لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تاثیر تغذیه بر یادگیری دانش آموزانغذاهاى حاوى پروتئین میزان یادگیرى را افزایش مى دهند . همچنین زمینه ی لازم براى ارتبا ط بین سلول هاىمغز را فراهم مى کنند. از سوى دیگر کربوهیدرات ها ، انرژى بخش هستند، اما اگر به مقدار زیاد و بدون پروتئینکافى مصرف شوند، موجب خواب آلودگى مى شوند.کمبود اسیدهاى چرب ضرورى موجب آلرژى (حساسیت ) و مشکلات یادگیرى شامل کم توجهى و اختلالات بیشم ىشود. (ATTENTION DEFICIT HYPERACTIVITY DISORDER OR ADHD) فعالىتغذیه ی سالم در هر سنى مهم است، اما براى کودکان در حال رشد مهم تر است . مخصوصاً اگر در یادگیرى دروسخود مشکل داشته باشند.غذاهاى گوشتى اغلب خوشمزه و تازه تر هستند . به علاوه در معرض آفت کش ها و مواد شیمیایى نیز نبود ه اند .بچه هاى کوچکتر بیشتر به غذا و همینطور مواد شیمیایى هوازى حساسند . پس آنها بیش از همه از غذاهاى گوشتىاستفاده م ىکنند. آلرژى مانع رفتن کودک به مدرسه نمى شود، اما بر یادگیرى او تأثیر مى گذارد.طبق تحقیقات ، آنچه نوجوانان مى خورند بر یادگیرى آنان تأثیر مى گذارد . به گفته دکتر بونى اسپرینگ از دانشگاهتگزاس ، صبحانه بیش از دیگر وعده هاى غذایى مؤثر است.بچه هایی که همراه صبحانه مقدار زیادى پروتئین مصرف م ى کنند، بیش از آنهایی که غذاى غنى از کربوهیدراتمصرف مى کنند، در یادگیرى دروس خود موفق هستند.متأسفانه بیشتر کودکان پیش از رفتن به مدرسه به جاى مصرف پروتئین، بیشتر غذاهاى حاوى کربوهیدرات مصرفم ىکنند. در عوض هنگام شام غذاى پر پروتئین مى خورند که مانع خواب آنها نیز مى شود.کودکان به چه غذاهایى نیاز دارند؟پروتئین٧ ساله ) به ٥ وعده پروتئین در روز نیاز دارند که باید در صبحانه و ناهار مصرف شود . منابع - کودکان دبستانی ( ١١غذایى پروتئینى شامل گوشت، مرغ ، تخم مرغ ، ماهى ، حبوبات (عدس، لوبیا، سویا و ...)، رژیم هاى غذایى صرفاًگیاهى براى بچه ها توصیه نمى شود، زیرا حفظ توازن پروتئین در بدن بدون مصرف گوشت مشکل است . همچنین کودکان به اسیدهاى چرب اشباع نشده موجود در ماهى نیاز دارند . این چربی هاى اشباع نشده (مخصوصاً ماهی هایى که در آب هاى سرد هستند، مانند ماهى آزاد) فوراً به سلول هاى مغز و دیگر اعضاى بدن مى رسند.کربوهیدراتکودکان دبستانی روزانه به ٧ وعده کربوهیدرات و در هر وعده (نصف فنجان حبوبات ، ماکارونی یا برنج یا یک برش نان گندم) نیاز دارند.به علاوه ٥ وعده میوه و سبزیجات (هر وعده نصف فنجان میوه هاى ریز شد ه و رنگارنگ) نیاز دارند . ترکیبکربوهیدرات ها (گندم ، حبوبات ، ماکارونی و سبزیجات ) با غذاهاى حاوى پروتئین موجب یک تغذیه متعاد ل تر شدهو کودک شما را هوشیارتر مى کند.زمانی که کودکان رفتن به مدرسه را آغاز مى کنند، بیش از ٥٠ درصد کالرى مصرفى آنها، روزانه صرف این کارم ىشود.برخلاف دیگر اعضاى بدن ، مغز ٢٤ ساعت روز را کار مى کند و گلوکز (قند ساد هاى که هنگام هضم کربوهیدرات هابه وجود مى آید) تنها سوختى است که مغز براى فعالیت نیاز دارد . در حالیکه سلول هاى دیگر بدن، پروتئین و چربیها را به گلوکز تبدیل مى کنند، ولی سلول هاى مغزی نمى توانند این کار را انجام دهند.چربی هاکودکان دبستانی به ٥ وعده چربى در روز نیاز دارند که شامل یک قاشق چایخورى روغن یا مایونز و یک قاشقچایخورى کره است.شاید همه از مصرف چربى واهمه داشته باشند، ولی باید انواع خوب آن را براى حفظ یادگیرى مورد استفاده قراردهند. دو سوم آن باید از چربی هایى مانند روغن های گیاهی (کانولا، زیتون، سویا، ذرت، آفتابگردان و ...) و گردوبوده و بیش از یک سوم آن را چربی هاى اشباع مانند کره ی پاستوریزه تشکیل دهد.کمبود اسیدهاى چرب ضرورى مى تواند موجب آلرژی هایى از قبیل آسم و اگزما و همچنین بیش فعالى شود . امااین عوارض را مى توان با مصرف مکمل هاى اُمگا- ٣ که در روغن ماهى به مقدار فراوان وجود دارد، کنترل کرد.
تغذیه مناسب میزان یادگیری کودکان را افزایش میدهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
مفهوم مدیریت دانش
چکیده :تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمانها را با چالشهای مختلفی روبرو کرده است؛ اما در این میان سازمانهایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوریهای نوین، از فرصتهای ایجادشده به نفع خود استفاده کنند. مدیریت دانش یکی از این ابزارهاست. مدیریت دانش فرایند ایجاد ارزش از داراییهای نامرئی سازمان (سرمایه انسانی است). بخش خصوصی اولین قدمها را در زمینه پیاده سازی مدیریت دانش برداشته است اما دولت با یک قدم فاصله به دنبال بخش خصوصی در حرکت است. باتوجه به اهمیت مدیریت دانش و کاربرد آن در بخش خصوصی و کسب نتایج مطلوب، این سوال مطرح می شود که آیا مدیریت دانش در بخش دولتی کاربرد دارد یا نه؟ مقدمهما در دنیایی زندگی می کنیم که به خاطر پدیده جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتناب ناپذیری است. در این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است. این تغییرات اگرچه ما را با مشکلاتی مواجه می کند اما فرصتهایی را نیز پیش روی بخش خصوصی و دولتی قرار می دهد.به منظور کسب مزیت رقابتی و جهت ادامه بقا و مقابله با شرایط متغیر محیطی، بسیاری از شرکتهای بخش خصوصی به استفاده از ابزارهای مدیریتی نوین، تکنیک ها و اصول نو رو آورده اند. تجربه نشان داده که اکثـــر تئوری های مدیریتی و تکنیک های نوین، ابتدا در بخش خصوصی مورد استفاده قرار گرفته اند و پس از اثبات کارایی و اثربخشی، به بخش دولتی راه یافته اند.(1) طرح ریزی منابع سازمان، مهندسی مجدد فرایندها و مدیریت کیفیت جامع بسیاری تکنیک های مشــابه دیگر، نمونه هایی از این دست هستند. آنچه مشخص است، مدیریت دانش از این امر مستثنی نیست.اگر کمی دقت به ماهیت سازمانهای دولتی در خواهیم یافت که طی چند سال آینده، بخش اعظمی از کارمندان دولت بازنشسته خواهند شد.(1) مشخصاً تعداد زیادی از این افراد از مدیران و متخصصان رشته های مختلف هستند و دراختیار گرفتن، تسهیم و استفاده از دانش این افراد قبل از بازنشسته شدن، یکی از مخاطرات و مشکلات اصلی دولتها خواهد بود. در همین راستا، مدیریت سرمایه های انسانی به عنوان یکی از مهمتریـــــن استراتژی های هر د ولت شناخته می شود و مدیریت دانش به عنوان یکی از آخرین ابزارها و تکنیک های مدیریتی، نقش مهمی را به عنوان بخشی از استراتژی های مدیریت سرمایه های انسانی بازی می کند. مفهوم مدیریت دانشمفهوم مدیریت دانش برای مدتهای مدیدی به صورت عملی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده است.(2) فقدان یک توافق عمومی در ارائه تعریف مشخصی از این مفهوم، به ایجاد آشفتگی و اغتشاش منجر شده است که در مطالعات مختلفی که در این زمینه انجام گرفته به خوبی منعکس گردیده است. بنابراین، به منظور درک بهتر مفهوم مدیریت دانش باید ابتدا به بررسی مفاهیم داده(DATA)، اطلاعات (INFORMATION) و دانش (KNOWLEDGE) و تفاوت و ارتباط میان آنها بپردازیم. عبارات اطلاعات و داده، اغلب به جای عبارت دانش به کار برده می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
افزایش خلاقیت و نو آوری دانش آموزان در مراکز آموزشی
نویسنده : زارعیان جهرمی، حامده
چکیده
در این مقاله به خلاقیت و اهمیت آن در مراکز آموزشی و چگونگی مدیریت کردن آن اشاره می شود.
کلیدواژه : خلاقیت ؛ نوآوری ؛ مراکز آموزشی ؛ نیروی انسانی
1- مقدمه
هر سازمان مجموعه ای از عوامل انسانی ، ساختاری ، فنی ، تکنولوژی ، فرهنگی و سایر عناصر محیطی است که جهت تحقق هدفهای از پیش تعیین شده بصورت مشترک در تلاش و تعامل هستند. رشد سازمان و تداوم آن ، ارتباط نزدیکی با نیازها و خواسته های انسانی و چگونگی برآورده شدن آنها دارد . از وظایف مدیر است که ازمیان نیروهای انسانی ، گروهی توانا بسازد ، کارکنانی که بتوانند تصمیم بگیرند، راه حلهای تازه برای مسایل پیدا کنند، خلاقیت داشته باشند و در مقابل کار مسئول باشند.
پیشرفتهای روزافزون جوامع امروزی مرزهای سازمانی را برداشته و نوآوریها و خلاقیتها دیگر از بالا به پایین دیکته نمی شوند بلکه با طراحی ساختارهای نوین بر پایه همکاری و اشتراک، مشارکت به عنوان رایج ترین موضوع و لازمه کار با گروههای انسانی مطرح گردیده است.
با ورود به عرصه مدیریت نوین شاهد این واقعیت هستیم که تکنولوژی همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است و نظام تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نمی باشد. نظام آموزشی کنونی تنها بر پایه تئوریات و نظریاتی است که دانش آموز با تلاش متعلم و پشتکار خویش آنها را خوب به اذهان می سپارد ولی آنگاه که پای عمل به میان می آید تربیتی صورت نگرفته و مهارتی کسب نشده است و از آنجایی که قالب بسیاری از کتابهای درسی و سایر مواد آموزشی با روشهای سنتی انجام پذیرفته سیستم آموزش و پرورش تا حصول نتایج، آرمان و اهداف مورد انتظار فاصله بسیار دارد . که این خود همانند دیگر سازمانهای سنتی مستلزم تغییرات سازمانی اساسی و بنیادینی است که با برنامه ریزی، شناخت و آگاهی همراه باشد.
نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که خود متأثر از اطلاعات و ارتباطات می باشد عمل می کند، اندیشه توانمند کردن، برانگیختن و مشارکت همه بیش از پیش محسوس تر می شود و به عنوان سه عامل اساسی ارتقاء بهروری کارکنان تاثیر قابل ملاحظه ای در تفکر و اندیشه مدیران خواهد داشت.
2- مراکز آموزشی خلاق
هر نوع کاری به سازماندهی و سیاستهای خاص احتیاج دارد .نظام تعلیم و تربیت یک کار ویژه به حساب می آید و نگاه به آموزش و پرورش برای دستیابی به سطح بالای اثر بخشی و کارآمدی و باروری نیروی انسانی می بایست با آگاهی از میزان خلاقیت و تقویت آن بدنبال تعالی مراکز آموزشی از حالت سنتی به مراکزی با عملکرد عالی صورت گیرد به گونه ای که در آن بهبود مستمر یادگیری توسط همگان اجرا شده و به عنوان یک فرهنگ در بین دانش آموزان در آید و آنچه که در تفکر یک سازمان بایستی گنجانده شود آینده سازی و فراهم آوری شرایط آن است با این اندیشه که به بهبود و تغییر به عنوان یک برنامه درازمدت و مستمر بهره وری پرداخته شود.
در نظامهای آموزشی تاکید عمده بر پرورش خلاقیت دانش آموز ان است و معیار اساسی موفقیت این نظامها نیز در این است که چقدر افراد با فکر و خلاق تربیت می کنند و به تعبیری دیگر معلم خوب را کسی می دانند که تفکر و چگونگی استفاده از اطلاعات را به دانش آموزان یاد دهد و آنان را خلاق بار آورد. خلاقیت و نوآوری امری است که وجود آن دائما در هر سازمانی احساس می شود. در واقع وجود محققان تعلیم دیده، توانا، باانگیزه و همچنین آزمایشگاههای تخصصی مجهز لازمه پیشرفت، نوآوری و خلاقیت می باشند.
خلاقیت را به کارگیری تواناییهای ذهنی برای انجام یک فکر یا مفهوم جدید دانسته اند که از مسایل کوچک برای انجام یک کار خاص شروع می شود و قبل از اینکه حاکی از نبوغ باشد حاصل انجام کار است. بنابراین در راستای به کارگیری فنون پرورش خلاقیت، بایستی ابتدا از بارش افکار ( طوفان مغزی) به عنوان بهترین ابزار استفاده کرد که در این راستا توجه به این مطلب که هیچ انتقادی نباید بر هیچ نظریه ای صورت پذیرد، برای دستیابی به حداکثر نظرات تلاش گردد. حتی نظرات تکراری نیز یادداشت شود و در عین حال زمان مطلوب اجرا می بایست کوتاه باشد.
در مراکز آموزشی با فرهنگ خلاقیت پذیری، ارتباطات مدیر با کارکنان و دانش آموزان دوطرفه و متقابل خواهد بود، ایده های نو قابل قبول و از فرهنگ سؤال پرسیدن حمایت می شود، در این مراکز از توانمندیهای تمام کارکنان استفاده شده و افراد بصورت خود انگیخته تلاش می کنند و در نهایت بطور مستمر نیازهای مشتریان توسط مرکز آموزشی پیش بینی شده و مشتریان با خود انگیختگی به این مراکز روی می آورند .
و آنچه که در راستای فرصت و استفاده از نظرات و پیشنهادات سایرین و ایجاد جو مناسب در محیط کار برای بروز خلاقیتها و شکوفایی استعدادها مفید واقع می شود برقراری سیستمی جهت پذیرش و بررسی پیشنهادات است بگونه ای که به عنوان باور و ارزش در حفظ و بالا بردن حرمت و ارزش وجودی نیروی انسانی در فرهنگ سازمانی و اعماق اندیشه و تفکر افراد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
« بررسی رابطه بین نگرش دانش آموزان به ریاضیات با میزان موفقیت تحصیلی آنان در درس ریاضی دورهی راهنمایی در شهراصفهان »
پژوهشگر: جهانبخش رحمانی
ناظر: دکتر ابوالقاسم نوری
مقدمه
نگرشها یک جنبه مهم از زندگی عاطفی و احساس ما را تشکیل می دهند . « نگرش مجموعهی شناختها ,باورها, عقاید, واقعیتهاست که حاوی ارزشیابی های مثبت و منفی است و همگی به یک موضوع مرکزی مربوطاند و یا آن را توصیف می کنند و این موضوع مرکزی همان موضوع یا شیء مربوط به نگرش است». (کریمی ,1379 ,ص227)
نگرشهای دانش آموزان نسبت به موضوعات مختلف درسی , حاصل تصورات آنها از موفقیتها یا شکستهای آنان در گذشته است. درس ریاضی از جمله دروسی است که مطالب و مباحث آن از یک نظم منطقی برخوردار بوده واز ساده به مشکل است. از این رو موضوعات ارائه شده در ابتدای کتاب آمادگیهای شناختی لازم را برای یادگیری موضوعات بعدی فراهم می آورد و آنچه مهم است ایجاد نگرش مثبت, یعنی آمادگیهای انگیزشی در دانش آموزان برای یادگیری آن است.
شرایطی باید فراهم آورد تا دانش آموز دلایل نگرش منفی خود را شناسایی کند و با آن روبرو شود. این کار را می توان با استفاده از یادداشتهای روزانه انجام داد,بدین صورت دانش آموز با استفاده از این روش می تواند به نظام باورهای خود که بر رویکرد او نسبت به ریاضی و عملکرد او اثر می گذارد, پی می ببرد. (شهر آرای, 1375)
وظیفه معلمان, والدین و سایر دست اندر کاران تعلیم و تربیت آن است که با شناسایی و تشخیص عوامل مؤثر بر عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی و به ویژه عواملی که باعث ایجاد اضطراب مرضی و ترس از ریاضی در آنها می شود, موجبات به وجود آمدن خود پنداری و نگرش مثبت نسبت به ریاضی را در آنها به وجود آورند.(شکوهی,1376)
اهداف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر این است که رابطه بین نگرش دانشآموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان نسبت به درس ریاضی با میزان موفقیت تحصیلی آنان در این درس را مورد بررسی قرار دهد.
فرضیههای پژوهش
1- بین نگرش فعلی دانش آموزان دوره ی راهنمایی شهر اصفهان به درس ریاضی و میزان موفقیت تحصیلی آنان در این درس رابطه مستقیم وجود دارد.
2- بین نگرش فعلی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان به درس ریاضی و میزان موفقیت تحصیلی آنان در سالهای گذشته (دوره راهنمایی) در درس ریاضی رابطه مستقیم وجود دارد.
3- میان دو متغیر نگرش و موفقیت تحصیلی در درس ریاضی در دو گروه دختر و پسر دانش آموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان به طور جداگانه رابطه مستقیم وجود دارد.
4- بین موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان در درس ریاضی و هر یک از عناصر شناختی, عاطفی و رفتاری نگرش به طور جداگانه, رابطه مستقیم وجود دارد.
متغیرهای پژوهش
برخی از متغیرهای پژوهش عبارتند از: نگرش دانش آموزان به درس ریاضیات, نمره درس ریاضی, جنسیت, دوره تحصیلی .
جامعه آماری, نمونه و روش نمونه گیری
جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر و دختر شاغل به تحصیل در دوره راهنمایی نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 80 ـ1379 تشکیل می داد. مطابق با آمارهای رسمی منتشره از سوی سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان تعداد کل این دانش آموزان 94118 نفر بود. از این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ,180 نفر آزمودنی دختر و پسر (95 پسر و85 دختر) اتخاب شد.
ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل دادهها
ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش , دو ابزار محقق ساخته بود , یکی پرسشنامه 37 سئوالی نگرشسنج که نگرش دانش آموزان رانسبت به درس ریاضی و به روش درجه بندی لیکرت موردسنجش قرار می داد, و دیگری آزمونهای پیشرفت تحصیلی ریاضی بود که برای هر یک از کلاسهای اول, دوم و سوم راهنمایی به طور جداگانه ساخته شد. هر دو ابزار فوق در مطالعه مقدماتی ضریب پایایی بالایی را نشان دادند. ( ضریب پایایی 95/0+ برای پرسشنامه نگرش سنج و ضریب پایایی 77/0- برای آزمون ریاضی کلاس اول,82/0- برای آزمون ریاضی کلاس سوم و 81/0+ برای آزمون ریاضی کلاس سوم ) همچنین نمره ی آزمون ریاضی پایان سال دانش آموزان و معدل نمرهی ریاضی آنها در دوره راهنمایی از کارنامههای آنان استخراج و و ضریب همبستگی آن با نمرات آنها در پرسشنامه نگرشسنج محاسبه شد. روایی پرسشنامه نگرشسنج از روش محاسبه همبستگی نمرات آزمودنیهای مطالعه مقدماتی در پرسشنامه نگرشسنج و نمره ای که معلمان آنان به علایق و نگرشهای دانش آموزان خود دادند بدست آمد. مقدارعددی این ضریب 63/0+ بدست آمد که نشان دهندهی روایی نسبتاً بالای پرسشنامه نگرشسنج بود همچنین از طریق محاسبه ضریب همبستگی میان نمرات آزمودنیها درپرسشنامه نگرشسنج و نمرات آنها در مقیاس نگرش سنج ایکن روایی پرسشنامه نگرشسنج محاسبه و مقدار همبستگی آن 87%+ بدست آمد. روایی آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی از طریق محاسبه ضریب همبستگی بین نمرات آزمودنیها در آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی و نمرات پایان سا ل آنها مشخص گردید. مقدار عددی این ضریب 958/0 بدست آمد.
روش پژوهش
این پژوهش توصیفی ازنوع روش همبستگی دو متغیری می باشد.
بخشی از یافتههای پژوهش
· بخشی از مسائل و مشکلات مربوط به ا فت تحصیلی دانش آموزان به نگرشهای منفی آنان نسبت به مدرسه و موضوعات درسی مختلف از جمله ریاضی مربوط می شود .
· نزد یک به25 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی را نگرشهای آنان نسبت به این درس توجیه می کند.
· عناصر سه گانه شناختی, عاطفی و رفتاری نگرش با متغیر پیشرفت تحصیلی همبستگی مستقیم و معنی داری را نشان می دهد.
· بین دو متغیر, نگرش نسبت به درس ریاضی و موفقیت تحصیلی در درس ریاضی در کل آزمودنیها و به طور جداگانه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد.
بخشی از پیشنهادها
· آشناسازی کودکان با مفاهیم ساده ریاضی از اوایل کود کی توسط والدین .
· عدم القاء این تفکر و نگرش, که ریاضی از جمله دروس مهم و مشکل مدرسه است.
· توجه به کمیت و کیفیت آموزشهای اولیه مفاهیم پایه ریاضی, به ویژه در دوره ابتدائی.
· عدم القاء این تفکر و نگرش که ریاضی از جمله دروس پسرانه است و پسران در آن موفقتر از دختران هستند .
· تغییر نگرشهای منفی نسبت به درس ریاضی با استفاده و کمک گرفتن از راهنماییهای متخصصین اصلاح رفتار.
· افزایش مهارتهای شناختی مربوط به ریاضی دانش آموزان و به موازات آن تغییر نگرشهای منفی آنان.
· پرهیز از بکارگیری روشهای تنبیهی, به ویزه تنبیه بدنی و یا تحقیر کودکان به دلیل عدم موفقیت آنان در کسب نمرههای بالا در درس ریاضی .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
« بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگیهای خانوادگیو شخصیتی آنان »
پژوهشگر : شهلا عطاپور
ناظر : دکتر باغبان
مقدمه
امروزه آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهدافی است که رسالت آموزش و پرورش را در جامعه توجیه می کند . نگاهی به گزارشهای مربوط به هزینه هایافت تحصیلی در برنامه پنج ساله اول (امیری, 1371 ) نشان می دهد که هزینه های سرسام آوری را خرج عدم وجود انگیزه دانش آموزان نسبت تحصیل کردهایم. (517 میلیون ریال) به نظر میرسد شناسایی عوامل موثر در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مخصوصا" در دوره راهنمایی که زمان انتخاب ها و پاسخهای اساسی نوجوان به کیستی خود است ، اهمیت به سزایی داشته باشد . شناسایی و رفع موانع ، می تواند به پیشرفت تحصیلی کمک کرده ، موجب صرفه جویی در زمان ، هزینه های مادی و معنوی گردد . شناسایی عوامل متعددی مانند عوامل شخصیتی و خانوادگی که در رابطه با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی می باشند ، کمک خواهد کرد تا نوجوانان به کانال هایی هدایت شوند که مسیر اصلی آنان در زندگی است ، که این خود پیامد های آنی حاصل از اینگونه پژوهش هاست .به نظر می رسد پیامد های آتی پربار تر از پیامدهای آنی باشد .
اهداف پژوهش
- بررسی رابطه میان عوامل شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
- بررسی رابطه میان عوامل خانوادگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
فرضیه های پژوهش
1- بین خصوصیات شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد .
1-1 بین عزت نفس دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
-2 بین جایگاه مهار دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-3 بین یادگیری خود نظم داده شده دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-4 بین خود اثر بخشی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-5 بین اضطراب عمومی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .1-6 بین نگرش فردی دانش آموزان دوره راهنمایی نسبت به تحصیل با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
2- بین خصوصیات خانوادگی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-1 میان ساختار خانواده و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-2 میان شیوه های فرزند پروری والدین و انگیزش پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان رابطه وجود دارد .
2-3 بین عوامل دیگر خانوادگی مانند انتظار والدین از فرزندان ، رابطه والدین با مدرسه و میزان رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
متغیر های پژوهش
متغیر ملاک شامل انگیزش پیشرفت تحصیلی و متغیر های پیش بینی شامل عزت نفس ، یادگیری خود نظم داده شده ، جایگاه مهار ، خود اثر بخشی ، اضطراب ، نگرش فرد به تحصیل ، شیوه های فرزند پروری ، ساخت خانواده و متغیر کنترل ، شامل : معدل دانش آموز می شود .
جامعه آماری
جامعه آماری شامل دختران و پسران پایه های دوم و سوم مقطع راهنمایی می باشد که در سال 80 ـ 1379 در یکی از مدارس راهنمایی شهر اصفهان ثبت نام نموده اند . تعداد کل جامعه مورد تحقیق 30114 نفری میباشد که 160 نفر آنها به طریق نمونه گیری خوشهای مرحلهای طی سه مرحله انتخاب شده اند .
ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها
الف : مقیاس انگیزه پیشرفت تحصیلی . ب : مقیاس های اندازه گیری شامل : مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت ، مقیاس جایگاه مهار ، مقیاس خود اثر بخشی ، ابزار اندازه گیری خود نظم دهی ، اضطراب عمومی ابزار اندازه گیری نگرش فرد نسبت به تحصیل ج: ابزارهای مربوط به اندازه گیری عوامل خانوادگی شامل ابزار اندازه گیری شیوه های فرزند پروری ، مقیاس ساخت خانواده ، مقیاس اندازه گیری انتظارات والدین ، رابطه والدین با مدرسه و تعامل تحصیلی والدین و فرزندان بر روی اطلاعات بدست آمده از ابزار های فوق شیوه های آماری ضریب همبستگی ، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس ساده انجام شده است .
روش پژوهش
در این پژوهش از روش همبستگی استفاده شده است . هدف از روش همبستگی بررسی روابط میان متغیر ها است .
بخشی از یافته های پژوهش
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با عزت نفس در کل نمونه و گروه دختران رابطه معنی داری وجود ندارد اما در نمونه پسر بین این دو متغیر رابطه منفی وجود دارد .
· بین کانون مهار درونی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در کل نمونه و گروه دختران رابطه وجود دارد . بر عکس در نمونه پسران کانون مهار بیرونی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه دارد .
· بین یادگیری خود نظم داده شده با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه ای دیده نشد .
· بین خود اثر بخشی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در نمونه پسران رابطه وجود دارد .
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با اضطراب عمومی رابطه ای وجود ندارد
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با نگرش فردی به تحصیل در نمونه پسران رابطه وجود دارد .
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با شیوه های فرزند پروری رابطه وجود دارد که این رابطه برای خانوادههای سهل گیر در سطح 22 0/0 و برای خانواده مقتدر در سطح 23 0/0معنیدار میباشد .