لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
عنوان مقاله: حماسه غزه
مقدمه:
در ایامی که روزهای پایانی سال 2008 میلادی رقم می خورد و در حالیکه قرار بود درایالات متحد آمریکا، رئیس جمهوری ظاهراً متفاوت به لحاظ عقیده و کردار روی کار بیاید، اسرائیل به منظور اعاده حیثیت از گذشته ناکام خود، در جنگ جنوب لبنان با حزب الله، یورشی همه جانبه را به نوار غزه با هدف انهدام دولت قانونی حماس در فلسطین به راه انداخت.
این جنگ که 22 روز به طول انجامید و با اعدان آتش بس یکجانبه از سوی اسرائیل، هر چند به صورت موقت و ناپایدار متوقف شد، گذشته از بعد نظامی سخت افزاری، یک بعد نظامی نرم افزاری، یعنی عملیات روانی هم داشت.
جنگ نرم افزاری غزه، گسترده ترین عملیات روانی به اجرا در آمده، توسط طرفهای متخاصم در تاریخ خاورمیانه را در بر می گرفت و در شرایطی رخ داد که هر دو طرف با آمادگی کامل به آن وارد شدند.
دراین عملیات اسرائیل سه سال قبل واحد جدید عملیات روانی را در نیروهای مسلح خود سازماندهی و 8 ماه قبل از حمله به غزه، مدیریت ملی اطلاعات را در قالب یک واحد مستقل برای هماهنگی کلیه برنامه های این چنین به وجود آورده بود.
همچنین حماس نیز در کنار سازماندهی نیروهای رزمی، نیروهای کاملاً متخصص و ورزیده ای را برای رویا رویی با اسرائیل در این حوزه، آموزش و در اختیار داشت.
عملیات روانی غزه، بهره گیری از پیشرفته ترین فناوریهای ارتباطی و انواع تاکتیک ها و تکنیک های فریب را از سوی هر دو طرف به نمایش گذاشت، هرچند درعمل اسرائیل به رغم استفاده از تمام ظرفیت ها و تجربیات حاصل از جنگ سال 2006 خود در جنوب لبنان در آن توفیقی پیدا نکرد و کفه ترازو در این عملیات نیز به سود «حماس» پایین رفت.
تعریف عملیات روانی:
وزارت دفاع آمریکا، عملیات روانی را این چنین تعریف می کند: « استفاده برنامه ریزی شده از تبلیغات و سایر تدارکات روانی، یا هدف اصلی تاثیر گذاری روی عقاید، احساسات، برداشت ( نگرش) و رفتار گروههای متخاصم خارجی به گونه ای که از دست یابی به اهداف ملی، حمایت کند.»
در خلال جنگ دوم جهانی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا از جنگ روانی تعریف گسترده تری به شرح زیر ارائه داد:
«جنگ روانی هر گونه سلاحی را که بر فکر دشمن تاثیر بگذارد به کار می برد. این سلاحها فقط از نظر تاثیری که می نهند، روانی به حساب می آیند و نه به واسطه خود آنها»
تاریخچه:
تاریخ جهان، اسکندر کبیر را از پیشگامان خبره در عملیات روانی می داند. وی در طول حکومت خویش ثابت کرد که در زمینه تحت تاثیر قرار دادن ذهنیت توده درم با استفاده از برنامه های تبلیغاتی اش، می تواند ایفاگر یک نقش باشد.
چنگیز خان مغول که بیش از هر رهبری در تاریخ بشر، فتوحات داشت، در سالهای سیزدهم پس از میلاد بر این باور بود که شکست اراده دشمن در جنگ از الویت بالایی برخوردار است.
در دوران چنگیز، قبل از آنکه نیروهای مغول به حماس حمله کنند، ابتدا ژنرال ها از ساکنین آنجا تقاضا می کردند تا خود را تسلیم خان کند، درغیر این صورت آنجا را به کل منهدم می کردند.
این رویداد در دوران مغول برای ساکنین دو شهر «خوارزم» و « کیف» روی داد و ساکنین آنجا در پی پیروزی مغولها و امتناع از تسلیم، قتل عام شدند.
این اقدامات، آوازه شهرت مغول را در خشونت، دهان به دهان گسترش داد و باعث شد تا ساکنان مکانهای بعدی که قرار بود چنگیز به آنها حمله کند، بدون مقاومت تسلیم شوند وبه این ترتیب چنگیز مرتب بر دامنه فتوحات خود می افزود.
جنگ روانی متعاقباً در خلال جنگ دوم جهانی رشد پیدا کرد، به گونه ای که «آدولف هیتلر» تکنولوژی آن زمان و بلندگو را به این منظور به کار گرفت. «ژوزف گوبلز» وزیر تبلیغات «هیتلر» در این زمینه آنقدر درباره «پیشوا» به اغراق روی آورد که وی را تقریباً تا حد «شبه خدا» رسانید.
درخلال آن جنگ، «وینستون چروچپل» نخست وزیر انگلستان، استفاده مشابهی از رادیو به عمل آورد و تبلیغات گسترده ای علیه «نازیها» به راه انداخت.
عملیات روانی در خلال جنگ دوم جهانی، درعرصه رزم نیز کاربرد پیدا کرد به گونه ای که در جریان حمله به نرماندی، به ابتکار ژنرال جرج پاتن آمریکایی سیگنال های دروغین ارسال و تاسیسات غیر واقعی به