن کس که حسن و حسین ( علیهما السلام ) را دشمن دارد ، من او را