لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
توجه: کپی برداری از مطالب مندرج در این مقاله با ذکر منبع بلامانع است www.ToranjNet.com©
تهیه و تنظیم: علیرضا مقاریخواننده گرامی این مقاله صرفا گرداوری مطالب بوده و خالی از اشکال نمی باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست
خطوط باستان
الف: خط چینى
ب: خط میخى
ج: خط هیروگلیف مصری
د: هیروکلیف هیتیتى
تاریخ خط در ایران
ورود اسلام به ایران و تحول خط
خطوط اصلی و متداول عصر حاضر در ایران
1- کوفی
2- خط محقق
3- خط ریحان
4- خط ثلث
5- خط نسخ
6- خط تعلیق
7- خط دیوانی
8- خط رقعه
9- خط نستعلیق
10- خط شکستۀ نستعلیق
تحول و نوآوری در دنیای معاصر
الف ـ دوره اول ـ قاجاریه ـ (دوره نوآوری در جامعه سنتی )
ب- دوره دوم – پهلوی (دوره نوسازی)
خط و تبلیغات
سنت شکنی در ارتباط شکل و محتوی
مدرنیستها و اقلام قدیم
فهرست منابع
به نام خدا
خط، هنر تثبیت ذهنیات است با علایم معهود چشم. احتیاج به حفظ خاطرهها نخستین محرک پیدایى خط در بین اقوام عالم بود. چه انسان اولیه براى حفظ امورى که مىخواست سالهاى مدید باقى بماند، ابتدا به رسم صور آنها پرداخت و از این تصویرپردازی روش تصویرنگارى را بوجود آورد. روش تصویرنگارى
تصویرنگاره و اندیشه نگاره
که به ابتدا ناظر به رسم صور اشیاء بود، بعدها توانست با تصویر اشیایى شبیه به اندیشهها به نمایش اندیشه نیز اقدام کند. این طریق نمایش اندیشه همانست که نام اندیشهنگارى را در تاریخ خطوط دارد. روش اندیشهنگارى، گرچه تا حدى رافع نقص تصویرنگارى شد ولى باز کافى نبود چه در این روش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
« خط»
« خط عبارت است از یک عنصر تصویری و تجسمی که دارای واقعیت طولی بوده و جلوههای متفاوت و بیان تصویری متنوعی دارد. خط نقطه ای است که در اثر نیروئی که از یک جهت به او وارد آمده، حالت ایستایی خود را از دست داده، بصورت یک عنصر تصویری فعال درآمده است. برخلاف نقطه که دارای انرژی متمرکز و ثابتی است خط دارای انرژی تصویری فعال و متحرکی است که به یک جهت ادامه دارد و نیز قابل اندازهگیری و سنجش است. »
« در هنرهای بصری خط به خاطر ماهیت خاصش، دارای توان و انرژی بسیار است. خط هرگز ساکن و ایستا نیست، بلکه همیشه پرتحرک است و عنصر بصری مهمی در طراحی های اولیه و خطی می باشد.
خط را بنا بر عادت حسی و عرف دیرینه، برای بازنمایی چیزها به کار برده اند. طراحیهای خطی کودکان و نقاشی بدویان در این مورد شاخص اند. روابط صوری خط نازک و ضخیم، شکسته و ممتد، منحنی و مضرس، چون نیروهای تباین و تکرار در طرح بسیاری از نقاشی های دوره های مختلف تاریخ عمل کرده است. تنوع و تغییر در خطوط مرزی نقش مایه، نیز روشی مستقیم برای توصیف حجم، وزن، مکان، و با فت چیزها فراهم کرده اند. گاه خط های کناره ساز به نهایت سرزندگی و ایجاز بیانی میرسند که در این صورت طراحی خصلت تندنگاری به خود می گیرد. زیباترین نمونههای تندنگاری را در آبمرکب های چینی و ژاپنی می توان یافت. یک طرح خطی علاوه بر خط های کناره نما متشکل از لبه سطوح حامل رنگ و رنگمایه، جهت محوری نگاره ها، و مسیر حرکت شکل ها نیز هست. چگونگی تکرار این گونه خطوط طرح را جاندار می نماید. هنرمند- آگاهانه یا به طور حسی- این خط ها را به گونه ای با یکدیگر مرتبط می کند که چون شکبه ای موزون و منسجم، در هم بافته می شوند. غیر از تداعی های آشکار که به واسطه برخی الگوهای خطی ایجاد می شود(مثلاً القای سبکی و شناوری به وسیله خطوط مواج، روابط خطی معین می توانند احساس های معین برانگیزند. به این خطوط صعودی احساس شادی و سرافرازی، خطوط نزولی احساس اندوه و خواری را بیان می کنند، و یا خط هایی که زاویه شان به سمت راست طرح باز می شود خوشایندتر از خط هایی به نظر می آیند که به سوی چپ می روند.»
]بدینگونه[ خط، تعریف های مختلفی می تواند داشته باشد، اما در نقاشی ایرانی خصوصیات و ویژگی خاصی را در بر می گیرد. خط در نقاشی ایرانی در دو نقش اساسی ظاهر می گردد. اول اینکه فرمها و فضاهای مختلف را از یکدیگر جدا می سازد و دوم نقش سایه روشن و حجم را که در نقاشی ایرانی حذف گردیده بعهده دارد بدین معنی که ما با استفاده از کندی و تندی فرمهایی را که در طبیعت، فضاها را از یکدیگر جدا می سازد و نور در آن ایجاد سایه می نماید از هم جدا می کنیم و همان نقش سایه روشن را القا می نماییم. بدین ترتیب که خطوط اصلی و سایه دار را ضخیم و پر رنگ قلمگیری می کنیم و فرمهایی را که نقش کمتری در فضا ایجاد می کند یا خطوط فرعی و یا خطوطی که نور در آن روشنی ایجاد کرده باشد، نازکتر و کم رنگ تز قلمگیری می نماییم. خطوط قلم گیری دز نقاشی ایرانی به چهار دسته تقسیم میگردند.
1- خطوطی که با یک ضخامت ترسیم میگردد.
2- خطوطی که یک سر آن ضخیم و سر دیگر آن تیز است.
3- خطوطی که دو سر آن نازک و ما بین آن ضخیم است.
4- خطوط متفرقه.
مجموعه این خطوط به صورت آهنگین و سیال و منحنی در کنار هم و هر کدام در جای خود، زمانی که با مهارت و پختگی و احساس همراه می گردد، بخشی از خصوصیات نقاشی ایرانی را در بر می گیرد.1
« خط دارای کارکردهای گوناگون است که برحسب آنکه مستقیم یا منحنی، کلفت یا نازک، روشن یا تیره، عمودی یا افقی یا مورب به کار رود امکانات بیانی متعدد به دست می دهد. برای مثال، با خط روشن می توان دوری یک شیء و با خط مورب حرکت یا تاثیر نیروی جاذبه را القاء کرد. علاوه بر این، نقاش یا طراح می تواند مجموعه ای از خطوط در اندازه های مختلف را برای سازماندهی نظام پرسپکتیو خطی به کار برد و توهم فضای سه بعدی ایجاد کند.»
به طور کلی خط یکی از عناصر اصلی بصری در طراحی است. که دست هنرمندان مختلف، متناسب با عواطف و احساسات و چگونگی ذهن و اندیشه آنها، معانی ویژه یافته و بیان می شود. بدین جهت خط بیانهای مختلفی پیدا می کند.
« خط با حالت اکسپرسیو»
اصولاً بیان حالت یا اکسپرشن، به معنی تظاهرات بیرونی شخصیت و رفتارهای فردی انسان است. به طوری که دست نوشته هر کس می تواند گویای شخصیت و طرز تفکر و اندیشه او باشد. مثلاً در طراحی محمدیوسف و حبیب الله نقاشان نگارگری قرن دهم هجری، خطوط با حرکت های نرم و آرام در خدمت بیان ذهنیات هنرمند درآمده و از طبیعت گرایی محض دور شده و دنیایی کاملاً تخیلی و آرمانی ارائه داده است.
« خط ساختمانی (کنستراکتیو)»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یکخط و خوشنویسی نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد .ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود . هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است .هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشة بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحلة کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نمایندة یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحلة رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است .در آن روزگار 24 الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجة عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود 1900 سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند .گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است .بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است .
در مورد زمان پیدایش خط تاریخ ، مشخصی نمی توان قائل شد ، چون امری تدریجی بوده و طی سالها یا قرنها به صورت مشخص تجلی و ظهور پیدا کرده است ، لکن تشخیص اصل و بنیاد و ریشة هر خط ، با استناد به آنچه در دست است ، تا حدودی میسر است . 1ـ کوفی 2ـ نسخ و خطوط دیگر ، از تأثیر گذاری نوعی بر نوع دیگر پدیدار شده اند . پیدایش خط کوفی را چنین آورده اند :لذا می توان دریافت که خط کوفی ، نتیجه ای از نظم و ترتیب خط حجازی می باشد . لازم به ذکر است که در آغاز ، خط کوفی در کنار خطوط عِبری و سریانی ، جزو خطوط در امپراطوری بزرگ ایران و روم ، حائز اهمیت نبود و وقتی نامدار شد که خط رسمی دین اسلام گردید و مورد توجه رسول اکرم ( ص ) و مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت . خط عربی قبل از اسلام ، منحصر به شبه جزیره عربستان بود و توسعة آن با انتشار دین اسلام انجام پذیرفت و در سرزمینهای فتح شده همپای دین اسلام منتشر شد و مشرق و مغرب را پر نمود و بر زبانهای اصلی ممالک غیر عرب ، غلبه کرد .بعد از آن پیوسته سلیقه ها و ذوق های اقوام مختلف که در شهر کوفه گرد آمده بودند ، دست به کار شدند تا آنکه شیوة کوفی از حجازی فاصله پیدا کرد و صورت خط حجازی تقریباً به حال ابتدائی خود باقی ماند . ولی خط کوفی ، جلوة بهتری پیدا کرد و در نیمة اول قرن اول هجری ، به آخرین صورت مستقل خود ، رسید و حروف آن از حروف نسخی آن زمان هم از حیث جلوه ، و هم از جهت ، حروف بهتر شد .همان طور که عبریان ، خط مربع ، و سریانیان خط سریانی و نسطوریان خط ستر نجیلی را مخصوص کتابهای دینی و علمی خود قرار داده بودند ، مسلمانان نیز ، خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته ، و مشابه خط ستر نجیلی شده بود ، خاص نوشتن قرآن قرار دادند و بعدها آن را در تزیین مساجد و سکه ها و کتب ، مورد استفاده قرار دادند و به دلیل احساس نیاز هویت برای معماریهای اسلامی ، مساجد و بناهای اسلامی ، کاربردی در کتیبه ها پیدا کرد که پس از مصرف و کاربرد در کتابت به روی دیوارها و ستونها و مناره ها خود را بالا کشید و هم زمان تزئینی تر شد و به دلیل اجتناب طراحان از ایجاد نقوش تحریم شده ، نقش و نگاره هایی به آن اضافه شد و فضاهای خالی ، با گردش های قلم ، فرهنگی جدید را در مقاطع مختلف به وجود آورد . خط عربی به تبعیت از دین اسلام ، در ممالک دور و نزدیک نفوذ کرد تا جایی که ناحیة وسیعی از جهان ، یعنی آن قسمت از میان شط فرات ، از مشرق و سواحل اقیانوس اطلس از مغرب ، و سواحل شمالی مدیترانه از شمال و خط استوا از جنوب واقع است ، به این زبان تکلم کرده و به آن خط کتابت کردند . و بعضی با خط و زبان خود صحبت و به خط عربی کتابت کردند ، مانند ایران .سلسله فتوحات اسلامی ، از راه آسیای صغیر به مصر و به طرف شمال آفریقا و ممالک مغرب ( تونس ، الجزایر ، مراکش ) کشیده شد و تمدن اسلامی و خطوط اسلامی به دنبال آن در این سرزمینها جایگزین گردید .خط در این نواحی که احتمالاً از اوایل قرن دوم باید متداول شده باشد ، نوعی کوفی و مشتق از آن است و به خط مغربی معروف ، و از قدیمی ترین خطوط اسلامی است که در تمام آفریقای شمالی ، به جز مصر و قسمتی از سایر نقاط آفریقای شرقی و مرکزی و با جزئی تغییر ، معمول گردیده است .خط کوفی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
شناسنامه گزارش
نام گزارش:
خط ، تذهیب و نقاشی در اسلام
نام دانشـجـو: محمد اصفهانکلاتی
نام استاد: آقای نجفی
ساعت و روز درس:
شنبه – 17-19
سال تحصیلی 86-87
دانشگاه ازاد اسلامی گرگان
خط و تذهیب و نقاشی در اسلامى
خط :
به بیان قرآن زبان و خط ودایعىاند الهى در انسان که آدمى با آن از اسماء الله حکایتمىکند و به معرفت الله نائل مىگردد (4) .آیات متعددى در قرآن ناظر بر مراتب فوق است:
الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان (5)
،اقرء و ربک الاکرم الذى علم بالقلم،علم الانسان ما لم یعلم (6)
،ن و القلم و ما یسطرون (7)
،قال علم آدم الاسماء کلها یا آدم انبئهمباسمائهم فلما نباهم باسمائهم (8) .
قاضى احمد قمى در گلستان هنر در باب قلم پس از ذکر حدیث«اول خلق الله القلم»ابیاتى چنین مىآورد:
هستى ز قلم رقم پذیرست زو شمع قلم فروغ گیرست سروى است قلم به باغ ادراک سایه ز رقم فکنده بر خاک
او مىنویسد قلم یا نباتى استیا حیوانى.قلم حیوانى همان قلم موى نقاشان است کهسپرسازان مانى فرهنگ و جادو طرازان ختاى و فرنگ به دستیارى آن اورنگ نشینکشور هنر و نقشبندان کارخانه قضا و قدرگشتهاند،اما قلم کتابت نباتى استحسب الاشارهکثیر البشارة منتخب جریده موجودات و منتخب حضرت واجب بالذات نبى عربىمحمد الابطحى علیه و آله افضل الصلوات و اکمل التحیات که فرموده«من کتببحسن الخط بسم الله الرحمن الرحیم داخل الجنة به غیر الحساب».قاضى در ادامه از قولحضرت مولا على(ع)مىنویسد که غرض از حسن خط-نه هیمن لفظ بود و حرف و نقط:
بل اصول صفا و خوبى بود زان اشارت به حسن خط فرمود
باز در شرح حسن خط قاضى اشاره به قول على(ع)دارد که فرمود نیکویى خط زباندست است و روشنى درون(حسن الخط لسان الید و بهجة الضمیر).بدینسان قاضىمقدمات کلام را فراهم مىکند تا بگوید:«الخط اصل فى الروح و ان ظهرت به جوارحالجسد» (9) و لازمه حسن خط ترک منهیات و محافظه صلوات است.پس باید روح ازکدورت پاک افتاده شود تا خط نیز نیکو و صاف و پاک گردد.از قول او افلاطون نیز خطرا«هندسه روحانى»مىدانسته که با اعضاى بدن ظاهر مىشود:«الخط هندسة روحانیةظهرت بالة الجسمانیه».از این جهت افلاطون خط را مخصوص دست نکرده و به دستمقید نساخته که اعضاء را شامل است (10) .
پیدایى خط نیز چونان شعر و موسیقى در وجهه نظر اسلامى هنرمندان مسلمان بنیادىمیتولوژیک و الهامى و ازلى یافته است و در قصص مقدس درباره پیدایى خط روایاتمختلفى است.
ابن ندیم عقلى مذهب در الفهرستبا کراهت این قول را که«حضرت آدم اول کسىبود که خطوط اسلامى را وضع کرد»روایت مىکند.به اعتقاد معاصران او که به قصصدینى تعلق خاطرى داشتهاند آدم علیه السلام سیصد سال قبل از مرگش خطوط را در گلنوشت و به آتش پخت و وقتى که زمین را طوفان زد،آن خطوط سالم ماند و هر دسته وگروهى خط خود را یافتند و به همان گونه نوشتند» (11) .
قاضى همین قصص را به صورتى دیگر بیان مىکند.به اعتقاد او حضرت آدم اول کسىاست که خط عربى را نگاشت و قلم به دست گرفت.پس از آن شیثبن آدم به کار نگارشخط ادامه داد و در زمان حضرت ابراهیم(ع)خط عبرى نوشته شد.به اعتقاد بعضى اینخط از ادریس نبى(ع)بوده است.او به روایت ایرانیان منشا خط را«تهمورث» مىداند (12) .برخى نیز آن را به هود پیامبر(ع)منسوب داشتهاند و او را مبدع خط دانستهاند.
از نظر خطاطان اسلامى نخستین خط کامل از آن حضرت على(ع)است:«خطى کهدیده اولو الابصار را سرمهوار به وحى الهى و اوامر و نواهى حضرت رسالت پناهىصلى الله علیه و آله و سلم روشنایى مىبخشید خط کوفى بود و ارقام اقلام معجز نظامحضرت شاه ولایت پناه سلام الله علیه در میان است که چشم جان را ضیاء و لوح ضمیر راجلاء کرامت مىفرماید و خوشتر از آن حضرت صلوات الله علیه کس دیگر ننوشته وبهترین خطهاى کوفى آن است که آن حضرت سلام الله علیه نوشته است (13) .
سند علم خط به حسن عمل بس بود مرتضى على ز اول
بعد از على،ائمه اطهار یکى پس از دیگرى در خوشنویسى به کمال بودهاند و استادانخط هم از شاگردان ائمه محسوب یا ملهم از ائمه تلقى شدهاند.
ابن خلدون نظرى خلاف عقاید هنرمندان و خوشنویسان دارد و با وجه نظرى قلانىنسبتبه قصص نقش ازلى و کمال هنر خط صحابه،متعرض آن شده است.به اعتقاد اوصحابه با خطوطى نا استوار-از لحاظ زیبایى و اصول-«قرآن»را نوشتهاند به طورى کهبا اصول صنعتخط مخالف است.با این وجود تابعان همین رسم الخط را تقلید کردهاند،چنانکه برخى نیز از خط ولى یا عالمى از لحاظ تبرک پیروى نمودهاند.اما به هر حالراه و رسم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک خط و خوشنویسی نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد .ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود . هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است .هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشة بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحلة کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نمایندة یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحلة رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است .در آن روزگار 24 الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجة عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود 1900 سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند .گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است .بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است .
در مورد زمان پیدایش خط تاریخ ، مشخصی نمی توان قائل شد ، چون امری تدریجی بوده و طی سالها یا قرنها به صورت مشخص تجلی و ظهور پیدا کرده است ، لکن تشخیص اصل و بنیاد و ریشة هر خط ، با استناد به آنچه در دست است ، تا حدودی میسر است .1ـ کوفی 2ـ نسخ و خطوط دیگر ، از تأثیر گذاری نوعی بر نوع دیگر پدیدار شده اند . پیدایش خط کوفی را چنین آورده اند :لذا می توان دریافت که خط کوفی ، نتیجه ای از نظم و ترتیب خط حجازی می باشد . ( لازم به ذکر است که در آغاز ، خط کوفی در کنار خطوط عِبری و سریانی ، جزو خطوط در امپراطوری بزرگ ایران و روم ، حائز اهمیت نبود و وقتی نامدار شد که خط رسمی دین اسلام گردید و مورد توجه رسول اکرم ( ص ) و مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت . )خط عربی قبل از اسلام ، منحصر به شبه جزیره عربستان بود و توسعة آن با انتشار دین اسلام انجام پذیرفت و در سرزمینهای فتح شده همپای دین اسلام منتشر شد و مشرق و مغرب را پر نمود و بر زبانهای اصلی ممالک غیر عرب ، غلبه کرد .بعد از آن پیوسته سلیقه ها و ذوق های اقوام مختلف که در شهر کوفه گرد آمده بودند ، دست به کار شدند تا آنکه شیوة کوفی از حجازی فاصله پیدا کرد و صورت خط حجازی تقریباً به حال ابتدائی خود باقی ماند . ولی خط کوفی ، جلوة بهتری پیدا کرد و در نیمة اول قرن اول هجری ، به آخرین صورت مستقل خود ، رسید و حروف آن از حروف نسخی آن زمان هم از حیث جلوه ، و هم از جهت ، حروف بهتر شد .همان طور که عبریان ، خط مربع ، و سریانیان خط سریانی و نسطوریان خط ستر نجیلی را مخصوص کتابهای دینی و علمی خود قرار داده بودند ، مسلمانان نیز ، خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته ، و مشابه خط ستر نجیلی شده بود ، خاص نوشتن قرآن قرار دادند و بعدها آن را در تزیین مساجد و سکه ها و کتب ، مورد استفاده قرار دادند و به دلیل احساس نیاز هویت برای معماریهای اسلامی ، مساجد و بناهای اسلامی ، کاربردی در کتیبه ها پیدا کرد که پس از مصرف و کاربرد در کتابت به روی دیوارها و ستونها و مناره ها خود را بالا کشید و هم زمان تزئینی تر شد و به دلیل اجتناب طراحان از ایجاد نقوش تحریم شده ، نقش و نگاره هایی به آن اضافه شد و فضاهای خالی ، با گردش های قلم ، فرهنگی جدید را در مقاطع مختلف به وجود آورد . خط عربی به تبعیت از دین اسلام ، در ممالک دور و نزدیک نفوذ کرد تا جایی که ناحیة وسیعی از جهان ، یعنی آن قسمت از میان شط فرات ، از مشرق و سواحل اقیانوس اطلس از مغرب ، و سواحل شمالی مدیترانه از شمال و خط استوا از جنوب واقع است ، به این زبان تکلم کرده و به آن خط کتابت کردند . و بعضی با خط و زبان خود صحبت و به خط عربی کتابت کردند ، مانند ایران .سلسله فتوحات اسلامی ، از راه آسیای صغیر به مصر و به طرف شمال آفریقا و ممالک مغرب ( تونس ، الجزایر ، مراکش ) کشیده شد و تمدن اسلامی و خطوط اسلامی به دنبال آن در این سرزمینها جایگزین گردید .خط در این نواحی که احتمالاً از اوایل قرن دوم باید متداول شده باشد ، نوعی کوفی و مشتق از آن است و به خط مغربی معروف ، و از قدیمی ترین خطوط اسلامی است که در تمام آفریقای شمالی ، به جز مصر و قسمتی از سایر نقاط آفریقای شرقی و مرکزی و با جزئی تغییر ، معمول گردیده است .