انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد حضور مرگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

واحد دانشگاهی ماهشهر

استاد مربوطه: تهیه کننده و شماره دانشجویی:

استاد شهابی اکبر قاسمی (8682410433m)

ترم: دوم سال تحصیلی: 88-89

واژه مرگ:

واژه مرگ در فارسی به معنای مردن، جان سپردن، بی جان شدن، از دست دادن نیروی حیوانی و حرارت غریزی، فنای حیات، نیست شدن زندگانی، از گیتی رفتن، و درگذشت است.از این واژه در عربی به موت، ممات، فوت، اجل و . . . نام می برند.

مرگ در فرهنگ قرآن:

در فرهنگ قرآن مرگ به معنای ‌› وفات › است، نه ‹ فوت ›؛ زیرا فوت به معنای زوال و نابودی است، ولی وفات به معنای اخذ تامّ و در اختیار گرفتن تمام و کمال یک حقیقت و انتقال آن به سرای دیگر است. این کار توسط فرشتگان مأمور وفات صورت می گیرد:

**( قل یتوفّکم ملک الموت الّذی وکّل بکم ثمّ إلی ربکم ترجعون _ کافران می گفتند وقتی مردیم و در روی زمین پراکنده و گم شدیم آیا دوباره زنده می شویم )**1

پیامبرا در جواب آنان بگو فرشته مرگ که بر این کارتان گمارده شده همه وجود شما را فرا می گیرد و چیزی از حقیقت شما روی زمین پراکنده و گم نخواهد شد، پس مرگ وفات است نه فوت و انسان ‹متوفی› است نه ‹ضالّ› و مرگ توفی است نه ضلالت و گم شدن در زمین.

بنابراین انسان با انتقال به سرای دیگر سفر جدیدی را آغاز می کند و به مقصد نهایی خود می رسد.

( النّاس نیا إذا ماتوا انتبهوا _ مردم خفته اند، وقتی مردند بیدار می شوند )2

خداوند گاهی توفی و اخذ تام و تمام را به خود نسبت داده است. خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند و ارواحی را که نمرده اند نیز به هنگام خواب می گیرد. سپس ارواح کسانی را که زمان مرگشان فرا رسیده نزد خود نگه می دارد و ارواح دیگری را که باید زنده بمانند را باز می گرداند، تا سرآمد معیّنی. در این امر نشانه های روشنی است برای آنان که اهل اندیشه اند.

قانون کلی مرگ:

قرآن در یک نگرش همه سویه قانون مرگ را کلی دانسته و در آیاتی از این کتاب بر آن تاکید ورزیده است و چنین می فرماید:

**( کل نفس ذائقه الموت و إنّما توفّون أجورکم یوم القیمه فمن زحزح عن النّار و أدخل الجنه فقد فاز و ما الحیوه الدّنیا الّا متاع الغرور _ هر نفسی شربت مرگ را خواهد چشید و محققاً روز قیامت همه شما به مزد اعمال خود کاملاًخواهید رسید. پس هر کس از آتش دوزخ دور داشته شد و به بهشت ابدی وارد شد، پیروزی و سعادت ابدی یافت و بدانید که زندگانی دنیا جز متاعی فریبنده نیست )**3

این آیه دارای 4 بخش است:

1: مرگ قانونی کلی و استثنا ناپذیر است.

2: اجر کامل کردار هر کس تنها در قیامت داده می شود.

3: رستگار و برنده کسی است که از آتش برهد و به بهشت وارد گردد.

4: متاع اندک دنیا فریب و بازیچه است.

توضیح:

آیه فوق کلیت قانون مرگ را گوشزد کرده است؛ یعنی مصون ماندن از مرگ استثنا ندارد و از دید قرآن مرگ برای همه انسان ها حتمی و تخلف ناپذیر است:

**( نحن قدّرنا بینکم الموت و مانحن بمسبوقین _ هیچ عاملی نمی تواند جلوگیر آن باشد و بر فرمان ما سبقت گیرد )**4

و با روشن ترین بیان به پیامبر اکرم می گوید:

**( و ما جعلنا لبشرٍ من قبلک الخلد أفإین متّ فهم الخالدون. کل نفس ذائقه الموت و نبلوکم بالشر و الخیر فتنهً و إلینا ترجعون _ ای پیامبر ما به هیچ کس پیش از تو عمر جاوید ندادیم. آیا با آن که تو خواهی مرد دیگران زنده می مانند؟ نه چنین است. هر نفسی در جهان و طبیعت رنج و سختی مرگ را می چشد و ما شما را به نیک و بد مبتلا می کنیم تا بیازماییم و هنگام مرگ به ما باز می گردید )**5

مرگ قانونی کلی و ثابت است و هیچ گونه تغییری در آن پدید نخواهد آمد و جمله ‹‹ إنّ الموت حقّ ›› از لوازم کامل ایمان است و برای تنبه برزخی میّت و تذکّر دنیایی حاضران و تشییع کنندگان به شمار می رود. قوانین عقلی نیز این مطلب را تأیید می کند؛ زیرا معنا ندارد از یک سو جهانی برای آزمایش آفریده شده باشد و از سوی

دیگر ابدی و جاودان و ثابت بماند؛ یعنی اصل امتحان، همیشه برای هدف است؛ و هرگز خود آزمون هدف نخواهد بود؛ زیرا معقول نیست انسانی برای ابد در دنیای آزمون و در سر جلسه امتحان باشد.

**( کلّ نفس ذائقة الموت _ هر موجود زنده مرگ را می چشد )**6

برخی مفسران گفته اند: نفس به معنای ذات است؛ زیرا ‹نفس الشّی› همان ‹ذات الشّی› و ذات هر چیز ماهیت آن است. پس ماهیات همه باید مرگ را بچشند، گرچه آن ماهیت جماد مانند سنگ باشد، ولی این تفسیر صحیح نیست؛ زیرا آیه در مقام بیان مرگ موجود زنده است از این رو در پی آن، جمله **( إنما توفّون أجورکم یوم القیامه )**7 را آورده است پس شامل جماد و مانند آن نخواهد شد.

نکته دیگری که بسیاری از مفسران از جمله فخر رازی تصریح می کنند از آیه استفاده می شود آنچه می میرد بدن است، نه روح، و مرگ عبارت است قطع علاقه روان از تن. پس مرگ روح را نمی میراند، بلکه روح مرگ را می چشد و در خود حضم می کند؛ آن سان که انسان شربت را می چشد و در خود حضم می کند؛ پس آنچه چشیده می شود (مرگ) ازبین می رود، نه چشنده. بنابراین، انسانی که می میرد در حقیقت مرگ را میرانده، نه اینکه خود از بین برود.

حضور مرگ:

از دیدگاه قرآن و احادیث عصمت شایسته است انسان همواره آماده حضور مرگ باشد و از آن استقبال کند و خود را برای ملاقات با آن آماده سازد و نسبت به بعد از مرگ وصیت کند. از ظاهر قرآن بر می آید که وصیت کردن حکمی الزامی است، ولی در مواردی که حق خدا یا حق خلق بر عهده کسی باشد وصیت واجب است وگرنه بر واجب نبودن و مستحب بودن آن اجماع است:

**( کتب علیکم إذا حضر أحدکم الموت إن ترک خیرا الوصیّه للوالدین و الأ قربین بالمعروف حقّاً علی المتّقین_ بر شما نوشته شده و لازم است هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر چیز خوبی (مال حلالی) از خود بر جای گذارده (و کسی را حقی بر آن نیست، یعنی حق النّاس و حق الله در آن راه نیافته) برای پدر، مادر و بستگان نزدیک به طور شایسته و عادلانه وصیت کند.این حقی است بر ذمه پرهیزکاران )**8



خرید و دانلود تحقیق در مورد حضور مرگ