لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
دانشگاه
شهیدبهشتی
دانشکده
علوم تربیتی وروان شناسی
عنوان پایان نامه
بررسی رابطه بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم با حل مشکلات دینی دانش آموزان سوم راهنمایی مدارس عادی ـ دولتی شهر تهران.
دوره
کارشناسی ارشد – آذر ماه 1383
گروه
علوم تربیتی
رشته
برنامه ریزی درسی
نام دانشجو
علی اکبر عجم
استاد راهنما
دکترزهرا صباغیان
استاد مشاور
دکتر محمد رضا حمیدی زاده
اساتید داور
چکیده
هدف این پژوهش شناخت رابطه بین خلاقیت دبیران درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران بوده است. بدین منظور یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی مطرح شده اند که عبارتند از:
فرضیه اصلی تحقیق : بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیات فرعی پژوهش:
بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم و ایجاد انگیزه در دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد.
بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم و میزان مطالعه دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد.
بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم و جلب توجه دانش آموزان به مطالب درسی در هنگام تدریس رابطه معنی داری وجود دارد.
بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم و فهمیدن مطالب درسی توسط دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد.
بین میزان خلاقیت دبیران درس علوم و مشارکت دادن دانش آموزان در فعالیته های یادگیری رابطه معنی داری وجود دارد.
روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و کلیه دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهر تهران بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است که تعداد نمونه دانش آموزان 275 نفر و تعداد نمونه معلمان 55نفر می باشد.
ابزار اندازه گیری شامل دو پرسش نامه: 1ـ سنجش شخصیت خلاق برای تعیین میزان خلاقیت دبیران، و 2ـ پرسشنامه حل مشکلات درسی دانش آموزان برای تعیین میزان حل مشکلات درسی دانش آموزان توسط دبیران درس علوم می باشد.
پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از برنامه spss ابتدا اطلاعات بصورت جداول: درصد، فراوانی و میانگین تنظیم و در محدوده آمار توصیف تحلیل شد. و برای بررسی رابطه بین متغیر ملاک و پیش بین از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان داد که فرضیات 5،4، 3، 1 تأیید شد و فرضیه فرعی 2 رد شد. بنابراین نتیجه گیری می شود که دبیران خلاق بهتر می توانند مشکلات دانش آموزان از جمله عدم انگیزه، عدم توجه، عدم مشارکت و عدم درک و فهم را حل کنند.
(346) T
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
موضوع:
خلاقیت،نقش دبیران آموزشی در ایجاد خلاقیت در دانشجویان
خلاقیت چیست؟ و به چه کار می آید؟
خلاق یکی از اسامی خداوند است و به معنی بسیار خلقکننده، آفریننده، آفریدگار و… در لغتنامه دهخدا معنا شده است. در اصطلاح، خلاق به کسی میگویند که در موقعیتهای لازم و ضروری، در برخورد با مسائل، راهحلهایی مؤثر و کاربردی برای حل مسائل و رفع موانع ارائه میکند.
امروزه بازار خلاقیت خیلی گرم است و افراد زیادی پیدا میشوند که ادعای خلاقیت دارند ولی آیا همه آنها طبق ادعایی که میکنند خلاق هستند؟از کجا بفهمیم چه کسی خلاق است؟ نشانههای یک فرد خلاق چیست؟ اگر بخواهیم خلاق باشیم چگونه باید باشیم؟از دیدگاهی، نخستین گامها برای شناخت نحوه بازیابی خلاقیت، شناسایی خصوصیات افراد خلاق و درک چگونگی زندگی آنها میتواند باشد. بدین صورت که با دریافت این شناخت، خواهیم دانست که چه خصوصیات و ویژگیهایی را باید در خود احیا ساخته و از آنها مراقبت کنیم تا از این طریق خلاقیتمان در روند احیای مجدد قرار گیرد. با فهم این شاخصهها و مراقبت از آنها در جریان زندگی روزمره بستر و مقدمات تجلی خلاقیتمان فراهم خواهد شد.
اما شاید پرداختن به این که چه کسی خلاق است و به چه کسی نباید خلاق گفت، کار چندان سادهای نباشد، از آن جهت که، پاسخگویی به این سؤال، ارتباطی مستقیم به تعریفی دارد که از خلاقیت میپذیریم. تعاریف مطرح شده برای خلاقیت متفاوت و گوناگون و گاهی ضد و نقیض است و معیارهای شناخت افراد خلاق و در نتیجه تعریف کیستی فرد خلاق را متغییر میسازد؛ با این حال در اینجا سعی شده است آنچه را که اکثر صاحبنظران و محققان (درزمینه خلاقیت) مطرح کردهاند، عرض کنیم.
[b/]● خلاق یعنی چه؟[b]
خلاق یکی از اسامی خداوند است و به معنی بسیار خلقکننده، آفریننده، آفریدگار و… در لغتنامه دهخدا معنا شده است. در اصطلاح، خلاق به کسی میگویند که در موقعیتهای لازم و ضروری، در برخورد با مسائل، راهحلهایی مؤثر و کاربردی برای حل مسائل و رفع موانع ارائه میکند. عدهای پا را فراتر نهاده و چنین عقیده دارند که فرد خلاق نهتنها در موقعیتهای مختلف، ایده ارائه میکند بلکه خود آستینها را بالا زده و تا عملی شدن ایدهاش کار را پیگیری میکند. عدهای نیز چون «رابرت ویزبرگ» از آن جهت که خلاقیت را کاری عادی و روزمره تعریف میکنند، عقیده دارند که همگان در هر لحظه در حال خلاقیتاند و در نتیجه هر کسی شایسته لقب خلاق است و مسئله را این میدانند که کسی فعلاً به خلاقیت آنها پی نبرده است.
مثالی از این مورد، افراد خلاقیاند که در طی زندگی خود کسی آنها را نشناخت و پس از مرگشان تازه به خلاق بودن آنها پی بردند؛ از جمله وانگوگ، نقاش بزرگ که در فقر و گمنامی مرد. وی را بعدها بنیانگذار سبک اکسپرسیونیسم دانستند و آثار وی، بهعنوان آثاری خلاق و گرانبها به شمار آمد. ولی در زمان حیاتش، کسی وی را خلاق ندانست و به قابلیتهای هنری او توجه چندانی نشان نداد.
عبور روزمره ما از خیابان مثال دیگری در تایید این موضوع است که هر کسی را میتوان خلاق دانست. این پندار براساس این تعریف خلاقیت است که: «خلاقیت کاری است نو که تا به حال کسی آنرا انجام نداده است.» تصور کنند از خیابانی شلوغ عبور میکنید و ماشینها در حال حرکت هستند. کاری که شما انجام میدهید هیچکس تابهحال در جهان انجام نداده است و انجام هم نخواهد داد و