لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
تنظیم خانواده
چکیده
آنچه که از تنظیم خانواده به اذهان عمومی متبادر میشود, کنترل و ایجاد محدودیت در زایش است. رشد جمعیت در دهههای گذشته, برخورداری از امکانات بهداشتی و غیره, جوامع و سازمانهای مختلف را به توجیه و ترویج این امر وا داشته است. لیکن حقیقت تلخی که اخیراً گریبانگیر بسیاری از کشورهای توسعه یافته گردیده, تقلیل و سیر معکوسی است که در زاد و ولد جوامع صورت میپذیرد و عواقبی که به تبع این مشکل دولتمردان را به چارهسازی و توسل به توجیهات لازم فرا میخواند.
در کشورهای جهان سوم هنوز روی مسأله «کنترل موالید» بشدت تبلیغ و برنامه ریزی و فرهنگ سازی میشود. سؤال واقعی این است که چگونه باید در این قضیه به حد تعدیل فرای از افراط و تفریط رسید. مقاله حاضر میکوشد این مسأله را از ابعاد مختلف مورد ارزیابی قرار دهد؛ بویژه که در اندیشه دینی مسأله تنظیم خانواده فقط از بعد ظاهری آن مورد توجه قرار نمیگیرد؛ بلکه از آن جهت که شاکله ارزشهای معنوی و شخصیت حقیقی افراد حاصل توجه به تعادل و حاکمیت سامانگیری و سامانپذیری و تنظیم واقعی خانواده است. بر این اساس, پردازش موضوع امری ضروری است.
واژگان کلیدی
تنظیم خانواده، کنترل موالید، تعدیل و تعادل، تکثیر نسل، فقه اجتماعی پویا، سقط جنین، پیشگیری زاد و ولد، عزل نطفه
خانواده, واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل و تنظیم خانواده زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است؛ از این رو, فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است.
از سوی دیگر خانواده پایگاه طبیعی حفظ سنتهای ملی, مذهبی و نگاهبان تمدن قومی و بهترین شیوه علمی ایجاد و تربیت کودکان است و جامعه باید از آن حمایت کند. حمایت و تربیت کودکان بعنوان تکلیف پدر و مادر در صورتی قابل اجرا و مفید است که این دو اتحادی با دوام داشته باشند و رشتهای استوار پیوند میان همسران را تضمین کند.
تنظیم و تکثیر موالید در اندیشه دینی
اسلام تا جایی به خانواده اهمیت داده است که در قوانین شریعت, تعادل بین روابط و حتی تعداد اعضای خانواده, ویژگیهای ارتباطات تربیتی, وراثتی و اجتماعی و فرهنگی را مورد توجه قرار داده است. این مورد در سور متعدد بقره, نساء, نور, طلاق و آیات فراوان قرآن ذکر شده است. همه اینها برای حفظ کانون گرم خانواده است. در آیهای از قرآن بحث تکثیر و توالد و حفظ تقوا نه تنها به اهل ایمان بلکه به همه اقشار توجه داده شده است؛ «یا ایها الناس اتّقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منها رجالاً کثیراً و نساء فاتقوا الله الذی تساءلون به و الارحام ...» (نساء, 1).
ابتدای آیه در مورد تکثیر ولد است و تقوی در خصوص خانواده, هم در ابتدای آیه و هم در آخر آیه مورد تأکید واقع شده است. جایگاه ارحام و ازدیاد آن و تکثیر نسل در زمره موارد تبیین این آیه است. دین مبین اسلام که به همه ابعاد وجودی انسان توجه دارد و برای هر کدام برنامههایی تدوین نموده, در آیات و احادیث متعددی به تقدس بنیان ازدواج پرداخته و راهنماییهای ارزنده جهت حفظ و تداوم و استحکام آن ارائه داده است. واقعیت این است که خوشبختی را فقط در زندگی خانوادگی باید جستجو کرد.
دغدغه دیگر این است که زمین برای بندگان صالح است و باید نسل صالح و سالم را به جوامع ارائـه دهیم. طبق ایـن آیه هدف از تشکیـل خانواده شاکلـه یک نسل صالح را آغازیدن است و میتوان اهداف آن را، 1- استحکام نظام خانواده بر اساس ارتباط درست میان افراد آن و سلامت اجتماعات بشری؛ 2- توالد و تناسل بر اساس نسل سالم که این امر در گرو بهداشت روان و اندیشه و نیز سلامت جسم است تا کمالی که در انسان است در شاکله مناسب خانواده صحیح شکل گیرد؛ 3ـ اقتدا به شیوه انسانهای شایسته؛ 4ـ حفظ عفت و پاکدامنی؛ 5ـ قوام بخشی به دوستی، محبت و عشق؛ 6ـ بهداشت معنوی، سلامت، بهداشت در بعد جسمانی و مادی افراد در خانواده.
خانواده در اندیشه حقوقی
حقوق نیز در بخش خانواده چندان در قلمرو نفوذ اخلاق و مذهب است که گفته میشود نقش دولت محدود به تضمین قواعد اخلاقی حاکم بر خانواده است و قانونگذار در وضع قواعد آن آزادی ندارد و هدف حقوق اسلامی که منشعب از فقه غنی اسلام است حفظ مصلحت خانواده و فرزندان است و میخواهد این کانون عاطفی و تربیتی را از گزند خودخواهیها مصون دارد, هر چند به بهای کاستن از آزادیهای فردی باشد؛ زیرا خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است و هدف قوانین پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی است.
طبع خانواده با حقوق و احکام آمرانه آن سازگار نیست و اثر قوانین در ایجاد نظم در خانواده ناچیز است. پس اگر در پی آن باشیم که سنتها را دور افکنیم و قانون را جایگزین آن سازیم, در واقع خانواده را میان تهی ساختهایم.
البته نقش حقوق را در تنظیم خانواده نباید انکار کرد. زیرا کسانی هم هستند که با هیچ منطقی جز زور و اجبار تسلیم نمیشوند؛ درباره اینان تنها حقوق میتواند حداقلی از نظم و عدالت را مستقر سازد. ولی آنچه گاه از نظر دور میماند این است که آخرین و ناقصترین حربه را نباید در اولین گام در مورد خانواده و مسائل آن اعمال نمود.
سابقه تاریخی خانواده
انسان برای زیستن و انجام فعالیتهایش در اجتماع نیاز به محیطی سالم و ابزاری برای رشد و ارتقا دارد, دستورات اسلام و سایر ادیان الهی از سوی خداوند عالم حکیم و سرچشمه فیاض وحی برای راهنمایی و هدایت بشر و رفع مشکلات او صادر گشته است. انتظار از دین حکم میکند که مشکلات جامعه را بتوان با استناد به منابع دینی بر طرف نمود؛ یکی از این موارد, مسأله تنظیم خانواده است.
از نظر اصولی و تئوری, ادیان گوناگون و مذاهب اسلامی به مسأله ازدواج و تکثیر نسل, اهمیت بیشتری میدهند و رغبتی به کنترل و پیشگیری ندارند؛ اما این ادعا که عقاید دینی مانع تقلیل موالید هستند, سخنی دور از واقع بینی و حقیقت است؛ زیرا تأکید اسلام بر تکثیر, نسل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
بسمه تعالی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
1387
آناتومی مادر
- اعضای تولید مثل خارجی:
مونس پوبیس
لبهای بزرگ
لبهای ک.چک
کایتوریس
وستیبول
واژن
پرینه
- اعضای تولید مثل داخلی:
رحم
لوله رحم
تخمدان
بقایای جنینی
آناتومی جراحی
- ساختمان استخوانی لگن:
آناتومی لگن
مفاصل لگن
صفحات واقطار لگن
اندازه لگن وتخمین بالینی آن
اعضای تولیدمثلی زنان به دو قسمت خارجی و داخلی تقسیم می شود. اختلافات آشکاری در ساختمان های آناتومیکی یک زن ممکن است وجود داشته باشد واین امر به خصوص در مورد عروق خونی بزرگ و اعصاب صادق است.
اعضای تناسلی خارجی
پودندا(pudenda) که عموما ولو-خوانده می شود، شامل همه ساختمانهایی است که از خارج از پوبیس تا پرینه دیده می شود و شامل مونس پوبیس، لب های مازور و مینور، کلیتورس، هایمن، وستیبول، سوراخ پیشابراه و ساختمان های عروقی و غددی مختلف است.
مونس پوبیس(Mons Pubis).
مونس پوبیس، یا(mons veneris)، یک بالشتک پر از چربی است که روی سمفیز پوبیس قرار گرفته است. پس از بلوغ، پوست مونس پوبیس با موهای مجعدی که شکل سپر را می سازد، پوشانده می شود. در زنان توزیع مو در ناحیه به شکل سه ضلعی است که قاعده ی آن بوسیله ی کناره فوقانی سمفیز ساخته می شود. در مردان شکل سپر دارای حدود مشخص نیست.
لبهای بزرگ(Labia Majora).
ظاهر ساختمانی آنها تا حدی تفاوت دارد که عمدتا به علت مقداری چربی است که در این بافت ها وجود دارد. از نظر جنین شناسی، لب های بزرگ همتای اسکروتوم مرد هستند. لیگامان های گرد کنارهای فوقانی آنها ختم می شود. پس از زایمان های متعدد، برجستگی لب های بزرگ کمتر می شود. آنها 7 تا8 سانتیمتر طول،2 تا3 سانتیمتر عرض و 1 تا 1.5 سانتیمتر ضخامت دارند و تاحدی در اندام های تحتانی گم می شوند( به تدریج در پایین از ضخامت شان کم می شود) در کودکان وزنان نولی پار، لبهای بزرگ معمولا بزدیک به هم قرار می گیرند، در حالی که در زنان مولتی پار،از هم فاصله زیادی دارند. لب های بزرگ مستقیما در امتداد مونس پوبیس در بالا قرار دارند و در خلف به طرف پرینه کشیده می شوند و در آنجا به سمت داخل بهم می پیوندند، تاکومیسرهای خلفی(Posterier Commissure) را بسازند، قبل از بلوغ سطح بیرون لابیا مشابه پوست مجاور است، اما پس از بلوغ لبهای بزرگ با مو پوشیده می شوند. در زنان نولی پارف سطح داخلی مرطوب و مشلبه یک غشاء مخاطی است، در حالی که در زنان مولتی پار سطح درونی آنها بیشتر شبیه پوست می شود.
لبهای بزرگ پر از غدد سباسه(چربی) هستند. در زیر پوست، لایه ای از بافت پیوندی متراکم وجود دارد کا مملو از الیاف الاستیک و بافت چربی است، اما تقریبا خالی از اجزاء عضلانی است. برخلاف اپیتلیوم سنگفرشی واژن و سرویکس، در بخش های پوست ولو زوائد اپیتلیال وجود دارند. توده چربی زیر پوست عامل برجسته شدن لب ها است و این بافت پر از شبکه های وریدی است.
لبهای کوچک(Labia minor).
لب های کوچک از نظر اندازه و شکل بسیار متفاوتند. در زنان نولی پار، معمولا در پشت لب های بزرگ جدا نشده، قابل رؤیت نیستند. در زنان مولتی پار، معمولا لبهای کوچک از لبهای بزرگ بیرون می زند.
هر لب کوچک چین نازکی از یک بافت مرطوب و قرمز است که نمای ظاهری آن متشابه غشاء مخاطی است. لبهای کوچک بوسیله اپیتلیوم مطبق سنگفرشی پوشیده می شوند. اگر چه هیچ فولیکول مویی در لبهای کوچک وجود ندارد، اما فولیکول ها سباسه فراوان و گاهی غدد عرق معدودی در آن وجدو دارند. داخل چین های لبیال، بافت همبندی با عروق فراوان و مقداری فیبرهای عضلانی صاف وجود دارد. اینها با انواع پایانه های عصبی عصب دهی می شوند و بسیار حساس هستند. بافتهای لبهای کوچک در بالاا بهم نزدیک می شوند که در اینجا هر یک به دوتیغه تقسیم می شود؛ جفت پایینی با اتصال بهم فرنولوم کلیتوریس را می سازند جفت بالایی با اتصال بهم پره پوس(prepuce) را می سازند. در پایین لبهای کوچک به شکل لبه های بافتی پایین می آیند و در خط وسط فورشت(fourchet) را می سازند.
کلیتوریس(Clitoris).
کلیتوریس محرک ترین عضو تناسلی زن است. این عضو همتای پنیس است و در مجاروت محدوده ی فوقانی ولو قرار دارد. این عضو قابل(erectile) در بین بخش های جدا شده لبهای مینور به سمت پایین برجسته شده است. کلیتوریس از گلانس، جسم، و دو تنه(crura) تشکیل شده است. گلانس از سلول های دوکی شکلی ساخته شده است در قسمت تنه دو جسم غاری(corpora cavernosa) وجود دارد که دیواره های آنها از الیاف عضله صاف می باشد. ستونهای طویل و باریک از سطح تحتانی شاخه ایسکیوپوبیک جدا شده اند و درست در زیر خط وسط قوس پوبیک بهم می پیوندند و تنه کلیتوریس را می سازند.
طول کلیتوریس به ندرت به بیشتر از2 سانتیمتر می رسد. انتهای آزاد آن به سمت پایین و داخل در جهت سوراخ واژن است. گلانس معمولا کمتر از 0.5 سانتیمتر قطر دارد و به وسیله اپیتلیوم سنگفرشی مطبق مملو از انتهای عصبی پوشیده می شود. عروق کلیتوریس قابل نعوظ به بولب های وستیبولر متصل هستند.
شبکه ظریفی از انتهاهای عصبی(Nerve endings) در لبهای بزرگ، لبهای کوچک و کلیتوریس وجود دارد. در این نواحی دیسک های لمسی به وفور یافت می شوند. جسمک های تناسلی(genital corpuscles) که واسطه های حس جنینی هستند، دارای تعداد بسیار متفاوتی هستند. این ساختارها در لب ها کوچک و پوستی که روی گلانس کلیتوریس را می پوشاند، فراوان هستند.
وستیبول(Vestibule).
وستیبول یک منطقه بادامی شکل است که بوسیله لب های کوچک از دو طرف پوشیده می شود و از کلیتوریس تا فورشت کشیده می شود. وستیبول ساختار مؤنث از سینوس تناسلی- ادراری(اوروژنیتال) دوره رویانی است که از لحاظ عملکردی بالغ شده است. در وضعیت بالغ، وستیبول معمولا شش سوراخ در آن باز می شوند: سوراخ پیشابراه، واژن، دو مجرای غدد بارتولن وگاهی دو مجرای غدد پارایورترال که غدد و مجاری اسکن هم خوانده می شود. بخش خلفی وستیبول در بین فورشت و سوراخ واژن حفره ناودانی(Fossa naviculiaris) خوانده می شود و معمولا تنها در زنان نولی پار دیده می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تشویق به تشکیل خانواده
پیامبر ص هماره به تشکیل خانواده تشویق می کرد و مردمان را از بی همسری بیم می داد و می فرمود : بیشتر دوزخیان بی همسرانند1 . دو رکعت نماز کسی که همسر دارد ، بهتر از هشتاد و دو رکعت نماز انسان بی همسر است2 . همواره دیگران را به ازدواج آگاهانه تشویق می کرد تا هر کدام از همسران به آرامش دست یابند ؛ آرامشی که در پرتو ثروت و شهرت به دست نمی آید . می فرمود : بیچاره است ، بیچاره است ، بیچاره ، مردی که همسر ندارد . گفتند : گر چه ثروتمند باشد ؟ - گرچه ثروتمند باشد . بیچاره است ، بیچاره است ، بیچاره ، زن بی شوهر . - گرچه ثروتمند باشد ؟- گرچه ثروتمند باشد3 . وقتی مرد به همسرش و همسرش بدو می نگرد ، پروردگار مهربانه به آنان می نگرد .
اهمیت همسر شایسته
آدمی ، پس از ایمان به خداوند ، به چیزی برتر از همسری همدل دست نمی یابد1 . در سخنی دیگر ، از بانوی شایسته ، نه به عنوان گنج ، بلکه « بهترین گنجینه » نام برده است : آیا شما را از بهترین گنجینه آگاه کنم ؟ زنی شایسته .
اهمیت روابط عاشقانه
مردی نیست که دست همسرش را عاشقانه بگیرد ، جز آن که آفریدگار برای او پنج پاداش می نویسد . پس اگر او را در آغوش کشد ، ده پاداش می برد . اگر همسرش را ببوسد ، بیست پاداش دارد . اگر با او درآمیزد ، [ پاداش این کار ] از دنیا و آنچه در آن است بهتر است . پس زمانی که مرد برمی خیزد ، تا غسل کند ، آب از هیچ قسمتی از بدنش عبور نمی کند ، جز آن که گناهش را می زداید و درجه ای بر او می افزاید . خداوند برای این غسل پاداشی بهتر از دنیا و آنچه در آن است بدو می بخشد . و همانا خداوند والا در برابر فرشتگان افتخار می کند و می گوید : به بنده ام بنگرید . در شبی سرد برخاسته است تا از جنابت غسل کند . بر این باور است که من پروردگار او هستم . گواه باشید که من او را بخشیدم .
رشد دادن یکدیگر
خداوند بیامرزد مردی را که [ نیمه ] شب برمی خیزد و نماز [ شب ] می خواند و همسرش را بیدار می کند و اگر زنش برنمی خیزد ، مرد به صورتش [ مهربانانه ] آب می پاشد ؛ پروردگار بیامرزد زنی را که شب برمی خیزد و نماز [ شب ] می خواند و شوهرش را بیدار می کند . و اگر شوهرش برنمی خیزد ، به صورتش [ مهربانانه ] آب می پاشد .
موریانه های فتنه
درباره کسانی که به سان موریانه در کانون گرم خانواده ها رخنه می کنند و بنیان های آن را با سخنان فتنه گرانه خویش سست می سازند ، می فرمود : خشم و نفرین آفریدگار در این جهان و آن جهان بر کسی باد که میان مرد و زنی جدایی افکند ؛ و بر خداوند است او را با هزار سنگ دوزخی بکوبد ؛ و کسی که برای بر هم زدن میانة آن دو گام بردارد ، اما کارش به جدایی آنان نینجامد ، مورد خشم خداوند والا و نفرین او در دنیا و آخرت است ؛ و پروردگار بدو [ بامهربانی ] نمی نگرد .
پروانه های آشتی
کسی که برای آشتی دادن زن و شوهری گام بردارد ، پروردگار بدو پاداش هزار شهیدی می دهد که به راستی در راه خدا کشته شدند ، و برای هر گام که برمی دارد و هر واژه ای که در این زمینه می گوید ، عبادت یک سال را به او عطا می کند ؛ سالی که روزهایش را روزه بوده و شب هایش را شب زنده داری کرده است .
احترام و مهرورزی
به مردان سفارش می کرد : کسی که همسری گرفته است ، باید او را گرامی بدارد1 . به مردان هشدار می داد : خداوند همة گناهان را [ با شرایطی ] می بخشد ، جز کسی را که ... مهریه را انکار کند2 [ و در روایتی دیگر : پرداخت آن را به تأخیر افکند ] . دوست داشتن زنان [ = همسران ] و آگاه کردن آن ها از این محبت را مستحب اعلام کرد3 . می فرمود : این که مرد به زنش بگوید : « تو را دوست دارم » ، هرگز از دل زن بیرون نمی رود4 . هر چه بر ایمان بنده ای افزوده شود ، بر محبت او به زنان [ = همسرش ] افزوده می شود5 . به مردانی که گمان می بردند عشق به همسر – هر چند مانع از انجام وظایف دینی نشود – چندان کار پسندیده ای نیست ، می فرمود : به خاندان ما هفت چیز داده اند که نه به پیشینیان ما داده اند و نه به کسانی که پس از ما می آیند خواهند داد : ... [ یکی از آنها ] عشق به زنان [ = همسران ] است6 . جبرئیل آن قدر سفارش زنان را کرد که گمان کردم طلاق دادن آنان حرام است7 . پیامبر محبت به زنان و چشم پوشی از اشتباهات آنها را مستحب برشمرد8 . در سفارشی طولانی فرمود : برادرم جبرئیل ... هماره سفارش زنان را به من می کرد تا آن جا که گمان بردم روا نیست مرد [ با اعتراض ] به همسرش بگوید : اه !9از خداوند والا درباره زنان پروا پیشه کنید . آنان [ به سان ] اسیران نزد شمایند . آنان را به عنوان امانت های خداوندی [ به همسری ] گرفته اید ... بر شما حقی واجب دارند ؛ زیرا تنشان بر شما حلال شمرده شده و از آن بهره می گیرید . فرزندانتان را در درون خویش حمل می کنند تا [ زمانی که ] با زایمان [ از این رنج طاقت فرسا ] رها شوند ؛ پس با آنان مهر بورزید و دلشان را به دست بیاورید ؛ تا در کنار شما بایستند . زنان را ناپسندیده نشمارید و بر آنان خشم مگیرید . از آنچه [ از مهریه و جز آن ] به آن ها داده اید ، جز با رضایت خاطر و اجازه آنان ، چیزی باز پس نگیرید ...10 . بهترین شما کسی است که ... برای همسرش بهترین [ شوهر ] است . مردی که بر بداخلاقی همسرش تاب بیاورد ، پروردگار پاداشی را که به خاطر تحمل ناگواری ها به حضرت « ایوب ع » داده است ، به او خواهد داد11 . هر مردی که با زبانش زنش را بیازارد ، پروردگار نه انفاقش در راه خدا را می پذیرد ، نه نماز مستحبی اش را و نه نیکی اش را ، تا زنش را خرسند کند ؛ و اگر آن مرد روزها روزه گیرد و شب ها [ برای نماز مستحبی ] به پا خیزد ، برده ها آزاد کند ... [ باز هم ] نخستین کسی خواهد بود که وارد دوزخ می شود . بهترین شما ، کسانی هستند که برای زنان خود بهترین [ شوهر] باشند . و من از همة شما برای خانواده ام بهترم .
خوش خلقی
روزی ام سلمه از او پرسید : پدر و مادرم فدایت ! زنی دو شوهر داشت . آنان هر دو مردند و به بهشت رفتند . این زن با کدامین آن ها زندگی خواهد کرد ؟ - ای ام سلمه ! زن ، مردی را که خوش اخلاق تر و با خانواده بهتر است برمی گزیند .
عدالت ورزی
عایشه می گوید : شیوه رسول گرامی چنان بود که هر گاه می خواست به سفر رود ، میان همسرانش قرعه می زد و نام هر کسی که در می آمد ، او را با خویش به سفر می برد1 . مردی که دو همسر داشته باشد و میانشان به عدالت رفتار نکند ، روز رستاخیز در حالی می آید که دستانش را بسته اند و نیمی از پیکرش کج [ و فلج ] است ؛ تا او را در دوزخ افکنند.
رعایت عفاف
حضرت ، برای پاسداری از کانون گرم خانواده ، سخن گفتن مردان با زنان و دوشیزگان بیگانه را ، بدون آن که ضرورتی در کار باشد ، ناپسند می شمرد . مردی که با زنی نامحرم شوخی کند ، پروردگار [ در رستاخیز ] به خاطر هر واژه هزار سال زندانی اش می کند !1بدانید که هیچ مردی با زن نامحرم خلوت نمی کند ، جز آن که سومین نفر آن جمع شیطان است . به مردان توصیه می کرد : پاکدامن باشید تا زنان شما پاکدامن باشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
حقوق خانواده
نام کتاب: نظام حیات خانواده در اسلام
مقدمه
انقلاب صنعتی را به واقع می توان یکی از رخدادهای مهم تاریخ حیات بشر بحساب اورد از آن بابت که کمتر رویدادی را در جهان میتوان ذکر کرد که تا بدین حد در جوانب ابعاد حیات انسان اثر گذارده باشد.
شیوه زندگی و اصولاً طرز فکرها در رابطه با آن دگرگون گردید، اندیشه هائی جدید در رابطه با حیات نوین پدید آمدند که دامنه آن به زودی در اقصی نقاط جهان گسترده شده و حتی کشورهای غیرصنعتی را هم زیر پوشش قرار دادند.
اخلاق که تا آن روزگار بیشتر جنبة تعیینی داشت بمرحله استنباطی رسید و هر گروه و طرفدار مکتبی کوشیدند که آن را بر اساس دید و برداشت خود تبیین کنند. ارزشهای گذشته بویژه در زمینه روابط زیر سؤال قرار گرفتند و چه بسیار از آنها که فانی شده و بجایش ارزشهای دیگری پدید آمدند.
نهضت صنعتی عاملی بود که در آن سرمایه داران کوشیدند برای دستیابی به کار بیشتر و مزدی کمتر زنان را از خانواده ها به بیرون کشند و به سوی کارخانه ها گسیل دارند و این امر با فریب و حقه تحت عنوان دادن «حق آزادی» به زنان و تساوی حقوق آنها با مردان آنچنان فلاکت و بیچارگی برای این طبقه بوجود آورد که وصف ناشدنی است و شما در دنیای غرب هرروزه صبحها بانوانی خواب آلود را می بینید که دست کودکان خواب آلود خود را گرفته و منتظر قطار یا اتوبوسی هستند که بیاید و جگرگوشهشان را به پرورشگاه و مهد کودک ها بسپارد و خود آنها را هم به کارخانه و این جدائی که خود منشاء پیدایش عقده ها و نابسامانیها در سنین بعدی حیات کودکان است موجب پیدایش بزهکاریهائی است که همه روزه تکرار میشود.
بیان اینکه در دنیای امروز دذر رابطه با خانواده چه مسائلی مطرح است و چه شیوه هائی در برخورد با آن بچشم میخورد بحثی است پردامنه که موضوع تحقیق دانشمندان جامعه شناسی، حقوق، روانشناسی، تربیت و حتی علم سیاست است.
ولی ما گمان داریم بسیاری از آنچه که می بایست مورد بحث و بررسی قرار گیرد عالمانه و یا جاهلانه از دید مسؤولان پوشیده مانده است.
عده ای هوسباز در قالب روشنفگرنمائی سعی کرده اند زنان را از کانون گرم خانواده بیرون بکشند و بصورت ابزار و وسیله در اختیار خود قرار دهند و گروهی هم کورکورانه به دعوت و ندای آنها پاسخ گفته و تیشه به ریشه خود میزنند. حتی امروزه ما در مواردی می بینیم که خانواده وجود دارد، اما چه خانواده ای؟ در آن نه سر و سامانی است نه نظم و آرامشی نه تربیت و سکونی....
ما امروزه عملاً مییابیم و شاهدیم که خانواده ها دچار نابسامانی و درگیری هستند. در رابطه با خود و فرزند مسائل و دشواری هائی دارند:
-روابطشان سست و متزلزل است و از صفا و صمیمیت و در نتیجه آرامش و سکون واقعی خبری نیست.
-زن و شوهر ظاهراً در کنار یکدیگرند ولی وضع حیاتشان آنان را چون دو بیگانه در کنار هم قرار داده است.
-آمار طلاق سرسام آور است و زن و مرد باندک بهانه یا رشته حیات خانوادگی را از هم می گسلند.
-فرزندان مهر و عطوفت لازم را از خانواده ها بدست نمی آورند و در نتیجه اغلب شان زودرنج و زودشکن و بی عاطفه اند.
-بعلت برخورداری نسل از تربیت صحیح بزهکاری کودکان رو به افزایش و تزاید است.
-فرزندان نامشروع رو به افزایشمند و وحدت ها و صمیمت ها در حال تزلزل و سقوط. و این فقط گوشه ای از وضع نابسامان اکثر خانواده های جهان امروز است.
خانواده هایی که فدای مدعیان و روشنفکران و صاحبان مکاتب شده اند آنان که ویرا اعتراف کردند در عرضه و ارائه طرز فکر خود عجله کرده اند و تحت عنوان آزادی زنان و تساوی حقوق کار به فساد و رسوائی کشانده اند.
اندیشه روشنفکر مآبانه بسیاری از پدید آورندگان مکاتب و غفلت آنها و غرورشان از آن جهت که خود را دلسوزتر از خدا برای بشر دیده اند سبب ضایع شدن انسان و حیوانی شدن زندگی آنها گردید. موقعیت فطری و طبیعی انسانها نادیده گرفته شد و موجبات افزایش نابسامانیها از هر حیث فراهم گردید.
ما معتقدیم امروزه بیش از هر عصری ضروری است در باره خانواده ها بحثها و ارشادهائی صورت گیرد. نخست از آن بابت که در هیچ عصر و دورهای بشریت تا این اندازه در رابطه با خانواده دچار سقوط و انحطاط نشده بود. ثانیاً هیچگاه بدین اندازه انسانها از دست پخت فکری و فلسفی خود دچار سرخوردگی نشده بودند، و ثالثاً در هیچ عصری آوای تعالیم جانبخش اسلامی و معرفی اسلام بعنوان یک تز حیاتبخش و انقلاب آفرین جا نیفتاده بود.
بشریت امروز چشم به سوی اسلام دارد و میخواهد ببیند اسلام در این رابطه چه میگوید و برای نجات انسان از بدبختیها و بیچارگی های موجود چه تزی ارائه میدهد.
اسلام خانواده را از مهمترین و اساسی ترین واحدهای اجتماعی می داند که بنای آن بر الفت و همدلی و همدمی استوار و این بنا محبوبترین بناها در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خانواده و انواع آن
تعریف خانواده
صاحبنظران معتقدند: «خانواده از نخستین نظامهای نهادی عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد و از همة نهادهای اجتماعی، طبیعیتر و خودیتر است.»
تیپهای خانواده
خانوادهها را از حیث کیفیت روابط درونی و میزان استحکام آنها میتوان به سه تیپ تقسیم نمود که هر یک ویژگیها و مفاهیم خاص خود را داراست. این تیپها عبارتند از:
الف ـ خانوادة متزلزل
ب ـ خانوادة متعادل
ج ـ خانوادة متکامل
از الگوهای خانوادگی مذکور، ابتدا، خانوادة متزلزل را به لحاظ آسیبپذیری و آسیبزدایی آن مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و ویژگیهای آن را ارائه میکنیم.
الف ـ خانوادة متزلزل
1ـ خانوادة متزلزل، از هدف اصلی خویش بازمانده، آرمانش را از دست داده است.
2ـ خانوادة متزلزل، از درون تهی گشته، با هر ضربه، بیشتر میریزد.
3ـ خانوادة متزلزل، از روابط خصمانه و غیردوستانه آکنده است.
4ـ در خانوادة متزلزل، مسئولیتها به کنار رفته، «وانهادگی» بر آنها حاکم است.
5ـ در خانوادة متزلزل، مدیریت، تجزیه شده، تصمیمگیری در آن به غایت دشوار است.
6ـ در خانوادة متزلزل، جاذبهای مکفی برای پایبندی اعضای آن به میثاق زندگی مشترک، وجود ندارد.
7ـ در خانوادة متزلزل، جاذبهای مکفی برای پایبندی اعضای آن به میثاق زندگی مشترک، وجود ندارد.
8ـ در خانوادة متزلزل، انتقادها به شکلی ظالمانه، مستقیم و مستمر توسط اعضای آن از یکدیگر به عمل میآید.
معنی و مفهوم اعتدال
بدون شک، همة افراد در پی دست یافتن به الگوی خانوادة متعادل هستند و با این انگیزه به ازدواج روی میآورند، لیکن ابتدا باید معلوم نمود که خانوادة متعادل هستند و با این انگیزه به ازدواج روی میآورند، لیکن ابتدا باید معلوم نمود که خانوادة متعادل چیست و شیوة تحقق آن کدام است؟ تا براساس آن ضابطه، بتوان داوری نمود و اختلافها را از میان برد.
برای پی بردن به مفهوم خانوادة متعادل، ابتدا واژة «اعتدال» را مورد بررسی قرار میدهیم. پدید یا شیء را زمانی دارای اعتدال و توازن میدانیم که حداقل برخی از ویژگیهای ذیل را دارا باشد:
ـ (نقطه) مرکز ثقل آن، مشخص و معلوم است.
ـ تساوی کششها و جاذبهها، در پدیدة متوازن، محرز است.
ـ شیء متعادل، پس از مختصر حرکت و یا ضربة وارده، واژگون نمیشود و مجدداً به تعادل پایدار خود برمیگردد.
ـ در پدیدة متعادل، هر جرئی از اجزاء در موقعیت و جایگاه خویش، قرار گرفته است.
ـ توازن و تعادل، زیبایی میآفریند، شیء متعادل، موزون و جذاب است.
درسی که از طبیعت میآموزیم.
«طبیعت، در عملیات خود آشفته نمیشود، بلکه در سیر خویش به پیش از یک نکته به نکتة دیگر گام برمیدارد.» کومینوس
طبیعت، برای صاحبان بصیرت، درسآموز است و خود یک مکتب الهامبخش و برانگیزاننده میباشد. درختان و در بستر طبیعت، براسا اعتدال، عمل میکنند؛ به گونهای که از نزدیکترین شاخهها و برگها به منبع تغذیة درخت گرفته تا دورترین آنها، یکسان و عادلانه از ریشه، غذا دریافت میکنند و هرگز ندیدهایم که درختی، به برگها و شاخههای نزدیکش، غذا برساند و از آنها که دورترند، غافل بماند.
ویژگیهای فرد متعادل