لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 74
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران
موضوع:
خانواده درمانی متمرکز بر راه حل MRI
استاد مربوطه:
جناب آقای دکتر زارع
تهیه و تنظیم :
معصومه محمودی منش – فاطمه نصر- روح ا. . . فرهنگی
بهمن ماه 1387
خانواده درمانی تعامل نگر MRI :
مؤسسه MRI در سال 1959 توسط دان جکسون و در ابتدا با گروه کوچکی از جمله ویرجینیا ستیر مددکار و جواز ریسکین روانپزشک تأسیس شد؛ این مؤسسه درکنار«طرح بیتسون» قرار داشت و بودجة مالی آنها به منظور بررسی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده هایشان تأمین می شد. هنگامی که گروه بیتسون به کوشش های پژوهشی خود در سال 1962 پایان داد،؛ هیلی، ویکلند و برای مدت کوتاهی خود بیتسون در قالب همکار پژوهشگر، همراه با کسانی نظیر پال واتزلاویک وآرتوربودین روانشناس و ریچارد فیش روانپزشک به MRI پیوستند. تعدادی از سایر خانواده درمانگران برجسته نظیرجان بل، کارلوس اسلاتسکی، کلومدانس، و استیو دوشازر در برهه ای از زمان به MRI ملحق شدند.
اولین نتایج پژوهشی در MRI به این شناخت انجامیدکه نشانه های فردی، بیانگر بدکاری نظام خانواده است و اینکه این نشانه ها فقط درصورتی تداوم می یابندکه نظام خانواده آنها را حفظ کنند.
گروه MRI با اخذ این نتیجه گیری که نشانه های بیماری اغلب در اثر برخورد نامناسب خانواده با مشکلات وگرفتاری های روزمره یا اداره و هدایت نادرست انتقال های زندگی
به وجود می آید، سرانجام مجموعه ای از مداخلات کوتاه مدت، اختصاصی و نشانه مدار ابداع کردندکه برای حل مشکل به کارگرفته می شد. در اثر این مساعی،« مرکز درمان کوتاه مدت MRI » به مدیریت فیش در سال 1967 گشایش یافت.
مراحل تدوین الگوی ( پارادایم ) پیام رسانی:
اواخر دهة 1960 وکمی بعد از مرگ جکسون در سال 1968، شالودة نظری رویکرد پیام رسانی تعامل نگربه خانواده شکل گرفت، این رویکرد عمدتا مبتنی برآرایی بودکه از نظریة اطلاعات به دست آمده بود. این پژوهشگران از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده های آنها فراتر رفتند و تمام کوشش های خود را روی کل الگوهای تعاملی خانواده متمرکزکردند تا بتوانند دریابندکه الگوهای پیام رسانی نادرست چطور می تواند به بد کاری خانواده بینجامد.
کتاب اصول عملی پیام رسانی در انسان(1967) نوشتة واتزلاویک، بیوین و جکسون یکی از کتاب های کلاسیک پیشگام درحوزة پیام رسانی است که توجه خانواده درمانگران را به ضرورت بررسی همزمان سه بعد جلب می کند:
معناشناسی: (وضوح معنا و مفهوم بین چیزی که گفته و شنیده می شود).
نحو: ( الگو و همچنین شیوه یا سبکی که براساس آن، اطلاعات منتقل می شود) و
کاربرد شناسی : ( اثرات یا پیامدهای مفاهیم قواعد خانوادگی، تعادل خانواده، بده بستان زناشویی، اصل حشوِ که براساس آن، خانواده مطابق دامنة محدودی از زنجیره های رفتاری تعامل می کند)، تأکید یا نقطه گذاری، روابط متقارن ومکمل و علیت حلقوی، همگی زاییدة تفکر خلاق پژوهشگران MRI بوده اند.
تمامی رفتارها نوعی پیام رسانی هستند
از نظر نظریه پردازان تبادل پیام / تعامل نگر، کل رفتار نوعی تبادل پیام است ( واتزلاویک بیوین وجکسون، 1967). درست همانطورکه آدمی نمی تواند رفتار نکند، قادر نیست که تبادل پیام نداشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
جایگاه خانواده در غرب
چکیده در مقاله زیر روند سست شدن ارکان خانواده در غرب بخصوص آمریکا بازکاوی شده و عوامل منجر به تغییر در این نهاد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. مینتز و کلوگ در این مقاله، افول الگوهای سنّتی خانواده، کنار رفتن ارزش های خانوادگی، تغییر در وظایف اعضا و شاغل شدن مادران، آزادی در روابط جنسی و معمول شدن طلاق را ناشی از تغییر در ارزش ها و هنجارهای اجتماعی دانسته اند که سرمنشأ این تغییر عبارت است از: رشد اقتصادی و ظهور نحله های فلسفی که بر خود تأکید می کردند. این دو عامل ابتدا در ادبیات و رمان ها و مجلّات و سپس در سینما و فیلم ها تأثیر گذاشته و آنها نیز به نوبه خود ارزش های خانوادگی را مورد هدف قرار دادند. کلیدواژه ها: خانواده، خانواده سنّتی، تغییرات در خانواده، ارزش های خانوادگی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، پیوندهای خانوادگی، روابط جنسی نامشروع، فلسفه های خودمحور. پی درآمد نهاد «خانواده» یکی از اصیل ترین و قدیمی ترین نهادهایی است که اجتماع بشری آن را تجربه کرده. اگر سرمنشأ و فلسفه وجودی تشکیل نهادها را نیازهای «ساخت یافته» بدانیم به یقین، خانواده نهادی است که یکی از طبیعی ترین و پایدارترین نیازهای انسان را به صورتی ساخت یافته و تعریف شده تأمین می کند. نیاز به آرامش و سکون و استراحت یکی از مهم ترین نیازهای انسان است که خداوند متعال با آفرینش زوج و جفتی در کنار انسان، این نیاز او را برآورده کرد و برای اینکه سازوکار ارضای این نیاز قاعده مند باشد یک راه را مجاز دانست و آن نهاد «خانواده» است; (وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ) (روم: 21) خداوند همسری در کنارتان قرار داد تا بدان وسیله، آرامش یابید. آنچه گفته شد تنها یکی از کارکردهای خانواده است که می توان از متون دینی استنباط کرد. در این میان، به تولید نسل، کارکردهای پرورشی و تربیتی، مراقبت و کنترل و سایر کارکردهای خانواده نیز می توان اشاره کرد. در دنیای متغیّر امروز، که گویی کمتر چیزی را می توان یافت که بدون دگرگونی بماند، تغییرْ خانواده را هم دربرگرفته و تغییرات عمده ای در آن ایجاد شده است، تا جایی که اندیشمندان اجتماعی با توسّل به تقلیل گرایی،3ابتدا کارکردهای خانواده را به یکی دو مورد تقلیل دادند و به تعریف مجدد4 «خانه» و «خانواده» پرداختند. این وضعیت جامعه شناسی موجود است که ـ به اصطلاح ـ فارغ از ارزش5 بحث می کند. نگاه به نهاد خانواده از منظر جامعه شناسی تغییرات، ما را به حقایق زیادی رهنمون می کند که می توانیم هم اصالت های دینی خود رابیابیم و بدان ها پایبند باشیم و هم وضعیت موجود را بشناسیم. مقاله حاضر از منظر «جامعه شناسی تغییرات»، تغییر اجتماعی6 نهاد خانواده غربی را بررسی کرده و عوامل عمده تغییر در این نهاد را ذکر کرده است. اهمیت این مقاله از آن رو دو چندان می شود که از نگاه خود غربیان و بیان خود آنهاست و در نهایت، نتیجه می گیرد از «خانواده» چیزی جز اسم آن و از کارکردهایش جز رسم آن باقی نمانده است. به سوی جدایی; تغییرات شدید از سال 1960 در فاصله کوتاه سه دهه، خانواده سنّتی تقریباً ناپدید شد. امروزه خانواده هایی با پدر نان آور و مادر خانه دار با یک یا چند فرزند، فقط یک ششم خانواده ها را تشکیل می دهند. مینتز و کلوگ این تغییر شگرف را به تحوّل عظیم در ارزش های فرهنگی نسبت می دهند. آنها معتقدند: نظام اخلاقی جدید، انقلابی در ارزش ها و رفتارهای خانواده به پا کرده است. یک نسل قبل، اُزی، هاریت، دیوید، و ریکی نلسون مظهر خانواده آمریکایی بودند. بیش از 70 درصد تمام خانواده های آمریکایی در سال 1960 مانند خانواده نلسون بودند: یک پدر نان آور، مادر خانه دار و فرزندانشان; اما امروز تنها کمتر از سه دهه بعد، خانواده های سنّتی تشکیل شده از پدر نان آور مادر خانه دار و یک یا چند فرزند وابسته تنها کمتر از 15 درصد خانواده های کشور ]آمریکا[ را تشکیل می دهند. به موازات اینکه خانواده های آمریکایی تغییر کرده اند، تصویر به نمایش درآمده از آنها نیز در برنامه های تلویزیونی تغییر یافته است. نویسندگان نام چند اثر سینمایی و تلویزیونی را در اینجا به عنوان نمونه ذکر می کنند که شکل زندگی خانوادگی در آنها تغییر یافته، ولی به دلیل شناخته شده نبودن آنها در ایران از ذکر آنها خودداری می کنیم. از سال 1960 خانواده های آمریکایی دگرگونی تاریخی را متحمّل شده اند; به همان اندازه چشمگیر و دوررس که در ابتدای قرن نوزدهم اتفاق افتاد، به گونه ای که حتی یک آشنایی سطحی با آمارهای سرشماری، عمق تغییراتی را که در زندگی خانواده رخ داده است نشان می دهد. نرخ موالید کاهش پیدا کرده، امروزه تعداد متوسط فرزند در هر خانواده، از 8/3 در اوج رونق بچه داری به کمتر از 2 فرزند تنزل یافته است. در عین حال، نرخ طلاق به شدت افزایش پیدا کرده است. امروزه تعداد طلاق ها در هر سال، دو برابرِ بالاترین تعداد در سال 1966 و سه برابر بیش از سال 1950 شده است. جهش ناگهانی میزان طلاق در افزایش چشمگیر تعداد خانوارهای تک سرپرست یا آنچه به «خانواده های از هم پاشیده»7 شناخته می شد، دخیل بوده است. تعداد خانوارهای تشکیل شده از یک زن و بچه هایش از سال 1960 تاکنون دو برابر شده است. رشد ناگهانی خانوارهای زن سرپرست با افزایش سریع تعداد زوج هایی که با زندگی توافقی به سر می برند همراه شده، و تعداد آنها از سال 1960 تاکنون چهار برابر گردیده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آموزش خانواده
امروزه ما شاهد تحولات حیرت آور جوامع انسانی در ابعاد مختلف هستیم که باعث شده فرزندان ما خارج از تصمیم و اراده ما تربیت بشوند. ابزارهای ارتباطی امروزه به گونه ای هستند که در بطن زندگی ما قرار گرفته اند و ناخواسته تربیت را به سویی سوق می دهند که ممکن است چیزی غیر از فرهنگ خودی باشد.
● اهمیت آموزش خانواده
امروزه ما شاهد تحولات حیرت آور جوامع انسانی در ابعاد مختلف هستیم که باعث شده فرزندان ما خارج از تصمیم و اراده ما تربیت بشوند. ابزارهای ارتباطی امروزه به گونه ای هستند که در بطن زندگی ما قرار گرفته اند و ناخواسته تربیت را به سویی سوق می دهند که ممکن است چیزی غیر از فرهنگ خودی باشد. به عنوان مثال فرزندان ما هر روز تلویزیون تماشا می کنند.و برنامه های مختلفی را می بینند و بدون دخالت ما از آنها متاثر می شوند. و به رویا می روند.
همچنین گسترش ابزارهای موسیقی و ویدئویی امروزه فرزندان مارا در شرایط پیچیده تربیتی قرار می دهد. خصوصا گسترش روز افزون اینترنت چالش های فرهنگ خودی و بیگانه را به میان کشیده است. علاوه بر آنها گسترش و پیچید گی روز افزون ارتباطات جمعی و وجود پدید اعتیاد با اشکال مختلف آن فرزندان ما را بشدت مورد تهدید قرار می دهد. باید به این موارد کنجکاوی و ماجراجویی ذاتی کودکان و نوجوان را هم افزود. برای همین ما باید احساس مسئولیت زیادی را مد نظر قرار دهیم. و اگر ما آگاهانه و فعالانه حرکت نکنیم شاهد بحرانهای روحی و روانی زیادی در فرزندانمان خواهیم شد. و حتّی امکان بحرانهای شدید تری مثل بحران هویت ملی و غیره.
گویا مکانیسم تکاملی جوامع انسانی در ابعاد ذهنی و اجتماعی و اخلاقی و سیاسی و تکنولوژی و غیره، به سوی تضعیف نقش اولیاء به پیش می رود واین می تواند برای ما هشدار دهنده باشد. و از طرفی دیگر بنظر میرسد که فاصله بین اولیاء و فرزندان از لحاظ اطلاعات روز در حال تشدید است برای همین آموزش اولیاء را برای شناخت نیات فرزندان و برای حفظ موقعیت و مقبولیت خود نزد آنها ضروری می سازد. در پی وجود چنین واقعیت ها و مسائل بسیار دیگری است که ما باید آموزش خانواده را جدی بگیریم .آن را از لحاظ کمی و کیفی گسترش بدهیم و اقدامات و برنامه های موثری را مد نظر قرار دهیم . تا بتوانیم اولیای آگاه و کارآمد در تربیت فرزندان جامعه اسلامی داشته باشیم.
● خانواده را به دو دسته کلی تقسیم می کنند.
الف) خانواده متعادل
▪ خانواده متعادل دارای ویژگیهای زیر است:
ثبات فیزیکی و مکانی دارد ـ رشد و پویایی و آگاهی دارد ـ بر آن مدیریت و قانون و کنترل حاکم است ـ اعضا از لحاظ عاطفی و عقلی ارتباط مثبت با هم دارند
ب) خانواده نامتعادل.
خانواده نامتعادل
خانواده نامتعادل خانواده ای است که اعضای آن به علل مختلف نمی توانند تقش های خود را در خانواده به خوبی ایفا نمایند و اعضای آن احساس آرامش و امنیت و رضایت مندی ندارند. و پویایی و رشد آنها دچار اختلال شده است.
▪ خانواده نامتعادل خود تقسیماتی دارد.که عبارتند از:
۱) خانواده گسسته:
خانواده گسسته خانواده ای است که اعضای آن با اینکه در کنار هم زندگی می کنند اما ارتباط و مناسبات درستی بین اعضا وجود ندارد. که خود تقسیماتی دارد که عبارتند از:
الف) خانواده قطبی .(پدر سالار - مادر سالار - فرزند سالار)
خانواده های قطبی به خانواده هایی می گویند که قدرت در خانواده توسط یک فرد خاص اعمال می شود و بقیه تحت تسلط او هستند.
ب) خانواده آشفته یا بی سامان .
خانواده ای که در آن قانونمندی و مدیریت و ارتباط صحیح بین اعضا به طور موثری آسیب دیده است. مانند خانواده قطبی.
ج) خانواده بی عاطفه.
خانواده ای که در آن عاطفه و محبت و همدلی وجود ندارد. در یک خانواده متعادل باید عقل و خرد همراه با عاطفه حاکم باشد و این دو بدن دیگری وظایف خانواده را تکمیل نمی کند.
۲)خانواده گسیخته.
خانواده ای است که اعضا ارتباط کمی با هم دارند و یا اصلا ارتباط آنها از هم بکلی قطع شده است. مثل
خانواده نا پیوسته.
خانواده ای است که زن یا شوهر به علل ناسازگاری بدون صدور حکم قانونی در کنار هم زندگی نمی کنند. و در بلاتکلیفی بسر می برند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 78 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف خانواده
قبل از تعریف خانواده به ریشه لغوی این واژه میپردازیم. کلمةfamily یا خانواده مشتق از یک کلمة لاتین یعنی familia است. از نظر ترمینولوژی اولین بار به این کلمه در گیاهشناسی و سپس جانورشناسی بکار رفت و سرانجام به خانواده انسانی اطلاق گردید.کلمه معادل آن در زبان یونانی oikonomia است که کلمة Economic یعنی اقتصادیات از آن مشتق شدهاست. این مسئله نشان میدهد به زعم پیشینیان خانواده قبل از هرچیز یک سازمان اقتصادی است. (جامعهشناسی ساموئلکینگ ج 2 ص146).
تعاریف متعددی از جانب اندشمندان از خانواده مطرح شدهاست. اما در کل میتوان تعریف نسبتاً جامعی بدین قرار از خانواده ارائه داد.« خانواده گروهی خاص، اجتماعی و متضمن قرارداد و دارای روابط خاص نسبی از طریق همخونی یا سببی از طریق زناشوئی و فرزندپذیری و دارای فرهنگ جزئی و بالنسبه خاص و دارای استمراری ویژه است که از گروههای تصادفی و اتفاقی جدا است. (جزوء دستنویس ساروخانی15/8/64)
درواقع با پیوندهای خاص سببی یا نسبی افراد خانواده نسبتهای گوناگون مانند زن، شوهر، مادر، پدر، پسر، برادر، خواهر به یکدیگر پیدا میکنند. و به دلیل ارتباط دائم و متقابلی که میان این اعضاء برقرار میگردد، فرهنگ مشترکی نیز میان آنان پدیدار میشود و ویژگیهای مشترکی آنان را به یکدیگر پیوند میدهد و مانند آنچه اخلاف یک نیای مشترک را به یکدیگر پیوند میدهد همانطور که گفته شد به جزء پیوندهای مهم خونی یا زناشوئی پیوندهای دیگری نیز ممکن است در خانواده و پس از تشکیل آن بوجود آید. این پیوندها میتواند از طریق فرزندپذیری حاصل شود. مثلاً هنگامی که فرزند دیگری به خانه آورده میشود این فرزند صاحب حقوقی خاص میگردد و جزئی از اعضاء خانواده محسوب میشود. مثلاً مشمول حق ارثی که دیگر اعضاء خانواده از یکدیگر دارند میشود در تعاریفی که مردمشناسان از خانواده ارائه کردهاند علاوه بر تعریف خانواده بر مبنای فضای مشترک زندگی و روابط جنسی و کانونی برای پرورش فرزندان و تربیت فرهنگی و گاه آموزش شغلی کودکان به نکته دیگری نیز اشاره کردهاند و آن اقتصاد مشترک و وابستگی افراد به درآمد خانواده است. این خصوصیت نباید تعریف خانواده و خانوار را در تصور ما یکسان گرداند.
زیرا« خانوار نیز مانند خانواده متضمن وحدت مکان است اما برخلاف خانواده در خانوار آنچه را مهم نیست روابط نسبی و سببی یا فرهنگ مشترک است و آنچه مهم تلقی میشود مشارکت اقتصادی و وحدت فضایی است. خانوار میتواند حتی شامل یک نفر هم باشد.
همچنین بزرگانی چون ارسطو و افلاطون نیز به تعریف خانواده پرداختهاند. ارسطو ازدواج را اتحاد بین کسانی میداد که بدون یکدیگر نمیتوانند زندگی کنند و راه بقای انسان را نتیجه این اتحاد میداند. اتحاد که نه از روی اراده و هدف آزاد بلکه چون دیگر حیوانات و گیاهان از روی میل طبیعی است( جزوء شماره 20 دانشگاه شیراز ص12 وص20)
هرچند ارسطو تعریف خانواده را به صورتی ناقص ارائه دادهاست و صرفاً میل جنسی دو جنس را مد نظر قرارداده و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در شکلگیری نهاد خانواده را از نظر دور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نام تحقیق:
حقوق خانواده
نام محققان:
نویسندة کتاب: دکتر علی قائمی
نام کتاب: نظام حیات خانواده در اسلام
مقدمه
انقلاب صنعتی را به واقع می توان یکی از رخدادهای مهم تاریخ حیات بشر بحساب اورد از آن بابت که کمتر رویدادی را در جهان میتوان ذکر کرد که تا بدین حد در جوانب ابعاد حیات انسان اثر گذارده باشد.
شیوه زندگی و اصولاً طرز فکرها در رابطه با آن دگرگون گردید، اندیشه هائی جدید در رابطه با حیات نوین پدید آمدند که دامنه آن به زودی در اقصی نقاط جهان گسترده شده و حتی کشورهای غیرصنعتی را هم زیر پوشش قرار دادند.
اخلاق که تا آن روزگار بیشتر جنبة تعیینی داشت بمرحله استنباطی رسید و هر گروه و طرفدار مکتبی کوشیدند که آن را بر اساس دید و برداشت خود تبیین کنند. ارزشهای گذشته بویژه در زمینه روابط زیر سؤال قرار گرفتند و چه بسیار از آنها که فانی شده و بجایش ارزشهای دیگری پدید آمدند.
نهضت صنعتی عاملی بود که در آن سرمایه داران کوشیدند برای دستیابی به کار بیشتر و مزدی کمتر زنان را از خانواده ها به بیرون کشند و به سوی کارخانه ها گسیل دارند و این امر با فریب و حقه تحت عنوان دادن «حق آزادی» به زنان و تساوی حقوق آنها با مردان آنچنان فلاکت و بیچارگی برای این طبقه بوجود آورد که وصف ناشدنی است و شما در دنیای غرب هرروزه صبحها بانوانی خواب آلود را می بینید که دست کودکان خواب آلود خود را گرفته و منتظر قطار یا اتوبوسی هستند که بیاید و جگرگوشهشان را به پرورشگاه و مهد کودک ها بسپارد و خود آنها را هم به کارخانه و این جدائی که خود منشاء پیدایش عقده ها و نابسامانیها در سنین بعدی حیات کودکان است موجب پیدایش بزهکاریهائی است که همه روزه تکرار میشود.
بیان اینکه در دنیای امروز دذر رابطه با خانواده چه مسائلی مطرح است و چه شیوه هائی در برخورد با آن بچشم میخورد بحثی است پردامنه که موضوع تحقیق دانشمندان جامعه شناسی، حقوق، روانشناسی، تربیت و حتی علم سیاست است.
ولی ما گمان داریم بسیاری از آنچه که می بایست مورد بحث و بررسی قرار گیرد عالمانه و یا جاهلانه از دید مسؤولان پوشیده مانده است.
عده ای هوسباز در قالب روشنفگرنمائی سعی کرده اند زنان را از کانون گرم خانواده بیرون بکشند و بصورت ابزار و وسیله در اختیار خود قرار دهند و گروهی هم کورکورانه به دعوت و ندای آنها پاسخ گفته و تیشه به ریشه خود میزنند. حتی امروزه ما در مواردی می بینیم که خانواده وجود دارد، اما چه خانواده ای؟ در آن نه سر و سامانی است نه نظم و آرامشی نه تربیت و سکونی....
ما امروزه عملاً مییابیم و شاهدیم که خانواده ها دچار نابسامانی و درگیری هستند. در رابطه با خود و فرزند مسائل و دشواری هائی دارند:
-روابطشان سست و متزلزل است و از صفا و صمیمیت و در نتیجه آرامش و سکون واقعی خبری نیست.
-زن و شوهر ظاهراً در کنار یکدیگرند ولی وضع حیاتشان آنان را چون دو بیگانه در کنار هم قرار داده است.
-آمار طلاق سرسام آور است و زن و مرد باندک بهانه یا رشته حیات خانوادگی را از هم می گسلند.
-فرزندان مهر و عطوفت لازم را از خانواده ها بدست نمی آورند و در نتیجه اغلب شان زودرنج و زودشکن و بی عاطفه اند.
-بعلت برخورداری نسل از تربیت صحیح بزهکاری کودکان رو به افزایش و تزاید است.
-فرزندان نامشروع رو به افزایشمند و وحدت ها و صمیمت ها در حال تزلزل و سقوط. و این فقط گوشه ای از وضع نابسامان اکثر خانواده های جهان امروز است.