لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ایرانى ها داستان هم نمى خوانند!!!
گرچه این روز ها در آشفته بازار ورق هاى به هم چسبیده استقبال نیم بندى از ادبیات عامه پسند که همچون کور سویى در صنعت نشر کشور است، صورت مى گیرد اما این ادبیات به عنوان یک ژانر ادبى در دنیا شناخته شده است و نویسندگان آن تیراژ هاى مخصوص را در بازار کتاب به خود اختصاص مى دهند و به نویسندگان Bet seller معروف شده اند. گرچه محکومیت دست اندرکاران اینگونه ادبیات از ناشر و نویسنده تا خواننده آن به طورى که هر یک سهم بسزایى در ترویج این ضد فرهنگ دارند در ایران به دار نقد کشیده مى شود اما در جهان امروز و خارج از مرز هاى ما ادبیات عامه پسند نه تنها صفت نا شایستى محسوب نمى شود بلکه به دلیل تعدد مخاطبان خود، یکى از جدى ترین مباحثى است که ناشر و نویسنده به موفقیت در آن مى بالند. نگاهى گذرا به آمار نسبى در استقبال چنین کتاب هایى نشان مى دهد که همواره اولین و بیشترین ها در هر کتابفروشى واقعى و حتى مجازى، مختص آنان است و از این بابت محابایى نیست و کسى آن را نفى نمى کند. • هر ۲۰ ایرانى یک کتاب در سال مى خرد منابع مختلف معتقدند میزان مطالعه در بین ایرانیان کم است حتى آمار ها از یک دقیقه مطالعه براى هر ایرانى در سال خبر مى دهند. شاید آمار ها، کل کتاب هاى چاپ شده در سال را به فرض فروش تقسیم بر کل جمعیت باسواد کشور مى کنند و سپس بررسى مى کنند که این کتاب ها اگر توسط این افراد خوانده شود چه زمانى را مى گیرد. اما واقعیت این است که نیمى از کتاب هاى چاپ شده در سال به فروش نمى رسد، بسیارى از آنها توسط کتابخانه ها خریدارى مى شود ولى هرگز به امانت نمى روند. به هر حال مصرف ادبى در ایران کم است و این حقیقت را مى توان با کنکاشى در بین اعضاى خانواده و اجتماع دریافت. در دهه گذشته روزنامه خوانى در بین ایرانیان تقریباً به صورت عادت درآمده ولى هنوز خرید و مطالعه کتاب به عنوان مصرف روزانه و ماهانه خود را در سبد فرهنگى خانواده جاى نداده است. در حوزه کتاب هاى داستانى و ادبیات با منشاء ایرانى وضعیت بدتر است. تیراژ کتاب هاى شعر بسیار پائین است و به سختى فروش مى رود. در حوزه ادبیات داستانى تمایل به ادبیات غربى که به فارسى ترجمه مى شود چشمگیر است و در ادبیات فارسى عامه پسند تنها چند نفر آثارشان مورد استقبال قرار گرفته است. امید على احمدى رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و پژوهشگر مصرف ادبیات داستانى ایرانیان در بین سال هاى ۱۳۸۲ _ ۱۳۷۰ درخصوص میزان مصرف ادبى مى گوید: منظور از میزان مصرف ادبى به عنوان یک متغیر کلان (نه فردى یا خرد) میزان مشارکت جامعه در شبکه مبادله ادبى از طریق خرید آثار منتشر شده است. در این معنا شاخص آن کل تیراژ آثار ادبى است. وى ادامه مى دهد: در خلال سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ مجموعاً سه هزار و ۳۳۴ عنوان کتاب داستانى توسط مولفین ایرانى نوشته و منتشر شده است که مجموع شمارگان کل عناوین منتشر شده بیست میلیون و ۱۳۷ هزار و ۷۵۰ نسخه بوده است که مى توان گفت هر ساله مجموعاً یک میلیون و ۵۴۹ هزار و ۵۷ نسخه کتاب داستانى منتشر شده است. وى ادامه مى دهد: اگر جمعیت باسواد بالاى ۱۵ سال ایران سه میلیون نفر باشد از هر ۲۰ ایرانى بالاى ۱۵ سال باسواد یک نفر یک کتاب در سال خریدارى کرده است. اگر هر کتاب ۴ بار خوانده شود، هر پنج ایرانى یک کتاب در سال خریدارى کرده است. بنابراین مى توان گفت در هر هزار و ۸۲۵ روز هر نفر ایرانى یک کتاب ادبى مصرف کرده است. احمدى از انجمن هاى ادبى، خانواده، مدرسه، منتقدان، ناشران، دوستان، دولت و طبقه اجتماعى و گروه منزلتى به عنوان گروه هاى موثر در مصرف و انتخاب ژانر ادبى نام برد. • نویسندگان زن ۱۰ برابر شده اند امیدعلى احمدى در بخشى از پژوهش خود به مشخصات صورى کلیه آثار ادبیات داستانى ایران طى سال هاى ۱۳۸۲-۱۳۷۰ پرداخته است. وى در این تحقیق آورده است:از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ مجموعاً سه هزار و ۳۳۴ عنوان کتاب داستانى منتشر شده است که این روند تولید افزایشى بوده، به نحوى که از ۱۳۶ عنوان در سال ۱۳۷۰ به ۵۱۸ عنوان در سال ۱۳۸۲ رسیده است (۸/۳ برابر با رشد ۳ درصد سالیانه). در این سال ها رشد ژانرهاى داستانى کوتاه و رمان تقریباً آهنگ یکسانى داشته است. ۶/۳۶ درصد نویسندگان زن و ۲۴/۶۳ درصد نویسندگان مرد بوده اند، طى این سال ها نویسندگان زن ۱۰ برابر شده اند. این افزایش بعد از سال ۱۳۷۶ شکل شتاب آلودى یافته است، حال اینکه نویسندگان مرد تنها ۵/۲ برابر شده اند. این آمار مى افزاید: تنها ۲/۱۴ درصد کتاب ها در شهرستان ها منتشر شده اند. با این حال انتشار کتاب در شهرستان ها هم از سال ۱۳۷۶ رشد شتاب دارى داشته است.۷/۸۹ درصد از کتاب ها قطع رقعى داشته اند، میانگین قیمت کل کتاب ها در چاپ اول هشت هزار و ۹۸۴ هزار ریال بوده است.همچنین میانگین تیراژ کل کتاب هاى مورد بررسى (۳۳۳۴ عنوان) شش هزار و ۴۱ نسخه بوده است. ۳/۹۷ درصد از کتاب هاى پرتیراژ در تهران چاپ شده اند. بیشتر نویسندگان کتاب هاى پرتیراژ مرد بوده اند. اما هفت عنوان اول پرفروش ترین آثار متعلق به زنان بوده است.در این تحقیق آمده است زنان بیشتر به نوشتن رمان تمایل داشته اند تا داستان کوتاه (۷/۷۲ درصد در مقابل ۳/۲۷ درصد). همچنین تمایل مردان به رمان و داستان کوتاه تقریباً برابر بوده است (۴/۵۵ درصد در مقابل ۶/۴۴ درصد). • ادبیات همه پسند احمدى معتقد است ادبیات عامه پسند گرچه به فروش مى رسد ولى نتیجه مهمى در پى ندارد و کارکردهاى ادبیات را در جامعه ایفا نمى کند. در این ادبیات نگرش نویسنده، نگرشى است که در آن مخاطب و علایق مخاطب اصالت پیدا مى کند و نویسنده خود را تا حد سلیقه مخاطبان تنزل مى دهد. هدف از نوشتن این کتاب ها وقت گذرانى و سرگرمى است و به نوعى تجربه کردن واقعیت هاى روزمره است. استفاده از ادبیات عامه پسند همچون استفاده از موسیقى بدون دقت به محتوا و توجه به تلویزیون بدون نگاه نقادانه است.وى در تحلیل محتواى ۱۰۰ رمان عامه پسند که از پرتیراژترین آثار ادبیات داستانى ایران در بین سال هاى ۱۳۸۲-۱۳۷۰ است آورده است، ویژگى هاى اساسى این داستان ها در محتوا، صورت شکل، مخاطب (خواننده) و مخاطب (نویسنده) است.احمدى در تحلیل محتواى این رمان ها مى گوید، موضوع داستان هاى عامه پسند، بیشتر در خصوص وصال جنسى، روابط عاطفى، جلب ترحم، پلیسى، جاسوسى، جادویى، وهم انگیز و ترسناک، عرفانى، رازآمیز، علمى _ تخیلى، شهرت و قهرمان گرایى است. این داستان ها هیچ خلاقیتى ندارند و به دنبال پیدا کردن و اکتشاف امید تازه در جهان نیستند. تحلیل چرایى ندارند و صرفاً توالى حوادث هستند، وجه اعتراض این داستان ها بیشتر به بزرگترها، پدر و مادرها، روابط غیر عاطفى آدم ها و عصیانگرى و ساختار شکنى است و همه آنها به پایان خوش مى رسند. این پژوهشگر درخصوص صورت شکل این صد عنوان کتاب عامه پسند مى گوید: عنوان این کتاب ها بیشتر به واژه هاى تحریک کننده عشقى، اروتیک، استفاده از اسم زنان و موقعیت هاى رازآمیز مى انجامد، صفت قهرمانان آن یا خوب است یا بد، سیاه یا سفید. مرموز بودن و معمایى بودن نیز از دیگر صفات شخصیت داستان است، این داستان ها به توصیف روشن و بدون ابهام از مکان، توصیف هاى متفاوت در فضاسازى و منظم و پررنگ مى پردازند و با روش ایجاد امکان همزاد یا همذات پندارى در برش هاى بلند زمانى با توجه به حوادث روز و به روایت اول شخص در حجم بالایى کتاب منتشر مى کنند.رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درخصوص مخاطب (خواننده) معتقد است؛ تعداد خواننده این داستان ها بسیار زیاد است، حتى در خارج از کشور و تا چند میلیون نفر یک کتاب را مى خوانند؛ داستان هاى با ذوق عامه مردم که بالاترین تیراژها را به خود اختصاص داده اند و حتى قشر اجتماعى فقیر، متوسط پایین و متوسط را نیز مخاطب کرده اند، جغرافیاى این داستان ها بیشتر در شهرهاى کوچک داراى دانشگاه و پادگان است و زنان، نوجوانان، دانش آموزان و دانشجویان را مورد تاثیر قرار مى دهند.احمدى همچنین درخصوص مخاطب (نویسنده) کتاب داستان هاى عامه پسند مى گوید: زنان بیشترین مخاطبان این داستان ها هستند و ادبیات این کتاب ها با ذوق عامه مردم هماهنگى دارد. این پژوهشگر همچنین به نوع کارکرد داستان هاى عامه پسند مى پردازد و ادامه مى دهد: داستان هایى با ادبیات عامه پسند داراى کارکردهاى مثبت و منفى هستند و نمى توان آنها را کاملاً نفى کرد. وى با اشاره به کارکرد مثبت این ادبیات مى گوید: به گردش درآوردن چرخه ادبیات سرگرم کننده و چرخه اقتصادى چه براى نویسنده و چه براى ناشر و نیز آموزش جنسى و مناسبات عاطفى در جامعه اى که هیچ زبانى براى آموزش آن وجود ندارد همچنین این پاسخ به من سنتى در ضمیر انسان مدرن و نیز تناسب با فهم عامه و نزدیک تر بودن به ذهن از مزایاى این ادبیات است. همچنین از این ادبیات مى توان به عنوان نخستین گام آشنایى و لذت از خواندن نام برد چرا که مى تواند در فرد براى مطالعه ادبى ایجاد عادت کند. ادبیات عامه پسند بازگویى آلام و دردها است. آنچه خواننده مى خواهد، نوشته مى شود نه آنچه باید بداند و مى توان از آن به عنوان رسانه مطلوب و غیرمضر نام برد و نیز به عنوان جایگزین رسانه اى در جایى که رسانه هاى دیگر نیستند. این ادبیات ارزش در مطالعات جامعه شناختى دارد چون این رمان ها به دنبال ارضاى خوانندگان هستند و سطح سواد، آگاهى و توقع خوانندگان را منعکس مى کنند. رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درخصوص کارکردهاى منفى این ادبیات معتقد است: غفلت، تنزل دادن احساسات، نیازها و غرایز انسانى، امکان درجازدن در ادبیات عامه پسند و مانع شدن براى صعود به داستان هاى جدى، جدى گرفته شدن کتاب ها و نویسندگان عامه پسند، تنزل ذائقه و تفکر و ساده پسندى و ساده اندیشى و آموزش غلط به خوانندگان مى تواند نقاط سیاه ترویج ادبیات عامه پسند باشد. • زنان قهرمان داستان ها در بررسى ۱۰۰ عنوان داستان عامه پسند پرتیراژ سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ مشخص شد ۸۱ رمان از این ۱۰۰ عنوان توسط زنان نوشته شده است، ۵۰ درصد از این آثار داراى بیش از ۳۵۷ صفحه بوده اند، تیراژ این آثار بسیار بالا بوده است، نام قهرمان در اغلب موارد ایرانى _ فارسى بوده و اسامى مذهبى بسیار کم و تقریباً نزدیک به صفر است، جنس قهرمان داستان در ۶۷ درصد موارد زن بوده است، سن قهرمان داستان در ۷۵ درصد موارد زیر ۲۵ سال بوده است، وضع فعالیت قهرمان در ۴۵ درصد موارد دانشجو، خانه دار یا بیکار بوده است، موضوع داستان در ۶۲ درصد موارد «عشقى یا موضوعات عاشقانه» بوده است. عرصه اجتماعى وقوع داستان در ۸۵ درصد موارد خصوصى «خانواده» یا ترکیبى از عرصه خصوصى و حکومتى است.نقطه اوج داستان در اغلب موارد بروز یک حادثه یا گذر از یکى از مراحل زندگى یا بروز یک انحراف یا ناهنجارى است در ۷۸ درصد موارد و ۶۰ درصد مهمترین نوع رابطه را روابط عاشقانه به تصویر کشیده اند. مهمترین تعارض بر سر منافع فردى و فیزیولوژیک بوده است، در ۵۹ درصد قهرمان با فردى از جنس دیگر تعارض داشته و مهمترین مشکل در زندگى قهرمان در ۷۷ درصد موارد اجتماعى توصیف شده است. مهمترین مشکلات در خانواده به «ناکامى»، «ازدواج»، «عشق ممنوع» و امثال اینها مربوط است و ۹۱ درصد موارد نشانه هاى «فردگرایى» وجود دارد. در ۵۵ رمان از ۱۰۰ رمان ها نوعى از آسیب ها و انحرافات اجتماعى روى داده است (قتل، خودکشى، قاچاق، اعتیاد، کلاهبردارى و...) و تنها در ۶ مورد از ۱۰۰ رمان به مسائل سیاسى اشاره شده است. سرانجام داستان در ۵۰ درصد موارد ازدواج و رسیدن مرد و زن به هم، در ۲۸ درصد موارد مرگ و در ۲۲ درصد موارد دیگر بوده است. همه داستان ها داراى پیام اخلاقى اند. احمدى با این تعاریف و آوردها رمان هاى عامه پسند ایرانى را این گونه تعریف مى کند؛ رمانى موفق از نظر فروش که زنان درباره زنان جوان فاقد فعالیت درگیر با مسائل عشقى مى نویسند. در این رمان ها حادثه اى قهرمان داستان را به انجام رفتارى خلاف هنجارهاى خانوادگى- اجتماعى سوق مى دهد و قهرمان ضمن تعارض و مبارزه با هنجارهاى رایج و برخورد با ناهنجارى ها و انحرافات سعى در حل مشکل اجتماعى- فردى خود دارد و در نهایت نیز با پایانى خوش یا مرگ به پایان مى رسد. و در خصوص بهبود وضعیت ادبیات داستانى در ایران معتقد است؛ باید به انجمن هاى ادبى «غیردولتى» اجازه فعالیت داده شود. این انجمن ها به نقد، نشر سرمایه گذارى، جریان سازى فرهنگى و افزایش سرمایه فرهنگى کمک خواهند کرد. همچنین در مدارس امکان مطالعه و نقادى آثار در کلاس درس داده شود و منتقدان به آثار عامه پسند نیز توجه کرده و این آثار را نقد کنند. هر ایرانی هر ۱۸۲۵ روز یک کتاب میخرد . هندى ها هفته اى ۱۰ ساعت مطالعه مى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ایرانى ها داستان هم نمى خوانند!!!
گرچه این روز ها در آشفته بازار ورق هاى به هم چسبیده استقبال نیم بندى از ادبیات عامه پسند که همچون کور سویى در صنعت نشر کشور است، صورت مى گیرد اما این ادبیات به عنوان یک ژانر ادبى در دنیا شناخته شده است و نویسندگان آن تیراژ هاى مخصوص را در بازار کتاب به خود اختصاص مى دهند و به نویسندگان Bet seller معروف شده اند. گرچه محکومیت دست اندرکاران اینگونه ادبیات از ناشر و نویسنده تا خواننده آن به طورى که هر یک سهم بسزایى در ترویج این ضد فرهنگ دارند در ایران به دار نقد کشیده مى شود اما در جهان امروز و خارج از مرز هاى ما ادبیات عامه پسند نه تنها صفت نا شایستى محسوب نمى شود بلکه به دلیل تعدد مخاطبان خود، یکى از جدى ترین مباحثى است که ناشر و نویسنده به موفقیت در آن مى بالند. نگاهى گذرا به آمار نسبى در استقبال چنین کتاب هایى نشان مى دهد که همواره اولین و بیشترین ها در هر کتابفروشى واقعى و حتى مجازى، مختص آنان است و از این بابت محابایى نیست و کسى آن را نفى نمى کند. • هر ۲۰ ایرانى یک کتاب در سال مى خرد منابع مختلف معتقدند میزان مطالعه در بین ایرانیان کم است حتى آمار ها از یک دقیقه مطالعه براى هر ایرانى در سال خبر مى دهند. شاید آمار ها، کل کتاب هاى چاپ شده در سال را به فرض فروش تقسیم بر کل جمعیت باسواد کشور مى کنند و سپس بررسى مى کنند که این کتاب ها اگر توسط این افراد خوانده شود چه زمانى را مى گیرد. اما واقعیت این است که نیمى از کتاب هاى چاپ شده در سال به فروش نمى رسد، بسیارى از آنها توسط کتابخانه ها خریدارى مى شود ولى هرگز به امانت نمى روند. به هر حال مصرف ادبى در ایران کم است و این حقیقت را مى توان با کنکاشى در بین اعضاى خانواده و اجتماع دریافت. در دهه گذشته روزنامه خوانى در بین ایرانیان تقریباً به صورت عادت درآمده ولى هنوز خرید و مطالعه کتاب به عنوان مصرف روزانه و ماهانه خود را در سبد فرهنگى خانواده جاى نداده است. در حوزه کتاب هاى داستانى و ادبیات با منشاء ایرانى وضعیت بدتر است. تیراژ کتاب هاى شعر بسیار پائین است و به سختى فروش مى رود. در حوزه ادبیات داستانى تمایل به ادبیات غربى که به فارسى ترجمه مى شود چشمگیر است و در ادبیات فارسى عامه پسند تنها چند نفر آثارشان مورد استقبال قرار گرفته است. امید على احمدى رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و پژوهشگر مصرف ادبیات داستانى ایرانیان در بین سال هاى ۱۳۸۲ _ ۱۳۷۰ درخصوص میزان مصرف ادبى مى گوید: منظور از میزان مصرف ادبى به عنوان یک متغیر کلان (نه فردى یا خرد) میزان مشارکت جامعه در شبکه مبادله ادبى از طریق خرید آثار منتشر شده است. در این معنا شاخص آن کل تیراژ آثار ادبى است. وى ادامه مى دهد: در خلال سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ مجموعاً سه هزار و ۳۳۴ عنوان کتاب داستانى توسط مولفین ایرانى نوشته و منتشر شده است که مجموع شمارگان کل عناوین منتشر شده بیست میلیون و ۱۳۷ هزار و ۷۵۰ نسخه بوده است که مى توان گفت هر ساله مجموعاً یک میلیون و ۵۴۹ هزار و ۵۷ نسخه کتاب داستانى منتشر شده است. وى ادامه مى دهد: اگر جمعیت باسواد بالاى ۱۵ سال ایران سه میلیون نفر باشد از هر ۲۰ ایرانى بالاى ۱۵ سال باسواد یک نفر یک کتاب در سال خریدارى کرده است. اگر هر کتاب ۴ بار خوانده شود، هر پنج ایرانى یک کتاب در سال خریدارى کرده است. بنابراین مى توان گفت در هر هزار و ۸۲۵ روز هر نفر ایرانى یک کتاب ادبى مصرف کرده است. احمدى از انجمن هاى ادبى، خانواده، مدرسه، منتقدان، ناشران، دوستان، دولت و طبقه اجتماعى و گروه منزلتى به عنوان گروه هاى موثر در مصرف و انتخاب ژانر ادبى نام برد. • نویسندگان زن ۱۰ برابر شده اند امیدعلى احمدى در بخشى از پژوهش خود به مشخصات صورى کلیه آثار ادبیات داستانى ایران طى سال هاى ۱۳۸۲-۱۳۷۰ پرداخته است. وى در این تحقیق آورده است:از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ مجموعاً سه هزار و ۳۳۴ عنوان کتاب داستانى منتشر شده است که این روند تولید افزایشى بوده، به نحوى که از ۱۳۶ عنوان در سال ۱۳۷۰ به ۵۱۸ عنوان در سال ۱۳۸۲ رسیده است (۸/۳ برابر با رشد ۳ درصد سالیانه). در این سال ها رشد ژانرهاى داستانى کوتاه و رمان تقریباً آهنگ یکسانى داشته است. ۶/۳۶ درصد نویسندگان زن و ۲۴/۶۳ درصد نویسندگان مرد بوده اند، طى این سال ها نویسندگان زن ۱۰ برابر شده اند. این افزایش بعد از سال ۱۳۷۶ شکل شتاب آلودى یافته است، حال اینکه نویسندگان مرد تنها ۵/۲ برابر شده اند. این آمار مى افزاید: تنها ۲/۱۴ درصد کتاب ها در شهرستان ها منتشر شده اند. با این حال انتشار کتاب در شهرستان ها هم از سال ۱۳۷۶ رشد شتاب دارى داشته است.۷/۸۹ درصد از کتاب ها قطع رقعى داشته اند، میانگین قیمت کل کتاب ها در چاپ اول هشت هزار و ۹۸۴ هزار ریال بوده است.همچنین میانگین تیراژ کل کتاب هاى مورد بررسى (۳۳۳۴ عنوان) شش هزار و ۴۱ نسخه بوده است. ۳/۹۷ درصد از کتاب هاى پرتیراژ در تهران چاپ شده اند. بیشتر نویسندگان کتاب هاى پرتیراژ مرد بوده اند. اما هفت عنوان اول پرفروش ترین آثار متعلق به زنان بوده است.در این تحقیق آمده است زنان بیشتر به نوشتن رمان تمایل داشته اند تا داستان کوتاه (۷/۷۲ درصد در مقابل ۳/۲۷ درصد). همچنین تمایل مردان به رمان و داستان کوتاه تقریباً برابر بوده است (۴/۵۵ درصد در مقابل ۶/۴۴ درصد). • ادبیات همه پسند احمدى معتقد است ادبیات عامه پسند گرچه به فروش مى رسد ولى نتیجه مهمى در پى ندارد و کارکردهاى ادبیات را در جامعه ایفا نمى کند. در این ادبیات نگرش نویسنده، نگرشى است که در آن مخاطب و علایق مخاطب اصالت پیدا مى کند و نویسنده خود را تا حد سلیقه مخاطبان تنزل مى دهد. هدف از نوشتن این کتاب ها وقت گذرانى و سرگرمى است و به نوعى تجربه کردن واقعیت هاى روزمره است. استفاده از ادبیات عامه پسند همچون استفاده از موسیقى بدون دقت به محتوا و توجه به تلویزیون بدون نگاه نقادانه است.وى در تحلیل محتواى ۱۰۰ رمان عامه پسند که از پرتیراژترین آثار ادبیات داستانى ایران در بین سال هاى ۱۳۸۲-۱۳۷۰ است آورده است، ویژگى هاى اساسى این داستان ها در محتوا، صورت شکل، مخاطب (خواننده) و مخاطب (نویسنده) است.احمدى در تحلیل محتواى این رمان ها مى گوید، موضوع داستان هاى عامه پسند، بیشتر در خصوص وصال جنسى، روابط عاطفى، جلب ترحم، پلیسى، جاسوسى، جادویى، وهم انگیز و ترسناک، عرفانى، رازآمیز، علمى _ تخیلى، شهرت و قهرمان گرایى است. این داستان ها هیچ خلاقیتى ندارند و به دنبال پیدا کردن و اکتشاف امید تازه در جهان نیستند. تحلیل چرایى ندارند و صرفاً توالى حوادث هستند، وجه اعتراض این داستان ها بیشتر به بزرگترها، پدر و مادرها، روابط غیر عاطفى آدم ها و عصیانگرى و ساختار شکنى است و همه آنها به پایان خوش مى رسند. این پژوهشگر درخصوص صورت شکل این صد عنوان کتاب عامه پسند مى گوید: عنوان این کتاب ها بیشتر به واژه هاى تحریک کننده عشقى، اروتیک، استفاده از اسم زنان و موقعیت هاى رازآمیز مى انجامد، صفت قهرمانان آن یا خوب است یا بد، سیاه یا سفید. مرموز بودن و معمایى بودن نیز از دیگر صفات شخصیت داستان است، این داستان ها به توصیف روشن و بدون ابهام از مکان، توصیف هاى متفاوت در فضاسازى و منظم و پررنگ مى پردازند و با روش ایجاد امکان همزاد یا همذات پندارى در برش هاى بلند زمانى با توجه به حوادث روز و به روایت اول شخص در حجم بالایى کتاب منتشر مى کنند.رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درخصوص مخاطب (خواننده) معتقد است؛ تعداد خواننده این داستان ها بسیار زیاد است، حتى در خارج از کشور و تا چند میلیون نفر یک کتاب را مى خوانند؛ داستان هاى با ذوق عامه مردم که بالاترین تیراژها را به خود اختصاص داده اند و حتى قشر اجتماعى فقیر، متوسط پایین و متوسط را نیز مخاطب کرده اند، جغرافیاى این داستان ها بیشتر در شهرهاى کوچک داراى دانشگاه و پادگان است و زنان، نوجوانان، دانش آموزان و دانشجویان را مورد تاثیر قرار مى دهند.احمدى همچنین درخصوص مخاطب (نویسنده) کتاب داستان هاى عامه پسند مى گوید: زنان بیشترین مخاطبان این داستان ها هستند و ادبیات این کتاب ها با ذوق عامه مردم هماهنگى دارد. این پژوهشگر همچنین به نوع کارکرد داستان هاى عامه پسند مى پردازد و ادامه مى دهد: داستان هایى با ادبیات عامه پسند داراى کارکردهاى مثبت و منفى هستند و نمى توان آنها را کاملاً نفى کرد. وى با اشاره به کارکرد مثبت این ادبیات مى گوید: به گردش درآوردن چرخه ادبیات سرگرم کننده و چرخه اقتصادى چه براى نویسنده و چه براى ناشر و نیز آموزش جنسى و مناسبات عاطفى در جامعه اى که هیچ زبانى براى آموزش آن وجود ندارد همچنین این پاسخ به من سنتى در ضمیر انسان مدرن و نیز تناسب با فهم عامه و نزدیک تر بودن به ذهن از مزایاى این ادبیات است. همچنین از این ادبیات مى توان به عنوان نخستین گام آشنایى و لذت از خواندن نام برد چرا که مى تواند در فرد براى مطالعه ادبى ایجاد عادت کند. ادبیات عامه پسند بازگویى آلام و دردها است. آنچه خواننده مى خواهد، نوشته مى شود نه آنچه باید بداند و مى توان از آن به عنوان رسانه مطلوب و غیرمضر نام برد و نیز به عنوان جایگزین رسانه اى در جایى که رسانه هاى دیگر نیستند. این ادبیات ارزش در مطالعات جامعه شناختى دارد چون این رمان ها به دنبال ارضاى خوانندگان هستند و سطح سواد، آگاهى و توقع خوانندگان را منعکس مى کنند. رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درخصوص کارکردهاى منفى این ادبیات معتقد است: غفلت، تنزل دادن احساسات، نیازها و غرایز انسانى، امکان درجازدن در ادبیات عامه پسند و مانع شدن براى صعود به داستان هاى جدى، جدى گرفته شدن کتاب ها و نویسندگان عامه پسند، تنزل ذائقه و تفکر و ساده پسندى و ساده اندیشى و آموزش غلط به خوانندگان مى تواند نقاط سیاه ترویج ادبیات عامه پسند باشد. • زنان قهرمان داستان ها در بررسى ۱۰۰ عنوان داستان عامه پسند پرتیراژ سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ مشخص شد ۸۱ رمان از این ۱۰۰ عنوان توسط زنان نوشته شده است، ۵۰ درصد از این آثار داراى بیش از ۳۵۷ صفحه بوده اند، تیراژ این آثار بسیار بالا بوده است، نام قهرمان در اغلب موارد ایرانى _ فارسى بوده و اسامى مذهبى بسیار کم و تقریباً نزدیک به صفر است، جنس قهرمان داستان در ۶۷ درصد موارد زن بوده است، سن قهرمان داستان در ۷۵ درصد موارد زیر ۲۵ سال بوده است، وضع فعالیت قهرمان در ۴۵ درصد موارد دانشجو، خانه دار یا بیکار بوده است، موضوع داستان در ۶۲ درصد موارد «عشقى یا موضوعات عاشقانه» بوده است. عرصه اجتماعى وقوع داستان در ۸۵ درصد موارد خصوصى «خانواده» یا ترکیبى از عرصه خصوصى و حکومتى است.نقطه اوج داستان در اغلب موارد بروز یک حادثه یا گذر از یکى از مراحل زندگى یا بروز یک انحراف یا ناهنجارى است در ۷۸ درصد موارد و ۶۰ درصد مهمترین نوع رابطه را روابط عاشقانه به تصویر کشیده اند. مهمترین تعارض بر سر منافع فردى و فیزیولوژیک بوده است، در ۵۹ درصد قهرمان با فردى از جنس دیگر تعارض داشته و مهمترین مشکل در زندگى قهرمان در ۷۷ درصد موارد اجتماعى توصیف شده است. مهمترین مشکلات در خانواده به «ناکامى»، «ازدواج»، «عشق ممنوع» و امثال اینها مربوط است و ۹۱ درصد موارد نشانه هاى «فردگرایى» وجود دارد. در ۵۵ رمان از ۱۰۰ رمان ها نوعى از آسیب ها و انحرافات اجتماعى روى داده است (قتل، خودکشى، قاچاق، اعتیاد، کلاهبردارى و...) و تنها در ۶ مورد از ۱۰۰ رمان به مسائل سیاسى اشاره شده است. سرانجام داستان در ۵۰ درصد موارد ازدواج و رسیدن مرد و زن به هم، در ۲۸ درصد موارد مرگ و در ۲۲ درصد موارد دیگر بوده است. همه داستان ها داراى پیام اخلاقى اند. احمدى با این تعاریف و آوردها رمان هاى عامه پسند ایرانى را این گونه تعریف مى کند؛ رمانى موفق از نظر فروش که زنان درباره زنان جوان فاقد فعالیت درگیر با مسائل عشقى مى نویسند. در این رمان ها حادثه اى قهرمان داستان را به انجام رفتارى خلاف هنجارهاى خانوادگى- اجتماعى سوق مى دهد و قهرمان ضمن تعارض و مبارزه با هنجارهاى رایج و برخورد با ناهنجارى ها و انحرافات سعى در حل مشکل اجتماعى- فردى خود دارد و در نهایت نیز با پایانى خوش یا مرگ به پایان مى رسد. و در خصوص بهبود وضعیت ادبیات داستانى در ایران معتقد است؛ باید به انجمن هاى ادبى «غیردولتى» اجازه فعالیت داده شود. این انجمن ها به نقد، نشر سرمایه گذارى، جریان سازى فرهنگى و افزایش سرمایه فرهنگى کمک خواهند کرد. همچنین در مدارس امکان مطالعه و نقادى آثار در کلاس درس داده شود و منتقدان به آثار عامه پسند نیز توجه کرده و این آثار را نقد کنند. هر ایرانی هر ۱۸۲۵ روز یک کتاب میخرد . هندى ها هفته اى ۱۰ ساعت مطالعه مى