لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تحصیلات والدین، زیربنای پیشرفت فرزندان
مقدمه:
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهمیت موضوع پژوهش:
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت نوجوانان تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
اهداف پژوهش:
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
فرضیهی تحقیق
1ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
2ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
3ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
4ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
ادبیات تحقیق:
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.
بی سوادی، عاملی است که مبارزه علیه فقر، نا برابری ها و ناهنجاری ها را محکوم به شکست می کند. بی سوادی هر چند که خود معلول نارسایی های اقتصادی و اجتماعی و تربیتی است، ولی در اینجا نقش تشدید و تعیین کننده ای دارد.
درصد مردودی و ضعف تحصیلی در بین کودکانی که بدون صبحانه، به مدرسه می روند، بیشتر از کودکانی است که مسئله ی سوء تغذیه دارند. در محیطهای فقیر، کودکانی که با شکم گرسنه به مدرسه می روند، وضعیت مدارس نیز، چندان تعریفی ندارد. در خانواده های سطح پایین، چون والدین نیز معمولاً از سطح تحصیلات پایینی برخوردارند، در رسیدن به درس و مشق و تربیت فرزندان، با مشکل رو به رو می شوند.
بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست.
مشاغل و گرفتاری های روزمره ی پدران و سواد و تحصیلات اندک، پرجمعیت بودن خانواده ها، اختلاف های خانوادگی، دوستان ناباب و فقر اقتصادی، با انحرافات از رفتار به هنجار، رابطه ای قابل ملاحظه دارد.
اگرچه تحصیلات پدران و مادران در رفتار به هنجار فرزندان تأثیر انکار ناپذیر دارد، اما در بررسی ها ی انجام شده، نقش مادران، چشم گیرتر می نماید. دور بودن پدران از منزل به دلیل اشتغال، باعث می شود که فرزندان، بیشتر ساعات بیداری را با مادران خود بگذرانند. از این رو سطح سواد و تحصیلات مادران می تواند در هدایت تحصیلی و شغلی فرزندان تأثیر قابل ملاحظهای داشته باشد.
به طور خلاصه:
1- درآمد خالص
2- سطح سواد و تحصیلات والدین
3- تبعیض قایل شدن در نوع کودکان (دختر و پسر)
4- نوع شغل پدر و مادر
5- تعداد فرزندان
6- ترتیب تولد فرزندان
7- سطح طبقه ی اجتماعی و اقتصادی
8- امکانات رفاهی
9- خانه و محل سکونت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
خانواده بیشترین نقش را در زندگی فرزندان ایفا می کند ولی تلویزیون هم بی تاثیر نیست. تلویزیون به فرزندان ما آگاهی داده، آنها را سرگرم کـرده و به آنها آموزش می دهد. اما آیا آنچه را که تلویزیون یاد می دهد آن چیزی است که ما دوست داریم فرزندمان یاد بگیرند؟ برنامه ها و آگهی های تلویزیونی اغلب دارای محتوی زیان باری هستند که برای فرزندان و نوجوانان مناسب نیست. مطالعات نشان می دهد که تماشای تلویزیون فرزندان ما را به سوی رفتارهای پرخاشگرانه سوق داده و باعث کاهش فعالیت های بدنی آنها می شود. اگر بدانیم که تلویزیون چگونه می تواند روی فرزندان ما تاثیرگذار باشد و با محدود کردن تماشای آن می توانیم به فرزندان خود کمک کنیم که نه تنها از تماشای تلویزیون لذت ببرند بلکه به سلامتی آنها نیز کمک کند.
کودکان و خشونت در تلویزیون
تلویزیون می تواند عامل مؤثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی و شکل دهنده رفتار باشد، ولی متاسفانه بسیاری از برنامه های تلویزیون مروج خشونت هستند.
با تحقیق در مورد تاثیر برنامه های خشونت آمیز تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، معلوم شده است که آنها ترس از خشونت ندارند، به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است، به تقلید خشونت می پردازند و ناخودآگاه با شخصیت های خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند.
لازم به ذکر است که همانند سازی، ناآگاهانه و بسیار خطرناک است ولی الگو برداری آگاهانه است . مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود.
گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً نمایش هایی پر از خشونت را تماشا می کنند و ازاین کار منع هم نمی شوند، به احتمال زیاد، به تقلید آنچه می بینند می پردازند.
اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود.
والدین می توانند با استفاده از راه های پیشنهاد شده زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند.
1 - به برنامه هایی که کودکان می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید، می توانید سؤالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.
2 - زمان تماشای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید.
با این عمل خود باعث می شوید که کودک با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی، به خواب نرود؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود.
3 - به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه در واقعیت مجروح نشده یا به قتل نرسیده است، لکن اینگونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ می شود.
4 - هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود، کانال را عوض و یا تلویزیون را خاموش کنید.
توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای اینگونه برنامه ها کاهش یابد.
5 - در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تایید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است.
6 - تاثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسی ها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه ها تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
والد ین با استفاده از این روشها می توانند اثر مخرب تلویزیون را در دیگر حیطه های زندگی از قبیل شکل گیری ها و قالب پذیری های جنسیتی یا نژادی پیشگیری کنند.
مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان، جدا ازمحتوای آن باید کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز می دارد.
اگر والدین در امر محدود کردن کودکان خود مشکل دارند یا نگرانی هایی در باب چگونگی رفتار خود در مقابل واکنش های کودک نسبت به برنامه های تلویزیونی دارند، باید با یک روان شناس کودک و نوجوان مشاوره کنند و از رهنمودها و تجارب او برخوردار شوند.
تأثیر فیلم و سینما بر کودکان
فیلم و سینما به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی در زندگی روزمره افراد، داد و ستدهای اجتماعی، ساختار زندگی انسان ها، چگونگی برقراری ارتباطات درون گروهی و برون گروهی و حتی اندیشه هر فرد برای چگونه زیستن است. به طوری که می توان ادعا کرد اندیشه ها، تفکرات، عقاید، نگرش ها و در یک روند کلی، فلسفه زندگی انسان ها با فیلم شکل می گیرد، تغییر می کند، اصلاح یا تخریب می شود … . به عنوان مثال زوجی در حال جدایی، با دیدن فیلمی که در آن یکی از طرفین با گذشت و ایثار تداوم دهنده زندگی مشترک می شود، یا نمایش عواقب و عوارض طلاق، دوباره به هم پیوند می خورند و این چیزی جز تأثیر اعجاب انگیز فیلم روی افراد نیست.
با اندکی دقت در زندگی روزانه افراد ، می توان به نقش فیلم در سلیقه سازی و پرورش افکار عمومی پی برد و دریافت که از این راه اندیشه ها و سلیقه های نو در افراد شکل گرفته و ایجاد می شود و حتی در کردار و سلوک آنان نیز نمایان می شود. اینجاست که بیش از پیش به وظیفه خطیر هنرمندان و فیلم سازان در سازندگی یا سقوط فرهنگی ملل پی برده می شود .
فیلمساز با استفاده از فنون سینمایی و به کارگیری موضوعات خاص، می تواند جامعه را به مراتب عالی انسانی رهنمون شود و یا تا حضیض ضلالت و خصایص حیوانی نزول دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مقدمه
هدف از انجام این بررسی آماری، اینکه دریابیم:
«چند درصد از دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه اهل البیت تصمیم دارند در رشته ی ریاضی- فیزیک تحصیل کنند»
موضوع مورد مطالعه:
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه ی اهل البیت به درس ریاضی
در این قسمت به توضیح درباره ی جدول های فراوانی و چگونگی جمع آوری اطلاعات می پردازیم.
برای جمع آوری اطلاعات درباره ی این موضوع از پرسشنامه استفاده کردیم به طوری که 34 پرسشنامه به عنوان نمونه که شامل 7 سؤال میباشد در اختیار دانش آموزان 12 کلاس موجود در مدرسه اهل البیت به صورت اتفاقی و بدون شناخت قبلی قرار گرفت. سپس تمام پرسشنامه ها جمع آوری گردید و با توجه به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها برای هر سؤال جدول فراوانی که شامل فراوانی مطلق ، فراوانی نسبی و درصد فراوانی نسبی و فراوانی تجمعی و زاویه ی مرکزی میباشد و با توجه به نوع داده برای آن در صورت امکان مرکز دسته تعیین گردید. سپس با توجه به نوع متغیر مورد مطالعه برای هر سؤال نمودار میله ای و دایره ای و یا نمودار مستطیلی و چند بر فراوانی کشیده شد. سپس به پیدا کردن شاخص های مرکزی (حد و میانه و میانگین) پرداختیم.
(هر داده که بیشترین فراوانی را دارد میانه مقداری است که نصف داده ها قبل از آن و نصف دیگر داده ها بعد از آن قرار دارد و میانگین مرکزیت داده ها را نشان میدهد.)
1- میزان علاقه مندی شما به درس ریاضی چقدر است؟
الف)کم ب)متوسط ج)زیاد د)خیلی زیاد
برای نظم بخشیدن به اطلاعات و داده های داده شده از جدول فراوانی استفاده کنیم.
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان به درس ریاضی
34
8
11
8
7
فراوانی مطلق fi
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان به درس ریاضی
34
8
11
8
7
فراوانی مطلق fi
1
فراوانی نسبی
%100
%5/23
%5/23
%5/23
%5/20
درصد فراوانی نسبی
34
26
15
7
فراوانی تجمعی
زاویه ی مرکزی
متغیر کیفی اسمی
نوع متغیر مورد مطالعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه
( بخش اول )
با ویژگی هاوعوامل خانوادگی وشخصیتی انها
چکیده
افت تحصیلی یکی از مشکلات عمده دانش اموزان دختر وخانواده های انها و سیستم مدیریت آموزش وپرورش در شهر ستان بوکان است . بطوریکه نگرانی عمیقی در بین اقشار جامعه و اموزش وپرورش ایجاد کرده واینده نه چندان روشنی را رقم می زند. وآن را به یک مشکل روانی – اجتماعی تبدیل کرده است. در بوکان به دلیل ازدیاد دلایل و عوامل مستعد کننده وهمچنین شواهد وحوادث گوناگون نشان می دهد که آمار افت تحصیلی دانش آموزان دختر بالا تر برود . هدف اصلی این طرح تعیین شیوع افت تحصیلی دختران از نظر وضعیت خانواده با ابعاد گوناگون آن است.
اولین عاملی که تاثیر بازدارنده و مخربی بر روی کارایی ،تحرک،روح وجسم دختران دارد عدم اطلاع خانواد ها از نیاز های آنان و رشد سریع جامعه بسوی مدرنیزه شدن است .
شناسایی عوامل بازدارنده خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دختر مخصوصا در دوره راهنمایی ومتوسطه که از لحاظ سنی مقطع حساس زندگی انان است ،اهمیت شایانی دارد .
تحقیق وپژوهش در این مورد منجر به شناسایی این عوامل و کمک به کارشناسان در تسریع رفع موانع برای برنامه ریزی هر چه کامل تر ،صرف جویی در هزینه ها ،زمان وهدایت دختران دانش اموز دوره های راهنمایی و متوسطه به مسیر های اصلی زندگی وایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل، اینده پر بارتروکاهش ظلم وتبعیض ونابرابری هادر این منطقه محروم خصوصا حاشیه شهرو مناطق روستایی است.
اهداف پژوهش
هدف کلی این پژوهش ریشه یابی علل افت وترک تحصیل دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه درابعاد مختلف خانواده در شهرستان بوکان می باشد .
اهداف اختصاصی
در این پژوهش اهداف زیر دنبال می شود :
1- ریشه یابی وشناخت تاثیر خانواده ودوستان ،ورود تنکولوژی جدید مانند ماهواره ،اینترنت و موبایل به درون خانواده ها ،رشد جمعیت شهری و پدیده حاشیه نشینی ونابرابری طبقات اجتماعی واقتصادی خانواده ها برروند تحصیل دختران دوره های تحصیلی راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان
2. برداشتن گام های اولیه در جهت برنامه ریزی مربوط به "تحصیل دختران " در همه سطوح طبقاتی
سؤالهای پژوهشی/ فرضیه های پژوهشی
سوال هایی که این پژوهش در صدد پاسخ گویی به آن ها می باشد شامل موارد زیر است :
علل افت تحصیلی دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان چیست؟
آیا ازدواج یکی ازعلل افت وترک تحصیل دختران است؟
آیا مسایل خانواد گی باعث افت وترک تحصیل دختران می شود؟
آیا دوری آموزشگاه محل تحصیل باعٍث افت وترک تحصیل دختران می شود؟
آیاحاشیه نشینی در شهر باعٍث افت تحصیلی دختران می شود؟
آیا تعصبات محلی وخانواد گی باعث افت تحصیلی ویا ترک تحصیل دختران می شود؟
آیا فقر مالی و اقتصادی خانواده باعث افت ویا ترک تحصیل دختران می شود؟
آیا بی سوادی والدین رابطه ای با ترک ویا افت تحصیلی دختران دارد ؟
آیا تعداد اعضای خانواده رابطه ای با افت و ترک تحصیل دختران دارد؟
متغیر های پژوهش
متغیر مستقل : متغیر مستقل در این تحقیق افت ویاترک تحصیل دختران در دوره های راهنمایی ومتوسطه می باشد.
متغیر وابسته: متغیر وابسته در این تحقیق عواملی از جمله محل زندگی ، وضعیت مالی ،سطح معلومات والدین ، تعصبات محلی وخانوادگی ،تاثیراینترنت وموبایل ،و........می باشد
متغیر ملاک: شامل انگیزه تحصیل ومتغیرهای پیش بینی شامل شیوه های برخورد وتربیت فرزندان ،ترکیب خانواده ها ،یادگیری دروس ومحل یادگیری در محل سکونت ،استرس ونگرانی های حاصله از رفتارهها و نگاههای عامه پسند مردم ،نگرش به زن وتحصیل زنان ،ساختار خانواده وروابط انها باهم دیگر
جامعه ، نمونه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر 12-19 ساله راهنمایی و دبیرستان های شهربوکان را تشکیل می دهد .
از بین دختران راهنمایی و دبیرستان تعدادی به صورت تصادفی انتخاب و طی جلساتی بصورت عمومی وخصوصی با انان در مورد افت تحصیلی وشرایط خانوادگی انان صحبت شد
ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات وروش تجزیه وتحلیل داده ها
ابزار های مورد استفاده د ر این پژوهش عبارتند از :
1. مصاحبه نیمه ساختاری ،
2. پرسشنامه ،
3. مقایسه خانواده ها از لحاظ سطح سواد وجمعیت و منطقه ومحل زندگی ومدت زمان سکونت در شهر (شامل ابزار شیوه های تربیت فرزندان،ساختار خانواده،انتظارات پدر ومادر،رابطه والدین با محل تحصیل دخترانشان ،)
4. تجزیه وتحلیل داده های حاصل در دو سطوح آماری وغیرآماری
( در بخش آماری از داده های حاصله جداول ،ونمودارها ،میانگین ها و ضرایب پایانی
در بخش غیر آماری به بررسی گفته ها و روایت های مختلف ومحتوایی انها )
5- مقیاس انگیزه برای تحصیل (با استفاده از مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت،مقیاس نگرش فرد به تحصیل)
روش پژوهش
روش پژوهش به کار رفته در این تحقیق از نوع تحقیقات آزمایشی و کاربردی است .
بخشی از یافته های پژوهش
بین پیشرفتهای تحصیلی دختران دوره های راهنمایی و متوسطه در کل نمونه با شرایط خانواده ،محل زندگی،سطح سواد ومعلومات والدین ،وتفاهم اخلاقی ورفتاری بین والدین،امکانات فردی و خانواده گی دانش اموزان دختر،اخلاق ورفتار سالم والدین خصوصا پدر وبرادربزرگتر،ساختار خانواده (سلسله مراتب قدرت در خانواده)، انتظار والدین از فرزندان،رسیدگی وتهیه مایحتاج تحصیلی دختران، عدم تبعیض بین فرزندان دختر وپسر،رابطه معنا دارای وجود دارد .
بخشی از پیشنهادها
تحقیقاتی درخصوص اموزش بیشتر ویژه اولیا ومربیان منطقه بوکان انجام پذیرد.
در برنامه اموزشی خانواده ها بر نقش این عوامل بازدارنده در تحصیل دختران ونقش والدین در شکل گیری خصوصیات شخصیتی دختران تاکید بیشتری گردد.
نظر به اینکه رابطه بین متغیر ها ی خانواده ها، شخصیتی دختران وپیشرفت تحصیلی انان رابطه مستقیمی وجود دارد مربیان درارائه راهکارها به دانش اموزان دختر می بایست حتما به نسبت خانواده انها، محل زندگی،شرایط زندگی نهایت دقت وملاحظات فردی را در نظر داشته باشند.
بررسی ودلایل افت تحصیلی دانش اموزان دوره های ابتدایی و راهنمایی و متوسطه دخترانه در سطح مدیریت آموزش وپرورش شهرستان بوکان .
زمان شروع طرح سال تحصیلی 80-81
مکان : دبیرستان آزادی شهرستان بوکان
و مدرسه راهنمایی خیرین سیمینه دهستان قره موسی لو
81-82 دبیرستان آزادی
82-83دبیرستان دخترانه ازادی
83-84 دبیرستان ازادی
84-85 دبیرستان دخترانه آزادی- دبیرستان سیمین شهرک فرهنگیان – دبیرستان بزرگسالان حکمت
نیم سال 85-86 دبیرستان ازادی
پیش زمینه ای برای شروع
سال 81-80با اینکه اولین سال شروع به کار من بعنوان معلم زبان وادبیات فارسی بود اما استرس و نگرانی های خاصی داشتم . از اینکه از عهده وظایفم بعنوان معلم بر ایم و شاخص های استاندارد تدریس را بخوبی بکار ببرم . تمامی دانش آموزان دبیرستان وراهنمایی من دختر بودند . از همه طبقات اجتماعی و شهری وروستایی .
اولین مشکل:
اولین مشکلی که من با ان بر خوردم سطح سواد و معلومات دانش اموزان بود بصورتی که معلومات بیشتر دانش اموزان در سطح کلاسی که نشسته بودند نبود وبه مراتب پایین تر از ان بود بناچار می بایست بیشتر وقت خود را صرف یاد اوری وتوضیح دروس سالهای قبل می کردم . با این حال باز یادگیری انها کم بود ودرس رابخوبی نمی گرفتند . مشکلم را با همکاران و مشاورین مدارس در میان گذاشتم انها هم همین مشکل را داشتند . اما ریشه مشکل کجا بود . چرا ؟ و به چه دلیل دانش اموزان درس خود را بخوبی نمی خواندند . انهایی که درس را بخوبی می فهمیدند چه تفاوتی با انهایی که به درس علاقه نشان نمی دادند داشت . ایا من بعنوان یک معلم می توانستم قدمی برای حل این مشکل بر دارم ؟ ایا با همکاری مشاورین این امر می توانم دانش اموزانی با معلومات کافی به کلاس بالاتر بفرستم . نقش من در این میان چیست؟
مشکلات یک معلم:
اولین چیزی که به ذهنم امد بررسی مشکلات بود ازیک طرف معلم بود . معلمی که روزانه حداقل شش ساعت را در کلاس می گذراند و بقیه روز را باید برای رفع مشکلاتش اختصاص دهد . مشکلاتی همچون با خانواده بودن ، رفع مایحتاج خانواده، استراحت، مطالعه و صدها کاری که در روز باید انجام داد .ایا یک معلم با چنین خصوصیاتی می تواند نقش چندان مثبتی در این میان داشته باشد.ودر طرف دیگر سیستم مدیریتی اموزشگاه . با بیش از 500 دانش اموز و دهها مشکل ریز ودرشت اداری و محیط اموزشگاه و بالاتر از ان مدیزیت کل شهرستان ودر رده بالا تر ادراه کل آموزش وپروش ومقابل همه اینها خانواده دانش اموزان با سلیقه های متفاوت واگاهی های بسیار کم از ساختار اموزش وپرورش
کلید واژه های برای تحقیق:
همین مقدمه ای که در ذهن داشتم بعنوان کلید واژه های تحقیق برای ریشه یابی این مسله برگزیدم
الف)دانش اموزان : 1- دانش آموز2- دختران دانش اموز 3- دانش اموزان دوره متوسطه 4- دانش اموزان دوره راهنمایی 5-اموزشگاه 6- مدیریت آموزشگاه 7- اداره اموزش وپرورش 8- خانواده دانش اموزان
ب)اقتصاد
ج) اجتماع
د) سیاست
اولین واژه
اولین کلمه ای که با ان سر کار دارم و تحقیق من راجع به ان است دانش آموز است .
دانش آموز: نوجوان وجوانانی که بهترین سالهای عمرخود را در مدرسه بسر می برند.
" مشکل اصلی دانش آموزان روستا یی "
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی
شهر ایلام
واژههای کلیدی: اختلالات رفتاری، دانش آموزان دبستانی، میزان شیوع
مقدمه
هر جامعه ای برای پیشرفت و رشد در ابعاد مختلف اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی و ... نیاز به افرادی دارد که از نظر روانی و جسمانی سالم باشند. با توجه به اینکه کودکان امروز، صاحبان بلافصل آینده جامعه هستند، سلامتی و بیماری آنان در سلامتی و بیماری جامعه فردا و نسلهای آینده اثراتی قابل توجه خواهد داشت. بنابراین، لازم است به سلامت روانی-جسمانی این قشر عظیم بیشتر توجه شود و گامهایی اساسی در جهت پیشگیری و درمان بیماریها و اختلالات روانی و رفتاری آنان برداشته شود. در مجموع، تحقیقات معتبر انجام شده در جهان نشان داده اند که میزان اختلالات رفتاری در کودکان سنین دبستانی در مناطق مختلف متغیر بوده و معمولا بین 2 تا 12 درصد است که در غالب موارد بررسی شده، میزان شیوع این اختلالات در پسران بیشتر از دختران بوده است. علاوه بر آن نتایج بررسیهای انجام شده نشان می دهد که میزان شیوع این اختلالات در دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم دبستان بیش از سایر پایه هاست(1).
بررسی آماری ده کشور اروپایی و نیز نتایج مطالعات شیوع شناسی در 11 شهر و استان کشورمان نشان داده است که عواملی همچون نابسامانی های درون خانواده (عدم سازگاری والدین، سرزنش، تهدید، انضباط ضعیف، تحصیلات پایین والدین، فقر اقتصادی)، عوامل مربوط به مدرسه مانند روابط معلم و دانش آموزان و دانش آموزان با یکدیگر، وضعیت تحصیلی، کیفیت و امکانات آموزشی، همچنین سن، جنس، هوش به عنوان (عوامل وراثتی) و عوامل فرهنگی و اجتماعی، مهمترین علل بروز اختلالات رفتاری هستند(2). بنابراین، شناخت دقیق و علمی مشکلات روانی و رفتاری کودکان و شیوع شناسی اختلالات رفتاری آنان اولین گام در جهت پیشگیری و درمان آنهاست.
هدف اصلی این مطالعه، تعیین میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84 بوده است که به منظور، تعیین درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان دبستانی به تفکیک جنس و نوع اختلال، رابطه بین عواملی همانند میزان تحصیلات، ترتیب تولد، وضعیت تحصیلی، شغل والدین، سن و جنس با اختلال رفتاری و میزان همبستگی اختلالات رفتاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مد نظر قرار گرفت.
مواد و روش ها
جامعه آماری: جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84 تشکیل داده است. کل جامعه 15283 نفر بوده که تعداد 7425 نفر از آنها دختر و 7858 نفر آنها پسر بودند.
برای تعیین اعضای نمونه از روش غربالگری استفاده گردید. با توجه به این که معلمان، مدیران و معاونین مدارس ارتباطی طولانی و نزدیک با دانش آموزان دارند، توسط محققین، مشخصات و ویژگیهای کــودکان و دانش آموزان دارای اختلال رفتاری بصورت کتبی و شفاهی در اختیار آنان قرار گرفت و سپس از آنان خواسته شد که دانش آموزانی که چنین ویژگیهایی دارند را معرفی نمایند، که در نهایت از مجموع دبستانهای ابتدایی شهر ایلام تعداد 840 نفر بدین شیوه و با رعایت ملاحظات اخلاقی شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. ضمناً تعداد 370 نفر از اعضای نمونه دختر و 470 نفر پسر بودند.
ابزار پژوهش : ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر (Rutter) فرم ویژه معلمان بوده است. این پرسشنامه شامل 30 سوال بود که تعداد 24 سوال آن مستقیماً استخراج شده و تعداد 6 سوال نیز با توجه به فرهنگ و ویژگیهای خاص جامعه آماری به آن افزوده شده است. پرسشنامه ها توسط معلمان تکمیل شده (اطلاعات فردی و خانوادگی آنان مانند شغل والدین، معدل سال قبل و... توسط مدیران و دفترداران تکمیل گردید) و دامنه نمرات اکتسابی از صفر تا 60 متغیر بود. کسب نمره بالا به منزله وجود اختلال رفتاری (بیش از 9) و کسب نمره پایین تر از 9 نشانه بهنجاری است. اما به دلیل اینکه نمونه های این تحقیق به شیوه غربالگری انتخاب شده اند، همه کودکان انتخاب شده سطحی از اختلالات رفتاری را نشان دادند.
روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی برای نشان دادن فراوانیها و درصدهای آنها، و نیز برای بررسی سطح معنی داری از روشهای آمار استنباطی نظیر همبستگی و آزمون 2x استفاده شده است.
یافته های پژوهش: میزان کلی شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام 5/5 درصد بود که از این میزان 42/2 درصد مربوط به دختران و 08/3 درصد به پسران اختصاص داشته است. این اطلاعات نشان داده که شیوع اختلالات رفتاری در پسران به میزان 66/0 درصد بیش از دختران بوده است(جدول شماره 2،1).
بیشتـرین میزان شیوع اختلالات رفتاری در پسران و دختران، مربوط به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه (در پســران 02/1 درصد و در دختــران 66/0 درصد) بود، و کمترین میزان شیوع، مربوط به اختلال رفتارهای نــاســازگارانه (در پسران 43/0 درصد و در دختران 18/0 درصد) بدست آمد( جدول شماره 4 ).
جدول 1. توزیع فراوانی و درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان شهر ایلام در جمع و بر حسب جنس
جنس
فراوانی کل
فراوانی اختلال
درصد اختلال رفتاری نسبت به جمعیت هر جنس
درصد اختلال رفتاری هر جنس به نسبت کل جمعیت
دختر
7425
370
98/4
42/2
پسر
7858
470
98/5
08/3
جمع
15283
840
___
5/5
جدول 2. آزمون 2x و توزیع اختلالات رفتاری دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام بر حسب جنس
اختلال رفتاری
جنس
فراوانی
درصد
مقدار 2x
سطح معنی داری
(P)
دختر
370
44
9/11
04/0
پسر
470
56
جمع
840
100
این تــــوزیع نشــــان می دهد که شیــوع اختــلالات رفتــاری در دختــران به میــزان 12 درصــد کمتر از پسران بوده اســت. همچنیــن 2x محـــاسبه شده نشـــان می دهــد که اختـــلاف معنــی داری بین جنسیـــت و اختــلالات رفتاری وجود دارد(4 0/0= P).
جدول 3. توزیع اختلالات رفتاری دانش آموزان بر حسب پایه تحصیلی
اختلال رفتاری
پایه تحصیلی
فراوانی
درصد
مقدار 2x
df
سطح معنی داری
(P)
اول
161
2/19
دوم
158
8/18
سوم
151
18
6/18
8
017/0
چهارم
166
8/19
پنجم
204
3/24
جمع
840
100
این توزیع نشان داده که دانش آمــوزان پـــایه پنجم بیشتـــرین میزان اختــلالات رفتاری و پایه ســوم کمتـــرین میـــزان آن را به خود اختصاص داده اند. 2x محــاسبه شده نیز نشان داده است که اختلاف معنــی داری بین پایه تحصیلی و اختلالات رفتاری وجود دارد( 017/0 = P ).
جدول 4. توزیع فراوانی و درصد شیوع اختلالات رفتاری ( بر حسب ابعاد چهار گانه اختلالات ) در دختران و پسران مقطع ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84
اختلال رفتاری
کمبود توجه
بیش فعالی
اضطراب
افسردگی
رفتار ضد اجتماعی اختلال سلوک
رفتارهای ناسازگارانه
جنسیت
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
دختر
127
83/0
116
76/0
99
65/0
28
18/0
پسر
156
02/1
133
87/0
116
76/0
66
43/0
کل
283
85/1
249
63/1
215
41/1
94
61/0
2x محاسبه شده نشان می دهد که بین فاکتورهای: جنس(05/0 < P)، سن(01/0 < P)، پایه تحصیلی (05/0 < P)، میـزان تحصیلات والدین (001/0 = P)، رتبه تولد(05/0 = P) و اختــلالات رفتاری دانش آموزان تفــاوت معنــی داری وجود دارد(جــداول شماره 2،3،4).
طبق نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون، نمره اختلالات رفتـــاری کل بیشترین همبستگی(40/0) را با پیشرفت تحصیلی دارد، به طوریکه اختلالات رفتاری کل به میزان 16/0 تغیــیرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند. (منظور از پیشرفت تحصیلی وضعیت درسـی، میـــانگین نمرات یا معدل نمرات دانش آموزان می باشد که توسط معلمان و مدرسه از طریق پرسشنامه بدست آمده است).
آزمون F نشان داد که نمرات اختلالات رفتاری کل، پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی می باشد. بدین ترتیب، با افزایش میزان اختلال پیشرفت تحصیلی کمتری حـــاصل می شود، 5/89 F= و 001/0P=. در این مطالعه، ضـــرایب همبستگی پیـــرسون بین نمـــرات، اختــلالات رفتاری و پیشــرفت تحــصیلی دانـــش آموزان محــاسبه شد. ضــریب همبــستگی محــاسبه شده، برای اختلال رفتاری با پیشرفت تحصیل، معادل 40/0- بود که در سطح 01/0 معنی دار است. این بدان معنی است که با افزایش میزان اختلالات رفتاری، پیشرفت تحصیلی کمتـــری حاصل می شود.
بحث و نتیجه گیری
نتایج این تحقیق نشان داد که شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام 5/5 درصد است. راتر و همکاران (1965) در مطاله ای تحت عنوان "همه گیر شناسی روی کودکان 10 و 12 ساله انگلیسی" میزان شیوع را 8/6 درصد به دست آوردند. گادیت (2001) در بررسی میزان اختلالات دانش آموزان دبستانی پاکستان میزان این شیوع را 26/4 درصد بدست آورده است. میرزایی (1379) میزان شیوع 15/4 درصد در کودکان 6 تا 12 ساله مدارس ابتدایی شهر قزوین و رجبی (1379) این شیوع را معادل 47/5 درصد در میان دانش آموزان شهر مذکور به دست آورده است (3،4). بنابراین، نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص شیوع شناسی اختلالات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام با نتایج تحقیقات اشاره شده همخوانی دارد.
علاوه بر این، نتایج به دست آمده در پژوهشهای انجام شده توسط میرزایی (1379)، راتر (1983) وولف (1980) میزان اختلالات رفتاری در پسران را بیشتر از دختران عنوان داشته اند که یافته های تحقیق حاضر نیز نشان می دهد که میزان شیوع اختلالات رفتاری در