لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انرژی گرمایی درون زمین
مرکز زمین( به عمق تقریبی 6400 کیلومتر)که در حدود 4000 درجه سانتیگراد حرارت دارد، به عنوان یک منبع حرارتی عمل نموده و موجب تشکیل و پیدایش مواد مذاب با درجه حرارت 650 تا 1200 درجه سانتیگراد در اعماق 80 تا 100 کیلومتری از سطح زمین می گردد. بطورمیانگین میزان انتشار این حرارت از سطح زمین که فرایندی مستمر است معادل 82 میلی وات در واحد سطح است که با در نظر گرفتن مساحت کل سطح زمین(10*1/5 متر مربع) ، مجموع کل اتلاف حرارت از سطح آن، برابر با 42 ملیون مگاوات است. در واقع این میزان حرارت غیر عادی، عامل اصلی پدیده های زمین شناسی از جمله فعالیتهای آتشفشانی، ایجاد زمین لرزه ها، پیدایش رشته کوه ها( فعالیتهای کوه زایی) و همچنین جابجایی صفحات تکتونیکی می باشد که کره زمین را به یک سیستم دینامیک تبدیل نموده و پیوسته آن را تحت تغییرات گوناگون قرار می دهد.امروزه با بهره گیری از فنآوریهای موجود، تنها بخش کوچکی از این منبع سرشار مهار شده و بطور اقتصادی قابل بهره برداری است.بنابراین انرژی زمین گرمایی، همان انرژی حرارتی قابل استحصال از پوسته جامد زمین است. انرژی زمین گرمایی بر خلاف سایر انرژی های تجدیدپذیر منشاء یک انرژی پایدار با فاکتور دسترسی 100% است که بطور شبانه روزی در طول سال قابل بهره برداری است.از انرژی زمین گرمایی در دو بخش کاربردهای نیروگاهی( غیر مستقیم) و غیر نیروگاهی ( مستقیم) استفاده می شود. تولید برق از منابع زمین گرمایی هم اکنون در 22 کشور جهان صورت میگیرد که مجموع قدرت اسمی کل نیروگاههای تولید برق از این انرژی بیش از 8000 مگاوات می باشد. این در حالی است که بیش از 64 کشور جهان نیز با مجموع ظرفیت نصب شده بیش از 15000 مگاوات حرارتی از این منبع انرژی در کاربردهای غیر نیروگاهی بهره برداری می نمایند.نیروگاه زمین گرمایی تبخیر آنیدر این نیروگاه ها سیالی که معمولاً به حالت دوفاز مایع و بخار از اعماق زمین واز طریق چاه های زمین گرمایی استخراج می شود به مخزن جدا کننده هدایت شده و بدینوسیله فاز بخار از فاز مایع جدا می شود.بخار جدا شده وارد توربین شده و باعث چرخش پره های توربین می شود.پره ها نیز به نوبه خود محور توربین و در نتیجه محور ژنراتور رابه حرکت وا می دارند که باعث بوجود آمدن قطبهای مثبت و منفی در ژنراتور شده و در نتیجه برق تولید می شود.نیروگاه زمین گرمایی با چرخه دو مداره(باینری)در این نوع نیروگاه ها نیاز به مخزن جداکننده در تجهیزات نیروگاه وجود ندارد زیراآب گرم استخراج شده وارد مبدل حرارتی شده و حرارت خود را به سیال عامل دیگری که معمولاً ایزوپنتان می باشد و نقطه جوش پایینتری نسبت به آب دارد منتقل میکند. در این فرآیند ایزوپنتان به بخار تبدیل شده و به توربین منتقل می شود که در اینجا توربین و ژنراتور طبق توضیحات فوق می توانند برق تولید کنند.از کاربردهای مستقیم انرژی زمین گرمایی میتوان به مواردی همچون احداث مراکز آب درمانی و تفریحی-توریستی ، گرمایش انواع گلخانه، احداث مراکز پرورش آبزیان و طیور، پیش گیری از یخ زدگی معابر در فصل سرما، تامین گرمایش و سرمایش ساختمانها توسط پمپهای حرارتی زمین گرمایی اشاره نمود.
از گرمای درونزمینی که زیر پای ما قرار دارد، منبع بسیار عظیم انرژی است. این انرژی که به صورت حرارت از اعماق زمین به سطح آن هدایت می شود در صورت توسعه فناوری استخراج آن، به تنهایی قادر خواهد بود کلیه نیازهای انرژی امروز و آینده بشر را تامین کند. زمینی که زیر پای ما قرار دارد، منبع بسیار عظیم انرژی است. این انرژی که به صورت حرارت از اعماق زمین به سطح آن هدایت می شود در صورت توسعه فناوری استخراج آن، به تنهایی قادر خواهد بود کلیه نیازهای انرژی امروز و آینده بشر را تامین کند. طبق محاسبه ها، مشخص شده است که انرژی حرارتی ذخیره شده در ۱۱ کیلومتر فوقانی پوسته زمین معادل پنجاه هزار برابر کل انرژی به دست آمده از منابع نفت و گاز شناخته شده امروز جهان است. پس این منبع عظیم انرژی می تواند در آینده جایگزین قابل اطمینانی برای انرژی حاصل از سوخت های فسیلی باشد. البته بدیهی است که بهره برداری گسترده از ذخایر انرژی زمین گرمایی، مستلزم توسعه بیشتر در زمینه تکنیک های اکتشاف و استخراج آن است.●انرژی زمین گرمایی چیستاصطلاح زمین گرمایی ترجمه واژه Geothermal است که ریشه یونانی داشته و از کلمات Geo به معنای زمین و Therme به معنی حرارت تشکیل شده است. در حقیقت انرژی زمین گرمایی، انرژی ای است که از سیال آب داغ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
عامل 1) هوش درون فردی ( Intelligence Intrapersonal ) به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی, بیان احساسات, عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به روشی غیر مخرب و رها بودن از وابستگی هیجانی اطلاق می شود . و خود آگاهی هیجانی ( باز شناسی و فهم احساسات خود) , جرات ( ابراز احساسات , عقاید , تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده ) , خود تنظیمی ( آگاهی , فهم, پذیرش و احترام به خویش ) , خودشکوفایی( تحقق بخشیدن به ایتعدادهای بالقوه خویشتن) و استقلال ( خود فرمانی و خود کنبرلی در تفکر و عمل شخص و رهایی از وابستگی هیجانی) را در برمی گیرد. عامل 2) هوش بین فردی ( Intelligence Interpersonal ) به معنی توانایی همدلی یعنی آگاهی, درک و ارزیابی احساسات دیگران است. ارتباط بین فردی به معنی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش دو طرفه ( شامل ابراز و دریافت محبت) است. همچنین هوش بین فردی بالا , مسئولیت پذیری اجتماعی بالارا هم به دنبال دارد. عامل 3) قابلیت انطباق( Abaptadility ) : انطباق یا سازگاری شامل مساله گشایی ( تشخیص و تعریف مسایل , همچنین ایجادی راهکارهای موثر) , آزمون واقعیت( ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه به طور عینی تجربه می شود ) و انعطاف ( تنظیم هیجان, تفکر و رفتار به هنگام تغییر موقعیت و شرایط ) می باشد.عامل 4) کنترل استرس ( Control Stress ) :شامل توان تحمل حوادث ناخوشایند و شرایط استرس زا و نیز مقاومت , به تاخیر انداختن یا انکار یک تکانه, سائق یا وسوسه برای عمل کردن است. عامل5) خلق عمومی ( Moob General ) : توانایی رضایت از زندگی , شاد بودن و داشتن نگرش مثبت یا مشخص در همه شرایط حتی در زمان بد شانسی.
خرده مقیاسهای پانزده گانه نیز عبارتند از : 1) خودآگاهی هیجانی (Awareness Self Emotional ):توانایی شناخت احساسات خود, تفکیک آنها, آگاهی از احساس خود و دلایل ظهور این احساسات. 2) قاطعیت( Assertiveness ) : توانایی بیان احساسات , عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به روش منطقی , غیر مخرب و بدون فحاشی که شامل 3 بعد است: توانایی بیان احساسات ( پذیرش خشم, صمیمیت و ... و ابزار آن ) توانایی بیان آشکار عقاید، افکار و باورهای خود ( خوش آیند و ناخوشایند) و اتخاذ تصمیم راسخ و روشن , حتی اگر با محروم شدن از بعضی امتیازات همراه باشد. توانایی پایداری و مداومت برای احقاق خق خود , افراد قاطع و جرات مند کمرو و خجالتی نیستند. آنها می توانند احساسات خود را واضح , روشن , مستقیم و بدون خشونت و پرخاشگری ( فیزیکی یا کلامی ) ابراز کنند. 3) حرمت نفس( Regarb Self ) : حرمت نفس در واقع توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان فردی ارزشمند, احترام به هود و دوست داشتن خود آنگونه که هستیم و پذیرش جنبه های مثبت و منفی قابلیت ها و محدودیتهای خود است. در بخث هوش هیجانی با مفاهیمی چون امنیت, اعتماد به نفس , خود باوری و احساس ارزشمندی نسبت به خود سروکار داریم . اعتماد به نفس و عزت نفس با خود باوری و هویت رشد یافته ارتباط کامل دارند. بنابراین شخص صاحب حرمت نفس, احساس خشنودی و رضایت از خود داشته و فرد فاقد آن احساس بی لیاقتی و حقارت می کند.4) خود شکوفایی ( Actuali selfzation) : خود شکوفایی مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در فرد و سپس رشد و شکوفایی انهاست. این بعد از هوش هیجانی , راهی برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی فرد است. تلاش برای شکوفا کردن استعدادهای بالقوه از طریق اهداف شخص و با گذشت عمر قابل دستیابی است. خود شکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها , قابلیت ها و استعدادهاست. خود شکوفایی رسیدن از خود واقعی به خود ایده آل است. شناخت خود, پذیرش و رضایت از خود وخود باوری و آنگاه تلاش برای رسیدن به آنچه باید باشیم مسیر ما در رسیدن به خود شکوفایی است. 5) استقلال (Inbepenbence ) : استقلال یعنی توانایی خود هدایتگری و خود کنترلی در فکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی افراد مستقل در برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای مهم متکی به خود هستند البته پیش از تصمیم گیری , در جستجوی نقطه نظرات دیگران نیز هستند و در تصمیم گیری نهایی به آنها توجه می کنند ولی تصمیم نهایی با خود آنهاست. افراد مستقل از اتکا به دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفی خود پرهیز می کنند. مستقل بودن برمیزان اعتماد به نفس, انگیزه درونی , تمایل به برآوردن انتظارات و تعهدات خود, بدون آنکه اسیر آن شوند مبتنی است . افراد مستقل در عین حال که از دلبستگی هایی برخوردارند به لحاظ عاطفی به دیگران وابسته نمی شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بابک پرهام
کشاکش درونگرایی جهانستیز
و برونگرایی جهانآمیز در تاریخ ایران
در احوال اجتماعی اقوام دو نگرهی برونگرایی و جهانآمیزی از یک سو، و درونگراییِ خودبین و جهانستیز از سوی دیگر، میتوانند درشکل و محتوایِ رفتار فردی و اجتماعی تعیین کننده باشند. بدینسان در تاریخ شکلگیری و رشد تمدنها، با تقابل دو نیروی متضاد روبرو خواهیم بود: نیروهای باز و آمیزشجو در برابر نیروهای بسته و خودگرا. بر پایهی همین منطق در فلات ایران، مانند بسیاری دیگر ازسرزمینهای مهاجرپذیر، از تشکیل اولین امپراطوری جهانشمولِ باستانی (هخامنشیان) تا ظهور حکومتهای ایلخانان مغول و سپس شکلگیری سلسلهی خودگرایِ شیعیان صفوی، کشاکشِ این دو نگرهی ذهنی در نقش آفرینیِ فرهنگ ایرانیان از عوامل سرنوشتساز بوده است.
***
خصلت جهانگرا و جهانجوی ایرانیان که ترکیبی بود از ریشههای کهن در عصر جهانگیریهای باستان و رهآورد مهاجرتهای قومی پس از سقوط دولت ساسانی از قرن یکم تا پنجم خورشیدی، سرانجام در قرن دهم خورشیدی پس از نبرد معروف شاه اسماعیل و تاسیس سلسلهی صفوی، که از یک سوی شعلهی نوزایش سیاسی ـ کشوری ایرانیان بود و از سوی دیگر خاکسترِ یک خاموشیِ فرهنگی ـ تمدنی، در یک خواب تاریخی اندر غلطید. چهرههایی چون ملاصدرا هم نتوانستند از این خاکستر شعلهای برافروزانند. این خاموشی و خواب فرهنگی که نتیجهی خودگرایی ایرانیان در عصر صفوی بود سپس با بیشتر از یک سده خاموشی و بیلیاقتی سیاسی قاجارها تکمیل شد و شرایط یک بحران کامل تمدنی را در یک دو راهی تاریخی برای ایرانیان به وجود آورد: نوزایش تمدنی در برابر از همگسیختگی تمدنی. ایران ذاتا و اصالتا یک سرزمین و تمدن مهاجرپذیر است؛ زبان فارسی بهترین شاهد این پدیدهی تاریخی است. زبان فارسی، مانند انگلیسی نزد مهاجران اروپایی در آمریکای شمالی، گشودهترین واقعیت فرهنگی از میان رودان تا ورارود بوده و همچنان هست؛ شاهنامهی فردوسی و دیگر آثار ادب فارسی مانند دیوان سعدی، مثنویهای مولانا و نظامی گواهان تاریخی این واقعیتاند که روح ایرانی در طول چندین قرن از برخورد میان انواع تمدنها هم سوخت فرهنگی گرفته و هم انرژی مدنی تولید کرده است. تمدن ایرانی از خراسان بزرگ تا دجله و فرات و تا یونان و بندر اسکندریه، درِ گزینش را بر هیچ قوم و آیینی نبست. از کوچه و بازار بلخ و مدارس نیشابور تا بازار و دربار خلافت در بغداد زبان فارسی جوهر فرهنگی گرفت و متون ادبی و علمی تولید کرد. (1) و واقعیت تاریخی این است که هویت یا آنچه ما جوهرهی تمدنی ایرانیان و نه پارسیان میدانیم درطول دویست سال در قرن چهارم و پنجم خورشیدی محتوای بیدار و شکل زندهی خود را ساخت. ایرانی امروز بدون بنیادهای فرهنگی که میراث این دو سده هستند نخواهد توانست به نوزایش توأمان خود (دولت ـ ملت) جایگاهی تمدنی ببخشد. این به معنای بازگشت به ریشههای کهن نیست بلکه مقصود از آن برخورد اومانیستی و عالمانه با این ریشههای اشتراک روحانی است که روشهای بحثی و ذوقِ گفتاری را نزد ایرانی مدرن خواهد کرد و قابلیت پذیرش علمی او را هرچه بیشتر گشوده و وسیع. به ویژه که از چهار قرن پیش به این سوی تسلط سیاسی بنیادهای غیرعلمی در فرهنگ ایرانی یک سد تمدنی در برابر حرکت تاریخ در این سرزمین ایجاد کرده است.
تشیع سیاسی صفوی مانند تسلط زرتشتیان اواخر عصر ساسانی گشودگی فرهنگی را یگان یگان محدود کرد و اعضای روح ایرانی را هر چه بیشتر نسبت به یکدیگر منزوی ساخت. در نتیجه از یک سوی تحقق بالندهی آن چیزی که به زبان هگلی روح قومی خوانده میشود به تاخیر افتاد، ضمن آن که از سوی دیگر، احساس ضرورت چنین تحققی در همان اعضای از هم منزوی به صورت آرمان بیدار ماند.
با ورود حکمت علمی ـ تجربی از غرب و آشنایی و آمیزش روانی دستاوردهای آن با میراث عقلگرایان و حکیمان ایرانی پس از اقدامات امیرکبیر و سپس کوششهای بنیادین نسل اول و دوم روشنفکران مشروطه اندک اندک، شرایطی فراهم شد که آن روح خودگرای جهانستیز برخاسته از تشیع صفوی تا حدودی پس زده شود. خودگرایان درباری و مذهبی با وجود نفوذ فرهنگیشان در میان مردم کوچه و بازار و به رغم تمام اقدامات ارتجاعیشان نتوانستند با جریان و جنبشِ اولین رویکردهای مدرنیتهی ایرانیها که دراعلامیهی مشروطیت و تشکیل دولت ملی تاریخیت یافت مقابله کنند. مشروطهی ایرانی مانند فدرالیسم آمریکایی، ورای یک بحث فکری برای توجیه درونگرایی قومی، گفتار ناتمام یک ذائقهی قومی در جهت اعمال یک روحیهی برونگرا بود. مشروطهخواهان، چنانکه بعضی گمان میکنند، مقلد فکریِ ایدئولوژی آتاترکی نبودند؛ بلکه آنها مجریان یک گشودگی روحی با هدف پاسخگویی به نیازهای تفکر تجربی بودند. برای آنها مدرنیته چه در غرب و چه در شرق جغرافیایی و اجتماعی یک مفهوم فلسفی داشت. زیرا آنها به مقدمهی روانشناختی این نگرش که مدرنیته به عنوان یک دستاورد انسانی محصول تجربههای دورانهای تاریخ بشر است و در نتیجه هضم قومی و موضعیِ آن نزد فرهنگهای متفاوت بومیِ غرب یا شرق بدون یک برونگرایی جهانآمیز غیرممکن است پیبرده بودند. در حالی که مشکل امروز ما با روشنفکران یا به بیان واقعگرایانهتر با عقلگرایانِ همچنان خودگرای، روحیهی مذهبستیزی یا صوفیگری پوپولیستی آنهاست. این طور به نظر میرسد که برای آنها گفتار عرفیگرایی دستاوردی است که با مباحث دینستیزی اجتماعی یا جهانستیزی اجتماعی به دست میآید. شاید به این دلیل که این عقل گرایانِ در خود منزوی هنوز نتوانستهاند فردیت و جامعیت را به مفهوم روح قومی در فلسفهی هگلی، یا به معنی ساختار قومی در اندیشههای مونتسکیو، دریابند. گویی هنوز بخش مهمی از روشنفکران و نخبگان سیاسی ایران برونگرایی جهانآمیز و درونگرایی جهانستیز را در فرهنگ و تاریخ اندیشه در ایران شناسایی نکردهاند و به همین دلیل شناخت اینان از فلسفهی کلاسیک و اندیشههای متفکران عصر مدرنیته در غرب اغلب محدود به برداشتهای سطحی است.
***
اگر از همین زاویهی دید انتقادی به تاریخ آمریکا نظری بیفکنیم، به نتایجی مشابه خواهیم رسید و خواهیم دید که مدرنیزاسیون سرمایهداری نزد آمریکاییان برخلاف مدرنیزاسیون کلنیال در اروپا و مدرنیزاسیون قبیلهای در شرق، ماورای میراثِ درونگرای شرق و غرب، قابلیت جهانآمیز نیروهای برونگرا یا به بیان سادهترتحرک سازندهی تمدنها را در نظر دارد. این حقیقتی است که برای نوعی از "روشنفکران" که در بالا بدان اشاره کردیم قابل تشخیص نیست. بنابراین اینان این نکته را که امروز امپراطوری آمریکا قدرتهایی را دشمن اصلی خود میداند که در برابر چنین نگرشی قرار بگیرند هنوز به عنوان یک حرکت طبیعی تاریخ نپذیرفتهاند. پس در چنین شرایطی کاملا قابل پیشبینی خواهد بود که حکومت مغانی به دلیل ضعفهای ارزشی و فکری فراوان در برابر امپراطوری آمریکا بکوشد از خصوصیت درون گراییِ جهانستیز "روشنفکران"ِ با خویش نا آشنایِ ملی ـ مذهبی در جهت یاغیگرایی ایلی ـ دینی و مقاصد انسان ستیزش بهرهمند بشود و به زبان رهبر "معظماش" «انقلابش را با موشکهای میانبرد مجهز به کلاهک هستهای صادر بکند» و این یاغیگری را هم با همان زبان روشنفکری ملی مذهبی در شرق نامههای خودگرایش حق طبیعی مردم بداند. به همین دلیل خاص از میان انبوه کشورهای اسلامی که تفکر یا احساسات آمریکایی ستیزی در آنها جایگاه عمومی، بنیادین و گستردهای دارد روانشناسان آمریکایی جمهوری اسلامی را دشمن اصلی تشخیص دادند. و این به خاطر این واقعیت است که آمریکاستیزی که نمونهای از روحیهی خودگرا است در ایران با آن که هیچ پایگاهی میان عموم و بویژه جوانها و بانوان ندارد ولی همچنان میان بخش مهمی از نخبگان و بخصوص روشنفکران، اساتید، روزنامهنگاران و سیاستمداران، یعنی عناصر ظاهرا متجدد جامعهی ایرانی، یک منبع اندیشه و گفتار است؛ پس گهگاه میتواند با تکیه به امکانات مدرنیزاسیون اجتماعی (مطبوعات) و اقتصادی (درآمدِ نفت) یاغیگری بکند بخصوص هنگامی که از کمک و حمایت ساختارهای مدرن جهانی (دول و بازار اروپایی) هم برخوردار باشد. مدرنیزاسیونِ حکومت مغانی در ذات خود مهاجر پذیرِ جهانگیر و مهاجرتگرایِ جهاندوست نیست بلکه خودگرا و یاغی است. زیرا هم حکومتش و هم اکثر عناصر "روشنفکرش" ارادهی هضم روانی ـ فکری مدرنیته در مقیاس تجربی ـ تراژیک حرکت تاریخ را نداشتهاند و هنوز هم ندارند. سرراست و بدون لکنت زبان باید گفت: این نوع "روشنفکری" از نخبگان مطبوعاتی و سیاسی تا فرهیختگان دانشگاهیاش فرق چندانی با زهد سیاسی و اجتماعی قاجار ندارد. زیرا به دلیل خودگرایی و در نتیجه ناخویشتنی این روشنفکری است که در انیران امروز نه به معنای واقعی اسلام دیانت میکند، (اگر نه دیوارهای تشیع علوی و صفوی با آجرِ جمهوری کاشیکاری حکومتی نمیشد)؛ نه جمهوری واقعیتی است، زیرا جمهوریت متکی به فضیلت انسانی و زمینی است؛ و نه یک پادشاه نماد حکومت مشروطه است، (چون اگر بود مغ شاهنشاهی نمیکرد). این معجون نافرمانروا و نافرمانبردار به زبان حکیمانه «نه ملت دارد نه دولت». کشورداری در عین اینکه یک مفهوم نوین نیست و یک واقعیت متحرک تاریخ بشر است ذهنیت حرکاتاش میتواند با از هم گسستن مرزهای منطقی میان مقدساتِ ایمان آسمانی (دین، مذهب، آیین) و دست آوردهایِ حکمت زمینی (پول نفت، فنآوری هستهای و موشکی) در همین قرن بیست و یکم،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 138 صفحه
قسمتی از متن .doc :
افزایش فشار درون جمجمه
(Raised Intracranial Pressure = RICP)
کلیات
فشار درون جمجمه در یک فرد سالم و در حالت درازکش بطور متوسط 120 میلی متر آب می باشد ودر هنگام زور زدن به چندین برابر می رسد . کاسه سر فضای بسته ای است که به تلمبه قلب متصل است و جریان خون از یک سو توسط سرخرگها به آن وارد و از سوی دیگر بوسیله سیاهرگها خارج می شود . حجم جمجمه و فضای درون ستون مهره ها ثابت است بنابر این هرگونه تغییری در حجم یکی از محتویات این فضا ها یعنی خون ، مایع مغزیـنخاعی (CSF) و مغز موجب تغییر در حجم دو قسمت دیگر می شود (فرضیه Monro – Kellie ) که در این میان مغز کمتر از بقیه قابل فشرده شدن است .
مکانیسم های افزایش فشار درون جمجمه
مکانیسم های متعددی موجب افزایش فشار درون جمجمه می شوند که عبارتند از
افزایش حجم محتویات جمجمه
افزایش فشار وریدی و تغییرات مکانیسم خود تنظیمی خون مغز
انسداد در جریان و خروج CSF
افزایش حجم محتویات کاسه سر می تواند به دلیل رشد یک تومر انفارکتوس وسیع مغز و تورم ناشی از آن ، ضربه ، خونریزی و آبسه رخ دهد . همچنین در پی یک تورم حاد مغزی در اثر آنوکسی (مثلا به دلیل ایست قلبی ) ، نارسایی حاد کبد (انسفالوپاتی کبدی) ، انسفالیت ها ، انسفالوپاتی پر فشاری خون و سندرم رای (Reye) فشار درون جمجمه بالا می رود .
افزایش فشار وریدی به دنبال نارسایی قلب ، تومرهای مدیاستن و ترومبوز وریدهای مغزی و سیاهرگ ژوگولار از علل دیگر بالا رفتن فشار درون جمجمه می باشد.
همچنین در پی افزایش فشار co2 خون شریانی ، وریدهای مغز گشاد شده و فشار درون جمجمه بالا می رود که نمونه آن سندرم پیک ویکین (Pickwickian) می باشد .در مغز فرایندی به نام تنظیم خود بخودی
(Autoregulation)وجود دارد که بر اساس آن نوسانات فشار خون سرخرگی تغییرات آنچنانی در فشار درون مغز نمی کند ولی با فزونی بیش از حد فشار خون شریانی این مکانیزم به هم می خورد و فشار درون مغز بالا می رود که نمونه آن انسفالوپاتی هیپرتانسیو می باشد .
انسداد در جریان و خروج CSF از مکانیسمهای شایع دیگری است که سبب افزایش فشار درون جمجمه می شود . اگر CSF بیش از حد فیزیولوژیک ترشح گردد (مثلا در پاپیلوم شبکه کورویید ) ممکن است فشار داخل مغز بالا رود .
مایع مغزی ـ نخاعی بطور فعال از شبکه کورویید ترشح می شود و پس از عبور از بطنهای طرفی ، بطن سوم ، مجرای مغزی و بطن چهارم از طریق سوراخهای لوشکا و ماژندی به فضای زیر عنکبوتیه می رود و سپس جذب سینوسهای وریدی مغز می گردد بنابر این اگر در مسیر جذب CSF و ورود آن به گردش خون وریدی انسدادی رخ دهد مایع مغزی ـ نخاعی درون بطنها جمع شده هیدروسفالی پدید می آید که خود موجب افزایش فشار درون جمجمه می شود . از آنجایی که در کودکان هنوز درزهای جمجمه باز هستند . گشادی بطنها موجب بزرگی کاسه سر می شود و علاماتی مثل ورم ته چشم ممکن است مشاهده نگردد همچنین هیدروسفالی ممکن است مادرزادی و به دلیل بسته بودن مجرای مغزی و یا به علت فشار یک تومر مغزی بروز کند .
نشانه های افزایش فشار درون جمجمه
نشانه های اصلی افزایش فشار درون جمجمه عبارتند از
سردرد
تهوع و استفراغ
ورم ته چشم(Papilledema)
افزون بر علائم یاد شده در بالا ، نشانه های فرعی دیگری نیز در افزایش فشار درون جمجمه دیده می شوند از قبیل :
وزوز گوش (Tinnitus)
دوربینی (به علت پارزی عصب ششم )
منگی و خواب آلودگی و نشانه های دیگری که بسته به عامل ایجاد کننده بیماری متفاوت خواهد بود .
در افزایش فشار درون جمجمه ، سردرد هنگام صبح شدید تر است گاهی کیفیت ضربانی دارد و با خم شدن ، زور زدن ، عطسه و سرفه تشدید می یابد . در کودکان شایع ترین نشانه افزایش فشار داخل مغز ، استفراغ و سپس سردرد می باشد ولی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
وایمکس، اینترنت درون متروی شهری WiMAX, Metropolitan Internet
چکیده
نیاز به ارتباط با جهان اطلاعات و همچنین بی نیاز کردن کاربران از محدودیتهای مکانی و زمانی سالهاست مد نظر کارشناسان علم کامپیوتر و بخصوص مهندسین اینترنت است.استاندارد 802.16 برای شبکه های شهری را می توان آخرین راه حل برای پاسخگویی به این نیازها دانست.
کلمات کلیدی: وایمکس، خط دید مستقیم (LOS)، خط دید غیر مستقیم(NLOS)
مقدمه
در جهان امروز شاید کمتر کسی را بتوان یافت که از اینترنت اطلاعی نداشته باشد و یا حداقل نامی از کامپیوتر نشنیده باشد.حال برای آن عده ای که کامپیوتر را چند بار دیده اند ! و یا لمس کرده اند!!! و بیشتر برای آن دسته افرادی که با اینترنت سر و کار دارند این مقاله می تواند جالب و خواندنی باشد.
تاریخچه
راههای زیادی برای دستیابی به اینترنت وجود دارد که عموماً به ســه دسته تقسیم می شوند.
دسته ی اوّل - دسترسی شماره گیری ( Dial-up )
این روش با استفاده از یک مودم آنالوگ و یک خط تلفن قابل پیاده سازی است و حداکثر می تواند دارای پهنای باند 56 kbps باشد .
دسته ی دوّم - دسترسی باند پهن ( Broadband)
این روش مبتنی بر کابل و دارای پهنای باند گسترده برای کاربران است و میتوان ازDSL و خطوط T1 و E1 به عنوان نمونه های این نوع دستیابی نام برد.
دسته ی سوّم - دسترسی بی سیم ( Wireless )
این روش در حال حاضر تنها بصورت Wi-Fi و Bluetooth وجود دارد و با استفاده از امواج الکترو مغناطیس کار میکند و میتواند اتصالات را در محدوده ی یک خانه ، رستوران و یا کتابخانه از تجهیزات سیمی و کابلی بی نیاز کند.
از میان سه روش ذکر شده ، اینترنت مبتنی بر خطوط باند پهن دارای هزینه های زیاد و محدودیتهای جغرافیایی از نظر راه اندازی و ارائه سرویس است . مشکل روش بیسیم نیز (Wi-Fi) محدوده ی کم تحت پوشش است که به صد و نهایتاً چهار صد متر محدود می شود. در این بین کارشناسان IEEE با آگاهی از مشکلات فوق در صدد پیاده سازی استانداردی برآمدند که علاوه بر بیسیم بودن – سهولت نصب و عدم نیاز به زیر ساخت های مخابراتی – دارای پهنای باند بالا و سرعت انتقال بهینه باشد نهایتاً این تلاشها منجر به تولد استاندارد 802.16 شد که برای شبکه های بزرگ بیسیم شهری یا اصطلاحاً WMAN بهینه شده بود. در این زمینه شرکت اینتل با ایجاد سازمانی به نام " انجمن کار بین جهانی برای دسترسی مایکروویو " - Access Forum The Worldwide Interoperability for Microwave - یا به اختصاراً Wimax Forum گامی بلند در جهت هماهنگ و همگرا کردن فعالیتها و همچنین ساخت تجهیزات مورد نیاز در زمینه استاندارد802.16 برداشت. این عمل اینتل در واقع منجر به انتخاب نام تجاری Wimax ( Worldwide Interoperability of Microwave Access ) برای این استاندارد گردید.
نسخه های وایمکس
وایمکس در دو نسخه ی ثابت ( Fixed ) و سیار ( Mobile ) استاندارد سازی شده است که نسخه ی 802.16a تا 802.16d برای وایمکس ثابت و نسخه ی 802.16e که اخیراً پیاده سازی شده است برای مصارف سیار حتی تا سرعتهای 120 km/h در نظر گرفته شده است
سرویس های وایمکس
ــ سرویس با دید مستقیم LOS (Line Of Sight )
شرح
استاندارد
Fixed / Mobile
Bit Rate
فرکانس
Fixed (NLoS)
32-134 Mbps
2-11 GHz
802.16a
Fixed (NLoS)
32-134 Mbps
5 ، 6 GHz
802.16b
Fixed (LoS)
32-134 Mbps
66 -10 GHz
802.16c
Fixed (NLoS)
Up to 75 Mbps
2-11 GHz
802.16d
Mobile (NLoS)
Up to 15 Mbps
< STRONG>
802.16e
این سرویس تنها امکان تبادل اطلاعات برای ایستگاههایی را فراهم می آورد که اولاً ثابت بوده ثانیاً در دید مستقیم با ایستگاه و آنتن وایمکس قرار داشته باشند.محدوده ی تحت پوشش این سرویس تا شعاع 50 کیلومتر است که مسافتی در حدود 9300 کیلومتر مربع را شامل می شود .فرکانس قابل استفاده در این سرویس 10 تا 66 گیگاهرتز است که امکان ارسال اطلاعات را با توان بالا ایجاد میکند .
ــ سرویس بدون دید مستقیم NLOS (Non Line Of Sight )
این سرویس بر خلاف LOS برای مصارف درون شهری طراحی شده و محدوده ای در حدود 6 تا 9 کیلومتر را تحت پوشش خود قرار می دهد. مشکل عمده ی شبکه های بی سیم شهری وجود موانع بسیار بر سر راه امواج ارسالی و دریافتی است که در این سرویس با به کار گیری امواج در فرکانس 2 تا 11 گیگا هرتز این مشکل به راحتی رفع شده است. فرکانسهای بالای 10 گیگاهرتز از موانع سخت عبور نمیکنند. وایمکس همچنین دارای دو نوع معماری مختلف است.نقطه به نقطه (Point to Point ) که بیشتر در سرویس LOS استفاده می شود و نقطه به چند نقطه ( point to Multipoint ) که برای سرویس NLOS طراحی شده است.
وایمکس همچنین پهنای باند میانگین 70 Mbps و در بهترین حالت 286 Mbps را پشتیبانی میکند که پهنای باندی معادل برای 60 مرکز تجاری با ارتباط E1 و بیش از 1000 منزل مسکونی با ارتباط DSL است .لازم به ذکر است تمامی ارقام بالا بستگی مستقیم با ارتفاع دکل و توان ارسالی دارد و همچنین در بهترین حالت جوی قابل دستیابی است به عنوان