لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
کنترل جمعیت و نهاد خانواده در اروپا
شاید بتوان یکی از دلایل اولیه این نوع نرخ رشد را در سیاستهای جمعیتی اتخاذ شده به چند دهه اخیر در اروپا نسبت داد اما این تنها یکی از دلایل نرخ رشد پایین میباشد و بیشتر مربوط به گذشته است و امروزه وضع کمی فرق نموده و دلایل دیگری را میتوان به آن اضافه نمود.
۴۰ درصد از فارغالتحصیلان دختر انگلیسی در سن ۳۵ سالگی یک فرزند هم ندارند. عدم تمایل به ازدواج رسمی و قانونی از سوی جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند معلول نگرشی است که از طریق نهادهای آموزشی جوامع اروپایی به آنان انتقال یافته است
نشریه تایمز در شماره اخیر خود مطلبی را با عنوان “صدای گریه باید در اروپا بلند شود، لطفا بیشتر بچهبه دنیا بیاورید”(۱ )آورده که در آن به اثرات کنترل جمعیت در این قاره اشاره نموده و به نگرانی ناشی از نرخ رشد پایین پرداخته است. در این زمینه به سیاستهای دولتهای اروپایی اشاره کرده که تسهیلات رفاهی را برای زوجهایی که بیش از ۲ فرزند به دنیا بیاورند در نظر خواهد گرفت. در این نوشتار با استناد به مطالب این نشریه انگلیسی به تحلیل در این رابطه خواهیم پرداخت. سیاست کنترل جمیعت در دهههای گذشته در کشورهای صنعتی امری طبیعی و مثبت به شمار میرفت. اروپای قرن هجدهم و نوزدهم با بهبود روزافزون شاخصهای رفاهی و بهداشتی روبرو بود و نرخ رشد جمعیت به صورت تصاعدی در حال افزایش بود. از این رو میبایست چارهای برای این رشد اندیشیده میشد، در این راستا موفقیت کشورهای اروپایی باتوجه به سطح پیشرفت و استفاده از روشهای جدید پیشگیری غیرقابل انکار بود. امروزه نتیجه این کنترل موفق را میتوانیم در نرخ رشد صد در صدی و نزدیک به آن را در بسیاری از کشورها و نرخ رشد منفی را در برخی از کشورهای اروپایی مشاهده نمائیم.
شاید بتوان یکی از دلایل اولیه این نوع نرخ رشد را در سیاستهای جمعیتی اتخاذ شده به چند دهه اخیر در اروپا نسبت داد اما این تنها یکی از دلایل نرخ رشد پایین میباشد و بیشتر مربوط به گذشته است و امروزه وضع کمی فرق نموده و دلایل دیگری را میتوان به آن اضافه نمود. از نگاه صاحبنظران اجتماعی دلیل عمده دیگر کاهش نرخ زاد و ولد در اروپا مربوط به کاهش نرخ ازدواجهای رسمی و قانونی میباشد. کاهش نرخ ازدواج تحت تاثیر نوع نگرش افراد این جوامع به نهاد خانواده است که امروزه از سیطره کلیسا و به طور کلی نهاد دین خارج شده و هر روز ارتباطش را با دین کمتر کرده و اصطلاحا عرفیتر شده است از قرون وسطی تاکنون ماهیت و شکل خانواده در حال تغییر بوده است، یک خانواده قرون وسطایی به عنوان یک واحد تولیدی به شمار میآمد و افراد خانواده روابط محکم و منسجم و همبستهای با یکدیگر داشتند که از این خانوادهها اصطلاحا به عنوان “خانواه گسترده” یاد میشود.
این نوع خانواده عموما کارکرد تولید مثل، کارکرد اقتصادی و حتی کارکرد آموزشی را دارا بود و به آموزش و تربیت فرزندان میپرداخت، با وقوع انقلاب صنعتی تحولاتی در خانواده سنتی رخ داد و این نوع خانواده کارکردهای اقتصادی و آموزشی خود را که عمدتا تحت تعلیمات کلیسا بود از دست داد این تغییرات معلول تغییراتی بود که در آئین پروتستان در این زمان رخ میدهد. آئین پروتستان با شکستن برخی سنتها نگرش تازهای از دین را ارائه داد که افراد را به کار و تلاش مضاعف ترغیب میکرد آنچنان که زندگی معنوی افراد و ثواب اخرویشان را درگرو تلاش بیشتر میدانست. اشتغال افراد خانواده در بیرون از محیط خانواده خود عاملی شد تا اعضای خانواده دیگر به لحاظ مالی وابسته به سرپرست خانواده نباشند و مستقل از اعضای خانواده بتوانند ساعتها در بیرون از خانه مشغول کار شوند. زنان ساعتهای زیادی در بیرون از خانه کار میکردند و بسیاری از اشتغالات ذهنی آنان محیط کار و شغلشان بود و توجه ناچیزی به خانواده و اعضای آن داشتند تا جایی که برای اینکه بتوانند در شغل پایدار بمانند از باروری برای سالیان زیادی دوری میجستند به طوری که این امر را امروزه نیز در این کشورها شاهد میباشیم. در این بین آنچه که از همه امور با اهمیتتر به نظر میرسید کسب درآمد بیشتر بود با این توصیف امروزه شاهد زوال خانواده هستهای (خانواده متشکل از والدین و فرزندان) میباشیم. همچنین به گزارش این نشریه انگلیسی ۴۰ درصد از فارغالتحصیلان دختر انگلیسی در سن ۳۵ سالگی یک فرزند هم ندارند. عدم تمایل به ازدواج رسمی و قانونی از سوی جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند معلول نگرشی است که از طریق نهادهای آموزشی جوامع اروپایی به آنان انتقال یافته است که دین را به گوشهای راندهاند و خانواده نهادی ضروری به شمار نمیآید و افراد میتوانند نیازهای خود را از طریق روابط آزاد برطرف نمایند و عمق فاجعه جایی است که عمدهترین و مهترین کارکرد خانواده که همان تولید مثل است، نیز از طریق آزاد گذاشتن روابط همجنسبازی در این جوامع زیر سوال رفته و کلیسارا با چالشهای جدی مواجه کرده است و عینیترین نتیجه چنین سیاستی نرخ رشد جمعیت پایین در این جوامع میباشد که برخی از این کشورها با اتخاذ سیاست مهاجرپذیری سعی در جبران این معضل دارند که شاید در کوتاه مدت به عنوان راه حلی مثبت تلقی شود اما کشورهای غربی به خوبی میدانند که برای داشتن جمعیت “بهینه” Optimum و متعادل باید تغییراتی را در نگرش خود نسبت به نهاد خانواده ایجاد نمایند که این نگرشها باید همسو با نهاد دین و در نهایت نهاد اقتصادیشان باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نهاد های کشور فرانسه
هاد های کشور فرانسه
شورای قانون اساسی
نهاد ریاست جمهوری
نخست وزیر و دولت
پارلمان
دادگستری
سرود و شعار ملی
دفاع ملی
قانون اساسی مصوبه ٤ اکتبر ١٩٥٨ عملکرد نهاد های جمهوری پنجم را تعیین می کند. این قانون مکرراً مورد تجدید نظر قرار گرفته است: انتخابات ریاست جمهوری با آراء عمومی ( در سال ١٩٦٢) مستقیم، درآمدی بر سر فصلی جدید در خصوص مسئـــولیت جزائی اعــــضای دولت (١٩٩٣)، برقراری جلسه واحد پارلمانی، گسترش حوزه انتخابات (١٩٩٥)، وضع مقررات موقت مربوط به اساسنامه نوول کالدونی Nouvelle Calédonie (١٩٩٨)، تاسیس اتحادیه اقتصادی و مالی، برابری دسترسی مردان و زنان به مناصب انتخاباتی، تشخیص قضایی دادگاه کیفری بین المللی ( ١٩٩٩) ، کاهش اختیارات رئیس جمهور (٢٠٠٠)
شورای قانون اساسی
شورایی متشکل از ٩ عضو که عهده دار هماهنگی انتخابات و مطابقت آن با قانون اساسی تشکل یافته و نیز قوانینی که به آن محول می شود، می باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید : www.conseil-constitutionnel.fr
نهاد ریاست جمهوری
رئیس دولت هر ٥ سال یک بار با آرای عمومی انتخاب می شود (پس از رفراندم ٢٤ سپتامبر ۲٠٠٠، دوره ریاست جمهوری ٥ ساله شد).
ژاک شیراک، پنجمین رئیس دوره پنجم جمهوری، روز ٧
مه ١٩٩٥ و مجدداً در تاریخ ٥ مه ٢٠٠٢ به مقام ریاست جمهوری نائل شد.
رئیس جمهور نخست وزیر را تعیین می کند و اعضای دولت به پیشنهاد نخست وزیر انتخاب می شوند. ( ماده ٨ قانون اساسی)
او رئیس هیئت وزرا می باشد ، قوانین را رسماً اعلام می نماید و نیز ریاست نیرو های مسلح را بر عهده دارد. او می تواند مجمع ملی را منحل کند و در مواقع بسیار بحرانی قدرتی ویژه اعمال نماید.( ماده١٦)
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه شود : www.elysee.fr
نخست وزیر و دولت
دولت زیر نظر نخست وزیر سیاست کشور را تعیین و اداره می نماید. او مسئولیت مجلس را بر عهده دارد. ( ماده ٢٠)
نخست وزیر مدیریت عملکرد دولت و ضمانت اجرائی قوانین را بر عهده دارد (ماده ٢١). دمینیک دو ویلپان Dominique de VILLEPIN، روز 31 مه 2005 به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید: www.premier-ministre.gouv.fr
پارلمان
پارلمان از دو مجلس تشکلیل شده است:
سنا، که اعضای آن از سال ٢٠٠٣ با آرای عمومی غیر مستقیم و به مدت ٦ سال انتخاب شده اند (قبلاً این مدت ٩ سال بوده است) و نمایندگی ثلث اعضای آن هر سه سال یک بار قابل تمدید می باشد. آخرین انتخابات در سپتامبر ٢٠٠٤ برگزار شد.
مجلس شورای ملی، که نمایندگان آن با آرای عمومی مستقیم و به مدت ٥ سال انتخاب شده اند. آخرین انتخابات در ژوئن ٢٠٠٢ برگزار شد.
این دو مجلس علاوه برنظارت بر دولت، عهده دار وضع قوانین هستند. در این مورد و در صورت عدم توافق، مجلس شورای ملی رای قاطع صادر می نماید.
سنا
سنا متشکل از ٣٣١ سناتور، طبق انتخابات سپتامبر ٢٠٠٤ به شرح زیر تقسیم بندی شده است:
گروه اتحاد نهضت های مردمی : ١٥٦ نفر
گروه سوسیالیست : ٩٧ نفر
گروه اتحاد میانه رو :٣٣ نفر
گروه کمونیست، جمهوری خواه و شهروند : ٢٣ نفر
گروه تجمع دموکراتیک و سوسیال اروپائی : ١٥ نفر
اعضای ثبت نشده : ٧ نفر
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید: www.senat.fr
مجلس شورای ملی
مجلس شورای ملی متشکل از ٥٧٧ نماینده، طی انتخابات ٩ و ١٦ ژوئن به گروه های زیر تقسیم شده اند:
گروه اتحاد نهضت های مردمی : ٣٥١ نفر( + ١٠ عضو همسو)
گروه سوسیالیست : ١٤١ نفر (+٨ عضو همسو)
گروه اتحاد دموکراسی فرانسه : ٢٧ نفر (+ ٤ عضو همسو)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
نهاد اجتماعی
جهت انجام یک تحقیق منسجم ومنظم ،در این پژوهش سعی می نماییم مطالب خود را تحت عناوین متفاوت بررسی نمائیم .
الف- تعریف لغوی نهاد :فرهنگ آکسفورد نهاد را سازمانی می داند که برای اهداف اجتماعی ،آموزشی ومذهبی تاسیس می شود .که به کمک وخدمت به افراد نیازمند به کار می رود .
یا به عبارت دیگر :منظور از نهاد در این عنوان عبارت است از نظامی تقریبا پایدار وسازمانی یافته از الگوهای اجتماعی که برخی رفتارهای نظارت شده ویکسان را با هدف بر آوردن نیازهای اساسی جامعه در بر می گیرد .
یا نها :برای واژه نهاد معانی گوناگون بسیاری در ادبیات مشاهده می شود از لحاظ لغوی به معنای نهادن – استقرار- سرشت وطبیعت ،اساس رسم ،روش وغیره می باشد.
استاد غلامحسین صدیقی پایه گذار جامعه شناسی در ایران ،واژه (نهاد) را درمقابل لغت فرانسه وانگلیسی آن Institut به کار برد او واژه های (موسسه وتاسیس)را که معنای رایج Institution بود برای مفاهیم جامعه شناسی غیر کافی وبی ربط دانست .
چکیده:
به طور کلی نهادها یا "institution" را می توان نظامی تقریباً پایدار و سازمان یافته داشت که شامل الگوهای اجتماعی خاصی است که برخی از رفتارهای نظارت شده را با هدف برآمدن نیازهای اساسی جامعه در بر می گیرد.
و نهادهای اجتماعی مانند یک اندام کل ارگانیسم اجتماعی تصور می شود که نمی تواند جدا از دیگر اندامها ،مفهوم اصلی خود را داشته باشد. از این رو باید آنرا در درون کل ارگانیسم جامعه و با توجه به روابط واکنشهای متقابلی که با دیگر نهادها دارند بررسی و مطالعه کرد.
هر نهاد اجتماعی ویزگیهای خاص خود را دارد. مانند:
1- هر نهاد اجتماعی مبین واقعیتی است که در جامعه ساخته شده و استقرار یافته است.
2- نهاد ساخت اجتماعی است و نقش ویژه ای در حیات اجتماعی دارد.
3- نهادها از نظر ساخت صور گوناگون دارند.
4- همگی هدفمند هستند.
5- ساخت مستقل و منفرد دارند.
6- الگوهای رفتاری ، آداب و عادات هر جامعه اصل نهاد هستند.
7- ارتباط افراد با نهاد موجب انتقال مبراثها می شود .و نهادی شدن عبارت است از فرایند توسعه نظام منظمی از هنجارها ،پایگاه ها و نقشهای مشخص و به هم پیوسته که جامعه آنرا پذیرا شده است. از طریق نهادی شدن ، افتارهای خود انگیخته و پیش بینی ناپذیر ،جای خود را به رفتار نظام یافته و پیش بینی پذیر می دهد.
همچنین برای نهادها می توان کارکردهای اساسی نیز نام برد:
1- الگوهای خاصی را ارائه می دهند.
2- نقشها را تعریف می کنند.
3- بهترین شیوه ها را مشخص میکنند.
4- رفتارها را تنظیم و بر آنها نظارت می کنند.
در بررسی نهاده به این مطلب نیز باید تکیه کرد که برخی از نهادها اصلی می باشند و برخی دیگر نهادهای فرعی می باشند که هر نهاد اصلی چند زیر شاخه فرعی نیز داردو
مثلاً برخی از نهادهای اصلی عبارتند از :
نهاد خانواده ، نهاد اقتصادی ، نهاد آموزشی ، نهاد سیاسی ، نهاد دینی ، نهاد تفریحات سالم
واژه انستیتوسیون فرانسه ریشه لاتین دارد که به معنی «ساختن»ثابت وبر قرار کردن است .
لیکن فرانسویها آن را به معنی «ارگانیسم»ویا مجموعه اعضایی که از نظر قانونی دارای ویژگیهایی بوده وسازمان اجتماعی را تشکیل می دهد بکار برده اند .
این واژه در لغت انگلیسی نیز به معانی «موسسه»تاسیس ،بر پا سازی ،رسم وعرف به کار رفته است .
البته برداشت بعضی از جامعه شناسان معاصر از واژه انستیتوسیون بسیار نزدیک به مفهوم عامه از این اصطلاح است .از جمله گافمن پستیزوومکتباتنومتدولوژی در بحثی از اصطلاح مزبور آن را به مثابه« محیط» یا مکانی Environment تلقی می کند ،که شماری از افراد متناسب با هم همزیستی دارند ،وهدفشان تاثیر در تغییر ودگرگونی هویتشان است .طبق این تعریف گافمن مدارس شبانه روزی ،یتیم خانه ها واردوهای آموزشی را از جمله این نهادها می داند .
در مکالمه ونوشنارهای روزمره خود خانواده را یک نهاد مقدس می شناسیم ویا هلال احمر را یک نهاد خیریه می نامیم .همچنین دانشگاه رایک نهاد علمی وتحقیقاتی می گوییم .در حقیقت همه این عبارات در مفهوم عام کاملا درست هستند .چنانچه در آثار اگوست کنت هم عباراتی در همین ردیف دیده می شود .مانند «میان نهادهای اجتماعی ،خانواده ،سیاست ،اقتصاد ونظایر آنها هم بستگی منظم وروابط متقابل وجود دارد»لیکن اکنون آن عبارات به عنوان یک تعریف فنی وعلمی ،در نظر جامعه شناسان محلی ندارند.آنان نهاد را قسمتی از نوع زندگی ویا فرهنگ یک ملت می دانند همچنانکه «مالینوفسکی»انسانشناس انگلیسی می گوید :«نهاد اجتماعی
عبارتست از اجزای واقعی فرهنگ که دارای حد قابل ملاحظه ای ازدوام عمومیت واستقلال هستند. »
تعریف نهاد اجتماعی
دانشمندان تعارف گوناگونی که تقریبا مفهوم یک گونه دارند ارائه داده اند .اگوست کنت :نهاد اجتماعی را همچون یک اندام در کل ارگانیسم اجتماعی تصور می کند ،که نمی تواند جدا از دیگر اندام ها مفهوم اصلی خود را داشته باشد .از اینن رو باید آن را در درون کل ارگانیسم جامعه ،وبا توجه به روابط وکنشهای متقابلی که با دیگر نهاد ها دارد ،بررسی ومطالعه کرد .
هربرت اسپنسی «اجزا وپایه هایی را که عهده دار انجام کارکرد های اجتماعی هستند ،نهاد می خواند.»وی همنوا با اگوست کنت توصیه می کند ،جامعه شناس نباید منحصرا به مطالعه نهادهای اجتماعی مانند :درخانواده ،اقتصاد ونظایر آن به پردازد ،بلکه کار اصلی واساسی وی بررسی روابط مناسبات متقابل نهادهای اجتماعی است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
گروه اجتماعی و شناخت و عملکرد نهاد خانواده:
تعریف گروه:
گروه اجتماع واحدی است مرکب از دو یا چند نفر که در اثر «تعامل اجتماعی» با یکدیگر ارتباط دارند به عبارت دیگر، گروه جریان یا سلسه مراتبی است که در آن عمل یک یا چند انسان سبب تغییر عمل یک یا چند انسان دیگر می شود.
صفات گروه
پیوند گروه
طبق نظر «فسینجر» و دستیارانش، پیوند عبارت از انگیزش وسیع اعضاء برای تعلقات گروهی بوده و می توان گفت «نتیجه جمیع نیروهای انگیزشی در اعضاء برای باقی ماندن در گروه می باشد.
نتیجه پیوند
بقای عضویت: افزایش جاذبه گروه به موازات افزایش خواست اعضا برای احساس تعلق به آن است.
مشارکت: اگر گروه به عنوان یک سازمان تجاری یا کارخانه تجلی کند، احتمالا میزان مشارکت آن به سمت حداقل تمایل کاری میل می کند. از آنجا که رضایت شغلی شاخص برای ارزیابی مشارکت آنها به شمار می رود، این رضایت بخشی بایستی آنها را به اهداف سازمانی جلب کند.
حمایت روانی: پیوند گروهی مبانی حمایت عاطفی اعضا را فراهم می آورد. مدارک محدودی از تبیین رابطه میزان اطاعت اعضا از اشخاص جاذبه دار بلند پایه در گروه وجود دارد. اما بسیاری از تحقیقات نشان می دهند که اعضا گروه از مشارکت گروهی دچار احساس امنیت می شوند.
تاثیر فرهنگ بر نهاد خانواده:
چون فرهنگ، طرح زیر بنای شکل گیری ارزشها، نگرشها، فلسفه و شیوه زندگی خانواده است، سوابق قومی و فرهنگ به عنوان بخشی از شناخت خانواده اهمیت پیدا می کند. زیر آنچه برای گروهی از مردم صحیح است امکان دارد برای عده دیگری با همان سابقه نژادی- فرهنگی درست نباشد. بررسی و شناخت، تفاوتها و نیز شباهتهای خانواده را از نظر فرهنگی و نژادی معین می کند.
ارزشهای خانواده
ارزشهای خانواده بیشتر در رابطه با نگرش آنها نسبت به تفریحات، تندرستی آشکار می شوند. پرسش از خانواده در مورد این که چه تفریحاتی انجام می دهند کمکی است به تمرکز خانواده به روی وقت فراغت و آنچه برای آنها به عنوان تفریح مهم است گاهی خانواده ممکن است به قدری در تداوم بقایش گرفتار باشد که اهمیت فراغت و تفریح را نبیند. در صورتی که والدین از جانب معلم یا مدیر مورد تهدید بوده و در نظام آموزشی کمتر موفق بوده اند، اغلب این را به فرزندانش منتقل می کنند و فرزندان نگرش مشابهی را می پذیرند و آموزش را بی ارزش می دانند اگر والدین تحصیل را مهم و هیجان انگیز تلقی کنند، فرزندانشان را نیز در این روشها سهیم خواهند نمود. خانواده هایی که آینده نگر هستند، معمولا برای فرزندانشان دانشگاه یا تحصیلات بعد از دبیرستانی را طرح و برنامه ریزی می کنند. بچه هایی که والدینشان تحصیلات دانشگاهی دارند، تمایل بیشتری به ورود به دانشگاه و فارغ التحصیل شدن از آن دارند، تا بچه هایی که والدین آنها به دانشگاه نرفته اند. ارزش نهادن به تداوم تندرست و خدمات پیشگیری معمولا مشخصه بارزتری از نظر مثبت خانواده نسبت به سلامتی است تا مراقبت در هنگام بحران تمام خانواده ها در صورت وجود بحران یا یک بیماری حاد نسبت به سلامتی و بهداشت نظر مثبت دارند. اما ارزش نهادن به پیشگیری، مطلب دیگری است. اهمیتی که خانواده به مراقبت های پیشگیری، ورزش و تغذیه صحیح می دهد نشانگر ارزشهای خانواده در ارتباط با تندرستی است.
جامعه شناسی خانواده بعنوان یک گروه اجتماعی
تعریف خانواده:
مرداک(Murdock ) خانواده را یک گروه اجتماعی خاصی می داند که دارای محل سکونت واحد، فعالیت اقتصادی مشترک و کارکرد تجدید نسل است. خانواده از نظر ملاکهایی که در تعریف آن به کار گرفته می شوند، تعاریف متفاوتی می توانند داشته باشد:
ملاک نهادی- ساختی: خانواده نهادی است که از داخل اجتماع کل قرار گرفته و ارگانیسمی است که نظام آن به وسیله اجزای تشکیل دهنده اش حفظ می شود.
ملاک ساختی- کارکردی: خانواده یکی از پاره نظامهای نظام کل اجتماع است که انجام پاره ای از وظایف را بر عهده دارد.
ملاک روان شناختی: ویلیام گود خانواده را واسطه و حلقه رابطه فرد و اجتماع می داند و معتقد است که خانواده پناهگاهی است برای فرار از کشمکشهای زندگی اجتماعی.
ملاک کنشی- کارکردی: خانواده واحدی است متشکل از تعدادی افراد که دارای کنش متقابل هستند در عین حال، خانواده بنا کننده وضعیت اجتماعی برای رفتار فرد است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
گروه اجتماعی و شناخت و عملکرد نهاد خانواده:
تعریف گروه:
گروه اجتماع واحدی است مرکب از دو یا چند نفر که در اثر «تعامل اجتماعی» با یکدیگر ارتباط دارند به عبارت دیگر، گروه جریان یا سلسه مراتبی است که در آن عمل یک یا چند انسان سبب تغییر عمل یک یا چند انسان دیگر می شود.
صفات گروه
پیوند گروه
طبق نظر «فسینجر» و دستیارانش، پیوند عبارت از انگیزش وسیع اعضاء برای تعلقات گروهی بوده و می توان گفت «نتیجه جمیع نیروهای انگیزشی در اعضاء برای باقی ماندن در گروه می باشد.
نتیجه پیوند
بقای عضویت: افزایش جاذبه گروه به موازات افزایش خواست اعضا برای احساس تعلق به آن است.
مشارکت: اگر گروه به عنوان یک سازمان تجاری یا کارخانه تجلی کند، احتمالا میزان مشارکت آن به سمت حداقل تمایل کاری میل می کند. از آنجا که رضایت شغلی شاخص برای ارزیابی مشارکت آنها به شمار می رود، این رضایت بخشی بایستی آنها را به اهداف سازمانی جلب کند.
حمایت روانی: پیوند گروهی مبانی حمایت عاطفی اعضا را فراهم می آورد. مدارک محدودی از تبیین رابطه میزان اطاعت اعضا از اشخاص جاذبه دار بلند پایه در گروه وجود دارد. اما بسیاری از تحقیقات نشان می دهند که اعضا گروه از مشارکت گروهی دچار احساس امنیت می شوند.
تاثیر فرهنگ بر نهاد خانواده:
چون فرهنگ، طرح زیر بنای شکل گیری ارزشها، نگرشها، فلسفه و شیوه زندگی خانواده است، سوابق قومی و فرهنگ به عنوان بخشی از شناخت خانواده اهمیت پیدا می کند. زیر آنچه برای گروهی از مردم صحیح است امکان دارد برای عده دیگری با همان سابقه نژادی- فرهنگی درست نباشد. بررسی و شناخت، تفاوتها و نیز شباهتهای خانواده را از نظر فرهنگی و نژادی معین می کند.
ارزشهای خانواده
ارزشهای خانواده بیشتر در رابطه با نگرش آنها نسبت به تفریحات، تندرستی آشکار می شوند. پرسش از خانواده در مورد این که چه تفریحاتی انجام می دهند کمکی است به تمرکز خانواده به روی وقت فراغت و آنچه برای آنها به عنوان تفریح مهم است گاهی خانواده ممکن است به قدری در تداوم بقایش گرفتار باشد که اهمیت فراغت و تفریح را نبیند. در صورتی که والدین از جانب معلم یا مدیر مورد تهدید بوده و در نظام آموزشی کمتر موفق بوده اند، اغلب این را به فرزندانش منتقل می کنند و فرزندان نگرش مشابهی را می پذیرند و آموزش را بی ارزش می دانند اگر والدین تحصیل را مهم و هیجان انگیز تلقی کنند، فرزندانشان را نیز در این روشها سهیم خواهند نمود. خانواده هایی که آینده نگر هستند، معمولا برای فرزندانشان دانشگاه یا تحصیلات بعد از دبیرستانی را طرح و برنامه ریزی می کنند. بچه هایی که والدینشان تحصیلات دانشگاهی دارند، تمایل بیشتری به ورود به دانشگاه و فارغ التحصیل شدن از آن دارند، تا بچه هایی که والدین آنها به دانشگاه نرفته اند. ارزش نهادن به تداوم تندرست و خدمات پیشگیری معمولا مشخصه بارزتری از نظر مثبت خانواده نسبت به سلامتی است تا مراقبت در هنگام بحران تمام خانواده ها در صورت وجود بحران یا یک بیماری حاد نسبت به سلامتی و بهداشت نظر مثبت دارند. اما ارزش نهادن به پیشگیری، مطلب دیگری است. اهمیتی که خانواده به مراقبت های پیشگیری، ورزش و تغذیه صحیح می دهد نشانگر ارزشهای خانواده در ارتباط با تندرستی است.
جامعه شناسی خانواده بعنوان یک گروه اجتماعی
تعریف خانواده:
مرداک(Murdock ) خانواده را یک گروه اجتماعی خاصی می داند که دارای محل سکونت واحد، فعالیت اقتصادی مشترک و کارکرد تجدید نسل است. خانواده از نظر ملاکهایی که در تعریف آن به کار گرفته می شوند، تعاریف متفاوتی می توانند داشته باشد:
ملاک نهادی- ساختی: خانواده نهادی است که از داخل اجتماع کل قرار گرفته و ارگانیسمی است که نظام آن به وسیله اجزای تشکیل دهنده اش حفظ می شود.
ملاک ساختی- کارکردی: خانواده یکی از پاره نظامهای نظام کل اجتماع است که انجام پاره ای از وظایف را بر عهده دارد.
ملاک روان شناختی: ویلیام گود خانواده را واسطه و حلقه رابطه فرد و اجتماع می داند و معتقد است که خانواده پناهگاهی است برای فرار از کشمکشهای زندگی اجتماعی.
ملاک کنشی- کارکردی: خانواده واحدی است متشکل از تعدادی افراد که دارای کنش متقابل هستند در عین حال، خانواده بنا کننده وضعیت اجتماعی برای رفتار فرد است.