لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
ایذه ، شهرموزه ای طبیعی در دل کوه
کاوشهای باستان شناسی، سکونت انسان در چهل هزار سال پیش در کوه های بختیاری و لرستان را تأیید می نماید. اقوام ساکن در بین النهرین به مردمی که درکوههای بختیاری و لرستان سکنی داشتند ایلامی می گفتند، یعنی کوه نشین ،همان مردمی که تمدنی درخشان را بنیاد نهادند که سه هزار سال دوام آورد.
بیشترین نقوش برجسته صخره ای از دوران ایلامی در حومه ی شهر ایذه قرار دارد و شامل چند صد نقش برجسته می شود که عمدتا ماهیت دینی دارند و با مراسم مذهبی و قربانی آیین های نیایش ارتباط دارند. وفور این نقوش برجسته در حومه ی ایذه سبب گردیده ،تا باستان شناسان برای این منطقه سرزمین سنگ نگاره ها را بر گزینند.
این شهر علاوه بر اقتداری که در تمام دوران ایلام به عنوان یکی از ایالتهای خودمختار به نام آنزان یا انشان داشته، در دوران هخامنشیان این افتخار و مرکزیت را هم داشته که در سنگ نبشته های زمان هخامنشیان، شاهان خود را نخست، شاه آنزان یا انشان می نامند وآن گاه که پارس را به متصرفات خویش افزودند خود راشاه پارس وآنزان خواندند،که این گفته در منشوربزرگ کورش کشف شده درشهربابل، به صراحت بیان شده است.
شیوه ی معماری معبد معروف شمی (درحومه ایذه) به سبک معابد یونانی وهمچنین کشف مجسمه ی رب النوع های یوانی دراین منطقه گواه رونق این شهردرزمان سلوکیان وبعدازحمله ی اسکندر مقدونی است . کشف مجسمه ی برنزی سربازپارتی دراین منطقه گواه آبادانی ورونق این شهر درزمان اشکانیان می باشد. عبورراه باستانی «دزپارت» ویا «دسپارت»( که شهر مهم شوش و منطقه ی خوزستان را به فلات داخلی ایران مرتبط می ساخت )از این شهر ، نشان از اهمیت این شهر در زمان ساسانیان دارد.
این شهر در فاصله ی سالهای 550 تا 527 هجری قمری مرکز حکومت اتابکان لر بزرگ بود وبه مالمیر(مال امیر) معروف بوده است. که ابن بطوطه ،جهان گرد معروف در قرن هشتم از شهر ایذه دیدن نموده وبه وجود 44 خانقاه در این شهر اشاره می نماید. انقراض اتابکان و احتمالاً حوادث طبیعی سبب افول اهمیت این شهر در دوره تیموریان شد، ولی زندگی مستمر انسان در طی هزاران سال در این منطقه این مکان را به یکی از قطب های مستعد و مناسب برای مطالعات باستان شناسان تبدیل نمود.
تپه های مصنوعی فراوان، نقوش بر جسته بقایای راه ها وپایه های قدیمی هر ساله زمینه ی مناسبی برای جذب پژوهشگران وعلاقمندان به این شهر بوده است .
مکانهای دیدنی و باستانی شهر ایذه
نقوش برجسته کول فرح
در هشت کیلومتری شمال شرقی ایذه واقع گردیده. علاوه بر وجود یک کتیبه ی بسیار جالب و نقشینه خط میخی ایلامی، دارای سنگ نگاره ها و دیوارنگاره های زیادی نیز می باشد. بر صفحه ی سنگ نبشته، نقش چند انسان در کنار نوازندگان موسیقی «چنگ، فلوت، بربط» و لاشه چند رأس قوچ قربانی شده وجود دارد ،در ضلع شرقی یک شکارگاه به تصویر کشیده شده است که حیوانات در حال فرار و شخصی به وسیله سگ شکاری (تازی) آنها را شکار می کند.نقش برجسته جنوب شرقی کول فرح تصویری از شاه یا شخص بزرگ دیگری نشسته بر تخت را نشان می دهد که پیرامون آن اشخاصی چند حجاری شده که بیننده را به یاد شاهان هخامنشی می اندازد. همچنین در طرفین سنگی بزرگ، نقوش برجسته ی متعددی نیز خود نمایی می کند که ظاهراً حکایت از یک نوع مراسم و ایدئولوژی مذهبی است. در قسمتی از سنگ نبشته های کول فرح آمده است:«من بنا کردم معبد خدای (دبتی) را مخبر آیات و معبد خدای(تُرتُر) محافظ این طایفه و معابد تمتم خدایان دیگر را و آنها که این خطوط را تحت نظر دارند. در حصار معبد قربانی انبوه خواهد شد ،اگر کسی معبد را بسازد...(دِل بَت) آباد باشد امید است که قانون من و اسم بخشش من مدام باشد، باز به مقامی که تجاوز می کند علناً لعنت می کند مگر معبد را محترم دانسته و به مکان این خطوط در این کوه خدایان با قربانی بیایید» ،که نشان از تقدس این مکان در آن زمان و همچنین توجه به قربانی در پای این معابد می باشد.
اشکفت سلمان
در سه کیلومتری جنوب غربی شهر ایذه واقع گردیده است.در اطراف آن بقایای شهری به چشم می خورد که بر اثر عوامل مختلف از بین رفته است.این غار (اشکفت) بزرگ طبیعی به واسطه ی داشتن چشمه ی آبی گوارا و هوای خنک در فصل تابستان و همچنین کتیبه ها و آثار قابل تأمل باستانی از جمله سیاحتگاهها و موزه های باز طبیعی شهرستان ایذه به شمار می رود. بقایای شهرک مسکونی تاریخی در اطراف این غار بزرگ که آن هم احتمالاًیکی از معابد دوران ایلامی بوده است، به خوبی مشهود است ،وسط مجموعه ی شهری از سوی شمال آب انباری مستطیل شکل در حالی که دیوارها و کف آن با سنگ و ساروج ساخته شده است،به خوبی قابل رؤیت می باشد. آب آشامیدنی شهر به وسیله ی جویی دو رشته (احتمالاًبه علت تغییر مسیر آب) از چشمه طبیعی درون غار که به آب انبار منتهی می گردیده است، تأمین می شده است. در داخل غار و اطراف آن دو نقش برجسته و یک کتیبه سنگی به خط میخی ایلامی از چند تن از شاهزادگان و بزرگان ایلامی دیده می شود که با توجه به طرز حجاری، نقوش مربوط به شاهزاده «هانه» یا «هانی»«شوترُک ناهونته» و سایر دودمان ایلامی است.
تاق طویله
تاق طویله در غرب شهر ایذه و در خیابان محمد رسول الله واقع است. زیربنای این بنای تاریخی که از سنگ ساروج ودر دو طبقه ساخته شده 14 هزار متر مربع است. قلعه تاریخی «طاق طویله» متعلق به دوره اتابکان لر و حدود قرن هفتم هجری است. حریم این قلعه حدود 25 تا 30 هزار متر است و تاکنون چهار گوشه بنا با دیوارها3 و اتاق سالم از قلعه در حفاری ها به دست آمده است. قلعه «طاق طویله» در ابتدا کاروانسرا و پس از آن اصطبل خان های بوده است.این قلعه هم اکنون در منطقه مسکونی و تجاری شهر «ایذه» قرار دارد. «ابن بطوطه» در سفرنامه خود آورده است که 3 شب در این قلعه که کارکرد کاروانسرا داشته است، بیتوته کرده است.
تاقتویله یک اثر منحصر بفرد و یک بنا بسیار زیبا و گسترده است که زیباترین تزئینات کاشی را دارد. کاشیکاریهای معرق، ترکیب آجر کاشی، گچبریهای رنگین و سازههای معماری پیچیده که
تاکنون کاربری آن مشخص نشده ، سوالات بی شماری را پیشروی باستان شناسان قرار داده است.
این بنا نزدیک به دهها در بیرونی و یک پلان معماری چهارضلعی دارد. اما درون آن یک حیاط هشت ضلعی وجود دارد که در دو مرحله ساخته شدهاست. فراوانی درها نشان میدهد ضروتی برای حفاظت آن احساس نمیشده شاید این بنا یک بنای عمومی بوده که تدابیر امنیتی برای آن اندیشه نشده است.
تاق تویله داری نفیسترین کاشیکاریهای دوران ایلخانی و تیموری است. کاشیکاریهای برجسته چون زرین فام، چلیپا و کاشیهای با نقوش گیاهی مثل سلطانیه و کاشیهای چون مسجد جامع اصفهان متعلق به دوران تیموری این اثر را منحصربفرد کردهاست.
این بنا با یک پلان هشت ضلعی دارای دو پلکان بسیا زیبا و عریضتر از پلکان عالیقاپو است که ظرافت این معماری نشان از مهارت سازندگان خود دارد. همچنین در این کاوشها وجود تنپوشههای سفالی (شبیه آبراهه) بسیار زیبایی بدست آمد. این احتمال وجود دارد که آب این مجموعه بوسیله این تنپوشهها و از چشمههای نورآباد(منطقه ای کوهپایه ای در بالادست این بنا) تامین می شده است. ( نویسنده: کامران شاهولی)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
ایذه ، شهرموزه ای طبیعی در دل کوه
کاوشهای باستان شناسی، سکونت انسان در چهل هزار سال پیش در کوه های بختیاری و لرستان را تأیید می نماید. اقوام ساکن در بین النهرین به مردمی که درکوههای بختیاری و لرستان سکنی داشتند ایلامی می گفتند، یعنی کوه نشین ،همان مردمی که تمدنی درخشان را بنیاد نهادند که سه هزار سال دوام آورد.
بیشترین نقوش برجسته صخره ای از دوران ایلامی در حومه ی شهر ایذه قرار دارد و شامل چند صد نقش برجسته می شود که عمدتا ماهیت دینی دارند و با مراسم مذهبی و قربانی آیین های نیایش ارتباط دارند. وفور این نقوش برجسته در حومه ی ایذه سبب گردیده ،تا باستان شناسان برای این منطقه سرزمین سنگ نگاره ها را بر گزینند.
این شهر علاوه بر اقتداری که در تمام دوران ایلام به عنوان یکی از ایالتهای خودمختار به نام آنزان یا انشان داشته، در دوران هخامنشیان این افتخار و مرکزیت را هم داشته که در سنگ نبشته های زمان هخامنشیان، شاهان خود را نخست، شاه آنزان یا انشان می نامند وآن گاه که پارس را به متصرفات خویش افزودند خود راشاه پارس وآنزان خواندند،که این گفته در منشوربزرگ کورش کشف شده درشهربابل، به صراحت بیان شده است.
شیوه ی معماری معبد معروف شمی (درحومه ایذه) به سبک معابد یونانی وهمچنین کشف مجسمه ی رب النوع های یوانی دراین منطقه گواه رونق این شهردرزمان سلوکیان وبعدازحمله ی اسکندر مقدونی است . کشف مجسمه ی برنزی سربازپارتی دراین منطقه گواه آبادانی ورونق این شهر درزمان اشکانیان می باشد. عبورراه باستانی «دزپارت» ویا «دسپارت»( که شهر مهم شوش و منطقه ی خوزستان را به فلات داخلی ایران مرتبط می ساخت )از این شهر ، نشان از اهمیت این شهر در زمان ساسانیان دارد.
این شهر در فاصله ی سالهای 550 تا 527 هجری قمری مرکز حکومت اتابکان لر بزرگ بود وبه مالمیر(مال امیر) معروف بوده است. که ابن بطوطه ،جهان گرد معروف در قرن هشتم از شهر ایذه دیدن نموده وبه وجود 44 خانقاه در این شهر اشاره می نماید. انقراض اتابکان و احتمالاً حوادث طبیعی سبب افول اهمیت این شهر در دوره تیموریان شد، ولی زندگی مستمر انسان در طی هزاران سال در این منطقه این مکان را به یکی از قطب های مستعد و مناسب برای مطالعات باستان شناسان تبدیل نمود.
تپه های مصنوعی فراوان، نقوش بر جسته بقایای راه ها وپایه های قدیمی هر ساله زمینه ی مناسبی برای جذب پژوهشگران وعلاقمندان به این شهر بوده است .
مکانهای دیدنی و باستانی شهر ایذه
نقوش برجسته کول فرح
در هشت کیلومتری شمال شرقی ایذه واقع گردیده. علاوه بر وجود یک کتیبه ی بسیار جالب و نقشینه خط میخی ایلامی، دارای سنگ نگاره ها و دیوارنگاره های زیادی نیز می باشد. بر صفحه ی سنگ نبشته، نقش چند انسان در کنار نوازندگان موسیقی «چنگ، فلوت، بربط» و لاشه چند رأس قوچ قربانی شده وجود دارد ،در ضلع شرقی یک شکارگاه به تصویر کشیده شده است که حیوانات در حال فرار و شخصی به وسیله سگ شکاری (تازی) آنها را شکار می کند.نقش برجسته جنوب شرقی کول فرح تصویری از شاه یا شخص بزرگ دیگری نشسته بر تخت را نشان می دهد که پیرامون آن اشخاصی چند حجاری شده که بیننده را به یاد شاهان هخامنشی می اندازد. همچنین در طرفین سنگی بزرگ، نقوش برجسته ی متعددی نیز خود نمایی می کند که ظاهراً حکایت از یک نوع مراسم و ایدئولوژی مذهبی است. در قسمتی از سنگ نبشته های کول فرح آمده است:«من بنا کردم معبد خدای (دبتی) را مخبر آیات و معبد خدای(تُرتُر) محافظ این طایفه و معابد تمتم خدایان دیگر را و آنها که این خطوط را تحت نظر دارند. در حصار معبد قربانی انبوه خواهد شد ،اگر کسی معبد را بسازد...(دِل بَت) آباد باشد امید است که قانون من و اسم بخشش من مدام باشد، باز به مقامی که تجاوز می کند علناً لعنت می کند مگر معبد را محترم دانسته و به مکان این خطوط در این کوه خدایان با قربانی بیایید» ،که نشان از تقدس این مکان در آن زمان و همچنین توجه به قربانی در پای این معابد می باشد.
اشکفت سلمان
در سه کیلومتری جنوب غربی شهر ایذه واقع گردیده است.در اطراف آن بقایای شهری به چشم می خورد که بر اثر عوامل مختلف از بین رفته است.این غار (اشکفت) بزرگ طبیعی به واسطه ی داشتن چشمه ی آبی گوارا و هوای خنک در فصل تابستان و همچنین کتیبه ها و آثار قابل تأمل باستانی از جمله سیاحتگاهها و موزه های باز طبیعی شهرستان ایذه به شمار می رود. بقایای شهرک مسکونی تاریخی در اطراف این غار بزرگ که آن هم احتمالاًیکی از معابد دوران ایلامی بوده است، به خوبی مشهود است ،وسط مجموعه ی شهری از سوی شمال آب انباری مستطیل شکل در حالی که دیوارها و کف آن با سنگ و ساروج ساخته شده است،به خوبی قابل رؤیت می باشد. آب آشامیدنی شهر به وسیله ی جویی دو رشته (احتمالاًبه علت تغییر مسیر آب) از چشمه طبیعی درون غار که به آب انبار منتهی می گردیده است، تأمین می شده است. در داخل غار و اطراف آن دو نقش برجسته و یک کتیبه سنگی به خط میخی ایلامی از چند تن از شاهزادگان و بزرگان ایلامی دیده می شود که با توجه به طرز حجاری، نقوش مربوط به شاهزاده «هانه» یا «هانی»«شوترُک ناهونته» و سایر دودمان ایلامی است.
تاق طویله
تاق طویله در غرب شهر ایذه و در خیابان محمد رسول الله واقع است. زیربنای این بنای تاریخی که از سنگ ساروج ودر دو طبقه ساخته شده 14 هزار متر مربع است. قلعه تاریخی «طاق طویله» متعلق به دوره اتابکان لر و حدود قرن هفتم هجری است. حریم این قلعه حدود 25 تا 30 هزار متر است و تاکنون چهار گوشه بنا با دیوارها3 و اتاق سالم از قلعه در حفاری ها به دست آمده است. قلعه «طاق طویله» در ابتدا کاروانسرا و پس از آن اصطبل خان های بوده است.این قلعه هم اکنون در منطقه مسکونی و تجاری شهر «ایذه» قرار دارد. «ابن بطوطه» در سفرنامه خود آورده است که 3 شب در این قلعه که کارکرد کاروانسرا داشته است، بیتوته کرده است.
تاقتویله یک اثر منحصر بفرد و یک بنا بسیار زیبا و گسترده است که زیباترین تزئینات کاشی را دارد. کاشیکاریهای معرق، ترکیب آجر کاشی، گچبریهای رنگین و سازههای معماری پیچیده که
تاکنون کاربری آن مشخص نشده ، سوالات بی شماری را پیشروی باستان شناسان قرار داده است.
این بنا نزدیک به دهها در بیرونی و یک پلان معماری چهارضلعی دارد. اما درون آن یک حیاط هشت ضلعی وجود دارد که در دو مرحله ساخته شدهاست. فراوانی درها نشان میدهد ضروتی برای حفاظت آن احساس نمیشده شاید این بنا یک بنای عمومی بوده که تدابیر امنیتی برای آن اندیشه نشده است.
تاق تویله داری نفیسترین کاشیکاریهای دوران ایلخانی و تیموری است. کاشیکاریهای برجسته چون زرین فام، چلیپا و کاشیهای با نقوش گیاهی مثل سلطانیه و کاشیهای چون مسجد جامع اصفهان متعلق به دوران تیموری این اثر را منحصربفرد کردهاست.
این بنا با یک پلان هشت ضلعی دارای دو پلکان بسیا زیبا و عریضتر از پلکان عالیقاپو است که ظرافت این معماری نشان از مهارت سازندگان خود دارد. همچنین در این کاوشها وجود تنپوشههای سفالی (شبیه آبراهه) بسیار زیبایی بدست آمد. این احتمال وجود دارد که آب این مجموعه بوسیله این تنپوشهها و از چشمههای نورآباد(منطقه ای کوهپایه ای در بالادست این بنا) تامین می شده است. ( نویسنده: کامران شاهولی)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دلایل اصلی ناکامی در یادگیری زبان
بشر در هیچ دوره ای این چنین با حجم انبوهی از داده ها و اطلاعات مواجه نبوده است. سرگردانی انسان امروز، انتخابی مناسب از بین هزاران امکانی است که عمر کوتاهش را بر نمی تابد. و این سرگردانی، در انتخاب روشی مناسب برای یادگیری یک زبان بین المللی با گستره تولید جهانی، صد چندان شده است. کتابها، فیلمهای صوتی - تصویری، کلاسهای آموزشی رسمی و غیر رسمی، نرم افزارها وپهنه گسترده اینترنت در کارند تا امر فراگیری یک زبان خارجی تحقق یابد آیا اشکال در بهره هوشی ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی است که با گذراندن بیش از ده سال از دوران راهنمائی تا دانشگاه هنوزنتوانسته ایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم؟ چرا ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی با گذراندن بیش از ده سال، از دوران دبیرستان تا دانشگاه، هنوزنتوانسته ایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم. بدون شک اشکال در بهره هوشی و توانائی های ما نیست بلکه مشکل در روشها و تکنولوژیی های است که ما با استفاده از آنها زمان بزرگی از زندگی خویش را از دست داده ایم. عمده ترین دلایل نا کامی در فراگیری زبان در کشور ما بقرار زیر است
ترس
ما همیشه زبان را درس مشکلی تصور می کردیم که باید آنرا امتحان دهیم و بدین دلیل هرگز فرصت استفاه از آنرا بصورتی نیافتیم که از آن لذت ببریم.
تکیه بر محیط مبتنی بر متن
دنیای واقعی زبان، یک دنیای صوتی است. در حـالی که سیستم آموزشی ما، دنیایی مبتنی بر متن بوده است و این باعث می شد که مشکل تلفظ نیز بر مشکلات بیشمار ما افزوده شود. بدلیل عدم زیستن در یک محیط واقعی صوتی با آن احساس بیگانگی می کنیم. نتیجه این سیستم آموزشی در آرمانی ترین شرایط تربیت مترجم بود، نه کسی که با زبان بتواند ارتباط برقرار کند.
تکیه بر گرامر
کاش ما زبان را با روش کودکان یاد می گرفتیم که کمترین اهمیتی برای دستورات پیچیده زبان نمی دهند. راستی را، خود چقدر با گرامر زبان مادری خود آشنا هستیم دستوات گرامری در تمامی زبانها یک موضوع کاملا تخصصی و انتزاعی از زبان است و اگر نه اینست پس اینهمه رشته های دانشگاهی سطح بالا در رابطه با دستور زبان چه معنی میدهند؟ حرف زدن با رعایت دستورات گرامری زبانی پر از استثناء مانند انگلیسی، تقریبا غیر ممکن است.
تاکید بر یادگیری لغات
آموزش ما، حفظ کردن فرهنگهای لغت بود، هر معلمی برای خود دیکشنری کوچکی می ساخت که مجبور به حفظ آن بودیم. و متاسفانه هنوز هم کار به همین منوال است. در یک فرهنگ انگلیسی نگـاهی به لغت GET یا TAKE بیندازید. دو صفحه معنی مختلف و گاه متضاد برای یک لغت سردرگمی آدمی را در آموزش صد چندان می کند. فرق عمده زبان انگلیسی با زبان فارسی در این است که لغات در زبان انگلیسی عمدتا وقتی معنا واقعی دارند که در کنار سایر لغات قرار می گیرند. مثلا لغت Take معنی واضحی ندارد در حالی که معنی عبارت Take off کاملا مشخص است.
عدم توجه به این الگوهای ساختاری روش طبیعی آموزش زبان
به برخی ازاین تفاوتها در همین راهنما اشاره شده است.
اهمیت دادن به امر خواندن
در هر زبانی چهار عنصر عمده خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن وجود دارد. آنچه در سیستم آموزش رسمی ما بیش از همه به آن پرداخته شده است امر خواندن می باشد. در برخی از کلاسهای غیر رسمی نیز صحبت از هم زمانی چهار عنصر رفته است. اما وقتی ما در محیط واقعی زبان قرار می گیریم در می یابیم که اگر هدف فراگیری زبان باشد عنصر خواندن و نوشتن اهمیت درجه چندم دارند به این دلیل ساده که در تمامی زبانها افراد بی سواد آن جامعه نیز قادر با تکلم زبان مادری خود هستند.
مزایای یادگیری جمله
1) جمله بر خلاف لغت فقط یک معنی واقعی دارد. بنابراین یادگیری آن دقیقتر، سریعتر وراحت تر است.
2) با یادگیری جمله معانی لغات، اصطلاحات حروف اضافه و غیره بصورت غیر مستقیم بخاطر سپرده می شوند.
3) یادگیری جمله مخاطب را از پرداختن به قوانین سخت و پیچیده لغوی و گرامری بی نیاز می کند.
4) با یادگیری جمله دستورات گرامری نیز بصورت غیر مستقیم بخاطر سپرده خواهند شد. بدون اینکه کاربر زمانی را برای یادگیری این دستورات صرف نماید، هر چه جملات بیشتری یاد بگیریم، ساختار زبان یا همان دستورات گرامری بیشتر در ذهن ما، همچون ستونهائی بنا خواهند شد.
جملات بخاطر سپرده شده بهنگام شنیده شدن آسانتر فهمیده خواهند شد. چون قبلا آنرا بارها مرور کرده ایم. مثلا چون ما جمله how are you?"" را بعنوان یک جمله کامل در ذهن داریم با هر سرعتی که بیان شود برای ما
1) قابل فهم است.
2) فرض کنیم جمله ای را در خاطر داریم و حال، جمله مشابهی را می شنویم ولی لغتی از آن جمله عوض شده است ما باز توان حدس زدن معنی جمله را داریم. در زبان خودمان نیز گاهی لغاتی را بکار می یریم و می شنویم که معنی آن ها را نمی دانیم اما این مسئله ما را از درک کلیت موضوع عاجز نمی کند.
3) با یادگیری جمله معانی مختلف یک لغت و نیز معانی اصطلاحی آن لغت آرام آرام در پروسه زمانی فرا گرفته خواهد شد.
4) جمله یاد گرفته شده بلافاصله قابل استفاده است. بطوری که می نوانیم آن جمله را در موقعیت خود بدون نیاز به رعایت آیتمهای پیچیده لغوی و گرامری استفاده کنیم و بهنگام شنیده شدن نیز به راحتی قابل درک است. در حالی که بخاطر آوردن معانی لغات و دستورات گرامری، که قبلا جدا از جمله یاد گرفته شده اند تقریبا غیر ممکن است.
5) آنچه ما قبلا از معانی لغات و دستورات گرامری در خاطر داریم بخاطر فاصله ای که با جمله، یعنی دنیای واقعی زبان دارند در مه قرار گرفته اند. اما با یاد گیری جمله این اطلاعات رفته رفته به رو آمده و روند آموزش را تسریع می بخشند.
6) یاد گیری جمله ترس ما را از کاربرد اشتباه لغات و دستورات گرامری که در ذهن داریم رها نموده و می توانیم با اعتماد به نفس بیشتری از آن استفاده کنیم. راستی از کجا معلوم که جمله ای که ما ساخته ایم و سعی نموده ایم تمام آیتم ها را رعایت کنیم درست باشد؟ شاید نکته ای را جا انداخته باشیم و می دانیم که در زبان حتی لغتی می تواند معنی جمله ای را عوض کند.
7) جملات یاد گرفته شده یک زبان خارجی حتی در محیط خودمان نیز یاد آوری می گردند فرض کنیم جمله ای " لطفا نگه دارید می خواهم پیاده شوم" را یاد گرفته باشیم. حال در داخل تاکسی نشسته ایم می خواهیم به زبان خود (مثلا فارسی ) از راننده بخواهیم نگه دارد. اما بدون شک معادل انگلیسی نیزدر ذهن تداعی خواهد شد.
8) جمله یک فرمول است با یادگیری یک جمله می توانیم جملات دیگری نیز از روی آن بسازیم و با اندکی (فقط اندکی ) اطلاعات گرامری ساده که معمولا یاد گرفته ایم، می توانیم آنرا منفی یا سوالی بکنیم. جمله زیر را در نظر بگیرید.
Would you be so kind as to open this window for me?
حال به جملات زیر نگاه کنید.
Would you be so kind as to close this window for me?
Would you be so kind as to mail this letter for me?
و. . . . . . . . . . . . . .
9) اینها حداقل مثالهائی هستند که با یک جمله می توان ساخت و هر جه جلوتر برویم، می توانیم جملات بیشتری نیز بسازیم. اما اساتید محترم زبان می توانند در مورد دستورات گرامری اصطلاحات و حروف اضافه بکار رفته به تفصیل صحبت کنند.
چند جمله در روز می توان یاد گرفت؟
فرض کنیم کاربری بتواند در روز 50 جمله یاد بگیرد. با توجه به امکانات گسترده نرم افزار و راحتی کار با روزی 2 ساعت تمرین یاد گیری 50 جمله در روز کار ساده ایست. حال اگر این کاربر بتواند هر جمله را به ده شکل مختلف نیز بکار برد مثلا جمله را منفی یا سوالی کند و یا با اندکی جابجائی لغات، جمله دیگری بسازد این کاربر روزی 500 جمله یاد گرفته است و این جملات برای کاربر مشکل تلفظی، لغوی و گرامری نخواهند داشت. حال اگر همین کاربر 100 روز به این کار ادامه دهد (حدود سه ماه ) او 50 هزار جمله در ذهن خود خواهد داشت، اگر همین کاربر از یک دهم انرژی خود استفاده کند باز 5 هزار جمله باقی مانده است. روزی 2 ساعت تمرین زمان زیادی نیست. اگر همین کاربر بخواهد در کلاسی شرکت نماید و هفته ای 2 جلسه کلاس داشته باشد با محاسبه زمانهای رفت و آمد و مطالعه بعد از کلاس، امتحان و غیره مجبور است زمان بیشتری نیز صرف کند. هزینه را هم می توان محاسبه کرد که از آن می گذریم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ای راز نگه دار دل زار کجایی ای آینه شام شب تار کجایی
صحرای غمت پرشده از قافله عشق ای قافله را قافله سالار کجایی
ای نگار نازنین فاطمه یادگار آخرین فاطمه
نام زهرا بهر قرآن شد نگین نام تو نقش نگین فاطمه
همسفر شو در مدینه با دلم تا در بیت الامین فاطمه
زهرا احمدی زاده
رشته مدیریت صنعتی
سردار شهید(حسن آندی(
محل تولد: قم
تاریخ تولد: 1333
سمت: مسئول معاونت اطلاعات
محل شهادت: خرمشهر
تاریخ شهادت: 22/2/1361
سردار شهید حسن آندی در سال 1333 در قم به دنیا آمد پنج ساله بود که همراه پدر و مادر به خمین رفت از شش سالگی قدم به مدرسه گذاشت و با صداقتی که از همان سنین داشت و علاقه ای که به نماز و امور مذهبی نشان می داد شخصیت ایمانی اش شکل می گرفت فعالیت سیاسی او همزمان با تحصیلات متوسط آغاز شد پس از تحصیلات به شغل معلمی روز آورد تا نبرد دین و دانش را در نسل آینده ساز کشور بارور سازد و به ثمر نشاند و استعدادهای نهفته را شناسائی و شکوفا سازد.
رفتارش الگوی تربیت بود و به دانش آموزان تعاون و همکاری می آموخت آموزگار متعهدی بود که هم در سنگر کلاس هم در سطح جامعه به سازندگی اندیشه ها می پرداخت وقتی وارد سپاه شد به خاطر لیاقت در ارتش به عضویت شورای فرماندهی پایگاه برگزیده شد به خدمت می پرداخت از فضیلت جهاد فی سبیل الله بهره ها برد و در دوران دفاع مقدس عاشقانه به میدان نبرد رفت و مجروح شد در بیمارستان بود که از شهادت برادرش عباس باخبر شد پس از مدتی باز هم به سور جبهه ها رخت برکشید و در جریان آزاد سازی خرمشهر شربت شهادت نوشید به مقام عند ربهم یرزقون مشرف شد.
(نامش جاودان و راهش پر رهرو باد(
(از وصیت نامه شهید(:
پاسداری قبول فرهنگ شهادت است اگر بر ولایت فقیه تکیه کنید به خدا قسم باور کنید طعمه گرگ و کفتار نخواهید شد.
از کدام آسمان....؟!
دست در شاخه های خدا داشت
یک سبد عطر سبز دعا داشت
مانده ام در عمیق نگاهش
راستی او نشان از کجا داشت
الهی: به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!
الهی: ما هم بیچاره ایم و تنها تو چاره ای، و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای
الهی: راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر
الهی: چون در تو می نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم
الهی: ضعیف ظلوم و جهول کجا، و واحد قهار کجا.
الهی: تو پاک آفریده ای، ما آلوده کرده ایم.
الهی: به سوی تو آمدم؛ به حق خودت مرا به من برمگران!
الهی: شکرت که فهمیدم که نفهمیدم.
الهی: در بسته نیست، ما دست و پا بسته ایم.
الهی: خوابهای ما را تبدیل به بیداری بفرما!
الهی: از دردم خرسندم که درمانش تویی.
الهی: این کمترین را با قلیل بدار!
الهی: تو را دارم چه کم دارم، پس چه غم دارم
آیه الله حسن زاده آملی
باسمه تعالی
رد پای خـــدا
در رویاهای خود دیدم که خداوند حیات را بمن هدیه می کند.
گفتم خدایا به یک شرط حیات را می پذیرم و آن اینکه قول دهی که من هرگز تنها نگذاری و خداوند قول داد. به من حیات داد زندگی را آغاز کردم روزها می گذشت و در پرده زندگانیم دو رد پا می دیدم.
1- رد پای خداوند 2- رد پای خودم