لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
به نام خدا
گزارش کار
آزمایشگاه عملیات حرارتی و کارگاه عملیات حرارتی
استاد:
مهندس ثابت
دانشجو:
لیلا پری زاده
عملیات حرارتی آنیل کردنAnealing
واژه آنیل دارا ی معنی، مفهوم و کاربرد وسیعی است بدین صورت که به هر نوع عملیات حرارتی که منجر به تشکیل ساختاری بجز مارتنزیت و یا سختی کم و انعطاف پذیری باشد اطلاق می شود.
تقسیم بندی عملیات حرارتی آنیل براساس دمای عملیات به روش سردکردن، ساختار و خواص نهایی.
آنیل کامل:
آنیل کامل عبارت است حرارت دادن فولاد در گسترده دمایی مرحله آستنیت و سپس سردکردن آهسته معمولاً در کوره است. و تحت این شرایط آهنگ سردشدن در محدوده 02/0 درجه سانتیگراد بر ثانیه است. گستره دمایی آستنیته کردن برای آنیل کامل تابع درصد کربن فولاد است. بطورکلی در عملیات آنیل کامل فولادهای هیپویوتکتوئید را در ناحیه تک فازی آستنیت و فولادهای هایپریوتکتوئید را در ناحیه آستنیت سمنتیت حرارت می دهند.
علت آستنیته کردن فولادهای هاپیرتوکتوئید در ناحیه دوفازی آستنیت- سمنتیت این است که سمنتیت پروتکتوئید در این فولاد به صورت کروی و مجتمع شده درآید.
در عملیات آنیل کامل، هدف از آستنیته کردن فولادهای هاپرتوکتوئید در ناحیه دوفازی آستنیت سمنتیت عبار ت از شکستن شبکه پیوست کاربید است و تبدیل آن به ذات ریز و کروی شکل مجزا از یکدیگر است.
نیروی محرکه در این عملیات عبارت از کاهش انرژی فصل مشترک ناشی از کروی شدن ذرات کاربید و در نتیجه کاهش مقدار فصل مشترک آستنیت – کاربید است.
د رعملیات آنیل کامل نه تنها دمای آستنیته کردن بلکه آهنگ سردشدن نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سردکردن آهسته که معادل سردشدن در کوره است باعث می شود که ابتدا فریت و سپس پرلیت از آستنیت بوجود آید بعلت سردشدن آهسته، فریت تشکیل شده دارای دانه های درشت و هم محور بوده و پرلیت دارای فاصله بین لایه ای نسبتاً زیاد( پرلیت خشن یا درشت) است. از جمله مشخصه های مکانیکی این میکروساختار عبارت از کاهش سختی و استحکام و افزایش انعطاف پذیری است. اگر واژه آنیل بدون پسوند استفاده شود منظور همان آنیل کامل است.
آنیل همدما:
این عملیات شامل حرارت دان فولاد در دو دمای مختلف است. ابتدا عملیات آستنیته کردن که در همان گستره دمایی مربوط به آنیل کامل انجام می شود و سپس سردکردن سریع تا دمای دگرگونی و نگهداشتن برای مدت زیاد کافی جهت انجام دگرگونی. پس از پایان دگرگونی، فولاد را با هر آهنگ سردشدن دلخواهی می توان سرد کرد.
زمان لازم برای آنیل همدما در مقایسه با آنیل کامل به مراتب کمتر است در حالی که سختی نهایی کمی بیشتر خواهد بود.
همانند آنیل کامل میکروساختار حاصل از انیل همدما در فولاد های هیپویوتکتوئید و یوتکتوئید و هایپریوتکتوئید به ترتیب عبارت از: فریت- پرلیت، و پرلیت و پرلیت – سمانتیت است. ولی پرلیت حاصل نسبتاً ظریف تر و درصد فریت و سمنتیت و یوتکتوئید تا حدودی کمتر است.
از جمله موارد عمده کاربرد آنیل همدما در رابطه با فولادهای آلیاژی است که دارای سختی پذیری بالایی اند. در صورتی که برروی این فولادها عملیات حرارتی آنیل کامل انجام می شود، علت سختی پذیری زیاد ساختار نهایی حاصل بجای پرلیت خشن، ممکن است پرلیت ظریف و یا حتی مخلوطی از پرلیت ظریف و بینیت بالایی باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
کلام خدا وکتاب خدا
کلام خدا یکى از مسائل اساسى علم کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر و علومقرآن است. متکلمین از نظر حدوث و قدم و کلام لفظى و نفسى به آنمىنگرند، اما عرفا آن را بیان آنچه در دل است، خواندهاند; به همین جهتکلام را با لفظ برابر ندانسته و فعل خداى تعالى را نیز کلام و قول اومىشمارند. مقاله حاضر کلام خدا را از این دیدگاه بررسى کرده و بهتفاوتهاى اساسى بین کلام و کتاب خدا پرداخته و کلام خدا را صرفنظر ازاختلاف حیثیات همان کتاب خدا دانسته است; سپس به بیان مراتب کلام وکتاب پرداخته و پس از بیان درجات تشکیکى آنها مخاطب کلام خدا را درهر کدام از این مراتب بیان کرده است.
کلید واژهها: کلام، کتاب تدوینى، کتاب انفسى، کتاب تکوینى، خلق،امر، احدیت، واحدیت.
1) مقدمه
کلام خداى تعالى از موضوعات مشترک چند علم عقلى و نقلى است. هر کدام ازصاحبان علوم کلام، فلسفه، عرفان، علوم قرآن و تفسیر توجهى جدى به آن داشته و هریک از زاویه دیدخود به آن نگریستهاند. بیشترین دل مشغولى متکلمان پاسخ به این دوسؤال بود که آیا کلام خدا حادث استیا قدیم؟ و آیا کلام منحصر به لفظى استیا آنکهشامل نفسى نیز مىگردد؟ فرهیختگان علوم قرآنى نیز نظر و جهتبحثخود را برمحکم و متشابه و راه شناخت و تفسیر هر کدام معطوف داشتند. مقالهاى که اینک پیشروى دارید، کلام خداى را با دیدگاه عرفانى مورد مطالعه قرار مىدهد.
2) معناى کلام
در مشرب عرفانى هر فردى از افراد وجود کلمهاى از کلمات خداى تعالى است کهداراى ظهر و بطن و حد و مطلع و مراتب هفت گانه و بلکه هفتادگانه است. بر همیناساس کتاب تدوینى الهى داراى هفتباطن است. آن از مرتبه احدیتبه عالم الفاظ واصوات تنزل یافته تا براى تمام اقشار مردم هدایتباشد و هر آیهاى نسبتبه هر گروهىباطنى دارد.
صدرالدین قونوى گوید: «کلام به معناى تاثیر متکلم در مخاطب است، به قوهاى کهتابع اراده او باشد و به آن وسیله آنچه در نفس اوستبه مخاطب ابراز شده و به اورسانده شود، و ایجاد حقتعالى اعیان ممکنات را نیز چنین است; زیرا آنها کلمات وحروف خداى تعالى هستند که آنها را به وسیله حرکتحبى غیبى از نفس خود اظهارنموده تا به وسیله این کلمات خداوند و اسماء و صفات او شناخته شوند»[1].
قونوى در اینجا کلام را به معناى تاثیر گذاردن در مخاطب دانسته و آنرا طورى تفسیرمىکند که با ظاهر آیات شریفه قرآن و کلمه بودن عیسى موافق درآید، و از این رو اعیانموجودات را کلمات و حروف الهى معرفى کرده است.
اگر ما به نحوه شکلگیرى کلام و هدف از پیدایش آن توجه کنیم، مقصود از کلام رابهتر متوجه مىشویم. آیا باید کلام را تنها در محدوده واژهها و الفاظ جستجو کنیم یاآنکه اعیان موجودات خارجى کلمات واقعى بوده و در اصل کلام همانهاست و اگر الفاظرا کلام مىنامیم، از نوعى اعتبار بهره جستهایم.
علامه طباطبائى فرموده است: «کلامى که از امور ا عتبارى است، احتیاج و ضرورتاجتماعى سبب پیدایش آن شده است; چون در یک جامعه مردم مجبورند که آنچه را دردل دارند، به یکدیگر اظهار کرده و بفهمانند و اگر انسان مىتوانستبه تنهایى زندگىکند، نیازى به تکلم نیز پیدا نمىکرد. پیدایش کلام نیز با مطالعه احوال موجودات روشنمىشود; مثلا مرغ در ابتدا وقتى مىخواهد وجود دانه و خوردن آن را به جوجه خودبفهماند، در برابر جوجه خود یک دانهاى را با منقار خود برداشته و به این وسیله دانهبرداشتن را به او یاد مىدهد، و سپس دانهاى دیگر را برداشته و نوعى صدا از خود برمىآورد، و پس از مدتى تنها همان صدا را ایجاد مىکند و نیازى به برداشتن دانه و نشاندادن آن احساس نمىکند و جوجه نیز مقصود او را مىفهمد. انسان نیز اینگونه است;بنابراین مىتوان گفت: «لفظ» یا «کلام» وجودى اعتبارى براى معناى خود است، و تکلمراهى استبراى رسیدن به آنچه در دل متکلم است، و چون هدف از کلام بیان چیزىاست که در دل است و هر فعلى نیز چنین دلالتى دارد، مىتوان گفت که هر فعلى خودنوعى از کلام است; با این تفاوت که دلالت لفظ اعتبارى است و دلالت فعل حقیقىاست. پس هر موجودى کلام خداوند است»[2].
علامه طباطبائى در این سخن خود چون به هدف کلام توجه کرده است، هرموجودى را کلام تکوینى خداوند دانسته است. اما صدر الدین قونوى باتوجه به معناىکلام که همان جرح و اثر گذاردن است، هر موجودى را فعل خدا دانسته است. درمهمترین خطبه توحیدى نهجالبلاغه نیز فعل خدا کلام خدا خوانده شده است: «و انماکلامه سبحانه فعل منه»[3]; (کلام خداوند همان فعل اوست).
با توجه به آنچه گذشت، معلوم شد که اولا، لازم نیست که همیشه کلام «لفظ» باشد;بلکه کلام اعم از لفظ و فعل است و هر کدام از این دو مىتوانند کلام باشند و ثانیا، لازمنیست که همیشه کلام بیان کننده آنچه در دل انسان استباشد; بلکه هر چه علامت چیزدیگر باشد، چه آن چیز در دل باشد یا غیر دل، کلام خواهد بود. پس هر چه بیان کنندهجهان هستى باشد، کلام است; چه لفظ باشد یا غیر لفظ، و بیان مقصود فرقى نمىکند کهبواسطه وضع یا بالذات باشد، و مهم در کلام بودن همان علامت چیز دیگر بودن است،و لذا گاهى مىگویند: با زبان بىزبانى گفتم.
ضمنا اگر آیه شریفه «لا یمسه الا المطهرون» (1) [واقعه 79] نفى باشد - نه نهى - چونکلام مقدس الهى از ساحت و مطلب خلاف مبرى و دور است و این آیه شریفه دلالتدارد که جز انسانهاى پاک هرگز کسى به این کتاب الهى نمىرسد و از طرف دیگرمىدانیم که انسانهاى ناپاک مىتوانند قرآن کریم را مس کنند، معلوم مىشود که مراد ازاین آیه آن کتابى است که کلمات آن غیر از این الفاظ و کلمات است; یعنى: همانموجودات تکوینى است که کلمات خدا بوده و هر کدام دلالتى بر مراد الهى دارند.
3) معناى کتاب
معمولا مردم کاغذى را که بوسیله قلم رنگى چیزى بر آن نوشته شده باشد، «کتاب»مىنامند; ولى با اندکى دقت روشن مىشود که هرگز نوع کاغذ مقوم کتاب بودن نیست وبراى تحقق کتاب هرگز نوع کاغذ مدخلیتى ندارد; همچنانکه با دقتبیشتر معلوممىشود که در تحقق کتاب، اصل وجود کاغذ نیز لازم نیست و بلکه نوع قلم یا اصلوجود قلم و حتى وجود نوشته نیز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان :
راز آفرینش
دبیر ارجمند :
جناب آقای روشن ضمیر
تهیه و تنظیم :
آرشام خزائلی پور
بهار 1387
کلام خدا و راز آفرینش
به راستی قرآن کتاب نا متناهی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد ، رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از ان کشف می شود .
از کتابی که از جانب خدای نامتناهی برای هدایت بشر فرستاده شده است جز این انتظار نیست . کتاب او باید بسان خود او نا متناهی و ویژگی مقام ربوبی را دارا باشد و در نمایاندن انتساب خود به حق و مبدا عالم ، به دلیل و برهانی نیاز نداشته باشد و به سا ن خورشید ، خویش را بنمایاند و محیط را روشن کند .
راز آفرینش کوه ها و نهرها :
« وَ جَعَلَ فِیها رَواسیَ وَاَنهاراًَ »
در آن ( زمین ) کوه ها و جوی ها را آفرید .
قرآن مجید در سوره های متعددی در باره آفرینش کوه ها سخن گفته و راز خلقت و اسرار وجود آنها را با تعبیرات گوناگونی روشن ساخته است . از میان راز ها ، بیشتر روی استقرار و آرامشی که در پرتو کوه ها نصیب ساکنان زمین شده است تکیه کرده و وجود آنها را مانع از پدید آمدن حرکات نا موزون و اضطراب و نوسان معرفی می نماید و در سوره های متعددی می فرماید :
« وَ اَلقَی فِی الاَرضِ رَوَاسیَ اَن تَمیدَ بِکُم »
در زمین کوه هایی افکند تا حرکات آن ، شما را مضطرب نسازد .
گاهی این حقیقت را به عبارت دیگر بیان کرده و می فرماید :
« وَ الجِبالَ اَوتاداً . . . »
کوه ها را میخ های زمین آفریدیم .
قرآن راز کوه ها را ضمن دو آیه در سرچشمه نهرها و تصفیه آب بیان نموده است . که مجال پرداختن بدان در این مجموعه نیست .
قرآن و راز آفرینش
قرآن بهار دلها ،سرچشمه دانشها ، زداینده تیرگیها ، و استوارترین و ارجمندترین مستند شناخت و معرفت است . قرآن مبنای تفکر ، منبع شناخت ، مرجع فهم و سند کرامت و شرافت ماست . قرآن چشمه سار زلالی است که آگاهان با بهره گیری از معارف آن ، دلهای تفتیده را سیراب می کنند و ژرف اندیشان با گلگشتی در بوستان رنگا رنگ آن طراوت جان می گیرند و صالحان و استوار مردانِ حراستگر از مرزهای اندیشه در برابر دیگر اندیشان ، شیوه انسانی مرزداری و حراست را فرا می گیرند .
قرآن مشعل فروزان جاودانی است بر معبر تاریخ که در تاریکی سده ها ، انبوه انسانهای سرگشته را به مقصد اعلی و مقصود والا رهنمون گشته است .
قرآن مجید برای تدریس علوم و فنون زندگی ، که بشر به نیروی تفکر می تواند به آنها دست بیابد ، نیامده است و هرگز پیامبر برای این مبعوث نگردیده ، که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد زیرا قرآن کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن ، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و فضائی اخلاقی و سجایای انسانی است . از یک چنین کتابی نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
کلام خدا و راز آفرینش
به راستی قرآن کتاب نا متناهی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد ، رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از ان کشف می شود .
از کتابی که از جانب خدای نامتناهی برای هدایت بشر فرستاده شده است جز این انتظار نیست . کتاب او باید بسان خود او نا متناهی و ویژگی مقام ربوبی را دارا باشد و در نمایاندن انتساب خود به حق و مبدا عالم ، به دلیل و برهانی نیاز نداشته باشد و به سا ن خورشید ، خویش را بنمایاند و محیط را روشن کند .
راز آفرینش کوه ها و نهرها :
« وَ جَعَلَ فِیها رَواسیَ وَاَنهاراًَ »
در آن ( زمین ) کوه ها و جوی ها را آفرید .
قرآن مجید در سوره های متعددی در باره آفرینش کوه ها سخن گفته و راز خلقت و اسرار وجود آنها را با تعبیرات گوناگونی روشن ساخته است . از میان راز ها ، بیشتر روی استقرار و آرامشی که در پرتو کوه ها نصیب ساکنان زمین شده است تکیه کرده و وجود آنها را مانع از پدید آمدن حرکات نا موزون و اضطراب و نوسان معرفی می نماید و در سوره های متعددی می فرماید :
« وَ اَلقَی فِی الاَرضِ رَوَاسیَ اَن تَمیدَ بِکُم »
در زمین کوه هایی افکند تا حرکات آن ، شما را مضطرب نسازد .
گاهی این حقیقت را به عبارت دیگر بیان کرده و می فرماید :
« وَ الجِبالَ اَوتاداً . . . »
کوه ها را میخ های زمین آفریدیم .
قرآن راز کوه ها را ضمن دو آیه در سرچشمه نهرها و تصفیه آب بیان نموده است . که مجال پرداختن بدان در این مجموعه نیست .
قرآن و راز آفرینش
قرآن بهار دلها ،سرچشمه دانشها ، زداینده تیرگیها ، و استوارترین و ارجمندترین مستند شناخت و معرفت است . قرآن مبنای تفکر ، منبع شناخت ، مرجع فهم و سند کرامت و شرافت ماست . قرآن چشمه سار زلالی است که آگاهان با بهره گیری از معارف آن ، دلهای تفتیده را سیراب می کنند و ژرف اندیشان با گلگشتی در بوستان رنگا رنگ آن طراوت جان می گیرند و صالحان و استوار مردانِ حراستگر از مرزهای اندیشه در برابر دیگر اندیشان ، شیوه انسانی مرزداری و حراست را فرا می گیرند .
قرآن مشعل فروزان جاودانی است بر معبر تاریخ که در تاریکی سده ها ، انبوه انسانهای سرگشته را به مقصد اعلی و مقصود والا رهنمون گشته است .
قرآن مجید برای تدریس علوم و فنون زندگی ، که بشر به نیروی تفکر می تواند به آنها دست بیابد ، نیامده است و هرگز پیامبر برای این مبعوث نگردیده ، که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد زیرا قرآن کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن ، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و فضائی اخلاقی و سجایای انسانی است . از یک چنین کتابی نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و در باره انواع بیماری ها و داروهای آن و یا فرمولهای ریاضی و معادلات جبری سخن بگوید زیرا همه اینها از هدف یک کتاب تربیتی بیرون است .
به راستی قرآن کتاب نا منتهایی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از آن کشف میشود . پیامبر عالی قدر در سخنان خود به خصیصه نهایت ناپذیری قرآن اشاره می کند و می فرماید :
« ظاهِرةً اَ نیق ُوَ باطِنُه عمیقُ لا تَحصی عَجا ئِبُه وَ لا تبلی غرا ئِبُه »
قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد . شگفتیهای آن پایان نمی پذیرد و تازه های آن کهنه نمی شود .
امید است که این مجموعه مطالب چراغی فرا راه پیروان قرآن باشد و تمام طبقات مخصوصا نسل جوان را با حقایق نورانی قرآن آشنا سازد .
کلام (راز آفرینش)
مقصود از سجده فرشتگان اطاعت امر الهی، تکریم و خضوع در برابر آدم است و کسی که مسجود ملائک قرار گرفت آدم بعنوان نماد انسان ها است و خلافت امر تشکیکی و دارای مراتب می باشد مرتبه ادنای آن را تمامی انسانها دارا بوده و عالیترین مرتبه آن مربوط انسان کامل است
این پرسش که «آدمی چیست، کجاست، از کجا و چگونه و برای چه آمده است؟» و نیز پرسش هایی از این سنخ، هیچ گاه بشر اندیشمند و حقیقت جو را رها نکرده است. آدمی نیز، هیچ گاه این پرسش ها را وانخواهد گذاشت; زیرا معنای زندگی هر کس مبتنی بر پاسخی است که به این پرسش ها می دهد. در این بخش تلاش شده تا در قالب چند پرسش و پاسخ به تبیین علت سجده ی ملائک برای حضرت آدم و نیز به چالشی درباره ی چگونگی خلقت انسان های اولیه پرداخته شود.
● هدف از آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامی چیست؟ (محمدرضا متقیان)
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم (مولوی)
یکی از پرسش های مهم آدمی این است که برای چه آمده ام؟ چرا خداوند مرا آفریده است و به عبارتی، چرا هستم و برای چه باید زندگی کنم؟ امیر المؤمنین علی(علیه السلام)می فرماید:
رحم الله امرء اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من این؟ فی این؟ و الی این؟[۱]خداوند رحمت کند آن انسانی را که آن چه لازم است، برای نفس خود تهیه و خویشتن را برای قبر مستعد و آماده سازد. آن انسانی که بداند از کجا آمده و در کدام راه است و به سوی کدام مقصد باز می گردد.
مولوی چه خوب توانسته است این کلام نورانی را به نظم در آورد; ز کجا آمده ام (مِنْ اَیْنَ); آمدنم بهر چه بود؟ (فی اَیْنَ); به کجا می روم آخر ننمایی وطنم؟ (الی اَیْنَ).
به گفته ی ژان فوارستی، دانشمند آلمانی:
هر چه بشریت ترقی می کند این سؤال بیش تر مطرح می شود که چرا باید بمیرد و منظور از این آمدن و رفتن چیست؟ و به قول سقراط: «زندگیِ بررسی نشده، ارزش زیستن ندارد».[۲]
قبل از پاسخ گویی به پرسش فوق، توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
به نام خدا
کمک اولیه چیست؟ دریا فت یک مراقبت فوری در زمان صدمه یا بیماری ناگهانی توسط خود مصدوم را کمک اولیه گویند بیشتر مصدومین وبیماران ناگهانی نیاز به مراقبت پزشکی ندارند،وبا کمک اولیۀ صحیح بهبودمییابند .کمک اولیه صحیح و به موقع می تواند به معنی اختلاف بین مرگ وزندگی ،بین بهبود سریع یا طولانی مدت بین ناتوانی موقت یا دائم و ماندگارباشد ،مراحل نجات جان یک انسان مانند حلقه های زنجیر به هم متصل می شود کمک اولیه حلقۀ نخست از زنجیرۀ نجات انسان می باشد نیاز به امداد و کمک اولیه تا زمانی که مراقبت پزشکی وجود نداشته باشد ضرورت می یا بد
اصول کمک اولیه
واگذاری مصدوم
آگاهی وشناخت فوریت
بدست آوردن ارزیابی انجام دریافت اطلاعات دربارۀ
آگاه کردن سریع مرکز رضایت و مصدوم کمک اولیه مصدوم (تاریخچه ی نمونه)
فوریتهای پزشکی اعتماد مصدوم
1- آگاهی و شناخت فوریت: شامل شناخت علائم اخطار دهنده فوریتهایی مانند، حملۀ قلبی ،ایست قلبی سکتۀ مغزی و خفگی می باشد.
2-آگاه کردن سریع مرکز فوریتهای پزشکی یا اورژا نس: تلفن تماس اورژانس در ایران 115 می باشد.
3- بدست آوردن رضایت و اعتماد مصدوم : امدادگر باید قبل از انجام کمک اولیه رضایت و اعتماد مصدوم را بدست بیاورد. اگر مصدوم هوشیار باشد خود او می تواند اجازۀ انجام اقدامات امدادی به امدادگر بدهد.
4- ارزیابی مصدوم : شامل تشخیص مشکلات مصدوم و تعیین اولویتهای امدادی می باشد.
5- انجام کمک اولیه : کمک اولیه می تواند توسط اطرافیان یا تماشا چیان حاضر در صحنۀ حادثه ( در صورت داشتن آگاهی از انجام کمک اولیۀ صحیح ) صورت گیرد.
6- دریافت اطلاعات در مورد مصدوم : در زمان بررسی مصدوم امدادگر می تواند از خود مصدوم در صورت هوشیاری یا شاهدین حادثه در بارۀ چگونگی بروز حادثه سؤال کند.تا بهتر از صدما ت احتمالی مصدوم آگاهی یابد. امدادگر نباید فقط به صدمات آشکار مصدوم اکتفا کند. زیرا ممکن است صدمات غیر قابل مشاهده و خطرناک در مصدوم وجود داشته باشد. بررسی علت و چگونگی صدمه ممکن است کلیدی جهت یافتن وسعت صدمات فیزیکی باشد.
7- واگذاری مصدوم:به معنی سپردن مصدوم به فردی دیگر جهت ادامهً درمان و مراقبت می باشد.
تشخیص فوریتها و انجام کمکهای اولیه: حملۀ قلبی، ایست قلبی ، سکتۀ مغزی ، خفگی
حملۀ قلبی: بر اثر بسته شدن شرایین بزرگ قلب (شرایین کرونر)بعضی از عضلات قلب به طور ناگهانی شروع به مردن می کند.این شرایین وظایف خون رسانی به قلب را داشته و بر اثر تجمع (ته نشین شدن)کلسترول یا لخته خون بسته می شود.
علائم اخطار حملۀ قلبی :1- احساس گیجی در زمان درد و احساس سبکی سر2-رنگ پریدگی 3-تعریق 4- تهوع معمولاً بدون استفراق 5- کوتاه شدن تنفّس.
1-کمک اولیه در حملۀ قلبی: مصدوم را سریع و به آرامی بخوابانید وبه او کمک کنید تا در وضعیتی قرار گیرد که تنفّسش راحت تر باشد. معمولاً تنفّس مصدوم در وضعیّت نیمه نشسته راحت تر است.
2-از شخص دیگری جهت تماس با اورژانس کمک بگیرید.یا اینکه خود امدادگر با اورژانس تماس بگیرد و کمک پزشکی طلب کند. تلفن 115
2-ایست قلبی: بر اثر بسته شدن شریان قلب و نرسیدن اکسیژن به عضلۀ قلب در طی حملۀ قلبی ممکن است جریان آن متوقّف شده باعث ایست قلبی می شود.در این وضعیّّت نه خون جریان دارد و نه نبض وجود خواهد داشت
علائم ایست قلبی:1- مصدوم بیهوش شده قادر به پاسخگویی به تحرّکات کلامی (صدا زدن)و تحرّکات لمسی یا تکان دادن نمی باشد.
2-نبودن نبض و تنفّس